فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد سازمان شهرداری با رویکرد شهروند پرسش محور؛ مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
عملکرد مدیریت شهری می تواند باعث رضایت و یا عدم رضایت شهروندان باشد لذا بررسی عملکرد شهرداری می توان بهترین روش برای ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از شهرداری باشد. هدف پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه 4 اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن منطقه 4 شهرداری اردبیل می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 398 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روش های آماری مورداستفاده در این تحقیق روش های آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. یافته ها حاکی از آن است که سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه موردمطالعه با توجه به سن آنان متفاوت بوده، به گونه ای که میزان رضایت شهروندان کمتر از 40 سال از عملکرد شهرداری بسیار پایین تر از حد متوسط و شهروندان بالای 40 سال، میزان رضایت در حد متوسط بوده است. میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایین تر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط می-باشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداری ها از دیدگاه شهروندان منطقه موردمطالعه ازنظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت می باشد.
Development of a Waste Generation Prediction Model Using Independent Macro Variables in Various Sectors (Case Study: Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to statistics from the Ministry of Interior of Iran, more than 75% of the waste produced in the country is landfilled. Many of the programs proposed by waste management organizations and municipalities have not been effective due to the failure to consider the impacts of various economic and non-economic variables on waste generation. Therefore, this study aims to increase the effectiveness of proposed waste management programs for Tehran in line with sustainable development. An empirical modeling approach was used, utilizing 120 months of data (April 2011 to March 2021) to develop models for predicting different types of waste generation. Additionally, the statistical relationship between 32 macroeconomic variables, including industry and mining, agriculture, urban management, population, and climate, and five waste generation variables was examined at a 90% confidence level. The results indicate that 79% of the variations in the total waste generation tonnage, 73.4% of the variations in the mixed waste tonnage at the source, 80.3% of the variations in the separated dry waste tonnage at the source, and 81.4% of the variations in the construction and demolition waste tonnage in Tehran can be predicted using the models developed in this study.
ارزیابی جاذبه های گردشگری اثرگذار بر تقویت محور گردشگری زیارت شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
107 - 123
حوزههای تخصصی:
منطقه گردشگری زیارت به دلیل برخورداری از آب وهوای خنک و معتدل، چشم انداز بدیع، جنگل های زیبا، داشتن موقعیت ممتاز گردشگری و استراحتگاهی و فاصله اندک تا شهر گرگان، چشم اندازهای جالب اکولوژیکی و انواع جاذبه های فرهنگی، تاریخی و اقتصادی-معیشتی به عنوان یکی از مناطق مهم طبیعی-تاریخی و گردشگری شهر گرگان به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی و تعیین جاذبه های گردشگری واقع در زیارت شهر گرگان جهت تدوین برنامه های راهبردی و توسعه گردشگری می باشد. رویکرد حاکم بر پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه و آزمون متغیرهای پژوهش، از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تی و همچنین از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون تی نشان می دهد که شاخص تاریخی-معماری از سطح بالاتری و شاخص زیرساخت از سطح پایین تری نسبت به سایر شاخص های گردشگری برخوردار است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری (اموس) حاکی از آن است که بُعد جاذبه های محیطی با بار عاملی 90/ و پس ازآن بُعد جاذبه های فرهنگی، بُعد جاذبه های کالبدی-تاریخی، بُعد زیرساخت بیشترین نقش را در تبیین جاذبه های گردشگری زیارت جذب گردشگر از نظر ساکنان و کارشناسان به خود اختصاص داده است.
اثرات شبکه ریلی بر سازمان فضایی جمعیت در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 43
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی مناطق شهری تا حد زیادی با پیشرفت در حمل ونقل شکل گرفته و از سیاست های ساختاری و حمل ونقل در توسعه مناطق کلان شهری بهره برده است. گسترش شبکه ریلی حومه بر شهرنشینی حومه ای و تغییر مکان های سکونتی تأثیر دارد و تراکم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی را در شهرهای پیرامونی تغییر می دهد. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است و گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است و با رویکردی ریخت شناسانه (مورفولوژیک) به بررسی تأثیرات شبکه ریلی بین شهری بر ویژگی های سازمان فضایی جمعیت ساکن در پیرامون ایستگاه های شهر کرج پرداخته است. در این پژوهش تعداد 6190 بلوک سرشماری (سال های 1395 و 1375) از طریق همبستگی پیرسون و سپس تراکم کرنل در نرم افزار ArcMap تحلیل شده است. شاخص های مختلف جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی با شاخص فاصله از ایستگاه های شبکه ریلی دارای همبستگی شدید می باشند و تراکم کرنل شاخص ها نیز بر مجاورت فضایی تراکم ها با ایستگاه های ریلی تأکید دارد. بر اساس نتایج تحقیق می توان توسعه فیزیکی را در منطقه کلان شهری تهران از طریق سیاست گسترش شبکه ریلی هدایت نمود. دستیابی به تراکم های جمعیتی بالا، تأمین مسکن اقشار کم درآمد شهری، تقلیل فاصله زمانی بین تا محل اشتغال و کاهش هزینه تردد به کلان شهر مرکزی از طریق برنامه ریزی فضایی شبکه ریلی امکان پذیر است.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر تهران با رویکرد مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مطالعات حوزه تاب آوری شهری در تهران را تحلیل کند. نویسندگان با استفاده از کلیدواژه های «تاب آوری» و «تاب آوری شهری» در پایگاه های اطلاعاتی اس.آی.دی و مگ ایران مطالعات مربوط به تاب آوری شهری در تهران را جستجو کردند. برای انتخاب مطالعات جهت ورود به مرور سیستماتیک از چارچوب پریسما[1] استفاده شد که درنهایت 55 مطالعه به فرایند مرور سیستماتیک وارد شدند. 49 درصد از مطالعات مرور شده به این نتیجه رسیدند که میزان تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران متفاوت است. عدم دسترسی یکسان به خدمات شهری، وجود بافت فرسوده در برخی مناطق و متفاوت بودن توانایی مالی و سطح مشارکت اجتماعی ساکنان ازجمله دلایل متغیر بودن تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران است. علاوه براین، 38 درصد از مطالعات به این نتیجه رسیدند که وضعیت تاب آوری در شهر تهران نامطلوب است؛ که دراین بین سکونتگاه های غیررسمی، بافت های فرسوده و بافت مرکزی شهر تهران شرایط نامناسب تری داشتند. در مجموع مرور سیستماتیک نشان از دو ویژگی برجسته وضعیت تاب آوری شهر تهران دارد. مشخصه اول نشان دهنده وضعیت متفاوت تاب آوری در سطح شهر تهران و مشخصه دوم نشان از وضعیت نامناسب تاب آوری در برخی از محدوده های شهر تهران می دهد. این نتایج می تواند برای سیاستگذاران و دست اندرکاران مدیریت شهری بسیار حائز اهمیت باشد. بدینسان که با استفاده از نتایج این مطالعه، برنامه ریزان و مدیران شهری می تواند سیاست ها، طرح ها و برنامه های ارتقای تاب آوری شهر تهران را متناسب با وضعیت هر کدام از مناطق شهری تهیه، بررسی یا به روز کنند. [1]. Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses (PRISMA)
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری به منظور افزایش حضور پذیری سالمندان (نمونه موردی: منطقه یک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
161 - 179
حوزههای تخصصی:
سالمندان نیازهای متفاوتی نسبت به دیگر گروه های سنی جامعه دارا هستند که کمتر به این نیازها در فضاهای شهری توجه شده است. با توجه به مفهوم همه شمول بودن فضاهای شهری، سالمندان نیز ازجمله اقشار موردتوجه در جامعه می باشند که کمتر مطالعه ای بر حضور آن ها در محیط های عمومی پرداخته است. این پژوهش باهدف بررسی مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فرم و هندسه فضاهای شهری، در پی افزایش حضور سالمندان در این گونه مکان ها می باشد. به منظور انجام این مطالعه در میان محلات مختلف در کلان شهر سالمند پذیر شیراز، محله سردار جنگل با توجه به جمعیت بیشتر سالمند در منطقه یک به عنوان نمونه آماری برای تحلیل کمی انتخاب شد. با توجه به چهارچوب مفهومی مطالعه، داده ها در سه حوزه امنیت، کالبد و اجتماع مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفته اند. در تجزیه وتحلیل استنباطی با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص عزت نفس و احترام بیشترین و شاخص آشنایی کمترین مطلوبیت را به منظور حضور پذیری سالمندان در محله دارا می باشد. مقایسه تطبیقی نتایج با مطالعات گذشته نشان داد که دو متغیر شادکامی و امیدواری که از زیرشاخه های مطرح در بحث عزت نفس سالمندان می باشند بیشترین اثر در استفاده سالمندان از فضاهای شهری دارا می باشند. اگرچه در مطالعات گذشته به اهمیت متغیرهایی همچون آشنایی به منطقه، نسبت ارتفاع به پهنه، مقیاس انسانی و تعلق به محیط اشاره شده است، نتایج مطالعه نشان دهنده اولویت کمتر این شاخصه ها در بین سالمندان می باشد. به منظور بهبود وضعیت فعلی و افزایش حضور پذیری سالمندان با توجه به نتایج به دست آمده، تقویت هندسه فضاها برای مکث و گرد هم آمدن سالمندان، توجه به خط آسمان برگرفته از فرم و هندسه ساختمان ها در کوی های منتهی به خیابان های اصلی محله پیشنهادشده است.
تعیین پتانسیل تولید گرد و غبار در کانون های داخلی استان خوزستان با استفاده از مدل عددی WRF و مدل جفت شده WRF-Chem(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین حداکثر توان تولید گرد و غبار 4 کانون در تولید گرد و غبارهای بیشینه استان خوزستان است. با توجه به اطلاعات میدانی بافت خاک و کاربری اراضی، از مدل شیمیایی WRF-CHEM برای شبیه سازی وقوع طوفان های گرد و غباری شدید استفاده شد. به منظور شبیه سازی وقوع طوفان گرد و غبار و برآورد حداکثر توان تولید گرد و غبار در اوج فعالیت سامانه گرد و غباری چهار مرکز فرضی داخلی در استان خوزستان انتخاب شد. علاوه بر داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، در راستی آزمایی رویداد و انتخاب سامانه از داده های سازمان هواشناسی؛ سمت و سرعت باد و میدان دید افقی استفاده شد. ابتدا شبیه سازی در حالت واقعی و با فیزیک کامل مدل انجام شد و در مرحله بعد میزان تولید غبار و نقش هر کانون با فرض مرطوب سازی شدن لایه سطحی خاک و زمین بررسی شد. از بین 94 سامانه گرد و غبار با تعریف حداکثر شرایط رویداد، 39 سامانه اصلی انتخاب شد. نتایج نشان داد که هر یک از کانون ها به طور متوسط و مستقل در طوفان های رخ داده طی دو دهه (2003-2018) باعث افزایش گرد و غبار و تغذیه سامانه های مهاجر به منطقه شده اند. بیشینه سهم هرکانون به تفکیک و همزمان باهم در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری مشخص شد. نتایج نشان داد در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری بیشینه توان تولید منبع 1 (هورالعظیم و خرمشهر شمالی) به طور میانگین 14/65 درصد، منبع 2 (کانون ماهشیر، امیدیه و هندیجان) 91/59 درصد، منبع 3 (شهرستان اهواز شرقی) 27/52 درصد و منبع 4 (جنوب شرق اهواز) 74/55 درصد بوده است. سهم کل میانگین تولید گرد و غبار در چهار کانون استان 62.94 درصد بوده که در صورت کسر آن از میزان گرد و غبار تولیدی در منطقه جنوب خوزستان که 83.30 درصد کل گرد و غبار خوزستان در زمان وقوع سامانه های مختلف است ، 36/20 درصد باقی مانده که این مقدار سهم منابع ناشناخته مانند منابع ثانویه است که پتانسیل تولید گرد و غبار را دارند یا گرد و غبار ایجاد شده از آنها حاصل تخلیه منابع عمده و بزرگتر است. آگاهی از سهم هر یک از کانون های متعدد گرد و غبار در دشت خوزستان می تواند به تصمیم گیران برنامه های عملیاتی برای کنترل کانون های ریزگرد داخلی کمک کند.
تحلیل پایداری اجتماعی محلات و مسکن شهری به مثابه توسعه کالبدی پایدار در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر بر اینکه مقوله مسکن از اثرگذار ترین مباحث بر فرهنگ، هویت و به طور کلی بر زندگی انسان ها است، هدف پژوهش پیش رو دستیابی به راهکارهای پایداری در مسکن حائز اهمیت است. با رشد فراوان جمعیت و به تبع آن افزایش چشمگیر نیاز به مسکن و در نتیجه روند رو به رشد صنعت ساخت وساز مسکن، بخصوص در کلان شهرها، مقوله مسکن بیشتر از بعد پایداری اقتصادی و افزایش کمی ساخت و ساز بدون توجه به کیفیت سکونت موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر برای شناسایی مؤلفه ها و معیارهای اثرگذار بر پایداری اجتماعی مسکن شهر تبریز در دو مقیاس «محلات مسکونی» و «محیط داخلی مسکن» و با هدف ارائه راهکار هایی برای دستیابی به پایداری اجتماعی در محلات مسکونی قدیم و جدید شهر تبریز صورت پذیرفته است. در این پژوهش، ابتدا با تکنیک تحلیل محتوا به بررسی مطالعات پیشین مرتبط با مسئله پرداخته شد. پس از طبقه بندی نتایج پژوهش های پیشین، با استفاده از تکنیک دلفی از نظرات متخصصان و استادان این حوزه بهره گرفته شد. در نهایت با استفاده از روش پیمایشی-مقطعی، به تدوین پرسشنامه و سنجش میزان اهمیت مؤلفه ها و معیارهای نهایی از دیدگاه ساکنان محلات قدیم و جدیدالاحداث شهر تبریز پرداخته شد. بر اساس یافته ها، مؤلفه های «مطلوبیت کالبدی محله»، «خصوصیات فرهنگی-اجتماعی» و «کاربری و زیرساخت های اجتماعی محله» به ترتیب مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر پایداری اجتماعی محلات و مجموعه های مسکونی است. همچنین مؤلفه های «ارتباط مسکن با فضای باز و طبیعت زنده»، رعایت «محرمیت و حریم خصوصی» و «تنظیم شرایط محیطی مسکن» به ترتیب ازجمله تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر پایداری اجتماعی در محیط داخلی مسکن می باشند.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
142 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی ها در هر کشور است. برای این منظور در درجه اول باید شناخت دقیق و همه جانبه ای از وضعیت موجود کیفیت زندگی به عمل آید؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان نوشهر بوده است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 380 خانوار به دست آمده است؛ که این تعداد در سطح روستاهای مورد مطالعه توزیع گردید. روش گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T) و تحلیل واریانس انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد، روستاهای خیرودکنار، توسکاتک، تازه آباد، شریعت آباد در تمامی سنجه های کیفیت زندگی وضعیت بهتری از روستاهای دیگر بخش مرکزی نوشهر دارد. همچنین بعد فاصله روستا از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر بر کیفیت زندگی روستاهای نمونه تاثیر گذار هستند.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
بررسی کیفی عملکرد هنرهای جدید در توسعه گردشگری جوامع محلی (مطالعه موردی: جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
125 - 137
حوزههای تخصصی:
پیوند میان هنر و گردشگری از گذشته های دور شکل گرفته و برقرار شده است. به واسطهٔ مجموعه ای از عوامل مختلف، رفته رفته هنر و گردشگری با هم ترکیب و ادبیات جدیدی در این زمینه پدیدار شده است. در این میان، هنرهای جدید به دلیل ماهیت مکان ویژگی و رسانه محور بودن خود با گردشگری ارتباط نزدیک تری برقرار کرده اند. ای ن پژوه ش کیف ی با هدف شناسایی عملکرد هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی (جزیرهٔ هرمز) برای ارائ هٔ نظریهٔ نهایی خود از نظریهٔ بنیادی نسخهٔ سیستماتیک اس تفاده کرده است. برای نیل به این هدف، پرسش اصلی پژوهش این است که هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی با مطالعهٔ موردی جزیرهٔ هرمز چه عملکردی داشتند؟ اطلاعات لازم ازطریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، اسناد معتبر، مشاهدات میدانی و ثبت جزئیات، مصاحبه با افراد جامعهٔ هدف، توزیع پرسش نامه، رجوع به مستندات و تحلیل آن ها انجام شد. داده ه ا بر اس اس کدگ ذاری ب از، مح وری و انتخابی تجزیه وتحلیل ش دند. یافته ها شامل 34 مقولهٔ سطح یک، 10 مقولهٔ سطح دو و ۵ خوشهٔ اصلی هستند که پدیدهٔ مرکزی را در بر گرفته اند. درنهایت، مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات ترس یم شد و در قال ب م دلی پارادایم ی متش کل از ۵ بُع دِ موجبات علّی، زمینه ها، عوامل مداخله کننده و تعدیل کننده، راهبرده ا، کنش ها - کنش متقابل و درنهایت نتایج و پیامدها ارائ ه شد. نتایج مشخص کرد که گردشگری شدن جزیرهٔ هرمز مرهون رویدادهای هنر جدید است که به شرایط علّی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله کننده وابسته است. این عوامل موجب کنش هایی شده اند که درنهایت به توسعهٔ گردشگری در این جزیره ختم شده اند. مطالعه و تحلیل پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توسعهٔ گردشگری در جزیرهٔ هرمز و نیز رابطهٔ توسعهٔ گردشگری و توسعهٔ پایدار در این جزیره می تواند موضوع پژوهش های آتی باشد.
تبیین تاب آوری سیمای سرزمین شبکه اکولوژیک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
31 - 50
حوزههای تخصصی:
شهرها در دنیای امروز هم بستر توسعه ی جوامع و هم کانون ایجاد چالشهای گوناگون زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعیاند. طی دهه های اخیر پوشش اراضی سبز و بایر که تامین کننده خدمات اکوسیستمی شهر محسوب می شوند، به علت گسترش شتابنده کالبد شهری و قیمت بسیار زیاد مبادلاتی زمین، سیر قهقرایی را طی می کنند. از آنجایی که برای پایداری اکولوژیکی سیمای سرزمین، ساختار آن باید از فرآیندهای اکولوژیکی موردنیاز حمایت کند، شبکه اکولوژیکی که به عنوان مجموعه ای از اکوسیستم های هم نوع بوده و از طریق سیستم پیوسته فضایی با یکدیگر در ارتباطند در شهر تهران تحت عنوان پوشش سبز و بایر در سال های 2021-1986 ، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا ابتدا به تعیین چگونگی تغییرات پوشش زمین، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و تکنیک ارزیابی تغییرات تصاویر طبقه بندی شده، پرداخته شد و در ادامه به کمی سازی ساختار سیمای سرزمین اراضی سبز و بایر در بازه زمانی ابتدایی و پایانی مورد مطالعه، مباردت شد. از نتایج حاصل از سنجه های ارزیابی ساختار سیمای سرزمین شهر تهران از جمله خرددانگی و انزوای لکه های زیستگاهی شامل اراضی سبز و بایر شهر به عنوان منشا خدمات اکوسیستمی، می توان نتیجه گرفت که ترکیب و توزیع فضایی لکه های سبز در منطقه یک شهر تهران تاب آور نیست. با توجه به نتایج این مرحله، مناطق 10 و 8 ، کمترین سهم اراضی سبز را نسبت به جمعیت در بین مناطق 22 گانه تهران دارند. بیشترین سهم اراضی سبز نسبت به جمعیت مربوط به مناطق 22، 1 می باشد.
الگوی سازگاری معیشت جوامع روستایی ایران در مواجه با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
263 - 291
حوزههای تخصصی:
امروزه معیشت روستائیان به شدت با تغییرات اقلیمی گره خورده است؛ به طوری که با افزایش این تغییرات وضعیت پایداری معیشتی آنان با بحران مواجه است. این مسئله نشان از چگونگی الگوی سازگاری این جوامع در برخورد با این تغییرات دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی سازگاری معیشت جوامع روستایی ایران در مواجه با تغییرات اقلیمی است. روش مطالعه در زمره مطالعات کاربردی است، که از نظر هدف توصیفی– تبیینی، در یک رویکرد کیفی و کمی صورت پذیرفته است. این تحقیق از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بوده، و برای گردآوری داده های ثانویه از روش اسنادی و داده های اولیه از روش میدانی (پرسشنامه کیو) استفاده شده. جامعه موردمطالعه شامل خبرگان است؛ پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی، برای 20 نفر از کارشناسان (جامعه دانشگاهی) ارسال گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شده. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی پایین به بالا به عنوان راهبرد محوری در سازگاری معیشتی جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود. از سویی دو عامل "سازگاری زیست محیطی" با امتیاز 34.37 و "سازگاری اجتماعی" با امتیاز 23.8 به عنوان مهم ترین راهبردها معیشتی برای جوامع روستایی ایران شناخته شدند که این الگوی سازگاری می تواند در قالب برنامه های اجرایی همچون: آموزش الگوی های رفتاری سازگار؛ ارتقاء پشتیبانی اجتماعی؛ شیوه های صرفه جویی در مصرف آب و اشتراک گذاری دانش بومی جوامع روستایی در مواجه با تغییرات اقلیمی محقق گردد. همچنین، برای پایداری معیشت روستائیان در مواجه با رویدادهای اقلیمی، نهادهای داخلی و خارجی می توانند با بهره گیری از ظرفیت های دانش بومی به سیاست های سازگاری دست پیدا کنند.
پیش بینی خطرپذیری شهر خاش ناشی از مخاطره ی طوفان به روش گامبل و سری های جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
339 - 366
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش بینی خطرپذیری ناشی از بحرانِ طوفان جهت ضرورت توجه به مدیریت بحران شهر خاش انجام شده است. با در نظر داشتن سرعت آستانه ای طوفان به مقدار 15 متر بر ثانیه، گل طوفان های ماهانه، فصلی و سالانه شهر خاش با نرم افزار WRPLOT 8.0.2 ترسیم گردید. به روش گامبل و سری های جزئی به پیش بینی دوره های بازگشت طوفان 1 تا 100 ساله برای بازه زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بر مبنای آخرین داده های ثبت شده (از سال 1365 تا 1397) پرداخته شد. نتایج تحلیلی با دو مدل فوق، نشان داد دوره های بازگشت طوفان به روش سری های جزئی با شدت بیشتر و به روش گامبل، با شدت کمتر پیش بینی شده است، در دوره بازگشت 100 ساله شدیدترین طوفان های ماهانه خاش به روش گامبل با شدت های 29 و 1/29 متر بر ثانیه بوده است؛ اما در روش سری های جزئی شدیدترین طوفان های ماهانه برای دوره بازگشت 100 ساله با شدت های 2/32، 7/31 و 4/30 متر بر ثانیه است. روش سری های جزئی به سبب پیش بینی های حد بالاتر، که در ایمنی سازه ها و کاهش خسارات جانی و مالی اهمیت دارد، روش مناسب تری نسبت به توزیع گامبل برای پیش بینی طوفان های خاش و برنامه ریزی جهت مدیریت بهینه بحران به نظر می رسد.
تأثیر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی در کشورهای منا: شواهدی از فرضیه کوزنتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
37 - 46
حوزههای تخصصی:
جنبه های متعددی از فرضیه کوزنتس وجود دارد که به اندازه کافی مورد تجزیه وتحلیل قرار نگرفته اند، ازجمله حوزه جهانی شدن و شاخص پیچیدگی اقتصادی که به شدت نادیده گرفته شده اند. ازاین رو در تحقیق حاضر برای اولین بار با استفاده از داده های بازه زمانی 1995 تا 2019 و روش پانل اثرات ثابت با اعمال EGLS علاوه بر اثر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی به بررسی فرضیه کوزنتس با استفاده از متغیر رانت منابع طبیعی در 16 کشور منطقه منا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی و معنی داری بر میزان رانت منابع طبیعی دارد به گونه ای که با افزایش یک واحدی شاخص پیچیدگی اقتصادی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 14/0 کاهش می یابد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده این است که تولید ناخالص داخلی رابطه معکوس و معناداری با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 57/0 کاهش می یابد؛ درحالی که مجذور تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 06/0 افزایش می یابد؛ بنابراین فرضیه کوزنتس در مورد کشورهای منا صادق نیست. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده تأثیر مثبت شاخص جهانی شدن بر رانت منابع طبیعی است؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی شاخص جهانی شدن میزان رانت منابع طبیعی بیش از 34/0 افزایش می یابد. با توجه به این نتایج و ازآنجاکه در فرآیند توسعه اقتصادی کشورهای منا درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و به دنبال آن آسیب به محیط زیست افزایش می یابد، دولت ها باید بر بهبود کیفیت نهادی و تشویق به استفاده از انرژی های تجدید پذیر برای به حداقل رساندن اثرات منفی، تمرکز کنند.
نقش سازمان ها و اسناد بین المللی در حمایت از کودکان کار در سکونتگاه های شهری از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
64 - 80
حوزههای تخصصی:
نهادهای غیر دولتی وسازمان های مردم نهاد در جامعه بین المللی، از طریق بسیج افکار عمومی و با استفاده از دانش و تخصص خود، توجه جامعه جهانی را به خواست ها و نیازهای شهروندان جلب کرده و زمینه را برای تغییر شرایط و بهبود وضعیت زندگی افراد فراهم می کند. در این میان شمار زیادی از سازمان های مردم نهاد چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی به طور فزاینده ای تلاش خود را متوجه حمایت از کودکان کار کرده اند. با توجه به گستردگی و تنوع مسائل و مشکلات جوامع، ناگزیر دولت ها از سازمانهای غیر دولتی و مردم نهاد طلب یاری نمودند تا بلکه بتوانند با کمک یکدیگر تا حدی این مسائل و مشکلات را حل کنند. از جمله این موارد می توان به عدم حمایت کودکان کار در جامعه اشاره کرد که با توجه به جایگاه کودکان در جامعه به عنوان آینده سازان، نقش مهمی دارند. هدف این تحقیق بررسی نقش نهادهای غیر دولتی در حمایت از کودکان کار از دیدگاه حقوق بین الملل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش تحلیل محتوا با توجه اسناد و متون موجود است. در این مطالعه بررسی اسناد مرتبط با کودکان کار در نقاط شهری مورد تاکید بوده است. نتیجه نشان می دهد که تلاش های فعالان حقوق کودک در قالب کنوانسیون ها و معاهدات ملی و فرا ملی تجلی یافته است که ما حصل آن تدوین موادی در حمایت از کودکان کار در اسناد مختلف می باشد. بررسی این اسناد داخلی و بین المللی و ارزیابی آنان، نحوه ی اجرا آن در ایران و جامعه ی جهانی، نقاط ضعف و قوت آنها و نیز پیشنهاد راهکار هایی در راستای ارتقای وضعیت رفاه کودکان و تلاش برای محو کار کودک (آن دسته از کار های مضر و خطرناک)امری ضروری است. در این راستا از بین بردن فقر به عنوان مهمترین عامل در به کار پرداختن کودکان باید در دستور کار قرار گیرد که نیازمند یک برنامه و اقدام جهانی و بین المللی است.
A Critical Analysis of Iran's Strategic Partnerships with Africa(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
280 - 302
حوزههای تخصصی:
Africa is of high significance for both developing and developed nations due to its geopolitical position, economic issues, cultural traditions, and the substantial number of Africans in international organizations and institutions. The Islamic Republic of Iran, driven by revolutionary objectives and national interests, cannot overlook Africa. Generally, In the discourse of the Iranian Islamic revolution, Africa is perceived as an oppressed continent under colonial influence with a significant Muslim population. However, despite being described as having a "strategic position" in Iran's foreign policy by Iranian officials, a closer examination of the peak periods of Iran-Africa interactions reveals that their engagement has remained limited. This paper aims to assess the status of Africa within the overarching foreign policy strategies of the Islamic Republic of Iran. It seeks to address the question of Africa's place in Iran's strategic planning and development programs. It evaluating the content of “development plan” directives and the performance of Iranian governments since 1995 using post-event analysis and trend research methods. The findings indicate that despite Africa's importance; Iranian policymakers have never formulated a coherent strategy for effective presence in Africa. Consequently, Iran's policies in Africa have been more focused on "meta-political" statements, lacking both evaluative and measurable frameworks as well as enforcement guarantees. This study demonstrates that Iran's policies in Africa have been driven by the motivations of ambassadors and the preferences and judgments of executors, with no consistent program pursued to achieve its true goals.
India-Iran Relations in the Evolving Indo-Pacific: A Contemporary Geopolitical Analysis of Strategic Ambitions and Emerging Alliances(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
The Indo-Pacific region has become increasingly central to global politics, reflecting significant shifts in geopolitical dynamics. This paper investigates the evolving relationship between India and Iran, focusing on their strategic ambitions and the broader geopolitical implications within the Indo-Pacific context. Key attention in the study has been given to the strategic importance of Chabahar Port, which serves as India's crucial gateway to Afghanistan and Central Asia, enhancing its connectivity and influence in the region. Additionally, the paper explores India's participation in emerging alliances, analyzing both the challenges and opportunities these partnerships present. The study has incorporateed SPSS regression analysis, examining the factors influencing India's strategic decisions and the impact of its alliances on regional stability and prosperity. By employing this statistical approach, the paper quantitatively assesses the correlations between various geopolitical and economic variables, offering a nuanced understanding of India's strategic posture with Iran in the Indo-Pacific region.
توسعه مدل مکانی – زمانی مطلوبیت زیستگاه برای ارزیابی تغییرات تنوع زیستی در پاسخ به تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
115 - 137
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازدست دادن تنوع زیستی تهدیدی جهانی برای انسان ها محسوب می شود. برای مقابله با این تهدیدها، سازمان های جهانی محیط زیستی اهداف و برنامه های استراتژیک ویژه ای را در قالب چارچوب جهانی تنوع زیستی کونمینگ – مونترال، به منظور درک چگونگی تغییرات تنوع زیستی در طول زمان و شناسایی عوامل تأثیرگذار در آنها، تصویب کردند. بدین منظور ابزارهای مدل سازی تنوع زیستی، به ویژه مدل های مطلوبیت زیستگاه (توزیع گونه ای) که از پرکاربردترین روش های شناخته شده برای مطالعات تنوع زیستی محسوب می شوند، نقشی اساسی دارند. با وجود پیشرفت های شگرف در توسعه روش های مدل سازی در کنار دسترسی روزافزون به داده های مکانی، مدل های فعلی در پیش بینی دقیق وضعیت و تغییرات تنوع زیستی محدودیت های جدی دارند؛ این مسئله به ناممکن بودن ایجاد چارچوبی مناسب برای پایش تنوع زیستی در طول زمان منجر می شود. یکی از مهم ترین محدودیت های کاربردی این مدل ها ناسازگاری داده های ثبت شده، به لحاظ فراوانی و گستره مکانی حضور گونه ها در بازه های زمانی متفاوت است. این شرایط امکان توسعه مدل های مکانی – زمانی را که در درک پویایی و تغییرات توزیع جغرافیایی گونه ها طی زمان ضروری اند، محدود می کند. هدف از این مطالعه بیان راه حلی برای غلبه بر مشکلات ناسازگاری داده های تنوع زیستی در طول زمان، و توسعه فرایند محاسباتی برای مدل سازی مکانی – زمانی مطلوبیت زیستگاه و سپس کمّی سازی تغییرات در توزیع مکانی است.مواد و روش ها: در این مطالعه، برای توسعه مدل مکانی – زمانی تنوع زیستی، از داده های حضور گونه نوعی بز کوهی (Hippotragus equinus) استفاده شد. داده های سری زمانی بلندمدت حضور این گونه بین سال های ۱۹۰۱ تا ۲۰۲۰ از پایگاه داده جهانی GBIF، به منظور توسعه مدل های مکانی – زمانی، و همچنین داده های سری زمانی تنوع زیستی (فراوانی گونه) در پایگاه های اطلاعاتی LPI و BioTime برای اعتبارسنجی ارزیابی تغییرات تنوع زیستی به کار رفت. به علاوه، داده های اقلیمی از پایگاه داده CRUTS استخراج شدند که براساس آنها، لایه های اطلاعاتی نوزده گانه زیست اقلیمی به صورت سالیانه تولید شد. پس از پاک سازی و آماده سازی داده های گونه و انتخاب متغیرهای مناسب در حین آزمایش چندخطی گری، داده های سری زمانی به صورت یکپارچه در جدول داده واحد یا استخر داده گردآوری شدند. در این رویکرد، داده های حضور گونه متعلق به هر سال به اطلاعات اقلیمی همان سال و مکان پیوند داده شد. سپس برای توسعه مدل مکانی – زمانی و به منظور بهبود کارآیی و کاهش عدم قطعیت مدل ها، ده الگوریتم مرسوم یادگیری ماشینی انتخاب و مدل های مکانی – زمانی کالیبره شدند. پس از اعتبارسنجی مدل ها، الگوی مکانی توزیع گونه با ترکیب پیش بینی های حاصل از مدل های گوناگون، با استفاده از میانگین گیری وزنی (انسمبل) برای هر سال، پیش بینی شد؛ این کار به تولید سری زمانی ۱۲۰ساله شامل پیش بینی های توزیع مکانی گونه ای منجر شد. در گام بعدی، با استفاده از تابع تخمینگر شیب سن، روند تغییرات مطلوبیت زیستگاهی در طول ۱۲۰ سال در هر پیکسل محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج اعتبارسنجی مدل ها نشان داد که تمامی روش های مدل سازی از عملکرد بسیار خوبی برخوردار بودند؛ به گونه ای که شاخص AUC برای این مدل ها بین 996/0 و 926/0 محاسبه شد. تحلیل نقشه های روند تغییرات تنوع زیستی در طول زمان نشان داد که در عرض های جنوبی، احتمال حضور گونه به تدریج کاهش یافته است؛ درحالی که در کمربند میانی افریقا، افزایش احتمال حضور این گونه مشاهده می شود. صحت سنجی نتایج، با استفاده از داده های سری زمانی توزیع و فراوانی گونه از منابع BioTime و LPI، نشان داد که به ترتیب در 88% و 84% نقاط کاهش مطلوبیت زیستگاهی، مدل با داده های واقعی هم پوشانی دارد؛ این مسئله دقت بالای مدل را در پیش بینی توزیع و تغییرات گونه ای در طول زمان تأیید می کند.نتیجه گیری: راه حل ارائه شده در این مطالعه، افزون بر اینکه امکان مدل سازی مکانی – زمانی برای تحلیل الگوهای توزیع گونه ها و تغییرات آنها را فراهم می آورد، با افزایش دقت در کمّی سازی آشیان بوم شناختی، به بهبود پیش بینی الگوهای توزیع مکانی و کاهش عدم اطمینان در ارزیابی ها کمک می کند. این رویکرد با ارتقای پوشش و اندازه نمونه ها، چالش های در زمینه ناسازگاری زمانی داده ها را حل می کند و استفاده بهینه از تمامی رکوردهای اطلاعاتی موجود را ممکن می سازد. این مطالعه بر اهمیت بُعد زمانی در مدل های توزیع گونه ای تأکید دارد و این رویکرد، به ویژه در مناطقی با تغییرات اقلیمی بیشتر، از اهمیت فراوانی برخوردار است و می تواند در راستای اهداف توسعه پایدار، حفاظت از تنوع زیستی و چارچوب جهانی KM-GBF به مدیران برای تصمیم گیری حفاظتی کمک کند.