فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با اینکه گردشگری خانوادگی کارکردهای اقتصادی، فرهنگی و روانی مهمی بر جامعه، خانواده و فرد دارد، اما گزارش ها نشان می دهد که این نوع گردشگری در ایران کم است و مطالعات در مورد علل پایین بودن میزان گردشگری خانوادگی نیز کم است. علاوه بر این، در بررسی های انجام شده به عامل خانواده خصوصاً انسجام خانواده نیز توجهی نشده است. در این تحقیق تلاش می شود تا تأثیر انسجام خانواده بر میزان گردشگری خانوادگی بررسی شود. روش شناسی: نمونه آماری 382 نفر از دختران دانش آموز شهر بابل هستند که به شیوه انتخاب تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. مقیاس سنجش نیز پرسش نامه محقق ساخته است که با 4 پرسش میزان گردشگری خانوادگی و با 12 گویه، انسجام اجتماعی در چهار بعد میزان گردش ساعتی خانواده، میزان مهمانی رفتن، میزان تصمیم گیری فرزندان و بدرفتاری والدین به هم را اندازه گیری می کند. برای بررسی میزان تأثیر نیز از نرم افزار پی ال اس استفاده شد. یافته ها: 10.7 درصد از خانواده ها اصلاً خانوادگی به پارک و 9.2 درصد نیز اصلاً خانوادگی به کنار دریا نرفته اند، پدران بیشتر از مادران با همسر بدرفتاری دارند. 15.7 درصد از پاسخ گویان اصلاً به گردشگری خانوادگی 1 یا 2 روزه نرفتند. میزان گردش ساعتی خانوادگی، مهمانی رفتن خانوادگی، تصمیم گیری فرزندان، بدرفتاری پدر به مادر به ترتیب 13، 5، 2 و 4 درصد از واریانس میزان گردشگری خانوادگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری و پیشنهادات: حضور بیشتر خانواده ها در گردش های ساعتی، در پارک ها، کنار دریاها، مهمانی رفتن ها، افزایش تصمیم گیری فرزندان، انسجام خانوادگی را تقویت و به دنبال آن، میزان گردشگری خانوادگی نیز بیشتر شود. نوآوری و اصالت: به کارگیری نظریه انسجام خانواه و بررسی تأثیر انسجام خانواده در ابعاد: گردش های ساعتی خانوادگی، مهمانی های خانوادگی، نقش فرزندان در تصمیم گیری و بدرفتاری های والدین به هم بر گردشگری خانوادگی.
ارائه الگو مفهومی رتبه بندی مبلمان شهری در پیاده راه های شهر تبریز از نظر فرهنگی-اجتماعی (مطالعه موردی پیاده راه های ارک، مقصودیه، تربیت و ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
836 - 853
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگو مفهومی برای رتبه بندی مبلمان شهری در پیاده راه های ارک، مقصودیه، تربیت و ولیعصر در شهر تبریز انجام شده است. مبلمان شهری به عنوان یکی از اجزای اصلی فضاهای شهری، نقش کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی، تعاملات اجتماعی و جذب گردشگران ایفا می کند. روش تحقیق این مطالعه، ترکیبی از رویکردهای کمی و کیفی بوده است. در بخش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه ای میان ۲۰ متخصص شهری جمع آوری و با استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و TOPSIS تحلیل شد. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان انجام و داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که پیاده راه ولیعصر با شاخص شباهت ۰.۸۲۲ به دلیل هماهنگی با محیط، کیفیت طراحی و رفاه کاربران، در رتبه اول قرار گرفت. پیاده راه تربیت با شاخص شباهت ۰.۷۵۱ به دلیل طراحی مناسب و دسترسی به خدمات، رتبه دوم را کسب کرد. پیاده راه های ارک و مقصودیه به ترتیب با شاخص های ۰.۶۲۷ و ۰.۵۴۸ در رتبه های سوم و چهارم جای گرفتند و کاستی هایی در مبلمان شهری و عدم هماهنگی با محیط داشتند. الگوی مفهومی ارائه شده شامل طراحی و هویت بخشی، استفاده از فناوری های هوشمند، ایجاد فضاهای اجتماعی و تضمین ایمنی کاربران است. این پژوهش نشان می دهد که کیفیت مبلمان شهری تأثیر مستقیمی بر عملکرد پیاده راه ها دارد و مدل پیشنهادی می تواند به عنوان الگویی جامع برای ارتقای کیفیت و جذابیت پیاده راه های شهری در تبریز و سایر شهرها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی روند تمرکزگرایی در ایران با تأکید بر شاخص های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۹
85 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روند تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی در میان استان های ایران و در طی سال های 1397 و 1401 می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و دارای هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش استان های 31 گانه کشور ایران می باشد. برای شناسایی و گردآوری آمار شاخص های اقتصادی از گزارش «جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان ها» و برای سال های 1397 تا 1401 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و از طریق نرم افزارهای Excel، GIS و SPSS انجام شده است؛ به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از مدل OPA، برای رتبه بندی استان های کشور بر اساس برخورداری از شاخص های اقتصادی از مدل تصمیم گیری ویکور، برای ارزیابی نابرابری ها از مدل CV و در نهایت برای درون یابی تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی از مدل درون یابی Kriging استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس مدل ویکور، در طی سال های 1397 و 1401 استان تهران با کمترین امتیاز در رتبه اول و سپس در سال 1397 استان کرمان و در سال 1401 استان یزد در رتبه دوم قرارگرفته اند. همچنین نتایج ارزیابی ضریب تغییرات نابرابری در سال های 1397 و 1401 نشانگر این است که نابرابری منطقه ای در این سال ها روندی کاهشی داشته است. نتایج مدل درون یابی Kriging نشانگر این است که در سال 1397 تمرکز شاخص های اقتصادی در تهران باعث ایجاد قطب توسعه یافتگی در این استان شده است ولیکن با مرور زمان و انجام اقدامات توسعه ای در کشور، تمرکز از استان تهران به سایر استان ها نیز رسیده است؛ به طوری که استان های مرکزی نظیر کرمان، یزد و اصفهان و در استان های مرزی نظیر خراسان رضوی، هرمزگان، بوشهر، خوزستان و آذربایجان شرقی وضعیت بهتری نسبت به سال 1397 داشته اند و نشانگر مؤثر بودن اقدامات دولت در راستای کاهش نابرابری منطقه ای در کشور بوده است.
شناسایی عوامل کلیدی توسعه گردشگری پزشکی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
199 - 212
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی، به عنوان شاخه ای از گردشگری سلامت، رشد سریع تری از شاخه های دیگر داشته است و بسیاری از جوامع برنامه های مدونی برای توسعه و بهره برداری از آن دارند. شهر اردبیل نیز، به علت داشتن ظرفیت های زمینه ای، مستعد پیشرفت در این زمینه است. در همین خصوص، هدف بر این است که عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی آن شناسایی و معرفی شود. روش این پژوهش از نظر ماهیت، اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه تأثیرات متقابل، از نظرهای کارشناسی که به روش گلوله برفی انتخاب شده (ده کارشناس) و روش مدل یابی ساختاری تفسیری استفاده شده است. بنابر نتایج به دست آمده، از بین 35 عامل شناسایی شده اولیه، 18 عامل به عنوان عوامل نهایی توسعه گردشگری پزشکی شهر اردبیل مطرح شده است. از بین عوامل نهایی، بیشترین قدرت نفوذ به عامل نهادهای متولی و کمترین آن هم به کمّیت مراکز درمانی مربوط است. عوامل رفع محدودیت های بین المللی، نیروی انسانی متخصص، آگاهی مسئولان از مزایای گردشگری پزشکی و نیازسنجی درمانی عوامل کلیدی توسعه گردشگری پزشکی شهر اردبیل به شمار می روند؛ عواملی که برای تغییر و تحول اساسی در توسعه گردشگری پزشکی شهر اردبیل،باید در اولویت برنامه ها قرار گیرند.
ارزیابی ارتباط سری زمانی تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در شهرهای مناطق بیابانی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
467 - 441
حوزههای تخصصی:
بررسی دمای سطح زمین (Land Surface Temperature) به عنوان مهمترین معیار برنامه ریزی شهری، ناحیه ای و منطقه ای، نقش مهمی درکنترل تشعشعات حاصل از گرمایش حرارتی در فرایندهای زیستی، شیمایی و فیزیکی سطح زمین دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط سری زمانی تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در شهرهای مناطق بیابانی در شهر یزد با استفاده از تصاویر ماهواره ای سری زمانی 1987-2022 در سامانه گوگل ارتث انجین انجام شده است. برای محاسبه (LST)، با استفاده از داده های باند حرارتی لندست 5، 7 و 8 در این دو بازه زمانی علاوه بر روش طبقه بندی نظارت شده، از روش الگوریتم پنجره مجزا، و برای محاسبه پوشش گیاهی از شاخص نرمال شده (NDVI) استفاده گردیده است. نتایج روش طبقه بندی نظارت شده نشان داد؛ با مقایسه تغییرات مساحت کاربری ها بین سال 2022 تا 1987 مشخص گردید، در سال 1987مناطق کویری با (1416/1815) کیلومتر مربع، و در سال 2022 مناطق مسکونی با (1861/74) کیلومتر مربع دارای بیشترین مساحت بوده اند. کمترین مساحت به ترتیب در سال 1987- 2022 مربوط به اراضی باغی و جنگلی با (4934/34) کیلومتر مربع و در سال 2022 با (5281/2) کیلومتر مربع می باشد. میزان تغییرات پوشش گیاهی در سال 1987با (9916/11) کیلومتر مربع، نسبت به 2022 با (0455/13) کیلومتر مربع کمترین مساحت را داشته. نتایج تغییرات دمایی نشان داد، مقدار دمای بیشینه و کمینه سال 1987 برابر با (61-60) درجه سانتی گراد نسبت به سال 2022 با مقادیر (33-19) درجه سانتی گراد دارای تغییرات زمانی و مکانی بوده است. لذا با بررسی میانگین دما و بارش سالیانه در فصول مختلف سال تا افق 2045 مشخص گردید، با افزایش دمای سالیانه در آینده این شهر، با کاهش بارندگی در فصول مختلف پر بارش سال مواجه خواهد بود. لذا بیشترین دما در فصل بهار و کمترین بارندگی در فصل پاییز رخ داده است.
واکاوی ویژگی های کالبدی مؤثر بر سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد مطالعه موردی شهرک اندیشه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقشار کم درآمد جامعه به طورمعمول در زمینه برخورداری از امکانات مطلوب مسکونی مورد غفلت قرارگرفته اند. این در حالی است که تأثیر عوامل محیطی نظیر مسکن، ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی ساکنان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به مؤلفه های ارتقای سلامت روانی در مسکن قشر کم درآمد می باشد. حال این پرسش مطرح می گردد که نقش مسکن در سلامت ساکنان چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعه مسکن قشر کم درآمد استفاده نمود. برای پاسخگویی به این پرسش در پژوهش ترکیبی حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است، به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای–اسنادی و همچنین روش میدانی به صورت پرسش نامه و انجام مصاحبه از ساکنان شهرک اندیشه شهر تبریز از طریق روش پس کاوی بر اساس مدل استخراجی در محدوده هدف مطالعه استفاده شده است. بدین ترتیب که نخست ابعاد، مؤلفه و سنجه های کالبدی مسکن در کنار ابعاد سلامت روانی استخراج شده، سپس در محدوده موردمطالعه، مورد آزمون قرارگرفته شده است تا نهایتاً پیشنهاد اصلی ارائه گردد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که ارتقا سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد منوط به مجموع ابعاد کالبدی، محیطی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی و ساختاری می باشد. این ابعاد به عنوان عوامل کلیدی، دارای نقش اساسی در برنامه ریزی و طراحی مسکن قشر کم درآمد ایفا می کنند، لذا از طریق دخالت دادن ابعاد استخراجی در برنامه ریزی ها و طراحی مسکن قشر کم درآمد، شاهد روندی مثبت و مؤثر در سلامت روانی ساکنین بخصوص در مسکن اقشار آسیب پذیر خواهیم بود.
تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
135 - 157
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، که به صورت نامتعادل و نامتوازن، اراضی حاصلخیز و خاک های صنعتی و معدنی را به زیر ساخت و سازهای شهری می برد و این مسئله مخاطرات متعددی را در زمینه های اقتصادی و زیست محیطی به دنبال آورده است. یکی از سازو کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است با انتخاب شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی و در فاصله پیرامونی مشخص شده نسبت به شهر ارومیه، به مقوله تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری پرداخته شود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزار IDRISI Selva و ArcGIS می باشد. خروجی های حاصله در قالب نقشه های کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری است. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه نقشه استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده از معیارها فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از کنترل صورت وضعیت پیکسل های اولویت دار نشان می دهد که امتیاز استاندارد فازی این پیکسل ها در غالب معیارها، بیش از 170 می باشد که به تناسب نیاز و همراه با لحاظ کردن قیود محدودیت و در نظر گرفتن ملاحظات استفاده چند منظوره از زمین و نیز در عین توجه به ظرفیت های توسعه درونی و میان افزای شهری، می تواند جهت تخصیص به توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی وردش های زمانی و مکانی دمای رویه زمین در حوضه ی آبریز گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۵
75 - 94
حوزههای تخصصی:
حوضه ی آبریز گاوخونی با مساحت تقریبی 42 هزار کیلومترمربع در مرکز ایران قرار گرفته و رودخانه ی زاینده رود به عنوان بزرگ ترین رودخانه فلات مرکزی ایران به طول تقریبی 400 کیلومتر در این حوضه در جریان بوده و حیات بسیاری از سکونتگاه های شهری و روستایی وابسته به این رود است. طی سال های گذشته تغییرات اقلیمی و به تبع تغییرات دمایی تنش های زیادی را به این حوضه وارد کرده است. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تغییرات دما در حوضه ی گاوخونی به کمک داده های سنجنده ی مودیس تررا می باشد. در همین راستا داده های این سنجنده در تفکیک مکانی 1×1 کیلومتری و برای بازه ی زمانی 1/1/1379 تا 29/12/1402 به صورت روزانه از تارنمای ناسا دریافت گردید و داده های این سنجنده بر روی حوضه استخراج شد. در گام بعدی تفکیک زمانی داده ها از روزانه به ماهانه و فصلی تبدیل شد و شیب خط رگرسیون بر روی سری زمانی داده ها برازش داده شد. یافته ها نشان می دهد به طور کلی در فصول بهار، تابستان و زمستان روند افزایش دمای رویه دیده می شود اما در فصل زمستان روند افزایش دما بر روی ارتفاعات غربی و جنوبی حوضه نمود بالایی دارد به گونه ای که نرخ روند افزایش دما در این فصل بر روی مناطق یادشده به 4 درجه ی سلسیوس به ازاء هر دهه نیز می رسد. همچنین بررسی رابطه ی میان نرخ تغییرات دما- ارتفاع به روشنی گویای این مسئله است که در فصل زمستان به ازاء افزایش ارتفاع آهنگ روند افزایشی دما نیز بیشتر می شود و این مسئله از این رو دارای اهمیت بالایی است که ذخایر برفی در ارتفاعات حوضه نقش بالایی در تأمین آب رودخانه ی زاینده رود دارند.
ارزیابی تبخیر و تعرق واقعی (ALARM) تحت سناریوهای SSP و تاثیر آن بر شوری خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز اهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
141 - 125
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده روش ALARM (مدل تحلیل رادیومتر اتمسفر-زمینی) و مدل های UKESM1-0-LL، INM-CM5-0، CanESM5، BCC-ESM1 و ACCESS-CM2 از گزارش CMIP6 و سناریوهای SSP (سناریوهای SSP1.2.6 و SSP3.7.0 و SSP5.8.5) به پیش بینی مقدار تبخیر و تعرق در حوضه آبریز اهر چای پرداخته شد. همچنین نتایج حاصل از روش ALARM با روش های پنمن ماتیث فائو و تورنت وایت مقایسه گردید. برای این منظور از 72 تصویر سنجنده لندست 8 OLI مربوط به ردیف 168 و گذر 33 استفاده شده است. نتایج نشان داد که روش ALARM بیشترین میزان همبستگی (R^2 915/0) و کمترین میزان خطا (〖RMSE〗^ 493/1 و MSE 232/1 میلی متر) را با روش پنمن مانتیث دارا می باشد. مقادیر RMSE و MSE مربوط به تبخیر و تعرق در تمامی مدل های مورد بررسی زیر 867/2 بوده و کمترین میزان RMSE و MSE مربوط به مدل ACCESS-CM2 به ترتیب با مقادیر عددی 198/0 و 165/0 در سناریوی SSP1.2.6 می باشد. همچنین قابل ذکر است که مدل های مورد بررسی در ارزیابی پارامتر تبخیر و تعرق در سناریوی SSP5.8.5 زیاد خوب عمل نکرده و مقادیر RMSE و MSE در تمامی مدل ها بالای 1 بوده که این میزان در SSP5.8.5 در مدل UKESM1-0-LL به ترتیب با مقادیر عددی 867/2 و 735/2 دارای بالاترین میزان تبخیر و تعرق هستند. همچنین میزان شوری خیلی زیاد خاک براساس شاخص های NDSI و 〖SI〗_1 از سال 2013 تا 2024 بترتیب حدود 81/6613 و 81/6296 هکتار افزوده شده است که با روند افزایشی تبخیر و تعرق در سناریوهای اقلیمی نیز همبستگی 987/0 دارد.
تبیین تحولات کالبدی- فضایی روستاهای ناحیه پیراشهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
111 - 148
حوزههای تخصصی:
ناحیه پیراشهری اردبیل به دنبال پذیرش نقش مرکزیت استانی شهر اردبیل و متأثر از جریانات بیرونی اثرگذار این شهر، با پدیده خزش شهری شتابان، گسترده، ناموزون و کنترل نشده ای مواجه شده است. شهراردبیل با دستیازی به عرصه های پیرامون، روستاهای پیراشهری خود را در ابعاد مختلف با تحولات و چالش های عدیده ای روبرو نموده است. پارادایم شناخت علمی حاکم بر پژوهش باهدف تبیین تحولات کالبدی- فضایی رُخ داده در ناحیه پیراشهری اردبیل، از نوع «تفسیری» و روش شناسی به صورت «کیفی» بوده و از جنبه زمانی، تحقیقی از نوع مقطعی (پس از شکل گیری استان در سال1372) است. تحقیق به شیوه «مصاحبه نیمه ساختارمند» صورت گرفته و مشارکت کنندگان تحقیق شامل 28 نفر از مدیران محلی روستاها، کارشناسان و مدیران برنامه ریزی توسعه روستاهای ناحیه پیراشهری در 20 روستای واقع در حریم شهراردبیل (قلمرو مکانی پژوهش) بودند.یافته های پژوهش، بر تحولات گسترده و گوناگون روستاهای پیراشهری در ابعاد مختلف محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و چالش های مدیریتی دلالت دارد که در این میان به ترتیب «محدودیت منابع آب، واگرایی فرهنگی و عدم امنیت، تضعیف منابع تولید، ساخت و سازهای غیرمجاز و تغییر کاربری اراضی، عدم مدیریت یکپارچه شهر و روستا و ضعف مدیریت شهری در گستره حریم»، به عنوان اهمّ این چالش ها قابل ذکر است. ازآنجاکه چالش های یادشده متأثر از عوامل مختلف اثرگذار بیرونی چون «اجرای طرح های عمرانی منابع آب، شهرگرایی، مدیریت بخشی و انتزاعی شهر و روستا و تداخل وظایف شهرداری و جهاد کشاورزی در مدیریت حریم و ...» می باشند، برون رفت از چالش موجود، نیازمند بازاندیشی فکری و محتوایی در مبانی نظری و اندیشه ای در راهبردها، سیاست ها و برنامه ها و تجدیدنظر در شیوه مداخلات و اقدامات اجرایی در چارچوب برنامه ریزی کالبدی- فضایی است؛ زیرا با بهره گیری از روش های برنامه ریزی و شیوه مداخله کالبدی در نواحی پیراشهری، مبتنی بر رویکرد فضایی و یکپارچه نگری، پیوند فضایی- عملکردی سکونتگاه های ناحیه پیراشهری قابل دستیابی خواهد بود.
تحلیلی بر اثرات گردشگری کشاورزی بر تنوع درآمدی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دورود و سلین- شهرستان سروآباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
667 - 704
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گردشگری کشاورزی بر تنوع درآمدی در دو روستای سلین و دورود از شهرستان سروآباد انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است و داده ها با بهره گیری از روش های ترکیبی اسنادی و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری شامل 270 خانوار کشاورز یا مرتبط با گردشگری محصول محور بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 350 خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته با سه بخش اصلی بود که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰.۸۶ تأیید شد. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Excel و استفاده از آزمون های آماری متنوع انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد گردشگری کشاورزی تأثیر مثبت و معناداری بر افزایش اشتغال، تنوع درآمدی، ارتقای کیفیت زندگی و توانمندسازی گروه های اجتماعی به ویژه زنان و جوانان دارد. همچنین، تفاوت معناداری در میزان بهره مندی از مزایای گردشگری بین دو روستای مورد مطالعه وجود دارد؛ به گونه ای که روستای سلین به دلیل موقعیت جغرافیایی و زیرساخت های بهتر، عملکرد موفق تری نسبت به دورود داشته است. یافته ها تأکید می کنند که گردشگری کشاورزی با ایجاد تنوع معیشتی و افزایش فروش مستقیم محصولات، می تواند به عنوان راهکاری مؤثر برای توسعه پایدار روستایی مورد توجه قرار گیرد. با این حال، چالش هایی مانند ضعف زیرساخت ها، فسادپذیری محصولات و کمبود خدمات گردشگری نیز شناسایی شده که رفع آن ها نیازمند سیاست گذاری هدفمند و تقویت ظرفیت های محلی است. در نهایت، پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی کل نگر، آموزش و توانمندسازی جوامع محلی برای بهره برداری بهینه از ظرفیت های گردشگری کشاورزی تأکید دارد.
مدل سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود با استفاده از HEC-HMS تحت سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
125 - 142
حوزههای تخصصی:
مدل های هیدرولوژیکی متفاوتی در حوضه های رودخانه های مختلف برای شبیه سازی داده های رواناب بارش های در دسترس، کاربری اراضی و ویژگی های خاک استفاده می شوند. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود به عنوان یک ابزار مفید برای پیشگیری و کاهش خطرات سیلابی باشد. پس از تهیه نقشه کاربری و خاک (تحت نرم افزار HWSD-Viewer فائو) و استفاده از نسخه توسعه یافته مدل (تحت GIS الحاقی)، اطلاعات مکانی منطقه مورد مطالعه و پارامترهای هیدرولوژیکی، مستقیماً در نرم افزار HEC-HMS محاسبه شدند. پس از تهیه نقشه های خاک، شیب، داده های بارش و دبی روزانه (ورودی های مدل) طی سال های 2017- 1981 برای شبیه سازی رواناب، مدل واسنجی و صحت سنجی شد. در منطقه مورد مطالعه، روش های شماره منحنی (CN)، روندیابی ماسکینگام و هیدروگراف واحد برای مدل تنظیم شد. در ارزیابی مدل نیز از آماره های ضرایب تبیین (R2) و نش- ساتکلیف (NSE) استفاده شد. مقادیر R2 (71/0 و 64/0) و NSE (67/0 و 72/0) دوره های واسنجی و صحت سنجی نشان دهنده تطابق خوب بین جریان های مشاهده ای و شبیه سازی شده بود. همبستگی بین مقادیر شبیه سازی و مشاهده ای خوب بود، اما حجم کل ذخیره دبی برای این سال ها کمی بیش ازحد برآورد شد. بر این اساس، مدل به خوبی جریان دبی روزانه را شبیه سازی نمود. نتایج به دست آمده توسط مدل HEC-HMS به عنوان یک مدل جایگزین برای مدل های دیگر در پیش بینی رواناب، رضایت بخش و قابل قبول است. به طوری که، هیدروگراف خروجی این مدل در تلفیق با روش های دیگر مدل های هیدرولوژیکی (HEC-RAS و SWAT) می تواند در زمینه های مختلف مطالعاتی و مدیریتی برای رویدادهای حدی مورداستفاده قرار گیرد.
ارائه مدلی جهت توسعه گردشگری مذهبی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری مذهبی یکی از قدیمی ترین و پویاترین بخش های صنعت گردشگری است که در سال های اخیر شاهد رشد چشم گیری بوده است. گردشگری مذهبی، پدیده ای پیچیده و چندوجهی است که از مجرای ترکیب سه عامل اثرگذار مذهب، زیارت و گردشگری فرصت های بسیاری را برای توسعه گردشگری فراهم می کند.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر، استقرایی و رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. مشارکت کنندگان در فرآیند پژوهش شامل متخصصان، اساتید دانشگاه و کارمندان باتجربه در زمینه گردشگری هستند. همچنین از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و برای رسیدن به حد اشباع نظری و تکامل، با 12 نفر مصاحبه شد.
یافته ها: با توجه به محتویات به دست آمده در بخش مصاحبه، تعداد 238 کد اولیه، تعداد 208 کد ثانویه و تعداد 14 مقوله و 31 مفهوم، یعنی مقوله های علّی، شرایط مداخله گر، یسترحاکم، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها شناسایی و به کمک نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و دسته بندی شده است. درنهایت، مدل عوامل فرهنگی مؤثر بر پذیرش تبلیغات توسط مخاطبان هدف در تجارت اجتماعی استخراج شد.
نتیجه گیری و پیشنهادات: براساس یافته ها، عوامل علّی جهت توسعه گردشگری مذهبی استان اردبیل عبارت اند از: جذب سرمایه گذاران و عوامل ساختاری؛ شرایط مداخله گر عبارت اند از: فرهنگ، ویژگی های گردشگر مذهبی، فضاسازی و تجهیز تسهیلات رفاهی؛ بستر حاکم عبارت اند از: موقعیت جغرافیایی استان اردبیل، فرهنگ عاشورایی منحصربه فرد و سهل الوصول بودن عناصر تاریخی و مذهبی، راهبردهای این پژوهش عبارت اند از: بازاریابی گردشگری مذهبی و عوامل تکنولوژیک و درنهایت، پیامدهای حاصل از این پژوهش شامل: تقویت انسجام اجتماعی، توسعه گردشگری پایدار، بهبود اقتصادی و اثرات زیست محیطی می باشند.
نوآوری و اصالت: صنعت گردشگری علی رغم مزایا با چالش ها و مسائل مختلفی همچون فشار جمعیتی، مشکلات زیست محیطی و حفظ فرهنگ و تاریخ مواجه است که در پژوهش حاضر در استان اردبیل به تصویر کشیده شده و پیشنهادهایی نیز جهت توسعه این صنعت پربازده در استان اردبیل که دارای ظرفیت های بالای گردشگری می باشد، مطرح شده است.
مسیریابی بهینه امدادرسانی در بافت های کالبدی آسیب پذیر به منظور تخلیه اضطراری جمعیت به هنگام حوادث ناگهانی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تخلیه ی اضطراری افراد آسیب دیده، نجات یافتگان از آسیب یا در معرض آسیب به مناطق امن از فعالیت های اصلی و مهم، بعد از وقوع حوادث غیرمترقبه به شمار می رود
هدف: پژوهشی حاضر سعی بر تحلیل و بررسی مسیر بهینه امدادرسانی به منظور تخلیه اضطراری آسیب دیدگان به مناطق امن، از بافت های آسیب پذیر شهر سقز به هنگام حوادث ناگهانی داشته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق کتابخانه ای (طرح های تفصیلی، جامع شهری، آمارنامه ها) و برداشت میدانی اخذ گردیده است. بدین منظور آسیب پذیری کالبدی محلات با استفاده از مدل Saw اولویت بندی شده و در وهله بعدی با استفاده از مدل تحلیل شبکه مسیرهای بهینه جهت امداد رسانی و تخلیه اضطراری جمعیت به نقاط امن تعیین شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهر سقز دومین شهر بزرگ استان کردستان است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان داده است که با توجه به رتبه بندی تکنیک Saw محلات 1، 6، 18، 19، 16 و 17 که در قسمت مرکز، شمال شرقی و جنوب غربی شهر قرارگرفته اند با آسیب پذیری کالبدی بالا و از نقاط ناامن در برابر حوادث ناگهانی می باشند و با استفاده از مدل تحلیل شبکه مسیرهای بهینه در محلات با آسیب پذیری کالبدی بالا به جهت رسیدن به ایستگاه های آتش نشانی، مراکز درمانی، بیمارستان و پارک ها در دو مسیر 1 و 2 به عنوان مسیرهای اصلی و فرعی منتخب، به لحاظ عریض بودن و فاصله از جایگاه های سوخت و رودخانه مشخص شده اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق مسیرهای واقع شده در مسیر اصلی به لحاظ دسترسی و پهنای مسیرها و همچنین سرعت و زمان امدادرسانی بهترین گزینه جهت امداد رسانی بوده اند.
آینده پژوهی مهاجرت در استان آذربایجان شرقی با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های جمعیت شناختی، نقشی تعیین کننده در تحول ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی ایفا می کند. در دهه های اخیر، جابه جایی گسترده جمعیت به دلایل متنوع، از جمله عوامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی، به یکی از چالش های اساسی مدیریت جمعیت و برنامه ریزی منطقه ای تبدیل شده است. این چالش ها، نیاز به تحلیل آینده نگرانه و تدوین راهکارهای مؤثر را برای بهبود شرایط و کاهش پیامدهای منفی آشکارتر کرده اند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی مهاجرت در استان آذربایجان شرقی و تدوین سناریوهای عملیاتی جهت مدیریت و برنامه ریزی مطلوب انجام شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی-تحلیلی بوده و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی، داده های خود را از طریق روش های اسنادی و پیمایشی گردآوری کرده است. تحلیل این داده ها با استفاده از تکنیک دلفی و ابزارهایی مانند ماتریس اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان برنامه ریزی شهری و منطقه ای استان می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، 42 عامل به عنوان مؤثرترین عوامل مهاجرت استان شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که با استفاده از روش میک مک، ۱۳ عامل کلیدی نظیر نرخ بالای بیکاری، نبود منابع آبی پایدار، کاهش جمعیت روستایی و ضعف شبکه جاده ای به عنوان پیشران های اصلی شناسایی شدند. در ادامه، بر مبنای این پیشران ها، سه سناریوی قوی، ضعیف و باورکردنی برای آینده مهاجرت در استان تدوین گردید. تحلیل نهایی نشان داد که سناریوهای باورکردنی، به دلیل تعادل میان مطلوبیت و قابلیت تحقق، مبنای برنامه ریزی قرار می گیرند. در راستای دستیابی به این سناریوها، شناسایی و تقویت عوامل کلیدی و ارائه راهکارهای مناسب، از جمله توسعه زیرساخت ها و کاهش چالش های اقتصادی، ضروری است.
طراحی مدل علی خلق ارزش در صنعت گردشگرای با تاکید بر توان بوم شناسی، مورد پژوهش: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل علی خلق ارزش در صنعت گردشگری با تأکید بر توان بوم شناسی است. از نظر فلسفه پژوهش پارادایم خردگرایی، هدف کاربردی از نظر روش در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی قرار دارد. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه بوده است و در دو بخش کیفی (تحلیل محتوا و دلفی) و کمی اجرا گردید. با مرور ادبیات نظری، مؤلفه های مدل شناسایی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی صورت گرفت. برای تأیید و اجماع مؤلفه ها، عوامل برگرفته از ادبیات از طریق پرسشنامه دلفی به قضاوت خبرگان گذاشته شدند. جامعه آماری دلفی شامل 30 نفر از استادان هیئت علمی دانشگاه های معتبر کشور و همچنین مدیران، کارشناسان و بازاریابان فعال در حوزه گردشگری در شهر ایلام بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز 384 نمونه از گردشگران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نهایت روابط بین متغیرها، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس تحلیل شد. در این مطالعه 34 عامل فرعی در 9 عامل اصلی شناسایی شد. بالاترین رتبه به مؤلفه برنامه پایداری (12/25) در نمره دهی اختصاص دارد. بعد از آن مؤلفه تعاملات آنلاین قرار دارد (88/24). دو مؤلفه بخش بندی مشتری و دریافت بازخورد در رتبه آخر قرار دارند (65/4). نتایج می تواند به عنوان الگویی برای پیاده سازی خلق ارزش استفاده گردیده و زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیش تر در صنعت گردشگری را فراهم کرد.
Patterning the Heavy, Erosive, and Widespread Rainfalls of the Northwest of Iran by the Factor Analysis Technique
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
768 - 787
حوزههای تخصصی:
This research aim is to identify the dynamic and thermodynamic patterns of heavy and widespread rainfall in northwest of Iran in the period 2000-2019. The percentile method was used to determine heavy rainfall. In dynamic and thermodynamic patterning of heavy rains, factor analysis and hierarchical clustering methods were used. After determining heavy rainfall patterns, two representative days were selected and 500Hpa atmospheric maps were drawn and interpreted. Then, in the GIS software, the heavy rains in the northwest of Iran were zoned. The results showed that in the first pattern, the main factor of air ascent and the occurrence of heavy and widespread rainfall in the northwest of Iran is the Mediterranean cyclone. The presence of a short front in the studied area has increased the intensity of instability, and the establishment of blocking in the mid-level of the atmosphere has caused the strengthening and continuation of precipitation. The results also showed that the main sources of moisture supply for heavy rainfall in the northwest of Iran are the Black Sea and the Mediterranean Sea. The synoptic maps of the representative day of the second pattern showed that the primary cause of the rise of moist air and the occurrence of heavy rain in the northwest of Iran is the merging of the Sudanian cyclone and the Mediterranean cyclone. The existence of a short front and the blocking has caused the creation of a baroclinic atmosphere and, as a result, the rise of air in the studied area.
تحلیل روند تغییرات گذشته وآینده کاربری اراضی حوزه آبخیز زولاچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
308 - 328
حوزههای تخصصی:
بررسی پیش بینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی از جمله عوامل مهم برای درک تحولات محیطی در تمام مقیاس های زمانی و مکانی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی روند تغییرات گذشته و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوضه آبخیز زولاچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیرحوضه های حوضه آبریز دریاچه ارومیه در 33 اخیر است. به همین منظور ابتدا تصاویر Sentinel2 و Lansat 5, 7، برای سال های 1990، 2020،2016،2010،2005،2000، 1995 و2023 دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال گردید. در این محیط با استفاده از روش شیءگرا مدل طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری و پوشش اراضی تولید شد. در نهایت با استفاده از روش CA مارکوف شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی برای سال 2030 انجام شد. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2023 با نقشه طبقه بندی 2023 صحت سنجی شد. نتایج پژوهش نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبق ه بن دی نزدی ک ت رین همس ایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا ضریب کاپا91% امکان پذیر است. ضمنا با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول 87% امکان پذیر است. نتایج نهایی نشان می دهد تا سال 2030 میلادی کاربری اراضی کشاورزی 03/15% محدوده های مسکونی 9/0% و دیم حدود 14% افزایش خواهد داشت. کلاس کاربری خاک در حد 68/23% و مراتع به میزان 5/6% کاهش خواهند داشت. در مجموع، مدل های نهایی نشان دهنده دقت بالای روش های دانش پایه و شیءگرا، و همچنین کارایی مناسب مدل مارکوف در مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند. یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توانند در روند برنامه ریزی های محیطی آتی، به ویژه با هدف توصیه پایدار و بهره برداری اصولی از اراضی، به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی تجارب موفق جهانی استفاده از انرژی های تجدید پذیر با رویکرد توسعه پایدار مناطق شهری در ادبیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
127 - 157
حوزههای تخصصی:
ایران با چالش های عمده ای در استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، ازجمله وابستگی به سوخت های فسیلی، ضعف در سیاست گذاری و کمبود زیرساخت های مناسب مواجه است. این مسائل تأثیر منفی بر دستیابی به توسعه پایدار دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب موفق جهانی و ارائه راهکارهایی برای رفع این چالش ها انجام شده است. روش تحقیق به صورت مروری بوده و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوای مقوله ای و نرم افزار MAXQDA تحلیل شده اند. سپس با استفاده از تحلیل شکاف به بررسی شکاف های موجود در استفاده از انرژی هی تجدیدپذیر در ایران پرداخته شده است سپس راهکارهایی برای پرکردن شکاف ها بیان شده است. یافته های این پژوهش با توجه به شکاف های پژوهش و ساست ها و اهداف پژوهش، راهکارهای نوآورانه ای را برای ارتقاء استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در ایران ارائه می دهد. این راهکارها شامل کاهش مداخله دولت در بازار انرژی، ایجاد بازارهای رقابتی، تدوین قوانین شفاف برای تخصیص مشوق ها و ارائه مشوق های مالی متناسب با ریسک های سرمایه گذاری است. همچنین، توسعه فناوری های بومی، استفاده از پلتفرم های هوشمند مبتنی بر IoT و هوش مصنوعی برای مدیریت بهینه انرژی، و ایجاد سیستم های بلاکچین برای مبادله انرژی های تجدیدپذیر و غیره پیشنهاد شده است. علاوه بر این، تأکید بر توسعه زیرساخت های محلی، ترویج آموزش عمومی از طریق مدارس، و افزایش همکاری های بین المللی برای انتقال فناوری های پاک از دیگر راهکارهای کلیدی است.نتایج این پژوهش می تواند به بهبود وضعیت انرژی در ایران، کاهش آلودگی های زیست محیطی، و کمک به دستیابی به توسعه پایدار از طریق بهره برداری بهینه از منابع تجدیدپذیر منجر شود. همچنین با توجه به بیان شکاف ها و ارائه سیاست ها و راهکارهای مؤثر برای مقابله با شکاف ها می تواند به سیاست گذاری های مؤثر در این حوزه کمک کند.
تجربیات تاب آوری: استراتژی های معکوس خانوارهای روستایی در مقابله با بحران های زیستی، مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
179 - 192
حوزههای تخصصی:
در مطالعات اخیر، با اجتناب از دیدگاه تاب آوری به عنوان یک راهبرد رسمی و بالا به پایین، اهمیت زیادی به داشته های فرهنگی و طبیعی و سنت های پیرامون آن و استراتژی های منحصربه فرد محلی و منطقه ای منتج از آن ها داده می شود. پژوهش حاضر از این نقطه نظر و با بررسی مسیرهای متفاوت ساکنان محلی و مغایر با سیاست های تجویزی دولتی برای مقابله با بحران های زیستی به مبحث تاب آوری در روستاهای هدف گردشگری استان خراسان شمالی پرداخته است. این پژوهش با روش کیفی و رویکرد تحلیل محتوا از نوع متعارف انجام شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته با 40 نفر از روستاییان و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که برای ایجاد تاب آوری، ساکنان محلی با اتخاذ استراتژی های متنوع و در ذیل آن چند کارکردی کردن فعالیت ها و کشاورزی زیستی، تفکرات همگون تاب آورانه دولتی در اینجا گردشگری را به حاشیه رانده و به چالش کشاندند. همچنین، روستاییان با اتخاذ استراتژی های مشترک منطقه ای به واسطه شباهت های اقتصادی، فرهنگی و طبیعی و از طریق دانش بومی و محلی در یک فرآیند مشابه (ازجمله، بازاریابی مستقیم محصولات و ایجاد شبکه های غذای محلی) سعی در معرفی کیفیت محصولات بومی به عنوان یک نشانه جغرافیایی و جلوگیری از برند شدن گردشگری در سطح منطقه داشته اند. تحلیل های ما نشان می دهد که بجای دیکته کردن مسیرهای استانداردشده در مبحث تاب آوری و سازگاری با شرایط می بایست به مسیرهای منحصربه فرد محلی که به وضعیت خاصی از کشاورزی و مناسبات تولید در روستاها و منطقه اشاره دارد توجه کرد.