فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غلبه نگاه خودمدارانه در مدیریت شهری، هزینه های گزافی را بر دوش مردم و حتی دولتها که شهرداریها را نهادهای عمومی خودگردان اعلام کرده اند، تحمیل می کند. در این رویکرد، شهرها از مالکیت مردم خارج شده و شهروندان، نقشی در مدیریت سکونتگاه خود ندارند. فرض اساسی این بررسی آن است که اکنون شهرها همچون یک آکواریوم تصور شده و هزینه های آن از مردمی طلب می شود که رابطه مشخصی با آن برقرار نمی کنند. این در حالی است که اگر حقوق شهری مردم رعایت شود، شهر همچون اکوسیستم تصور شده و نه تنها با کمترین هزینه اداره می گردد، بلکه بالاترین رضایتمندی را ایجاد خواهد کرد. برای آزمون این فرض، رابطه رعایت حقوق شهری و امکان تحقق شهر اکوسیستمی در مشهد، بررسی شد. روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و هدف آن، کاربردی بود. داده های مورد نیاز در این بررسی از نمونه ای به حجم 384 نفر گردآوری شد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بر اساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ(81/0) تایید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی، واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی، رگرسیون چندگانه و سایر مدل های آماری تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین باور به رعایت حقوق شهری در مولفه های پنجگانه(حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، حقوق فرهنگی و حقوق جنسیتی) و امکان تحقق مدیریت اکوسیستمی ارتباط مثبت و معناداری برقرار است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که باور به رعایت حقوق شهروندی و مدیریت اکوسیستمی شهر، رابطه معنادار و مثبتی دارند، به این معنا که هر چه باور به تحقق حقوق شهروندی(حق به شهر) افزایش پیدا کند، امکان اجرای مدیریت اکوسیستمی شهر هم بیشتر می شود. مقدار ضریب همبستگی این دو متغیر، 56 درصد به دست آمد. در نتیجه، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تأثیر باور به تحقق حقوق شهروندی بر امکان مدیریت اکوسیستمی شهر تایید شد. این یافته بیانگر همسو بودن دو متغیر باور به تحقق حقوق شهروندی و امکان مدیریت اکوسیستمی شهر در یک مسیر است. ضریب رگرسیون محاسبه شده 62/0 و ضریب تعیین نیز 37 محاسبه گردید. در واقع، 37 درصد از تغییر متغیر وابسته با باور به تحقق حقوق شهروندی تبیین می شود. بر این اساس، چنانچه شهروندان به این باور برسند که مدیران، طراحان و سیاست گذاران شهری حقوق شهری آنها را رعایت می کنند، آنها شهر را به معنای واقعی، خانه خود تلقی خواهند کرد.
تجزیه و تحلیل و توان سنجی ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان سرعین براساس مدل M GAM
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل و توان سنجی ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان سرعین براساس مدل M GAM می باشد. شهرستان سرعین در شمال غرب ایران و در محدوده جغرافیایی 47 درجه و 48 دقیقه تا 48 درجه و 11 دقیقه طول شرقی و 38 درجه و 3 دقیقه تا 38 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش آن توصیفی پیمایشی است که با استفاده از تکمیل پرسش نامه انجام شده است. در این پژوهش هشت ژئوسایت شهرستان سرعین (پل معلق ورگه سران، ویلادره، پیست اسکی آلوارس، گلدشت کلخوران، غارکنزق، دره علی درویش، دره ساری دره، امامزاده آتشگاه) با استفاده از ارائه ۲۰ پرسش نامه به گردشگران حاضر در مناطق مورد مطالعه و هم چنین ارائه ۲۰ پرسش نامه کتبی به کارشناسان و متخصصان به این ژئوسایت ها و جمع آوری داده های آن مورد ارزیابی قرار داده شد. در این پژوهش ابتدا برخی از لندفرم های ژئومورفولوژیکی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، پیمایش های میدانی و مصاحبه، شناسایی و محدوده آن ها تعیین گردید. سپس با بهره گیری از مدل M-GAM،پتانسیل های گردشگری لندفرم ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج و یافته ها : نتایج حاصله از ارزیابی مدل M-GAMنشان داد که بر اساس ارزیابی نظر کارشناسان و بازدیدکنندگان منطقه ژئوتوریستی پل معلق ورگه سران بالاترین ارزش اصلی را به خود اختصاص داده است. از نظر ارزش های مکمل نیز بالاترین امتیاز برای امامزاده آتشگاه با امتیاز 91/11 بوده است و در مجموع امتیازات، بیش ترین امتیاز در درجه اول برای امامزاده آتشگاه و کم ترین مجموع امتیاز مربوط به ویلادره است. همچنین ماتریس M-GAMبا استفاده از ارزش اصلی و مکمل حاصل از تجزیه و تحلیل نشان می دهد که ژئوسایت های گلدشت کلخوران، امامزاده آتشگاه، دره ساری دره و پل معلق ورگه سران از نظر ارزش های اصلی در فیلدZ23 قرار گرفته اند و از نظر ارزش های مکمل دارای پتانسیل سطح بالا برای ژئوتوریسم هستند. ژئوسایت های دره علی درویش، غارکنزق و پیست آلوارس نیز از نظر ارزش اصلی و مکمل دارای ارزش متوسطی برای ژئوتوریسم هستند (ارزش اصلی و مکمل Z22) و در نهایت ویلادره از نظر ارزش اصلی در سطح متوسط و از نظر ارزش مکمل در سطح پایینی برای توسعه ژئوتوریسم قرار گرفته است. بنابراین نتیجه گیری می گردد که فضای زیادی برای بهبود ژئوتوریسم در این مکان ها وجود دارد و سرمایه گذاری برای بهبود زیرساخت این ژئوسایت ها و ارتقای برنامه ریزی و فعالیت های تبلیغاتی، این مناطق می توانند گردشگران و مسافران زیادی را جذب کنند که باعث ایجاد مشاغل و افزایش درامد مردمان محلی می شود. در نهایت پیشنهاد می گردد برای تجزیه و تحلیل و توان سنجی ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی شهرستان سرعین بر اساس هوش مصنوعی و مدل های بروز ژئوتوریستی هم مورد بررسی قرار گیرد.
پهنه بندی جریان سیلاب برای دوره های بازگشت مختلف با استفاده از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه گمناب چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سیستم های پویایی هستند که به دلیل بارش های سنگین و ناگهانی با افزایش قابل توجهی از میزان دبی مواجه شده و حالت سیلابی به خود می گیرند. هدف اصلی این پژوهش پهنه بندی جریان سیلاب برای دوره های بازگشت در طول رودخانه گمناب چای به طول تقریبی 5 کیلومتر (از روستای آناخاتون تا تلاقی رودخانه آجی چای) است. به همین منظور، از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS استفاده شده است. جهت پهنه بندی و تهیه نقشه پهنه های سیلابی برای دوره های بازگشت 2، 5، 10، 25، 50، 100، 200 و 500 ساله از آمار دبی ایستگاه هیدرومتری آناخاتون استفاده شده و دبی های حداکثر برای دوره های مذکور با استفاده از نرم افزار آماری EasyFit پیش بینی شد. لایه های مورد نیاز تحقیق جهت پهنه بندی سیلاب از قبیل خطوط مرکزی جریان، مقاطع عرضی و سواحل سمت چپ و راست رودخانه با استفاده از الحاقیه HEC-GeoRAS و در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که در سیلاب های با دوره های بازگشت 25، 50، 100 و 500 ساله به ترتیب حدود 150، 175، 190 و 225 هکتار از اراضی محدوده دشت سیلابی دچار آب گرفتگی می شوند. همچنین نتایج نشان داد که جریان سیلابی در بازه مورد مطالعه در دوره بازگشت های مختلف از حداقل 10 متر تا حداکثر 225 متر از کانال اصلی رودخانه خارج شده و وارد محدوده ی دشت سیلابی می گردد. لذا با توجه به نتایج به دست آمده، ضرورت دارد که اقدامات حفاظتی جهت جلوگیری از وقوع سیلاب در طول مسیر رودخانه از قبیل لایروبی بستر، حفظ حریم بستر رودخانه از تصرف انسان و ایجاد دیوار ساحلی صورت گیرد.
تحلیل اثرات آتش سوزی مزارع بر کیفیت هوا در استان مازندران با استفاده از داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی مزارع یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا در مناطق کشاورزی محسوب می شود که اثرات زیست محیطی و بهداشتی جدی به دنبال دارد. این پژوهش با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست، مودیس و سنتینل 5 به بررسی آلودگی ناشی از این پدیده در استان مازندران پرداخته است. ابتدا شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی استفاده شد و با حذف جنگل ها، مناطق کشاورزی مشخص گردید. سپس، مناطق سوخته شده طی سال های 2022 تا 2024 با استفاده از شاخص آتش سوزی مودیس شناسایی شدند. صحت نتایج با تصاویر واقعی مودیس تأیید شد و داده های AOD،AAI و کربن مونوکسید از ماهواره های مودیس و سنتینل 5 استخراج گردید. همچنین، با داده های ایستگاه فتح تهران و اطلاعات ماهواره ای، مدلی رگرسیونی برای برآورد آلودگی در مزارع شهرهای بابل، آمل و فریدون کنار طراحی و نمودارهای روزانه و ماهانه AQI این شهرها برای سال 2022 رسم گردید. نتایج نشان داد که نواحی شرقی استان، شامل بابل، آمل، قائمشهر و ساری، بیشترین میزان آتش سوزی مزارع را داشته است، که با تصاویر ماهواره ای تأیید شد. نقشه آلودگی نشان داد که مناطق ساحلی و جاده های اصلی بیشترین آلودگی را تجربه کردند. تحلیل داده ها رابطه ای معنادار با ضریب تعیین 75/0 بین داده های واقعی و ماهواره ای را نشان داد. شاخص AQI پس از برداشت برنج، به بیش از 120 رسید. بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود به جای سوزاندن، از روش های جایگزین مدیریت بقایای کشاورزی مانند تبدیل کاه و کلش به بیوچار استفاده شود.
مدل سازی خطر وقوع سیل با استفاده از روش آماری وزن شواهد (WOE) در حوضه آبریز آذرشهر چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
37 - 20
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز آذرشهرچای واقع در دامنه غربی توده کوهستانی سهند از اتصال شاخاب های متعدد که در دره های عمیقی جاری هستند، تشکیل می شود و همه ساله در فصل بهار با شروع بارش ها، شاهد رخداد سیل در این دره ها می باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی عملکرد تابع شواهد وزنی(WOE) برای تهیه نقشه حساسیت سیل حوضه آبریز آذرشهرچای می باشد. جهت دسترسی به هدف مذکور، ابتدا موقعیت 82 نقطه سیل گیر با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat8 سنجنده OLI بر اساس سیل فروردین ماه 1396 تهیه، به صورت تصادفی به دو گروه 70درصد (57 نقطه سیل گیر) برای داده های آموزشی و 30 درصدی (25 نقطه سیل گیر) برای داده های اعتبار سنجی استفاده شد. سپس 14 فاکتور موثر در وقوع سیل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، تراکم رودخانه،TWI ( شاخص رطوبت توپوگرافی)، شاخص قدرت آبراهه ، لیتولوژی، جنس خاک، بارش و NDVI در محیط نرم افزاری Arc Map و کاربری اراضی در محیط نرم افزاری ENVI5.3 آنالیز و موقعیت نقاط سیل گیر در هر 14 فاکتور بررسی و جهت اعتبار سنجی و صحت نتایج به دست آمده از منحنی مشخصه عملیاتی ROC استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر قرار گیری 19.56 درصد از حوضه در کلاس حساسیت خیلی بالا، 19.18درصد در حساسیت بالا، 24.61درصد در کلاس متوسط، 21.94درصد در کلاس کم و 14.68 درصد در کلاس خیلی کم از لحاظ آسیب پذیری سیل قرار دارد.
Empowering Growth: A Systematic Review of Education’s Role in Enhancing Human Capital and Advancing National Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education plays a pivotal role in shaping societal development, influencing economic growth, social stability, governance, and individual well-being. By enhancing skills, abilities, and individual competencies, education contributes to the accumulation of human capital at both the individual and societal levels. It expands personal freedoms by increasing capabilities, which in turn fosters democratic participation and social resilience. There are two primary theoretical approaches to understanding education’s impact on human capital: the productivity approach and the capability approach. While the productivity approach views education as a means to enhance workforce productivity, the capability approach emphasizes broader cultural and social advancements, seeing increased productivity as an intermediate rather than an ultimate goal. Adopting a systematic qualitative literature review (SQLR) methodology, this study synthesizes peer-reviewed journal articles, policy reports, and scholarly books from reputable sources such as Google Scholar, JSTOR, Scopus, and institutional reports from UNESCO and the World Bank. A thematic analysis was conducted following Braun and Clarke’s (2006) six-step framework, identifying key themes such as education’s role in economic mobility, governance, and global competitiveness. Findings highlight that nations with well-designed educational systems, such as Japan and China, have achieved sustainable economic growth by leveraging high-tech and knowledge-based production. The study concludes that an appropriate educational system is a primary prerequisite for any country’s development, as it determines its position in the global economy. This review underscores the importance of context-specific educational policies that align with broader societal needs. It offers insights for policymakers seeking to bridge the development gap through strategic investments in education.
Energy Security Strategy in Iraq: A Vision of Nature and Transformations after the Defeat of ISIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
11 - 28
حوزههای تخصصی:
In the late twentieth century, many important facts that led to clear-cut changes in the structure of energy security issues, the most prominent of which was the global strategic oil reserve. These facts prompted regional circles to build a new world order, which includes many issues of energy security and ensuring the actor’s supplies. Regionally, the energy security sector in Iraq witnessed major challenges resulting from the security conditions and economic transformations. After the withdrawal of American forces from Iraq in 2011, security challenges increased significantly. Extremist armed groups such as ISIS attacked Oil areas, which led to a major threat to oil production and export. Oil facilities in Iraq witnessed several terrorist attacks and sabotage operations, which negatively affected the country’s ability to achieve sustainable production and export of energy supply Therefore, the operations to liberate the oil regions by the Iraqi forces from the control of the terrorist organization ISIS contributed to the Iraqi government seeking to put forward economic initiatives, most notably the development path to secure Iraqi energy supplies, in achieving economic prosperity for the country and the regional environment.
this article analyzes the impact of energy security strategy for Iraq, The descriptive method is used in this article and the geopolitical and Geo-strategic transformations to it against Iraq after defeat ISIS, The main purpose of the article is to explain Iraq's goals in developing energy supply that aims to create a Economic well-being regional and international.
ارزیابی عملکرد مدل های هیدرولوژیکی نیمه توزیعی(SWAT) و یکپارچه(SMAR) در برآورد و شبیه سازی بارش-رواناب، مطالعه موردی:حوضه آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
123 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مهم مدیریت اصولی و صحیح آب و خاک در حوضه های آبریز، استفاده از مدل های هیدرولوژیکی در شبیه سازی فرآیند های بارش-رواناب است که تخمین و پیش بینی مولفه های بیلان آبی از جمله رواناب، تبخیر و تعرق و نفوذ را خصوصاً در حوضه های فاقد آمار یا دارای آمار ناقص امکان پذیر می کند. در این پژوهش بیلان آبی حوضه آبریز اوجان چای در طی دوره 20 ساله (2002- 2021) با استفاده از مدل نیمه توزیعیSWAT و مدل یکپارچه SMAR شبیه سازی شد. در مدل SWAT از الگوریتم SUFI-2 و در مدل SMAR از بهینه ساز الگوریتم ژنتیک، جهت واسنجی (2005 تا 2016) و اعتبار سنجی (2017تا 2021) بهره گرفته شد. نتایج شبیه سازیSWAT در مرحله واسنجی با توابع هدف ضرایب نش ساتکلیف (NSE) و RSR به ترتیب برابر با 80/0، 81/0 و 45/0 و برای اعتبار سنجی به ترتیب 74/0، 75/0 و 51/ 0 به دست آمد که نشان دهنده کارایی بالای مدل در شبیه سازی بیلان آبی حوضه آبریز است و در روش SMAR ضرایب نش ساتکلیف (NSE)، در واسنجی 60/0 ، 56/0 و در اعتبارسنجی 625/0، 67/0 بدست آمد. هر دوی این روش ها در شبیه سازی دبی های پایه و متوسط نسبت به دبی های حداکثری عملکرد بهتری دارند ولی با این حال تطابق دبی شبیه سازی شده با دبی مشاهداتی در مدل SWAT نسبت به SMAR برتری دارد که علت آن درنظر گرفتن تغییرات مکانی در این نوع از مدل ها است. لذا با توجه به نتایج خیلی خوب کارایی مدلها، پیشنهاد می شود از آن دراقدامات حفاظتی حوضه ها و مدیریت آب و خاک استفاده شود.
مخاطرات ژئومورفولوژیک و ناپایداری سکونتگاه ها؛ مطالعه روستای رزگ در شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
166 - 189
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری شدید روستاها در برابر مخاطرات طبیعی از مشخصه های بسیاری از مناطق روستایی کشور است، در این میان بسیاری از روستاها به دلیل شرایط جغرافیایی که در آن استقرار یافته اند، در معرض مخاطرات طبیعی قرار دارند؛ بنابراین انجام مطالعات مخاطرات ژئومورفولوژی سکونتگاه های روستایی ضروری است. این پژوهش کاربردی و به بررسی مخاطرات ژئومورفولوژیک سکونتگاه روستای رزگ شهرستان بیرجند باهدف شناسایی مخاطرات با استفاده از GIS انجام شد؛ تا زمینه شناسایی مخاطرات را فراهم و مسئولین را در برنامه ریزی هرچه بهتر سکونتگاه های روستایی یاری دهد. داده های موردنیاز پژوهش، استفاده از منابع کتابخانه ای، بازدید میدانی، پارامترهایی نظیر شیب و جهت؛ در GIS محاسبه و طبقه بندی گردید. پس از محاسبه و تهیه نقشه های مختلف، میزان مخاطرات و توان های اکولوژیک محیط زیست روستا مورد ارزیابی قرار گرفت که بر اساس آن روستای رزگ از نظر شیب، در مکان نامناسبی قرار گرفته و از نظر توان توریسم متمرکز، نامناسب است. نقشه های تولید شده در این پژوهش نشان می دهد که روستای رزگ در مقابل مخاطرات زمین لرزه، زمین لغزش، ناپایداری دامنه بسیار آسیب پذیر است و سازه های بنا شده غیراستاندارد میزان خسارات جانی و مالی را افزایش خواهد داد. در بازدید میدانی مدارک قابل استنادی برای اثبات مخاطرات و تخریب صددرصد روستا در زمان بروز حوادث را به متخصصان نشان می دهد.
چالش های دیپلماسی رسانه ای ایران در بازاریابی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
123 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های دیپلماسی رسانه ای ایران در بازاریابی گردشگری نگاشته شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری متخصصان حوزه رسانه و گردشگری بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام شد. یافته ها نشان داد که در بعد ساختاری چالش هایی نظیر ساختارهای بروکراتیک پیچیده، مالکیت دولتی رسانه ها، فقدان هماهنگی بین سازمان ها و فقدان راهبرد منسجم، در اثربخشی دیپلماسی رسانه ای تأثیر منفی می گذارند. در بعد محتوایی، مشکلاتی مانند کمبود نیروی انسانی متخصص، فقدان آموزش های مناسب، ضعف در داستان سرایی و نبود تسلط به زبان های بین المللی باعث کاهش کیفیت محتوای تولیدی و ناتوانی در جذب مخاطبان می شوند. چالش های زمینه ای نیز شامل تحریم های اقتصادی، تصویرسازی منفی در رسانه های بین المللی، تفاوت های فرهنگی و ضعف در زیرساخت های ارتباطی و فنّاورانه هستند که محیط عملیاتی دیپلماسی رسانه ای گردشگری را تحت تأثیر قرار می دهند.
تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (مطالعه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلی گاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آن ها قابل قبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول می باشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر می باشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که تعداد 384 نمونه به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در تحقیق حاضر؛ پرسشنامه می باشد. اما با توجه به تخصصی بودن پرسشنامه از روش های مصاحبه و مشاهده نیز برای تکمیل اطلاعات پرسشنامه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل های SWOT و QSPM نشان می دهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راه ها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را می توان به عنوان مهم ترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
ارزیابی میزان آلودگی و توزیع مکانی فلزات سنگین موجود در گرد و غبار جاده ای (مطالعه موردی، مراکز بهداشتی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
59 - 78
حوزههای تخصصی:
افزایش آلودگی درنتیجه رشد صنعتی شدن و شهرنشینی به دلیل تاثیر بر سلامت انسان به یک نگرانی مهم در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. از این رو در مطالعه حاضر به منظور بررسی آلودگی، 70 نمونه گردوغبار خیابانی از مراکز درمانی شهر یزد جمع آوری و در آزمایشگاه برای تعیین محتوای عناصر آهن، کبالت، منگنز، روی، کروم، سرب، کادمیوم، نیکل، مس، آرسنیک و آلومینیوم با استفاده از روش طیف سنجی القایی هضم شدند. الگوی مکانی غلظت فلزات با استفاده از روش درون یابی IDW در نرم افزار GIS تهیه شد. همبستگی زوجی بین فلزات با استفاده از همبستگی پیرسون و طبقه بندی فلزات مشابه از نظر منشأ احتمالی با استفاده از خوشه بندی سلسله مراتبی انجام شد. همچنین سطح آلودگی با استفاده از شاخص های فاکتور غنی شدگی، شاخص زمین انباشت، شاخص آلودگی و آلودگی یکپارچه تعیین شد. بر اساس نتایج، روند میانگین غلظت فلزات به ترتیب آهن (16/23587)، آلومینیوم (94/18074)، روی (54/602)، منگنز (7/445)، سرب (95/80)، مس (86/60)، کروم (83/46)، نیکل (09/34)، کبالت (2/10)، آرسنیک ( 29/0) و کادمیوم (21/0) میلی گرم بر کیلوگرم برآورد شد. بر اساس الگوی توزیع مکانی بیشترین مقادیر غلظت فلزات در مراکز درمانی نزدیک به خیابان دوطرفه و ایستگاه خط واحد مشاهده شد. بیشترین مقدار غنی شدگی در عناصر روی و در نتیجه کلاس غنی شدگی زیاد مشاهده شد. همچنین بالاترین مقادیر شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی و آلودگی یکنواخت نیز مربوط به عناصر روی و سرب بود. همبستگی معنی داری بین عناصر آلومنیوم-آهن-کبالت-منگنز-کروم، کادمیوم- کروم-سرب و نیکل-مس در سطح 1 درصد مشاهده شد در حالی که آرسنیک هیچ گونه همبستگی با سایر عناصر نداشت. بر اساس خوشه بندی سلسله مراتبی عناصر کبالت، منگنز، کروم، کادمیوم، سرب، نیکل، مس و روی منشأ انسانی، در حالیکه آلومینیوم و آهن منشأ طبیعی داشتند.
ارزیابی میزان انطباق پذیری طرح ویژه ناژوان با اصول رویکرد زیست پذیری و اکوتوریسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
رهیافت زیست پذیری و رویکرد اکوتوریسم، از موضوعات نوین در حوزه شهرسازی به شمار می روند که هر دو مبتنی بر اصول توسعه پایدار هستند. این دو رویکرد علاوه بر توجه به حفاظت از محیط زیست، توسعه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را نیز دنبال می کنند. محدوده ناژوان، به عنوان یکی از فضاهای سبز و زراعی مهم اصفهان، در سال های اخیر تحت تأثیر ساخت وسازهای غیرمجاز و تغییرات کاربری آسیب دیده است؛ در پاسخ به این وضعیت، «طرح ویژه ناژوان» توسط نهادهای مسئول تدوین و ابلاغ شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت این طرح، به شیوه ای توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه، سنجه هایی مبتنی بر مبانی نظری اکوتوریسم و زیست پذیری، به منظور ارزیابی طرح به صورت کمی و کیفی تعریف شده اند. در بخش کمی، صرف اشاره به سنجه ها در مراحل مختلف طرح (شناخت، تحلیل و پیشنهاد) ملاک ارزیابی قرار گرفته و در بخش کیفی، علاوه بر اشاره، میزان واقع گرایی، جزئی نگری و قابلیت اجرایی نیز سنجیده شده است. امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت و روش SWARA صورت گرفته است. بر اساس نتایج، ضریب اهمیت ابعاد زیست محیطی (۰٫۲۷)، اقتصادی (۰٫۲۳)، کالبدی (۰٫۱۸)، کاربری (۰٫۱۴)، اجتماعی (۰٫۱۰) و مدیریت (۰٫۰۸) تعیین شد. امتیاز نهایی طرح در ارزیابی کمی برابر ۴٫۴۵ از ۵ و در ارزیابی کیفی برابر ۳٫۳۱ از ۵ گزارش شده است. این تفاوت بیانگر آن است که هرچند طرح از نظر انطباق کمّی با اصول زیست پذیری و اکوتوریسم موفق عمل کرده، اما در بُعد کیفی دقت و جزئی نگری کافی نداشته و از نظر اجرایی، کیفیت لازم را در تمامی ابعاد مسئله به طور کامل در نظر نگرفته است.
تعیین مناطق مساعد کشت ذرت بر اساس تأمین نیازهای حرارتی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانه ای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آب وهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگل کراس 704 که به صورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبت شده و داده های دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفاده شده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاه ها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دوره های فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشه های مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایه های ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنه بندی اراضی مساعد کشت ذرت دانه ای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج به دست آمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری (نمونه موردی: محله کیانپارس اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و ساخت ساختمان های بلند یکی از رویه های ساخت وساز در دنیای امروزی است. گران شدن زمین و کمبود آن از جمله مهم ترین دلایل برای روی آوردن به این سبک از ساخت وسازها می باشد. باتوجه به شرایط خاص این نوع ساختمان هاء مسأله تغییرات محیط شهری در آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری نمونه موردی محله کیانپارس شهر اهواز است. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد 40 کارشناس و متخصص بلند مرتبه سازی شهری و امور شهری شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده ها، این شاخص ها در 3 سطح مختلف طبقه بندی شدند. اقتصادی، کالبدی، زیرساخت، عملکردی - اقتصادی، کالبدی – فضایی در سطح بالا (سطح 1) قرارگرفت، که اساسی ترین و مهم ترین شاخص های بلند مرتبه سازی محله کیانپارس اهواز می باشد، که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر شاخص ها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگیرد. نتایج این پژوهش به تصمیم گیران امور شهری کمک می کند تا بتوانند جهت اثرات مثبت بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه صنعت بلند مرتبه ساری در محله کیانپارس شهر اهواز، انتخاب نمایند.
تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر یکی از چالش های اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقه ای تلاش برای درک تفاوت های اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقه ای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقه ای را از میان برداشت. یکی از سیستم هایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقه ای می باشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهره وری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساخت های فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامه های ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایت های مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقه ای کلانشهر تبریز دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر زمین لغزش در جاده آستارا تا تونل نمین با استفاده از مدل MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
43 - 60
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از پدیده هایی است که رخداد آن سبب ایجاد خسارات زیادی به ویژه در مناطق کوهستانی می شود. بنابراین ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر وقوع رخداد زمین لغزش در مناطق کوهستانی امری ضروری است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر زمین لغزش در جاده آستارا تا تونل نمین با استفاده از مدل MLP می باشد. مدل MLP یکی از مدل های کارآمد شبکه عصبی است که توانایی حل مسائل پیچیده را دارد. برای شناسایی عوامل مهم در رخداد زمین لغزش با توجه به مطالعات میدانی 8 عامل شناسایی شده است که شامل: زمین شناسی، پوشش گیاهی، فاصله از جاده، کاربری راضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، نقاط واقعی زمین لغزش استفاده شده است. بعد از پیش پردازش ها تمام لایه ها وارد نرم افزارSPSS MODELER شده و مدل سازی با 8 نورون ورودی 6 نورون میانه و 1 خروجی طراحی شده است. نتایج این پژوهش نشان داده که خروجی وزنی مدل MLP بیشترین ارزش وزنی را برای لایه زمین شناسی با مقدار 26/0 برای لایه کاربری اراضی و فاصله از جاده به ترتیب مقدار 14/0 و 13/0 اختصاص داده است. هم چنین در بخش اعتبار سنجی مدل مقدار AUC عدد 948/0 در بخش آموزش و 962/0 در بخش تست شبکه را نمایش می دهد که گویای این است که مدل هم در بخش آموزش و هم در بخش تست دارای اعتبار بالایی می باشد بنابر این نتیجه گیری می شود که عامل زمین شناسی نسبت به سایر عوامل در رخداد زمین لغزش در منطقه تأثیر زیادی دارد و درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای مطالعه و ارزیابی زمین لغزش و حرکات دامنه ای از مدل های یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی استفاده شود
شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهرهای واقع در محیط های کوهستانی (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در شهرهای کوهستانی نه تنها مکانی برای سرگرمی فراهم می نماید، بلکه به عنوان یک ابزار کلیدی برای توسعه جریان اصلی اقتصاد شهری عمل می کند. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهر همدان که یک شهر واقع در ناحیه کوهستانی است انجام شده است. در این پژوهش از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. در واقع از روش های کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. همچنین در راستای نیل به هدف پژوهش از مدل SWOT و ماتریس QSPM استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که راهبرد برتر جهت شکوفایی گردشگری شهر همدان، راهبرد WT است. در واقع در رابطه با شکوفایی گردشگری شهری، شهر همدان بایستی راهبرد تدافعی (WT) داشته باشد.اولویت اول استراتژی های عملیاتی در زمینه شکوفایی گردشگری شهری همدان بایستی استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی به منظور ارتقای وضعیت زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز بخش گردشگری باشد.
تحلیل چالش های مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر عرصه های جنگلی کشور به خصوص جنگل های زاگرس، سطح بالا و گسترده ای از آسیب پذیری، ناپایداری و تخریب را در برابر آتش سوزی جنگل ها تجربه کرده است. در این میان یکی از مناطق کشور که به شدت در معرض تهدید آتش سوزی جنگل ها قرار دارد شهرستان چوار واقع در استان ایلام است. لذا، هدف کلی پژوهش حاضر که با دیدمان کیفی انجام شد، تحلیل چالش های مقابله با پدیده آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار بود. جامعه تحقیق، شامل مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت و حفاظت از جنگل ها اعم از کارشناسان ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری و نیروهای آموزش دیده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام و شهرستان های ایلام و چوار، جوامع محلی روستاهای شهرستان چوار و سازمان های مردم نهاد (سمن) فعال در زمینه مدیریت و حفاظت جنگل ها در سطح این شهرستان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شدند (34=n). تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند، با استفاده از نرم افزار MAX-QDA12، منجر به شناسایی 25 مفهوم در قالب 4 طبقه اصلی شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که چالش های اساسی مقابله با آتش سوزی در جنگل های شهرستان چوار شامل: چالش های آگاهی و ارتباطی، مالی و تجهیزاتی، حقوقی و اداری- اجرایی است. تحلیل چالش های موجود در این زمینه می تواند نقطه شروع مناسبی برای شناخت وضعیت موجود و ارائه راهبردهای مدیریتی برای مقابله با بحران آتش سوزی در جنگل ها باشد که از جمله آن می توان به نظارت کافی در اجرای صحیح قوانین، مشارکت مردم محلی و تأمین اعتبارات و تجهیزات لازم اشاره کرد.
آینده پژوهی اثر انصاف و پیچیدگی مالیاتی بر رفاه اقتصادی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مالیات یکی از منابع مهم درآمدی دولت ها محسوب می شود. در کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران به دلیل وابسته بودن دولت به درآمدهای نفتی، درآمدهای مالیاتی سهم کمی در تأمین منابع درآمدی دارد. یکی از موانع مهم سر راه دولت ها فرار مالیاتی است که تحت تأثیر عوامل مختلف ازجمله پیچیدگی و انصاف مالیاتی و تورم است. تحقیق حاضر به بررسی آینده پژوهی تأثیر انصاف و پیچیدگی مالیاتی بر رفاه اقتصادی در استان های ایران طی سال های 1390 الی 1399 با استفاده از روش حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد انصاف مالیاتی تأثیر معنی دار و مثبت بر رفاه اقتصادی استان های ایران دارد. به نحوی که با یک درصد افزایش در انصاف مالیاتی 0.026 درصد رفاه اقتصادی در آینده افزایش خواهد یافت؛ اما پیچیدگی مالیاتی با رفاه اقتصادی در استان های ایران رابطه منفی و معنی دار دارد. به نحوی که با یک درصد افزایش پیچیدگی مالیاتی ۰.۰۲۴- درصد رفاه اقتصادی در آینده کاهش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان می دهد تورم رابطه منفی و اندازه دولت و تولید سرانه رابطه مثبت و معنی دار بر رفاه اقتصادی استان های ایران در آینده دارند. با توجه به نتایج تحقیق برای بهبود وضعیت رفاهی استان های ایران در آینده پیشنهاد می شود دولت سیاست های نظیر ساده سازی قوانین مالیاتی، کاهش هزینه جمع آوری مالیاتی، ایجاد نظام مالیاتی جامع و اصلاح نظام مالیاتی را در دستور کار قرار دهد.