فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۹۳-۱۷۸
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی کانال های رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانه ها به دلیل بهره برداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دست اندازی انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفته اند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانه ای دائمی استان اردبیل می باشد که در طی سال های اخیر همواره با رخداد سیلاب و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیق تر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.
تحلیل عوامل مؤثر بر روند تحولات گردشگری روستایی و روابط متقابل شهر و روستا (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش عوامل موثر بر تحولات گردشگری روستایی و روابط دو سویه شهر و روستا در طی سه دوره مقطع زمانی ماقبل 1357، 1375 تا 1385 و 1385 تا 1395 مورد واکاوی و بررسی قرار گرفت. هدف: هدف این پژوهش تحلیل عوامل موثر بر تحولات گردشگری در روستاها و روابط متقابل شهر و روستا می باشد. روش شناسی: بدین منظور 34 پرسشنامه با 23 گویه مطرح شده که توسط دهیاران روستاهای نمونه بدست آمده بود با استفاده از روش تحلیل عاملی برای سه دوره زمانی مورد بررسی قرار گرفت .در ابتدا روایی سوالات با استفاده از آزمون آلفای کرونبا برابر با 937/0 (عالی) تعیین شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش شهرستان رودسر که در غربی ترین نقطه استان گیلان و در مرز با استان مازندران می باشد و کشاورزی و باغداری از اهم فعالیت های اقتصادی مردم این شهرستان است. یافته ها و بحث: نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی نشان داد تعداد 7، 7 و 6 مولفه به ترتیب با تبیین 32/86، 32/87 و 22/82 درصد واریانس کل داده ها بعد از چرخش دورانی به روش واریماکس در دوره اول، دوم و سوم بعنوان اولویت های پاسخ دهندگان در نظر گرفته شد. بطوریکه مولفه اول در دو دوره اول با درصد واریانس 9/16، 63/16 از نوع زیست – محیطی و در دوره سوم با درصد واریانس 98/27 از نوع اقتصادی تعیین گردید. بنابراین از بین پنج مولفه اقتصادی، اجتماعی، زیست – محیطی، روابط شهر و روستا و تحولات گردشگری روستایی، دو مولفه زیست – محیطی و اقتصادی از مهمترین عامل های شناسایی شده در روند توسعه گردشگری روستایی و رابطه دو سویه روستا و شهر انتخاب شدند .مقدار بار عاملی 7 مولفه دوره اول به ترتیب برابر با 894/0، 851/0، 825/0-، 873/0، 911/0، 879/0 و 870/0، مقدار بار عاملی 7 مولفه دوره دوم به ترتیب برابر با 945/0، 846/0، 817/0، 844/0، 776/0 و 716/0- و مقدار بار عاملی 6 مولفه در دوره سوم به ترتیب برابر با 892/0، 860/0، 872/0، 845/0، 822/0 و 832/0 بدست آمد. نتیجه گیری: در مجموع اولویت های زیست – محیطی، اقتصادی و فرهنگی از جمله مولفه های مهم در روند تحول گردشگری و رابطه شهر و روستا قلمداد می شود.
ارزیابی تأثیر همه گیری کووید-19 بر تفاوت رفتاری شهروندان در دوره پسا کرونا (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
195 - 212
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضای شهری باز تولیدی از فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین شیوع کووید-19 بر رفتار شهروندان تاثیر می گذارد. هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر همه گیری بیماری کووید-19 بر رفتار شهروندان در گروه های سنی و جنسیتی مختلف است که در فضاهای شهری پس از اتمام این بیماری حضور می یابند و نظریه مشهور یان گل در دسته بندی فعالیت ها ملاک ارزیابی می باشد. روش شناسی: از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-تحلیلی است. برای این منظور پس از بررسی اسناد و منابع مختلف، با تنظیم یک پرسشنامه، میزان اثرگذاری همه گیری در جامعه هدف مورد ارزیابی قرار می گیرد. پرسشنامه در قالب طیف لیکرت می باشد و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS25 و با استفاده از آزمون T.Student انجام شده است. روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده بود. در این پژوهش، روایی سوالات پرسشنامه به روش نسبت روایی محتوایی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. قلمرو جغرافیایی: شهر قزوین بنا به شرایط تاریخی و جغرافیایی دارای انواع مختلفی از فضاهای شهری و عمومی است. ابتدا انواع فضاهای شهری و عمومی موجود در این شهر، در هفت دسته طبقه بندی و سپس در نظرسنجی از شهروندان مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، پس از پایان این همه گیری الگوهای رفتاری شهروندان بسته به رده سنی و جنسیتی که دارند، دارای تفاوت هایی خواهد بود. سالمندان کمترین تمایل را برای حضور در فضاهای شهری در دوره پسا کرونا دارند، ازسوی دیگر تمایل شهروندان همچون گذشته به فضاهای شهری در بافت تاریخی شهر نمی باشد. البته بانوان تمایل بیشتری نسبت به مردان برای استفاده از انواع فضاهای شهری دارند. نتیجه گیری: با وجود الزام شهروندان به انجام بخش زیادی از فعالیت ها از طریق فضای مجازی در زمان قرنطینه، اما با پایان یافتن محدودیت ها، بررسی ها نشان داد فضای مجازی تنها می تواند بستر مناسبی برای انجام فعالیت های ضروری باشد و در مورد سایر فعالیت های انتخابی یا اجتماعی، تمایل غالب جامعه، حتی نسل نوجوان و جوان بر حضور فیزیکی در فضاهای شهری است.
تجربه، ارزش درک شده و تمایلات رفتاری گردشگران با تأکید بر نقش میانجی رضایتمندی در زمان کوید 19 (مطالعه موردی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
107 - 127
حوزههای تخصصی:
هنگامی که گردشگران تجربه سفر را خوب ارزیابی و دریافت کنند، در ارزش درک شده و سطح رضایتمندی آن ها تأثیر می گذارد و تمایلات رفتاری مثبت نشان می دهند. کوید 19 تلفات بی سابقه ای بر گردشگری وارد کرده و باعث تغییر رفتار و سبک سفر شده است. این پژوهش با هدف تحلیل رابطه بین تجربه و تمایلات رفتاری گردشگران در زمان کوید 19 در استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر پژوهش های میدانی بوده و جامعه آماری دربردارنده گردشگران ورودی به استان مازندران در زمان شیوع بیماری کوید 19 بوده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران عدد 385 محاسبه شده است. ابزار جمع آوری داده های لازم پرسش نامه محقق ساخت بوده و برای اطمینان از پایایی پرسش ها از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، و برای روایی از میانگین واریانس استخراج شده استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های برآمده از پرسش نامه با استفاده از داده های آمار توصیفی و استنباطی و همچنین مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهای اس پی اس اس و پی ال اس انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که تجربه گردشگر و ارزش درک شده در تمایلات رفتاری تأثیر مستقیم می گذارد. همچنین، متغیرهای رضایتمندی، دسترسی، امنیت و زیرساخت هایی مانند اینترنت در وضعیت مطلوب، و بهداشت محیط، هزینه های اقامت، غذا و سایر خدمات در وضعیت نامطلوبی قرار دارند، که به تمایلات رفتاری منفی منجر می شود
تأثیر شرایط اقلیمی شهر اهواز بر تحصیل دانش آموزان با استفاده از شاخص های زیست اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
173 - 193
حوزههای تخصصی:
افزایش بازدهی آموزشی و یادگیری دانش آموزان در شرایط محیطی سازگار با فیزیولوژی بدنی آنان امکان پذیر است. بخش عمده این فرایند در محیطی به نام مدرسه شکل می گیرد. درنتیجه، وجود هرگونه شرایط نامطلوب و ناسازگار درمحیط فیزیکی آموزش، به شدت بر یادگیری مطلوب دانش آموز تأثیر می گذارد. هدف این تحقیق بررسی شرایط زیست اقلیمی شهر اهواز در دوره تحصیلی و میزان مطلوبیت و یا نامطلوبی این شرایط برای آموزش است. به همین منظور پس از استخراج داده های اقلیمی(دما، رطوبت نسبی، بارش، ساعات آفتابی و باد) شهر اهواز در یک دوره 22 ساله (2022-2000 ) ، با استفاده از دو شاخص زیست اقلیمی گیونی و اولگی و شاخص زیست اقلیمی - معماری ماهانی دوره های مطلوبی و نامطلوبی آسایش در ماه های مختلف سال استخراج شد. همچنین با استفاده از شاخص اقلیم – معماری ماهانی، الگوی مناسب جهت گیری و معماری شهر اهواز بر اساس شرایط اقلیمی این شهر استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان داد، در سه ماه آبان، بهمن و اسفند شرایط زیستی برای دانش آموزان در طول روز مطلوب است. در دو ماه آذر و دی ، هوا در طول روز برای دانش آموزان سرد است.چهار ماه باقیمانده سال تحصیلی(مهر، فروردین، اردیبهشت و خرداد) هوا گرم و گاه داغ است. با توجه به شرایط دمایی و سایر عناصر اقلیمی حاکم در شهر توصیه می شود الگوی معماری مدارس به سمت الگوی زمستانه سوق پیدا کند. به عبارت دیگر الگویی طراحی شود که بتواند حداکثر استفاده را از تابش و نور خورشید برای ایجاد آسایش زمستانه فراهم نماید. بنابراین جهت گیری رو به جنوب مناسب ترین جهت گیری برای مدارس است. با توجه به پرهزینه بودن سازگاری الگوی معماری با شرایط تابستانه و حذف یا تعدیل تابش ورودی به داخل کلاس ها و ایجاد سرمایش برای خنک کردن کلاس ها، رعایت الگوی زمستانه در مدارس اهواز مناسب ترین الگو است.
تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست با استفاده از مدل های منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره (توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
139 - 158
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل سازی پهنه های کارستی با دو رویکرد منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج ارزیابی نقشه های پهنه بندی کارست سطحی تهیه شده از مدل منطق فازی با دولین های کارستی نشان داد که از 185 دولین های شناسایی شده در توده کارستی پیرغار تعداد 102 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست و در توده کارستی دیمه نیز از 140 دولین شناسایی شده 83 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست واقع شده است و همچنین نتایج مدل رگرسیون خطی چند متغیره با دولین های کارستی از 185 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی پیرغار نشان داد تعداد 94 دولین را در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، همچنین از 140 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی دیمه تعداد 71 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، شناسایی شده است. با توجه به این که مدل منطق فازی میزان تراکم بیشتری از دولین ها را در طبقات کارست با توسعه زیاد و متوسط تشخیص داده است و با نتایج صحت سنجی ارقام محاسبه شده مربوط به مساحت زیر منحنی های نام منحنی مشخصه عملکرد (ROC) که نشان داد، مدل منطق فازی برای هر دو توده کارستی در مقایسه با مدل رگرسیون خطی چند متغیره درجه کارآیی بالاتری بر اساس سطح زیر منحنی ROC (AUC) داشته است.
بهبود الگوی ارتباطات سازمانی با رویکرد ژئوپلیتیک فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات، به یکی از مولفه های تردیدناپذیر در ارتباطات فردی، جمعی و سازمانی تبدیل شده است. ظرفیت ها و برآیندهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، سطح سازمانی مدیریت و خدمات رسانی را با تحولات شگرفی مواجه ساخته است که هرگونه غفلت از آن، موجب نارسایی سازمانی و افزایش عدم رضایت مصرف کنندگان می گردد. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات در تقویت کارآمدی سازمان ها، تحقیق حاضر به سنجش وضعیت فناروی ارتباطات در شرکت ملی پست ایران پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی است و تعداد نمونه، 160 نفر از کارکنان این سازمان در شهر تهران می باشد. براساس نتایجی به-دست آمده در این تحقیق، ارتباطات سازمانی در شرکت ملی پست ایران در سطح متوسط قرار دارد و از سوی سازمان ها مورد توجه نیست و پرورش و رشد آن نادیده قرار می گیرد. همچنین میانگین سطح بعد مسئولیت شخصی نسبت به دیگر ابعاد پائین تر است. علاوه بر این، میانگین سطح ابعاد اینترنت و کاربران نیز نسبت به دیگر در ابعاد پائین تری قرار دارد. از این رو، به نظر می رسد که فناوری اطلاعات در توسعه مهارت حرفه ای، کمک به نهادینه شدن تغییر و نوآوری، تقویت مهارت ادراکی، تقویت مهارت تصمیم-گیری، به وجود آوردن روحیه پژوهشی در کارکنان و کمک به شکل گیری تفکر استاندارد، نقش مؤثری دارد و می تواند موجب ایجاد توسعه انسانی متوازن و چندجانبه گردد. با توجه به شتاب سریع تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات به ویژه در حوزه هوش مصنویع از یک سو و آهنگ سریع تحولات محیطی از سوی دیگر، تأخیر بیش از حد در این زمینه می تواند به غافلگیری راهبردی و انباشت ناکارآمدی منجر شود.
بازآفرینی فضای معماری از یاد رفته، طرحی برای توسعه معماری پایدار (نمونه موردی: فضاهای صنعتی در تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با افزایش آگاهی نسبت به چالش های زیست محیطی و ضرورت حرکت به سمت توسعه پایدار، بازآفرینی و بازیافت فضاهای معماری از یاد رفته به عنوان یکی از راهکارهای مهم مطرح شده است. این فرآیند نه تنها به کاهش نیاز به تخریب و ساخت وساز جدید منجر می شود، بلکه فرصت هایی برای حفظ هویت تاریخی، بهینه سازی مصرف منابع و تقویت تعاملات اجتماعی فراهم می آورد. در این میان، بازآفرینی فضاهای صنعتی فراموش شده می تواند نقش بسزایی در احیای بافت های فرسوده و گسترش معماری پایدار داشته باشد. هدف این پژوهش، ارائه الگویی عملی و بومی برای بازآفرینی فضاهای صنعتی متروک تبریز است که بتواند ضمن توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی منطقه، به توسعه پایدار شهری و معماری پایدار کمک کند. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از روش های ترکیبی (کیفی و کمی) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بازآفرینی فضاهای صنعتی، تغییر نگرش جامعه و سیاست گذاران شهری است. برای رفع این چالش، پژوهش به ارائه راهکارهایی مانند افزایش آگاهی عمومی، تصویب قوانین حمایتی و برگزاری کارگاه های آموزشی پرداخته است. این راهکارها بر اساس مدل مفهومی ارائه شده، قابل اجرا و تطبیق پذیر در دیگر شهرهای با شرایط مشابه است.
آسیب شناسی گردشگری روستایی پایدار در مناطق روستایی مبتنی بر رویکرد ذینفعان گردشگری، مطالعه موردی: شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر آسیب شناسی گردشگری روستایی پایدار در مناطق روستایی که با کاربست رویکرد ذینفعان گردشگری صورت پذیرفته است. این رویکرد یکی از مدل های مرتبط با گردشگری و توسعه پایدار است که بسیاری از کشورها آن را اتخاذ کرده اند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش به کاررفته در آن ترکیبی است. در فاز اول با استفاده از روش کیفی گروه کانونی با آسیب ها یا چالش های اصلی استخراج شده و در فاز دوم، با استفاده از روش کمی پیمایش اولویت بندی می گردند. ابزار مورداستفاده در فاز اول مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که جلسه یا پنل اول 8 خبره و در پنل دوم 7 خبره مشارکت داشتند. در فاز دوم، ابزار اصلی پرسشنامه می باشد که تعداد 32 خبره با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای شناسایی و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول 193 گزاره خام استخراج شدند. سپس با استفاده از شیوه کدگذاری آتراید-استرلینگ 102 مضمون پایه، 47 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر دسته بندی شدند. مطابق با محاسبات انجام شده در فاز دوم، از میان ابعاد، بعد محیطی و کالبدی به عنوان اصلی ترین بعد آسیب پذیر گردشگری روستایی پایدار شناسایی شد. مطابق با نتایج تحقیق، آسیب های گردشگری روستایی پایدار تنها به یک یا چند عامل خاص محدود نمی شوند بلکه ابعاد مختلفی را در برمی گیرند. آسیب شناسی این نوع از گردشگری مبتنی بر رویکرد ذینفعان گردشگری موجب می شود تا ضمن دستیابی به منابع در دسترس در محیط روستایی، هم از دارایی های اقتصادی، طبیعی یا زیست محیطی محافظت کرد و هم از زمینه های فرهنگی و اجتماعی پشتیبانی و وقایت نمود
مدیریت بصری منظر رودخانه های شهری (نمونه موردی منظر رودخانه ای محدوده مرکزی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی نامناسب سایت های بلندمرتبه می تواند لطمات جبران ناپذیری به مناظر شهری وارد کند. این موضوع به خصوص در شهر هایی با مناظر آبی که دارای با کیفیت ترین مناظر شهری هستند، اهمیت دوچندان دارد. منظر رودخانه ای بخش مرکزی اهواز، اخیرا مورد تعرضِ توسعه غیر اصولی قرار گرفته است؛ و به نظر می رسد با ادامه این روند، در آینده نه چندان دور ناهماهنگی ارتفاعی ساختمان ها چهره آشفته ای برای شهر به وجود آورد. بنابر این، هدف از پژوهش حاضر توسعه یک روش شناسی مؤثر برای هدایت منظر رودخانه ای در بخش مرکزی اهواز است. روش پژوهش ترکیبی از روش های کمی وکیفی است؛ که ابتدا انواع دیدها شناسایی، کد گذاری و تحلیل شده اند. سپس وضعیت مطلوب ارتفاعی با توسعه تکنیک ایزوویست سه بعدی (3D-isovist) و نمایش بصری دقیق (AVR) شبیه سازی شدند. نتایج نشان می دهد که علیرغم ناهماهنگی های ایجادشده فرصت توسعه موزون بصری رود کارون هنوز فراهم است. برای حفظ محصوریت فضایی جداره کارون آستانه ارتفاعی به صورت پلکانی پیشنهاد شده است. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که توسعه بلندمرتبه در فاصله کمی از جداره کارون امکان پذیر است. به عنوان مثال، ساختمان مسکونی 20 طبقه مجاور خیابان ساحلی اگر 4 بلوک عقب تر و در مجاورت خیابان آزادگان مکان یابی می شد آسیب بصری کمتری به منظر رودخانه وارد می شد. تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها در حوزه منظر آن است که تلاش می کند تا چارچوب قائده مند و دقیق محاسباتی را برای تحلیل منظر پیشنهاد دهد؛ که قابلیت اجرا در سایر نمونه ها را دارد. نتایج فرآیند پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحولی در نگرش به موضوع منظردر طرح های توسعه شهری ایجاد کند و تکمیل کننده آن باشد.
متاورس؛ فرصت ها و چالش ها در پایداری شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
متاورس، به عنوان یک جهان مجازی موازی، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و دوقلوهای دیجیتال، به یکی از مفاهیم کلیدی در بازتعریف زندگی شهری و توسعه شهرهای آینده تبدیل شده است. این فناوری پتانسیل ایجاد تحولاتی بنیادین در نحوه زندگی، کار، تعاملات اجتماعی و مدیریت شهری را داراست. هدف این پژوهش، بررسی جامع تأثیرات متاورس بر پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای هوشمند است و با بهره گیری از روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد علمی به انجام رسیده است. در تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی استفاده می شود که در آن مفاهیم کلیدی استخراج و در دسته بندی های مرتبط مانند چالش ها، فرصت ها و نقش های متاورس در پایداری شهری قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که متاورس می تواند از طریق بهینه سازی مدیریت منابع، کاهش مصرف انرژی در حمل ونقل فیزیکی، و ایجاد فرصت های جدید برای تعاملات اجتماعی مجازی، نقش بسزایی در تقویت پایداری شهری ایفا کند. همچنین، متاورس با ارائه محیط های شبیه سازی شده برای آموزش، طراحی شهری و برنامه ریزی، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند. این فناوری می تواند ابزار مؤثری برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از طریق مدل سازی دقیق و اجرای سیاست های هوشمند باشد. بااین حال، توسعه متاورس با چالش های قابل توجهی نیز همراه است، از جمله مصرف بالای انرژی برای زیرساخت های دیجیتال، تعمیق شکاف های اقتصادی و اجتماعی ناشی از دسترسی نابرابر به فناوری، و نگرانی های اخلاقی و حریم خصوصی. علی رغم این چالش ها، نتایج پژوهش نشان می دهد که متاورس ظرفیت بی نظیری برای بازتعریف محیط های شهری و تقویت ابعاد مختلف پایداری دارد و افق های جدیدی برای تحقیقات و نوآوری های آینده فراهم می کند
تحلیل اثرات فضایی حضور مهاجرین استان سیستان و بلوچستان در روستاهای اطراف فیض آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات فضایی مهاجرین بین استانی در سرزمین های مقصد، دارای اهمیت فراوان در برنامه ریزی های روستایی است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر، تعیین اثرات فضایی؛ حضور مهاجرین روستایی استان سیستان بلوچستان در روستاهای پیرامون شهر فیض آباد در شهرستان مه ولات است. این پژوهش بر پایه روش توصیفی – پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات، روش های اسنادی و میدانی به کاررفته است. جامعه آماری این پژوهش 5304 خانوار از ساکنان بومی و مهاجر در 9 روستا از توابع شهر فیض آباد هستند. اندازه نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران 358 تعیین گردید و با توجه به آمار 6 درصدی مهاجرین، تعداد 337 خانوار بومی و 21 خانوار از مهاجران به روش تصادفی به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند. از آماره های توصیفی (میانگین، درصد و انحراف معیار) و همچنین از آزمون های استنباطی شامل آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آزمون t نشان داد که میزان اثرگذاری حضور مهاجرین بر ابعاد فضایی روستاهای موردمطالعه از میانه نظری 3 بالاتر بوده است. دراین بین بعد اقتصادی با میانگین 51/3 بیشترین و بعد کالبدی با میانگین 26/3 کمترین اثر فضایی را داشته است. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان از تفاوت اثرگذاری فضایی در سطح روستاهای موردمطالعه داشته است. علاوه بر این نتایج آزمون اسپیرمن حاکی از آن است که بین تعداد مهاجران و گسترش فضایی – کالبدی روستاهای موردمطالعه ارتباط مستقیم (789/0) و معناداری (sig. = 0/000) وجود دارد.
ارزیابی خطر زلزله به روش هم پوشانی حسابی- وزنی برحسب شاخص پتانسیل زلزله (EPI)، جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در روش هم پوشانی حسابی وزنی برحسب شاخص پتانسیل زلزله (EPI) برای ارزیابی خطر لرزه ای هر منطقه، داده های تاریخی زلزله، توزیع زمین مکانی و بزرگای زمین لرزه های گذشته، زمین ساخت فعال (نوع و طول گسل)، تراکم گسل در واحد سطح، فاصله مکان تا گسل فعال، فاصله تا کانون زلزله، شیب و تغییرات توپوگرافی باید در نظر گرفته شود و لایه های مربوط با استفاده از GIS ایجاد شوند. این روش غیرارگودیک مشکلات روابط کاهندگی و بیان ورودی ها و خروجی های تحلیل خطر را حل می کند و در تهیه نقشه خطر زلزله مناطق وسیع جغرافیایی با پیشینه لرزه خیزی غنی، دقت بسیار مناسبی دارد. در این مطالعه، خطر زلزله در منطقه جنوب غرب ایران، در مربعی به ضلع 400 کیلومتر و با مرکزیت شهر بهبهان (طول °E2417/50 و عرض ° N5985/30) به روش هم پوشانی حسابی وزنی، برحسب شاخص پتانسیل زلزله ارزیابی شده است. روش شناسی: روش هم پوشانی حسابی وزنی برمبنای برهم نهی اطلاعات رتبه بندی شده مکانی، زمین شناسی و لرزه شناسی منطقه با وزن های از قبل تعیین شده قرار دارد. شاخص پتانسیل زلزله با استفاده از رابطه زیر محاسبه می شود: (1) در این معادله، EPI شاخص پتانسیل زلزله، DEM مدل رقومی ارتفاعی، Slope زاویه شیب برحسب درجه، Den_F چگالی گسل های فعال، Den_Ev تراکم کانون های زلزله، ML بزرگی زلزله، Dis_F فاصله تا گسل فعال، Dis_epi_ev فاصله تا کانون زلزله و i و j مختصات سلول (طول و عرض جغرافیایی) هستند. شناسایی مناطق دارای پتانسیل لرزه خیزی و ارزیابی خطرهای لرزه ای نیازمند در نظر گرفتن سهم تمامی پارامترها و ترکیب آنها، مطابق با اهمیت نسبی آنهاست. پس از تهیه نقشه های لازم، با توجه به لرزه خیزی منطقه ( توزیع کانون های زلزله، منابع لرزه زا و گسل های فعال) ، ویژگی های زمین ساختی ( سن لایه، زمین ساخت)، توپوگرافی منطقه ( مدل رقومی ارتفاعی) و شیب، EPI، تعیین می شود. منطقه مورد مطالعه (مربعی به ابعاد 400 کیلومتر و با مرکزیت بهبهان) از شیب تند شمال شرق با ارتفاع 4418، به شیب ملایم جنوب غرب (محدوده خلیج فارس) به ارتفاع 125- می رسد. نتایج و بحث: روش هم پوشانی حسابی وزنی برحسب شاخص پتانسیل زلزله (EPI) در جنوب غرب ایران انجام و نتایج به صورت نقشه و جدول ارائه شد. براساس نتایج، بخش هایی از شهرهای شرقی و شمالی استان خوزستان و شهرهای جنوب غرب استان چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان و شهرهای شمالی استان بوشهر در مناطق EPI بالا و شهرهای گچساران، بهبهان، امیدیه، بهمئی، رامهرمز، باغ ملک، هفت گل، گتوند، اردل، کوهرنگ، فارسان و کبار در منطقه خطر بالا قرار می گیرند. در منطقه مورد مطالعه، شاخص پتانسیل زلزله در محدوده 55/1تا 75/6 متغیر است. میانگین برآوردشده مقدار EPI برابر با 415/4 و انحراف معیار برابر با 94/1 است. این مقادیر نشان دهنده تغییرات نسبتاً زیاد لرزه خیزی متوسط در منطقه است. همچنین جدول مقادیر EPI درمورد تمامی شهرهای استان خوزستان تخمین زده شد و شاخص پتانسیل زلزله هر شهرستان، براساس EPI، با شاخص لرزه خیزی استاندارد آیین نامه 2800 مقایسه شد. نتایج مقایسه در اغلب شهرها هم خوانی دارد و بیشتر بودن خطر بیان شده ازطریق استاندارد 2800 در موارد اختلافی بیان می کند که مقادیر استاندارد در جهت اطمینان قرار دارد. نتیجه گیری: روش هم پوشانی حسابی وزنی، برحسب شاخص پتانسیل زلزله (EPI)، روش جهانی جدیدی است که می توان آن را در ارزیابی خطر زلزله به روش غیرارگودیک به کار برد. براساس نتایج این روش، مقادیر ویرایش 4 استاندارد 2800 کفایت لازم برای طرح لرزه ای ساختمان ها را دارد.
واکاوی روند تغییرات اراضی و توسعه شهری شوشتر با بهره گیری از سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از مدل سازی رشد و توسعه شهری می توان روند توسعه ای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیست محیطی و عوامل طبیعی و جمعیت پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که به عنوان ابزار مفیدی برای تجزیه وتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهواره ای لندست برای کاربری های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه های کاربری های شهری موجود پس از رقومی سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست به روزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ی شهری به عنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال های 1991 و 2004، به منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می باشد را می توان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجش ازدور و تلفیق آن با نقشه های کاربری شهری تهیه کرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدل سازی را انجام دهیم. نتایج به دست آمده قابل قبول بوده و این توسعه برای سال های آتی نیز پیش بینی شد.
یک رویکرد سنجش ازدور برای ارزیابی تغییرات دما با استفاده از تحلیل فضایی و رگرسیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
133 - 160
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی بر محیط حرارتی شهری تأثیر بسزایی دارد و این تغییرات بر اقلیم، محیط و کیفیت زندگی ساکنان تأثیر گذاشته است. هدف از این مطالعه ارزیابی روند تغییرات طولانی مدت دمای سطح زمین و جزایر حرارتی شهرستان اهواز با استفاده از روش الگوریتم پنجره مجزا 3 «SW» در بازه زمانی 2014 تا 2022 می باشد. در این تحقیق به منظور برآورد دقیق دامنه تغییرات دمای سطح زمین، از تخمین گر «تیل- سن» و مدل «من-کندال» استفاده شد. خودهمبستگی فضایی جزایر حرارتی با استفاده از شاخص موران محلی و ارتباط روند تغییرات دمای سطح زمین با پارامترهای کاربری شهری با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات معمولی4 «OLS» و رگرسیون وزنی5 «GWR» مورد ارزیابی قرار گرفت. از الگوریتم فیوژن، گرام-اشمیت نیز برای افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر ماهواره لندست-8 استفاده شده است. تحلیل روند «تیل- سن» نشان داده است که 61/93 درصد منطقه دارای روند افزایشی و 39/6 درصد دارای روند کاهشی می باشد، بر اساس نتایج آزمون معنی داری «من –کندال» تنها 6 درصد مساحت منطقه دارای روند کاهش یا افزایش دایم معنی دار می باشد و دیگر بخش ها فاقد روند معنی داری هستند. نتایج همبستگی پیرسون بین دمای هوای محاسبه شده با دمای ایستگاه زمینی برابر با 716/0 می باشد. ارزیابی دمای سطح زمین با استفاده از روش همبستگی فضایی موران جهانی نشان داد که دما دارای ساختار فضایی با الگوی خوشه ای است و مقدار آن بین 63/0 تا 68/0 متغیر می باشد. در نتایج شاخص موران محلی مشاهده شد که میزان جزایر حرارتی در سال 2019 نسبت به بقیه سال ها به طور چشمگیری کاهش یافته است. بررسی اثر عوامل کاربری شهری (فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از فضای سبز، فاصله از رودخانه، فاصله از صنایع و فاصله از جاده) بر روند تغییرات دما با استفاده از روش های «OLS» و «GWR»، نشان داد که همه پارامترهای مستقل درنظرگرفته شده، معنی دار می باشند و مدل «GWR» نتایج بهتری نسبت به «OLS» در منطقه مورد مطالعه داشته است.
سنجش شاخص های حق به شهر: تبعیض های جنسیتی در فضاهای شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندان نقش آفرینان اصلی شهر هستند و برخورداری افراد از فضاهای شهری حق به شهر آنان را تعیین می کند. عوامل متعددی بر حق شهروندان از شهر تأثیر دارند، که فضاهای شهری و جنسیت از مهم ترین آن ها می باشند. در این پژوهش نمونه 680 نفری از شهر اهواز گردآوری شد و از آن ها در مورد شاخصه های حق به شهر مانند تخصیص فضا، حق امنیت، مشارکت در مدیریت شهر، و حمایت اجتماعی به کمک پرسشنامه ای محقق ساخته، پرسش گردید. از تحلیل تناظر و همچنین واریانس چند متغیری دوراهه برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که منطقه 2 و 3 شهری اهواز از لحاظ حق به شهر در طیف برخوردار، مناطق 1 و 4 در طیف نیمه برخوردار، و مناطق 5، 6، 7، 8 در طیف محروم قرار گرفته اند. جنسیت عامل تعیین کننده ای در حق به شهر اهواز است، به طوری که میانگین حق به شهر زنان 5/22 و برای مردان 36 محاسبه شد. فضاهای سکونتی نیز در کاهش یا افزایش حق به شهر تاثیرگذار هستند به طوری که میانگین حق به شهر مناطق برخوردار به اندازه 30 واحد بیشتر از مناطق محروم می باشند. جنسیت، تفاوت فردی تعیین کننده ای برای حق به شهر در شهروندان اهوازی است، بنابراین سیاست گذاران و طراحان شهری می بایست به تفاوت های فردی از جمله جنسیت توجه کرده و برای تخصیص مناسب فضا، امن سازی ، و افزایش مشارکت های شهری برنامه ای مشخص داشته باشند. همچنین به طراحی بهتر فضاها، حمایت از شهروندان، و مدیریت بهینه به منظور تقسیم عادلانه فضای شهری اهواز بر اساس جنسیت بپردارند.
آینده پژوهی شاخص های اقتصادی-اجتماعی مؤثر بر تاب آوری منطقه 6 کلان شهر شیراز در مواجهه با پدیده سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی مانند سیلاب ها همواره جوامع را تهدید کرده اند، اما در سال های اخیر آسیب پذیری جوامع افزایش یافته است. سیلاب به عنوان یکی از شایع ترین و مخرب ترین بلایای طبیعی، مسئول ۳۰ درصد مرگ ومیرها و ۳۳ درصد خسارات اقتصادی جهانی است و به بخش هایی مانند کشاورزی، جاده ها و مساکن آسیب می زند. تاب آوری شهری، به توانایی شهرها برای مقابله با ریسک ها و بازگشت به وضعیت اولیه پس از وقوع بلایا اشاره دارد و تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی است. این پژوهش با هدف بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تاب آوری منطقه شش شهر شیراز در برابر سیلاب انجام شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده و جامعه آماری آن شامل کارشناسان آشنا با شاخص های شهرسازی است. به دلیل تخصصی بودن موضوع، نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شد و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردید. ابزار اصلی، پرسش نامه ای مبتنی بر مطالعات پیشین و چارچوب نظری تحقیق بود که روایی آن با نظرات ۳۰ کارشناس شهری تأیید شد و پایایی نیز با توزیع ۳۰ پرسش نامه ارزیابی گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد تاب آوری اجتماعی و اقتصادی منطقه شش شهر شیراز در برابر سیلاب در سطحی متوسط و کمی بالاتر از متوسط است. شاخص هایی مانند آگاهی از مخاطرات و دسترسی به خدمات اضطراری در سطح متوسط قرار دارند، اما حمایت و اعتماد عمومی وضعیت مطلوب تری دارد. در بخش اقتصادی، همه شاخص ها به جز وجود بیمه، وضعیت متوسطی دارند و عامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در تاب آوری شهر دارد. همچنین، دسترسی به زیرساخت های ارتباطی و خدمات اضطراری نقش مهمی در بهبود تاب آوری شهری ایفا می کنند.
اثر انگیزه های سودگرایانه، لذت جویانه و اجتماعی بر کیفیت برند ازطریق ارزش استفاده و نوع اپلیکیشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستگاه های تلفن همراه به یکی از ویژگی های اصلی زندگی مدرن تبدیل شده است و سازندگان تلفن های همراه با ارائه امکانات بیشتر، موجبات آسانی ارتباطات را در عصر جدید فراهم کرده اند. سازمان ها و شرکت ها نیز برای معرفی محصولات خود به طور فزاینده ای از اپلیکیشن های اختصاصی تلفن همراه استفاده می کنند تا هرچه بیشتر بتوانند ارتباطات خود را با مصرف کنندگان و مشتریان حفظ کنند. تولید اپلیکیشن های مختلف یکی از این راه های حفظ ارتباطات است و با توجه به سرعت پیشرفت قابلیت های آن در بین شرکت ها، هنوز در ادبیات بازاریابی چهارچوبی جامع برای چگونگی ایجاد ارزش در اپلیکیشن های برندشده، هم برای مصرف کنندگان و هم شرکت ها، طراحی نشده است. این مطالعه به بررسی اثر انگیزه های سودگرایانه، لذت جویانه و اجتماعی بر کیفیت برند ازطریق ارزش استفاده در اپلیکیشن اسنپ فود در شهر اصفهان پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۳۸۴ نفر است. در این پژوهش از پرسش نامه های ارزش ویژه برند (مدل آکر)، بررسی نیازهای مشتریان و نوآوری بر محصولات بهره گرفته شده است. روش پژوهش میدانی و کتابخانه ای بود که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات، از نوع توصیفی استنباطی بود. این پرسش نامه توسط نرم افزار اس پی اس اس ۲۲ تحلیل و بررسی شد. مقدار آزمون KMO 0/962 بود که در یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین این ابعاد با یکدیگر و کاربران اپلیکیشن های تلفن همراه وجود داشت.
تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی به مکان بر رضایت مکانی دانشجویان از دانشگاه (نمونه موردی: دانشکده فنی دانشگاه آیت الله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
65 - 80
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت دل بستگی به مکان برای دانشجویان دانشگاه، به دلیل تأثیرات آن بر کارایی تحصیلی، سلامت عاطفی و روابط بین فردی، تاکنون پژوهشی درباره تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی مکانی (متغیر مستقل) بر رضایت از مکان (متغیر وابسته) در محیط دانشگاه انجام نشده است. این مقاله با در نظر گرفتن یک ساختار چهاربعدی برای دل بستگی به مکان شامل: هویت مکانی، وابستگی مکانی، علائق مکانی و پیوند اجتماعی با مکان، به بررسی متغیرهای دل بستگی و رضایت از مکان پرداخت و درنهایت به این سؤال پاسخ داد که آیا دل بستگی به مکان، رضایت از مکان را پیش بینی می کند. روش پژوهش پیمایش کمی بوده است و نمونه مورد بررسی 98 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آیت الله بروجردی هستند که بین آن ها پرسش نامه استاندارد توزیع شده است. به منظور تحلیل داده ها؛ از رگرسیون خطی چندگانه برای پاسخ به سؤال های پژوهش و آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس جهت بررسی ارتباط متغیرهای تحقیق با ویژگی های جمعیت شناختی بهره برده شد. نتایج حاکی از پیش بینی پذیری رضایت از مکان توسط دل بستگی به مکان در بستر موردنظر است و از بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب علائق مکانی، هویت مکانی و وابستگی مکانی بیشترین اثر مثبت را در پیش بینی رضایت دارند و پیوند اجتماعی با مکان و رضایت از مکان، فاقد ارتباط معنادار هستند. نتایج این مطالعه می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر رضایت دانشجویان از محیط دانشگاهی کمک کند.
بررسی تطبیقی کارکرد شهرهای کوچک نوپا با تاکید بر موقعیت مکانی-فضایی (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیاست گذاران شهری دریافته اند؛ برای اینکه توسعه در محدوده سکونتگاه های انسانی صورت گیرد، شهرهای کوچک به عنوان حلقه اتصال بین روستاهای پیرامون و شهرهای بزرگتر باید در توسعه محلی، منطقه ای و ملی دیده شوند. چون این شهرها می توانند شکاف بین مناطق شهری و روستایی را برای ارتقاء موثر کیفیت شهرنشینی پرکنند. هدف: این مقاله با هدف تبیین و تحلیل، کارکرد شهرهای کوچک نوپا با تاکید بر موقعیت مکانی-فضایی این شهرها در استان گلستان انجام گرفت. روش شناسی: روش انجام پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده ها به روش پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل: تمام خانوار شهرهای کوچک نوپا و جامعه نمونه شامل 379 شهروند می باشند. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، شامل تمام 14شهر کوچک نوپا هستند که بعد از انتزاع استان گلستان از مازندران در سال 1376 در سه ناحیه(دشت شمالی، جلگه میانی و کوهستانی جنوب) به وجود آمدند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش از منظر آزمون فریدمن نشان می دهد، شهرهای کوچک نوپا در ناحیه دشت شمالی از نظر کارکرد(فرهنگی-مذهبی، ادارای- انتظامی، آموزشی) به ترتیب با میانگین رتبه ای (79/5، 36/5، 25/3) و ناحیه جلگه میانی از نظرکارکرد(بهداشتی-درمانی و مالی-تجاری) به ترتیب با میانگین(85/4، 31/3) بالاترین تغییرات کارکردی را تجربه کردند. نتیجه گیری: نتیجه نهایی اینکه؛ هر چند در بین شهرهای کوچک نوپا، شهر مراوه در ناحیه دشت شمالی و شهر فاضل آباد در ناحیه جلگه میانی از نظر شاخص های کارکرد شهری، یک رابطه جدید و پایدار، در بین سکونتگاه های ناحیه خود به وجود آوردند؛ ولی برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب و مناسب باید تمامی شهرهای کوچک نوپا بتوانند از تراوش توسعه کارکردی بهره مند شوند.