فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
243 - 218
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین و غیرقابل پیشبینی ترین مخاطرات طبیعی به شمار می آید. از این رو، شناسایی مناطق آسیب پذیر شهرها به منظور افزایش ظرفیت مقابله با خطرات زلزله و مدیریت بحران این مخاطره ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح آسیب پذیر کلان شهر تبریز در برابر زلزله و ارائه ی راهکارهای مدیریت بحران (قبل از بحران) برای کاهش اثرات زلزله نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیبی از رویکردهای کیفی و کمی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه ی نقشه های رقومی از روش FAHP و نرم افزار ArcGIS و به منظور بررسی آسیب پذیری مناطق 10گانه ی شهر از روش PROMETHEE استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران و مسئولان شهری و نخبگان دانشگاهی می باشد. حجم نمونه ی مدیران و مسئولان با استفاده از روش کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 90 نفر تعیین گردیده که نحوه ی دسترسی به آنها بر مبنای روش گلوله برفی می باشد. حجم نمونه ی نخبگان دانشگاهی نیز بر مبنای روش نمونه گیری دلفی هدفمند 14 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مناطق حاشیه ای و مرکزی شهر بیشترین پتانسیل آسیب پذیری را دارا می باشند. در این بین مناطق 10 و 1 با کسب جریان خالص 454/0- و 527/0-، جزو مناطق با آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر زلزله محسوب می شوند. از عوامل مؤثر بر آسیب پذیری این مناطق می توان به نزدیکی به گسل، فرسودگی بافت ها، دوری از مراکز امدادونجات، تراکم زیاد و همچنین عدم کشش پذیری معابر اشاره کرد. بدین منظور نیاز به رویکرد سیستمی و یکپارچه به منظور بازگشت پذیری و توانمندسازی اجتماع لازم بوده و در این راستا توجه به مرحله ی قبل از بحران در ابعاد مقاوم سازی ابنیه، ارتقاء دسترسی ها و تهیه ی طرح های موضعی به تفکیک محلات با تأکید بر محلات آسیب پذیر ضروری می باشد.
تحلیلی بر الگوها و مولفه های تفکیک اراضی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
317 - 295
حوزههای تخصصی:
الگوهای تفکیک زمین یکی از ابزارهایی می باشد که به استفاده کنندگان زمین و طراحان و برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا توسعه و ساخت وسازهای موجود و آتی زمین را کنترل نموده و آن را با استانداردها و معیارهای مناسب با فرم و شکل شهری نزدیک نمایند. بنابراین نحوه تفکیک و رعایت اصول و ضوابط شهرسازی و مولفه های موثر در هنگام تفکیک اراضی شهری تاثیر بسزایی بر شهرها خواهد داشت. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای تفکیک و مولفه های موثر بر آن در مناطق حومه ای شهر اردبیل می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان اجرایی در مسکن و شهرسازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهر اردبیل تشکیل دادند که به روش گلوله برفی و به صورت هدفمند تعداد 50 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامه تکمیل شد. داده های حاصله با استفاده از نرم-افزارهای SPSS و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در ادامه، پس از وزن دهی به شاخص های مورد مطالعه با بهره گیری از روش آنتروپی شانون، مناطق منتخب با استفاده از مدل COPRAS رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل مزبور نشان می دهد، از نظر مولفه های موثر بر الگوهای تفکیک اراضی در محلات حومه ای شهر اردبیل شهرک سبلان، شهرک دادگستری، شهرک کارشناسان و شهرک سینا به ترتیب در رتبه-های اول تا چهارم قرار دارند. مولفه های موثر بر تفکیک زمین در شناسایی الگوی تفکیک زمین نقش تعیین کننده ای دارند. فلذا در نظر گرفتن یک الگوی ثابت برای تمام فضاهای شهری با توجه مولفه های موثر امری بیهوده است در نتیجه الگوی بهینه تفکیک زمین باید همواره با در نظر گرفتن مولفه های موثر باید مورد بازبینی و پایش قرار گیرند.
آینده پژوهی توسعه منطقه شهری تهران در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانی شدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولت ها، کسب وکارها، سازمان ها و مردم ایجاب می کند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری به عنوان پیشران های تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
بررسی نقش نوسان مادن– جولیان (MJO) بر فراوانی رخداد توفان های گرد و غبار در ایستگاه های منتخب استان خوزستان و ردیابی مسیرهای ورود گرد و غبار به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثر دو شاخص OMI و RMM نوسان مادن جولیان بر فراوانی رخداد توفان های گرد و غبار ایستگاه های آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر، دزفول، رامهرمز و مسجدسلیمان واقع در استان خوزستان طی شش ماه (آوریل تا سپتامبر) دوره آماری (۲۰۲۱- ۱۹۸۷) بررسی شد. ضرایب همبستگی پیرسون بین داده های گرد و غبار و شاخص ها بررسی و نتایج آن به صورت نقشه های پهنه بندی درآمد و درصد فراوانی هر یک از شاخص ها برای فازهای مثبت و منفی شمارش و محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنی دار بین فازهای مثبت و منفی هر دو شاخص با گرد و غبار به جز ایستگاه دزفول در فاز مثبت OMI و فاز منفی RMM است و بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه بندر ماهشهر و دزفول بین ۷۷/۰ – ۷۲/۰ در فاز مثبت شاخص RMM است. ارتباط بین نوسان مادن جولیان با گرد و غبار نشان داد بین ۵۱ تا ۵۹ درصد توفان های گردوغبار در فاز منفی شاخص OMI و ۴۰ تا ۴۹ درصد نیز در فاز مثبت آن اتفاق افتاده است. در شاخص RMM نیز ۵۶ تا ۶۳ درصد رخداد توفان های گرد و غبار مربوط به فاز منفی آن و ۳۷ تا ۵۰ درصد نیز در فاز مثبت آن مشاهده شده است. درواقع فاز منفی شاخص RMM، درصد بیشتری از رخداد توفان های گرد و غباری را نسبت به فاز منفی شاخص OMI به خود اختصاص داده است. طبق نتایج آزمون مونت کارلو جابجایی فازهای مثبت و منفی شاخص RMM، به گونه ای معنی دار رخداد توفان های گرد و غبار را برای بیشتر ایستگاه های استان خوزستان در پی دارد. رهگیری مسیرهای ورود گرد و غبار به استان خوزستان با مدل HYSPLIT نشانگر حرکت ذرات از عراق، عربستان و قسمت های شرقی سوریه به سمت محدوده موردپژوهش است.
تأثیرات حضور گردشگران بر منابع زیست محیطی در مناطق کوهستانی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بیستون)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه گردشگری امروزه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفته است. با این همه گردشگری از جمله رخدادهایی است که بر محیط پیرامون تاثیرات متعددی گذاشته است که از آن جمله می توان به محیط زیست اشاره کرد. گردشگری روستایی امروزه توسعه زیادی یافته است و به لحاظ ارتباط با محیط بیشترین تعامل با محیط طبیعی را دارد. در این تحقیق منطقه مورد مطالعه شامل منطقه حفاظت شده بیستون است که ضمن ویژگی های گردشگری دارای قابلیت های زیست محیطی بالایی است. لذا گردشگری به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر زیادی بر منطقه می گذارد. روش تحقیق با استفاده از ماتریس پاستاکیا است. داده های تحقیق با استفاده از روش های آزمایشگاهی و همچنین داده های موجود سازمان ها و ارگان ها بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که گردشگری دارای تاثیرات زیست محیطی مثبت و منفی بر منطقه بوده که مجموع تاثیرات مثبت آن بر محیط زیست از تاثیرات منفی آن بیشتر بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که کیفیت آب، خاک و هوا و همچنین گونه های جانوری و گیاهی در منطقه آسیب دیده اند. در ضمن ترافیک منطقه نیز افزایش یافته که سبب آسیب به محیط زیست شده است.
Space and Place: The Philosophical Foundation of the Science of Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Every scientific discipline requires a philosophical explanation. This means that it must address several fundamental questions, as follows:
What is the nature of the discipline? What does it study? In other words, what is its subject matter? And to what extent is it real, tangible, and researchable—whether objective or subjective, apparent, hidden, or virtual?
Why should the discipline exist? What are its existential and ontological necessities? How distinct and unique is its epistemological domain? To what extent does it overlap or intertwine with other scientific disciplines? What are the points of convergence and divergence with other fields? How real or constructed are the phenomena it examines?
What is the ultimate goal of the discipline? What cognitive or practical human needs does it fulfill?
How should the subject of the discipline be studied? What philosophical and cognitive methodologies, as well as research methods and techniques, are (or can be) used in this process? What is the epistemological validity of these methods?
A comprehensive and reasoned response to these questions effectively shapes the theoretical framework and scientific philosophy of the discipline in question. Since geography has long been recognized as one of humanity's cognitive and epistemological domains, its philosophical explanation is essential.
تبیین عوامل نقش آفرین بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
21 - 39
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی و گردشگری دو بخش وابسته به هم هستند. آنچه در راستای توسعه بخش صنایع دستی با توجه به تحولات امروزی، ضروری است، بازاریابی و رفع چالش های پیش روی در این زمینه است. در این پژوهش سعی شده که از دیدگاه نخبگان، عوامل مؤثر بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری، شناخته و کنکاش شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان حوزه صنایع دستی و گردشگری تشکیل داده اند که در مجموع با استفاده از روش گلوله برفی، تعداد 85 کارشناس شناسایی و به تکمیل پرسش نامه اقدام نمودند. نتایج نشان داد که 22 عامل مؤثر بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری ایران شناخته شده و دارای اهمیت هستند. نتیجه نشان داد مقدار اثر کل 81/0 بوده و در مجموع عوامل بررسی شده می تواند حدود 81 درصد، تأثیرات مثبت در بهبود بازاریابی صنایع دستی و گردشگری را تبیین نماید. در این زمینه عامل توسعه بازار صنایع دستی در بستر فناوری با تبیین 987/0 و خدمات گردشگری کم هزینه با تبیین 901/0 به عنوان دو عاملی شناخته شده اند که بیشترین تأثیرگذاری را بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری دارند. برای توسعه بخش صنایع دستی، بایستی برخی موانع و عوامل مؤثر در این زمینه حل شود. این عوامل در مجموع شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند.
استخراج و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی خوب در مخاطرات شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش آسیب پذیری و کاهش تاب آوری شهر و ساکنانش در برابر انواع مخاطرات انسانی، طبیعی، تکنولوژیک، بیولوژیک و حتی جنگ و ترور را می توان تهدید جدی و روزافزون برای امنیت و آسایش شهروندان دانست. ازاین رو ضروری است مدیریت شهری همسو با این تنوع مخاطرات، نوعی سازوکار هماهنگ، گسترده، کارا و جامع را برای کنترل، کاهش و تاب آوری شهر ارائه دهد. حکمروایی شهری یک استراتژی موفق مبتنی بر اصول پذیرفته شده جهانی است که برای مواجه و مدیریت چالش های ذکرشده به کار گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر، مفهوم سازی و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی در برابر مخاطرات شهری و تعیین میزان و نحوه اثر گزاری و اثرپذیری این مؤلفه ها برای تحقق چشم انداز حکمروایی خوب شهری است. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در بخش میدانی و به منظور بهره گیری از آراء خبرگان و مدل سازی ساختاری در نرم افزار میک مک، از 50 کارشناس و خبره متخصص دانشگاهی و مدیران شهری استفاده شده است. در نهایت، در بخش یافته ها، 34 مؤلفه مبتنی بر اصول جهانی حکمروایی خوب و منطبق با مدیریت مخاطرات شهری ایران، مفهوم سازی شد. از بین مؤلفه های منتخب، 10 پیشران کلیدی با بیشترین اثر در تحقق حکمروایی در مخاطرات شهری شناخته شدند. همچنین نتایج این تحلیل نشان داده است که بر اساس مجموع اثرگذاری مؤلفه ها، اصول اثربخشی و کارایی هر یک با سه مؤلفه بیشترین اثر را در تحقق حکمروایی در برابر مخاطرات شهری ایران داشته است.
بررسی و مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
191 - 168
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد در یک بازه زمانی بیست ساله از 2000 تا 2020 و پیش بینی روندهای احتمالی آن تا سال 2040 پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، از تصاویر سنجنده های ETM و OLI ماهواره لندست در سه تاریخ 2000، 2010 و 2020 و تکنیک طبقه بندی نظارت شده برای تشخیص تغییرات رخ داده بهره گرفته شده است. همچنین، به منظور مدل سازی تغییرات کاربری اراضی از مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار استفاده شده است. مطابق نتایج، اراضی ساخته شده بیشترین افزایش مساحت و پهنه های آبی بیشترین کاهش مساحت را نشان داده اند به نحوی که مساحت اراضی ساخته شده از 67/2367 هکتار به 08/71006 هکتار و مساحت پهنه های آبی از 63/9266 هکتار به 28/1164 هکتار رسیده است. علاوه بر این، نتایج مدل مارکوف چنین نشان می دهد که روند تغییرات کاربری اراضی منطقه موجب افزایش سطح اراضی بایر و اراضی ساخته شده و کاهش سطح دیگر اراضی شده و چنین انتظار می رود که مساحت اراضی زراعی به میزان 1/1473 هکتار، باغات و جنگل ها به میزان 11/810 هکتار، اراضی مرتعی به میزان 4/16455 هکتار و پهنه های آبی به میزان 69/545 با کاهش و در مقابل، مساحت اراضی بایر به میزان 72/11831 هکتار و اراضی ساخته شده به میزان 42/7448 هکتار افزایش خواهد یافت. به طور کلی، پیش بینی ها روند فزاینده گسترش اراضی ساخته شده و مسکونی و نیز کاهش روزافزون گستره پهنه های آبی منطقه را برجسته نموده است که این روند می تواند پیامدها و تبعات بسیاری بر توسعه پایدار شهرستان مهاباد به دنبال داشته باشد. بنابراین، نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به مبحث تغییر کاربری اراضی در محدوده شهرستان مهاباد را برجسته نموده و می تواند شناخت مناسبی از ابعاد، روندها و الگوهای کاربری زمین در منطقه به مسئولان، محققان و مردم محلی ارائه دهد.
تبیین مدل ساختاری نقش فضای شهری در مشارکت پذیر نمودن شهروندان در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
217 - 192
حوزههای تخصصی:
یکی از پیش نیازهای اساسی برای جلب مشارکت شهروندان، وجود فضاهای متناسب شهری می باشد که از ابعاد مختلف بتواند نیازهای شهروندان را برطرف کرده و میزان تعاملات آنها را نیز بهبود بخشد، این امر در شهرکرد با توجه به محدودیت توسعه افقی شهر و نیز به هم ریختگی کالبد شهری از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبیین مدل ساختاری نقش فضای شهری در مشارکت پذیر نمودن شهروندان در شهرکرد بوده و از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل ساکنان شهر شهرکرد با تعداد (190441) در نظر گرفته شده اند. تعداد نمونه برابر 383 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه 38 سؤالی می باشد داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که به طور کلی فضای شهری بر میزان مشارکت پذیری شهروندان در شهرکرد تأثثر مثبت و معناداری داشته است به گونه ای که فضای شهری بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 17/0، اثرگذار بوده است و رابطه بین ساختار کالبدی فضاهای عمومی بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 45/0 بیشترین تأثیر و ساختار شبکه ارتباطی بر مشارکت پذیری با ضریب تأثیر 19/0 کمترین میزان می باشد.
تحلیل سلسله مراتبی عامل های اثر گذار بر کمیت و کیفیت شیر در استان کرمانشاه بر اساس حلقه های زنجیره ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
شیر از جایگاه ویژه ای در متنوع سازی منابع درآمدی روستاییان و بهبود کیفیت زندگی آنان هم زمان با تضمین امنیت غذایی و سلامت جامعه برخوردار است. بااین حال، مقدار کمّی و کیفی شیر تولیدی انتظارها را برآورده نکرده و نوعی نابسامانی در بازار درباره آن وجود دارد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عامل های اثرگذار بر بهبود کمّی و کیفی شیر در استان کرمانشاه از طریق به کارگیری طرح پژوهشی آمیخته متوالی و از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی 11 تن از متخصصان موضوعی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران 10 واحد فعال صنایع لبنی استان کرمانشاه و صاحبان 104 واحد گاوداری شیری در این استان بود که به صورت تمام شماری انتخاب شدند (114 =n). ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. داده ها در محیط نرم افزارهای Excel، SPSS و Expert Choice تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که عوامل اثرگذار بر بهبود کیفی و کمّی شیر در چهار معیار کلی بدین شرح قابل شناسایی هستند: اقدامات اولیه، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، و زیرساخت ها. این پژوهش با توجه به هر معیار، عامل های مختلفی را از دیدگاه متخصصان موضوعی و بهره برداران اصلی زنجیره (دامداران) شناسایی کرده است که می تواند به عاملان تغییر برای بهبود کمّی و کیفی شیر یاری رساند.
شناسایی عوامل پیشران برندسازی گردشگری روستایی در ایران از دیدگاه خبرگان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
388 - 408
حوزههای تخصصی:
برندسازی گردشگری روستایی به عنوان یک ابزار کلیدی در جذب گردشگران و توسعه پایدار این حوزه، نقشی حیاتی در ارتقای گردشگری کشورها ایفا می کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل پیشران برندسازی گردشگری روستایی در ایران، به ویژه از دیدگاه خبرگان این حوزه، انجام شده است. برای گردآوری داده ها، از 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد متخصص و آگاه در این زمینه استفاده شد. سپس داده ها از طریق روش تحلیل محتوای کیفی و طی دو مرحله کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از شناسایی 32 عامل پیشران در قالب شش عامل اصلی است که می توان آنها را به دسته های اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، ارتباطی تبلیغاتی، طبیعی جغرافیایی و زیرساختی تقسیم کرد. این یافته ها می توانند به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک کنند تا با بهره گیری از این عوامل و تحلیل دقیق تر آنها، استراتژی های مؤثرتری برای برندسازی گردشگری روستایی طراحی کنند. به ویژه در کشوری مانند ایران که پتانسیل بالایی در گردشگری روستایی دارد، توجه به این عوامل می تواند به ایجاد هویت برند قوی تر و جذب گردشگران بیشتر کمک کرده و در نهایت به توسعه پایدار این صنعت منجر شود.
رسیدگی مراجع کیفری بین المللی بهجرایم تروریستی ارتکاب یافته در جغرافیای بین المللی: چالش ها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم، پدیده ای شوم و تهدیدی جدی برای امنیت بین المللی است که نیازمند مقابله ای قاطع و همه جانبه در سطح جهانی است. در این میان، مراجع کیفری بین المللی به عنوان ابزاری برای اجرای عدالت و بازدارندگی، نقشی حیاتی ایفا می کنند. با این حال، کارآمدی این مراجع با چالش های متعددی روبرو است. از جمله مهم ترین این چالش ها، می توان به عدم وجود تعریفی واحد و مورد توافق از تروریسم در حقوق بین الملل موانع موجود در همکاری های بین المللی و لزوم رعایت حقوق بشر در جریان رسیدگی های قضایی اشاره کرد. این مقاله با هدف بررسی این چالش ها و ارائه راهکارهایی برای تقویت سازوکارهای بین المللی، به تحلیل دقیق و جامعی از وضعیت موجود می پردازد و چشم اندازی برای آینده ای روشن تر در مبارزه با تروریسم ارائه می دهد.
نقش و آثار شرکت بیمه ایران در تجارت بین الملل در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش بیمه در تجارت بین المللی می باشد با توجه به اینکه بیمه از علل موثر در اقتصاد هر کشوری به خصوص در سطح جهانی محسوب می شود و این صنعت در اقتصاد سرمایه یکی از بخش های پیشرو و مهم در تجارت و همچنین باعث تامین و تداوم فعالیت های صادراتی تجارت بین المللی محسوب می شود با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش به صورت توصیفی می باشد که اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای جمع آوری شده است یافته های این مقاله نشان می دهد که علاوه بر پرداخت خسارت مهم ترین نقشی که بیمه می تواند در تجارت بین الملل داشته باشد افزایش سرمایه ملی کشور های است که از این نوع صنعت استفاده می کنند می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش بیمه در تجارت بین المللی می باشد با توجه به اینکه بیمه از علل موثر در اقتصاد هر کشوری به خصوص در سطح جهانی محسوب می شود و این صنعت در اقتصاد سرمایه یکی از بخش های پیشرو و مهم در تجارت و همچنین باعث تامین و تداوم فعالیت های صادراتی تجارت بین المللی محسوب می شود با توجه به هدف پژوهش، این پژوهش به صورت توصیفی می باشد که اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای جمع آوری شده است یافته های این مقاله نشان می دهد که علاوه بر پرداخت خسارت مهم ترین نقشی که بیمه می تواند در تجارت بین الملل داشته باشد افزایش سرمایه ملی کشور های است که از این نوع صنعت استفاده می کنند می باشد.
مطالعه نقش عوامل محیطی و جغرافیایی بر مکان گزینی محوطه های باستانی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: محوطه های استقرارگاهی شهرستان خلخال)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود آثار فرهنگی و تاریخی از گذشته در شهرستان خلخال، در کنار شرایط جغرافیایی و استراتژیکی مطلوب آن، موقعیت مکانی این منطقه را حائز اهمیت کرده است. این شهرستان، منطقه ای میان دره و کوه با منابع آب فراوان و ارتفاع بالا از سطح دریا، از دیرباز تاکنون یکی از مناسب ترین مکان ها برای شکل گیری و توسعه جوامع انسانی بوده است. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل اقلیمی و ژئومورفولوژی منطقه بر مکان یابی محوطه های استقرگاهی با استفاده از قابلیت های سنجش ازدور وGIS است. با بررسی و تحلیل الگوهای استقراری می توان، ارتباط میان محوطه ها و این الگوها و به طورکلی شرایط جغرافیایی منطقه را مطالعه و تحلیل نمود. سؤال اصلی پژوهش بدین صورت طرح می گردد که عوامل اقلیمی و ژئومورفولوژی چه تأثیری بر مکان یابی محوطه های استقرارگاهی در شهرستان خلخال داشته است؟ روش شناسی: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری از اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای بوده است. در راستای هدف پژوهش، ابتدا 7 محوطه مهم استقراری به عنوان نمونه و مبنای مطالعاتی موردمطالعه قرار گرفت. عوامل مؤثر در مکان یابی محوطه ها همچون، موقعیت محوطه ها نسبت به منابع آب، ارتفاع از سطح دریا، پوشش گیاهی، فاصله محوطه ها نسبت به راه ها و روستاها، فاصله از شهر، نوع خاک، گسل های منطقه و شیب زمین انتخاب گردید. لایه های موردنیاز با استفاده از داده های سنجش ازدور استخراج و در محیطGoogle Earth Engine پردازش شدند یافته ها و نتیجه گیری: نتایج یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیم میان الگوهای استقراری و محوطه ها دیده می شود و الگوها بر تشکیل استقرارها نقش فراوان داشته اند. بیشتر محوطه ها در مجاورت و سر راه منابع آبی قرارگرفته اند. ارتفاع1603 تا 1960متر، پوشش گیاهی متوسط، قرار گرفتن در بین راه های ارتباطی، نزدیکی و یا داخل روستاها، داخل فضاهای شهری و شیب0تا 15 درصد، از مهم ترین شاخص های الگوهای استقراری محوطه های این دوره هستند. همچنین نوع جنس خاک های سه محوطه، دارای خاک های استپی قهوه ای بوده و ازلحاظ موقعیت محوطه ها نسبت به گسل های منطقه، بیشتر آن ها در فاصله 2992متری تا 6791 متری قرارگرفته اند. پیشنهاد می شود، در طرح هایی که در آینده در نزدیکی این محوطه ها صورت می گیرد؛ به این عوامل توجه شود.
تحلیل راهبردی بازیگران گردشگری شهری بافت تاریخی با رویکرد چند موضوع-چند بازیگر مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری تاریخی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و فرهنگی در شهرهای بافت تاریخی نظیر یزد، با پیچیدگی هایی در تعاملات و نقش های ذینفعان مواجه است. تعدد نهادهای دخیل در مدیریت شهری و به تبع آن تعدد در بازیگران مرتبط با بافت تاریخی و گردشگری شهری، یکی از عوامل دشواری و پیچیدگی سیاست گذاری گردشگری شهری است. بنابراین انبوه مسائل و موضوعات مرتبط گردشگری بافت تاریخی شهرها ازیک طرف و تعدد نهادها و بازیگران مرتبط، تبیین و تحلیل مسائل گردشگری بافت تاریخی را تبدیل به یک مسئله غامض و پیچیده کرده است. این پژوهش با روش مکتور (تحلیل چند موضوع-چند بازیگر) به تحلیل نقش ذینفعان مختلف در گردشگری بافت تاریخی یزد پرداخته است. روش مکتور (MACTOR) یک ابزار تحلیلی در مدیریت استراتژیک است که برای تحلیل مسائل پیچیده با محوریت چند موضوع و چند بازیگر به کار می رود. این روش با بررسی تأثیر متقابل بازیگران و موضوعات، هم گرایی و واگرایی اهداف آن ها را شناسایی کرده و برای طراحی استراتژی های هماهنگ و مؤثر کمک می کند. نتایج نشان می دهد که برخی بازیگران کلیدی مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، معاونت سیاسی و امنیتی استانداری، و نیروی انتظامی بیشترین تأثیر را در میان ذینفعان دارند. درعین حال، سه دسته ذینفعان شامل ساکنین بومی، کسبه، و فعالان بخش گردشگری، به عنوان بازیگران دو وجهی شناخته شده اند که ضمن تأثیرگذاری، تحت تأثیر سایر بازیگران نیز هستند و استقلال کمی در عملکرد خود دارند. نقش شهرداری، اداره کل میراث فرهنگی و خود گردشگران نیز به عنوان واسط تنظیمی در سیستم گردشگری بافت تاریخی تعریف شده است. تحلیل های همگرایی و واگرایی اهداف ذینفعان نشان می دهد که توافق بالایی بر اهدافی مانند جذب گردشگر و ارتقای امنیت وجود دارد، درحالی که اهداف اقتصادی کم تر موردتوافق قرارگرفته است. این یافته ها می تواند به سیاست گذاران در شناسایی ذینفعان همسو و طراحی استراتژی های مؤثر برای توسعه گردشگری پایدار کمک کند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه منطقه ای با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای به عنوان کوششی مشارکتی برای سیاست گذاری، سازماندهی، بهره برداری و استفاده بهینه از منابع و پتانسیل های منطقه ای، متناسب با نیازها و اولویت ها، در جهت بالابردن سطح زندگی مردم منطقه تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه استان کرمانشاه، شناسایی و تحلیل روابط بین این عوامل با رویکرد آینده نگاری بوده و سناریوهای محتمل و مطلوب در توسعه استان را شناسایی و تحلیل می نماید. جهت تجزیه وتحلیل و پردازش داده ها، از تکنیک های آینده پژوهی از جمله؛ تکنیک دلفی، تحلیل اثرات متقابل ساختاری و سناریونویسی، استفاده شده است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، 38 عامل و متغیر اثرگذار در توسعه استان در ابعاد پنج گانه توسعه منطقه ای (سیاسی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و طبیعی) در طراحی پرسش نامه محقق ساخته، استخراج گردید. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک تأثیرات متقابل (روش تحلیل ساختاری) متغیرها در محیط نرم افزار «MICMA» امتیازدهی و تحلیل شدند. در نهایت عوامل پیشران و کلیدی توسعه منطقه ای با توجه به امتیاز تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، انتخاب گردیدند. نتایج رتبه بندی متغیرها و پیشران های مؤثر در توسعه استان کرمانشاه نشان داد که متغیرهای: پایین بودن شاخص های توسعه انسانی، عدالت محوری در خدمت و ارتقای منابع انسانی، میزان رشد بیکاری، زیرساخت ها و خدمات توسعه گردشگری (طبیعت گردی، مذهبی، دفاع مقدس و ...)، ارتباط با همسایگان خارجی (تقابل همکاری)، ارتقای امنیت مرزها در همکاری با استان های همجوار هم مرز کشور عراق، وجود پتانسیل های اقتصاد مرزی، مزیت های نسبی استان در زمینه های اقتصادی به ویژه نفت، گاز، بازرگانی به عنوان 8 متغیری هستند که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. همچنین متغیر پایین بودن شاخص های توسعه انسانی و ارتقای امنیت مرزها در همکاری با استان های همجوار هم مرز کشور عراق، به عنوان موثرترین پیشران ها انتخاب شده اند. در مجموع نتایج سناریونویسی «ویزارد» نشان داده است که تعداد 2 سناریوی قوی، 21 سناریوی باورکردنی و 68 سناریوی ضعیف برای توسعه استان کرمانشاه وجود دارد.
تحلیل مکانی و زمانی اقلیم گردشگری با استفاده از شاخصHCI در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
197 - 219
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تغییرات اقلیمی، به عنوان یک مسأله جهانی، بر صنعت گردشگری تأثیرگذار است. این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی بر مقاصد گردشگری استان مازندران، با تمرکز بر شاخص های اقلیم سنجی و آسایش گردشگری (HCI) می پردازد. روش شناسی: از تحلیل داده های اقلیمی و شاخص HCI برای بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی بر گردشگری استفاده شده است. در بخش تغییر اقلیم نیز از CanESM2 استفاده شد. پژوهش در استان مازندران انجام شده و از داده های هواشناسی بازه زمانی 2000 تا 2024 و پیش بینی های مدل CanESM2 برای سال 2050 استفاده شده است. یافته ها: تغییرات اقلیمی تأثیرات متنوعی بر گردشگری مازندران دارد. مناطق غربی (رامسر، تنکابن، عباس آباد) با حفظ شرایط مناسب، مقاصد پرطرفداری باقی می مانند. درحالی که مدل سازی نشان داد با تغییر در اقلیم مازندران مناطق شرقی و کوهستانی به دلیل کاهش HCI ممکن است با کاهش جذابیت روبه رو شوند. همچنین، افزایش سطح دریا و تغییر الگوهای بارش تهدیدی برای مناطق ساحلی است. نتیجه گیری و پیشنهادات: برنامه ریزی گردشگری در مازندران با توجه به پیش بینی مقادیر بالای HCI تا سال 2050 در مناطق غربی به جذب گردشگر کمک می کند. همچنین، پیشنهاد می شود از مراکز اطلاع رسانی هواشناسی برای آگاهی بخشی به گردشگران استفاده شود. مناطق با HCI پایین تر نیز با بهبود زیرساخت ها می توانند جذابیت بیشتری پیدا کنند. نوآوری و اصالت: این پژوهش با ترکیب داده های تاریخی و پیش بینی شده اقلیمی (مدل CanESM2)، تأثیرات تغییرات اقلیمی را تا سال 2050 تحلیل کرده و راهکارهای مدیریتی برای صنعت گردشگری ارائه داده است.
بررسی تأثیر شاخص های گردشگری پایدار در جهت حفاظت از محیط زیست شهری (محور گردشگری شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
113 - 128
حوزههای تخصصی:
شهرها اغلب پرجمعیت هستند و فضاهای سبز محدود هستند. شیوه های گردشگری پایدار می تواند با کاهش تعداد بازدیدکنندگان و ترویج فعالیت های دوستدار محیط زیست، مانند تماشای پرندگان یا پیاده روی در طبیعت، به حفاظت از این مناطق کمک کند. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص های گردشگری پایدار در جهت حفاظت از محیط زیست شهری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری گردشگران بازدیدکننده از جاذبه ها و قابلیت های گردشگری محور لواسان تا گچسر طی فروردین ماه 1403 بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده، 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شاخص های گردشگری پایدار و پرسشنامه حفاظت از محیط زیست شهری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین عوامل اقتصادی (تی= 3.132)، ظرفیت قابل تحمل شهر (تی= 3.091)، زیرساخت های غیر کالبدی گردشگری (تی=6.037) و زیرساخت های کالبدی گردشگری (تی=2.64) و حفاظت از محیط زیست شهری ارتباط معناداری وجود دارد. این مطالعه نتیجه می گیرد که شاخص های گردشگری پایدار را می توان برای پایش و ارزیابی تأثیر گردشگری بر محیط زیست، فرهنگ و اقتصاد استفاده کرد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که ترویج شیوه های گردشگری پایدار، مانند کاهش ضایعات و صرفه جویی در انرژی، می تواند به کاهش اثرات منفی گردشگری بر محیط زیست کمک کند.
بررسی اثرات نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۲۷-۲۱۰
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تأثیر نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی استراتژیک در استان کرمان برای دوره های آتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های اقلیمی مدل گردش کلی HadCM3 تحت سناریوی واداشت تابشی RCP4.5 استفاده شد. جهت بررسی امکان تولید و شبیه سازی داده های هواشناسی در دوره های آتی مدل ریزمقیاس نماییLARS-WG بکار گرفته شد. برای دوره پایه (2011-1991) کالیبراسیون و صحت سنجی مدل انجام گرفت. از طریق داده های LARS-WG میزان بارش و دمای بیشینه و کمینه ایستگاه های منتخب برای دوره های 2070-2011 میلادی پیش بینی و با دوره پایه مقایسه گردید. میزان آب مجازی برای محصولات منتخب شامل یونجه، جو و گندم محاسبه شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده نوسان اقلیم به طور معنی داری بر تبخیر- تعرق، عملکرد محصولات زراعی مورد مطالعه اثر گذار بوده و از این رو بهره وری آب کشاورزی را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حالی که میانگین دمای فصل رشد در آینده تحت تاثیر نوسان اقلیم افزایش خواهد یافت، پارامتر بیشینه دما بیش از کمینه دما تحت تاثیر این پدیده قرار خواهد گرفت و به موازات این موضوع نیاز آبی و تبخیر- تعرق گیاه در این دوره افزایش می یابد. همچنین بررسی ها نشان از کاهش بارش در فصول گرم سال و افزایش آن در فصول سرد در تمامی ایستگاه های مطالعاتی را دارد. میزان تغییرات آب مجازی به دست آمده برای همه گیاهان مورد مطالعه افزایشی است و این افزایش برای محصولات جو و گندم به طور متوسط در دوره آینده افزایش بیشتری از خود نشان می دهد. بیشترین افزایش میزان آب مجازی نسبت به دوره پایه در ایستگاه کرمان مربوط به محصولات جو و یونجه به اندازه حداقل 30% می باشد.