فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری دارای رویکردهای متنوعی در حوزه ارتقا کیفیت زیستی بافت های فرسوده و تاریخی است که هر یک از این رویکرد ها برای بافت های مختلف با شرایط مختلف مناسب است. بافت تاریخی کلانشهر تبریز با توجه به پیشینه تاریخی و بافت واجد ارزش آن نیاز مند توجه و اتخاذ رویکرد بازآفرینی حفاظت محور است. در این راستا این تحقیق با رویکرد آینده پژوهی و روش سناریو نویسی به بررسی و ترسیم چشم اندازها و افق پیش روی بازآفرینی حفاظت محور بافت تاریخی کلانشهر تبریز پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 49 شاخص تعداد 27 شاخص به عنوان پیشران حیاتی انتخاب شده و پس از اجرای روش سناریو نویسی از میان چندین وضعیت محتمل شش سناریو به عنوان محتمل ترین وضعیت ها و آینده بازآفرینی حفاظت محور در این شهر قابل ترسیم است که از بین این سناریو ها سناریو سوم با مجموع امتیاز 31 و درصد مطلوبیت 25 درصدی به عنوان سناریو برتر انتخاب شد. وضعیت کلی پیشران ها در ترکیب سناریوها مطلوب نیست و بر اساس میانگین امتیاز سناریوها سیستم به سمت ناپایداری و بحران در حال حرکت است.
سنجش توانمندی مدیران محلی در توسعه کارآفرینی سبز در مناطق روستایی (مورد مطالعه: بخش لوداب- شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی عامل توسعه جوامع شناخته شده و کارآفرینی سبز یکی از جدیدترین روی کردها در زمینه حفظ رشد اقتصادی همراه با پایداری است. آشکار است که جوامع محلی به تنهایی و بدون رهبری توان ایجاد جریان منسجم برای کارآفرینی سبز را ندارند و این مدیران محلی/بومی هستند که در پیشاپیش این حرکت قرار دارند. برای مدیران روستاها شایستگی ها و توانمندی هایی لازم است تا در ایفای نقش خود موفق عمل کنند. بنابر این هدف این پژوهش سنجش توانمندی مدیران بومی برای رهبری جریان کارآفرینی سبز روستایی است. به این منظور تعداد 137 تن از مدیران و کارشناسان بومی بخش لوداب شهرستان بویراحمد با پرسشنامه ای در طیف لیکرت ( به ارزشهای 1 تا 5 و میانگین= 3) مورد پرسش قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد شاخص های مدیریتی: دانش و مهارت های کارآفرینی، مسئولیت پذیری، مشارکت و شبکه سازی، آموزش موثرترین شاخص های عملکردی مدیران بومی در توسعه کارآفرینی سبز هستند. نتایج این پژوهش بر وجود ارتباط قوی و مثبت بین جوانی مدیران و بالا بودن تحصیلات آنان با عملکرد موثر در مدیریت کارآفرینی سبز صحه می گذارد اما در دو شاخص آگاهی از موانع کارآفرینی و مشارکت و شبکه سازی در این پژوهش مقداری پایین تر از میانگین مشاهده شد. همکاری مدیران محلی با سازمان ها و ارگان های رسمی جهت برقراری امنیت پایدار برای کارآفرینان و تقویت اجتماع محلی و سازمان های مردم نهاد راهکار مدیریتی این پژوهش برای افزایش کارآیی مدیران محلی در توسعه کارآفرینی سبز است.
ارزیابی کیفیت اکولوژیکی و تأثیر منظر خیابان های سبز شهری بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: خیابان شهدای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با توسعه و نفوذ فضاهای انسان ساخت در شهرها و در جهت افزایش ارتقای کیفیت محیط زیست شهری، توجه به مناظر و ساختارهای طبیعی در فضاهای شهری نیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. کیفیت های اکولوژیکی فضاهای شهری، نقش مهمی در ارتباط ساکنان شهرها با فضاهای شهری دارد. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخصه های اکولوژی منظر بر کیفیت محورهای شهری است. اهمیت و ضرورت این تحقیق به دلیل اهمیت سه مفهوم ساختار، عملکرد و تغییرات (زمانی) در اکولوژی منظر و تأثیر آن ها بر بهبود کیفیت محیطی در فضاهای شهری است. خیابان شهدای خرم آباد به عنوان یکی از مهم ترین محورهای سبز شهری شناخته می شود. در این پژوهش سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که اکولوژی منظر چگونه و تا چه اندازه می تواند در بهبود کیفیت محیطی فضاهای شهری نقش داشته باشد؟ این پژوهش از نوع کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت پرسش نامه است که با آزمون های رگرسیون و همبستگی به بررسی و تحلیل شاخص های و معیارهای کیفیت اکولوژیکی خیابان مورد نظر از منظر کاربران پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد، وجود عناصر اکولوژیکی، فضاهای سبز، گونه های گیاهی و در عین حال عواملی نظیر تنوع فعالیتی، تغییرات اکولوژیکی محور در طول زمان و رضایت از آن و پاکیزگی از تأثیر گذارترین مؤلفه های کیفیت بخشی، در فضاهای شهری هستند.
تحلیل نقش برند مکانی روستا و تصویرسازی ذهنی خوب از کشاورزی در توسعه نظام نوآوری فناورانه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله دلایل شکل نگرفتن نظام نوآوری فناورانه روستایی این است که تصویر خوبی از روستا و آینده زندگی در آن در ذهن روستاییان به ویژه جوانان وجود ندارد. این تصویر بد چالش های جمعیتی و به حاشیه رانده شدن روستاها در حوزه نوآوری و فناوری را به همراه دارد. در واقع عدم موفقیت در برندسازی مکانی روستاها و ضعف در ایجاد تصویر خوب از روستا و فعالیت در بخش کشاورزی باعث کم شدن جذابیت زندگی در روستا و فعالیت در بخش کشاورزی شده است. این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک نظریه داده بنیاد به واکاوی نقش برند مکانی روستا و تصویرسازی ذهنی خوب از کشاورزی در توسعه نظام نوآوری فناورانه روستایی در سیستم های آبیاری شهرستان تفت می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش کشاورزی برند و تصویر مناسبی ندارد و این چالشی برای شکل گیری نظام نوآوری فناورانه روستایی است. در الگوی پارادایمی ارائه شده در این پژوهش از سختی های شغل کشاورزی، تبلیغات رسانه ها و نبود زیرساخت ها و امکانات لازم به عنوان شرایط علی ایجاد تصویر منفی از روستا و شغل کشاورزی یادشده که عواملی مانند خشک سالی و نظام مدیریت روستایی سنتی نقش مداخله گر در تشدید وضعیت فعلی داشته اند. مطابق این الگو، در صورت اتخاذ راهبردهایی مانند ارتقای برند مکانی و بهبود تصویر ذهنی از روستا و بخش کشاورزی می توان ضمن ایجاد جذابیت برای بازیگران و ذی نفعان به ویژه فناوران و کشاورزان، چرخه تولید و انتشار و استفاده از فناوری را در سیستم آبیاری روستاها سرعت بخشید.
کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در ارزیابی سرمایه اجتماعی با تأکید بر حکمرانی مشارکتی منابع آب، مطالعه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی به عنوان یک رویکرد نوین، بر مشارکت فعال ذی نفعان در فرآیند مدیریت منابع تأکید دارد. موفقیت این رویکرد در جوامع محلی به شناخت دقیق ویژگی های اجتماعی و سرمایه اجتماعی آن ها وابسته است. استان لرستان، با وجود اقلیم نیمه مرطوب و منابع آبی قابل توجه، همچنان با چالش های مدیریتی در بهره برداری از منابع آب مواجه است. این پژوهش با هدف تحلیل شبکه اجتماعی سرمایه اجتماعی ذی نفعان آب کشاورزی شهرستان بروجرد و ارائه راهبردهایی برای تقویت حکمرانی مشارکتی انجام شد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل شبکه اجتماعی است و شاخص های کلان و خرد شبکه اجتماعی برای ارزیابی سرمایه اجتماعی در روستاهای این شهرستان موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص های کلان مانند تراکم و فاصله ژئودزیک در بین روستاها تفاوت های قابل توجهی دارند. این تفاوت ها نشان دهنده وضعیت متغیر انسجام اجتماعی و آمادگی برای مشارکت در برنامه های حکمرانی مشارکتی است. همچنین، شاخص های خرد نشان دادند که سطح سرمایه اجتماعی در میان افراد به صورت نابرابر توزیع شده و برخی کنشگران نقش کلیدی در تسهیل ارتباطات و تقویت اعتماد دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود پیش از اجرای برنامه های حکمرانی مشارکتی، شاخص های کلان و خرد برای ارزیابی سرمایه اجتماعی، تحلیل شده و ظرفیت جوامع محلی به دقت سنجیده شود. اقدامات توانمندسازی، تشکیل انجمن ها و تعاونی ها، و بهره گیری از افراد کلیدی با امتیاز بالا در شاخص های مرکزیت می توانند به تقویت سرمایه اجتماعی و موفقیت و کارآمدی برنامه های حکمرانی مشارکتی منابع آب کمک کنند تا درنهایت، پایداری منابع آب و تخصیص عادلانه در بخش کشاورزی صورت پذیرد.
پیامدهای روانی کووید 19بر زنان روستایی: درس هایی از همه گیری COVID-19 در زمینه سلامت روان زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان کنگاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا اثرات روانی زیادی بر سلامت روان قشرهای آسیب پذیر از جمله زنان سرپرست خانوارهای روستایی گذاشته است. لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی پیامدهای روانی اپیدمی کووید-19 بر این قشر آسیب پذیر روستایی و ارائه درس هایی از همه گیری این ویروس انجام شده است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و به شیوه فنومنولوژی (پدیدارشناسی) انجام شده است و گروه نمونه متشکل از 24 زن سرپرست خانوار است که به روش هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات این گروه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. جهت اعتبار پذیری داده ها نیز از روش مثلث سازی استفاده شد. سپس داده ها با روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به شناسایی 27 مضمون اولیه و 8 مضمون فرعی از پیامدها شد که 7 پیامد اصلی شامل؛ پیدایش مشکلات روحی و روانی، کاهش کیفیت زندگی کاری و بی ثباتی شغلی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری، خود کارآمدی و ترس از آینده را در تجربیات مشارکت کنندگان نشان داد. همه گیری کووید-19 دوران چالش برانگیزی بود که پیامدهای آن تابه حال دامن گیر مردم بوده است . بر این اساس می توان گفت، رویکردها و مداخلات بهداشت عمومی از سوی سازمان ها و ارگان های مرتبط باید با اولویت حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه از جمله زنان سرپرست خانوار باشد و سیاست ها نیز بایستی پاسخگوی نابرابری های جنسیتی و اجتماعی باشند تا زمینه کاهش اثرات منفی همه گیری های جهانی را چه در طول و چه پس از همه گیری فراهم آورد.
استخراج و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی خوب در مخاطرات شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش آسیب پذیری و کاهش تاب آوری شهر و ساکنانش در برابر انواع مخاطرات انسانی، طبیعی، تکنولوژیک، بیولوژیک و حتی جنگ و ترور را می توان تهدید جدی و روزافزون برای امنیت و آسایش شهروندان دانست. ازاین رو ضروری است مدیریت شهری همسو با این تنوع مخاطرات، نوعی سازوکار هماهنگ، گسترده، کارا و جامع را برای کنترل، کاهش و تاب آوری شهر ارائه دهد. حکمروایی شهری یک استراتژی موفق مبتنی بر اصول پذیرفته شده جهانی است که برای مواجه و مدیریت چالش های ذکرشده به کار گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر، مفهوم سازی و تحلیل ساختاری مؤلفه های حکمروایی در برابر مخاطرات شهری و تعیین میزان و نحوه اثر گزاری و اثرپذیری این مؤلفه ها برای تحقق چشم انداز حکمروایی خوب شهری است. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در بخش میدانی و به منظور بهره گیری از آراء خبرگان و مدل سازی ساختاری در نرم افزار میک مک، از 50 کارشناس و خبره متخصص دانشگاهی و مدیران شهری استفاده شده است. در نهایت، در بخش یافته ها، 34 مؤلفه مبتنی بر اصول جهانی حکمروایی خوب و منطبق با مدیریت مخاطرات شهری ایران، مفهوم سازی شد. از بین مؤلفه های منتخب، 10 پیشران کلیدی با بیشترین اثر در تحقق حکمروایی در مخاطرات شهری شناخته شدند. همچنین نتایج این تحلیل نشان داده است که بر اساس مجموع اثرگذاری مؤلفه ها، اصول اثربخشی و کارایی هر یک با سه مؤلفه بیشترین اثر را در تحقق حکمروایی در برابر مخاطرات شهری ایران داشته است.
پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری (مورد مطالعه: شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی از جمله سکونتگاه های روستایی، پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی و سیاسی) در حال تغییر و دگرگونی است. در این بین سکونتگاه های روستایی مستقر در پیرامون مراکز شهری (با تأکید بر کلان شهرها) در معرض تغییرات بیشتری قرار دارند. در برنامه ریزی سنتی نیروهای سازنده آینده عمدتاً نیروهای سازنده گذشته در نظر گرفته می شوند و تغییرات و رویدادهای آتی چندان لحاظ نمی گردند. حال آنکه نیروهای پیشران که آینده را می سازند گاهی همراه با عدم قطعیت اند و می توانند آینده موضوع مورد بررسی را تحت تأثیر قرار دهند. در این باره پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای جدید برنامه ریزی، مهم ترین هدف خود را شناسایی پیشران های مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی مناطق کلان شهری قرار داده است. مطالعه پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی است. روش شناسی پژوهش به منظور دستیابی به هدف و پاسخ گویی به سؤال آن، از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته (به منظور شناسایی عوامل و نیروهای پیشران و عدم قطعیت ها) و در بخش کمی از پرسشنامه های دلفی (به منظور اولویت بندی و امتیازدهی پیشران ها) استفاده شد. با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل به وسیله نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار شناسایی و تحلیل شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مهم ترین پیشران های کلیدی مؤثر بر دگردیسی سکونتگاه های روستایی شهرستان شهریار به ترتیب اهمیت: پایین بودن ظرفیت نهادی، رانت قدرت در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی، توسعه اقتصاد صنعتی، رشد سوداگری زمین، پس زدگی جمعیتی کلان شهر تهران و مجاورت فضایی با کلان شهر است.
ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهرها بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
123 - 143
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از بزرگ ترین ایده های برنامه ریزی شهری در دوران معاصر است و تحقق آن در میان شهرهای جهان سوم مسئله ای نگران کننده می باشد. از همین رو، اهمیت مطالعه زیست پذیری شهری به عنوان یکی از وظایف جدید برنامه ریزی شهری، مسئولیت آن ارتقاء کیفیت زندگی است. پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز را در 3 بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری بررسی نماید. جهت ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز (در قالب 3 بعد، 15 شاخص و 158 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (383 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه، اطلاعات مربوطه جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بعد اقتصادی با وزن 429/0 دارایی درجه اهمیت بیشتری نسبت به دو بعد اجتماعی و زیست محیطی می باشد. همچنین وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز مناسب نمی باشد زیرا از 10 منطقه کلان شهر تبریز بیشترین تعداد مناطق یعنی 8 منطقه 4، 6، 10، 9، 7، 1، 3 و 8 در وضعیت زیست پذیری نامطلوب قرار دارند و تنها منطقه 2 در وضعیت قابل قبول قرار دارد. همچنین منطقه 5 نیز در وضعیت زیست پذیری متوسطی قرارگرفته است. بنابراین نتایج گویایی آن است که بیشتر مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
پایش فرونشست در حریم خطوط ریلی با الگوریتم LiCSBAS و روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: راه آهن مشهد-سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
227 - 246
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پدیده فرونشست و وقوع آن در دشت ها، مناطق شهری و زیرساخت های حمل و نقل کشور ایران به نگرانی عمده ای تبدیل شده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی اثرات این پدیده بر راه آهن مشهد-سرخس پرداخته است؛ چرا که این خط آهن با قرارگیری در منتهی الیه شرقی شبکه ریلی ایران و اتصال آن به کشور های حوزه آسیای میانه، نقش مهمی در واردات و صادرات ایران ایفا می کند. در راستای بررسی میزان فرونشست این مسیر، با پردازش 151 تصویر راداری سنجنده سنتینل-1 به کمک الگوریتم نوین NSBAS و پیش پردازش داده ها در سامانه LiCSAR نرخ تجمعی فرونست در بازه زمانی 2017 تا 2023 محاسبه شد و به جهت تقلیل اثرات جوی از سامانه GACOS استفاده گردید. در گام بعد برای بررسی نقش پوشش اراضی بر فرونشست، به کمک سامانه متن باز Goolge Earth Engine نقشه پوشش اراضی محدوده مطالعاتی با چهار طبقه کاربری تولید شد. سپس پروفیل فرونشست در راستای ریل تولید و برای ارزیابی ارتباط فعالیت های کشاورزی و فرونشست، پروفیل فرونشست با طبقات کاربری اراضی تلفیق شد. نتایج پردازش InSAR نشان داد که سه پهنه فرونشستی در مسیر ریل وجود دارد؛ به طوری که برخی نواحی تا بیش از 200 میلی متر فرونشست داشته اند و محل وقوع فرونشست نیز عمدتاً در مناطق دارای فعالیت کشاورزی متمرکز قرار گرفته است. این مطالعه کیلومتر 0 تا 60 این مسیر را که دارای پل های روگذر و زیرگذر متعدد است، به عنوان پرمخاطره ترین بخش مسیر از نظر شدت فرونشست شناسایی کرد.
تغییرات پهنه سدهای غرب افغانستان و تاثیر آن بر منابع آبی چاه نیمه های زابل در بازه زمانی ۳۰ ساله با استفاده از سنجنده TM ماهواره لندست 5 و سنجنده OLI و TIRS ماهواره لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
19 - 1
حوزههای تخصصی:
استخراج پهنه آبی در بخش های غربی افغانستان از طریق تصاویر سنجش از دور راهی کارآمد برای پایش منابع آب و تاثیر آن بر منابع آبی شرق ایران به خصوص چاه نیمه های سیستان و بلوچستان به شمار می آید. در این تحقیق از سنجنده OLI ماهواره لندست ۸ و سنجنده TM ماهواره لندست 5، شاخص های طیفی تفاوت نرمال شده آب (NDWI)، شاخص اصلاح شده تفاوت نرمال شده آب (MNDWI)، شاخص تفاوت نرمال شده رطوبت (NDMI)، شاخص استخراج خودکار آب (AWEI)، شاخص جدید آب (NWI)، و شاخص نسبت آب (WRI) برای استخراج پهنه های آبی استفاده شده است. مقادیر حاصل از تمامی شاخص ها به نتایج مشابهی دست یافته اند. پهنه سد ارغنداب در بدترین حالت تنها 44/2 کیلومتر مربع کاهش یافته و شاخص NDMI نشان از افزایش 65/0 کیلومتر مربعی در منابع رطوبتی این سد داشته است. لیکن سطح چاه نیمه های جنوب زابل از 94/55 کیلومتر مربع به 82/17 کیلومتر مربع کاهش یافته که کاهشی معادل 12/38 کیلومتر مربع را نشان می دهد. این امر نشان از کاهش شدید سطح چاه نیمه ها دارد. این امر باعث ساطع شدن دمای بیشتر در مناطق خشک شده گردیده است. لیکن دمای حداقل از 47/17 درجه به 87/11 درجه سانتیگراد کاهش یافته که کاهشی معادل 95/1 درجه سانتیگراد را تجربه کرده است. شاخص LST با تمامی شاخص ها دارای همبستگی منفی بوده و بیشترین همبستگی مربوط به شاخص NWI به میزان 941/0- در سال 1994بوده است. کمترین میزان همبستگی نیز به میزان 65/0- مربوط به شاخص NDMI به دست آمد.
Design and Validation of a Civic Education Model for Sustainable Participation in Urban Solid Waste Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education is the key that leads all waste management programs, ideas, and plans to success. However, many educational initiatives do not foster long-term participation. Therefore, this study aimed to present an educational model for sustainable citizen participation in waste management. This research is exploratory and applied. The study was conducted in two phases. First, relevant literature was reviewed using MAXQDA software to identify and classify the factors and indicators of the model. In the second phase, the designed model was validated using expert opinions and SMART PLS software. The findings revealed 12 components: environmental awareness and knowledge, teaching methods, type of education, media and communications, infrastructure and practical facilities, encouragement and motivation, social support, cultural development and behavior change, policy-making and regulations, social experiences and interactions, sustainable public participation, and governmental support, along with 53 indicators. Additionally, the Kappa coefficient confirmed the reliability of the model with a value of 0.95. The quantitative results also showed that the alpha value, divergent validity, and average variance extracted for all variables were appropriate and had high factor loadings. The highest Q² value was for the media and communications variable, indicating its high predictive power within the model. Moreover, the t-values and p-values for all paths supported the hypotheses of the model and its structural fit.
الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی استان های منتخب گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
ذی نفعان صنعت گردشگری با ایجاد تاب آوری می توانند در برابر بحران ها بهبود یابند و بر اقتصاد ملی تأثیرگذار باشند. همچنین، با در نظر گرفتن ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی، ذی نفعان می توانند بحران ها را به فرصتی برای رشد و توسعه پایدار تبدیل کنند. بنابراین، توجه به ایجاد تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری و ارتقاء آن برای توسعه پایدار ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی در استان های برگزیده گردشگری ایران (تهران، یزد، اصفهان و همدان) انجام شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است، و روش پژوهش کیفی و به روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند نظری و با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان پژوهش گردآوری و با استفاده از اصول تحلیل داده ها و مبانی کدگذاری، با کمک نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. در نتیجه الگوی پژوهش در 6 طبقه اصلی (موجبات علی، پدیده اصلی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها)، 6 مقوله اصلی (تعالی فرهنگی و معنوی جامعه، فرهنگ حمایت و نوآوری، چالش های صنعت گردشگری، تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری، مدیریت تاب آوری، صنعت گردشگری تاب آور و پایدار)؛ 18 مقوله فرعی (سلامت معنوی، هم بستگی و انسجام اجتماعی، سلامت معنوی، نوآوری و خلاقیت، حمایت های دولتی و غیردولتی، چالش های صنعت گردشگری، ایجاد تاب آوری و حفظ ارزش های حاکم بر صنعت گردشگری، بهره مندی از ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی، و غیره)؛ 64 کد مفهومی ارائه گردیده است. انتظار می رود به کارگیری الگوی تعیین شده در جهت تاب آوری و بهبود عملکرد صنعت گردشگری بهره برداری شود.
Crisis and Complexity: Afghanistan’s Economic Landscape Post-2021 and the Regional Security(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
238 - 257
حوزههای تخصصی:
The paper is an attempt to analyse Afghanistan's shifting security and economic conditions under Taliban rule using the Regional Security Complex Theory (RSCT). Since the Taliban regained power in 2021, they have faced critical challenges in establishing stable governance, resulting in a severe humanitarian crisis compounded by economic collapse and political isolation. External aid reduction and sanctions have limited Afghanistan’s access to the global financial system, leading to dramatic socio-economic setbacks. Regional actors, including India, Pakistan, China and Iran, interact cautiously with the Taliban administration, aiming to prevent cross-border instability and insurgent threats, while hesitating to grant formal recognition. For South Asia, Afghanistan’s internal upheaval escalates security tensions, particularly between India and Pakistan, and poses broader risks regarding extremism and economic destabilization. This study suggests that collaborative, conditional engagement by regional stakeholders facilitated through SAARC and SCO platforms may provide a viable path toward stability if the Taliban adhere to basic humanitarian and security norms. Such regional engagement is essential for addressing Afghanistan's humanitarian needs and reducing threats to regional security.
پیشران ها و سناریوهای توسعه کسب وکارهای سرزمینی در ایران: رویکردی آینده پژوهانه با تأکید بر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
109 - 140
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای سرزمینی به عنوان یکی از مهم ترین اجزای اقتصاد جهانی نقش بسزایی در توسعه و رشد اقتصادی کشورها دارند؛ بنابراین توسعه این بخش یکی از دغدغه های سیاست گذاران و مجریان عرصه توسعه صنعتی در کشورهاست. هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران های مؤثر بر توسعه کسب وکارهای سرزمینی در کشور ایران با رویکرد آینده پژوهی در راستای آمایش سرزمین است. محققان در این پژوهش در راستای مبانی علم آینده پژوهی با رویکرد اکتشافی و تحلیلی و نیز با به کارگیری مدل های کمّی عوامل و پیشران های مؤثر بر کسب وکارهای سرزمینی را در ایران شناسایی و تحلیل و سناریوهای مختلف را برای توسعه این کسب وکارها در آینده تدوین کرده اند. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش مطالعات اسنادی-پیمایشی و تکنیک دلفی بوده که پیشران های پژوهش با استفاده از روش تحلیل تأثیر متقابل شناسایی شده است. در این مطالعه از 9 شاخص و 49 عامل و برای تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل ساختاری تأثیرگذاری هر یک از متغیر ها از نرم افزار MicMac و Scenario Wizard استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان عوامل بررسی شده 10 عامل به عنوان کلیدی ترین عوامل (تحریم ها، درآمد، جذب سرمایه های خارجی، دسترسی به بازار، دسترسی به سرمایه، مشارکت، دسترسی به تکنولوژی، هزینه انرژی، مشارکت بخش خصوصی و منابع) انتخاب شده است. مهم ترین اولویت در توسعه کسب وکارهای سرزمینی مدیریت عوامل موجود در موقعیت خطر و مخاطره است. همچنین، تأثیر تورم به عنوان یک محرک ثانویه در این زمینه می تواند نقش مهمی در توسعه کسب وکارها داشته باشد. درزمینه نتایج سناریوهای مختلف نیز مشخص شد که رفع تحریم ها و باز شدن درهای اقتصاد جهانی به روی اقتصاد داخلی تنها یک بخش از پازل توسعه کسب وکارهای سرزمینی در ایران است.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر آمایش سرزمین با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی(نمونه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
203 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه آمایش سرزمین، به عنوان یک راهکار، به مناسب ترین بستر برای برنامه ریزی و توسعه در کشورها تبدیل شده است. در همین راستا، یکی از اهداف اصلی آن، مدیریت خردمندانه در راستای استفاده بهینه از ظرفیت های سرزمین در جهت ارتقای سطح رفاه و توسعه است؛ از این رو با نظر به اهداف آمایش سرزمین، توجه به مناطق محروم که دارای پتانسیل های بالقوه ای هستند، اهمیت می یابد. در پژوهش حاضر تلاش شده است با مشارکت مدیران و مسؤلان و خبرگان دانشگاهی، پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر توسعه استان خوزستان شناسایی و در نهایت سناریوهای مؤثر بر توسعه آتی استان تدوین شود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، جمعی از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه برنامه ریزی شهری، منطقه ای، به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده، از تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار «Micmac» استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که فناوری، بهای جهانی نفت، سیاست خارجی و الگوی تعاملات بین المللی به عنوان عوامل کلیدی، با اهمیت و عدم قطعیت بالا شناسایی شده اند و 8 سناریو که نشان دهنده وضعیت توسعه آتی استان می باشند، برمبنای این عوامل تدوین شده است.
بررسی جایگاه مخروط افکنه ها در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی (مطالعه موردی: دامنه های جنوبی رشته کوه خرقان در شمال شرقی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیده های شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروط افکنه از جمله این پدیده هایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافته اند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آن ها می تواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنه ها به ارزیابی وضعیت فعالیت های تکتونیکی در جنوب دامنه های رشته کوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروط افکنه های منطقه (متشکل از دو مخروط افکنه گوزل دره و کرفس و چندین مخروط افکنه کوچک) با استفاده از نقشه ها و نرم افزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بعضی از قسمت ها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروط افکنه گوزل دره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروط افکنه های کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزل دره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروط افکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسل های فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهه های را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمت های کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنه ها از وجود فعالیت نسبی زمین ساخت در مخروط افکنه ها است. جایگاه های تهیه شده نشان از دوره های آرام و فعال در دوره های مختلف زمین شناسی در منطقه موردمطالعه است. به طوری که ابتدا با یک دوره آرام طولانی مدت شروع و سپس جنبش های زمین ساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسان هایی ادامه پیداکرده است
شناسایی و تحلیل پهنه های در معرض مخاطره سیل در سکونتگاه غیررسمی نایسر شهر سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
53 - 64
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی با چالش هایی نظیر رشد فزاینده جمعیت، فقر، بیکاری، ناهنجاری اجتماعی، مسکن ناپایدار، ضعف شدید زیرساخت های ضروری و ... گره خورده است. این چالش ها در صورت عدم توجه به مخاطرات طبیعی از جمله سیل که خسارات جانی و مالی متعددی را به همراه دارد، به شدت تشدید می گردد. نایسر به عنوان بزرگترین سکونتگاه غیررسمی استان کردستان در حال حاضر با چالش های متعددی نظیر ضعف شدید امکانات خدماتی و رفاهی ضروری، فقر، مصرف مواد مخدر، فقر، بیکاری و ... مواجه است. در صورت وقوع سیل در این فضای پرتراکم شهری، خسارات ناشی از آن می تواند آسیب های جبران ناپذیری را بر ساکنان و محیط شهری آن تحمیل نماید. از این رو هدف اصلی پژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی پهنه های در معرض مخاطره سیل در نایسر به عنوان یک سکونتگاه غیررسمی با استفاده از 17 معیار کلیدی است. برای تهیه لایه های مورد استفاده از سایت گوگل ارث انجین، نرم افزار Arc Map و سایر دیتابیس های موجود استفاده شده است. همچنین با استفاده از تصاویر راداری سنتینل 1، 100 پهنه سیلابی در نایسر استخراج شده است. برای وزن دهی به معیارهای اصلی پژوهش از نظرات 15 نفر از کارشناسان و محققان استفاده شده و برای تهیه نقشه پهنه بندی نهایی از روش Fuzzy Overlay و تابع Sum استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد سه لایه شیب، فاصله از رودخانه و تراکم رودخانه به ترتیب با مقادیر 1345/0، 1032/0 و 0928/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. یافته های حاصل از پهنه بندی نایسر به لحاظ سیل گیر بودن نشان داد 01/98 هکتار (47/30 درصد) در پهنه های با خطر بسیار کم و کم، 56/81 هکتار (36/25 درصد) در پهنه خطر متوسط و 04/142 هکتار (16/44 درصد) در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است.
توسعه گردشگری دفاع مقدس: شناسایی و مدل سازی ساختاری-تفسیری فراگیر عوامل مؤثر بر آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در پذیرش و توسعه گردشگری دفاع مقدس و ارائه مدل ساختاری- تفسیری فراگیر به منظور دستیابی به نگاهی جامع و ساختارمند به این موضوع است. بدین منظور، پس از مطالعه پژوهش های مرتبط، ابتدا مؤلفه های اثرگذار بر در پذیرش و توسعه گردشگری مذهبی و به ویژه گردشگری دفاع مقدس، شناسایی شده و سپس با استفاده از نمونه گیری در دسترس از نخبگان و تکمیل پرسشنامه، ماتریس خودتعاملی به روش مدل سازی ساختاری-تفسیری فراگیر به دست آمد. در ادامه، با بررسی روابط میان مؤلفه ها، سطح بندی عوامل انجام گرفت. در آخر، با استفاده از تحلیل میک مَک، متغیرها بر اساس قدرت نفوذ و وابستگی دسته بندی شدند. نتایج حاصل از مدلسازی ساختاری-تفسیری فراگیر 15 عامل مؤلفه های اثرگذار بر توسعه گردشگری دفاع مقدس را در چهار سطح رتبه بندی کرد که «ثبات سیاسی» و «اصالت و یکپارچگی» «ایمنی و امنیت» و «شرایط اقتصادی» در سطح سوم و چهارم به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه ها شناخته شدند. همچنین بر اساس تحلیل میک مَک، بیشترین مؤلفه ها شامل متغیرهای پیونددهنده هستند و تنها سه متغیر «ایمنی و امنیت»، «ثبات سیاسی» و «شرایط اقتصادی» در دسته متغیرهای مستقل و کلیدی قرار دارند. سیاست گذاران می توانند با برگزاری تورهای مشترک و دعوت از گردشگران خارجی به اماکن دفاع مقدس، در کنار حفظ اصالت فرهنگی این اماکن، به جذب گردشگران کمک کنند. همچنین، ارائه روایت های مستند و علمی از طریق راهنماهای متخصص و محتوای چندرسانه ای معتبر، تجربه ای غنی تر برای بازدیدکنندگان فراهم می سازد. TRANSLATE with x English ArabicHebrewPolish BulgarianHindiPortuguese CatalanHmong DawRomanian Chinese SimplifiedHungarianRussian Chinese TraditionalIndonesianSlovak CzechItalianSlovenian DanishJapaneseSpanish DutchKlingonSwedish EnglishKoreanThai EstonianLatvianTurkish FinnishLithuanianUkrainian FrenchMalayUrdu GermanMalteseVietnamese GreekNorwegianWelsh Haitian CreolePersian TRANSLATE with COPY THE URL BELOW Back EMBED THE SNIPPET BELOW IN YOUR SITE Enable collaborative features and customize widget: Bing Webmaster Portal Back
کاربست مدل هماهنگی عامل بنیان در مکان یابی مناطق توسعه شهری نمونه موردی: فاز 7 هشتگرد و تپه امام گل همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
21 - 44
حوزههای تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری ایران، سازمان های متعدد و مستقلی در فرآیند توسعه شهری موثر می باشند. تعدد این سازمانها و ناهماهنگی بین آنها یکی از عمده ترین چالش های پیش روی مدیریت شهری کشور می باشد. از این رو، مدیریت وابستگی های متقابلی که بین سازمان های مذکور وجود دارد می تواند نقش موثری درموفقیت فاز مکان یابی مناطق توسعه شهری ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی وابستگی های متقابل بین سازمان های دخیل در فرآیند توسعه شهری و همچنین ارائه یک مدل منطقی برای مدیریت این وابستگی ها انجام گردید. به همین منظور، با انجام مطالعه موردی کیفی تعبیه شده چندگانه ابتدا وابستگی های متقابل بین سازمان دخیل در فرآنید توسعه شهری شناسایی گردید. در گام بعدی، با عنایت به ماهیت پیچیده این وابستگی ها و در نظر گرفتن مزیت های برجسته پارادایم مدل سازی عامل بنیان در درک و مدیریت سیستم ها و فرآیندهای پیچیده، مدل هماهنگی عامل بنیان بسط داده شده است. مدل پیشنهادی براساس یک مجموعه قواعد ساده "اگر-آنگاه" تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه شهری را قادر می سازد که چالش های هماهنگی در فرآیند توسعه شهری در یک بستر منطقی مدیریت نمایند.