
مقالات
حوزههای تخصصی:
محیط زیست در مناطق روستایی، به واسطه شرایط خاص این مناطق، متفاوت و دارای اهمیت ویژه ای است؛ به ویژه آن که با توجه به گسترش فناوری، به مرور با چالش های جدیدی روبه رو شده است. در این پژوهش، هدف، شناخت عوامل مؤثر بر تخریب و در مقابل، حفظ محیط زیست سکونتگاه های روستایی در دهستان چشمه لنگان شهرستان فریدونشهر است. در این مطالعه، روش تحقیق توصیفی و مبتنی بر داده های پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه را دو گروه مردم محلی (خانوارهای روستایی) و کارشناسان آشنا با منطقه تشکیل داده اند. حجم نمونه، شامل ۱۳۰ سرپرست خانوار روستایی و ۱۵ کارشناس بوده است. از تحلیل عاملی در ارزیابی نظرات روستاییان و از مدل SWOT برای تحلیل نظر کارشناسان استفاده شد.نتیجه تحلیل عامل ها از دیدگاه مردم روستایی نشان داد که مجموعه اظهار نظرهای مطرح شده در نظرات مردم، در ۸ عامل به ترتیب اهمیت، تحت عناوین زیر معرفی شده اند: محیط زیست، ابعاد اجتماعی، عوامل کالبدی، آموزش و رسانه، برداشت محصول، فشار بر منابع آب، پراکندگی روستاها و نابرابری در دسترسی به منابع. هرکدام از این عوامل، طبعاً شامل تعدادی متغیر مؤثر در حفاظت از محیط زیست مناطق روستایی است.از دیدگاه کارشناسان نیز، به ترتیب، تقویت آگاهی و بینش روستاییان از طریق رسانه های جمعی و نظارت بر طرح های مرتع داری منطقه، مهم ترین عواملِ قوت و فرصت برای حفظ محیط زیست و ناهماهنگی دستگاه های مرتبط و ورود گردشگران شهری، به ترتیب، مهم ترین نقاط ضعف و تهدید برای محیط زیست منطقه محسوب می شوند.
نقش بازارهای محلی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی در نواحی کوهستانی (مطالعه موردی: شهرستان سنندج)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه، یکی از اهداف اساسی بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. بر این اساس و با پذیرش دیدگاه استقرایی در توسعه، می توان اظهار کرد گسترش بازارهای محلی که در توسعه بازار کار مؤثر است، از مؤلفه های تأثیرگذار بر سطح توسعه نواحی روستایی به شمار می رود. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی اثرات بازار بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و در آن به صورت توأمان از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری ۱۹ روستای واقع در دهستان حومه است که جمعیت آن ها ۲۸۵۹۷ نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب اطمینان ۹۵ درصد برابر ۳۳۷ برآورد گردید. برای گردآوری داده ها و تدوین چارچوب نظری، از روش های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش کمی، نوع تحقیق پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. در روش کیفی از روش های مصاحبه و مشاهده برای گردآوری داده ها استفاده شده و ارزش گذاری داده ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است. در بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری (ذهنی)، نظر کارشناسان و مطابقت با مطالعات قبلی استفاده شده است. برای پایایی ابزار سنجش نیز از شیوه پیش آزمون و محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ترکیب روش های کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) و کیفی (تحلیل پرسشنامه) استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات اقتصادی در سکونتگاه های روستایی در قالب سه عامل خلاصه شده اند که در مجموع ۸۷/۹۷ درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. عامل های شناسایی شده و درصد تبیین هر یک از آن ها به ترتیب اهمیت عبارتند از: عامل بازاریابی و تولید (2/47 درصد)، عامل اشتغال (67/32 درصد) و عامل درآمد (۱۸ درصد).
ارزیابی زیستگاه گرگ خاکستری در قلمروهای کوهستانی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بیجار، استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مطلوبیت زیستگاه گونه های حیات وحش اطلاعات پایه ای مهم برای حفاظت و مدیریت آن ها فراهم می سازد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی زیستگاه گونه گرگ خاکستری و شناسایی متغیرهای مؤثر بر انتخاب زیستگاه توسط این گونه در منطقه حفاظت شده بیجار در استان کردستان طی سال های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ انجام شده است. اگرچه وضعیت جمعیتی گرگ خاکستری در ایران بحرانی نیست، اما تعارضات زیستگاهی ناشی از فعالیت های انسانی می تواند تهدیدی جدی برای پایداری جمعیت آن باشد. با توجه به اینکه گرگ خاکستری بزرگ ترین گونه گوشت خوار منطقه است و جمعیت قابل ملاحظه ای در این منطقه دارد، به عنوان گونه هدف مطالعه انتخاب شد. برای ارزیابی مطلوبیت زیستگاه این گونه، ۵۰ نقطه حضور از اداره محیط زیست و محیط بانی و ۹۸ نقطه از طریق پیمایش صحرایی با GPS ثبت گردید. در ادامه، ۳۰ متغیر محیطی شامل ۱۹ متغیر زیست اقلیمی، مدل رقومی ارتفاع، شیب، جهت شیب، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از طعمه ها، روستاها، چشمه ها، رودخانه ها، جاده و پاسگاه های محیط بانی به کار گرفته شد. پس از تحلیل هم بستگی، ۱۵ متغیر نهایی برای مدل انتخاب و از روش بی نظمی بیشینه با نرم افزار مکسنت برای مدل سازی استفاده شد. نتایج نشان داد که بخش مرکزی منطقه بیشترین تراکم حضور گونه را دارد و در بخش های شمالی، جنوبی و جنوب شرقی، تراکم کمتری مشاهده شد. همچنین، متغیرهای محیطی مانند توپوگرافی و دسترسی به طعمه بیشترین تأثیر را بر مطلوبیت زیستگاه داشتند. از مساحت ۳۱۷۶۹ هکتاری منطقه، ۱۱۹۵۵ هکتار (معادل ۳۷٫۶ درصد) به عنوان زیستگاه مطلوب برای گرگ خاکستری شناسایی شد. با توجه به نقش چتری گرگ، حفاظت از این زیستگاه ها می تواند به حفاظت سایر گوشت خواران هم زیست نیز کمک کند.
پهنه بندی مخاطرات محیطی در مقاصد گردشگری با تأکید بر سیلاب (مطالعه موردی: شهرستان سروآباد، استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات محیطی دارای خسارات چند بعدی و گسترده بر پیکره محیط طبیعی و جامعه بشری است. در میان مخاطرات محیطی، سیل از مهم ترین و پرتکراترین مخاطرات است که وقوع آن هر ساله، خسارات جانی، مالی و زیست محیطی متعدی را به همراه دارد. در میان مناطق مختلف، مقاصد گردشگری علاوه بر جامعه دائمی ساکن در آن ها، پذیرای تعداد قابل توجهی ازگردشگران هستند. این گردشگران در مقایسه با جامعه محلی آشنایی زیادی را محیط مقصد ندارد و ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار داشته باشند. از این رو شناسایی فضاهای مستعد وقوع سیل در مقاصد گردشگری، می تواند ابزار مهمی برای کاهش خسارات ناشی از آن باشد. شهرستان سروآباد با توجه به برخورداری جاذبه های طبیعی و فرهنگی، از مهم ترین مقاصد گردشگری استان کردستان است. از این رو پژوهش کمی و کاربری حاضر با هدف پهنه بندی خطر سیلاب در شهرستان سروآباد انجام گرفته است. در این مطالعه برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش، از 14 معیار موثر بر وقوع سیلاب استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد داده محور و ابزارهای نوین سنجش ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل MaxEnt استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه لحاظ خطر وقوع سیل، در کلاس های پر خطر قرار دارد. به این صورت که از کل مساحت مورد بررسی (1044 کیلومتر مربع)، 84/96 درصد در پهنه های خطر بسیار کم و کم، 2/1 درصد در پهنه خطر متوسط و 96/1 درصد در پهنه خطر زیاد و بسیار زیاد قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد اکثر پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد، به صورت نواری شکل در بخش های شمالی تا مرکزی شهرستان واقع شده اند. نتایج صحت سنجی مدل نهایی پژوهش با استفاده از نمودار Omission و Predicted Areaو منحنی ROC نشان داد مدل نهایی از دقت و عملکرد بالایی برخوردار بوده است و به خوبی توانسته است شهرستان سروآباد را به لحاظ وقوع سیلاب پهنه بندی نماید
بررسی تحولات زیست محیطی دریاچه ارومیه مبتنی بر تقویت ظرفیت نهادی در افق 1415
حوزههای تخصصی:
ظرفیت سازی نهادی یک نیاز ضروری برای رسیدگی به چالش های زیست محیطی و یک پیشران مهم برای کاهش اثرات مخرب تحولات اقلیمی و زیست محیطی است. تبیین این که چگونه توسعه ظرفیت نهادی می تواند به وسیله برنامه ریزی استراتژیکِ مبتنی بر تحولات محیط زیست، مدیریت پایدار دریاچه ارومیه را فعال کند، هدف اصلی پژوهش حاضر است. این پژوهش با ترکیب روش های کمی کیفی و نیز رویکرد آینده نگاری، به تدوین معیارهای جدید و مؤثر در برنامه ریزی و توسعه ظرفیت نهادی در محیط پیرامون دریاچه ارومیه پرداخته است. در ابتدا به منظور بررسی وضع موجود و تعیین عدم قطعیت ها و ارائه یک راهکار نوآورانه و هدفمند، عوامل مؤثر بر آینده استراتژیک دریاچه ارومیه در قالب مؤلفه های اثرگذار بر وضعیت آینده دریاچه ارومیه مشخص شد. تحلیل ورودی های نرم افزار حاکی از مطلوبیت سطح برازش و اعتبار متغیرها بود. پس از بررسی وضعیت سیستمی و مشاهده پایداری ظرفیت نهادی دریاچه، عوامل اثرگذار استخراج شدند و در میان سناریوهای مختلف، پنج سناریوی اصلی انتخاب شدند که در میان آن ها سناریوی چهارم (دریاچه ای ناپایدار) با میزان تحقق ۳۳/۶۶ درصد، بیشترین احتمال وقوع را به خود اختصاص داده است. در این سناریو دریاچه ارومیه دارای حیات فصلی در سال های کم آبی و حیات ضعیف در سال های با بارش متوسط است. همچنین دارای محیط زیستی نسبتاً ناسالم و ناپایدار، آشفتگی در نظام فرهنگی اجتماعی حوضه آبریز، مدیریت ضعیف نهادی، بازیگرانی نیمه فعال با تضاد منافع و قدرت رقابتی ضعیف و اکوتوریسم ناپایدار است. در نهایت با بهره مندی از نظر متخصصان و بر اساس سناریوهای محتمل، به تدوین نشانگرهای راهبردی پرداخته شده است.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری در قلمروهای کوهستانی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان پاوه)
حوزههای تخصصی:
گردشگری از رویکردهای مهم اقتصادی است که می تواند به توسعه قلمروهای کوهستانی منجر شود. روستاهای شهرستان پاوه در استان کرمانشاه، با وجود ظرفیت های متنوع در حوزه گردشگری، اما نتوانسته اند از لحاظ گردشگری شرایط مطلوبی داشته باشد. برای تغییر این وضعیت نیاز به شناخت و تحلیل عوامل مختلف در این زمینه است. هدف این پژوهش، شناخت و تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری در قلمروهای کوهستانی به صورت مطالعه موردی، روستاهای شهرستان پاوه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی از طریق پرسش نامه است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران تشکیل داده اند که آمار دقیقی از آنها در دسترس نبوده است. حجم نمونه 400 نفر تعیین و مدل تحلیل داده ها، سوات بوده است. نتیجه نشان داد که وجود منابع طبیعی متنوع و چشم اندازهای مناسب مانند رودخانه، چشمه، جنگل در روستا جهت توسعه بخش گردشگری با وزن 48/0 مهمترین قوت0؛ نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات بهداشتی، خدماتی، تسهیلات و تجهیزات اقامتی و رفاهی با وزن 36/0 مهمترین ضعف0؛ امکان ایجاد فرصت های شغلی برای روستاییان بویژه جوانان با وزن 44/0 مهمترین فرصت؛ افزایش توجه بخش خصوصی و دولتی جهت سرمایه گذاری بخش گردشگری در مناطق رقیب با امتیاز وزنی 52/0 مهمترین تهدید شناخته شده است. مهم ترین راهبرد برای توسعه گردشگری منطقه، راهبرد تدافعی شناخته شد که مبین این امر است که باید از پتانسیل های مختلف گردشگری به نحو احسن استفاده گردد و نقاط ضعف و تهدید را به حداقل کاهش داد.