فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
721 - 748
حوزههای تخصصی:
هدف: بازی های تبلیغاتی ویروسی، یک بازی تبلیغاتی به قصد جایزه را با یک بازی تبلیغاتی به قصد آگهی در یک کمپین بازاریابی ویروسی با هدف تشویق و ترغیب تبلیغ دهان به دهان مشتری ترکیب می کند تا مشتریان به مروجان مشتاق برند مرتبط تبدیل شوند. هنگام طراحی یک بازی تبلیغاتی ویروسی، بازاریابان روی طرح ها و جوایز بازی تمرکز می کنند تا انگیزه های درونی و بیرونی بازیکنان را تحریک کنند و واکنش های رفتاری خاصی مانند به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی را تحریک و برانگیزند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف چگونگی تأثیر بازیگوشی درونی و ارزش بیرونی جوایز، بر برانگیختگی واکنش های رفتاری افراد اجرا شده است.
روش: در این پژوهش داده ها با استفاده از یک روش پیش آزمون پس آزمون با یک کمپین بازاریابی ویروسی واقعی جمع آوری شد. این مطالعه میدانی عواملی را که به واکنش رفتاری در بازی های تبلیغاتی ویروسی منجر می شود، بررسی می کند. در این ارتباط برای بررسی میزان تأثیر بازیگوشی درک شده و ارزش درک شده جوایز بر متغیر ارسال بازی، از رگرسیون پواسون و برای بررسی میزان تأثیر بازیگوشی درک شده و ارزش درک شده جوایز بر متغیر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی، از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافته ها: بازیگوشی درک شده با رفتارهای ارسال بازی و به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی ارتباط مثبتی دارد؛ به طوری که اگر بازی ها، سطوح بالاتری از لذت و تمرکز را برانگیزانند، بازیکنان ممکن است تمایل بیشتری به به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی داشته باشند. ارزش درک شده جوایز بر ارسال بازی توسط بازیکنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما بر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی تأثیر معناداری نمی گذارد. از سوی دیگر، نگرش های قبلی به برند، تأثیر ارزش درک شده جوایز را بر رفتار ارسال بازی تعدیل می کند. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی، بیشتر تمایل دارند تا افراد بیشتری را به بازی دعوت کنند و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است؛ اما با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست؛ یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی دارند با افراد بیشتری در خصوص بازی ارتباط برقرار می کنند؛ اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی دارند، همچنان از بابت حریم خصوصی بسیار نگران هستند. در مقابل، بازیگوشی درک شده با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی ارتباط مثبتی دارد و نشان می دهد بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند که «خود را گم کنند» و نگرانی های آگاهانه تر خود را فراموش کنند (مطابق با تعاریف فرار). در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک بگذارند. نتیجه جالب دیگرعدم وجود رابطه متقابل بین انگیزه های درونی و بیرونی با توجه به هر دو رفتار است که دلیل آن می تواند پیچیدگی پاداش های بیرونی موجود در این مطالعه باشد.
نتیجه گیری: شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تمرکز کنند تا جوایز؛ زیرا به نظر نمی رسد ارزش درک شده جوایز تأثیر چشمگیری بر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی داشته باشد. بازی ها همچنین باید به گونه ای طراحی شوند که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد؛ یعنی عناصر طراحی بازی باید وضعیت اوج یا غرقگی را بهینه کنند. شرکت هایی که می خواهند بازیکنان را تشویق کنند تا بازی شان را ارسال کنند، باید هم روی طراحی بازی و هم بر جای گذاری جایزه تمرکز کنند. همچنین جوایز باید با سطوح ارزش متفاوت به منظور سوگیری ارزیابی بازیکنان از جوایز بیشتر، ارائه شوند.
ارائه سکوی شکل گیری نوآوری باز در کسب و کارهای خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
151 - 170
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای خانگی در کنار روند جهانی شدن، رشد سریع فناوری های نوین و نفوذ بالای پدیده های نوظهوری مانند شبکه ها و رسانه های اجتماعی، ناگزیر به استفاده از ابزارهایی مانند نوآوری باز برای حفظ بقای خود و کسب مزیت رقابتی هستند. لذا، هدف پژوهش ارائه سکوی شکل گیری نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نگاه ماهیت داده ها و روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان و خبرگان حوزه نوآوری باز و همچنین فعالان و صاحبان کسب وکارهای خانگی با حداقل سه سال سابقه کاری تشکیل می دهد. در این مطالعه با استفاده از روش گلوله برفی و مصاحبه با 14 نفر از مشارکت کنندگان اشباع نظری حاصل و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. پس از تحلیل مضمون و کدگذاری مصاحبه ها، عوامل اثرگذار بر به کارگیری، اجرا و پیاده سازی نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی در قالب 50 مضمون پایه، شش مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر «بازآفرینی فراگیر»، «ظرفیت سازی جریان دانشی» و «مزیت آفرینی فنی و دانشی» شناسایی و برچسب گذاری شد. مطابق یافته های این طرح در فرایند نوآوری باز مشارکت با بازیگران اصلی کسب وکارهای خانگی مانند کارآفرینان، مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان و دانشگاه ها در کنار حمایت از صاحبان ایده و حفظ مالکیت فکری و معنوی بسیار مؤثر است. همچنین تأکید بر کار گروهی در کنار تمرکز بر تجربه مشتری، توسعه فرهنگ کارآفرینی و نوآوری، اشتراک گذاری دانش و میزان تداوم استفاده از ظرفیت های فضای مجازی می تواند ابزار مناسبی برای اجرای موفق نوآوری باز در کسب وکارهای خانگی باشد.
گونه شناسی و مدل یابی شاخصه های مدیریت کلان در قرآن با رویکرد تربیت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
315 - 340
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: داشتن رویکرد تربیتی به مدیریت می تواند علاوه بر ثمرات تربیت مدیران در تراز کشوری، به عنوان شیوه ای انسان ساز در تعالی انسان مدنظر قرار گیرد. باید توجه داشت در سال های اخیر، نگاه به تربیت همه جانبه و تمام ساحتی در تمامی حیطه ها، از جمله تقویت الگوهای تربیت محور با ابعاد تربیتی مورد توجه قرار گرفته است (حسنی و صادق زاده، 1400: 45). نقطه ثقل این نگاه با من ظرگاه قرآن در داشتن رویکردی است که در آیات مربوط به شاخصه های مدیریت و مدیر به وضوح، دیده می شود. به عبارتی، در نگاه قرآنی ورود به ویژگی های مدیر، تنها برای بیان وظایف مدیریتی نبوده و فرارَوی تربیتی فرد و جامعه، هدف نهایی حرکت قرآنی می باشد. برای همین منظور لازم است ابتدا به این موضوع پرداخته شود که قرآن از گذرگاه کدام شاخصه های مدیریتی مسیر تربیت را اتخاذ نموده و در مرحله بعد از چه سبک و سیاقی برای این منظور استفاده نموده است. همین رویکرد در نگاهی جدید به گونه شناسی و مدل یابی شاخصه های مدیریت کلان در قرآن، در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر سعی دارد در نگاهی جامع به تمام آیات قرآن، گونه های مدیریت کلان در قرآن را شناسایی کرده و مدل توصیفی هرگونه را استخراج نموده و با استنباط دلالت های تربیتی، گامی در جهت غنابخشی و همه جانبه نگری در روندهای تربیتی فراهم نماید. روشتحقیق حاضر با توجه به چندوجهی بودن آن، ترکیبی از روش های کیفی جمع آوری، تحلیل و کدگذاری داده ها را به کار گرفته است. در بخش نخست از روش پدیدارشناسی توصیفی برای رجوع به آیات قرآن کریم استفاده شده است. پدیدارشناسی، یک رویکرد پژوهش کیفی است که در پی شناسایی معنای ذاتی و تغییرناپذیر مسئله ی تحت بررسی می باشد (چان، فانگ و چین: 2013 به نقل از لانگدریج: 2007). مراحل این روش عبارت اند از: 1. طرح سؤال پژوهشی بر اساس الگوی «وجود ذاتی پدیده چیست؟» 2. نمونه گیری هدفمند 3. جمع آوری داده ها 4. تحلیل داده ها (عابدی، 1389). البته این مراحل، سیر خطی ندارند و به صورت رفت و برگشتی مورد استفاده قرار می گیرند. بر اساس مراحل فوق، یعنی سؤال در مورد الگوی ذاتی پدیده تحقیق، ابتدا یک سؤال پژوهشی با این مضمون طرح شد که: 1. «شاخصه های مدیریت کلان که در قرآن معرفی شده اند چیست و توصیفات مربوط به هرکدام چه می باشد؟» 2. نمونه گیری هدفمند که تا اشباع نظری مقولات ادامه داشته و در طرح تحقیقی حاضر سبب خوانش کل آیات قرآن کریم گردید. 3. در مرحله ی سوم، جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و با مراجعه به متن قرآن انجام گرفت. 4. در مرحله ی چهارم، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار MAXQDAY نسخه3-12 PORO مورد تحلیل قرار گرفت و با مراجعه ی مجدد به متون مورد مطالعه و مقایسه ی توصیف فوق با این متون، نتایج اعتباریابی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، گونه های مدیریت کلان در قرآن به دست آمد. در مرحله آخر، مطالعه تطبیقی کدهای محوری و باز به استخراج تحلیل های دینی و فراتحلیل های تربیتی منجر شد. نتایجنتایج تحقیق در پاسخ به پرسش اول تحقیق یعنی گونه ها و دسته بندی های شاخصه های مدیریت کلان در آیات قرآن چیست؟ نشان دهنده آن است که 59 کد باز در رابطه با گونه های مدیریت کلان در قرآن وجود دارد که در قالب سه مقوله کد انتخابی درونداد (ملزومات مدیریت)، فرایند (صفات مدیریت) و برونداد (وظایف مدیریت) دسته بنده شده اند. دسته اول خود به ده کد محوری، دسته دوم به چهارده کد محوری و دسته سوم به شانزده کد محوری تقسیم بندی شده اند.نتایج تحقیق در پاسخ به پرسش دوم تحقیق یعنی آیا برای هرگونه، توصیف یا توصیفات خاصی وجود دارد و مدل نهایی در هر بخش به چه شکل است؟ نشان دهنده آن است که فراوانی داده بر اساس تعداد موارد، ابتدا در بخش وظایف مدیریتی، سپس در بخش توصیه به داشتن صفات مناسب و در مرحله بعد در بخش موارد ملزومات به تربیت بیشتر بوده است؛ اما بر اساس نمودار ستونی میزان توصیه به صفات مدیریتی دارای بیشتری فراوانی محتوایی است. در بخش ملزومات بیشترین فراوانی مربوط به لزوم اطاعت مردم و لزوم امکانات مالی، در بخش فرایند دو صفت اصلی علم و ایمان و در بخش وظایف مدیریت دو بخش مدیریت مالی و حل اختلافات جامعه مورد نظر می باشد.نتایج تحقیق در پاسخ به پرسش سوم تحقیق یعنی دلالت های تربیتی مستخرج از تبیین گونه ها و توصیف مدل های مربوط به شاخصه های مدیریت کلان در قرآن چیست؟ نشان دهنده هشت اصل تربیتی است که شامل موارد زیر می باشد: اصل تکیه بر تلاش، اصل حق و تکلیف تربیتی، اصل نگاه دوسویه به ابعاد مدیریت و تربیت، اصل جمع بین وظایف مختلف، اصل نگاه سازمانی، اصل مدیریت وحدت گرا، اصل اقتدار و صمیمیت، اصل تعهد و تخصص. نتیجه گیریبر اساس آنچه نتایج تحقیق حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد، همه پژوهش های مدیریتی بر لزوم اعمال مدیریت اسلامی در جامعه اسلامی تأکید دارند چراکه گزاره های درون دینی در بخش ارائه اصول، دارای مبانی و رویکردی متفاوت با رویکردهای سکولار و مادی گرا می باشند. در نظرگاه دوم گرچه اصول کلی مدیریتی استخراج شده در تحقیقات درون دینی دارای شاخصه های اصلی مشابه هستند اما باید توجه داشت مدل استخراجی از مدیریت اسلامی باید جنبه سیستماتیک و همه جانبه داشته و بتواند در کلیت خود، تمامی فرایندهای مدیریتی را پوشش دهد. رویکردی که پژوهش حاضر در سطح کلان آن را دنبال نموده است اما پژوهش های قبلی با توجه به رویکرد خُردنگر، نتوانسته اند به این سطح از داده های استخراجی و تحلیل آن ها دست یابند.در نهایت، پیشنهاد می شود با توجه به الگوی استخراجی سیستمی بر اساس مقاله حاضر، مؤلفه های مدیریت کلان اسلامی در سه بخش درونداد، فرایند و برونداد، در متون روایی و سیره اهل بیت(علیهم السلام) مورد واکاوی قرار گرفته و مدل کامل این الگو به عنوان منبع تربیت مدیران اسلامی مورد استناد و استفاده قرار گیرد.
رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های همتای فعال در یک منطقه جفرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت؛ نقش تعدیلی رقابت صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت با تقلب در گزارشگری مالی شرکت های همتای فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با لحاظ کردن اثر تعدیلگری رقابت در صنعت است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعه کاربردی و دارای رویکرد استقرایی و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی است. در این پژوهش از اطلاعات 11 شرکت بورسی پتروشیمی فعال در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در طی سال های 1390 تا 1401 به مدت 12 سال استفاده شده است. همچنین، برای تجزیه تحلیل بیشتر از اطلاعات 32 شرکت بورسی فعال در صنعت پتروشیمی در همین دوره زمانی نیز استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت رابطه مثبت و معنادار دارد. رقابت در صنعت بر شدت رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت تأثیر معناداری ندارد، اما رقابت در صنعت باعث افزایش اثر رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان بر تقلب در گزارشگری مالی شرکت می شود.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد رفتار نادرست اخلاقی و گزارشگری مالی متقلبانه در خلا رخ نمی دهد و شرکت های همسایه بر تمایل و انجام تخلفات و تقلب در گزارشگری مالی تاثیرگذار هستند.دانش افزایی: این مطالعه بینش های ارزشمندی را در مورد عوامل موثر بر تقلب در گزارشگری مالی، با تمرکز بر شرکت های همتا در ایران جهت ارائه به ذی نفعان ارائه می کند.
ارائه مدلی برای شبیه سازی عوامل مؤثر بر وفاداری برند در صنعت خرده فروشی آنلاین با رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
103 - 126
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش چشمگیر و روزافزون خرید آنلاین در صنعت خرده فروشی و تغییر رفتار مصرف کنندگان یکی از دغدغه های خرده فروشی های آنلاین در این صنعت ایجاد وفاداری و حس تعلق در مشتریان است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی پویا برای تدوین استراتژی وفاداری برند در صنعت خرده فروشی آنلاین است. بدین منظور با استفاده از روش پویایی سیستم عوامل اصلی مؤثر بر وفاداری به برند، شناسایی و روابط آنها به شکل نمودار علت و معلولی مشخص شد. درنهایت، نمودار جریان با استفاده از نمودار علت و معلولی و با استناد به نظر خبرگان و پیشینه پژوهش تهیه شد. شبیه سازی پویای پژوهش با استفاده از نرم افزار ونسیم نسخه 7.3.5 در افق زمانی 10 ساله از سال 1392 تا 1402 برای مصرف کنندگان خرده فروشی آنلاین صورت گرفته است. اعتبار مدل با اجرای آزمون های بازتولید رفتار و تحلیل حساسیت مدل تأیید و سپس سناریو رضایت مشتریان با افزایش 70 درصدی و دیگری با افزایش 30 درصدی و سناریو سیاست ها و استراتژی های بهبود با افزایش 50 درصدی بر اساس نظر های خبرگان پیشنهاد و نتیجه حاصل از اجرای این سناریوها شبیه سازی شد. یافته ها نشان داد که افزایش رضایت مشتریان و سیاست ها و استراتژی های بهبود موجب افزایش وفاداری به برند می شود که این خود نشان از رشد کسب وکار دارد. از میان این سه سناریو، افزایش 70 درصدی رضایت مشتریان تأثیر بیشتری بر وفاداری به برند داشت؛ بنابراین کسب وکارها با دو بازوی رضایت مشتریان و سیاست ها و استراتژی های بهبود می توانند وفاداری به برند را افزایش دهند و نیز کنترل کنند؛ زیرا این سناریو ها منجر به افزایش درآمد سالانه هر مشتری می شود.
Tools for Consumer Preference Analysis Based in Machine Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, users generate various data increasingly using the Internet when choosing a product or service. This leads to the generation of data about the purchases and services of various consumers. In addition, consumers often leave feedback about the purchase. At the same time, consumers discuss their attitudes about goods and services on social networks, messengers, thematic sites, etc. This leads to the emergence of large volumes of data that contain useful information about various manufacturers of goods and services. Such information can be useful to both ordinary users and large companies. However, it is practically impossible to use this information due to the fact that it is located in different places, that is, it has a raw, unstructured character. At the same time, depending on the target group of users, not the entire data set is needed, but a specific target sample. To solve this problem, it is necessary to have a tool for structuring information arrays and their further analysis depending on the set goal. This can be done with the help of various frameworks that use methods of machine learning and work with data. This work is devoted to elucidating the problem of creating means for evaluating consumer preferences based on the analysis of large volumes of data for its further use by the target audience. The goal of the development of big data analysis systems is obtaining new, previously unknown information. The methodology of application of algorithms of work with large data sets and methods of machine learning is used, namely the pandas library for operations on a data set and logistic regression for information classification As a result, a system was built that allows the analysis of lexical information, translate it into numerical format and create on this basis the necessary statistical samples. The originality of the work lies in the use of specialized libraries of data processing and machine learning to create data analysis systems. The practical value of the work lies in the possibility of creating data analysis systems built using specialized machine learning libraries.
تبیین نقش فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) در هدایت و رهبری دفاع همه جانبه از آسمان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
67 - 93
حوزههای تخصصی:
پس از پذیرش قطعنامه 598، امام خمینی (ره) در پیام سال 1367 ه.ش خطاب به فرماندهان نظامی کشور، ایده راهبرد دفاع همه جانبه را مطرح کردند و بر ضرورت تدوین آن در سال های آتی تأکید فرمودند. به تناسب نیاز روز و شرایط زمانی و در جهت مقابله با تهدیدهای نرم و نظامی دشمن، توجه به این راهبرد در سال های اخیر توسط فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) به وضوح مشخص است. ازآنجایی که اولویت اول بودن پدافند هوایی و توجه به دفاع همه جانبه از آسمان کشور از منظر معظم له بسیار ضروری است، تبیین نقش فرمانده معظم کل قوا در هدایت و رهبری دفاع همه جانبه از آسمان کشور یکی از نکات بسیار مهم محسوب شده و هدف این تحقیق است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر رویکرد کیفی و ازنظر نوع، توصیفی تبیینی با ابزار تحلیل داده بنیاد می باشد که در قالب مفهوم سازی، مقوله سازی و سپس مدل پردازی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بر طبق نتایج تحقیق، راهبردها و پیامدهای هدایت و رهبری فرماندهی معظم کل قوا در دفاع همه جانبه از آسمان کشور به شرح ذیل می باشد:الف) راهبردها:استقامت و آمادگی و بصیرت، حفظ و ارتقاء آمادگی و توان رزمی، پاسخ گویی جامع به تهدیدات با بهره گیری از ظرفیت های منسجم و یکپارچه فرماندهی و کنترل در دفاع همه جانبه، نمایش قدرت بازدارندگی و آمادگی همه جانبه با به کارگیری تجهیزات و تسلیحات بومی ب) پیامدهادفاع همه جانبه هوشمند، فناورانه، مهارت محور چندگانه، منعطف و پویا، ، دفاع هوایی پایدار، دائمی، مطمئن و پاسخگو و ایجاد بازدارندگی یکپارچه برای جمهوری اسلامی ایران
عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
159 - 183
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش موردی زمینه ای انجام شده است و هدف آن تعیین عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده می باشد و سؤال اصلی آن به چیستی عوامل مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی این یگان ها اشاره دارد؛ مقاله از نوع کاربردی و به روش تحلیل عامل (اکتشافی) انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات به روش ترکیبی) میدانی، کتابخانه ای (بوده؛ جامعه آماری آن 98 نفر است. به منظور کفایت حجم نمونه از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شده استدر ابتدا نتایج آزمون تحلیل عاملی تحقیق نشان می دهد؛ ابعاد سازمان به دو گروه ساختاری و محتوایی تقسیم می گردد و عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی در ابعاد ساختاری شامل؛ اجزاء اداری، استقلال، تمرکز، پیچیدگی، تفویض اختیار، تفکیک، رسمیت، حرفه گرایی، حیطه کنترل، تخصص گرایی، استاندارد کردن و حیطه عمودی می باشند و عوامل تعیین کننده ساختار سازمانی که در ابعاد محتوایی شامل؛ اهداف استراتژیک سازمان، اندازه و استعداد سازمان، محیط عمومی، فرهنگ سازمانی، فناوری، قدرت و کنترل، ارزیابی اثربخشی سازمان و استفاده از سازمان مجازی است؛ در مرحله بعد نتایج ترسیم جدول جمع آوری واریانس خروجی تحقیق؛ 8 عامل به ترتیب اهداف استراتژیک سازمان، اندازه و استعداد سازمان، فرهنگ سازمانی، استفاده از سازمان مجازی، حیطه عمودی، تفویض اختیار، حیطه کنترل و رسمیت را به عنوان عوامل راهبردی مؤثر بر چابک سازی ساختار سازمانی یگان های عمده رزم زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران متناسب با تهدیدات آینده تعیین می گردند
اثر رهبری کوانتومی بر کیفیت رابطه با ارباب رجوع با نقش میانجی نگرش شغلی پروتئین و رفتار شهروندی سازمانی (سندرم سرباز خوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف تعیین میزان اثرات رهبری کوانتومی بر کیفیت رابطه با ارباب رجوع با نقش میانجی نگرش شغلی پروتئین و رفتار شهروندی سازمانی (سندرم سرباز خوب) انجام شد. از نظر فلسفی، اثبات گرایانه با رویکرد قیاسی، دارای استراتژی توصیفی، از نوع کمّی در بازه زمانی مقطعی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان و مشتریان (مددجویان) کمیته امداد امام خمینی(ره) استان کردستان می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 217 نفر از کارکنان و 423 نفر از مددجویان براساس نظر خبرگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته با اقتباس از پرسشنامه های استاندارد، استفاده شد. پایایی مدل اندازه گیری از طریق بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ، همچنین روایی همگرا با معیار AVE و روایی واگرا توسط شاخص HTMT بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل داده ها با نرم افزار پی.ال.اس نشان داد که رهبری کوانتومی به صورت مستقیم به میزان 2/21 درصد و به صورت غیرمستقیم به میزان 9/40 و 5/10 درصد به ترتیب از طریق متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی و نگرش شغلی پروتئین بر کیفیت رابطه با مشتری اثرگذار است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با نرم افزار اس.پی.اس.اس نشان داد که بین میانگین نظرات از لحاظ متغیرهای جنسیت، تجربه و سن تفاوت معنی دار وجود دارد. درخصوص سایر متغیرها تفاوتی مشاهده نشد. جنبه نوآوری پژوهش این است که مطالعات پیشین متغیرهای مذکور را به طور جدگانه و در فرهنگ های غربی بررسی کرده اند. اما پژوهش حاضر متغیرها را به طور همزمان و در فرهنگ و بستر غیر غربی (ایران) بررسی کرد.
شناسایی و ارزیابی صلاحیت حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
39 - 66
حوزههای تخصصی:
موفقیت و لازمه آموزش و پرورش پویا و تعالی محور، مدیرانی پویا، شایسته، متخصص و علاقه مند به حرفه یاددهی-یادگیری اثربخش است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی صلاحیت حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران، معاونین و مشاوران مدارس و مدیران اداره آموزش و پرورش شهرستان کوثر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 102 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت حرفه ای مدیران استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 83/0 برآورده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از آن بود که سه بعد مهارت و توانمندی، نگرش و ارزشی و ویژگی های شخصیتی مولفه های تشکیل دهنده سازه صلاحیت های عمومی مدیران و 5 بعد شایستگی های دانشی، نظارت و کنترل، مدیریت ارتباطات، مدیریت منابع و مدیریت آموزشی مولفه های تشکیل دهنده سازه صلاحیت های تخصصی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که صلاحیت های عمومی و تخصصی احصاء شده برای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. بر این اساس، تدارک زمینه بهره گیری از ابعاد و مولفه های احصا شده برای انتخاب مدیران و توسعه صلاحیت آنها می تواند به تحقق کارا و اثربخش مأموریت های آموزشی و تربیتی مدارس منجر شود.
شناسایی پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها با بهره گیری از روش نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
55 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: جایگاه عقل در مدیریت و بررسی زمینه های بهره مندی از آن یکی از مسائلی است که امروزه به آن توجه بسیاری شده است. در این راستا، مدیریت حکمت رویکردی است که به بهره گیری از دانش، تجربیات و درک درست در فرآیند تصمیم گیری و مدیریت تأکید دارد. این مدل مدیریت با ارتقا فهم عمیق و اثربخشی در تصمیم گیری ها، به منظور دستیابی موفق به اهداف سازمانی موثر می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها انجام پذیرفت.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان متشکل از اساتید مدیریت دانشگاه های استان لرستان می باشند، که از میان آن ها 30 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و با بهره گیری از نرم افزار اتلس تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شده است. روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تایید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها، داشتن مهارت انسانی-ادراکی با شاخص مرکزی (45/26)، ارتقا براساس شایستگی با شاخص مرکزی (27/26)، توانایی حل مسئله (57/25)، دانش و تجربه ی مدیر (56/25)، توانش یادگیری قوی (44/25) و عدم وابستگی به منابع قدرت با شاخص مرکزی (09/25) می باشند.نتیجه گیری: پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها، عبارت اند از: توانش یادگیری قوی، ارتقا بر اساس شایستگی، سالم بودن، انتقادپذیر بودن، قضاوت نکردن بر اساس شنیده های دیگران، داشتن روحیه مشورت، داشتن مهارت انسانی - ادراکی، توانایی حل مسئله، توانایی تصمیم گیری منطقی بر اساس مستندات، عدم وابستگی به منابع قدرت، فرهنگ سازمانی، توانمندی در تجزیه وتحلیل وضعیت، دانش و تجربه مدیر، شرایط بازار، کارکرد هوشمندانه، توانایی تعامل اجتماعی، توانایی سازماندهی و مدیریت زمان، مدیریت استرس، داشتن هوش تصمیمی و مسئولیت پذیری. یافته های بخش کمی نیز بیانگر اولویت این پیشایندها است.اصالت/ارزش: سازمان ها می بایست در مراحل اولیه گزینش و استخدام، توجه خود را به توانایی ها و ویژگی های شخصیتی افراد معطوف نموده تا بتوانند زمینه پیاده سازی مدیریت حکمت را در سازمان ایجاد کنند و در مراحل بعد به تقویت این مهارت ها بپردازند.
طراحی الگوی شایستگی منابع انسانی در وزارت نیرو با رویکرد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
147 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی یکپارچه شایستگی منابع انسانی در وزارت نیرو، با بهره گیری از «رویکرد معماری» انجام شده است. در گام نخست و به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی یکپارچه شایستگی، از روش کیفی (راهبرد تحلیل مضمون) و در مرحله بعد، جهت حصول توافق نظر درخصوص یافته های بخش کیفی، از روش«دلفی فازی» و برای اولویت بندی ابعاد و مؤلفه ها، از تکنیک «سوارا فازی» استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دوازده نفر از صاحب نظران و خبرگان مدیریت در وزارت نیرو و شرکت های زیرمجموعه و اساتید دانشگاهی بودند که به روش هدفمند، انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد تشکیل دهنده الگوی یکپارچه شایستگی منابع انسانی وزارت نیرو، شامل چهار سازه و ده مؤلفه است. اولین سازه، با عنوان «مدیران منابع انسانی شایسته» شامل مؤلفه های «مهارت های ارتباطی، مهارت های توسعه فعالیت های تیمی و مهارت های رهبری»، دومین سازه، با عنوان «سیستم ها و فرایندهای شایسته» دربرگیرنده سه مؤلفه «فرایندهای توسعه آموزشی، فرایندهای اثربخش منابع انسانی و فرایندهای هماهنگی سازمانی»، سومین سازه، با عنوان «منابع انسانی شایسته» مشتمل بر دو مؤلفه «شایستگی های راهبردی، شایستگی های عملیاتی» و آخرین سازه، با عنوان «راهبرد های سازمان در حوزه منابع انسانی» دارای دو مؤلفه «راهبرد های پدرانه و متعهدانه» است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی در راستای استقرار الگوی طراحی شده در وزارت نیرو خاتمه می یابد.
بررسی و شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون( مطالعه موردی تعاونی های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
55 - 76
حوزههای تخصصی:
صادرات به عنوان نوعی استراتژی بین المللی سازی در بازارهای بین المللی اهمیت بسیاری یافته است و کمک به توسعه سهم تعاونی ها از صادرات غیرنفتی کشور از مهم ترین اقدامات و برنامه های بخش تعاون محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون است. پژوهش از نوع کیفی بوده و داده های موردنظر در سال 1402 از طریق مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران تعاونی های تولیدی فعال در امر صادرات استان خراسان جنوبی گردآوری و با روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شده است. مطابق با یافته های پژوهش بسترسازی مناسب با اقدامات و حمایت های حاکمیتی، ظرفیت سازی تعاونی ها، لجستیک و زنجیره تأمین (بازاریابی/توزیع/فروش /بسته بندی/تبلیغات)، بهبود جایگاه برند ملی، توانمندسازی تعاونی ها، شبکه سازی و تسهیل حکمرانی شبکه ای در بخش تعاون، افزایش نفوذ و ماندگاری در بازارهای صادراتی و دیجیتال مارکتینگ و حرکت به سمت تجارت الکترونیک به عنوان راه کارهای توسعه صادرات در بخش تعاون شناسایی شد.
ارائه و تبیین مدل برندسازی حسی جهت تغییررفتار مصرف کننده در بازارهای صنعتی مواد ضدعفونی کننده با استفاده از رویکرد کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ارائه و تبیین مدل برندسازی حسی در بازارهای صنعتی مواد ضدعفونی کننده با استفاده از رویکرد کیفی انجام شد. روش تحقیق از نوع کاربردی، با رویکرد اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 11 نفر از مدیران شرکت های فعال در صنعت ضدعفونی کننده و اساتید دانشگاه که به روش گلوله برفی هدفمند به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در این تحقیق برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد و نرم افزار MaxQDA 21 استفاده شد. نتایج نشان داد، شرایط علی ( بازاریابی عصب پایه و مدیریت رفتار مصرف کننده)، شرایط زمینه ای ( مدیریت تجربه مشتری)، پدیده محوری (برندسازی حسی جهت تغییر رفتار مصرف کننده )، راهبردها و اقدامات (مدیریت تبلیغات، استراتژی ها و عوامل مرتبط با هویت برند)، شرایط مداخله گر (کانال های ارتباط با مشتری و استفاده از حواس) و در نهایت پیامدها (وفاداری مشتری و برانگیختن مشتری) شناسایی شد.
کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
179 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان است. محقق با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی دست زده و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته است. از بین 268 مقاله، 32 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد و روایی تحلیل با مقدار ضریب هولستی، ضریب پی اسکات، شاخص کاپای کوهن و آلفای کرپیندروف تأیید گردید. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار MAXQDA منتج به شناسایی 75 کد اولیه در 12 مقوله مشخص شد. مقوله های شناسایی شده عبارتند از استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، همگرایی اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، هوشمندی تولید، طراحی، لجستیک دیجیتال تولید، مدیریت داده، فناوری تولید، مدیریت ارزش ذی نفعان و افراد، تلفیق بیگ دیتا و بحران ابزار هوشمند سازی و دیجیتال و مدیریت ارتباط با مشتری هوشمند. در نتیجه، سیستم های مدیریت هوشمند با تمرکز بر استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، و همگرایی فناوری های مدرن می توانند به طور قابل توجهی به افزایش تولید پایدار و تاب آوری در صنعت سیمان کمک کنند. این سیستم ها با ادغام فناوری های اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، مانیتورینگ و بهینه سازی فرآیندها، کاهش هدررفت منابع و افزایش بهره وری را ممکن می سازند.
کنش حسابرسان مستقل در مواجهه با تضادهای نمایندگی شرکت های برخوردار از روابط سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وجود تضاد منافع بین مدیران با مالکان و امکان وقوع مشکلات نمایندگی سبب شده است شناسایی عوامل بالقوه محرک هزینه های نمایندگی و ارزیابی نقش مکانیزم های نظارتی جهت کاهش شدت هزینه های نمایندگی تحمیل شده بر شرکت ها از اهمیت برخوردار شود. در مقاله حاضر نقش حسابرسان مستقل از بعد معیارهای ورودی ساختار کیفی در مواجهه با تضادهای نمایندگی شرکت های برخوردار از روابط سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نسبت هزینه های عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش به عنوان معیار هزینه های نمایندگی مطرح شده است. وجود ارتباطات دولتی سیاسی در ساختار هیأت مدیره یا مالکیت سهام شرکت ها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. به علاوه، نقش حسابرسان مستقل از منظر امتیاز کنترل کیفی، چرخش و تخصص در صنعت به عنوان معیارهای ورودی ساختار کیفی حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش شامل 1632 مشاهده شرکت-سال است که مشتمل بر 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از مدل های رگرسیون چندمتغیره جهت تحلیل فرضیه های پژوهش استفاده شده است و ماهیت داده ها از نوع ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته است. شواهد نشان دادند شرکت های دارای روابط سیاسی از هزینه های نمایندگی بالاتری برخوردار هستند. از طرفی، ویژگی های اعتبار کیفی، چرخش و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب کاهش معنی دار سطح هزینه های نمایندگی شده اند. به علاوه، شواهد حاکی از آن است که اعتبار کیفی حسابرسان، چرخش حسابرسان و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب تضعیف ارتباط مثبت روابط سیاسی و هزینه های نمایندگی شده اند و از آثار مخرب تضاد منافع کاسته اند. در واقع، حسابرسان معتبر جهت حفظ شهرت حرفه ای، حسابرسان جدید جهت حفظ استقلال حسابرسی و حسابرسان متخصص صنعت جهت حفظ کارایی و اثربخشی حسابرسی از عناصر کاهنده تضادهای نمایندگی به ویژه در شرکت های برخوردار از روابط سیاسی هستند. بر این اساس، درک این موضوع از جنبه مخارج ایجاد روابط سیاسی و نقش آن در تشدید هزینه های نمایندگی، همچنین از جنبه بهبود فرآیند حسابرسی و نقش آن در تضعیف هزینه های نمایندگی به ویژه در شرکت های برخوردار از روابط سیاسی قابل ملاحظه است.
مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با رویکرد تابع کاپولا -گارچ شرطی و ارتباط آن با ساختار قیمت گذاری منطقی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با تاکید بر تابع کاپولا-گارچ شرطی و ارتباط آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران انجام شده است. به منظور بررسی و تحلیل سؤالات پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401 استخراج و برای آزمون سؤالات پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا متغیر حباب های قیمتی از طریق برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برآورد و استخراج گردیده و سپس به منظور مدل سازی ساختار همبستگی و نوسانات بازده سهام شرکت های نمونه از مدل گارچ چندمتغیره رهیافت همبستگی شرطی پویا با توزیع کاپولا استفاده گردیده است. در ادامه با استفاده از خروجی مدل سازی صورت گرفته، به محاسبه ارزش در معرض خطر به عنوان معیار ارزیابی سقوط قیمت سهام پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سقوط قیمت سهام و حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام رابطه معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر در شرایط محیطی کشور ما، شرایط سقوط قیمت سهام هم راستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نمی باشد.
Supply Chain Risk Management Analysis based on Resilience Capabilities (Comprehensive Structural Interpretive Modeling Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since organizations work in complex and uncertain settings, their supply chains should be managed. The first step of supply chain management is to identify factors such as risks that disrupt this process. Risk and disruption can lead to failure of the supply chain of companies. Therefore, to reduce the effect of such disruption, the supply chain should be designed in such a way that they can recover to their initial state or even create better conditions by providing an efficient and effective response in the face of events. i.e., resilience in the structure of the supply network. Given the importance of risk management and resilience in the supply chain on the one hand, and few qualitative studies conducted in this field on the other hand, this study was conducted to propose a paradigmatic model of risk management based on resilience in the National Iranian Oil Products Distributing Company (NIOPDC) and the gasoline supply chain. This study has been conducted using a qualitative approach and multi-grounded theory (MGT) in such a way that with a deep review of the relevant literature and the use of 64 articles and 17 semi-structured interviews, data were collected and analyzed and a Conceptual Model of supply chain risk management (SCRM) was proposed by the resilience approach for gasoline products in the NIOPDC.Based on research findings, A total of 58 concepts and 14 dimensions were extracted under 5 categories of SCRM, a Conceptual Model was proposed, and accordingly two hypotheses were presented. Given the proposed paradigm model, risks cause disruption in the supply chain. If there is a governing platform for active supply risk management, by identifying risks and applying resilience capabilities to face the risks appropriately leads to management risks and achievement of the goal of "guaranteeing smooth and uninterrupted flow of fuel supply".
الگوی اشتغال پل کارکنان خبره در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 32
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های عصر حاضر افزایش سن کارکنان متخصص و در نتیجه کم شدن تعداد این نیروهاست از این رو، پیر شدن نیروی کار یک چالش بزرگ برای سازمان ها و دولت ه است. از طرف دیگر افزایش سن و روند سالخوردگی جمعیت، بهبود امید به زندگی، کاهش زاد و ولدها و وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه، به تمایل کارکنان بازنشسته به برگشتن به بازار کار می افزاید و لذا ضرورت دارد تا به شرایط و توقعات این گروه کاری اهمیت داده شود. اشتغال پل به اشتغال مجدد بعد از بازنشسته شدن از مشاغل عادی تمام وقت و قبل از خارج شدن کامل از فعالیت های درآمدزا، گویند. این پژوهش با رویکرد داده بنیاد و با هدف بررسی الگوی اشتغال پل خبرگان در ایران اجرا شده است. این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل ده خبره دانشگاهی – اجرایی می باشد که مشغول به اشتغال پل هستند و با روش قضاوتی انتخاب شده اند. در این پژوهش بعد از مرحله انتخاب جامعه، پاسخ سوالات پژوهش با مصاحبه های نیمه ساختار یافته داده شد. بعد از مرحله بررسی و تحلیل مصاحبه ها، 186 کد اولیه یافت شد که از میان آنها نیز 76 مفهوم، 22 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی استخراج شد. بدین ترتیب عوامل؛ محیطی، اجتماعی، فردی، روانشناختی و دولتی به عنوان شرایط علی؛ الزامات قانونی نظام ارزشی حاکم بر اشتغال پل به عنوان عوامل زمینه ای؛ عوامل سازمانی و موقعیتی به عنوان عوامل مداخله گر، کنش دولت، کنش سازمان و کنش بخش مدیریت منابع انسانی به عنوان راهبرد، عوامل سازمانی – دانشی، زیرساختی – هزینه ای، فردی – انگیزشی به عنوان پیامد اشتغال پل شناسایی شدند. الگوی ارائه شده می تواند برای برنامه ریزی در سازمان ها مبنایی فراهم کند تا مجددا از تجارب، تخصص و مهارت های بازنشسته ها در مشاغل حرفه ای و غیرحرفه ای استفاده شود. لازم به ذکر است که پیش نیاز پیاده سازی درست اشتغال پل در سازمان ها، تدوین و اجرای سیاست ها و استراتژی منابع انسانی متناسب با آن می باشد.
واکاوی چالش های تحول دیجیتال در بخش عمومی ایران: رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تحول دیجیتال در بخش دولتی به ضرورتی اساسی و استراتژیک برای دولت های سراسر جهان مبدل شده است؛ چراکه در عصر دیجیتال، نیازها و انتظارات شهروندان تغییر یافته و سازمان های دولتی باید در راستای نیاز شهروندان به سمت تحول دیجیتال حرکت کنند. بااین حال، گاه بخش دولتی مطابق با تصویر ناکارآمدی که در نزد جامعه دارد ممکن است نتواند چنین نقشی را به خوبی ایفا کند و در این مسیر با چالش هایی روبرو باشد. بنابراین، به سبب کمبود مطالعات در خصوص چالش های تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چالش های تحول دیجیتال در بخش دولتی ایران انجام شده است. برای تحقق این هدف، از یک فرایندی دو مرحله ای در بخش روش استفاده شده است. در مرحله اول، ابتدا چالش های تحول دیجیتال از ادبیات موضوع و تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه با خبرگان استخراج و در مرحله دوم، به منظور تقدم و تأخر چالش ها از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. درنهایت، 12 چالش به عنوان مهم ترین چالش های تحول دیجیتال در سازمان های دولتی انتخاب شد. طبق یافته ها، چالش ها در 5 سطح قرار گرفتند که «محدودیت های قانونی»، «وجود نسل های قدیمی در جایگاه مدیریتی» و «تغییرات مدیریتی پی درپی» به عنوان چالش های اساسی مطرح شدند و مدیران به منظور پیاده سازی تحول دیجیتال در وهله اول باید آن ها را مدنظر قرار دهند. یافته های پژوهش می تواند راهگشای برنامه ها و سندهای آتی تحول دیجیتال باشد و بینش لازم برای سیاست گذاران و مدیران دولتی به منظور تعیین اولویت ها و غلبه بر چالش های تحول دیجیتال ارائه دهد.