نقش کوچینگ در ارتقا مهارت های تصمیم گیری و کنترل هیجان معامله گران بازارهای مالی
حوزههای تخصصی:
معامله گری در بازارهای مالی پرنوسان با نرخ شکست بالایی همراه است که تحقیقات، ریشه های آن را بیش از دانش فنی، در عوامل روانشناختی جستجو می کنند. این مقاله مروری با تحلیل نظام مند ادبیات حوزه های مالی رفتاری و مالی-عصبی، نشان می دهد که فشار روانی ناشی از نوسانات بازار، با فعال سازی واکنش های فیزیولوژیک استرس، منجر به اختلال در فرآیندهای شناختی و بروز سوگیری های سیستماتیک می شود. این پدیده، شکافی موسوم به «شکاف دانش-عمل» ایجاد می کند که در آن، معامله گران علی رغم تسلط بر استراتژی ها در اجرای آن ها به دلیل اینکه تحت فشار هیجانی قراردارند، ناتوان هستند. در این راستا، کوچینگ به عنوان یک فرآیند ساختاریافته و مشارکتی، به عنوان یک راهکار بالقوه برای پر کردن این شکاف مطرح می شود. کوچینگ از طریق مکانیسم هایی چون افزایش خودآگاهی هیجانی، توسعه مهارت های عملی خودتنظیمی، و ایجاد پاسخگویی، به معامله گران کمک می کند تا واکنش های خود را مدیریت کرده و به اصول تحلیلی خود پایبند بمانند. این پژوهش بیان می کند که کوچینگ می تواند ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری عملکرد معامله گران باشد، هرچند ارزیابی تجربی اثربخشی آن نیازمند تحقیقات میدانی بیشتری است.