مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
سیاست گذاری سلامت
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۱
215 - 248
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تاثیر متغیرهای فقر، نابرابری و آلودگی محیطی (آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب سالم) را به عنوان متغیرهای اصلی بر شاخص سلامت در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه ارائه می دهد. برای این منظور از داده های مربوط به 23 کشور توسعه یافته و 94 کشور درحال توسعه استفاده شده است. حداکثر بازه زمانی مورد پوشش در این مطالعه بازه زمانی 1990 تا 2015 بوده و داده ها از نوع داده های پنل نامتوازن هستند. مبنای انتخاب نهایی براساس آزمون های مانایی پنلی و هاسمن بوده که منطبق با نتایج این آزمون ها روش اثرات ثابت برای برآورد رگرسیون سلامت در هر دو گروه ازکشورها انتخاب شده است. برآورد رگرسیون سلامت برای هر دو گروه، تاثیر منفی نابرابری و آلودگی هوا را بر شاخص سلامت تایید می کند. علاوه بر آن، یافته دیگر پژوهش به اثر منفی فقر بر سلامت در کشورهای درحال توسعه و بی اثر بودن آن در کشورهای در توسعه یافته اشاره دارد. این موضوع نشان می دهد که در قرن 21 کماکان موضوع نابرابری، فقر و آلودگی محیطی حداقل بخشی از عناصر اصلی سیاست گذاری سلامت را در جهان درحال توسعه و توسعه یافته تشکیل می دهد.
اصول راهبردی سیاست گذاری مواجهه با کرونا به مثابه مسأله بدخیم سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
267 - 303
حوزههای تخصصی:
فهم سلامت یک مسأله زیستی، روانی - اجتماعی است و به اقدامات پیچیده سیاستی و حضور ذی نفعان متنوع آن در فرآیند سیاست گذاری سلامت نیاز دارد. برخلاف رویکرد سنتی فهم سلامت که تقلیل گرا و پزشکی بود؛ رویکرد جدید، چندبعدی و چندسطحی است و به عبارتی نگرش به سلامت را پدیده ای می بیند که وابسته به متغیرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فردی و زیستی است. بیماری های جدید همه گیر از جمله کووید 19 (کرونا) نیز به حوزه پزشکی منحصر نمی شوند و بایستی به عنوان موضوعی چندسطحی؛ در قالب اقدامات پیچیده سیاستی و متغیرهای اشاره شده نگریسته شوند. پرسش اصلی تحقیق این است که اصول راهبردی سیاست گذاری مقابله با کرونا چیست؟ بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای چارچوب نظری مسائل بدخیم، یافته های تحقیق نشان می دهد طراحی سیاست مقابله با کرونا را بایستی در چارچوب رویکرد همکاری جویانه در قالب حکمرانی سلامت اعمال کرد. دولت ها باید نوع نگاه خود را نسبت به مسائل پیچیده و بدخیم تغییر بدهند. یعنی باید از فرماندهی و مدیری به رویکرد رهبری و هدایت گر تغییر کند. دلالت های راهبردی سیاست گذاری کرونا مبتنی بر رویکرد همکاری جویانه، توجه به بستر تاریخی- اجتماعی، تغییر رفتار ذی نفعان و بازیگران، تعیین مرجعیت بخش، استفاده از دیپلماسی سلامت، نظام حمایتی فراگیر، افزایش سرمایه سیاسی- اجتماعی و استفاده از فناوری می باشد.
انسان زدایی در مناسبات پزشک و بیمار: بررسی تجربی و انطباق نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش علل ساختاری برخی عادت های پزشکان همچون نگاه نکردن و کالایی دیدن بیمار را با استفاده از نظریه زمینه ای چندگانه دنبال کردیم. داده های پایه پژوهش از مصاحبه با پزشکان، بیماران، دانشجویان پزشکی و متخصصان حوزه سلامت، برای رسیدن به دیدگاه های همه جانبه بدست آمده است. یافته های ما سه عامل اصلی را نشان می دهند: نخست اینکه ساختار قدرت در نظام درمان از طریق دو سازوکار ارتباطی-زبانی، یعنی سکوت ممتد و سخن گفتنِ مقطعی با زبان تخصصی، در رابطه پزشک با بیمار بروز یافته و به رسوبات فرهنگی و عادت واره پزشکی بدل شده است. دومین عامل به سیاست گذاری های عرصه سلامت برمی گردد که در آن بارِ کاری پزشکان، در عمل کمترین زمان و انرژی ممکن برای تعامل را باقی می گذارد. در نهایت انکشاف منطق سرمایه در این حوزه، به عنوان عاملی شناخته شد که امکانات، تجهیزات و دانشِ درمانی را به نیرویی قدرتمند و مستقل در مقابل بیماران و نیروهای درمان بدل کرده است.
نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و سیاست گذاری در حوزه سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۷
۱۱۲-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه نشان دادن چالش ها و فرصت های برجسته واصلی مربوط به ارزیابی فناوری سلامت هست که اکثر کشورها در طول راه اندازی و توسعه نظام های ارزیابی فناوری سلامت اتخاذ تصمیمات مناسب برای سیاست گذاری، با آن روبرو شده اند. در مطالعه حاضر، به بررسی متون در حوزه ارزیابی فناوری سلامت و سیاست گذاری سلامت پرداخته شده است. مروری بر مطالعات: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و در قالب یک مطالعه مروری است. داده ها به صورت کتابخانه ای و از طریق جستجو در سراچه ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با ارزیابی فناوری سلامت جمع آوری شده است. جستجو در بین مقالات انگلیسی زبان انجام شده است و مطالعات از سال 1980 تا 2014 جستجو شده اند.تأثیر ارزیابی فناوری سلامت در سطوح بالا به کیفیت و شفافیت ارزیابی و فرآیند تصمیم گیری و همچنین به پویایی سازمانی، فرهنگی و سیاسی در سطح گسترده تری از دستگاه های مراقبت سلامت در سطوح ملی بستگی دارد. همان طور که دستگاه های سلامت بسیاری از کشورها به طور فزاینده ای به سمت سیاست های پاسخگو، قابل اندازه گیری، شفاف و مبتنی بر شواهد پیش می روند، چالش های ارزیابی فناوری سلامت باید هم زمان در جهت دستیابی به اهداف نظام سلامت و حمایت از این خدمات که بیشترین ارزش پولی و تأثیر بر پیامدهای سلامت رادارند، موردتوجه قرار گیرند. نتیجه گیری: ارزیابی فناوری سلامت فرصت های زیادی در جهت حمایت از دولت و سایر ذی نفعان ارائه می دهد. نقش ارزیابی فناوری سلامت در تصمیم گیری به طور قابل توجهی رشد یافته است. بنابراین کشورها باید درصدد برجسته کردن نقاط قوت دستگاه های ارزیابی فناوری سلامت باشند، تا راه حل های پیشرو برای رسیدگی به چالش های برجسته نمایند و سرمایه گذاری درزمینهٔ ارزیابی فناوری سلامت را تقویت کنند
عوامل مؤثر بر تولید اسناد سیاستی مبتنی بر شواهد در ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۱۱۷-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش موفقیت آمیز شکاف دانش تا عمل، به شناسایی عوامل مؤثر بر آن بستگی دارد. مطالعه حاضر موانع و تسهیل کننده های تولید اسناد سیاستی سلامت مبتنی بر شواهد را از دیدگاه تولیدکنندگان آن ها در ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مورد مطالعه قرار داده است. روش کار: مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل چارچوب مورد استفاده قرار گرفت. گردآوری داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته و استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انجام شد. برای تحلیل داده ها، از نرم افزار MAXQDA10 استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر با مطالعات اکتشافی درباره عوامل مؤثر بر سیاست گذاری مبتنی بر شواهد مقایسه شد. یافته ها: سه مضمون باورهای رفتاری، باورهای هنجاری و باورهای کنترلی و 18 زیرمضمون زیر شناسایی شدند. باورهای رفتاری: کیفیت سیاست، مصرف منابع، دانش و خلاقیت، زمان بری و بومی سازی؛ باورهای هنجاری: مراجع سیاست گذاری، سیاست گذاران، مجریان سیاست ها و همکاران؛ باورهای کنترلی: سیاست استخدامی، مدیریت عملکرد، توانمندسازی، ثبات مدیریت و سیاست گذاری، محیط فیزیکی، دسترسی به شواهد، فرایند سیاست گذاری و اثر عوامل رقیب. نتیجه گیری: اکثر موانع ذکرشده به باورهای کنترلی مربوط بودند. این یافته یادآور قانون 85/15 رویکرد مدیریت کیفیت فراگیر است. مطالعه حاضر، عوامل مؤثر بر تولید اسناد سیاستی مبتنی بر شواهد را در همه سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده شناسایی کرد؛ اما عوامل شناسایی شده در مطالعات اکتشافی درباره استفاده سیاست گذاران سلامت از شواهد، به یکی از سازه های تئوری مربوط هستند. یافته فوق می تواند نشان دهنده ترجیح رویکرد تئوریک بر رویکرد اکتشافی برای شناسایی عوامل مؤثر بر یک رفتار باشد.
تحلیل وضعیت سرانه پزشک عمومی در کشور بر اساس سناریوهای محتمل در افق 1450(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رشد جمعیت میانسال، مهاجرت نیروی درمان و افزایش سن پزشکان سبب بروز نگرانی در زمینه کمبود نیروی انسانی در حوزه سلامت و به خصوص سرانه پزشکان در جهان و ایران شده است. با این حال به فرض قبول آمار رسمی، سرانه پزشک در ایران (11 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر) با سرانه دنیا (30 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر) فاصله زیادی دارد. در راستای متعادل سازی سرانه پزشک عمومی همگام با رشد جمعیت، اولین قدم افزایش ظرفیت پذیرش رشته های پزشکی در کنکور است. پژوهش حاضر از نوع کمّی (آماری توصیفی) و از لحاظ روش، سناریونگاری است. روش گردآوری داده، مطالعات کتابخانه ای است. با در نظر گرفتن سناریوی رشد جمعیت متوسط (1.9%) و تعریف دو سناریوی ثابت ماندن و همچنین افزایش ظرفیت پذیرش کنکور پزشکی (سالانه 5 درصد)، این نتیجه حاصل شد که با افزایش سالانه 5 درصدی در پذیرش کنکور، سرانه پزشکان عمومی در سال 1413 به سرانه مطلوب وزارت بهداشت، در سال 1418 به سرانه کشورهای منطقه و در سال 1424 به سرانه کشورهای توسعه یافته خواهد رسید. البته تحقق سرانه فوق به تنهایی سه مسئله مهم تر 1) توزیع جغرافیایی ناعادلانه پزشکان عمومی و متخصص، 2) تعداد ناکافی پزشکان متخصص، و 3) توزیع نامناسب تخصص های پزشکی در مقایسه با نیازهای جامعه را رفع نخواهد کرد.
واکاوی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران: پژوهشی به روش ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت روان جامعه یکی از زمینه هایی است که می تواند تحت تاثیر انتشار محتوای رسانه ای قرار گیرد . پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با روش ترکیبی در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید ارتباطات متخصص در زمینه سواد رسانه ای و روانشناسان، و در بخش کمی کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن تهران بود. در بخش کیفی، از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نیز باروش تحلیل موضوعی انجام شد. در بخش کمی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده و چند مرحله ای، 384 پرسشنامه گردآوری شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش نشان داد که موضوعاتی مانند آموزش روش های تشخیص اخبار واقعی از جعلی، شکل گیری آسیب ها در صورت انتشار اخبار منفی، آموزش نحوه مواجهه با اخبار منفی، آموزش سواد رسانه ای از پیش دبستانی تا دبیرستان و توسعه مهارت چندرسانه ای بیشترین فراوانی را در بین نظرات کارشناسان دارد. با توجه به نتایج کمی، ارزش آمار پیرسون برای «درک محتوای پیام های رسانه ای»، «اهداف پنهان پیام های رسانه ای»، «انتخاب آگاهانه پیام های رسانه ای»، «نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای» و «تحلیل پیام های رسانه ای» به ترتیب برابر با 0/541، 0/577، 0/311، 0/533 و 0/420 بود (0/0001>P)، که نشان دهنده برقرار بودن رابطه معنادار آماری بین این پنج محور پیام های رسانه ای و ارتقاء سلامت روان جامعه ایران است. نتیجه گیری: افزایش سواد رسانه ای و سلامت روانی جامعه همبستگی مثبت دارند. بنابراین، آموزش سواد رسانه ای باید به یک اولویت جدی حوزه سلامت روان برای جامعه تبدیل شود. توجه به این آموزش به افزایش توانایی افراد در تشخیص اخبار جعلی و محتوای نادرست کمک می کند و همچنین، می تواند منجر به بهبود سلامت روان
تبیین کیفی عوامل مؤثر بر توسعه پوشش بیمه ای با رویکردی درمان محور در سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
330 - 370
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش های موجود در حوزه پوشش بیمه ای و کیفیت خدمات درمانی سازمان تأمین اجتماعی، به ویژه در استان مازندران، این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی بهینه برای توسعه پوشش بیمه ای و ارتقاء خدمات درمانی انجام شد. کمبود دسترسی عادلانه به خدمات درمانی، ناکارآمدی در پوشش گروه های آسیب پذیر، و تمرکز ناکافی بر نیازهای مناطق محروم از جمله مسائلی هستند که ضرورت انجام این مطالعه را آشکار ساختند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفته و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان حوزه بیمه، سلامت و سیاست گذاری سلامت گردآوری شد. تحلیل داده ها منجر به استخراج مفاهیم کلیدی و مقوله های اصلی شد که بر اساس آن، چهار محور اساسی برای بهبود وضعیت فعلی شناسایی گردید: توسعه زیرساخت های درمانی، تدوین سیاست های هدفمند و کارآمد، استقرار سامانه های نظارت و ارزیابی دیجیتال، و طراحی راهکارهای نوآورانه برای تأمین مالی پایدار. همچنین، پیشنهاداتی نظیر به کارگیری فناوری های نوین، تقویت خدمات درمانی سیار و افزایش مشارکت بخش خصوصی به عنوان بخشی از راهبردهای اجرایی مطرح شدند. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی علمی برای تصمیم گیری سیاست گذاران و مدیران سازمان تأمین اجتماعی جهت بهبود عدالت در دسترسی، کیفیت خدمات و کارایی سیستم بیمه درمانی در سطح استانی و ملی فراهم آورد.
تبیین سناریوهای سلامت جامعه با تأکید بر ورزش ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
271 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف: تمامی کشورها سلامت مطلوب را به عنوان ارزشمندترین دارایی از اساسی ترین حق مردم کشور خود می دانند و یکی از مواردی که به دنبال کسب پیشرفت در آن به منظور رسیدن به این هدف می باشند، ورزش است. ورزش، به عنوان عامل مهم ارتقای سلامت و مکانیسیم پیشگیری، مورد توجه سیاست گذاران سلامت قرار گرفته است. در همین چارچوب، توجه اصولی به ورزش ملی از ضرورت های بسیار مهم است و مستلزم شناسایی پیشران ها و سناریوهای مربوطه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین سناریوهای سلامت جامعه با تأکید بر ورزش ملی است.روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری و تحلیل داده ها، تحلیلی و اکتشافی محسوب می شود.یافته ها: مطابق یافته های این پژوهش، 30 عامل کلیدی و در شش دسته کلی اجتماعی، فناورانه، زیستمحیطی، اقتصادی، سیاسی و ارزشی شناسایی شدند و در ادامه، با توجه به سه عدم قطعیت نهضت بهزیستی، مهارت های مدیریتی و بودجه کافی؛ چهار سناریوی بدیل آینده با عناوین سرزمین سبز، سرزمین جستجوگران سلامت، سرزمین ایستا و سرزمین بیابانی خلق گردید که سناریوی سرزمین سبز، سناریوی مطلوب جامعه ایران در حوزه سلامت می باشد.نتیجه گیری: طبق نتایج تحقیق در سیاست گذاری سلامت کشور مبتنی بر ورزش ملی، بایستی تمام عوامل کلیدی بخصوص پیشران های کلیدی نهضت بهزیستی، مهارت های مدیریتی، بودجه کافی و سناریوهای پیشرو به منظور موفقیت هرچه بیشتر در این زمینه مورد توجه قرار گیرند.