فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندسازی بیمارستان در عصر دیجیتال موجب تقویت اعتماد، وفاداری و افزایش ارزش خدمات بیمارستانی می گردد. برندسازی دیجیتال از طریق پلتفورم های دیجیتال موجب افزایش تعامل با بیماران، ارتقای عملکرد مالی و تجاری و پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه می گردد. با توجه به عدم وجود الگوی برندسازی بیمارستان ها در عصر دیجیتال، این مطالعه باهدف طراحی الگوی برندینگ بیمارستان ها در عصر دیجیتال در ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی با روش داده بنیاد در سال 1402 انجام شد. در انتخاب شرکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. حد اشباع در این مطالعه 15 نفر تعیین شد. گردآوری داده با استفاده از مصاحبه های کیفی عمیق انجام شد. بر اساس روش شناسی گراندد تئوری و بر روش اشتراووس و کوربین، تمامی مصاحبه های کیفی، پیاده سازی و مفهوم سازی شد، سپس با استفاده از تحلیل مقایسه ای ثابت در سه مرحله از فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. پس از تشکیل مقولات، با استفاده از کدگذاری محوری، پیشایندها، مداخلات و پیامدها طبقه بندی و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب و الگوی نهایی ارائه گردید. داده ها با نرم افزار Atlas.tiنسخه 9 تحلیل گردید. یافته ها: تعداد 413 کد اولیه استخراج شد و در قالب 13 زیر مقوله اصلی و سه مقوله محوری گروه بندی گردید. الگوی نهایی در قالب پیشایندها، مداخلات تعاملات و پیامدها ارائه شد که عبارت اند از محور شرایط (پیشایندها) شامل مقوله های استفاده از پلتفورم های دیجیتال، حضور ثابت و مداوم در بسترهای آنلاین، حمایت و پذیرش فرهنگ بیمار بود. محور مداخلات و تعاملات شامل ارتباطات سلامت، تقویت کارکردهای درمانی، آموزش مداوم پزشکان و پرستاران، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، آموزش سواد سلامت و ترویج مراقبت، بازاریابی محتوا، برندسازی شخصی با استفاده از سئو (SEO) بود و درنهایت محور پیامدها شامل بین المللی سازی بیمارستان، بیمارستان های مردم محور، پاسخگویی به نیازهای غیر درمانی، خلق ارزش برای ذینفعان، افزایش اعتماد، وفاداری و هواداری بود. نتیجه گیری: بازاریابی دیجیتال یکی از حیاتی ترین استراتژی های بازاریابی برای خدمات سلامت است و در عصر جدید استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) از الزامات اساسی است.
طراحی الگوی ماهواره ای معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی:با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت خدمات درمانی تاثیر قابل توجهی بر ارتقای کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی داشته اند. با این حال، تفاوت آشکاری بین ظرفیت بالقوه این نظام ها و عملکرد فعلی آن ها وجود دارد. این شکاف بین پتانسیل و واقعیت، چالشی است که نیازمند توجه و اقدامات موثر است تا بتوان از تمام ظرفیت های موجود در نظام سلامت به نحو بهینه استفاده کرد. لذا ارائه یک نگرش کل نگر از طریق یک الگوی سیستمی و جامع می تواند مدیران سازمان های خدمات درمانی را از این حیث یاری نماید. هدف از این پژوهش طراحی و ارائه الگوی ماهواره ای جامع بر اساس معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی می باشد. روش ها: این پژوهش بر اساس هدف بنیادی و از حیث روش کیفی بوده و دارای رویکرد استقرایی می باشد. داده های این پژوهش براساس ادبیات پژوهش و انجام مصاحبه های کیفی از 19 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مدیران و کارشناسان خدمات درمانی بدست آمد. سرانجام داده ها از طریق تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: این پژوهش منجر به طراحی الگوی ماهواه ای معیارهای ارتقای عملکرد مراکز خدمات درمانی شد. این الگو دارای 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی می باشد که 5 مضمون اصلی تشکیل دهنده آن عبارتند از: منابع انسانی، منابع غیرانسانی، تصویرسازی، مزیت استراتژیک داخلی و ساختار. نتیجه گیری: براس اس بررسی معیارهای ارتقای عملکرد حائز اهمیت در مراکز خدمات درمانی، س ازمان ه ای ارائه دهنده خدمات بهداش تی و درمان ی ضمن توجه به معیارهای اثرگذار بر عملکرد بایستی الگ وی خ اص خ ود را طراح ی نموده و در عرص ه عم ل، توجه به نگرش سیستمی و حوزه های مختلف سازمانی را بهبود بخشیده و مانع امر بهینه سازی بخشی در حوزه مدیریتی خود گردند.
الزامات پیاده سازی طرح گروه های تشخیصی وابسته (DRG) در ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیاست گذاران هر کشوری باید در مورد نظام تأمین مالی و پرداخت هزینه های سلامت تصمیم بگیرند. این نظام باید علاوه بر افزایش کارایی و اثربخشی منجر به کاهش پرداخت از جیب مردم شود. یکی از این نظام های دارای نتایج مثبت در جهان ، روش گروه های تشخیصی وابسته (DRG) است. هدف مطالعه حاضر شناسایی الزامات پیاده سازی DRG در ایران بود. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی است که در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ انجام شد. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نمونه پژوهش شامل مدیران ارشد با حداقل پنج سال سابقه فعالیت در سازمان های بیمه گر، واحد بودجه و یا اقتصاد درمان وزارت بهداشت یا بیمارستان ها و نیز اعضای هیئت علمی با تجربه انجام تحقیقات در رابطه با روش های پرداخت بود. نمونه گیری به روش هدفمند و مبتنی بر معیار انجام شد. پس از انجام 14 مصاحبه داده ها به اشباع رسید و با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شد. یافته ها: مهمترین الزامات پیاده سازی گروه های تشخیصی وابسته در ایران شامل چهار درون مایه اصلی (الزامات تولیتی، آگاه سازی و همراهی ذی نفعان، زیرساخت های فنی و اطلاعاتی) و ۱۰ درون مایه فرعی بود. نتیجه گیری: سیاست گذاران و مدیران حوزه مالی نظام سلامت می توانند جهت پیاده سازی موفق نظام پرداخت گروه های تشخیصی وابسته DRG در کشور با بهره گیری از تجارب سایر کشورها، آموزش ارائه دهندگان خدمات، هزینه یابی دقیق، بهبود سیستم حسابداری، فراهم سازی نرم افزار، تدوین گروه های تشخیصی، تعرفه گذاری متناسب و اصلاح و تقویت نظام اطلاعات در جهت رفع موانع اجرایی، جلب همکاری ذی نفعان، آماده سازی زیرساخت های فنی و اطلاعاتی گام بردارند.
انتشار اختلالات اطلاعاتی در حوزه سلامت: پیامدها، روش های تشخیص و راهکارهای مقابله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اطلاعاتی پیامد توسعه ی جوامع شبکه ای است. این مطالعه با هدف شناسایی پیامدهای انتشار اختلالات اطلاعاتی سلامت و راهکارهای مقابله با آن انجام شده است. روش ها: این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 شرکت کننده شامل متخصصان سلامت، کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، بیماران و اصحاب رسانه و به شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. اطمینان از صحت داده ها با روش تکنیک سه گانگی شامل استفاده از منابع و روش های چندگانه در استخراج داده ها، مصاحبه با گروه های مختلف، یادآورها و یادداشت های دامنه به منظور تأیید و تصدیق مفاهیم انجام شد. یافته ها: پیامدها، روش های تشخیص و راهکارهای مقابله با اختلالات اطلاعاتی را می توان در چهار طبقه اصلی شامل فرستنده، پیام (محتوا)، کانال و گیرنده جای داد. طبقات فرعی پیامدها شامل مواردی چون عموم مردم، متخصین، مسائل اطلاعاتی، مسائل محتوایی، رسانه، مسائل انتشار، واکنش به اطلاعات، مسائل فردی و مسائل اجتماعی بود. طبقات فرعی روش های تشخیص نیز شامل مواردی چون عموم مردم، متخصصین، مسائل اطلاعاتی و محتوایی، صحت سنجی و ارزیابی، مسائل فنی و استفاده از فناوری بودند. همچنین، طبقات فرعی روش های مقابله شامل سواد و دانش، صحت سنجی و ارزیابی، مسائل روانشناختی، مسائل اطلاعاتی و محتوایی، رسانه، مسائل انتشار، همکاری بین حرفه ای و مسائل فناوری بودند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به درک عمیق تر پیامدهای اختلالات اطلاعاتی در حوزه سلامت کمک می کند و راهکارهای عملی برای تشخیص و مقابله با آن ارائه می دهد که می تواند به تصمیم گیری های سیاستگذاران حوزه سلامت و رسانه ها برای انتشار اطلاعات موثق سلامت، به ویژه در زمان بحران های سلامت مانند همه گیری ها یاری رساند.
مزایا و چالش های استانداردهای اعتباربخشی یکسان برای همه انواع بیمارستان ها: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتباربخشی بیمارستان ها در سطح جهان با دو رویکرد متفاوت انجام می شود: استفاده از استانداردهای اختصاصی برای انواع بیمارستان ها و در مقابل استفاده از استانداردهای یکسان برای همه انواع بیمارستان ها (مانند آن چه که در ایران و بسیاری دیگر از کشورها در جریان است). این پژوهش با هدف بررسی مزایا و چالش های استفاده از استانداردهای یکسان برای همه انواع بیمارستان ها از دیدگاه کارشناسان اعتباربخشی انجام شد. روش ها: این مطالعه کیفی توصیفی با مشارکت 30 نفر از کارکنان بیمارستان های هدف، ارزیابان کشوری اعتباربخشی و کارشناسان اداره نظارت و اعتباربخشی وزارت بهداشت انجام شد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختاریافته و طی جلسات فردی انجام شد. داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و نرم افزار Max-QDA تحلیل شد. یافته ها: مزایای استانداردهای یکسان در قالب سه مضمون («رقابتی»، «کارکردی» و «مالی») و چالش ها در قالب سه مضمون («ماهیت بیمارستان»، «فرآیند اعتباربخشی» و «مالی») طبقه بندی شدند. انگیزه رقابت با سایر بیمارستان ها و عدم توجه کافی به شرایط تک تخصصی هر بیمارستان به ترتیب در حوزه مزایا و چالش ها بیشترین فراوانی را در قالب زیرمضمون ها داشتند. مضمون "مالی" در مزایا و چالش ها مشترک بود(با زیرمضمون های متفاوت). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی اعتباربخشی بیمارستان ها، برای بهینه سازی هر چه بیشتر اعتباربخشی، علاوه بر استانداردهای موجود، می تواند به سمت توسعه و افزودن استانداردهای تک تخصصی با توجه به نوع بیمارستان ها حرکت کند تا علاوه بر حفظ مزایای موجود، چالش های اعتباربخشی کاهش پیدا کند
واکاوی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران: پژوهشی به روش ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت روان جامعه یکی از زمینه هایی است که می تواند تحت تاثیر انتشار محتوای رسانه ای قرار گیرد . پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با روش ترکیبی در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید ارتباطات متخصص در زمینه سواد رسانه ای و روانشناسان، و در بخش کمی کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن تهران بود. در بخش کیفی، از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نیز باروش تحلیل موضوعی انجام شد. در بخش کمی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده و چند مرحله ای، 384 پرسشنامه گردآوری شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش نشان داد که موضوعاتی مانند آموزش روش های تشخیص اخبار واقعی از جعلی، شکل گیری آسیب ها در صورت انتشار اخبار منفی، آموزش نحوه مواجهه با اخبار منفی، آموزش سواد رسانه ای از پیش دبستانی تا دبیرستان و توسعه مهارت چندرسانه ای بیشترین فراوانی را در بین نظرات کارشناسان دارد. با توجه به نتایج کمی، ارزش آمار پیرسون برای «درک محتوای پیام های رسانه ای»، «اهداف پنهان پیام های رسانه ای»، «انتخاب آگاهانه پیام های رسانه ای»، «نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای» و «تحلیل پیام های رسانه ای» به ترتیب برابر با 0/541، 0/577، 0/311، 0/533 و 0/420 بود (0/0001>P)، که نشان دهنده برقرار بودن رابطه معنادار آماری بین این پنج محور پیام های رسانه ای و ارتقاء سلامت روان جامعه ایران است. نتیجه گیری: افزایش سواد رسانه ای و سلامت روانی جامعه همبستگی مثبت دارند. بنابراین، آموزش سواد رسانه ای باید به یک اولویت جدی حوزه سلامت روان برای جامعه تبدیل شود. توجه به این آموزش به افزایش توانایی افراد در تشخیص اخبار جعلی و محتوای نادرست کمک می کند و همچنین، می تواند منجر به بهبود سلامت روان
ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های بخش دولتی: شواهدی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد (1402)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
۱۱۳-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش حیاتی سرپرستاران در هدایت امور مراقبتی بیماران و ایجاد محیط سالم کاری، برخورداری آنان از اصول و شایستگی های مدیریتی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شایستگی مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های آموزشی شهر یزد انجام شده است روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و تحلیلی می باشد که در سال 1402 در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. نمونه گیری در دو گروه پرستاران (174 نفر) و 49 مدیر بیمارستان و مدیر پرستاری با روش سهمیه ایِ تصادفی و سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران طراحی شده توسط مرکزی مقدم جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (من ویتنی و اندازه اثر d کوهن) انجام شد. یافته ها: میانگین نمره شایستگی سرپرستاران از دیدگاه مدیران و پرستاران 65/08و در سطح خوب گزارش شد. بر اساس نظر دو گروه، بیشترین نمره شایستگی مربوط به مولفه تعهد به مشتری (27/41± 75/33) و کمترین نمره مربوط به مولفه حل مساله سرپرستاران بود. در میان مولفه های مربوط به شایستگی، "مدیریت جو و فرهنگ سازمانی" (0/762=d= )و "اعتماد و اعتبار" (0/750= d) بیشترین تاثیر را بر شایستگی سرپرستاران داشتند. نتیجه گیری: ضعیف ترین شایستگی سرپرستاران مهارت حل مساله بود که حاکی از لزوم توانمندسازی از طریق آموزش است. با تقویت مهارت های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارتباط موثر می توان بخش مهمی از شایستگی های مدیریتی را در سرپرستاران ایجاد نمود.
لزوم سیاستگذاری در حوزه جراحی زیبایی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تحت تاثیر تحولات اجتماعی- فرهنگی با واسطه تبلیغات، شبکه های اجتماعی، فرهنگ رقابتی و مصرف گرایی، انسان ها بیشتر به بدن خود توجه نموده و برای مدیریت آن رفتارهای متفاوتی را اتخاذ می نمایند که یکی از آنها جراحی زیبایی است [1]. جراحی های زیبایی مداخلاتی هستند که داوطلبانه، درغیاب ناهنجاری های ارثی یا بیماری خاص و صرفا با هدف تغییر ظاهر فیزیکی انجام می شوند و بر جنبه های زیبایی و ظرافت تاکید دارند [2]. بیش از 9/14 میلیون جراحی زیبایی در سراسر جهان در سال 2022 انجام شده است. این نرخ طی سه سال اخیر، برای اقدامات مربوط به بدن (لیپوساکشن، ابدومینوپلاستی و لیفت بازو و پایین تنه) 25 درصد، سینه 15درصد، و صورت، 18درصد افزایش یافته است [3]. این روند در دهه اخیر در ایران نیز سیر صعودی داشته است به نحوی که، ایران در میان کشورهای با رتبه بالای جراحی زیبایی و در جایگاه دوم خاورمیانه قرارگرفته است. نرخ تقاضا برای شایع ترین جراحی زیبایی (رینوپلاستی) در کشور، هفت برابر امریکا است [2]. عوامل متعددی شامل علل درونی (نارضایتی از تصویر بدن، اعتماد به نفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، دیده شدن وارتباطات اجتماعی مطلوب تر)، عوامل بیرونی (تاثیرات رسانه، سلبریتی ها، خانواده و دوستان) و عوامل ساختاری واجتماعی (گذار از سنت گرایی به مدرنیته، رشد فزاینده مراکز جراحی زیبایی، مقبولیت شبکه های اجتماعی، بازار پررونق اقتصادی و تبلیغات گسترده، پزشکی شدن مقوله زیبایی و سیاست رهاسازی جامعه پزشکی توسط وزارت بهداشت) بر تقاضای فزاینده جراحی زیبایی تاثیر گذارند. تمایل زنان به مداخلات زیبایی بیشتر از مردان و تابعی از فشارهای اجتماعی برای دستیابی به ایده آل های جسمانی و جذابیت جنسی است[1،4]. جراحی زیبایی منجر به بهبود سلامت روان می شود اما می تواند با پیامدهای ناخوشایندی در سلامت فرد و تحمیل بار مالی بر نظام سلامت همراه باشد. عمل های زیبایی اغلب گران و فاقد پوشش بیمه بوده و منجر به فشار مالی، نابرابری در دسترسی و حتی هزینه های کمرشکن می شوند[1،3]. این جراحی ها از طریق تقاضای فزاینده برای منابع (کارکنان و تجهیزات) باری را بر سیستم سلامت تحمیل می نمایند[5]. جراحی زیبایی در فهرست خدمات رسمی نظام سلامت کشور در بخش دولتی جای ندارد اما، در برخی از بیمارستان ها به دلیل منافع مالی از سایر کدهای جراحی استفاده می شود. این امر منجر به طولانی شدن زمان انتظار برای سایر خدمات ضروری، سوق متقاضیان به مراکز خصوصی، دریافت خدمت غیراستاندارد در مراکز نامناسب توسط تخصص های غیرمرتبط می شود و احتمال خطا، عوارض ناخواسته، نیاز به بستری و جراحی ترمیمی را اقزایش می دهد[4،5]. در دنیا، مدیریت جراحی زیبایی به دلایلی مانند درآمدزایی بالا، همراهی با صنعت مد و تبلیغات، تقاضای القایی و پیامدهای اجتماعی و بهداشتی در کانون توجه قرار دارد. با این حال، در ایران سیاستگذاری و قانونگذاری مدونی در این زمینه وجود ندارد و دستورکارگذاری آن ضروری به نظر می رسد. برای مدیریت موثر جراحی های زیبایی در نظام سلامت، ضمن تاکید بر حکمرانی مناسب، جمع آوری و ادغام اطلاعات مربوطه در سیستم های اطلاعات سلامت و انجام پروژه های تحقیقاتی موردنیاز، تدوین استراتژی هایی برای ارتقاء استانداردهای زیبایی واقع بینانه، تضمین دسترسی به جراحی و کاهش فشار بر منابع مراقبت سلامت با مشارکت کلیه ذی نقشان ضروری است. در همین زمینه برای بهبود پیامد بیماران و کاهش عوارض، استراتژی های مبتنی بر شواهد علمی شامل: مدیریت تقاضا از طریق بهبود سواد سلامت جامعه، ارائه مشاوره روانشناختی برای متقاضیان، تامین دسترسی به جراحی ایمن برای افراد واجدشرایط از طریق توسعه برنامه های کمک مالی، پوشش بیمه ای، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، بازآموزی در زمینه روش های نوین کم عارضه، صدور گواهینامه صلاحیت حرفه ای برای مجریان، کاهش فشار بر منابع سلامت از طریق بهینه سازی زمان بندی و تخصیص آن، تدوین و اجرای راهنمای بالینی، تدوین قوانین و فرایندهای نظارتی برای اطمینان از ایمنی بیمار و به حداقل رساندن عوارض شامل اعتباربخشی مراکز ارائه دهنده جراحی، الزامات مدیریت کیفیت، ایجاد روش های گزارش دهی برای عوارض جانبی و تامین بهینه تجهیزات توصیه می شود. اعلان ها ملاحظات اخلاقی: مورد ندارد. حمایت مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. تضاد منافع: نویسندگان اظهار می دارند که تضاد منافعی وجود ندارد. مشارکت نویسندگان: مریم تاجور: مفهوم سازی و طراحی مطالعه، نگارش- بررسی و ویرایش، تایید نهایی. زینب خالدیان: گردآوری داده، نگارش- پیش نویس، نگارش- بررسی و ویرایش. همه نویسندگان متن نهایی نامه را مطالعه و تایید نموده اند. رضایت برای انتشار: مورد ندارد.
تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در اجرای برنامه های سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۰۱-۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت بین بخشی در اجرای برنامه های سلامت، به برقراری ارتباط بین بخش سلامت و سایر بخش ها، برای دستیابی به نتایج مؤثرتر و کارآمدتر، اطلاق می گردد. رسالت و اهداف متفاوت این سازمان ها، مدیریت آن ها را در برقراری ارتباط مؤثر با چالش مواجه می سازد. مرور حاضر با هدف شناسایی تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در حوزه سلامت انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر به روش مرور حیطه ای با استفاده از الگویArksey و O`Malley انجام شد. جستجو در پایگاه های داده PubMed، Scopus، Web of science و دو موتور جستجوی Google و Google Scholar با کلیدواژه های مرتبط و بدون محدودیت زمانی، تا اردیبهشت 1402، انجام شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل چارچوبی انجام شد. یافته ها: تعداد 27 مطالعه مرتبط با تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی انتخاب شد. تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در برنامه های سلامت به دو گروه درون نظام سلامت (حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تسهیلات و تجهیزات، سیستم های اطلاعات و ارائه خدمات سلامت) و خارج از نظام سلامت (عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و قانونی) دسته بندی شدند. نتیجه گیری: پیش بینی موانع موجود در همکارهای بین بخشی می تواند بسیاری از چالش های احتمالی در حین اجرای برنامه ها را کاهش دهد. انتظار می رود با شناسایی راهکارهای تقویت مشارکت بین بخشی، اجرای برنامه های سلامت و دستیابی به اهداف تسهیل گردد.
تحلیل استراتژیک نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در شرایط بحرانی: مروری حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظام مراقبت بیماری های واگیر شامل جمع آوری، تحلیل و تفسیر داده های مرتبط با بیماری های واگیر، به منظور برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی سیاست ها و مداخلات بهداشت عمومی است. این نظام در ایران با نقاط ضعف و چالش هایی مواجه است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل استراتژیک و شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای مرتبط با نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در زمان بحران ها و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن انجام شده است. روش ها: این پژوهش با روش مرور حیطه ای انجام شد. مطالعات فارسی و انگلیسی مرتبط با نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران در بازه زمانی سال 1380 تا 1401 خورشیدی و 2000 تا 2022 میلادی با کلیدواژه های مناسب جست وجو شد. در نهایت، تعداد 41 مطالعه انتخاب و با کمک نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل چارچوبی تحلیل شدند. یافته ها: نقاط قوت و ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای تقویت نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران شناسایی شده و در پنج گروه بیماری های اولویت دار برای مراقبت، ساختار نظام مراقبت، وظایف اصلی نظام مراقبت، وظایف پشتیبان نظام مراقبت و کیفیت نظام مراقبت قرار گرفتند. مهم ترین نقاط قوت نظام مراقبت کشور، بازبینی دوره ای فهرست بیماری های مشمول گزارش فوری، حذف و ریشه کنی بسیاری از بیماری های واگیر، استقرار سریع در شرایط بحرانی و کارایی بسیار بود. انگیزه کم کارکنان، ناکارآمدی نظام گزارش دهی در بیمارستان ها، و همکاری نامطلوب بین بخشی در اولویت بندی بیماری ها از مهم ترین نقاط ضعف بودند. راه اندازی سامانه های ثبت اطلاعات بهداشتی، وجود تجهیزات پیشرفته تشخیصی در کشور و افزایش آگاهی عمومی درخصوص بیماری های واگیر از مهم ترین فرصت ها؛ و گستردگی سرزمینی، پراکندگی جمعیت، بروز همه گیری های بیماری های واگیر در کشورهای همسایه، و حضور مهاجران در کشور از مهم ترین تهدیدها برای نظام مراقبت بیماری ها بودند. برای تقویت نظام مراقبت بیماری های واگیر راهکارهایی مانند تقویت نقش تولیتی مرکز مدیریت بیماری های واگیر، ادغام نظام مراقبت بیماری ها با برنامه پزشکی خانواده، یکپارچه سازی بخش های گوناگون نظام مراقبت، انتشار منظم نتایج و ایجاد سیستم بازخورد دوطرفه مؤثر معرفی شد. نتیجه گیری: ساختارها، فرایندها و وظایف اصلی و پشتیبان نظام مراقبت بیماری های واگیر ایران باید به گونه ای تقویت شود که موجب بهبود کیفیت خدمات و پاسخگویی مناسب در زمان بحران ها شود. تحلیل وضعیت نظام مراقبت می تواند شواهد مناسبی در اختیار سیاستگذاران نظام سلامت به منظور اتخاذ مداخلات اصلاحی قرار دهد.
تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر تغییر اقلیم: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییر اقلیم، دگرگونی آب وهوایی طولانی ناشی از فعالیت های انسانی است که ترکیب جو جهانی را تغییر می دهد. کشور ایران در برابر تغییر اقلیم بسیار آسیب پذیر است. تغییرات اقلیمی یکی از بزرگ ترین تهدیدهای سلامت است. نظام سلامت ایران باید پاسخگوی نیازهای سلامتی ناشی از تغییر اقلیم مردم باشد. هدف از این مطالعه شناسایی چالش ها و راهکارهای تقویت تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر اثرات تغییر اقلیم بود. روش ها: این مطالعه کیفی با روش پدیدارشناسی تفسیری و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از سیاستگذاران، مدیران، کارشناسان و پژوهشگران وزارت بهداشت، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهرسازی، معاونت حقوقی ریاست جمهوری، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان هواشناسی کشور، سازمان انرژی اتمی، سازمان برنامه و بودجه، دانشگاه ها، انجمن ها، پژوهشگاه ها و پژوهشکده ها در سال 1401 انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. از روش تحلیل چارچوبی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تعداد 84 چالش در زمینه تقویت تاب آوری نظام سلامت ایران در برابر تغییرات اقلیمی شناسایی شد که به دو دسته عوامل داخل نظام سلامت (شامل حیطه های حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تسهیلات، تجهیزات و داروها، سیستم اطلاعات سلامت و ارائه خدمات سلامت) و عوامل خارج نظام سلامت (شامل حیطه های سیاسی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فناوری و محیط زیست) طبقه بندی شدند. همچنین، 91 راهکار برای رفع این چالش ها به منظور تقویت تاب آوری نظام سلامت کشور ارائه شد. نتیجه گیری: نظام سلامت ایران با چالش های متعددی در زمینه تاب آوری نسبت به اثرات تغییرات اقلیمی مواجه است. اصلاحاتی در سطوح کلان، متوسط و خرد در داخل و خارج نظام سلامت به صورت سیستمی باید انجام شود تا منجر به افزایش سازگاری و تاب آوری مراکز بهداشتی و درمانی کشور شود.
روند ساختار منابع مالی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: 1400-1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۷۹-۱۶۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجزیه وتحلیل مالی اطلاعات مهمی را در اختیار مدیران بیمارستان ها قرار می دهد و سبب می شود تا منابع با دقت بیشتری تخصیص یابند. هدف مطالعه حاضر، شناسایی ساختار منابع مالی (عمومی و اختصاصی) بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طی سال های 1400-1390 بود. روش ها: پژوهش کاربردی حاضر، از نوع توصیفی بود. داده های نه بیمارستان از واحد بودجه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و نیز امور مالی و سیستم اطلاعات بیمارستان (HIS) در بیمارستان های مورد بررسی اخذ گردید. تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی در نرم افزار اکسل نسخه 2016 انجام شد. یافته ها: درآمد کل، اعتبارات بودجه جاری و منابع اختصاصی بیمارستان های منتخب به قیمت جاری طی بازه یازده ساله همواره روند صعودی داشته اند. درآمد کل بیمارستان ها به قیمت ثابت در سال 1400 نسبت به سال 1390 افزایش 20 درصدی داشته و روند منابع اختصاصی بیمارستان ها به قیمت ثابت نیز در اکثر این سال ها نزولی بوده است. نتایج میانگین سهم منابع مالی نشان داد که درآمدهای عملیاتی، بیشترین سهم و درآمدهای غیرعملیاتی و هدایا و کمک های مالی دریافتی نیز کمترین سهم را از منابع مالی داشته اند. میانگین سهم منابع اختصاصی (56/41درصد) در سال های مورد بررسی بیشتر از میانگین سهم منابع عمومی (43/59درصد) بوده است. نتیجه گیری: روشن شدن ساختار درآمد بیمارستان می تواند تحلیل جامعی از وضعیت موجود ارائه دهد که مبنای تصمیم گیری و سیاست گذاری مدیران قرار گیرد. نتایج این مطالعه حاکی از روند نزولی درآمدهای اختصاصی واقعی بیمارستان ها در سال های مورد بررسی است که نشان می دهد ظرفیت درآمدزایی بیمارستان های دولتی در حال کاهش است. کاهش قابل توجه درآمدهای عملیاتی بیمارستان ها و عدم جبران آن توسط دولت در قالب اعتبارات ردیف های ابلاغی، خودگردان بودن این بیمارستان ها را با چالش جدی مواجه کرده است. بنابراین، سیاست گذاران نظام سلامت بایستی به بازنگری یا اصلاح طرح خودگردانی در بیمارستان های دولتی توجه جدی و فوری داشته باشند.
طراحی الگوی راهبردی زیست بوم سرمایه اجتماعی دانشگاهی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۱۹-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی مجموعه ای از خصیصه های محیطی و روابط اجتماعی تعریف شده است که موجب دستیابی به مقاصد و منافع مشترک در سازمان می شود. دانشگاه های علوم پزشکی برای تحقق اهداف خود باید از الگوی سرمایه اجتماعی مناسب پیروی کنند.. روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف، توسعه ای و کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی است. عوامل شکل دهنده سرمایه اجتماعی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (Interpretive Structural Modelling (ISM، سطح بندی و با استفاده از تحلیل ساختاری (میک مک) (MICMACCross-Impact Matrix Multiplication Applied to Classification (طبقه بندی شد. جامعه آماری این تحقیق اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری انجام و تا دستیابی به معیار کفایت نظری داده ها ادامه یافت و در مجموع با 15 نفر از اساتید مصاحبه شد. یافته ها: ابعاد سرمایه اجتماعی شامل هویت در سطح یک، اعتماد و تعهدات در سطح دو، زبان، شناسه ها و فرهنگ مشترک در سطح سه، پیوندهای شبکه ای در سطح چهار، پیکره بندی روابط شبکه ای و سازماندهی مناسب در سطح پنج و هنجارها در سطح شش قرار گرفتند. نتیجه گیری: ابعاد پیکره بندی روابط شبکه ای، سازماندهی مناسب و هنجارها در خوشه محرک (متغیرهایی با کمترین قدرت وابستگی و بیشترین قدرت نفوذ) قرار گرفتند. پیشنهاد می شود دانشگاه در جهت تعریف دقیق هنجارها، ایجاد ساختار منعطف، توسعه پیوندهای قوی تر بین افراد، شبکه سازی گسترده تر، تأکید بر اشتراکات بین افراد، شفاف سازی، یادگیری گروهی و ایجاد اعتماد و تعهد بین کارکنان گام بردارد.
تاثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان بی خانمان های بهبود یافته از اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۰۹-۹۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها به عنوان نهادهایی فرهنگی-اجتماعی معرفی می شوند که قابلیت تأثیرگذاری بر گروه های مختلف جامعه را دارند. گروه های آسیب پذیر جامعه از جمله معتادان به مواد مخدر در معرض بیماری های متعددی از جمله اختلالات روانی هستند. در کنار درمان های دارویی، مداخلات روان شناختی مانند کتاب درمانی (استفاده از کتابخانه و کتابخوانی) نقش مؤثری در بهبود سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان در افراد بی خانمان رهایی یافته از اعتیاد انجام شده است. روش ها: این پژوهش مقطعی به روش پیمایشی در سال 1399 در مراکز طلوع شهر تهران به انجام رسید. جامعه پژوهش شامل 67 نفر از افراد بهبود یافته از اعتیاد و ساکن در مراکز طلوع بود. گردآوری داده ها باکمک پرسش نامه خود اظهاری انجام شد. روایی و پایایی پرسش نامه تأیید شد و آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کتابخانه های کمپ بیش از رفاه عاطفی مراجعان، بر سلامت روانی تأثیرگذار است. تأثیر استفاده از کتابخانه طلوع بر رفاه روانی کمتر از حد متوسط، بر رفاه عاطفی و رفاه اجتماعی بین کم و متوسط بود. اکثر شرکت کنندگان از برگزاری کارگاه های آموزشی و خدمات ارائه شده توسط کتابخانه کمپ راضی بودند، اما از «منابع اطلاعاتی» و «فضای کتابخانه» رضایت نداشتند. اثربخشی خدمات کتابخانه بر سلامت روان مراجعان « متوسط رو به پایین» بود. نتیجه گیری: ضروری است نقش و جایگاه کتابخانه ها در ارتقای سلامت روان افراد آسیب پذیر به ویژه معتادان از طریق ارتقای خدمات اطلاع رسانی و جذب کارکنان کارآمد کتابخانه ها و اطلاعات پزشکی گسترش یابد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بهره مندی از خدمات بهداشت دهان و دندان: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش استفاده از خدمات بهداشت دهان و دندان و معاینات معمول آن می تواند به سلامت بهتر منجر شود و شاخص های عدالت در سلامت را ارتقا بخشد. هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل موثر بر بهره مندی از خدمات بهداشت دهان و دندان در خانوارهای شهرستان اهواز در سال 1401 می باشد. روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی می باشد که در آن با روش نمونه گیری طبقه ای-خوشه ای تعداد 715 خانوارها که شامل2680 نفر از افراد ساکن در شهرستان اهواز می باشند، مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه انجام شد و برای تحلیل داده ها و برآورد کشش عوامل اثرگذار از مدل لاجستیک و نرم افزار Stata بهره گیری شد. یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میزان بهره مندی 80/55 درصد می باشد و نسبت شانس بهره مندی از خدمات بهداشت دهان و دندان در خانم ها نسبت به آقایان کمتر می باشد. (P-value=00, Odd ratio=0/74)، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی نسبت به سایر افراد شانس بیشتری برای دریافت خدمات دارند(Odd ratio=1/83, P-value=0/03)افراد دارای درآمد بدون کار(Odd ratio=0/79, P-value=0/59) نسبت به افراد بیکار شانس کمتری برای دریافت این خدمات دارند. افرادی که دارای بیمه های خصوصی هستند شانس بیشتری برای دریافت این خدمات دارند(Odd ratio=5/84, P-value=0/00) همچنین داشتن تمرینات ورزشی کمتر از 3 بار در طول هفته نیز شانس دریافت این خدمات را نسبت به افرادی که هیچ گونه تمرین ورزشی ندارند، افزایش می دهد(Odd ratio=1/25, P-value=0/02). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت وضعیت اشتغال و درآمد خانوار، افزایش پوشش بیمه ای، افزایش سطح تحصیلات و داشتن سبک زندگی سالم از جمله داشتن تمرینات ورزشی، شانس بهره مندی از این خدمات را افزایش می دهد.
مرور دامنه ابعاد مختلف نظام ارجاع الکترونیکی در قالب برنامه پزشک خانواده در کشورهای مختلف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۲۷-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، با پیشرفت های چشمگیر فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظام های ارجاع الکترونیکی در سراسر جهان توسعه یافته اند. در این مطالعه، به بررسی جامع ابعاد متنوع نظام ارجاع الکترونیکی در کشورهای مختلف پرداخته شده است. روش ها: در این مرور دامنه، روش چارچوب آرکسی و اومالی بکار گرفته شد. اطلاعات لازم با جستجوی کلیدواژه های مربوطه در پایگاه های داده PubMed، Scopus، Web of Knowledge، SID و MagIran و همچنین موتور جستجوی Google Scholar بدون اعمال محدودیت زمانی، گردآوری شدند. علاوه براین، جستجوی دستی در میان مجلات، منابع مقالات منتخب و دیگر منابع نیز صورت گرفت. استخراج داده ها با فرم اختصاصی گردآوری داده، انجام شد. به منظور سازماندهی مقالات، از نرم افزار Endnote X8استفاده، و تحلیل موضوعی متون به صورت دستی انجام شد. یافته ها: از بین 4372 مقاله و گزارش بدست آمده از پایگاه های داده، براساس معیارهای ورود، 20 مقاله وارد مطالعه شدند که بیشترین تعداد مقالات (هشت مورد) مربوط به آمریکا بود. این مقالات در هشت درون مایه اصلی و 51 درون مایه فرعی طبقه بندی شدند. درون مایه های اصلی عبارت از مسائل اقتصادی با 10 درون مایه فرعی، بهبود کیفیت خدمات به بیماران با شش درون مایه فرعی، افزایش تعداد مراجعات با چهار درون مایه فرعی، بهبود دسترسی با چهار درون مایه فرعی، افزایش رضایت مراجعین و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی-درمانی با سه درون مایه فرعی، موانع و چالش ها با نه درون مایه فرعی، فرایند ارجاع با پنج درون مایه فرعی و تسهیل کننده ها با نه درون مایه فرعی بودند. نتیجه گیری: علی رغم دستاوردهای مثبت در اجرای نظام های ارجاع الکترونیکی در جنبه های مختلفی که شناسایی شده اند، همچنان چالش های بزرگی بر سر راه تحقق یک سیستم ارجاع الکترونیکی کارآمد باقی مانده است. کشورهای با درآمد متوسط و کم می توانند باتوجه به وضعیت خاص و پتانسیل های موجود در محیط خود، به طراحی و اجرای نظام های ارجاع الکترونیکی اقدام کنند.
رابطه سواد رسانه ای و توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رویکردهای ایمن سازی جامعه در برابر همه گیری اطلاعات در بحران ها، افزایش سواد رسانه ای است. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سواد رسانه ای و توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با کووید-19 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز 7494 نفر، و حجم نمونه 367 نفر بود. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه های "سواد رسانه ای" (آلفای کرونباخ 0/738) و "توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با کووید-19" (آلفای کرونباخ 0/864) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS 26 تحلیل شد. یافته ها: در این پژوهش، 42/2 درصد مرد و 57/8 درصد زن بودند. سواد رسانه ای مرتبط با کووید-19 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نشان دهنده سواد رسانه ای کافی (66/1 تا 84) آنان است. میانگین توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با کووید-19 و تمامی مؤلفه های آن در دانشجویان این دانشگاه از حد متوسط بیشتر است. بین دانشجویان زن و مرد و بین دانشجویان سطوح مختلف تحصیلی از لحاظ سواد رسانه ای، تفاوت معنی دار وجود داشت. توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با کووید-19 در دانشجویان زن و مرد و در سطوح مختلف تحصیلی معنی دار نبود. نتیجه گیری: دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز دارای سواد رسانه ای کافی هستند و می توانند اخبار جعلی را تشخیص دهند. ایجاد فضایی برای مشارکت دانشجویان در تولید و انتشار اخبار و محتواهای علمی و آموزشی معتبر در حوزه کووید-19 پیشنهاد می شود.
مدل سازی و تحلیل سناریو نوآوری دیجیتال در بخش خدمات درمانی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دیجیتالی شدن یک عامل حیاتی برای نوآوری در شرکت ها، مراکز تحقیقاتی و سازمان های دولتی است. این مطالعه باهدف شناسایی محرک های نوآوری دیجیتال، ترسیم شبکه روابط بین آنها و تحلیل سناریو مسیرهای مؤثر محرک ها در بیمارستان های دولتی شهر رفسنجان انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی است که در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان بیمارستان های دولتی و دانشگاه علوم پزشکی شهر رفسنجان بود. نمونه شامل 12 نفر از خبرگان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. روایی داده ها با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوا تائید شد. داده های جمع آوری شده با روش نقشه شناختی فازی و با نرم افزارهای Fcmapper، Pajek و Excel تحلیل گردید. یافته ها: بر اساس نتایج 12 عامل کلیدی به عنوان محرک های نوآوری دیجیتال در بیمارستان های دولتی شناسایی شد. نتایج اجرای تکنیک نقشه شناختی فازی نشان داد که محرک حمایت مدیریت ارشد با ضریب 1/57 دارای بیشترین تأثیرگذاری، محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/24 دارای بیشترین تأثیرپذیری و محرک ظرفیت دیجیتال سازمان با ضریب 3/89 دارای بیشترین مرکزیت هستند. طبق نتایج سناریوها، توجه به محرک حمایت مدیریت ارشد، اندازه سازمان، و پهنای باند بهبود اتوماسیون بیمارستان را فراهم می کند.. نتیجه گیری: باتوجه به شناسایی 12 محرک نوآوری دیجیتالی و بررسی روابط علّی میان این محرک ها، به نظر می رسد که مسئولان بیمارستانی برای تسهیل فرایند نوآوری دیجیتالی باید اولویت ویژه ای به محرک «نیازهای شهروندان» اختصاص دهند.
آینده پژوهی تأمین مالی از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش سلامت به عنوان یکی از پیشران های اصلی رشد در کشورها شناخته می شود. در پرتو بحران های بهداشتی اخیر، اهمیت تأمین مالی مناسب این بخش بیش ازپیش آشکار شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی راه های احتمالی تأمین مالی در آینده، از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان است. روش ها: این پژوهش کاربردی، با رویکرد ترکیبی، در ایران و طی سال های 1400 تا 1402 در چهار مرحله اجرا شده است. در مرحله اول، 15 نفر و در مراحل بعدی، 12 نفر از خبرگان شامل مدیران زنجیره تأمین بهداشت و درمان و اساتید دانشگاهی با تخصص در این حوزه، مشارکت کرده اند. ابتدا، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پیشران های تأمین مالی از طریق ارائه خدمات شناسایی شدند. در مرحله دوم، پیشران های اصلی با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار میک مک استخراج گردیدند. در مرحله سوم، عدم قطعیت هر یک از پیشران ها با رویکرد مدیریت تعاملی مورد بررسی قرار گرفت. نهایتاً، در مرحله چهارم، سناریوهای ممکن با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار سناریوویزارد تعیین شدند. یافته ها: در این پژوهش، از میان 20 پیشران شناسایی شده، 13 مورد به عنوان پیشران های اصلی شناخته شدند که 15 سناریوی سازگار را تشکیل دادند. نتایج نشان می دهد که بهبود و تمایز خدمات می تواند، همراه با تورم، به گران تر شدن خدمات و در نتیجه، محرومیت مردم از خدمات سلامت منجر شود. از طرف دیگر، عدم بهبود خدمات درمانی می تواند به خروج سرمایه از کشور و ناکفایتی در مواجهه با بیماری های جدید منجر شود. نتیجه گیری: برای حل این تناقض، دو جهت گیری متفاوت برای بخش بهداشت و درمان قابل تصور است: الف) بخش بندی مشتریان بر اساس توان مالی و نیازهای خدماتی ب) تأمین مالی از طریق روش های دیگر. در رویکرد الف، ارائه خدمات متفاوت بر اساس توان مالی مردم می تواند به افزایش احساس نابرابری اجتماعی منجر شود. رویکرد دوم نیز تضمینی برای جریان درآمدی ثابت از طریق سایر روش های تأمین مالی مانند خیرین ندارد و وضعیت دولت در تأمین مالی مبهم است. در نهایت، رویکرد الف به همراه حمایت دولت از اقشار آسیب پذیر، راهکار مرجح به نظر می رسد.
معیارها و ملزومات طراحی و تدوین اینفوگرافی های سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۴۵-۱۱۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات سلامت از طریق منابع متفاوتی مانند اینترنت، رسانه های چاپی و الکترونیکی در دسترس قرار می گیرند و به شکل های متنوعی از جمله کتاب، مقاله و اینفوگرافی ارائه می شوند. اینفوگرافی ها، به عنوان ابزاری آموزشی، نقش مهمی در مدیریت و درمان بیماری ها و ارتقای سطح بهداشت عمومی ایفا می کنند. بنابراین، توجه به معیارها و الزامات کلیدی در طراحی و فرآیند تدوین اینفوگرافی ها حیاتی است تا اطلاعات دقیق، صحیح و با کیفیت به مخاطبان ارائه شود. روش ها: پژوهش حاضر، مروری حیطه ای با هدف شناسایی معیارهای محتوایی و ظاهری در طراحی اینفوگرافی های سلامتی و همچنین تعیین الزامات مربوط به فرآیند تدوین آن ها انجام گرفته است. برای این منظور، پایگاه های داده LISTA، ProQuest، Web of Science، PubMed، Embase و Scopus برای یافتن منابع مرتبط جستجو شد. در پی جستجوی اولیه، مقالات بر اساس معیارهای ورود و خروج دقیق ارزیابی و غربال شدند و در نهایت، 52 مقاله برای مطالعه انتخاب شدند. یافته ها: معیارهای محتوایی در طراحی اینفوگرافی های سلامت شامل ویژگی هایی مانند متن، زبان نوشتاری، عنوان، تصاویر، مخاطب و شاخص های اعتباری هستند. همچنین، معیارهای ظاهری اینفوگرافی ها شامل زیبایی شناسی، استفاده از تصاویر، فونت، رنگ بندی و قالب بندی می باشند. فرآیند تدوین اینفوگرافی های سلامت به دو بخش تقسیم می شود: نیروی انسانی، که شامل تیم طراحی و تولید، تیم ارزیابی، و تیم انتشار و اشاعه است، و ملزومات طراحی، که دربردارنده اجزاء و عناصر، اصول طراحی، مراحل طراحی و ابزارهای مورد استفاده در طراحی می باشند. نتیجه گیری: این تحقیق انتظار دارد که با شناسایی معیارها و الزامات طراحی و تدوین اینفوگرافی های سلامت، روشی کارآمد در اختیار طراحان و متخصصان سلامت قرار دهد تا بتوانند اینفوگرافی ها را به شیوه ای مؤثر طراحی، تولید و ارزیابی کنند. هدف از این کار، بهبود فرایند اطلاع رسانی در حوزه سلامت و دستیابی به نتایج مطلوب تر است.