مدیریت استراتژیک هوشمند

مدیریت استراتژیک هوشمند

مدیریت استراتژیک هوشمند سال 4 پاییز 1404 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تاثیر هوشمندی رفتار کارکنان بر کاهش فساد اداری در سازمان های دولتی (مورد مطالعه اداره کل مالیات و گمرکات استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوشمندی رفتاری فساد اداری رفتار سازمانی اداره کل گمرکات اداره کل مالیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هوشمندی رفتار کارکنان نوعی تفکر و عملکرد مطلوب است که تنوعی از رفتار کارکنان را شامل می شود و شامل انجام وظایف جانبی، کمک داوطلبانه به دیگر کارکنان، توسعه حرفه ای، پیروی از مقررات سازمان، تلاش در جهت ارتقای سطح سازمان، حفظ نگرش مثبت به سازمان و تحمل ناملایمات در محیط سازمان می باشد.این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوشمندی رفتار کارکنان بر کاهش فساد اداری در سازمان های دولتی (مطالعه موردی: اداره کل مالیات و گمرکات استان هرمزگان) انجام شد . جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارشناسان اداره کل گمرکات به تعداد(780) نفر و اداره کل مالیات استان هرمزگان به تعداد(358) ،جمعاً به تعداد نفر 1138می باشد که از این تعداد 174 نفر(بررسی اعتبار مدل تحقیق) به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سیستماتیک مدنظر قرار گرفتند. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های هوشمندی رفتار کارکنان مصاحبه های مفصل و عمیقی با متخصصان دانشگاهی و مدیران اداره کل گمرکات و اداره کل مالیات استان هرمزگان ، انجام شده است. در بخش کمی پژوهش به منظور بررسی اعتبار مدل اجرای هوشمندی رفتار کارکنان از پرسشنامه 79سوالی براساس طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی پرسش نامه (هوشمندی رفتار کارکنان) برابر با (923/0) و پایایی آن برابر با (746/0) محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و SMART PLS ویراست 2/2 انجام شده است و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شده است. در نهایت مفاهیم استخراج شده شامل79کد باز، 24 مضمون پایه و 8 مضمون سازمان دهنده می باشد که تشکیل دهنده مدل کارآمد هوشمندی رفتار کارکنان در اداره کل گمرکات و اداره کل مالیات استان هرمزگان هستند و الگوی نهایی پژوهش طراحی گردید. مطالعات اخیر نشان می دهد که کارکنانی که از هوشمندی رفتاری بالاتری برخوردارند، بهتر می توانند در موقعیت های تصمیم گیری اخلاقی عمل کنند، تنش های سازمانی را مدیریت نمایند و در نهایت به کاهش زمینه های بروز فساد کمک کنند. یافته های این پژوهش می تواند مبنای مناسبی برای سیاست گذاری های آینده در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مبارزه با فساد اداری باشد.
۲.

تشخیص تقلب در بیمه درمان تکمیلی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف تقلب درمان تکمیلی بیمه شبکه عصبی داده کاوی شبکه عصبی پرسپترون شبکه عصبی باور عمیق شبکه عصبی بازگشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
تقلب در مطالبات بیمه درمان تکمیلی، چالشی بزرگ است که منجر به زیان های مالی قابل توجه و تضعیف اعتماد عمومی می گردد. در این پژوهش، یک چارچوب جامع برای شناسایی تقلب با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی ارائه شده است. این چارچوب از سه معماری شبکه عصبی بهره می برد: الف) پرسپترون چندلایه (MLP)، ب) شبکه عصبی عمیق (DNN) پیاده سازی شده با Keras، و ج) شبکه حافظه بلندمدت (LSTM). داده های خام از منابع مختلف شامل اطلاعات بیمه نامه ها، بیمه شدگان، پرونده های خسارت، فهرست بیماری ها و اطلاعات شعب جمع آوری و پس از آن با مراحل پاک سازی، تبدیل، نرمال سازی و حذف داده های پرت (با استفاده از روش فاصله بین چارکی یا IQR) پیش پردازش شدند. مدل ها با استفاده از روش اعتبارسنجی متقاطع K-تایی و معیارهایی نظیر دقت، ماتریس سردرگمی، دقت (Precision)، بازخوانی (Recall)، امتیاز F1 و ROC-AUC  ارزیابی شدند. نتایج تجربی نشان دادند که همه مدل ها دقت بسیار بالایی (در حدود ۹۹.۹٪) دارند و این موضوع اثبات می کند که سیستم های مبتنی بر شبکه عصبی قادر به تفکیک قابل اعتماد میان ادعاهای مشروع و جعلی هستند. این سیستم پیشنهادی می تواند مسیر را برای نظارت لحظه ای مؤثرتر بر تقلب در صنعت بیمه هموار کند. این مدل ها دقت بسیار بالایی در شناسایی تقلب ها داشتند و می توانند در کاربردهای عملی و دنیای واقعی به طور مؤثر به کار گرفته شوند. نتایج این تحقیق نشان دهنده توانایی بالای این مدل ها در پردازش داده های پیچیده و غیرخطی است و این الگوریتم ها می توانند به عنوان راه حل های مؤثری برای تشخیص تقلب در بیمه های درمان تکمیلی و سایر سیستم های مشابه به کار روند. در نتیجه، این تحقیق گامی مهم در جهت توسعه مدل های هوشمند برای شناسایی تقلب در سیستم های بیمه ای است.
۳.

طراحی مدل نیمه تاریک رفتارهای شهروندی سازمانی در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار شهروندی سازمانی نیمه تاریک رفتار شهروندی سازمانی صنعت بیمه ایران فراترکیب تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با هدف طراحی مدل نیمه تاریک رفتارهای شهروندی سازمانی (OCB) در صنعت بیمه ایران با استفاده از رویکرد فراترکیب و تحلیل مضمون انجام شد. در بخش فراترکیب، مطالعات داخلی و خارجی مرتبط با OCB و جنبه های تاریک آن از پایگاه های داده معتبر استخراج و با استفاده از روش فراترکیب تحلیل شدند. برای استخراج کدها در نهایت پس از غربال مقالات استخراج شده، از 35 مقاله خارجی و 27 مقاله داخلی استفاده شد. در گام دوم، با بهره گیری از نتایج فراترکیب پرسشنامه ای نیمه ساختارمند استخراج شد و با استفاده از تحلیل مضمون به تحلیل یافته های آن پرداخته شد. در بخش تحلیل مضمون، داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت بیمه ایران (10 نفر) جمع آوری و با نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. پس از ادغام و تکمیل یافته های فراترکیب، با استفاده از روش تحلیل مضمون نتایج این بخش چهار مضمون فراگیر (سازمانی، شغلی، محیطی- اجتماعی و فردی) و 19 مؤلفه (کاهش سرعت فرایندها، بروز رفتارهای مخرب سازمانی، نتیجه منفی بر مقولات سازمانی، ساختار سازمانی، رهبری ناکارآمد، نظام های پاداش ناکارآمد، عدم تطابق سیستم های فناوری، امنیت داده ها، اختلال در ایفای نقش شغلی، اختلال در بازده نقش، تعاملات حرفه ای و ارتباطات سازمانی، بروز احساس و ادراک منفی، فرهنگ، مشتری مداری و تعاملات نامناسب با مشتریان، انتظارات محیطی، تأثیرات ادراکی و روانی بر فرد، تأثیرات بر سلامت و رفاه فردی، شخصیت منفی کارکنان، انگیزش منفی) را شناسایی کرد. مدل پیشنهادی با تلفیق یافته های فراترکیب و تحلیل مضمون، چارچوبی جامع ارائه داد که بر ضرورت تمرکز بر شناسایی جنبه های نیمه تاریک OCB تأکید دارد.
۴.

شناسائی محورهای تدوین خط مشی های منابع انسانی توسعه گرا مبتنی بر ارزشهای فرهنگی و مسئولیت اجتماعی در صنعت بانکداری ایران با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی توسعه منابع انسانی ارزش های فرهنگی مسئولیت اجتماعی صنعت بانکداری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
 این پژوهش با هدف شناسائی محورهای تدوین خط مشی توسعه منابع انسانی مبتنی بر ارزش های فرهنگی و مسئولیت اجتماعی در صنعت بانکداری ایران به روش کیفی انجام شده است. اجرای بخش کیفی این پژوهش در دو مرحله مرور سیستماتیک و مصاحبه با خبرگان صورت پذیرفته است روش تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون می باشد. ابزار گردآوری داده ها از نوع فیش برداری و مصاحبه است. جامعه آماری در ابتدا منابع و مستندات علمی مرتبط و منتخب و در مرحله دوم نخبگان صنعت بانکداری ایران و اساتید دانشگاهی متخصص در زمینه مدیریتی هستند که به روش هدفمند معیارمحور انتخاب گردیدند. در این پژوهش در گام اول ،پس از مطالعه متن 80 منبع منتخب، نسبت به تلخیص و استخراج مفاهیم مرتبط با موضوع پژوهش از متن منابع و پژوهش های کمی و کیفی در ادبیات تحقیق اقدام گردید. در مرحله دوم پژوهش ، شناسائی و استخراج مفاهیم معنادار از متن مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شده است. در مرحله سوم پژوهش، مضامین اولیه شناسائی شده از مفاهیم مربوط به ادبیات پژوهش و مصاحبه نیمه ساختاریافته با یکدیگر ادغام ، در مجموع تعداد 463 مضمون اولیه شناسائی گردید. به دلیل تعداد تکرار برخی از مضامین اولیه شناسائی شده ، همپوشانی بر پایه قرابت مفهومی و یا مشابهت معنائی با مضامین حاصل از ادبیات تحقیق و یا مصاحبه های قبلی انجام شده ، تعداد61 مضمون اولیه از مجموع 463 مضمون اولیه شناسائی شده حذف و در نهایت تعداد 402مضمون اولیه شناسائی گردید. در مرحله چهارم پژوهش مضامین اولیه در قالب  96 مضمون پایه دسته بندی و با لحاظ ارتباط معنایی مضامین پایه و نظرات خبرگان تعدا 29 مضمون سازنده(مولفه اصلی) شناسائی گردید . در مرحله پنجم پژوهش ، تعداد 29 مولفه شناسائی شده درقالب 4 بعد احصاء ودسته بندی و نام گذاری دقیق شدند. در نهایت با توجه به ماهیت توسعه ای ، فرآیندی و یا اجرائی هربعد ، ابعاد مذکور در قالب 2 مضمون فراگیر شناسائی ، دسته بندی و استخراج گردیدند. مطابق نتایج  به دست آمده پژوهش ، ابعاد : 1-رهبری و حکمرانی مبتنی بر ارزش ها و مسئولیت اجتماعی ، 2-رویکردهای تکاملی و آینده نگر در حوزه HRMو CSR ، 3-تقویت تعامل و مشارکت اجتماعی در حوزه CSR ، 4-جذب، استخدام و آموزش کارکنان بر مبنای ارزش ها و CSR ؛ در قالب 2 تم فراگیر محورهای راهبردی و محورهای عملیاتی بایستی در تدوین خط مشی هایHR توسعه گرای نظام  بانکداری ایران لحاظ گردند .  
۵.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل دانشگاه سبز در آموزش عالی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه سبز آموزش عالی توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل دانشگاه سبز در آموزش عالی کشور عراق انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده رویکردی کیفی است. دادهای این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران و اساتید آموزش عالی کشور عراق گردآوری شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها داده بنیاد(کدگذاری باز، کدگذاری محوری کدگذاری انتخابی) است. پس از احصاء نتایج، دادهای پژوهش در قالب مدل استراوس و کوربین در شش بعد پدیده محوری، شرایط علی، عوامل زمینه ای و مداخله گر، راهبرها و پیامدها دسته بندی شدند. مطابق نتایج پژوهش ابعاد نهایی عبارتند از: مقوله محوری(موسسات و سازمان های آموزشی و پژوهشی آموزش عالی کشور، سیاست های هدفمند دانشگاه سبز برای توسعه اکوسیستم های هوشمند، شکل گیری رویکرد خلاقانه)؛ شرایط علّی(اشاعه آموزش سبز و دانش و نگرش در موسسات آموزش عالی، نهادینه کردن فرهنگ دانشگاه سبز و ارزش ها و باورهای اخلاقی و احترام، زیرساخت های محیط زیست برای تغییرات اقلیمی و پیشگیری از آلودگی)؛ راهبرد ها(فناوری هوش مصنوعی و تکنیک های مدرن روز ، همکاری و مشارکت،کشوری منطقه ای، بین بخشی و بین المللی با کمیته های مسئول دانشگاه سبز)؛ شرایط زمینه ای(اصلاح مقررارت و دستورالعمل ها و بازنگری در چشم اندازها و ماموریت، پایش زیست محیطی فعالیت های دانشگاه سبز)؛ شرایط مداخله گر(رسانه ها و مطبوعات، جامعه مدنی و گروه های سبز، تضادهای ژئوپلیتیکی منطقه ای)؛ پیامد ها(آلودگی ناشی از چالش های زیستی وتهدیدی جدی منافع کشور).
۶.

توسعه چارچوب استراتژیک تحول دیجیتال مبتنی بر فناوری های صنعت 4 برای ارتقای پایداری و رقابت پذیری جهانی تولید دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال فناوری های صنعت 4 تولید هوشمند پایدار رقابت پذیری جهانی اینترنت اشیاء صنعتی صنعت داروسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با هدف «توسعه چارچوب استراتژیک تحول دیجیتال مبتنی بر فناوری های صنعت  4  برای ارتقای پایداری و رقابت پذیری جهانی تولید دارویی» انجام شده است. صنعت داروسازی در مواجهه با رقابت شدید بین المللی، الزامات زیست محیطی فزاینده و ضرورت نوآوری مستمر، نیازمند راهبردی منسجم برای بهره گیری از قابلیت های تحول دیجیتال است. به کارگیری فناوری هایی چون اینترنت اشیاء صنعتی، هوش مصنوعی و تحلیلات داده های کلان می تواند فرآیندهای تولید را هوشمند کرده، کارایی منابع را ارتقا دهد و آثار زیست محیطی را کاهش دهد؛ با این حال، تلفیق مؤثر این فناوری ها با اصول پایداری مستلزم شناخت عمیق از عوامل مؤثر و روابط میان آن هاست.این تحقیق به صورت کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام پذیرفت. داده های لازم از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ صاحب نظرِ کلیدی شامل مدیران زنجیره تأمین و تولید در شرکت های دارویی، کارشناسان تحول دیجیتال و اساتید دانشگاه گردآوری شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اعتبار نتایج از طریق بازبینی اعضا و مثلث سازی منابع داده تضمین شد.مدل نهایی، شش بُعد اصلی را برای استقرار موفق تحول دیجیتالِ پایدار در صنعت داروسازی شناسایی می کند: (۱) چشم انداز و رهبری پایدار، (۲) زیرساخت هوشمند و یکپارچه فناوری، (۳) نوآوری چابک محصول و فرایند، (۴) مدیریت چرخه عمر منابع و محیط زیست، (۵) حاکمیت داده و شفافیت زنجیره تأمین، و (۶) یادگیری و شایستگی دیجیتال. روابط علّی و زمینه ای میان این ابعاد نشان می دهد که رهبری متعهد به پایداری و سرمایه گذاری هدفمند در زیرساخت های هوشمند، پیش ران تحقق دیگر مؤلفه هاست و نهایتاً به مزیت رقابتی جهانی منجر می شود.یافته ها دلالت می کنند که رویکرد تحول دیجیتالِ پایدار، فراتر از پیاده سازی فناوری است و نیازمند تغییر پارادایم مدیریتی در کل اکوسیستم دارویی است. چارچوب ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راهی عملی برای مدیران و سیاست گذاران به منظور طراحی برنامه های سرمایه گذاری، توسعه قابلیت ها و تنظیم مقررات حمایتی در جهت دستیابی به تولید دارویی پایدار و رقابت پذیر در مقیاس جهانی به کار رود.
۷.

جایگاه مدل کانو و کاربردهای آن در طراحی و تولید فرش دستباف با تاکید بر فرش تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش دستباف فرش تبریز مدل کانو بازاریابی سلیقه یابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
فرش دستباف به عنوان یکی از اصلی ترین و مهم ترین صنایع فرهنگی و اقتصادی ایران است. که جهت حفظ جایگاه خود در بازار های داخلی و جهانی نیازمند روش های نوین در بازاریابی، سلیقه یابی و طراحی است. یکی از مدل های کاربردی برای شناخت نیاز های مشتریان مدل کانو است که نیازها و همین طور انتظارات مشتریان را در سه دسته اساسی، عملکردی و جذاب طبقه بندی می نماید . این تحقیق با بررسی کاربرد مدل کانو در طراحی و تولید فرش صورت گرفته است. روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بوده و از طریق مطالعات میدانی و مصاحبه با 34 نفر از فعالان حوزه فرش در بازار تبریز (خریداران، فروشندگان، تولیدکنندگان و طراحان) داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. نتایج بیانگر این است که ویژگی های اساسی مانند کیفیت مواد اولیه، شناسنامه فرش و استحکام بافت دارای نقش بسیار مهمی در جلوگیری از نارضایتی مشتریان داراست، ویژگی های عملکردی همچون تناسب و هماهنگی رنگ بندی یا دکوراسیون مدرن و پرداخت زیبا تاثیر کاملا مستقیم بر سطح رضایت مشتریان دارد، ویژگی های جذاب امکان سفارشی سازی و یا داستان دار کردن طراحی منجر به ایجاد تمایز و مزیت رقابتی در بازار می شود. یافته ها حاکی از آن است که استفاده از مدل کانو در فرایند طراحی و تولید فرش موجب افزایش رضایت مشتریان، بهینه سازی فرایند تولید و در نهایت بهبود جایگاه فرش ایرانی در بازار بین المللی شود، نوآوری این پژوهش در تلفیق داده های میدانی بازار فرش تبریز بر مبنای ساختار نظری کانو و ارائه چارچوبی عملیاتی برای طراحی و تولید فرش دستباف مبتنی بر نیازهای واقعی مشتریان می باشد.
۸.

بررسی تاثیر هوش مصنوعی، نوآوری محصول و نوآوری فرآیند بر عملکرد شرکت ها، با توجه به نقش تعدیل گری حمایت رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داده های بزرگ نوآوری محصول نوآوری فرآیند عملکرد شرکت حمایت رهبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
امروزه پیشرفت های فناوری باعث افزایش تصاعدی ظرفیت و سرعت محاسباتی رایانه ها و همچنین توسعه نرم افزارهای آماری شده است. مصرف کنندگان با بهره گیری از خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، تجارب سریع تر و بهتری را کسب می کنند و انتظاراتشان از کیفیت خدمات ارائه دهندگان افزایش می یابد. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز بررسی تاثیر هوش مصنوعی، نوآوری محصول و نوآوری فرآیند بر عملکرد شرکت ها، با توجه به نقش تعدیل گری حمایت رهبری می باشد. روش تحقیق پژوهش کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی است و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. بدین ترتیب که ابتدا پایایی و روایی ابزار اندازه گیری بررسی و تأیید شد؛ سپس اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها تحلیل گردید. جامعه آماری پژوهش نیز شامل شرکت های کوچک و متوسط فعال تهران در حوزه های مختلف صنعتی بوده و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از فناوری های هوش مصنوعی و تقویت نوآوری ها می تواند نقش کلیدی در بهبود عملکرد شرکت ها داشته باشد. همچنین، حمایت متعادل رهبری می تواند تأثیر مثبتی در تسهیل فرآیندهای سازمانی ایجاد نماید.در نهایت، این مطالعه نشان می دهد که حمایت رهبری نقش مهمی در تقویت و افزایش اثرگذاری عوامل کلیدی دارد. رهبری موثر، با ترغیب و راهنمایی مناسب، ارزش افزوده عوامل فوق را به طور قابل توجهی بالا می برد. بنابراین، توسعه مهارت های رهبری و فرهنگ حمایتی در سازمان ها ضروری است.
۹.

بنیان شناسی کنترل های راهبردی با ارائه الگوی طراحی آن در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع شناسی بنیان شناسی کنترل راهبردی نظام بانکی مدیریت راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
تدوین، اجرا و کنترل استراتژیک سه مؤلفه کلیدی و به هم پیوسته در فرآیند مدیریت راهبردی هستند که هماهنگی و توازن میان آن ها برای موفقیت سازمان ها امری ضروری تلقی می شود. با این حال، شواهد موجود نشان می دهد که تنها حدود ۳۰ درصد از اهداف راهبردی در سازمان ها محقق می گردد که یکی از علل اصلی آن، عدم استقرار کامل و مؤثر نظام کنترل راهبردی است. هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد گوناگون کنترل های استراتژیک و تحلیل نحوه ایفای نقش آن ها در نظام بانکی کشور است. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیم ساختاریافته با مدیران ارشد و کارشناسان حوزه برنامه ریزی استراتژیک در بانک ها جمع آوری شده است. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل داده ها، هفت نوع کنترل راهبردی به عنوان مضامین اصلی نظام کنترل استراتژیک در بانک ها شناسایی گردید: کنترل تدوین استراتژی، کنترل اجرای استراتژی، کنترل ورودی–خروجی، کنترل فرااستراتژیک، کنترل فرایند استراتژیک، پایش استراتژیک و کنترل تبدیل استراتژی به اجرا. همچنین چهار بعد کلیدی شامل نوع بانک، نوع فعالیت، نوع مشتری و طول دوره مدیریت عالی سازمان، به عنوان عوامل تأثیرگذار بر نحوه اعمال کنترل ها استخراج شد. نتایج نشان می دهد که در نظام بانکی کشور، کنترل تدوین استراتژی، کنترل اجرای استراتژی و کنترل ورودی–خروجی، به ترتیب بیشترین سهم را در فرآیندهای کنترلی دارا هستند. این یافته ها می تواند زمینه ساز طراحی نظام کنترلی متناسب با ویژگی های ساختاری و محیطی بانک ها و بهبود عملکرد راهبردی آن ها باشد.
۱۰.

مدل رفتار مصرف کننده با تکیه بر واقعیت افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار مصرف کننده واقعیت افزوده الهام بخشی تصویرسازی ذهنی ایجاد احساس حضور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
هدف: فناوری واقعیت افزوده (Augmented Reality یا AR) با ادغام محیط های واقعی و مجازی، تجربه ای تعاملی و چندحسی ارائه می دهد که فرآیند تصمیم گیری را تسهیل کرده و ارتباط عاطفی بین مصرف کنندگان و برندها را تقویت می کند. با این حال، نبود چارچوب های جامع برای تبیین رفتار مصرف کننده در پاسخ به AR در این صنعت، شکاف پژوهشی قابل توجهی ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف توسعه مدل نظری رفتار مصرف کننده مبتنی بر AR در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی تهران، به بررسی این شکاف پرداخت. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی طراحی شده است تا مدل مفهومی کاربرد واقعیت افزوده (AR) در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی را توسعه دهد. نمونه کیفی شامل 21 نفر از کارشناسان بازاریابی و مدیران ارشد شرکت های فعال در این بخش است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بدون ساختار جمع آوری شده است. در این پژوهش ابتدا از تحلیل مضمون و تکنیک دلفی برای شناسایی متغیرهای اصلی استفاده شد. سپس با بهره گیری از روش گرندد تئوری، مدلی شامل متغیرهای علی، مقوله محوری، استراتژی ها، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، و پیامدها تدوین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شرایط علی مؤثر بر پذیرش شامل عوامل مزایا (ارزش کاربردی، ارزش لذت بخش، و تجربه چندحسی)، عوامل فنی (تعاملی بودن، نوآوری، و حضور مجازی)، عوامل اطلاعاتی (سهولت استفاده، مفید بودن اطلاعات، و راحتی تصمیم گیری)، و عوامل خصیصه ای (کیفیت عملکردی، کیفیت زیبایی شناختی، و کیفیت لذت بخش) است. استراتژی های کلیدی شامل الهام بخشی، حس حضور، نزدیکی فیزیکی ادراک شده، جذابیت بصری، تعامل عاطفی، و تصویرسازی ذهنی شناسایی شدند. شرایط مداخله گر شامل نگرانی های حریم خصوصی و اضطراب فناوری، و شرایط زمینه ای شامل آشنایی با فناوری و پذیرش اجتماعی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، ادغام AR در فرایند بازاریابی، از طریق محتوای بصری، احساسات مثبت ایجاد کرده و وفاداری مشتریان را تقویت می کند. همچنین با افزایش تعامل، ارائه اطلاعات دقیق تر، و ایجاد تجربه های چندحسی، مشارکت مشتریان در فرآیند خرید را بهبود می بخشد
۱۱.

شناسایی عوامل موثر بر جذب سپرده های قرض الحسنه بانکی در شعب پست بانک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جذب سپرده کدگذاری موسسات مالی قرض الحسنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف: سپرده های قرض الحسنه بانکی یکی از ابزارهای مالی مورد توجه است که به عنوان یک ابزار مالی اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع سپرده ها، به منظور تشویق به همکاری و کمک به دیگران برای تحقق پروژه ها و اهداف مشترک مورد استفاده قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر جذب سپرده های قرض الحسنه بانکی در شعب پست بانک شهر تهران است. روش شناسی: روش انجام پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی است. رویکرد روش شناسی این مطالعه کیفی بوده و روش پژوهش اتخاذ شده، روش فراترکیب سندلوفسکی و باروسو است. در این تحقیق، از میان 371 مقاله شناسایی شده در طی جستجوی ادبیات سه دهه اخیر در پایگاه داده های الکترونیکی منتخب، 63 مقاله با معیارهای انتخاب و ورود تطابق داشتند. یافته های پژوهش: از 63 مطالعه منتخب، عوامل موثر بر جذب سپرده های قرض الحسنه بانکی در 7 بعد به شرح زیر شناسایی شد: عوامل سازمانی، عوامل اخلاقی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل بازاریابی، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که با اجرای این راهکارها و استفاده از استراتژی های مناسب، بانک ها و مؤسسات مالی قادرند به بهبود فرآیند جذب سپرده های قرض الحسنه و افزایش بهره وری مالی خود بپردازند. این تحقیق به عنوان یک راهنمای عملی برای صنعت بانکداری و مالی، می تواند به بهبود روند جذب سپرده های قرض الحسنه و تقویت روابط با مشتریان کمک کند.
۱۲.

طرا حی الگوی دریافت مالیات مبتنی بر عدالت مالیاتی در کشور با رویکرد دولت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت مالیاتی دولت الکترونیک همکاری بین دستگاه های دولتی شفافیت فساد سیستم مالیاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
پژوهش حاضر به ارزیابی روایی و پایایی مدل تحقیقاتی در زمینه  طراحی الگوی دریافت مالیات مبتنی بر عدالت مالیاتی با رویکرد دولت الکترونیک پرداخته است. هدف این تحقیق، بررسی اعتبار ابزارهای اندازه گیری مدل و ارزیابی عملکرد ساختاری آن در سنجش ارتباطات میان متغیرهای مختلف است. در این راستا، به ارزیابی روایی همگرا و پایایی متغیرها پرداخته شد. این نتایج به طور کلی نشان دهنده این است که ابزارهای مورد استفاده در پژوهش از اعتبار بالایی برخوردارند و می توان به اعتبار اندازه گیری ها اطمینان کرد.در ادامه، روایی واگرای مدل با استفاده از روش فورنل و لاکر و معیار HTMT مورد بررسی قرار گرفت. روش فورنل و لاکر بیان می کند که یک سازه باید همبستگی بیشتری با خود نسبت به سایر سازه ها داشته باشد. تحلیل ماتریس فورنل و لاکر نشان داد که مقادیر همبستگی هر سازه با خودش در قطر اصلی ماتریس بیشتر از مقادیر همبستگی با سازه های دیگر بوده و این امر تاییدکننده روایی واگرای مناسب است. همچنین، استفاده از معیار HTMT که برای مدل های پیچیده تر و شرایط همپوشانی بارهای عاملی پیشنهاد شده، نشان داد که مقادیر HTMT برای تمامی جفت سازه ها کمتر از 0.9 است. این امر حاکی از آن است که سازه ها به طور مؤثری از یکدیگر تمایز یافته اند و هیچ کدام از آن ها همبستگی غیرضروری با سایر سازه ها ندارند. نتیجه گیری کلی تحقیق نشان می دهد که مدل پژوهش از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و ابزارهای اندازه گیری به کار رفته در تحقیق اعتبار بالایی دارند. علاوه بر این، مدل قادر به تبیین روابط میان متغیرها به طور مؤثر است و شاخص های برازش مدل ساختاری نشان دهنده برازش مناسب و قدرت پیش بینی قوی مدل است. بنابراین، مدل تحقیقاتی برای آزمون فرضیات و تحلیل های بعدی قابل استفاده است.در بخش پایانی تحقیق، به منظور بهبود کارایی سیستم مالیاتی و تحقق عدالت مالیاتی، پیشنهاداتی برای تقویت همکاری و تبادل داده ها بین دستگاه های دولتی مختلف ارائه شده است. پیشنهادات شامل طراحی سیستم های یکپارچه اطلاعاتی است که بتواند اطلاعات مالیاتی را به راحتی و سریعاً بین دستگاه های مختلف منتقل کند. این اقدام می تواند به افزایش هماهنگی بین نهادهای دولتی، کاهش اشتباهات و اختلالات در پردازش اطلاعات و در نهایت به بهبود شفافیت و کاهش فساد کمک کند. همچنین، توصیه می شود که سیستم های مالیاتی مبتنی بر فناوری های نوین طراحی شوند تا مودیان بتوانند تمامی امور مالیاتی خود را به صورت آنلاین، شفاف و ساده انجام دهند و در عین حال از امنیت اطلاعات خود اطمینان حاصل کنند.
۱۳.

راهبردهای مدیریت هوشمند منابع انسانی ورزشی در بهبود سلامت روان و عملکرد حرفه ای ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان مدیریت ورزشکاران حرفه ای توسعه مهارت عوامل روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
ورزشکاران حرفه ای به دلیل ماهیت رقابتی ورزش حرفه ای، همواره در معرض انواع فشارهای روانی قرار دارند. این فشارهای روانی می تواند بر عملکرد و سلامت روان آنها تاثیر منفی بگذارد. بنابراین، ورزشکاران حرفه ای نیازمند مدیریت ویژه ای برای حفظ سلامت روان خود هستند. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدل عوامل موثر در مدیریت سلامت روان ورزشکاران حرفه ای است. روش پژوهش، کیفی و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 15 خبره بوده است. خبرگان شامل صاحب نظران علمی و فضای دانشگاهی، صاحب نظران فنی و همچنین صاحب نظران اجرایی و فضای سازمانی بودند. نمونه گیری به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی صورت گرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 انجام پذیرفت. جهت بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج کیفی در تحقیق حاضر از معیارهای ارزشیابی لینکلن و گابا (1985) شامل معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که این مدل از 3 بعد عوامل روانشناختی (فشار رقابتی، پشتیبانی اجتماعی، مشاوره روانشناختی)، مدیریت شخصی (تنوع در فعالیت های روزانه، مدیریت زمان، توازن مناسب بین کار و استراحت) و توسعه مهارت ها (آموزش مهارت های مذاکره، آموزش مهارت های حل مسائل) تشکیل شده است. در نتیجه، این مدل به عنوان یک ابزار تدابیر پیشگیرانه و موثر در مدیریت سلامت روان ورزشکاران حرفه ای مطرح می شود، که می تواند به توسعه استراتژی های مدیریتی و آموزشی در این حوزه کمک نماید.
۱۴.

اعتبارسنجی مدل سطح نظارت خارجی بر رابطه بین تعیین هویت شریک حسابرسی و کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسابرس سطح نظارت خارجی هویت شریک حسابرسی کیفیت حسابرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
هدف این تحقیق اعتبارسنجی مدل سطح نظارت خارجی بر رابطه بین تعیین هویت شریک حسابرسی و کیفیت حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. ابزارگردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را 690 نفر از مدیران و کارکنان موسسات حسابرسی در ایران تشکیل داده است. بر اساس فرمول، 368 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. برای آزمون فرضیه های بیان شده در مطالعه استفاده شد. روش تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار smart.PLS بوده است. نتایج نشان داد هویت حرفه ای شریک حسابرسی بر کیفیت حسابرسی تاثیر معناداری دارد. هویت سازمانی شریک حسابرسی بر کیفیت حسابرسی تاثیر معناداری دارد. سطح نظارت خارجی بر کیفیت حسابرسی تاثیر معناداری دارد. سطح نظارت خارجی بر رابطه بین تعیین هویت شریک حسابرسی و کیفیت حسابرسی تاثیر معناداری دارد.
۱۵.

طراحی مدل بازاریابی اتحادی در هولدینگ های خودروسازی بر پایه تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی اتحادی اتحاد استراتژیک هولدینگ صنعت خودروسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل بازاریابی اتحادی در هولدینگ های صنعت خودروسازی می باشد. روش پژوهش: این پژوهش به روش آمیخته و در دو بخش کیفی طراحی و اجرا شده است. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل 16 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و خبرگان حوزه بازاریابی بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. روایی کدهای استخراج شده در این بخش توسط دو پژوهشگر مستقل بررسی و تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از شاخص کاپای کوهن مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بخش کیفی با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: حاصل تحلیل مضمون، استخراج ۳۴۲ کد اولیه در قالب 20 مضمون پایه و ۶ مضمون سازمان دهنده بود. به طور کلی نتایج نشان داد بعد «توسعه منابع مشترک» شامل زیر مقیاس های بهینه سازی منابع عملیاتی؛ تسهیم منابع تصمیم گیری؛ چابکی منابع بازاریابی و هم افزایی منابع بازاریابی بود. بعد «توانمندی شرکا» شامل مقیاس های شناخت بازار محلی، توسعه مهارت های نرم، توسعه روابط مشتریان است. بعد «مدیریت تنش با شرکا» شامل زیرمقیاس های مدیریت هماهنگی، مدیریت پیچیدگی های قانونی و مؤلفه حل اختلاف با شرکا است. بعد «یادگیری مشترک» شامل زیر مقیاس های یادگیری فناورانه، مهارت افزایی چندگانه، مذاکره با کمک شرکا شناسایی شد. بعد «تناسب استراتژیک شرکا» شامل اخذ ایده های نوآورانه بازاریابی، نفوذ هوشمندانه مطابق با ظرفیت شرکت ها و ورود به بازار متناسب با توانایی شرکا بود. بعد «توسعه شبکه ارتباطی» شامل شناخت توانایی های شرکا، گسترش رابطه داخلی با شرکا و توسعه شبکه شرکا و مدیریت رابطه با شرکا بود.
۱۶.

بررسی عوامل موثر در پذیرش بازاریابی شبکه های اجتماعی در گردشگری پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش فناوری بازاریابی شبکه های اجتماعی گردشگری پزشکی تحلیل مضمون بازاریابی دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
در شرایطی که گردشگری پزشکی به عنوان یکی از صنایع استراتژیک در اقتصاد سلامت ایران شناخته می شود، بهره گیری از ظرفیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی می تواند به جذب بیماران خارجی، بهبود تصویر برند ملی و ارتقای مزیت رقابتی مراکز درمانی منجر شود. با این حال، پذیرش این رویکرد دیجیتال در میان فعالان گردشگری سلامت کشور با چالش هایی همراه است که نیازمند مطالعه ای عمیق و بومی سازی شده است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش بازاریابی شبکه های اجتماعی در صنعت گردشگری پزشکی ایران انجام شده و به صورت کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون طراحی شده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی، مدیران آژانس های مسافرتی درمان محور و مسئولان مراکز درمانی فعال در حوزه گردشگری پزشکی گردآوری شد.تحلیل یافته ها منجر به استخراج ۱۹۸ کد مفهومی اولیه گردید که در قالب ۲۶ مضمون سازمان دهنده و نهایتاً ۵ مضمون فراگیر دسته بندی شدند: «ماهیت شبکه های اجتماعی»، «ساختار سازمانی»، «فضای رقابت»، «محیط کلان کسب وکار ایران» و «ماهیت خاص صنعت گردشگری پزشکی». این عوامل نشان دادند که پذیرش بازاریابی شبکه های اجتماعی در این حوزه تابعی از تعامل چندبعدی بین ویژگی های فناوری، توانمندی های درون سازمانی و الزامات بیرونی است.نتایج این مرحله از پژوهش می تواند مبنایی برای طراحی مدل بومی پذیرش و نیز تدوین سیاست های کلان در راستای توسعه بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی ایران قرار گیرد.
۱۷.

طراحی مدل هوشمند اعطای تسهیلات بانکی مبتنی بر کلان داده بر اساس مشخصه های جمعیت شناختی، وضعیت کسب و کار و پرداختهای گذشته مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل هوشمند اعطایی تسهیلات بانکی کلان داده مشخصه های جمعیت شناختی وضعیت کسب و کار پرداختهای گذشته یادگیری ماشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
طراحی یک مدل هوشمند اعطای تسهیلات بانکی می تواند بسیار از دغدغه ها و نگرانیهای سیستم بانکی را در خصوص بازپرداخت وامهای اعطای شده و افزایش وامهای غیر عملیاتی را کاهش دهد. برای این منظور لازم است با بهره گیری از الگوریتمهای هوش مصنوعی چنین مدلی طراحی شود. در این تحقیق هدف طراحی یک مدل اعطای تسهیلات بانکی هوشمند بر اساس کلان داده و بر اساس مشخصه های جمعیت شناختی وضعیت کسب و کار و پرداختهای گذشته مشتریان می باشد. مدل شامل 12 متغیر بود که داده های آن از سیستم بانکی جمع اوری شده و سپس با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین پیاده سازی شد. سه الگوریتم کا نزدیکترین همسایه، درخت تصمیم و جنگل تصادفی در تحقیق حاضر استفاده شد که نتایج نشان می دهد الگوریتم درخت تصمیم با دقت 99.6 درصد در بالاترین سطح قادر به پیش بینی رفتار بازپرداخت مشتریان بوده و این امر نشان می دهد که متغیرهای 12 گانه معرفی شده تا بیش از 99 درصد می توانند بازپرداخت مشتریان را بر اساس سه دسته مشتریان با ریسک بالا، متوسط و ریسک اندک دسته بندی نمایند.
۱۸.

طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی متاورس بانک مسکن تحول دیجیتال تجربه مشتری اکوسیستم دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد و تمرکز بر تحول دیجیتال در بستر صنعت بانکداری ایران است؛ مدلی که بتواند به بهبود رقابت پذیری، ارتقای تجربه مشتری و خلق ارزش های نوین مبتنی بر فناوری های پیشرفته کمک نماید. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین (1998)، فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) را طی نموده است؛ به نحوی که محقق بر اساس مصاحبه های عمیق با خبرگان، موفق به شناسایی 5 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و 65 کد مفهومی به عنوان ابعاد و مولفه های اثرگذار در شکل گیری مدل بازاریابی متاورسی بانک مسکن گردید. در فاز اول (کیفی) پژوهش، جامعه آماری متشکل از مدیران ارشد، کارشناسان متخصص و تحلیل گران حوزه های بانکداری دیجیتال، بازاریابی فناوری محور و متاورس بانکی، همچنین اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال در زمینه بانکداری آینده نگر و فناوری های مالی نوین بود که با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، تعداد ۱۴ نفر از میان خبرگان کلیدی تا مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این مرحله، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بر پایه پروتکل علمی گردآوری و با نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در فاز دوم (کمی) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان، تعداد 434 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استانداردشده بر مبنای ابعاد استخراج شده از مرحله کیفی بود. داده های کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS4 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برازش مدل مفهومی و آزمون فرضیات انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای علی همچون فشارهای رقابتی بانکداری، الزامات قانونی و نظارتی، تغییرات ترجیحات مشتریان و فشارهای زیست محیطی، به همراه زیرساخت های فناوری، فرهنگ و سرمایه انسانی، ظرفیت تحقیق و توسعه و شبکه سازی دیجیتال، شالوده و بستر لازم را برای تحول بازاریابی داده بنیاد در بانک مسکن فراهم می کنند. نقش محوری بازاریابی داده بنیاد، توسعه محصولات نوآورانه و مدیریت تجربه مشتری، ارتباطی پویا بین شرایط علی، راهبردهای دیجیتال و پیامدهای عملکردی از جمله افزایش بهره وری، توسعه بازار و ارتقای کیفیت خدمات ایجاد نموده است. بر این اساس، مدل نهایی پژوهش پیوندی منسجم و داده محور میان سیاست گذاری کلان، مدیریت ریسک، چابک سازی سازمانی و توسعه بازاریابی متاورسی برقرار ساخته است. این مدل به عنوان نقشه راهی برای مدیران و سیاست گذاران بانکی، می تواند زمینه ساز استقرار بانکداری نسل جدید و ایجاد مزیت رقابتی پایدار در صنعت مالی کشور باشد.
۱۹.

افزایش مشارکت سیاسی با استفاده از تحلیل استراتژیک هوشمند در مواجهه با تغییرات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت سیاسی تحلیل استراتژیک هوشمند تغییرات اجتماعی احزاب سیاسی تشکل های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای افزایش مشارکت سیاسی از طریق بهره گیری از تحلیل استراتژیک هوشمند در مواجهه با تغییرات اجتماعی انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده تا با استفاده از رویکرد کیفی و انجام مصاحبه های عمیق با فعالان سیاسی، اعضای احزاب و تشکل های اجتماعی و همچنین شهروندان، ابعاد مختلف تغییرات اجتماعی و تأثیر آن بر رفتار و تمایلات سیاسی افراد شناسایی و تحلیل گردد. یافته ها نشان می دهد که تغییرات اجتماعی ناشی از نابرابری های اقتصادی، تحولات فرهنگی و گسترش فناوری های نوین ارتباطی، هم فرصت ها و هم چالش هایی را برای مشارکت سیاسی ایجاد کرده است. تحلیل استراتژیک هوشمند به عنوان رویکردی نوین می تواند با ترکیب داده های اجتماعی، سیاسی و فناورانه به طراحی استراتژی های کارآمد در جهت ارتقاء مشارکت سیاسی و تقویت ساختارهای مدنی کمک کند. نتایج نشان می دهد که افزایش مشارکت سیاسی نه تنها به سطح آگاهی و تحصیلات افراد وابسته است، بلکه به توانایی نهادهای سیاسی و اجتماعی در انطباق با تغییرات و به کارگیری رویکردهای هوشمند نیز بستگی دارد. این تحقیق تأکید می کند که سیاست گذاران و فعالان اجتماعی با بهره گیری از تحلیل استراتژیک هوشمند قادر خواهند بود به گونه ای مؤثر با تغییرات اجتماعی روبه رو شوند و زمینه افزایش مشارکت سیاسی در جامعه را فراهم آورند.