مدیریت استراتژیک هوشمند

مدیریت استراتژیک هوشمند

مدیریت استراتژیک هوشمند سال 4 تابستان 1404 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بهینه سازی پرتفوی سهام با رویکرد ترکیبی برنامه ریزی محدودیت اعتبار-استوار و مدل های تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینه سازی پرتفوی عدم قطعیت برنامه ریزی محدودیت اعتبار-استوار مدل های تحلیل پوششی داده ها و انتخاب سهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
این پژوهش با هدف ارائه یک رویکرد نوین و جامع برای بهینه سازی پرتفوی سرمایه گذاری در بازارهای پرنوسان و با عدم قطعیت بالا انجام شده است. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک و کسب بازده مطلوب در سرمایه گذاری، مدل پیشنهادی از ترکیب قدرتمند برنامه ریزی محدودیت اعتبار-استوار و مدل های تحلیل پوششی داده ها بهره می برد. این مدل به طور همزمان به دنبال بهینه سازی ترکیب دارایی ها، کاهش ریسک و افزایش بازدهی است. در این تحقیق، با استفاده از داده های بورس تهران، عملکرد مدل پیشنهادی در مقایسه با روش های سنتی ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد که مدل پیشنهادی قادر است پرتفوی هایی با بازدهی بالاتر و ریسک کمتر نسبت به روش های سنتی ایجاد کند. همچنین، این مدل انعطاف پذیری بالایی در برابر تغییرات ناگهانی بازار از خود نشان داده و در برابر شوک های اقتصادی مقاوم تر است.
۲.

تدوین الگوی خط مشی گذاری فرهنگی بر اساس مولفه های سیاسی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی گذاری فرهنگی مولفه های سیاسی کشور عراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف این پژوهش تدوین الگوی خط مشی گذاری فرهنگی بر اساس مولفه های سیاسی کشور عراق است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته(کیفی-کمی) بوده است. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی را مدیران سازمان های دولتی عراق تشکیل می دهند و با توجه به نمونه گیری گلوله برفی تعداد 10 نفر از اشخاص صاحب نظر و دارای تحصیلات و تجربه کافی مرتبط با موضوع، به عنوان خبرگان پژوهش برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کمی مدیران سازمان های دولتی عراق هستند که پرسشنامه خبره توسط 50 نفر از آنها پاسخ داده شد، جهت تجزیه و تحلیل داد ه ها از نرم افزار مکس کیودا و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج پژوهش مشتمل بر ابعاد ساختار حکومتی و سیاسی(ساختار سیاسی و حکومتی، هماهنگی و انسجام، امنیت و ثبات، نقش سازمان های غیردولتی)، بعد عوامل تنوع فرهنگی و اجتماعی (تنوع قومی و مذهبی،سیاست های فرهنگی، آموزش و آگاهی بخشی)، بعد عوامل نفوذ خارجی و تأثیرات بین المللی(تأثیرات خارجی و رسانه ها، نفوذ خارجی و احزاب سیاسی)، بعد عوامل فساد، منابع و زیرساخت ها(منابع مالی و زیرساخت ها، فساد اداری و مشکلات اجرایی)، بعد عوامل سیاست گذاری، برنامه ریزی و توسعه(برنامه ریزی و سیاست گذاری، تحقیقات و توسعه فرهنگی) و بعد عوامل فناوری و نوآوری (فناوری نوین،تأثیر نخبگان و جامعه علمی) است.
۳.

هوشمندی استراتژیک و تاب آوری در کسب وکارهای نوپا: مطالعه ای داده بنیاد از تجربه زیسته کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوشمندی استراتژیک تاب آوری استارتاپ ها رکود تورمی تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
بیان مسئله و هدف:در بستر اقتصادی ایران که با چالش های مزمنی نظیر رکود تورمی مواجه است، کسب وکارهای نوپا به واسطه ضعف ساختاری، کمبود منابع و آسیب پذیری بالا، بیش از هر بازیگر اقتصادی دیگری در معرض ناپایداری و شکست قرار دارند. در این شرایط، ارتقاء تاب آوری سازمانی از طریق رویکردهای مبتنی بر هوشمندی استراتژیک، ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی می شود. علی رغم توسعه مطالعات در حوزه تاب آوری، هنوز مدل های منسجم و مبتنی بر داده های تجربی زیسته کارآفرینان برای تبیین سازوکارهای بقاء در محیط های پرتلاطم اقتصادی، به ویژه در ایران، تدوین نشده اند. این پژوهش با هدف پر کردن این خلأ، به طراحی و تبیین مدلی جامع می پردازد که نشان دهد هوشمندی استراتژیک چگونه می تواند زمینه ساز ارتقاء تاب آوری در استارتاپ ها باشد. روش:پژوهش حاضر از رویکردی تجربی بهره گرفته و تمرکز آن بر تحلیل تجربه زیسته کارآفرینان در محیط های واقعی است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۴ نفر از بنیان گذاران و مدیران استارتاپ های فعال گردآوری و پس از کدگذاری تحلیلی، به مدل سازی نهایی منجر شد. در ادامه، مدل طراحی شده با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته و تحلیل کمی داده ها در محیط نرم افزارهای آماری، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به شناسایی پنج مؤلفه کلیدی در شکل گیری هوشمندی استراتژیک استارتاپ ها گردید: گردآوری و پردازش هوشمند داده ها، ذخیره سازی و دسترسی ساختاریافته به اطلاعات، استفاده از الگوریتم های پیش بینی و هوش مصنوعی، طراحی استراتژی های واکنشی داده محور، و بازمهندسی فرآیندهای عملیاتی در مواجهه با بحران های اقتصادی. یافته ها نشان دادند که هر یک از این مؤلفه ها تأثیر معناداری بر تقویت تاب آوری سازمانی دارند و مدل پیشنهادی، توان تبیینی قابل قبولی در محیط های رکودی دارد. نتیجه گیری:مدل نهایی پژوهش، چارچوبی کاربردی برای درک عمیق تر از پیوند میان هوشمندی استراتژیک و تاب آوری در استارتاپ ها فراهم می آورد. این مدل نه تنها مسیر سازگاری و پایداری سازمانی را برای کسب وکارهای نوپا در محیط های پرتلاطم اقتصادی هموار می سازد، بلکه ابزاری کارآمد برای سیاست گذاران، نهادهای حمایتی و مدیران اجرایی جهت تصمیم سازی های مالی، فناورانه و نهادی به شمار می رود.
۴.

طراحی مدل هوش مصنوعی برای بهبود فرایند خرید آنلاین محصولات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی محصولات ورزشی امنیت تجربه کاربری تحلیل رفتار مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این تحقیق با هدف طراحی مدل هوش مصنوعی برای بهبود فرایند خرید آنلاین محصولات ورزشی در عراق انجام شده است. روش پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد گلیزر بوده و جامعه آماری شامل خبرگان در حوزه بازاریابی ورزشی و صاحبان شرکت های تولیدی و فروشندگان محصولات ورزشی در عراق بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس معیار اشباع نظری، مجموعاً 13 مصاحبه انجام شد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختاریافته بود که تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری صورت گرفت و روایی و پایایی نتایج تأیید شد. نتایج نشان داد که عوامل کلیدی مانند شخصی سازی توصیه ها، سهولت استفاده و امنیت در تجربه کاربری، تأثیر زیادی بر رضایت و تصمیم گیری خرید مشتریان دارند. در زمینه تعاملات هوشمند، استفاده از چت بات ها و سیستم های پاسخ دهی خودکار به مشکلات خرید، به بهبود تجربه مشتری کمک می کند. همچنین، تأثیرات روان شناختی و اجتماعی، از جمله اعتبار اجتماعی و تبلیغات هوشمند، نقش مهمی در رفتار خرید ایفا می کنند. در حوزه داده کاوی، تحلیل رفتار مشتری و هوش تجاری به عنوان ابزارهای مؤثری برای بهبود استراتژی های بازاریابی شناسایی شدند. همچنین، عوامل اعتماد و اعتبار برند، از جمله تقویت برند از طریق هوش مصنوعی و شفاف سازی اطلاعات، به افزایش اعتماد مشتریان کمک می کند. نوآوری های تکنولوژیکی مانند واقعیت افزوده و اتوماسیون در خدمات نیز به بهبود فرآیند خرید اشاره دارند. برای بهینه سازی رفتار خرید محصولات ورزشی آنلاین با استفاده از هوش مصنوعی، کسب وکارها نیاز دارند یک پلتفرم هوشمند ایجاد کنند که شامل چت بات های پیشرفته، شخصی سازی توصیه ها بر اساس تحلیل رفتار مشتری و سیستم های امنیتی قوی باشد.
۵.

ارائه استراتژی های مواجهه با ریسک های اولویت دار در عملیات پالایشگاه نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریسک های اولویت دار پالایشگاه های نفت استراتژی های مواجهه با ریسک مدیریت ریسک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
در دنیای امروز، پالایشگاه های نفت با چالش های متعددی روبرو هستند که مدیریت و مواجهه صحیح با آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. این تحقیق به دنبال ارائه استراتژی های مناسب برای مواجهه با ریسک های اولویت دار در عملیات پالایشگاه های نفت است. این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی است و به منظور تحلیل و شناسایی ریسک ها و استراتژی ها از روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت نفت است که از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و با توجه به اشباع نظری انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام و نتایج استخراج شده است. نتایج این تحقیق منجر به شناسایی 18 دسته اصلی و 62 زیرمولفه مرتبط با عملیات پالایشگاه های نفت گردید. از جمله ریسک های اولویت دار شناسایی شده می توان به تغییرات اقلیمی و محیط زیستی، ریسک های فناوری و نوآوری، ریسک های سایبری و امنیتی، ریسک های اقتصادی و مالی، و ریسک های داده و فناوری اطلاعات اشاره کرد. همچنین، استراتژی های مواجهه با این ریسک ها شامل تقویت زیرساخت های پالایشگاهی در برابر حوادث طبیعی، آزمایش و شبیه سازی فناوری های نوین، ارتقاء امنیت سایبری، ایجاد ذخایر مالی برای شرایط بحرانی و استفاده از فناوری های نوین برای نظارت و پیش بینی مشکلات احتمالی پیشنهاد شده است. سطوح مختلف ریسک ها در پالایشگاه ها از پایه ای ترین تهدیدات کلان (سطح 1) تا تهدیدات اقتصادی، سیاسی، فناوری و لجستیکی (سطوح 2 و 3) و مدیریت دقیق اطلاعات و منابع انسانی (سطوح 4 و 6) را در بر می گیرد. همچنین، سطوح 5 تا 8 به فرآیندهای مدیریت ریسک، تصمیم گیری های استراتژیک و پیاده سازی دقیق استراتژی های مقابله با ریسک ها اشاره دارند. این پژوهش با ارائه استراتژی های مؤثر برای مدیریت ریسک ها در پالایشگاه های نفت، به ارتقاء دانش موجود در زمینه مدیریت ریسک در این صنعت کمک می کند. نتایج این تحقیق می تواند مبنای طراحی استراتژی های مدیریتی در پالایشگاه ها و دیگر صنایع مشابه باشد و به مدیران کمک کند تا ریسک ها را شناسایی و به طور مؤثر مدیریت کنند. این تحقیق همچنین می تواند به عنوان مبنای تحقیقات آتی در زمینه مدیریت ریسک و بهبود عملکرد در صنایع نفت و انرژی استفاده شود.
۶.

ریشه یابی علل بروز پدیده زنان کارگرکشاورزی دلفان با کاربست تکنیک RCA و پیشنهاد راهبردهای متناسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان کارگر کشاورزی دلفان استان لرستان تحلیل علل ریشه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
حضور بیش از ۶۰۰ زن کارگر روزمزد کشاورزی در میدان اصلی شهرستان دلفان استان لرستان ، به عنوان نمادی از وضعیت اشتغال نامناسب، توجه رسانه ها، نهادهای مدنی و مسئولان را برانگیخته و بیم آن می رود که در صورت بروز حادثه ای پیش بینی نشده، به بحرانی اجتماعی یا امنیتی تبدیل شود. هدف این مقاله ریشه یابی علل بروز پدیده است که برای این منظوراز تکنیک "تحلیل علل ریشه ای "استفاده شد. در ادامه راهبردهای متناسب بر اساس علل ریشه ای شناسایی شده عنوان شد.این مطالعه از نوع کاربردی و با روش تحقیق کیفی انجام شد. در مرحله نخست، با استفاده ازروش کیفی از ابزار مصاحبه عمقی با 25 نفر از زنان کارگر کشاورزی و 19 نفر از صاحبنظران و کارشناسان حوزه توسعه،زنان،کار وکشاورزی انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت هدفمند و با نمونه گیری بارز انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد مهمترین علل ریشه ای مشترک بین زنان کارگر ، صاحبنظران و مسوولان مربوط به فقر، وضعیت خانوادگی زنان، کم توجهی متولیان به موضوع، فقدان مشاغل و درآمدهای جایگزین و تمایل به ساعت کار شناور بود. با این همه، زنان کارگر بیشتر بر ابعاد اقتصادی و احساس امنیت خود حین انجام این مشاغل تاکید داشتند و سایر موارد در اولویت های بعدی قرار داشت. از سوی دیگر، کارشناسان و مسوولان بر زمینه های فرهنگی- اجتماعی مانند چالش های فرهنگی گذار از فرهنگ سنتی و مردسالارانه و همچنین تمایلات مطالبه گری زنان متمرکز بودند. با توجه به اقدامات مقطعی ، پراکنده وسطحی نهادها و سازمانهای مرتبط در سطح ملی و منطقه ای راهبردهای پیشنهادی بر مبنای یافته ها حاکی از آن است که در قوانین بالا دستی جمهوری اسلامی ازجمله قانون اساسی، قانون کار و برنامه های توسعه ظرفیت های مناسبی برای کاهش آسیبهای این پدیده وجود دارد اما این راهبردها عمدتا" با اقدامات سطحی و غیر کارشناسی نادیده گرفته می شود و همین امر باعث تعمیق بیشتر مشکلات این قشر از کارگران زن بخش کشاورزی می شود.
۷.

کاوش در مؤلفه های بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای: ارائه الگویی توسعه محور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی دیجیتال صنعت بیمه تحلیل مضمون توسعه مدل مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با هدف کاوش در مؤلفه های کلیدی بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای و ارائه الگویی توسعه محور، با بهره گیری از رویکردی کیفی انجام شد. روش تحقیق حاضر، کیفی از نوع اکتشافی و مبتنی بر تحلیل مضمون است. مشارکت کنندگان تحقیق شامل ۲۰ نفر از خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت بیمه بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون با رویکرد کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد.نتایج تحلیل ها نشان داد که مؤلفه هایی نظیر تناسب محصول یا خدمت با نیاز مشتری، زیرساخت های دیجیتال، دسترسی به ابزارهای فناورانه، بازاریابی محتوا، تدوین راهبرد دیجیتال، شناسایی مخاطب هدف، نگرش مدیریت، امنیت اطلاعات، آمادگی سازمانی و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ارکان کلیدی بازاریابی دیجیتال در شرکت های بیمه ای مطرح هستند.بر اساس یافته ها، مدلی مفهومی برای توسعه بازاریابی دیجیتال در صنعت بیمه طراحی و ارائه گردید که می تواند به عنوان راهنمایی کاربردی برای تصمیم سازان و مدیران این صنعت مورد استفاده قرار گیرد.
۸.

بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری دیجیتال سازمان های دولتی فرهنگ سازمانی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تاب آوری دیجیتال کارکنان سازمان های دولتی درشرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. رویکرد پژوهش نیز از نوع روش کیفی است، دادهای با استفاده از مصاحبه های گردآوری شده با خبرگان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب گرد آوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شناسایی گردید، سپس با استفاده از نظرات گروه کانونی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها نهایی پژوهش غربال گری و ارائه گردید، پس از کدگذاری اولیه مصاحبه ها 116 کد اولیه شناسایی گردید که پس از حذف مفاهیم تکراری و هم مفهوم، مفاهیم اولیه به 70 مفهوم پایه تعدیل گردید. با نظر پژوهشگر و 4 نفر دکتری مدیریت مضامین به 70 مضمون پایه و 25 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر دسته بندی گردید، مطابق نتایج ابعاد و مولفه های نهایی پژوهش عبارتند از: جوان سازی سازمانی(تغییر نسل، تغییر نگرش و فهم کارکنان، رشد و شکوفایی سرمایه انسانی، حکمرانی فناوری های دیجیتال(امن سازی و بکارگیری فناوری هوش مصنوعی، توسعه تجهیزات و فناوری های مدرن دیجیتالی، توسعه زیرساخت دیجیتال در برابر تهدیدات)؛ علمی سازی کارکنان(آموزه های تحقیقاتی، بکارگیری مهارت ها، بهبود آموزش)؛ انطباق و سازگاری(انطباق پذیری، خودکارآمدی، انعطاف پذیری)؛ عوامل فردی- روانشناختی(تحمل ابهام، خشم و استرس)؛ حمایت گری و مشارکت(مسئولیت پذیری، مشارکت، پاسخگویی، حمایت و پشتیبانی، رفاه کارکنان)؛ چالش ها و ظرفیت منابع انسانی(استفاده از ظرفیت ها، قابلیت فردی، خلاقیت و نوآوری، جذب استعدادهای توانمند؛ تکامل و استراتژی شنیدن صداها(حمایت و تحول رسانه ها، شنیدن صدای کارکنان).
۹.

شناسایی عوامل موثر بر تحول دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی درکسب و کارهای الکترونیک (مطالعه موردی: دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال کسب و کار الکترونیک هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تحول دیجیتال در کسب وکارهای الکترونیکی مبتنی بر هوش مصنوعی، با بهره گیری از روش فراترکیب انجام شده است. در این راستا، ۵۰ مقاله منتخب که طی دو ماه اخیر توسط پژوهشگران انتخاب شده بودند، با دقت مورد بررسی قرار گرفتند و داده های مرتبط با هدف پژوهش استخراج گردید. تحلیل کیفی یافته ها و تلفیق نظرات خبرگان منجر به شناسایی ۷ بعد اصلی شامل: زیرساخت دیجیتال، فناوری های توانمندساز هوش مصنوعی، تجربه مشتری، مدیریت و تصمیم گیری مبتنی بر داده، رهبری دیجیتال، حریم خصوصی داده و زنجیره تأمین هوشمند شد. این ابعاد در قالب ۳۴ مقوله فرعی طبقه بندی گردیده اند. بر مبنای یافته های پژوهش، برای تحقق تحول دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی، کسب وکارها باید زیرساخت های فناورانه خود را تقویت کرده و ظرفیت هایی چون پردازش ابری، امنیت سایبری و ارتباطات پیشرفته را توسعه دهند. همچنین، به کارگیری فناوری هایی نظیر یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و تحلیل پیش بین در فرآیندهای کلیدی، نقش تعیین کننده ای در موفقیت دیجیتال دارند. شخصی سازی تجربه مشتری، طراحی داشبوردهای تحلیلی و استفاده از هوش تجاری، تصمیم گیری داده محور را در سطوح مختلف سازمان تسهیل می کنند. توانمندسازی رهبران سازمانی، تدوین سیاست های دقیق در حوزه حریم خصوصی داده و بهره گیری از اینترنت اشیا و اتوماسیون هوشمند در زنجیره تأمین، از دیگر الزامات این تحول به شمار می روند. یافته های این پژوهش می توانند به عنوان چارچوبی راهبردی برای مدیران، تصمیم گیران و سیاست گذاران در زمینه طراحی و پیاده سازی برنامه های تحول دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گیرند.
۱۰.

طراحی مدل آسیب شناسی ارگونومی سازمانی با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگونومی سازمانی آسیب شناسی ارگونومی بخش دولتی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب، شاخص های آسیب شناسی ارگونومی سازمانی در بخش دولتی را شناسایی و تحلیل کرده است. هدف پژوهش، استخراج مولفه های اصلی موانع ارگونومی از طریق تحلیل محتوای اسناد بالادستی، مقالات علمی، کتب و دستورالعمل های مرتبط بود. برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین به استخراج مقالات مرتبط پرداخته شد، در ادامه با غربال و جمع آوری 29 مقاله انگلیسی و 23 مقاله فارسی به تدوین مدل پرداخته شد. یافته ها با بررسی همه این منابع لاتین و فارسی، چهار معیار اصلی ارگونومیکی شامل فیزیکی، شناختی، سازمانی و رفتاری را شناسایی کرد. در بعد فیزیکی، عواملی نظیر شدت نور نامناسب، کیفیت پایین نور، سطح بالای فشار صوت، دما و رطوبت نامناسب، تهویه ناکافی، چیدمان نامناسب فضا، و تجهیزات غیرارگونومیک (مانند صندلی و میز غیراستاندارد) به عنوان موانع کلیدی تشخیص داده شدند که به اختلالات اسکلتی عضلانی و کاهش راحتی کارکنان منجر می شوند. در بعد شناختی، طراحی نامناسب رابط کاربری نرم افزارها، فشار کاری بالا، استرس و اضطراب، خستگی روانی، و ناکارآمدی فرآیندهای تصمیم گیری و حل مسئله از جمله موانع برجسته بودند. در بعد سازمانی، ارزیابی غیرعادلانه عملکرد، شیفت های کاری نامناسب، ساعات کار طولانی، عدم انعطاف پذیری برنامه ریزی، کمبود زمان استراحت، و فقدان حمایت مدیریتی و بودجه برای آموزش ارگونومی به عنوان چالش های اصلی شناسایی شدند. در بعد رفتاری، عدم رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، تعاملات اجتماعی ضعیف، و نرخ پایین مشارکت کارکنان در برنامه های ارگونومیک از موانع مهم بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA انجام شد و برای اعتبارسنجی کدگذاری از شاخص کاپای کوهن استفاده گردید که با مقدار 0.772 در سطح توافق معتبر قرار گرفت. این پژوهش نسبت به مطالعات پیشین، با پوشش جامع تر موانع ارگونومی در بخش دولتی، مدل یکپارچه ای ارائه داد که می تواند به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری و بهبود شرایط کاری مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهادات پژوهش شامل طراحی ارگونومیک محیط کار، تأمین تجهیزات استاندارد، اجرای برنامه های آموزشی ارگونومی، تقویت حمایت مدیریتی، و افزایش مشارکت کارکنان از طریق جلسات مشارکتی و بهبود تعاملات اجتماعی است. این اقدامات می توانند به ارتقای بهره وری، رضایت شغلی، و سلامت جسمی و روانی کارکنان کمک کنند و از پیامدهای منفی مانند فرسودگی شغلی و اختلالات اسکلتی عضلانی پیشگیری نمایند.
۱۱.

شناسایی و تحلیل ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر رویکرد داستان سرایی برند با رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: صنعت پوشاک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان سرایی برند خرده فروشی آنلاین وفاداری مشتریان شخصی سازی تجربه خرید فنّاوری های دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
در دهه اخیر، با گسترش اینترنت، تعداد فروشگاه های اینترنتی پوشاک در ایران به سرعت افزایش یافته است. این توسعه سریع با چالش هایی همچون عدم تمایز میان برندها و کاهش وفاداری مشتریان همراه بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر داستان سرایی برند در صنعت پوشاک ایران به صورت آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه با 14 خبره، 20 مفهوم اصلی در قالب شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها استخراج شد. سپس با استفاده از روش دلفی فازی غربالگری مولفه ها انجام شد. در مرحله بعد با استفاده از روش سوارا مهمترین مولفه ها شناسایی و وزن دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که محتوای جذاب و مرتبط، انسجام داستان، احساسات برانگیزی مشتریان، و اصالت برند به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت داستان سرایی برند نقش دارند. همچنین، فناوری های دیجیتال، شخصی سازی تجربه خرید، و استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان راهبردهای مؤثر شناسایی شدند. رقابت شدید و تغییرات ترجیحات مصرف کنندگان به عنوان شرایط مداخله گر تأثیرگذار بودند. پیامدهای مثبت این رویکرد شامل افزایش وفاداری مشتریان، تفاوت سازی برند، و بهبود تعامل و اشتراک گذاری محتوا است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برندهای پوشاک ایرانی با بهره گیری از داستان سرایی و فناوری های نوین، ارتباط عاطفی قوی تری با مشتریان برقرار کرده و جایگاه خود را در بازار رقابتی بهبود بخشند.
۱۲.

تبیین مدل بازاریابی شهودی در صنعت شوینده ایران: رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی شهودی نظریه داده بنیاد رفتار ناخودآگاه مصرف کننده صنعت شوینده مدل معادلات ساختاری راهبرد بازاریابی تجربه مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
صنعت شوینده در ایران به عنوان صنعتی رقابتی و پویا با چالش های فراوانی در شناخت رفتار واقعی مصرف کننده و طراحی راهبردهای بازاریابی مواجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش، ضعف مدل های بازاریابی سنتی در شناسایی و بهره برداری از سازوکارهای ناخودآگاه و شهودی مؤثر بر فرایند خرید است که باعث ایجاد فاصله میان رفتار ادراکی و عملی مشتریان و کاهش اثربخشی سرمایه گذاری های بازاریابی شده است. هدف این تحقیق تبیین مدل پارادایمی بازاریابی شهودی در صنعت شوینده ایران و ارائه چارچوبی بومی برای شناسایی الهامات، عوامل ناخودآگاه، موانع و راهبردهای اثربخش در جهت ارتقاء تجربه مشتری و رشد برند است. این مطالعه صرفاً با رویکرد کیفی و با انجام مصاحبه های عمیق با ۲۰ نفر از خبرگان حوزه بازاریابی، مدیران و اساتید دانشگاهی انجام شد و داده ها با روش نظریه داده بنیاد تحلیل و کدگذاری شدند. یافته ها نشان دادند که الهامات محیط زیستی، تداعی نوستالژیک، غرور ملی و روایت های خانوادگی از ریشه های اصلی رفتار شهودی هستند و عوامل زمینه ای نظیر هویت اجتماعی، آموزش تخصصی، قیمت و تجربه خرید، شرایط ظهور این رفتار را تقویت می کنند. موانع ساختاری، ریسک ادراک شده و شایعات به عنوان عوامل تضعیف کننده شناسایی شدند. راهبردهای پیشنهادی شامل نوآوری محصول و بسته بندی، تبلیغات خلاق و حسی، توسعه سرمایه انسانی شهودی و ارتقاء تجربه مشتری است. این پژوهش تأکید دارد که شرکت ها باید تمرکز خود را از بازاریابی صرفاً منطقی به سرمایه گذاری در ظرفیت های ناخودآگاه و شهودی نیروی انسانی و محصولات معطوف کنند. توصیه می شود مدیران با بهره گیری از روش های عصب پژوهی، طراحی نوآورانه و آموزش تخصصی، مزیت رقابتی پایدار خلق نمایند.
۱۳.

طراحی الگوی بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهسازی منابع انسانی توسعه پایدار دانشگاه علوم پزشکی سازمان تامین اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
بهسازی منابع انسانی یک مفهوم جا افتاده در حوزه مدیریت منابع انسانی است و در همه سازمان ها یک موضوع اساسی و حیاتی در دنیای مبتنی بر دانش امروز شده است.لذا هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی کرمانشاه است.روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است.ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته برنامه های بهسازی منابع انسانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرسنل شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه است حجم نمونه براساس جدول کرجسی مورگان 341 نفر انتخاب شده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای ساده انجام گرفت.روش تجزیه و تحلیل دادهای تحقیق از طریق مدل سازی معالات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS و AMOS بود مدل نهایی در چهار بخش فلسفه و اهداف، ابعاد و مؤلفه ها، فرایند اجرایی و برون داد مدل طراحی شد.نتایج نشان دادکه وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی در ابعاد بهسازی "اخلاقی"، "اجتماعی . فرهنگی" و بعد "فردی از میزان رضایت نسبی برخوردار است و در بخش ابعاد و مؤلفه ها، مقدار شاخص نیکویی برازش 677.90 و مقدار شاخص میانگین مربعات خطای برآورد0.06 برآورد شد و اعتبار کل مدل نیز به تأیید متخصصان امر رسید.با توجه به یافته های پژوهش تمامی شاخص ها در حد مطلوب قرار دارند پس می توان نتیجه گرفت که مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد توسعه پایدار در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی استان کرمانشاه تایید است.
۱۴.

ارزیابی و ارائه الگوی موثر بر جذابیت بازار صادراتی مناطق پتروشیمی (مطالعه موردی: شرکت های هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جذابیت بازار صادراتی بهبود کیفیت زیرساختها دسترسی به بازار ارتقا مزیت رقابتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
جذابیت بازار صادراتی پتروشیمی نقش کلیدی در افزایش سهم ایران در تجارت جهانی، ارزآوری و رونق اقتصادی ایفا می کند. با بهبود جذابیت، امکان دسترسی به بازارهای جدید، تقویت جایگاه رقابتی و ایجاد فرصت های پایدار برای توسعه صادرات فراهم می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی و ارائه الگوی موثر بر جذابیت بازار صادراتی مناطق پتروشیمی انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل 15 نفر از خبرگان و فعالین بازاریابی و بازرگانی در حوزه صنایع پتروشیمی بوده است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند غیر تصادفی و بر اساس رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده، با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 69 مضمون فرعی شناسایی شده است که مطابق با مدل پارادایمی در رویکرد داده بنیاد در قالب شش مولفه اصلی اعم از شرایط علی (دسترسی به بازار، اندازه و رشد بازار، فرصتهای مشارکت)، شرایط زمینه ای (ثبات اقتصادی، شرایط فرهنگی-اجتماعی، محیط سیاسی/قانونی)، پدیده محوری (جذابیت بازار صادراتی مناطق پتروشیمی)، شرایط مداخله گر (تحریم های بین المللی، محیط رقابتی)، راهبردها (بهبود کیفیت زیرساختها، ارتقا مزیت رقابتی) و پیامدها (رونق اقتصادی، توسعه بازار صادرات و افزایش قدرت رقابت پذیری) دسته بندی شدند.
۱۵.

طراحی چارچوب رهبری عصب پایه ذهن آگاه برای توانمندسازی تاب آوری کسب وکارهای کوچک و متوسط در محیط های پر تلاطم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری ذهن آگاه تطبیقی خودشناسی سازمانی الگوپردازی مدیریتی آگاهانه تفکر سیستمی کل نگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
در پژوهش حاضر، غایت اصلی معطوف به طراحی چارچوب رهبری عصب پایه ذهن آگاه برای توانمندسازی تاب آوری کسب وکارهای کوچک و متوسط در محیط های پرتلاطم بوده است؛ الگویی که بتواند از رهگذر ارتقای ظرفیت های شناختی، هیجانی و راهبردی مدیران و رهبران، موجبات شکوفایی پایدار این دسته از کسب وکارها را در بسترهای متلاطم اقتصادی و اجتماعی فراهم آورد. این مطالعه به لحاظ هدف شناسی، در زمره تحقیقات کاربردی طبقه بندی می گردد؛ زیرا ضمن برخورداری از ارزش های معرفت شناختی و غنای نظری، قابلیت انطباق عملی در سطح سازمان های راهبردی، نهادهای تسهیل گر و سیاست گذار را نیز داراست. از حیث روش شناسی نیز، با توجه به چندوجهی بودن مسئله و پیچیدگی ابعاد مفهومی آن، رویکرد آمیخته (ترکیبی از روش های کیفی و کمی) برگزیده شده است تا هم عمق مفهومی و هم اعتبار تجربی یافته ها تضمین گردد. یافته های حاصل از گردآوری و تحلیل داده ها، حکایت از آن دارد که مدل رهبری ذهن آگاه پیشنهادی، از پنج مؤلفه بنیادین شکل گرفته است که هر یک دربردارنده لایه هایی از توانمندسازی روان شناختی، مدیریتی و راهبردی می باشند. نخست، مؤلفه خودشناسی است که شامل ابعادی همچون هوش هیجانی، شفاف سازی ارزش های فردی، و توسعه ذهنیت رشد می باشد؛ مؤلفه ای که به مثابه شالوده بنیادین رهبری ذهن آگاه، نقش کلیدی در انسجام درونی و پایایی رفتاری رهبران ایفا می کند. دوم، مفهوم همدردی به عنوان تجلی گاه تعهد اجتماعی و التزام اخلاقی رهبران، از طریق مهارت گوش دادن فعال، تدوین مأموریت سازمانی معنادار و ارائه پاسخ های دلسوزانه به نیازهای ذی نفعان، تبیین شده است. سوم، مؤلفه هدف گذاری مطرح می گردد که با تمرکز بر ترسیم چشم انداز روشن، تبیین ارزش های اصلی سازمان و طراحی نقشه راه استراتژیک، بستر هدایت هوشمندانه سازمان را فراهم می سازد. چهارم، مؤلفه تطبیق پذیری به عنوان بازوی دینامیک مدل، با تکیه بر انعطاف پذیری شناختی و رفتاری، اشتیاق به آزمون گری، و توانایی یادگیری از ناکامی ها، امکان واکنش فعالانه به تحولات محیطی را مهیا می کند. در نهایت، مؤلفه تفکر سیستمی با رویکردی کل نگر، از طریق فهم روابط متقابل میان عناصر سازمانی، بهره گیری از حلقه های بازخورد و تدوین راهبردهای عملیاتی چندلایه، مدل را به سطحی از انسجام و کارآمدی ساختاری ارتقاء می دهد.در مجموع، مدل ارائه شده واجد انسجام مفهومی، تعادل ساختاری و قابلیت انطباق در محیط های پیچیده و پویای کسب وکارهای کوچک و متوسط است و می تواند به مثابه چارچوبی کارآمد برای توانمندسازی رهبری در سطوح خرد و کلان ایفای نقش نماید.
۱۶.

طراحی الگوی آمیخته بازاریابی خدمات در حوزه سالمندان با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی خدمات آمیخته بازاریابی سالمندان داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این مطالعه به طراحی الگوی آمیخته بازاریابی خدمات در حوزه سالمندان با استفاده از رویکرد داده بنیاد می پردازد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش کیفی و مبتنی بر رویکرد داده بنیاد و بر اساس ماهیت اکتشافی است. جامعه مورد مطالعه خبرگان و متخصصان در حوزه کارآفرینی روستایی بوده است، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و قضاوت نظری با 15 نفر مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است، بنابراین روش گردآوری اطلاعات میدانی است. سپس برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش کیفی داده بنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک یا نظام مند و از نظریه اشتراوس و کوربین (1997) استفاده شده است. به همین منظور تحلیل مصاحبه ها به سه دسته کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است و با بکارگیری نظریه اشتراوس و کوربین به دسته بندی کدها پرداخته شده است. این چارچوب مفهومی، پنج جز اصلی را ارائه می کند: (1) علی، تغییرات جمعیتی و سالمند شدن جامعه، تغییرات در الگوهای زندگی و خانواده، افزایش شیوع بیماری ها و ناتوانی های سالمندان، ظهور فناوری های نوین در حوزه سالمندان.(2) مداخله گر، فناوری های نوین در ارائه خدمات سالمندان، قدرت خرید سالمندان، آگاهی و آموزش سالمندان(3) بسترها، نگرش ها و ترجیحات فرهنگی سالمندان، ویژگی های جمعیت شناختی سالمندان، شرایط اجتماعی و روانی سالمندان، سیاست ها و برنامه های دولت. (4) راهبردها ، استراتژی محصول/خدمات، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی توزیع و دسترسی، استراتژی ترویج و آگاهی سازی، استراتژی فرایندها و سرویس دهی و(5) پیامدها ، افزایش دسترسی و پوشش خدمات، وفاداری مشتریان سالمند، اثربخشی در ارائه خدمات، ارتقاء برند و جایگاه رقابتی).
۱۷.

ارائه مدل آینده نگاری و سناریونویسی صنعت نشر با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده نگاری و سناریونویسی صنعت نشر رویکرد ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
صنعت نشر، به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه فرهنگی و انتقال دانش، با تحولات سریع فناوری، تغییرات رفتار مصرف کنندگان و ظهور پلتفرم های دیجیتال مواجه است. این پژوهش با هدف ارائه مدلی ترکیبی برای آینده نگاری و سناریونویسی صنعت نشر ایران در افق 1414 انجام شد. با بهره گیری از رویکرد ترکیبی کیفی و کمی، شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته، روش دلفی، تحلیل اسنادی و پرسشنامه، پیشران های کلیدی (دیجیتالی شدن، تغییر رفتار مصرف کننده، افزایش هزینه های تولید، رشد پلتفرم های آنلاین و مدل های درآمدی جدید) و عدم قطعیت های بحرانی (تحولات فناورانه، بحران های اقتصادی و آینده نشر سنتی/دیجیتال) شناسایی شدند. تحلیل های کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد و نرم افزار MAXQDA، مقوله هسته ای «تحولات فناورانه» را استخراج کرد که سایر مقوله ها را تحت تأثیر قرار می دهد. تحلیل های کمی با نرم افزارهای SPSS و Vensim، مدل پویایی سیستم را طراحی و شبیه سازی کرد که کاهش 40% کتاب های چاپی و رشد 140% کتاب های دیجیتال تا 1414 را نشان داد. سه سناریوی مرجع (رشد دیجیتال با 300% رشد دیجیتال، رکود اقتصادی با 30% افت درآمد و تعادل با 100% رشد دیجیتال) تدوین شدند که مسیرهای محتمل آینده را ترسیم می کنند. مقایسه با مطالعات پیشین (نوروزی و احمدی، 1401؛ ماگادان و گارسیا، 2022) نشان داد این پژوهش با مدل سازی پویا و بومی سازی مفاهیم، تحلیل عمیق تری ارائه کرده است. پیشنهادات اجرایی شامل سرمایه گذاری ناشران در فناوری، حمایت دولتی از نشر سنتی و توسعه پلتفرم های محلی توسط فعالان فناوری است. این مطالعه با پر کردن خلأهای ادبیات داخلی، چارچوبی جامع برای پیش بینی و برنامه ریزی استراتژیک ارائه داد و راهنمایی عملی برای هدایت صنعت نشر ایران به سمت آینده ای پایدار و نوآور فراهم آورد.