فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
173 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف: انجام مداخلات اختصاصی برای کودکان آسیب پذیر شبه خانواده دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با تلفیق مضامین استخراج شده از مصاحبه های انجام گرفته با کودکان شبه خانواده درباره تجربه زیسته آن ها از ضربه روانی پیچیده و درمان شناختی -رفتاری متمرکز بر ضربه روانی، مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکان شبه خانواده از ضربه روانی پیچیده را معرفی می کند.روش: پژوهش حاضر در دو بخش انجام گرفت. در بخش نخست، جامعه پژوهش ۳۰ دختر ۹ تا ۱۱ سال ساکن در مراکز شبه خانواده شهر اصفهان در سال۱۴۰۱ بود. نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها بر روی ۸ کودک انجام شد. جمع آوری اطلاعات نیمه ساختار یافته با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام و با روش جیورجی تحلیل شد. در بخش دوم، به منظور طراحی مداخله تلفیقی از رویکرد عوامل مشترک و برای روایی یابی محتوایی مداخله از نظرات ۸ نفر از متخصصان به روش دلفی استفاده شد.یافته ها: در بخش نخست، ۵ مضمون اصلی شامل تعلق، ارتباط، خودپنداره، چالش های زندگی قبلی و سرمایه روانشناختی شناسایی شد. در بخش دوم؛ مداخله تلفیقی شناختی- رفتاری مبتنی بر تجربه زیسته کودکانشبه خانواده در۱۰ جلسه، هر جلسه شامل دو بخش مراقبان (گروهی) و کودک (فردی) تدوین شد. ضریب نسبی روایی محتوایی حداقل ۰. ۷۵ و حداکثر ۱ و شاخص روایی محتوا ۰. ۹ بدست آمد.نتیجه گیری: مداخله تلفیقی حاضر تلاشی است برای تدوین مداخله درمانی کودک محور ویژه کودکان شبه خانواده تا ضمن کاهش دادن برخی از خلاء های درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر ضربه روانی از ظرفیت های این درمان نیز استفاده کرده باشد.
پیش بینی تنهایی اجتماعی و عاطفی در دانشجویان بر اساس بدتنظیمی هیجانی: نقش تعدیل کننده جنسیت
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بدتنظیمی هیجانی در پیش بینی تنهایی اجتماعی و عاطفی دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت بود. در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 152 نفر از دانشجویان شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها به صورت الکترونیکی و از طریق شبکه های اجتماعی صورت گرفت. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس نارسایی ها در کنش وری اجرایی بارکلی (BDEFS) و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) بود. تحلیل داده ها با تحلیل رگرسیون چندگانه و z فیشر انجام شد. نتایج حاکی از ارتباط منفی و معنادار بدتنظیمی هیجانی با تنهایی اجتماعی و عاطفی در کل نمونه بود. تنهایی اجتماعی در مقایسه با تنهایی عاطفی همبستگی بالاتری با بدتنظیمی هیجانی داشت. اما تفاوت آنها غیرمعنادار بود (0.05<P). علاوه بر آن بدتنظیمی هیجانی در گروه زنان با تنهایی اجتماعی و عاطفی در ارتباط بود. اما در میان مردان تنها با تنهایی اجتماعی رابطه داشت. تفاوت معناداری میان همبستگی بدتنظیمی هیجانی با تنهایی اجتماعی و عاطفی در زنان وجود نداشت (0.05<P). اما در گروه مردان این تفاوت معنادار بود (0.05>P). به نظر می رسد بدتنظیمی هیجانی بر احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی به ویژه در زنان اثر دارد و آن را پیش بینی می کند.
نقش میانجی اضطراب صفت در رابطه خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی اضطراب صفت در رابطه خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس بود. تعداد 280 نفر از زنان مبتلا به واژینیسموس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ)، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (PANPS)، سیاهه اضطراب حالت-صفت (STAI) و شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) انجام شد. از تحلیل مسیر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی بر عملکرد جنسی زنان اثرمستقیم و معناداری دارند (0.01>P). اثرات غیرمستقیم خود توصیفی بدنی و کمال گرایی منفی بر عملکرد جنسی زنان به واسطه اضطراب صفت نیز معنادار بود (0.01>P). یافته های این پژوهش نشان داد که بین خود توصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس رابطه وجود دارد. همچنین در این ارتباط اضطراب صفت نقش واسطه ای دارد. به نظر می رسد این یافته ها می تواند به درمانگران در کمک به بیماران مبتلا به واژینیسموس کمک کند.
The Relationship between Alexithymia and Psychological Well-being among Pregnant Women
حوزههای تخصصی:
Objective : Over the past two decades, there has been widespread scientific attention to emotion regulation and the impact of emotional dysregulation on physical and mental health. The concept of alexia is rooted in the psychology of emotions and psychosomatic diseases. Many patients with psychosomatic complaints showed problems in emotional self-regulation. This research aimed to explore the association between alexithymia and psychological well-being in pregnant women during their 5th to 7th month of pregnancy. Methods : The study population consisted of pregnant women from the Mazandaran province, Iran, during 2022-2023. Employing purposive sampling, 200 pregnant women were selected from health centers. Participants completed the Toronto Alexithymia Scale-20 (FTAS-20) and the Psychological Well-being Scale (RSPWB). Pearson's correlation coefficient and regression test were used to analyze the data. Results : Results revealed an inverse relationship between alexithymia and psychological well-being (r = -0.388, p < 0.01). Approximately 53% of the variance in psychological well-being scores could be attributed to alexithymia. Conclusion : In conclusion, alexithymia serves as an effective predictor of maternal psychological well-being.
تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
93 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 5/1ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان در سال1400-1399 بود و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. در مراحل سنجش از پرسشنامه مشکلات رفتاری (BPI-01) روهان و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای (5 هفته، هر هفته 3 روز) به صورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد نمرات فراوانی رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). همچنین نمرات شدت رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). در نتیجه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند نقش مؤثری در کاهش فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشته باشد.
نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
59 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان سازمان بازرسی شهرداری تهران در سال 1401 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 220 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF، یانگ و همکاران، 2003)، مقیاس ملال محیط کار (DUBC، ریجسیگر و همکاران، 2012) و بهزیستی روانشناختی (RSPWB، ریف، 1995) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه بر بهزیستی روانشناختی اثر منفی و معنادار و طرحواره های ناسازگار اولیه بر ملال شغلی اثر مثبت و معنادار داشت (01/0p<). همچنین اثر طرحواره های ناسازگار اولیه به واسطه ملال شغلی بر بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و ملال شغلی نقش کلیدی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره به این متغیر ها در جهت بهبود عملکرد کارکنان سازمان ضروری بنظر می رسد.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر محلات در نیمه دوم سال 1402- 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از نوجوانان پسر مستعد اعتیاد بود که به صورت هدفمند انتخاب به صورت تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون (IUS، 1994) و اسنادخصمانه (HDS، آرنتز و همکاران، 2003) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (بااندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر اسناد خصمانه تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر بلاتکلیفی پریشان کننده نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>pd) معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق بر بلاتکلیفی پریشان کننده و اسناد خصمانه در نوجوانان پسر مستعد به اعتیاد موثر است.
اثربخشی تمرین های مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی بر کاهش مشکلات حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
255 - 264
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تمرین های مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی بر کاهش مشکلات حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه تعداد 30 نفر از کودکان مرکز توانبخشی پایا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت همتا قرار داده شدند و گروه آزمایش در معرض فعالیت های مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی قرار گرفت و گروه کنترل تحت برنامه مداخله ای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2013) و مقیاس درجه بندی اسنپ سوانسون نولان و پلهام (1980) نسخه چهار (SNAP-IV) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کواریانس چند متغیری بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توجه و حافظه در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح معناداری 01/0 وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که تمرینات مبتنی بر تقویت چندحسی کنترل شناختی تاثیر قابل قبولی در بهبود مشکلات حافظه کاری و دقت و توجه کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است.
The Divorce Legacy: Marriage Challenges in Women with Experience of Parental Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: This qualitative study investigates the challenges faced by women with a history of parental divorce in their marriages. It aims to uncover the emotional, psychological, and relational difficulties stemming from parental divorce and their impact on marital dynamics. Method: Utilizing conventional content analysis, this study conducted semi-structured interviews with sixteen women from Qom Province during winter and summer of 2024 year, who had experienced parental divorce and are in their first marriages. Participants were selected through purposive sampling. Data collection involved recording and transcribing interviews, followed by coding and thematic analysis to identify recurring themes. Findings: The findings indicated six main categories: 1. Unresolved Past Painful Emotions, 2. Marital hurdles of Being a Child of Divorce, 3. Persistent Psychological Insecurity, 4. Deficiency in Skills Due to the Absence of Successful Life Models, 5. The Enduring Echoes of Parental Divorce, and 6. Growth After Experiencing the Trauma of Parental Divorce. Conclusion: Parental divorce profoundly impacts individuals' emotional and psychological well-being, influencing various aspects of their marital lives. The study highlights the need for targeted interventions to address these challenges, emphasizing mental health support and life skills training. Future research should explore gender differences, partner perspectives, and cross-cultural variations to develop comprehensive strategies for improving the marital experiences of individuals with a history of parental divorce.
Investigating the Relationship between Screen Time and Green Time with Academic Engagement and Academic Performance
حوزههای تخصصی:
Objective: This study investigated the relationship between screen time and green time with academic engagement and academic performance of secondary school students in Tabriz city.Methods: The present study was part of cross-sectional and descriptive studies of the correlation and prediction type. Three hundred eighty-five people from Tabriz secondary school students were selected in the first semester of the 2022-2023 academic year by multi-stage cluster sampling based on Morgan's table. All sample members completed Reeve's academic engagement scale (AES) and Screen Time Questionnaire (STQ). The student's GPA was considered their academic performance and was evaluated by adding two questions to the research questionnaires of the green time variable. The collected data were analyzed using Pearson's correlation coefficient, simultaneous regression, and SPSS23 statistical software.Results: The results showed a negative and significant relationship between screen times, the dimensions of academic engagement, and the student's GPA. It was also found that there is a positive and significant relationship between green time and the dimensions of academic engagement (except the emotional involvement dimension) and students' GPA. Screen time and green time significantly contributed to explaining students' academic engagement and academic performance.Conclusion: The results highlighted the importance of screen and green time in educational variables.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
443 - 476
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای می گذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. 45 نفر از بیماران به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) ثبت شد. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری (Nolen-Hoeksema & Morrow)، انعطاف پذیری شناختی (Dennis & Vander)، تاب آوری (Connor-Davidson) و پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen et al.)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معنی دار وجود دارد (P<0.05). در اثربخشی دو روش بر انعطاف پذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچ کدام از درمان ها بر تاب آوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد می توانند به عنوان روش های کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانه های افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروه های مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
مقایسه اثربخشی بسته درمانی اختلال نافرمانی مقابله ای مبتنی بر تجارب زیسته والدین و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک و علایم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تجارب زیسته والدین دارای فرزندان اختلال نافرمانی مقابله ای با بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک و علایم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.روش شناسی پژوهش: جهت اجرای مداخلات درمانی و بررسی اثربخشی مداخلات، از طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع طرح خط پایه چندگانه A-B-A با آزمودنی های متفاوت و سنجش پیوسته استفاده شد و آزمودنی ها به ترتیب در مراحل خط پایه، جلسات درمان و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه آماری شامل والدین دارای فرزندان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی ومشاوره شهر آران و بیدگل در سال 1399-1398 بود که از میان آن ها تعداد 8 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به روش تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر تجارب زیسته والدین و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک گمارش شدند. هر دو گروه به صورت جداگانه و به صورت جلسات هفتگی انفرادی تحت مداخله قرار گرفتند.یافته ها: نتایج ترسیم دیداری، درصد بهبودی و مقدار شاخص پایا نشان داد که هر دو درمان تغییرات و بهبودی معناداری از نظر آماری و بالینی در آماج های درمانی (علایم اختلال نافرمانی مقابله ای و تعاملات والد- فرزند) ایجاد کرده و تاثیرات درمانی در دوره پیگیری نیز ادامه داشته است(05/0>p). نتایج اعتبارآزمایی رقابتی نیز نشان داد که در علایم اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معناداری بین اثربخشی دو مداخله وجود ندارد، اما در تعاملات والد فرزند اثربخشی بیشتر به نفع مداخله بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بود(05/0>p).بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش پیشنهاد می کند که درطراحی مداخلات روان شناختی برای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، به تجارب زیسته والدین و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر کیفیت تعامل والد- کودک توجه شود.
رابطه عوامل روان شناختی با زورگویی سایبری در دانش آموزان: نقش واسطه ای استفاده مشکل آفرین از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استفاده مشکل آفرین از اینترنت در رابطه بین ارتکاب زورگویی سایبری و عوامل روان شناختی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 325 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تجربه زورگویی- قربانی سایبری، مقیاس غربالگری استفاده پرخطر و مشکل آفرین از اینترنت، مقیاس کوتاه افسردگی- شادی، مقیاس عزت نفس و مقیاس بازنگری شده پیوند اجتماعی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین افسردگی با استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنی دار و مستقیم، بین عزت نفس با استفاده مشکل آفرین از اینترنت رابطه منفی و غیرمعنی دار و با زورگویی سایبری رابطه منفی و معنی دار و مستقیم، بین پیوند اجتماعی با استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه منفی و معنی دار و مستقیم و بین استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. اثر غیرمستقیم متغیرهای افسردگی و پیوند اجتماعی بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکل آفرین از اینترنت، از نظر آماری معنی دار و اثر غیرمستقیم عزت نفس بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکل آفرین از اینترنت، از نظر آماری معنی دار نبود. بر این اساس، عوامل روان شناختی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم با واسطه استفاده مشکل آفرین از اینترنت با زورگویی سایبری رابطه دارند.
The role of job support, creativity, and Accountability in predicting job performance of education department estaff
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the impact of job support on job performance, with the mediating role of responsibility and job creativity among the employees of the Education Department in District 1 of Zahedan. This descriptive-correlational research included all 85 employees of the Zahedan District 1 Education Department in 2021 as the statistical population. Given the small population size, all 85 employees were included in the study as the sample. Data were gathered through library and field methods. In the field method, questionnaires on job support by Spooner (2004), job performance by Patterson (1922), responsibility by Gilbreth (2010), and job creativity by Jazi and colleagues (2003) were used. Data analysis was conducted using multivariate regression tests in SPSS-21 software. The results indicated that job support, responsibility, and job creativity have a direct impact on the job performance of employees in the Education Department of District 1, Zahedan. Furthermore, job support indirectly affects job performance through responsibility, and similarly, job support indirectly impacts job performance through job creativity. Thus, job support influences job performance with the mediating roles of responsibility and job creativity among employees in the Zahedan District 1 Education Department.
The Role of Personality Traits in Prediction of Perceived Rejection, Age Feeling, and Social Exclusion in Retirees
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to investigate the role of personality traits in prediction of perceived rejection, age feeling, and social exclusion among retirees in Zahedan city. The statistical population of this study includes all retirees in Zahedan city in 2021 – 2022, of which 123 people were selected as samples through the convenience sampling method. To collect data for this study, questionnaires on personality traits, cognitive health, perception of rejection, feeling of aging, and social isolation were used. Pearson correlation coefficient, stepwise multiple regression, and simple linear regression were used to analyze the research data. The results showed that the perception of rejection had a positive and significant correlation with neuroticism (p<.05) and a negative and significant correlation with extraversion, agreeableness, and conscientiousness (p<.01). However, there was no significant correlation between perceived exclusion and openness to experience. According to the results of the study, it can be concluded that personality traits play a significant role in predicting perceived exclusion, feeling of aging, and social isolation in retirees.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی برای دانش آموزان پرخاشگر خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
169 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی برای دانش آموزان پرخاشگر بود. روش پژوهش کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید روانشناسی دانشگاه، متخصصین و درمانگران حوزه روانشناسی و روش نمونه گیری هدفمند بود. نمونه آماری در این مطالعه نیز دانش آموزان پرخاشگر خانواده های نظامی بود. براساس مصاحبه در حد اشباع، حجم نمونه 10 نفر بدست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. بسته آموزشی راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی برای دانش آموزان پرخاشگر خانواده های نظامی تدوین شد. در تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد، راهبردهای خودتنظیمی شناختی-هیجانی در 9 جلسه تدوین شد که شامل: آگاهی از احساسات و هیجانها، مهارتهای درک هیجان و انتخاب موقعیت، ارزیابی شناختی با هدف شناخت تجربه های هیجانی، مهارتهای مربوط به پیشگیری، معرفی خودناتوان سازی و راهبردهای مقابله با آن، گسترش جضور ذهن و توجه، آموزش راهبردهای خودتنظیمی، و تعدیل پاسخ و ابراز صحیح هیجان، بدست آمد.
شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر قلدری دانش آموزان در مدرسه: رویکرد تحلیل آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل محیطی موثر بر قلدری دانش آموزان در مدرسه، و با رویکرد تحلیل آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی-کمی) انجام شد. بخش کیفی با رویکرد نظریه ی زمینه ای و با روش سیستماتیک، انجام شد. جامعه شامل کلیه ی معلمان پایه ی ششم و عوامل اجرایی مدارس ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بود و حجم نمونه تا حد اشباع نظرات، 12 نفر، تعیین و با روش هدفمند (معلمان و عوامل اجرایی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری در رشته های مشاوره و روانشناسی، حداقل 15 سال سابقه خدمت)، انتخاب و داده های کیفی با کدگذاری سیستماتیک و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. نتایج کیفی نشان داد 9 مقوله ی "نبود آموزش های مناسب، نبود جو حمایتی و ارتباطی، ساختار قدرت غیررسمی، عدم برخورد تخصصی با قلدری، پرورش شخصیت قلدر و قربانی، تخریب شخصیتی فرد قلدر، عوامل انسانی، ویژگی های فیزیکی مدرسه، و ساختار و سازمان مدرسه"، از عوامل محیطی موثر بر قلدری هستند. روش پژوهش در بخش کمی، توصیفی-همبستگی و جامعه شامل دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر خوی در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1117 نفر بود. حجم نمونه با جدول کرجسی-مورگان، 373 نفر تعیین و با استفاده از روش خوشه ای یک مرحله ای، انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه ی قلدری ایلی نویز و پرسشنامه ی محقق ساخته ی عوامل محیطی موثر بر قلدری در میان دانش آموزان، انجام شد. تحلیل داده های توصیفی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 نشان داد عوامل تعیین شده به صورت مستقیم و غیرمستقیم، قادر به پیش بینی قلدری در مدرسه و تبیین 9/70 درصد واریانس آن هستند. بر اساس نتایج می توان گفت این مطالعه با شناسایی و معرفی عوامل زمینه ای موجود در مدرسه که با قلدری در ارتباط هستند، به دانش موجود درباره ی قلدری در مدارس، غنای بیشتری بخشیده و با کنترل عوامل شناسایی شده در این پژوهش همانند ایجاد جو حمایتی و توجه به ویژگی های فیزیکی مدرسه، میزان قلدری در بین دانش آموزان را کاهش داد.
بررسی رفتارهای تخریب گری سازمانی(وندالیسم) و ارتباط آن با احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
196 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: تخریب گری و رفتارهای وندالیسمی یکی ازموضوعات مهم رفتاری است که با دامنه وسیع و مخرب بر عملکرد افراد وکارکنان، کارآمدی و نهایتاً اثربخشی فردی و سازمانی مؤثراست. ازدیگر معضلات اجتماعی احساس انومی (بی هنجاری) در افراد است. همزمانی دو ناهنجاری در سازمان اثر تخریبی مضاعفی را می تواند به همراه داشته باشد. در پژوهش حاضر به بررسی احساس انومی افراد دربروز رفتارهای وندالیستی در سازمان تأمین اجتماعی پرداخته شده است. روش: جامعه آماری شامل70 نفر کارکنان سازمان تأمین اجتماعی کاشان در سال 1402 است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. با توجه به مدل مفهومی پژوهش جهت کاهش میانگین میزان خطای مطلق در PLS تعداد 58 نمونه استفاده شده است. پرسشنامه در دو قسمت، اول بخش تخریب گری سازمانی با دو شاخص تخریب اعتبار سازمانی وتخریب فیزیکی وقسمت دوم ان بخش انومی با چهار شاخص انومی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی است. یافته ها: حاکی ازتأییدتأثیر احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (بی هنجاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) بر بروز رفتارهای وندالیستی سازمانی (تخریب اعتبار سازمانی و تخریب فیزیکی) با مقدار آماره t برابر 953/11 و ضریب تأثیر 736/0 با اطمینان 95 درصد است. نتیجه گیری: احساس آنومی (بی هنجاری) ارکنان در بروز رفتارهای وندالیستی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده احساس آنومی (بی هنجاری) کارکنان (بی هنجاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) حدود 2/54 درصد از واریانس رفتارهای وندالیستی سازمانی (تخریب اعتبار سازمانی، تخریب فیزیکی) را تبیین می کند.
مقایسۀ اثربخشی روان درمانی پویشی فشردۀ کوتاه مدت و درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی در افراد مبتلا به افسردگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه میزان اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت با درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی، در افراد مبتلا به افسردگی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش افراد 18 تا 50 ساله مبتلا به افسردگی در مراکز روان شناسی شهر تهران در بهار و تابستان 1401 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر با تشخیص درمانگر و اکتساب نمره 14 به بالا در پرسشنامه افسردگی بک، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفره گمارده شدند. گروه آزمایشی یک، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و گروه آزمایشی دو، درمان شناختی رفتاری را براساس پروتکل های درمانی، طی 12 جلسه دریافت کردند. بعد از دو ماه از آخرین جلسه درمانی، جهت انجام آزمون پیگیری، همه افراد به پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982)، پاسخ دادند. یافته های تحلیل کواریانس نشان داد که هر دو رویکرد درمانی در افزایش خودکارآمدی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر هستند. اندازه اثر73/0 برای روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در مقایسه با اندازه اثر 69/0 برای درمان شناختی رفتاری نشان دهنده اثربخشی بیشتر ISTDP در بهبود خودکارآمدی است.