مدل علّی امید به تحصیل دانش آموزان براساس ادراک حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی: نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
33 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل علّی امید به تحصیل دانش آموزان براساس ادراک حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی با نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر یاسوج در سال تحصیلی 1403-1402. بود که از میان آنها نمونه ای به تعداد 360 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی ریو و تسینگ (2011)، ادراک حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، امید به تحصیل خرمایی و کمری (1396) و بهزیستی روانی ریف (1995) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و معادلات ساختاری و همچنین، از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی توانستند به طور معناداری امید به تحصیل را پیش بینی کنند اما ادراک حمایت اجتماعی قادر به پیش بینی نمرات امید به تحصیل نبود؛ نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در مسیر ادراک حمایت اجتماعی با امید به تحصیل معنادار نیست؛ همچنین اثر غیر مستقیم اشتیاق تحصیلی در این مسیر معنادار نیست. اما اثر غیر مستقیم اشتیاق تحصیلی بر امید به تحصیل از مسیر بهزیستی روانی معنا دار است (16/0ß=). اشتیاق تحصیلی در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و امید به تحصیل نقش میانجیگرانه دارد. در واقع بهزیستی روانشناختی با افزایش اشتیاق تحصیلی منجر به افزایش امید به تحصیل در دانش آموزان می گردد. بنابراین، تقویت بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی می تواند نقش مهمی در افزایش امید به تحصیل دانش آموزان داشته باشد. پیشنهاد می شود برنامه هایی برای ارتقای بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی طراحی و اجرا شود. مدارس و مشاوران می توانند با ایجاد محیط های حمایتی و ارائه فعالیت های انگیزشی، اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش دهند و به این ترتیب به بهبود امید به تحصیل آنان کمک کنند.