فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: Academically successful students may expect higher performance in their next projects, volunteer work, and study sessions. Consequently, the primary emphasis of educational experts has always been elements impacting academic performance. This article examined the mediating effect of learning styles in the interaction between metacognitive viewpoints and students's academic achievement.Methods: This was descriptive, correlational study. Total number of female high school students in Astaneh Ashrafieh was 1,211. Random sampling enabled a cohort of 291 students to be chosen. Data were obtained with Academic Performance Questionnaire, Metacognitive Beliefs Questionnaire (MCQ) and Learning Style Orientation Measure (LSOM). Data analysis included structural equation modeling applied using SPSS-22 and Smart PLS 3.2.9 tools and correlation testing.Results: The findings revealed that indirectly, metacognitive views influenced academic performance by means of learning techniques. Moreover, academic performance revealed rather strong and unambiguous links between metacognitive perspectives and learning techniques (p <.05).Conclusion: Improved metacognitive views among students assist them to plan, define precise targets, track their learning activities and academic growth, and identify their strengths and flaws. Improving academic success and preventing academic failure depend on one focusing on the influence of metacognitive aspects and students' learning styles. At last, this study underlines how much learning techniques and metacognitive attitudes affect academic performance. The results reveal that by developing metacognitive abilities and appreciating various learning approaches, teachers may support their students in obtaining their academic goals quite efficiently.
Bad Condition in Alice Munro’s Selected Works: A Lacanian Socio-Ethical Psychoanalytic Reading(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper illustrated in Alice Munro’s selected works the bad condition in which the characters are trapped as a result of their contexualized mind that is confined to limited interpretation in accordance with the Other’s desire, their mental attachment and dependence to Symbolic Order and what it imposes as the only way to think and live. Lacan’s concept of Beauty encapsulated in “act[ing] in conformity with one’s desires” is thought while reading Munro’s writings. It is a socio-ethical reading of Lacan. It was proved socio-ethical reading in psychoanalysis is quite fruitful; it gives the data that its effect goes from individual to society. Lacan’s notion on Symbolic Order was theoretically analyzed to prove how ethical psychoanalysis helps characters awareness. The bad condition illustrates living in Symbolic Order. The characters found it intolerable since unlike Lacanian ethics and Beauty that helps human to live his life in its full,morality in Symbolic Order works for desire of the Other. Symbolic Order subjects the characters to structure of power; the dominant socio-political power that follows “morality of the master” meaning that it determined society’s conventions. Characters have no role in making their life by their own decisions and in conformity with their Real desire. They turn into passive individuals with victim mentality. Relinquishment of one’s own desire results in feeling of guilt and regret. Hence, while characters stand out from the social orders, they experience a neutral stance in which they come to awareness; this neutrality illustrates Beauty in Lacan.
تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از زندانی شدن سرپرست خانواده
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده سالم، زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است، از این رو فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف والدین می باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از ضربه زندانی شدن سرپرست خانواده انجام پذیرفت.
روش: رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، کیفی بود؛ که محقق طی مطالعه عمیق به بررسی تجارب زیسته خانواده هایی با سرپرست زندانی پرداخت. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی زنان متأهل و دارای فرزند شهر بیرجند در سال 1401 بود که همسرانشان زندانی بودند. نمونه گیری با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری در حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از تحلیل توصیفی به روش کلایزی استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 403 گزاره، 302 مفهوم، 33 مقوله و 7 مقوله اصلی بازنمایی شد. مقوله های اصلی عبارتند از: وابستگی به فرزندان، قدرت ابراز وجود، کنترل، زندگی و محنت، احساس ناامیدی و ناتوانی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال روان تنی. نتایج مصاحبه ها همچنین نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم کیفیت زندگی و رابطه فرزندان با مادر را دستخوش تغییرات می کند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم با زندگی سایر اعضای خانواده در ارتباط بوده و کیفیت زندگی آنها را دچار تغییرات اساسی می کند همچنین بر رابطه مادر و فرزندان نیز تأثیر دارد. رابطه ها گاهاً بدتر شده و خانواده گاهاً به از هم گسیختگی و آشفتگی منجر شده و جریان عادی زندگی که قبلاً وجود داشت، از بین می رود. بر این اساس به نظر می رسد خانواده های زندانیان مواد مخدر نیاز به راهنمایی و مداخلات یاری رسان در جهت بهبود کیفیت زندگی و به ویژه رابطه والد-فرزندی با مادر دارند.
پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس بهزیستی معنوی و شفقت خود در همسران شهدای دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
67 - 89
حوزههای تخصصی:
شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر مشکلات روانشناختی همسران شهدا می تواند در قالب برنامه های پیشگیری و درمانی مرتبط با این نوع مشکلات به کار بسته شود. این پژوهش با هدف پیش بینی تاب آوری روان شناختی براساس بهزیستی معنوی و شفقت خود در همسران شهدای دفاع مقدس انجام شد. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 140 نفر از همسران شاهد استان البرز در سال 1399 با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های شفقت خود، بهزیستی معنوی و سرمایه روان شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تاب آوری و بهزیستی معنوی و مؤلفه های آن شامل ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران رابطه مثبت معناداری وجود دارد( 1/0 >p). همچنین رابطه تاب آوری و شفقت به خود و هر یک از مؤلفه های آن شامل مهربانی با خود، دوری از قضاوت، اشتراکات انسانی، پرهیز از انزوا، ذهن آگاهی و همانندسازی افراطی معنادار بود( 1/0 >p). تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین با یگدیگر توان تبیین واریانس نمره تاب آوری را در همسران شهدای دفاع مقدس دارند. براساس یافته های فوق می توان گفت سطوح پایین متغیرهای شفقت به خود و بهزیستی معنوی می توانند سطح پایین تاب آوری در همسران شاهد را پیش بینی و سبب بروز مشکلات روانشناختی و کاهش سلامت روان این افراد شود؛ لذا شناسایی عوامل فوق می تواند در برنامه ها ی ارتقاء سلامت روان و مداخلات درمانی مناسب این گروه موردتوجه قرار گیرد.
بررسی کارکردهای اجرایی لب پیشانی در بیماران مبتلا به سرطان، ام اس و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات شناختی یک شکایت رایج در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و ام اس است. به طور خاص، مشکلات مربوط به کارکردهای اجرایی ممکن است در سایر کارکردهای این بیماران اختلال ایجاد کند. مطالعه حاضر به منظور مقایسه کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس طراحی شده است. جامعه پژوهش حاضر کلیه مبتلایان به سرطان مجاری ادراری و سیستم تنفسی مراجع کننده به بیمارستان شهید افضلی کرمان و ام اس مراجعه کننده به بیمارستان شفای کرمان در سال 1402 بودند که از بین آنها 45 بیمار مبتلا به سرطان (25 مجاری ادراری و 20 نفر سیستم تنفسی) و 45 بیمار دارای ام اس (20 نفر مبتلا به انواع پیشرونده و 25 نفر مبتلا به نوع عود کننده-بهبود یابنده) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین ، 45 فرد بهنجار که از نظر سن، تحصیلات و طبقه اجتماعی- اقتصادی با گروه های بیمار همتا شده بودند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. مشارکت کننده ها توسط آزمونهای آندره ری، استروپ، دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه ی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در تمام مولفه های ارکردهای اجرایی افراد بهنجار عملکرد بهتری نسبت به دو گروه بیمار داشتند. علاوه براین، بین بیماران مبتلا به سرطان و بیماران مبتلا به ام اس نیز در برخی از مولفه های کارکردهایی اجرایی تفاوت مشاهده شد. یافته های پژوهش بیانگر بدکارکردی اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس می باشد و لزوم طراحی مداخلات مبتنی بر کارکردهایی اجرایی برای این بیماران را برجسته می سازد.
رابطه طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسنادی با نشانه های افسردگی ، نقش میانجی: خود ارزشمندی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: افسردگی، یکی از اختلال های شایع در دوره کودکی و بزرگ سالی می باشد و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خود ارزشمندی در رابطه بین طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسناد با نشانه های افسردگی است. مواد و روش کار: طرح این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. برای این منظور 385 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک اسنادی پیترسون و همکاران، فرم کوتاه طرح واره های یانگ، افسردگی بک ویرایش دوم و پرسشنامه خود ارزشمندی کراکر و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد مدل فرضی برازش دارد (94/0=CFI، 92/0=NFI، 02/0=RMSEA). نتایج نشان داد که بین سبک اسناد مثبت و علائم افسردگی رابطه منفی و بین سبک اسناد منفی و علائم افسردگی رابطه مثبت وجود دارد .بین طرح واره های محدودیت مختل، خودگردانی مختل و بریدگی-طرد با علائم افسردگی رابطه مثبت و بین خود ارزشمندی و علائم افسردگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین تحلیل داده ها نشان داد که خود ارزشمندی قادر است رابطه سبک های اسنادی و طرح واره های ناکارآمد با نشانه های افسردگی را میانجی گری کند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت خود ارزشمندی در رابطه بین طرح واره های ناکارآمد و سبک های اسناد با نشانه های افسردگی نقش واسطه ای دارد. این یافته ها چهارچوب نظری مناسبی برای نشانه شناسی و سبب شناسی افسردگی ارائه می دهد و می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای افسردگی مؤثر باشد.
پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب بیماری، نوعی نگرانی در مورد وجود یا بروز بیماری های پزشکی است. نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان می توانند جز عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اختلال اضطراب بیماری باشند. از آنجا که افراد دارای اختلال اضطراب بیماری دچار مشکلات بسیاری هستند، شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی کننده این اختلال مهم شمرده می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در بازه سنی 20 تا 60 سال در سال 1400 بود. تعداد 414 نفر (344 زن، 70 مرد) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس اضطراب بیماری (بشارت، 1390)، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (می یر و همکاران، 1990)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتن و همکاران، 2007) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2007) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای سازش نایافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی مثبت و معناداری داشتند (05/0 P<). اما راهبردهای سازش یافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی منفی و معناداری داشتند (05/0 P<). راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان به علت عدم قدرت پیش بینی از مدل خارج شد، اما نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری را دارند. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر می توان از متغییر های نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی برای پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بهره جست و نتایج این پژوهش می تواند در زمینه پیشگیری و تشخیص گذاری مناسب و اتخاذ روش های درمانی هدفمند برای اختلال اضطراب بیماری مفید باشد.
اثربخشی پروتکل درمانی تسریع واکاوی بر علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۷۷-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواسی-جبری یکی از شایع ترین اختلالات ناتوان کننده عصب-روانشناختی است، که با ویژگی هایی چون وسواس های عودکننده یا اجبارها و یا هر دو مشخص می شود و زندگی فرد مبتلا را مختل می سازد. تاکنون اثربخشی درمان های مختلفی بر این اختلال مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن ها گاهاً متناقض گزارش شده است؛ بنابراین نیاز به تغییر در رویه های موجود و تدوین پروتکل درمانی جدید وجود دارد. هدف: هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی پروتکل درمانی تسریع واکاوی و بررسی اثربخشی آن بر علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگان ه ناهمزمان و پیگیری 6 هفته ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش در شهر ارومیه بودند که از بین آن ها 4 نفر از طریق مصاحبه تشخیصی و بالینی ساختاریافته بر اساس معیارهای ویراست پنجم تجدید نظر شده راهنمای تشخصیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5-TR به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران پس از احراز معیارهای ورود و عدم احراز معیارهای خروج در پژوهش شرکت نمودند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه بازنگری شده وسواسی-جبری (فوا و همکاران، 2002) مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ترسیم نمودار دیداری، شاخص d کوهن و درصد بهبودی در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج شاخص CVR به دست آمده، پروتکل تدوین شده قابلیت اجرا را داشته و براساس نتایج آماری گزارش شده می توان در جهت کاهش علائم بالینی اختلال وسواسی-جبری بیماران مبتلا به اختلال وسواس از آن بهره گرفت (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که درمان تسریع واکاوی کاهش علائم اختلال وسواسی-جبری را به همراه دارد که شایسته است در برنامه های مدیریت بهداشتی کلان مورد توجه سیاست گذاران حوزه بهداشت و درمان و همچنین روانشناسان قرار گیرد.
Predicting the quality of teachers' working life based on organizational citizenship behavior and psychological empowerment: A study of elementary school teachers in Rasht city
حوزههای تخصصی:
AbstractThis study aimed to predict the quality of working life from organizational citizenship behavior and psychological empowerment in elementary school teachers in Rasht city, Iran. The research's statistical population consisted of all government and non-government primary school teachers employed during the academic year 2024-2025, from which a sample of 150 individuals was chosen, and they were requested to complete questionnaires regarding Organizational Citizenship Behavior, Psychological Empowerment, and Quality of Work Life. The results were evaluated using SPSS-24. The Pearson correlation coefficient and regression analysis were utilized to interpret the data. The findings indicated that organizational citizenship behavior and psychological empowerment positively and significantly correlated with the quality of work life among primary school teachers. The two predictors accounted for 41% of the variance in quality of work life, leading to the conclusion that organizational citizenship behavior and psychological empowerment were strong predictors of the quality of work life for elementary school teachers in the city of Rasht in Iran.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
176 - 184
حوزههای تخصصی:
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای رفتارهای قلدری 12 تا 15 سال مدارس منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان با رفتارهای قلدری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قلدری هارتر (1985)، مشکلات رفتاری کودکان آخنباخ (1991) و نوع دوستی روسی (2004) بود. درمان مبتنی بر ذهنی سازی در 10 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهنی سازی دانش آموزان با رفتارهای قلدری در متغیرهای اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده (F=32/75، Eta=0/52، P<0/001) و نوع دوستی (F=12/27 ،Eta=0/39 ،P<0/001) تأثیر دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کاهش اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و افزایش نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب سلامت در رابطه بین سواد سلامت و اضطراب مرگ با کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها 334 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سواد سلامت جمعیت شهری ایران، پرسشنامه اضطراب سلامت، پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. یافته ها نشان دادند سواد سلامت و اضطراب مرگ بر کیفیت زندگی تأثیر مستقیم و معنادار دارند، همچنین، سواد سلامت بر اضطراب سلامت و اضطراب مرگ بر اضطراب سلامت اثر مستقیم و معنادار دارد. سواد سلامت و اضطراب مرگ ازطریق میانجی گری اضطراب سلامت بر کیفیت زندگی اثر دارند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به ضرورت ارتقای سطح سواد سلامت برای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان پی برد.
نقش واسطه ای هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و سازگاری تحصیلی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 1402-1401بود که از میان آنها 257 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس ذهن آگاهی دروتمن و همکاران (2018، AAMS)، مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993، AISS) و مقیاس هیجانات تحصیلی پکران و همکاران (2002، AEQ) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که بین هیجان اضطراب تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین مشخص گردید هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و سازگاری تحصیلی دارای نقش واسطه ای است (01/0>p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آبه هیجان اضطراب تحصیلی و ذهن آگاهی توجه شود.
اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۲۶-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش چشم انداز زمان بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر با عملکرد تحصیلی پایین در پایه ی نهم شهرستان بهار در سال تحصیلی ۱۴۰3-۱۴۰2 بود. حجم نمونه مورد نیاز برای هر گروه 15 نفر و مجموعاً 30 نفر دانش آموز تعیین شد (30=n)؛ ابتدا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از غربال گری به شیوه تصادفی ساده در گروه های کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد تحصیلی (ACS؛ وگل و هیومن-وگل، 2016) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی (SEI؛ سالملا آرو و آپادایا، 2012) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش چشم انداز زمان را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون تعهد و مشغولیت تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش چشم انداز زمان نقش موثری بر تعهد و مشغولیت تحصیلی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین داشته است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار با طرحواره درمانی بر بخشودگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۶۶-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار با طرح واره درمانی بر بخشودگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متعارض بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیهاد شهر تهران در سال 1403-1402 بود که از بین آن ها به صورت در دسترس 60 زوج دارای تعارض زناشویی نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بخشودگی پولارد (IFS، 1998) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ، 2001) بود. مداخله ی زوج درمانی هیجان مدار طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و طرح واره درمانی نیز طی 10 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در بخشودگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری گروه ها تفاوت معنادار مشاهده نشد 05/0<P). همچنین بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش در بخشودگی زناشویی و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنادار وجود داشت 05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی نسبت به زوج درمانی هیجان مدار مداخله کارآمد و اثربخش تری بوده است.
پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس حساسیت طرد، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی در افراد مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی زنجان انجام شد. مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تمامی مردان مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی شهر زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICQ) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه حساسیت طرد(RSQ) داونی و فلدمن (1996)، پرسشنامه مکانیسم های دفاعی(DMQ) اندروز و همکاران (1993) و پرسشنامه عزت نفس جنسی(SSEQ) بازل و رزتال (1996) بود. برای تحلیل داده ها از رگسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که حساسیت طرد ، مکانیسم های دفاعی و عزت نفس جنسی توانستند در سه گام، 24 درصد از واریانس نگرانی از تصویر بدنی مردان را تبیین نمایند (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را با هدف بهبود حساسیت به طرد، مکانیزم های دفاعی و عزت نفس جنسی به منظور کاهش نگرانی از تصویر بدنی در مردان طراحی و اجرا نمود.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین خودمهارگری و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین خود مهارگری و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه پیام نور-واحد بین المللی عسلویه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این مطالعه 208 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ؛ اون و فرامن، 1988)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی دانشجویان (APQ؛ سولومون و راثبلوم، 1984) و مقیاس خود مهارگری (SCS؛ تاجنی و همکاران، 2004) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد خود مهارگری و خودکارآمدی به طور مستقیم بر اهمال کاری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشتند؛ همچنین خودمهارگری به طور مثبت بر خودکارآمدی اثر معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که خودکارآمدی بین خود مهارگری و اهمال کاری تحصیلی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که خود مهارگری یک عامل مهم در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان است، همچنین این رابطه به وسیله خودکارآمدی میانجی گری شد؛ در واقع خود مهارگری به واسطه بهبود خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان داشته باشد.
Computer based Stroop Animal Size Test in Children: Construction, Validation and Psychometric Properties(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
33 - 44
حوزههای تخصصی:
Objective: An important cognitive control process is the ability to inhibit, that mature at different rates during childhood to adolescence. The aim of our research was to construct and validate computer-based Stroop animal size test in children for measuring selective attention and response inhibition.
Research Methodology: In this survey study, we prepared the test, after the approval of experts and software development, at first test-retest reliability with a two week was evaluated in a separate sample (N=50, 5-12 years old children), then data was collected from 92 children 5-12 years old (46 girls and 46 boys) included 22 children with attention deficit/hyperactivity disorder (ADHD) studied in the academic year 2022-2023 in Alborz province. Participants decided the real size of animals by pressing response keys on computer. ANOVA, Multivariate analysis, Pearson correlation coefficients and Cronbach α were used to assess reliability and validity (p<0.05).
Findings: The findings showed test-retest reliability in significant range (p<0.01). The correlation was high for Stroopnum, (r=0.83), Inconsistent answers, (r=0.72), Wrong answers, (r=0.89) but lower for Consistent answers, (r=0.28) and Reaction time, (r=0.41). To assess the internal consistency, Cronbach Alpha 0.91 computed. ANOVA analysis for comparing children's function in different age groups was (p<0.000).
Conclusion: Multivariate analysis was used in comparing children with ADHD to the control group, results showed significant difference between groups in Stroop components, (p<0.007). This computerized Stroop animal size test had satisfactory reliability and validity, that can measure cognitive functions such as selective attention and inhibition in children.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حساسیت اضطرابی، شدت درد ادراک شده و مدیریت هیجان در زنان سالمند مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
81 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حساسیت اضطرابی، ادراک درد و مدیریت هیجان در زنان سالمند مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش- پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان سالمند مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به کلنیک درد وابسته به بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 1401 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 28 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی 14 نفری گمارش شدند. درمان پذیرش و طی 8 جلسه گروهی و هر جلسه به مدت 90 دقیقه (5/1 ساعته) برای افراد گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل این برنامه مداخلاتی را دریافت نکردند. گردآوری داده ها با پرسشنامه حساسیت اضطرابی (پترسون و ریس، 1992)، پرسشنامه استاندارد شدت درد (کیوبک و همکاران، 1995) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004) انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و زوجی تحلیل کواریانس چندمتغیری با کمک نرم افزار آماری SPSS/26 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره حساسیت اضطرابی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است (05/0>P). همچنین، تحلیل کوواریانس نشان داد بین میانگین نمره شدت درد ادراک شده و مدیریت هیجان آزمودنی های دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است (05/0>P).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند تلویحات کاربردی برای درمانگران جهت کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری مبتلایان به آرتریت روماتوئید به ویژه در زنان سالمند در کنار دارو درمانی ارایه دهد.
تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان موثر بر ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقت ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
180 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف بررسی اثر راهبردهای تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی و نقش میانجی گری خودشفقت ورزی است. روش: پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. از بین جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی در نیم سال اول سال تحصیلی 1402-1401 در دانشگاه شهید بهشتی، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2002)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مقیاس خود شفقت ورزی (نف،2003) بود. جهت تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و اسمارت پی ال اس نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: راهبردهای تنظیم هیجان شامل ارزیابی مجدد و سرکوبی به طور مستقیم بر ناگویی هیجانی تأثیر معناداری دارد (58/2 >t و 01/0< P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان به طور غیرمستقیم از طریق خودشفقت ورزی بر ناگویی هیجانی تأثیر معناداری دارد (58/2 > Z و 01/0< P). نهایتاً، خودشفقت ورزی بر ناگویی هیجانی تأثیر معناداری دارد (58/2 > t و 01/0< P). نتیجه گیری: دانشجویانی که بیشتر از راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان استفاده می کنند از شفقت خود بالاتر و ناگویی هیجانی کمتر برخوردارند و دانشجویانی که بیشتر از راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان استفاده می کنند، شفقت خود پایین تر و ناگویی هیجانی بیشتری دارند. بنابراین ایجاد و تقویت خودشفقت ورزی در دانشجویان می تواند باعث ارتقا عملکرد روانشناختی و ارتباط اجتماعی دانشجویانی که از ناگویی هیجانی رنج می برند، باشد.
نقش ممیزی ویژگی های شخصیتی در تشخیص شیوه تجربه و بیان خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی ویژگی های شخصیتی در تشخیص سبک های تجربه و بیان خشم می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری افراد ایرانی بین 18-62 سال فعال در فضای مجازی در سال 1399-1400 تشکیل دادند. 241 آزمودنی به روش در دسترس انتخاب شدند و به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نئو (Costa & McCrae) و بیان حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم (Spielberger) به صورت آنلاین استفاده شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد به ترتیب 4 ویژگی روان رنجوری، وظیفه شناسی، برون گرایی و سازگاری به طور معنی داری قادر به تمییز افراد به لحاظ شیوه تجربه و بیان خشم می باشند اما در ارتباط با تجربه گرایی ارتباط معنی دار نبود. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تفاوت های افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی در نحوه ای که فرد خشم را تجربه و ابراز می کند تأثیر می گذارد.