فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
159 - 171
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه ترومای کودکی کلیه تجارب نامطبوع و ناخوشایندی است که یک فرد در دوره کودکی یا به طور مستقیم در رابطه با مراقبین و چهره های دلبستگی خود تجربه کرده است و یا درنتیجه غفلت و اهمال کاری چهره های دلبستگی خود در رابطه با فردی غریبه تجربه سوء رفتار داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل پیش آزمون- پس آزمون، گروه کنترل، بر روی کلیه بزرگسالان دارای علائم ترومای پیچیده مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی در استان اصفهان در بهار 1402 انجام شد. شیوه نمونه گیری در مرحله اول به شیوه نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف بود و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه پیامدهای تروماهای دوران کودکی در بزرگسالی برنستین و همکاران، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه ی فراهیجان میتمانسگروبر و همکارانش و پرسشنامه رؤیاهای ترسناک یوسفی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون لوین، آزمون شاپیرو- ویلکز آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که برای دلبستگی ایمن (628/44=F و 1=df)، دلبستگی اجتنابی (168/28=F و 1=df)، دلبستگی اضطرابی (228/42=F و 1=df)، برای متغیر فراهیجان منفی (508/74=F و 1=df) و فراهیجان مثبت (197/27=F و 1=df) و همچنین برای متغیر رؤیاهای ترسناک (446/46=F و 1=df)، پس از کنترل پیش آزمون، در مرحله پس آزمون، اثر گروه معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده تأثیر دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
50 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس سه بُعدی فرسودگی تحصیلی (TDBA) برسو و همکاران (2007)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS) والرند و همکاران (1992) و مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS) اسچنموران و همکاران (2013) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر بهبود انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش هوش موفق تاثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش خودتعیین گری و هوش موفق می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی بالا در مدارس به کار برده شوند.
تحلیل و تبیین نقش کودک و دوران کودکی در بوستان سعدی براساس نظریه سبک زندگی آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۵۲-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
ادبیات آیینه ی تمام نمای شرایط هر جامعه در دوران های مختلف تاریخی است و متون ادبی همواره بهترین مرجع برای مطالعه و بررسی شرایط اجتماعی اقشار مختلف مردم در هر دوران می باشد. کودکان نیز پایه های اصلی شکل گیری هر جامعه ای هستند و بررسی نقش و میزان توجه حکما و نویسندگان هر قوم و ملتی به این گروه از جامعه، می تواند روشن کننده بسیاری از مسایل فرهنگی و اجتماعی آن دوران باشد. از این جهت در تحقیق پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی چگونگی حضور کودکان در یکی از متون ارزشمند ادب فارسی، بوستان سعدی، در بستر نظریه ی سبک زندگی آلفرد آدلر، روانشناس برجسته قرن بیستم بررسی می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد توجه به جنسیت کودکان در بوستان سعدی چندان مهم نیست و جایی هم که از جنسیت نام برده می شود پسران مورد توجه هستند، همچنین در بین سبک های فرزندپروری آدلر دو سبک مقتدرانه و مستبدانه بیشترین حضور را دارند. که می تواند نشان دهنده ی روحیه نصیحت گر و آرمان گرای سعدی باشد. برای انجام این پژوهش (گرد آوری و تحلیل داده ها )دو ماه وقت صرف شده است.
مقایسه اثربخشی روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی بر استقامت تحصیلی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۶۴-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی بر استقامت تحصیلی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس استقامت تحصیلی (AGS) کلارک و مالکی (2019) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تأثیر معناداری بر بهبود استقامت تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس هم شاگردی تأثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود استقامت دانش آموزان در مدارس ابتدایی به کاربرده شوند.
بررسی رابطه ی دل زدگی تحصیلی و سبک تنظیم هیجان بین فردی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۹۹-۵۹۰
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دل زدگی تحصیلی و سبک تنظیم هیجان بین فردی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1402 بود. تحقیق حاضر از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و ازلحاظ استراتژی توصیفی – پیمایشی با رویکرد همبستگی است و از ازلحاظ روش اجرا به صورت میدانی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس حجم کل جامعه بالای 5 هزار نفر می باشند، تعداد 269 نفر بر اساس حجم کل جامعه و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به پرسشنامه های دل زدگی تحصیلی، فرم کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (S-IAT) و تنظیم هیجان بین فردی (IERQ) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های چشم انداز داشتن و تسلی بخش از متغیر تنظیم هیجان بین فردی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان را دارد. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه دل زدگی مربوط به یادگیری و نمره کل دل زدگی تحصیلی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان رادارند. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه های مدل سازی اجتماعی و دل زدگی تحصیلی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان را ندارند؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
رابطه سبک رهبری تحولی تبادلی مدیران با هویت اخلاقی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرج
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سبک رهبری تحولی تبادلی مدیران با هویت اخلاقی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرج می باشد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه توصیفی جامعه آماری را کلیه مدیران و دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل داد. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت تصادفی خوشه ای از مدیران و دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کرج که دارای شرایط ورود به مطالعه (داشتن یک سال سابقه خدمت برای مدیران، داشتن رضایت در شرکت در پژوهش) تعداد 100 مدیر و 100 دانش آموز پسر مقطع متوسطه دوم بر اساس جدول مورگان و با توجه به حجم کل جامعه انتخاب شد. نتایج نشان داد که بین سبک رهبری تحولی تبادلی با هویت اخلاقی همبستگی مثبت و معناداری در سطح (0/0001) وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت بین سبک رهبری تحولی تبادلی مدیران با هویت اخلاقی دانش آموزان رابطه وجود دارد که این مهم می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
پژوهشی میدانی در مفاهیم فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سرمایه روانشناختی و سلامت روان معلمان با تأکید بر نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۹۱-۲۷۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی ادبیات حوزه معلمان ابتدایی و عوامل مؤثر بر شغل آن ها مانند فرسودگی شغلی، سلامت روانی، سرمایه اجتماعی و تعارض کار-خانواده نشان داد تاکنون مطالعه ای به بررسی تفاوت های جنسیتی معلمان ابتدایی شهر تهران از این منظر نپرداخته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تفاوت های جنسیتی در فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سلامت روانی و سرمایه روانشناختی در معلمان ابتدایی شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی و علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل معلمین ابتدایی شهر تهران (12656 نفر) و نمونه 400 نفر (223 زن و 177 مرد) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب مساوی (از هر منطقه 50 معلم) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981) پرسشنامه تعارض کار و خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ و هیلر، 1979) پرسشنامه سرمایه روانشاختی (لوتانز، 2007) بود. روش تجزیه و تحلیل شامل استفاده از میانگین، انحراف معیار، کجی، کشیدگی و آزمون t مستقل بود. یافته ها: تفاوت جنسیتی معناداری در فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده وجود دارد. فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده در معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد بود (05/0 >P) ولی تفاوت دو جنس در متغیر سلامت روان معنادار نبود (05/0 <P). نتیجه گیری: امروزه زنان در کنار نقش کلیدی در خانواده و تربیت فرزندان، به عنوان نیروی انسانی توانمند و کارآمد در جامعه حضور دارند. وجود مشکل در هر کدام از این دو حوزه آسیب زاست. طبق یافته های این پژوهش و با توجه به بالاتر بودن میزان این متغیرها در معلمان زن، فراهم نمودن خدمات مشاوره روانشناختی و کارگاه های آموزشی روانشناسی ویژه آن ها و انعطاف پذیر کردن ساعات کاری معلمان در جهت کاهش میزان فرسودگی شغلی و تعارض کار-خانواده در معلمان می تواند مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
47 - 55
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و روان درمانی شناختی تحلیلی در کاهش علائم روان شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. مواد و روش ها: این تحقیق براساس هدف، تحقیقی کاربردی است. براساس گردآوری و نوع داده ها کمی و از لحاظ زمان مقطعی بود. علاوه براین طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش 45 نفر به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد در برنامه آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نمرات علائم شخصیت مرزی BPI و STB برای افرادی که تحت درمان روان درمانی شناختی تحلیلی قرار گرفتند بیشتر از افرادی بود که تحت درمان رفتاری دیالکتیک بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده موثرتر بودن روش شناختی تحلیلی از رفتاردرمانی دیالکتیک بوده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت روان درمانگری شناختی تحلیلی با بهبود روابط بین شخصی، هیجانی وخودپنداره افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از انجام رفتارهای تکانه ای، بدون تفکر و برنامه ریزی نشده با ارتباط مناسب بین بیمار و درمانگر به بهبود عملکرد اجتماعی این بیماران کمک کند.
مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی بود، که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل که دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز است که در سال تحصیلی1401-1402 مشغول تحصیل بودند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 45 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، استفاده از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر، که شامل 33 گویه و هدف آن بررسی انگیزش تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بین گروه های آزمایش(آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش بیان داستان های علمی) و گروه کنترل در متغیر وابسته پژوهش(انگیزش تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد یعنی آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی منجر به افزایش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان بود که با توجه به تفاوت میانگین ها در آمار توصیفی، روش آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی اثرگذاری بیشتری را ایجاد کرده بود.
بررسی اثربخشی چند رسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیست شناسی گیاهی علوم تجربی پای نهم دانش آموزان دختر شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلیپ بوک یک محصول یادگیری نوآورانه چندرسانه ای است که با یکپارچه سازی منابع متنی، صوتی، انیمیشن، گرافیک و ویدئو امکان ارائه ای مؤثر را به وجود می آورد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی چندرسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیستی علوم تجربی در دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک بود. روش به کاررفته در این پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور تعداد ۷۹ نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از چندرسانه ای فلیپ بوک و گروه کنترل به روش سنتی، آموزش فصل 12 علوم را دریافت کردند. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین یادگیری زیست شناسی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و گروه آزمایش یادگیری بهتری داشتند. بنابراین فلیپ بوک به عنوان یک فناوری آموزشی می تواند در آموزش به کار گرفته شود.
مقایسۀ اثربخشی روان درمانی پویشی فشردۀ کوتاه مدت و درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی در افراد مبتلا به افسردگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه میزان اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت با درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی، در افراد مبتلا به افسردگی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش افراد 18 تا 50 ساله مبتلا به افسردگی در مراکز روان شناسی شهر تهران در بهار و تابستان 1401 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر با تشخیص درمانگر و اکتساب نمره 14 به بالا در پرسشنامه افسردگی بک، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفره گمارده شدند. گروه آزمایشی یک، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و گروه آزمایشی دو، درمان شناختی رفتاری را براساس پروتکل های درمانی، طی 12 جلسه دریافت کردند. بعد از دو ماه از آخرین جلسه درمانی، جهت انجام آزمون پیگیری، همه افراد به پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982)، پاسخ دادند. یافته های تحلیل کواریانس نشان داد که هر دو رویکرد درمانی در افزایش خودکارآمدی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر هستند. اندازه اثر73/0 برای روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در مقایسه با اندازه اثر 69/0 برای درمان شناختی رفتاری نشان دهنده اثربخشی بیشتر ISTDP در بهبود خودکارآمدی است.
مقایسل اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی و باورهای غیر منطقی در زوج های متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
121 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه میزان اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی و باورهای غیرمنطقی درزوج های متقاضی طلاق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. به روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخلات درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش 2 تحت ده جلسه 90 دقیقه ای مداخلات طرحواره درمانی را دریافت کردندو گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر کیفیت زندگی و باورهای غیرمنطقی داشته و روان درمانی مثبت گرا در افزایش کیفیت زندگی، اثربخش تر از طرحواره درمانی؛ و در کاهش متغیر باورهای غیرمنطقی، طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به روان درمانی مثبت گرا برای زوج ها داشت؛ لذا هر دو درمان می تواند کمک به سزایی در زمینه مسائل خانوادگی و جلوگیری از طلاق داشته باشد.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر انجام گرفت. این پژوهش علمی−دینی و از نوع توصیفی−همبستگی است و جامعه آماری را تمامی دانشجویان دختر 18 تا 45 سال دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1400−1399 تشکیل میدهند. نمونه آماری شامل 358 نفر از دانشجویان دختر میباشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای به دست آوردن دادهها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی کولینز و رید، تحول روانی−معنوی جان بزرگی و خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS−24 و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج نشان داد که حدود 2/17 درصد از واریانس سلامت روانی توسط سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی، تصور از خدا پیش بینی می شود؛ همچنین سبک دلبستگی ایمن و تحول روانی معنوی رابطه مثبت و معناداری با سلامت روانی دارد و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی و تصور از خدا رابطه منفی و معناداری با سلامت روانی دارد. براساس نتایج پژوهش میتوان دریافت که سبک دلبستگی ایمن، افزایش سطح تحول روانی معنوی و کاهش تصور منفی از خدا از عوامل کلیدی در ارتقای سلامت روان می باشند.
تبیین رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان: نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان با نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی روابط بدن خود (MBSRQ) کش، 1985، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس، 1984 و پرسشنامه ذهن آگاهی (KIMS) بائر، اسمیت و آلن، 2004 بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم معناداری بر تصویر بدنی دارد (001/0>p). رابطه مستقیم بین ذهن اگاهی با سبک مقابله هیجان مداری منفی و با سبک مقابله مسئله داری مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه مستقیم بین سبک مقابله هیجان مداری با تصویر بدنی منفی و ضریب مسیر بین سبک مقابله مسئله داری با تصویر بدنی مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه غیرمستقیم بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی از طریق مقابله هیجان مداری و مسئله مداری مثبت و معنادار بود (001/0>p). نتیجه می شود که راهبردهای مقابله ای نقش میانجی بین ذهن آگاهی و تصویر بدن در نوجوانان دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های بین فردی در زوجین زمینه ساز تعارضات، و تعارضات زناشویی بخش اجتناب ناپذیر زندگی مشترک شده است که زندگی زوجین را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین متعارضی که در سال های 1402_1401 به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده بودند تشکیل دادند که پس از غربال گری با پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر و همکاران، 1387)، 45 زوج به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه (دو گروه آزمایشی، یک گروه کنترل) قرار داده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه های آزمایشی هفته ای یک بار در 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی (Hendrix و Hunt، 2013) و زوج درمانی راه حل محور (Macdonald، 2007) قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (Christensen و Sullaway، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمانی در بهبود الگوهای ارتباطی اثربخش بودند (0/001=P). اما درمان تصویرسازی ارتباطی نسبت به راه حل محور در کاهش ارتباطات توقع/کناره گیری (0/035=P) و اجتنابی متقابل (0/001=P) اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان زوج درمانی های تصویرسازی ارتباطی و راه حل محور را برای بهبود روابط زوجین متعارض استفاده نمود. اما برای اثربخشی بیشتر بهتر است زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی خط نخست درمان باشد. بنابراین به زوج درمانگران و مراکز مشاوره توصیه می شود برای کاهش تعارضات و بهبود روابط زوجین متعارض این رویکردهای درمانی را مورد استفاده قرار دهند.
تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلات رایج در خانواده معتادان، ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی است. یکی از درمان های مؤثر برای ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی، آموزش عصب روانشناختی خانواده محور است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعان مرد متأهل وابسته به مواد مخدر بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر سمنان در فاصله زمانی سال 1401 تا 1402 بودند، که با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج و روش در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ناسازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و نظم جویی شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار ) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) با استفاده از نرم افزار SPSS24 و EXCEL انجام شد (05/0 >p). یافته ها: مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: نتایج نشانگر اهمیت بخشیدن به آموزش های مبتنی بر علوم روانشناختی و عصب شناسی در حوزه خانواده و ارتقاء ارتباطات زناشویی و مهارت های نظم جویی شناختی-هیجانی در این گروه از افراد می باشد. این مداخلات نه تنها به بهبود روابط خانوادگی و زناشویی کمک می کنند بلکه به افزایش توانایی های مقابله با مشکلات مرتبط با وابستگی به مواد مخدر نیز کمک می نمایند.
تعیین اثربخشی زوج درمانی ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تنوع فوق العاده مسائل زوجی، مکانیسم ها و فرآیندهای درمانی متنوعی را می طلبد. ادغام رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد طرحواره درمانی به منظور پاسخ به دامنه وسیع تری از مشکلات زوجی مورد توجه محققان قرار گرفته است. ازاین رو، مطالعات بیشتر و غنی سازی این رویکرد با بکارگیری مؤلفه های مؤثرتر، در بهسازی روابط زوجی راهگشا خواهد بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی رویکرد ترکیبی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر میزان انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: مداخله حاضر با طرح نیمه آزمایشی و انجام پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 16 زوج (32 نفر) از مراجعان سه مرکز مشاوره در شهر قم در سال 1401 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه مقیاس رضایت زناشویی انریچ (السون، 1998) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل-نسخه دوم (بوند و همکاران، 2011) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش مداخله درمانی ACT/SF را به مدت دوازده جلسه 120 دقیقه ای دریافت کرد و گروه گواه در انتظار درمان باقی ماندند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار Spss نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که با کنترل پیش آزمون به عنوان متغیر کوواریت، میزان رضایت زناشویی با اندازه اثر قوی (0/62=2η) و انعطاف پذیری روانشناختی با اندازه اثر متوسط (0/32 =2η) به طور معنی داری در گروه آزمایش افزایش داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که فرمول بندی مشکلات زوجین بر مبنای طرحواره ها و آگاهی از تحریف های شناختی باعث می شود افراد درک و آگاهی بیشتری نسبت به فرآیندهای روانی و رفتارهای خود و همسرشان پیدا کنند، و با تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ترغیب می شوند بر اساس ارزش های خویش، روابط زوجی را بهبود بخشند.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تعیین وضعیت سلامت عمومی روان در متخصصان بهداشت روان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
سلامت روان برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان حائز اهمیت است؛ زیرا وظایف روان شناسان کمک به مراجعین جهت پیشگیری و درمان اختلالات روان و به دنبال آن افزایش سلامت عمومی روان افراد می باشد و چنانچه سلامت روان ایشان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر به سلامت روان خود و مراجعین خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان شناسان می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 38 نفر از روان شناسان شاغل در مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرحواره درمانی سلامت عمومی روان درروان شناسان را به طور معناداری افزایش داد.
اثربخشی پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان: مطالعه موردی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۱۱-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
افراد دارای عزت نفس بالا می توانند زندگی باکیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و پادکست های انگیزشی به عنوان روشی در دسترس می توانند در افزایش میزان عزت نفس افراد تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس دانشجویان جوان با استفاده از پادکست های انگیزشی انجام گرفت. پژوهش انجام شده از نوع تجربی یا آزمایشی است و به صورت تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی با جنسیت دختر در دانشکده ای در شهر تهران منطقه 12 بود. نمونه گیری این پژوهش هدفمند و در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامه کوپر اسمیت بود. داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و از جداول دیداری استفاده شد و با 47 درصد بیان شد بهبود معنادار بوده است. طبق پژوهش انجام شده نتایج بیان می کند پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان تأثیرات معناداری داشته است. طبق یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان بیان کرد که پادکست درمانی می تواند عزت نفس پایین در دانشجویان جوان را بهبود بخشد. پادکست های انگیزشی به منظور بالا بردن عزت نفس دانشجویان جوان می تواند مفید باشد.