فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
146 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی سؤالات طیف لیکرت با دو رویکرد نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سؤال پاسخ و قرار دادن نتایج این دو رویکرد در کنار یکدیگر و پاسخ به این سؤال است که «آیا نتایج این دو رویکرد همسو بوده یا اینکه در تضاد با یکدیگرند؟». روش پژوهش از نوع توصیفی و از حیث تحلیل داده ها یک روش تحلیل ثانویه است. ابزار پژوهش 3 خرده مقیاس برونگرایی، گشودگی و مسئولیت پذیری آزمون شخصیت نئو فرم کوتاه (NEO-FFI) بود. آزمودنی های موردمطالعه در این پژوهش 977 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول بودند که با حذف افراد در مرحله غربالگری داده ها، درنهایت تحلیل سؤالات برونگرایی بر روی اطلاعات 783 نفر آزمودنی، تحلیل سؤالات گشودگی بر روی اطلاعات 763 نفر آزمودنی و تحلیل سؤالات مسئولیت پذیری نیز بر روی اطلاعات 784 نفر آزمودنی انجام شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که هرچه همسانی درونی سؤالات بالاتر باشد نتایج دقیق تر و معتبرتری از مدل مدرج پاسخ به دست می آید و برای سؤالات با همسانی درونی پایین از طریق این مدل باید بسیار محتاط عمل کرد، زیرا ممکن است آستانه سؤالات را به صورت وارونه نشان داده یا ضریب تشخیص سؤالات را منفی یا مثبت کاذب نشان دهد. درمجموع کاربرد هم زمان روش های مختلف تجزیه وتحلیل آماری به تحلیل بهتر و رسیدن به نتایج دقیق تر کمک خواهد کرد.
مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی بود، که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل که دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز است که در سال تحصیلی1401-1402 مشغول تحصیل بودند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 45 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، استفاده از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر، که شامل 33 گویه و هدف آن بررسی انگیزش تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بین گروه های آزمایش(آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش بیان داستان های علمی) و گروه کنترل در متغیر وابسته پژوهش(انگیزش تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد یعنی آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی منجر به افزایش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان بود که با توجه به تفاوت میانگین ها در آمار توصیفی، روش آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی اثرگذاری بیشتری را ایجاد کرده بود.
بررسی اثربخشی چند رسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیست شناسی گیاهی علوم تجربی پای نهم دانش آموزان دختر شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلیپ بوک یک محصول یادگیری نوآورانه چندرسانه ای است که با یکپارچه سازی منابع متنی، صوتی، انیمیشن، گرافیک و ویدئو امکان ارائه ای مؤثر را به وجود می آورد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی چندرسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیستی علوم تجربی در دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک بود. روش به کاررفته در این پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور تعداد ۷۹ نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از چندرسانه ای فلیپ بوک و گروه کنترل به روش سنتی، آموزش فصل 12 علوم را دریافت کردند. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین یادگیری زیست شناسی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و گروه آزمایش یادگیری بهتری داشتند. بنابراین فلیپ بوک به عنوان یک فناوری آموزشی می تواند در آموزش به کار گرفته شود.
مقایسۀ اثربخشی روان درمانی پویشی فشردۀ کوتاه مدت و درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی در افراد مبتلا به افسردگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه میزان اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت با درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی، در افراد مبتلا به افسردگی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش افراد 18 تا 50 ساله مبتلا به افسردگی در مراکز روان شناسی شهر تهران در بهار و تابستان 1401 بودند. به روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر با تشخیص درمانگر و اکتساب نمره 14 به بالا در پرسشنامه افسردگی بک، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفره گمارده شدند. گروه آزمایشی یک، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و گروه آزمایشی دو، درمان شناختی رفتاری را براساس پروتکل های درمانی، طی 12 جلسه دریافت کردند. بعد از دو ماه از آخرین جلسه درمانی، جهت انجام آزمون پیگیری، همه افراد به پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982)، پاسخ دادند. یافته های تحلیل کواریانس نشان داد که هر دو رویکرد درمانی در افزایش خودکارآمدی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر هستند. اندازه اثر73/0 برای روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در مقایسه با اندازه اثر 69/0 برای درمان شناختی رفتاری نشان دهنده اثربخشی بیشتر ISTDP در بهبود خودکارآمدی است.
مقایسل اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی و باورهای غیر منطقی در زوج های متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
121 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه میزان اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی و باورهای غیرمنطقی درزوج های متقاضی طلاق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. به روش نمونه گیری هدفمند 45 نفر انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخلات درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش 2 تحت ده جلسه 90 دقیقه ای مداخلات طرحواره درمانی را دریافت کردندو گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو مداخله در پس آزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر کیفیت زندگی و باورهای غیرمنطقی داشته و روان درمانی مثبت گرا در افزایش کیفیت زندگی، اثربخش تر از طرحواره درمانی؛ و در کاهش متغیر باورهای غیرمنطقی، طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به روان درمانی مثبت گرا برای زوج ها داشت؛ لذا هر دو درمان می تواند کمک به سزایی در زمینه مسائل خانوادگی و جلوگیری از طلاق داشته باشد.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.
نقش اضطراب، تنظیم شناختی هیجان و نیازهای بنیادین روان شناختی در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
48 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اضطراب، تنظیم شناختی هیجان و نیازهای بنیادین روان شناختی در اعتیاد به شبکه های اجتماعی نوجوانان بود. بدین منظور با بهره گیری از طرح همبستگی 226 از بین نوجوانان مشغول تحصیل در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 شهر تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، ارضای نیازهای بنیادین (BPNS)، اضطراب بک (BAI)، و اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (AMQBSN) را تکمیل کردند و داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اضطراب با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان همبستگی مثبت نیرومند (r=0/60)؛ نیازهای بنیادین با اعتیاد همبستگی مثبت متوسط (r=0/48) دارند؛ همچنین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اعتیاد به شبکه های اجتماعی همبستگی منفی متوسط (r=-0/36) داشته ولی راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت پایین (r=0/22) دارد. نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد همه متغیرهای پیش بین در معادله رگرسیون سهم معناداری دارند و بخش قابل توجهی از واریانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل را به صورت معناداری پیش بینی می کنند که بیشترین سهم متعلق به اضطراب است. یافته های پژوهش حاضر نشانگر این هستند که نوجوانانی که سطوح بالای اضطراب را تجربه می کنند بیشتر در معرض خطر اعتیاد به شبکه های اجتماعی هستند، و در مرتبه بعدی نیازهای بنیادی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی قرار دارند؛ این یافته ها حاکی از اهمیت تدوین مداخلات و برنامه های اثربخش برای پیشگیری از اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین نوجوانان است مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر انجام گرفت. این پژوهش علمی−دینی و از نوع توصیفی−همبستگی است و جامعه آماری را تمامی دانشجویان دختر 18 تا 45 سال دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1400−1399 تشکیل میدهند. نمونه آماری شامل 358 نفر از دانشجویان دختر میباشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای به دست آوردن دادهها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی کولینز و رید، تحول روانی−معنوی جان بزرگی و خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS−24 و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج نشان داد که حدود 2/17 درصد از واریانس سلامت روانی توسط سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی، تصور از خدا پیش بینی می شود؛ همچنین سبک دلبستگی ایمن و تحول روانی معنوی رابطه مثبت و معناداری با سلامت روانی دارد و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی و تصور از خدا رابطه منفی و معناداری با سلامت روانی دارد. براساس نتایج پژوهش میتوان دریافت که سبک دلبستگی ایمن، افزایش سطح تحول روانی معنوی و کاهش تصور منفی از خدا از عوامل کلیدی در ارتقای سلامت روان می باشند.
تبیین رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان: نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان با نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی روابط بدن خود (MBSRQ) کش، 1985، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس، 1984 و پرسشنامه ذهن آگاهی (KIMS) بائر، اسمیت و آلن، 2004 بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم معناداری بر تصویر بدنی دارد (001/0>p). رابطه مستقیم بین ذهن اگاهی با سبک مقابله هیجان مداری منفی و با سبک مقابله مسئله داری مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه مستقیم بین سبک مقابله هیجان مداری با تصویر بدنی منفی و ضریب مسیر بین سبک مقابله مسئله داری با تصویر بدنی مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه غیرمستقیم بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی از طریق مقابله هیجان مداری و مسئله مداری مثبت و معنادار بود (001/0>p). نتیجه می شود که راهبردهای مقابله ای نقش میانجی بین ذهن آگاهی و تصویر بدن در نوجوانان دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های بین فردی در زوجین زمینه ساز تعارضات، و تعارضات زناشویی بخش اجتناب ناپذیر زندگی مشترک شده است که زندگی زوجین را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین متعارضی که در سال های 1402_1401 به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده بودند تشکیل دادند که پس از غربال گری با پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر و همکاران، 1387)، 45 زوج به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه (دو گروه آزمایشی، یک گروه کنترل) قرار داده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه های آزمایشی هفته ای یک بار در 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی (Hendrix و Hunt، 2013) و زوج درمانی راه حل محور (Macdonald، 2007) قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (Christensen و Sullaway، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمانی در بهبود الگوهای ارتباطی اثربخش بودند (0/001=P). اما درمان تصویرسازی ارتباطی نسبت به راه حل محور در کاهش ارتباطات توقع/کناره گیری (0/035=P) و اجتنابی متقابل (0/001=P) اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان زوج درمانی های تصویرسازی ارتباطی و راه حل محور را برای بهبود روابط زوجین متعارض استفاده نمود. اما برای اثربخشی بیشتر بهتر است زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی خط نخست درمان باشد. بنابراین به زوج درمانگران و مراکز مشاوره توصیه می شود برای کاهش تعارضات و بهبود روابط زوجین متعارض این رویکردهای درمانی را مورد استفاده قرار دهند.
تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلات رایج در خانواده معتادان، ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی است. یکی از درمان های مؤثر برای ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی، آموزش عصب روانشناختی خانواده محور است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعان مرد متأهل وابسته به مواد مخدر بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر سمنان در فاصله زمانی سال 1401 تا 1402 بودند، که با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج و روش در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ناسازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و نظم جویی شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار ) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) با استفاده از نرم افزار SPSS24 و EXCEL انجام شد (05/0 >p). یافته ها: مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: نتایج نشانگر اهمیت بخشیدن به آموزش های مبتنی بر علوم روانشناختی و عصب شناسی در حوزه خانواده و ارتقاء ارتباطات زناشویی و مهارت های نظم جویی شناختی-هیجانی در این گروه از افراد می باشد. این مداخلات نه تنها به بهبود روابط خانوادگی و زناشویی کمک می کنند بلکه به افزایش توانایی های مقابله با مشکلات مرتبط با وابستگی به مواد مخدر نیز کمک می نمایند.
تعیین اثربخشی زوج درمانی ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تنوع فوق العاده مسائل زوجی، مکانیسم ها و فرآیندهای درمانی متنوعی را می طلبد. ادغام رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد طرحواره درمانی به منظور پاسخ به دامنه وسیع تری از مشکلات زوجی مورد توجه محققان قرار گرفته است. ازاین رو، مطالعات بیشتر و غنی سازی این رویکرد با بکارگیری مؤلفه های مؤثرتر، در بهسازی روابط زوجی راهگشا خواهد بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی رویکرد ترکیبی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر میزان انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: مداخله حاضر با طرح نیمه آزمایشی و انجام پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 16 زوج (32 نفر) از مراجعان سه مرکز مشاوره در شهر قم در سال 1401 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه مقیاس رضایت زناشویی انریچ (السون، 1998) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل-نسخه دوم (بوند و همکاران، 2011) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش مداخله درمانی ACT/SF را به مدت دوازده جلسه 120 دقیقه ای دریافت کرد و گروه گواه در انتظار درمان باقی ماندند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار Spss نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که با کنترل پیش آزمون به عنوان متغیر کوواریت، میزان رضایت زناشویی با اندازه اثر قوی (0/62=2η) و انعطاف پذیری روانشناختی با اندازه اثر متوسط (0/32 =2η) به طور معنی داری در گروه آزمایش افزایش داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که فرمول بندی مشکلات زوجین بر مبنای طرحواره ها و آگاهی از تحریف های شناختی باعث می شود افراد درک و آگاهی بیشتری نسبت به فرآیندهای روانی و رفتارهای خود و همسرشان پیدا کنند، و با تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ترغیب می شوند بر اساس ارزش های خویش، روابط زوجی را بهبود بخشند.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تعیین وضعیت سلامت عمومی روان در متخصصان بهداشت روان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
سلامت روان برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان حائز اهمیت است؛ زیرا وظایف روان شناسان کمک به مراجعین جهت پیشگیری و درمان اختلالات روان و به دنبال آن افزایش سلامت عمومی روان افراد می باشد و چنانچه سلامت روان ایشان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر به سلامت روان خود و مراجعین خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان شناسان می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 38 نفر از روان شناسان شاغل در مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرحواره درمانی سلامت عمومی روان درروان شناسان را به طور معناداری افزایش داد.
اثربخشی پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان: مطالعه موردی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۱۱-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
افراد دارای عزت نفس بالا می توانند زندگی باکیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و پادکست های انگیزشی به عنوان روشی در دسترس می توانند در افزایش میزان عزت نفس افراد تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس دانشجویان جوان با استفاده از پادکست های انگیزشی انجام گرفت. پژوهش انجام شده از نوع تجربی یا آزمایشی است و به صورت تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی با جنسیت دختر در دانشکده ای در شهر تهران منطقه 12 بود. نمونه گیری این پژوهش هدفمند و در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامه کوپر اسمیت بود. داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و از جداول دیداری استفاده شد و با 47 درصد بیان شد بهبود معنادار بوده است. طبق پژوهش انجام شده نتایج بیان می کند پادکست های انگیزشی بر افزایش عزت نفس دانشجویان جوان تأثیرات معناداری داشته است. طبق یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان بیان کرد که پادکست درمانی می تواند عزت نفس پایین در دانشجویان جوان را بهبود بخشد. پادکست های انگیزشی به منظور بالا بردن عزت نفس دانشجویان جوان می تواند مفید باشد.
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از مشکلات آموزش مجازی در بسترشاد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۶۴-۴۵۸
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته معلمان ابتدایی شهر فردیس از مشکلات آموزش مجازی در بستر شاد انجام گرفت. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان، 25 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر کرج بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با توجه به حضوری شدن مدارس، مصاحبه با افراد شرکت کننده بصورت حضوری بود و بر اساس وقت از قبل تعیین شده به محل کار این افراد مراجعه می شد برای تجزیه تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک تحلیل مضامین استفاده شد. برای اعتباریابی داده ها از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد، و پس از استخراج و دسته بندی، مشکلات آموزش مجازی در پنج مقوله اصلی (مشکلات مربوط به مسائل آموزشی، مشکلات مربوط به مسائل فنّاوری، مشکلات مربوط به مسائل اجتماعی و فرهنگی، مشکلات مربوط به مسائل مدیریتی و مشکلات مربوط به مسائل مالی)، طبقه بندی شدند و این مقوله ها دارای25 مضامین فرعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات زیادی در حوزه آموزش، مدیریت، فنّاوری، فرهنگی – اجتماعی و مالی فرایند آموزش مجازی را تحت تأثیر قرار داده است و برای حل این مشکلات نیاز است که طراحی زیرساخت های منسجم و مدیریت صحیح رفع موانع جهت ارائه آموزش مجازی بهتر صورت گرفته شود.
ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری روانی-اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
283 - 292
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری متغیرهای مربوط به سلامت روان به ویژه در بافت تفاوت های فرهنگی امری پیچیده است هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان بود. این پژوهش به روش اعتباریابی بوده و جامعه آماری شامل زنان 50-21 ساله متاهل شهر تبریز در سال 1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به تعداد 380 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به مقیاس آسیب پذیری روانی–اجتماعی به افسردگی مداوم که بر اساس الگوی سه عاملی حاصل از نظریه زمینه ای پژوهش کیفی تدوین شده بود و نیز مقیاس افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، الگوی سه عاملی را برای پرسشنامه فوق تایید کرد و با در نظر گرفتن مجموع شاخص های برازش محاسبه شده، برازنده بودن مدل عاملی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ برای مولفه ی کنش فردی و بین فردی نامطلوب برابر 0/928، مولفه سابقه تجارب روانشناختی آسیب رسان 0/82، مولفه ی مواجه بودن با مشکلات غیر روانشناختی 0/69 و برای کل مقیاس برایر 0/94 بدست آمد که نشان دهنده مطلوب بودن پایایی پرسشنامه می باشد. روایی همگرایی پرسشنامه نیز مطلوب بود.بر اساس نتایج این پژوهش، این مقیاس از پایایی و روایی کافی برای سنجش آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان ایرانی برخوردار است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان شهرستان زرند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین جوان 20 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان زرند در سال 1401-1400 بود. 28 زوج (56 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی و با روش قرعه کشی جایگزین شدند. مداخله درمان هیجان مدار در 10 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1963) و الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان تاثیر داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان هیجان مدار، 31 درصد از تغییرات ارتباط سازنده، 37 درصد اجتناب متقابل، 29 درصد توقع/کناره گیری و 42 درصد سلامت روانی زوجین جوان را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از درمان هیجان مدار در بهبود روابط زناشویی و افزایش سلامت روانی زوجینی که ابتدای زندگی مشترک هستند، پیشنهاد نمود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
443 - 476
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای می گذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. 45 نفر از بیماران به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) ثبت شد. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری (Nolen-Hoeksema & Morrow)، انعطاف پذیری شناختی (Dennis & Vander)، تاب آوری (Connor-Davidson) و پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen et al.)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معنی دار وجود دارد (P<0.05). در اثربخشی دو روش بر انعطاف پذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچ کدام از درمان ها بر تاب آوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد می توانند به عنوان روش های کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانه های افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروه های مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان صومعه سرا در سال 1403 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 217 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس حقارت (IFI؛ خدادای و بهرامی، 1391)، مقیاس نشخوار خودانتقادی (SCRS؛ اسمارت و همکاران، 2016)، مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS؛ دوارت و همکاران، 2014) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPI؛ کانور و همکاران، 2000) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که شرم از تصویر بدنی، نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشت؛ همچنین شرم از تصویر بدنی بر نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی به طور مثبت و معنادار بین شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشتند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که شرم از تصویر بدنی به صورت مستقیم و با میانجی گری نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر داشت.
ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) و رابطه آن با شاخص توده بدنی (BMI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های فردی در پاسخدهی به نشانه های غذایی نقش مهمی می تواند در پیشرفت چاقی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا و رابطه آن با شاخص توده بدنی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری ۲۰.۹۹۷ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود. طبق جدول کریسی-مورگان، ۳۸۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) کنگ سیم و همکاران (۲۰۲۳)، مقیاس قدرت غذا (PFS) لو و همکاران (۲۰۰۹) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS24 و به کمک روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا را تأیید کرد. روایی همگرای این مقیاس با مقیاس قدرت غذا (۷۷/0)= Rبود. هریک از زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا دارای قدرت پیش بینی کافی و رابطه مثبت با شاخص توده بدنی (BMI) بود که نشان دهنده روایی پیش بین مقیاس است. بررسی پایایی مقیاس با روش آلفای کرونباخ (۹۱/۰) و روش بازآزمایی (90/۰) نشان داد که این مقیاس از پایایی عالی برخوردار است. همبستگی درونی هر گویه با نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا معنی دار بود (۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: مقیاس پاسخگویی نشانه غذا، مقیاسی با کفایت روانسنجی خوب برای بررسی رفتارهای تغذیه ای و پیش بینی تغییرات شاخص توده بدنی است.