فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
امروزه در نظام آموزش عالی ایران با یک پارادوکس مواجه هستیم؛ به طوری که باوجود رشد سریع نظام آموزش عالی و فراگیرشدن نهاد دانشگاهی در ایران، نگرانی ها درخصوص ناکارآمدی نظام دانشگاهی در ایران وجود دارد. به نظر می رسد که دانشگاه در ایران از کارکردهای نهادی خود منحرف و دچار آنومی و بی هنجاری شده است و به قول مرتن (1938) دچار نوعی مناسک گرایی شده است؛ ازهمین رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتبارسنجی نشانگرهای مناسک گرایی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که در آن از روش تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی متوالی(کیفی-کمی) استفاده شد. در مرحله کیفی با روش نمونه گیری هدفمند (صاحب نظران کلیدی) و معیار اشباع نظری با 17 نفر عضو هیئت علمی مصاحبه بدون ساختار انجام شد و به همراه 12 سخنرانی از صاحب نظران و دانشگاهیان ایرانی با رویکرد تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. در مرحلیه کمی نیز 271 نفر عضو هیئت علمی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامیه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی با بهره گیری از دو نرم افزار Smart-PLS و SPSS23 انجام گرفت؛ درنهایت طبق نتایج بخش کیفی نشانگرهای مناسک گرایی در آموزش عالی ایران در پنج حوزه پژوهش (کمیت گرایی، مدگرایی علمی، فراورده محوری، سلطیه آمار و روش بر هدف پژوهش، ISIسالاری، دوریه تحقیقاتی پست داک، جلسات دفاع از پایان نامه، نقش اساتید راهنما و مشاور)، آموزش (مدرک گرایی، تأکید روی جنبه های فرمال تدریس)، سنجش و ارزیابی (ارزیابی و قضاوت کمی گرا، قداست نظام های رتبه بندی، کنکور، آزمون جامع)، توسعیه آموزش عالی (رشد قارچ گونیه مؤسسات آموزش عالی، کمیت گرایی در تعداد اساتید و دانشجو) و ارتباط با صنعت (دفاتر ارتباط با صنعت) سازمان دهی شدند. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد الگوی مستخرج از بخش کیفی از برازش مطلوب برخوردار است؛ علاوه براین، یافته های کمی پژوهش نشان داد کلییه نشانگرهای مناسک گرایی در آموزش عالی در سطح بالا و نامطلوبی ارزیابی شدند. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان درک بهتر موضوع و اتخاذ سیاست ها و اقدامات مناسب برای بهبود نظام آموزش عالی ایران را فراهم آورده است.
عوامل مؤثر بر ایدئال های فرزندآوری جوانان گروه های قومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
133 - 148
قومیت به عنوان یکی از زمینه های فرهنگی که رفتار فرزندآوری در آن شکل می گیرد، جایگاه اساسی در مطالعات باروری در جوامع چند قومیتی نظیر ایران دارد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جوانان گروه های قومی ایران به فرزندآوری در سال 1398 و با تحلیل ثانوییه داده های پیمایش ملی نگرش جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده به تبیین موضوع پرداخته است. جامعیه آماری شامل جوانان 18 تا 34 سال مجرد کشور در سال 1398 بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، با نمونه ای با حجم 3021 نفر مصاحبه شده است. بیشتر جوانان ایرانی 18 تا 34ساله تمایل زیادی به ایدئال دوفرزندی (1/47درصد) دارند. در میان گروه های قومی مختلف در ایران، جوانان بلوچی با میانگین تعداد ایدئال 45/2 فرزند، بیشترین تمایل به فرزندآوری و جوانان ترک با میانگین تعداد ایدئال 77/1 فرزند کمترین تمایل به فرزندآوری را داشته اند. تفاوت معناداری در ایدئال های فرزندآوری جوانان فارس با جوانان ترک و بلوچ دیده می شود و وضعیت شغلی و میزان دینداری از متغیرهای مهمی هستند که بر ایدئال های فرزندآوری جوانان اثرگذار هستند؛ بنابراین، قومیت به عنوان سازه ای اجتماعی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتارهای فرزندآوری در سیاست های جوانی جمعیت در کشور خواهد داشت.
Visual Climate Change Communication in Iran’s Social Media: A Discourse Analysis of X
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
337 - 354
حوزههای تخصصی:
Background: The visual turn is one of the most important features of contemporary culture. Therefore, in climate change communication, images can play a crucial role in conveying environmental messages. Environmental advocates use the potential of visuals to deliver part of their messages to their audience. However, only a limited number of studies have focused on the visualization of climate change communication. Given the characteristics of social media, free from the constraints of mainstream media, they can serve as a suitable platform for visualizing climate change messages.Aims: Despite Iran's role in greenhouse gas emissions and the engagement of environmental activists, no research has been conducted on the role of images in conveying climate change messages on Iranian social media. Therefore, the main question of this research is: How do Iranian users on social media platform X frame climate change through images, and within what discourses?Methodology: To answer the question of the research, a combination of quantitative and qualitative visual discourse analysis was applied to 500 images in 2023.Findings: Studies on the visualization of climate change messages have predominantly focused on developed countries. The findings reveal that Iranian users have addressed climate change through four key discourses: scientific, political, ecological, and protest. Furthermore, the results show that visual discourses have been seen globally in Persian X and it has addressed the present tense and the framework of the consequences.Conclusion: In general, the public's attention to climate change in Iranian society reflects the dynamism of the environmental movement in Iran and the growth of environmental literacy among Iranian social media users.
تبیین جامعه شناختی اثرات احساس ناامنی بر مشارکت اجتماعی در میان روستاییان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
161 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر «بررسی شناخت تأثیر احساس امنیت اجتماعی بر مشارکت اجتماعی روستاییان استان کردستان » می باشد که با بهره گیری از نظریه های مرتبط با موضوع پژوهش، تأثیر احساس امنیت اجتماعی در دو بُعد عینی و ذهنی بر مشارکت اجتماعی در دو سطح رسمی و غیر رسمی تبیین شده است. روش تحقیق کمی، به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمانی مقطعی که با استفاده از پیمایش و تکنیک پرسشنامه انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه ساکنین روستاهای سقز، بانه، مریوان و سروآباد که طی سال 1402-1401 بر اساس سرشماری 1395 در مجموع 222174 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر محاسبه شد. نمونه گیری بر اساس طبقه بندی و تعداد نمونه ها بر اساس سهم جمعیتی در هر روستا پرسشنامه ها به شکل تصادفی بین آن ها توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ، پردازش، تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(جداول توزیع فراوانی، آزمون های همبستگی، رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر) انجام شد. یافته ها نشان داد سهم هر یک از ابعاد ذهنی و عینی احساس امنیت اجتماعی بر مشارکت اجتماعی به ترتیب اثر عبارت انداز: وضعیت سیاسی، ارتباط انسانی، اعتماد اجتماعی، وضعیت انتظامی، پایبندی مذهبی، عملکرد رسانه، احساس آرامش، تعلق و دلبستگی مکانی، وضعیت فرهنگی، وضعیت محل سکونت، پایگاه اجتماعی– اقتصادی، آگاهی از حقوق فردی. لذا مجموعه متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. نتایج نشان داد ابعاد عینی نسبت به ابعاد ذهنی احساس امنیت اجتماعی نزد روستاییان غرب استان کردستان اثر گذارتر و از اولویت بیشتری برخوردار است.
مقایسه اثربخشی آموزش حضوری و مجازی بسته جامع آموزش شهروندی بر رفتارهای شهروندی رسانه ای و دیجیتالی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسیه اثربخشی آموزش حضوری و مجازی بستیه جامع آموزش شهروندی بر رفتارهای شهروندی مرتبط با رسانه و دیجیتال دانشجویان انجام شد. آزمایش دارای طرح چهارگروهی، شامل دو گروه آزمایش (حضوری و مجازی) و دو گروه گواه و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. از میان دانشجویان در زمستان 1401 و بهار 1402 به روش انتخاب نمونیه هدفمند، برای هر گروه 25 نفر که معیارهای ورود مدنظر را دارا بودند، گزینش شد و به صورت تصادفی در 4 گروه جایگزین شدند. آموزش شهروندی به کمک بستیه محقق ساخته با اعتبار تخصصی 93/0، به صورت حضوری برای یک گروه و به صورت مجازی برای گروهی دیگر، در 5 جلسیه90 دقیقه ای اجرا شد. برای گردآوری داده ها، پرسش نامیه ایران نژاد و همکاران (1402الف) به کار رفت. داده ها به کمک تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخیه 26 تحلیل شدند. آموزش حضوری و مجازی بر رفتارهای مرتبط با رسانه و دیجیتالی دانشجویان مؤثر بود و باعث افزایش این رفتارها شد. و تفاوت معناداری بین پیامدهای رفتارهای حاصل از دو شیویه آموزشی دیده نشد. به نظر می رسد می توان به صورت حضوری یا مجازی دانش لازم برای مشارکت شهروندان را در حدی افزایش داد که آگاهانه در مسائل و مشکلات جامعه، خود را سهیم بدانند و به فعالیت روی آورند.
Journalists' Satisfaction with Telecommuting Post-COVID-19: A Case Study of ISNA News Agency
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Background: Due to the changes brought about by the COVID-19 pandemic, telecommuting has emerged as a new work method in the media, enabling journalists to adapt to digital technologies.Aims: This study aims to assess journalists' satisfaction with telecommuting in the post-COVID era among journalists at ISNA news agency.Methodology: The theoretical foundation of this research is based on the ideas of Daniel Bell and Manuel Castells. The statistical population includes 123 journalists, managers, senior editors, and news editors. Data was collected using a survey method and a researcher-designed questionnaire. The questionnaire's validity was evaluated through face validity, and its reliability was determined by a Cronbach's alpha coefficient of 0.956.Results: The results of this study indicate that telecommuting has had positive effects on journalists' productivity, focus, topic discovery, and job enthusiasm. Among the factors assessed on a 5-point Likert scale, “improved output during telecommuting” ranked highest with an average of 4.35, followed by “no issues in communication with colleagues” with an average of 4.29, “feeling of enthusiasm and vitality” with an average of 4.19, “better focus on work” with an average of 4.18, “more time for work” with an average of 4.07, “topic discovery and development” with an average of 3.87, and finally, “ease of communication with relevant organizations and individuals” with an average of 3.74.Conclusions: Environmental, family, and individual factors (such as number of children or marital status) have no effect on job satisfaction in telecommuting, but journalists’ job position does influence their satisfaction with telecommuting.
Managing Brand Hate in the Airline Industry: Strategies for Mitigating Negative Consumer Perceptions
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
391 - 414
حوزههای تخصصی:
Background: The airline industry is highly competitive and service-oriented, making it particularly vulnerable to customer dissatisfaction and brand hate. Brand hate, defined as intense negative emotions toward a brand, can lead to consumer retaliation, boycotts, and long-term reputational damage in airline context.Aims: This study explores effective strategies for managing brand hate in the airline industry.Methodology: Using a dual-method qualitative approach, we conduct (1) a netnographic analysis from the consumer perspective and (2) five semi-structured interviews with airline managers, analyzed using Lexico 3.Findings: Our findings identify five key strategies for mitigating brand hate. Consistent with prior literature, we confirm that management processes and brand recovery are valuable for addressing short-term customer complaints. Additionally, we propose novel long-term strategies, including benchmarking and competitive intelligence, workplace control, and enhanced security measures. In fact, by integrating insights from both customers and brands, this research deepens the understanding of hate management and highlights the severe repercussions of consumer attrition for airline companies.Conclusions: Our study emphasizes the need for proactive interventions and equips managers with actionable strategies to reduce brand hate, repair customer relationships in digital environments, and enrich the literature on crisis management and relationship between consumer and brand.
بازخوانی باورهای مذهبی ایلات لر از منظر سفرنامه های خارجی دورۀ قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
405-431
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است ، تا با روش توصیفی ، تحلیلی و بنا بر گزارش سفرنامه نویسان خارجی دوره قاجاریه ، باورها و اعتقادات ایلات لررا بررسی نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد سیّاحان خارجی به باورهای مذهبی ایلات لر بر مبنای چه ذهنیتی صورت بندی شده است و این روایت ها تا چه حدّی با واقعیّت خارجی انطباق دارد؟ مدعای این پژوهش بر این است که تفاوت جهان بینی مسیحیان با مسلمانان موجب گردید سیّاحان درک درستی از باورها و عقاید لرها نداشته باشند. یافته ها و و برخی از نتایج پژوهش حاکی از این است که سیاحان هر چند به عقاید و باورهای دینی مردم تا اندازه ای توجه کرده اند اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی فاحشی که میان مسلمانان و مسیحیان و جود داشت و از سوی دیگر ماموریت های سیاسی آنان از طرف برخی دولت ها با عث شده تا با زاویه و عینک مامور سیاسی به قضیه نگاه کنند به همین سبب نتوانند عقاید دینی ایلات را به خوبی بازنمایی کنند، بنابراین بیشتر به بازخورد برخی از باورها مانند فرقه یارسان ها توجه کرده اند .
بررسی روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان جامعه شهری ایران در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
237 - 265
حوزههای تخصصی:
سبک پوشش ایرانیان از اولین موضوعاتی بود که در پی افزایش ارتباطات با غرب از اوایل دوره قاجاریه به چالش کشیده شد و همزمان با تغییر و تحولاتی که در عرصه های مختلف سبک زندگی ایرانیان از این دوره صورت گرفت، به تدریج تغییر کرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسیِ روند و چگونگی تغییر سبک پوشش مردان با تأکید بر شهر تهران در دوره قاجاریه است. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر سبک پوشش مردان در دوره قاجاریه چه روندی را طی کرد و کدام قشرهای جامعه را شامل شد؟ هدف تحقیق، کمک به روشن شدن بخشی از تاریخ تحولات اجتماعی- فرهنگی دوره قاجاریه و نحوه برخورد با غرب و مسئله تجدد است. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفت و نتیجه آن نشان داد با واردات روزافزون پارچه های تولید غرب از اوایل دوره قاجاریه تغییراتی در جنس، طرح و رنگ لباس ایرانیان صورت گرفت. همزمان، با گسترش روزافزون ارتباطات با غرب و آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی، سبک پوشش غربی پوشش سنتی ایران را به چالش کشید و به عنوان بدیلی برای آن مطرح شد. ابتدا سبک پوشش نظامیان و بعد از آن درباریان، به صورت دستوری و از بالا و با توجیه غیرکاربردی بودن تغییر کرد. سپس با حاکم شدن تدریجی غرب گرایی و تجددطلبی بر فضای فکری و فرهنگی جامعه و شکل گیری نهادهای اداری، آموزشی مدرن و طبقه متوسط جدید، تغییر در سبک لباس به تدریج عمومیت یافت، به طوری که تا پایان دوره قاجاریه سبک پوشش اغلب مردان تهرانی از اقشار مختلف به سبک غربی و نیمه غربی تبدیل شد.
نظم خودانگیخته، از ضرورت معرفت شناختی تا ضرورت اخلاقی؛ هایک و شرایط امکان مطالعه علمی نظم مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
9 - 42
حوزههای تخصصی:
هایک به تأسی از ریکرت، محدودیت های ذهن را به رسمیت می شناخت و از این رو کلیت واقعیت را نامتناهی و در ساحت شناخت، دسترسی ناپذیر می دانست؛ بنابراین، شناخت با انتزاع یا صورت بندی مفهوم ممکن می شود. به عبارتی دیگر، شیوه انتزاع یا نحوه صورت بندی مفهوم، طریقه درک ما از جهان را روشن می کند. در این معنا، انتزاع یا صورت بندی مفهوم ضرورتی معرفت شناختی برای ممکن شدن شناخت است. با این فهم، سرچشمه اعتبار انتزاع یا صورت بندی مفهوم (به مثابه ضرورتی معرفت شناختی که معرفت علمی را ممکن می کنند)، نه واقعیت بیرونی و بالفعل بلکه نحوه درک واقعیت و صورت بندی مفهومی از آن است؛ بنابراین، ادعای ضرورت در معرفت علمی از نگاه ریکرت به تقدم عقل عملی و در اندیشه هایک به تقدم امر انتزاعی مشروط می شود. به تعبیری تدارک ضرورت معرفت شناختی مشروط به ضرورتی هنجاری می شود. نقطه اشتراک هایک و ریکرت برداشت هنجاری این دو از منشأ اعتبار است. برای ریکرت، ارزش های نظریِ عقل عملی منشأ اعتبار است، برای هایک قواعد انتزاعی چنین کارکردی دارد. بر اساس چنین برداشتی، مفهوم هنجاری ای مثل نظم مطلوب سیمایی ژانوسی می یابد؛ ازیک سو غایتی است که باید محقق شود و ازسویی دیگر موجودیتی که می توان آن را موضوع مطالعه توصیفی قرار داد. این مقاله، ضمن تبیین تقدم منطقی «امر هنجاری» بر توصیف یا مطالعه علمی نظم مطلوب در آرای هایک و اسلاف فکری او، محدوده های مطالعه علمی مفاهیم اخلاقی ای مثل نظم مطلوب را روشن می سازد که بعدها پشتوانه ای برای بسط مفاهیمی چون توسعه قرار گرفته اند.
جایگاه اجتماعی زنان در تحلیل آثار زنددخت شیرازی؛ به سوی تحقق جایگاه بدیل در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Zand-doḵt Ѝīrāzī (1909-1959); She was a journalist, civil activist and one of the educated women of her time who made valuable efforts to change the status of women. Introducing her thoughts and works is a way to gain knowledge about the dominant gender order and the social status of women and their demands in the light of the developments of the post-constitutional era and coinciding with the formation and consistency of the modern state in Iran. Also It can make us more familiar with their social position, problems and their aspirations. Using a qualitative method and document analysis technique, it explores her works of verse and prose . The findings can be designed around three main axes and related subcategories. Inferiority and low social status is the theme of the first category In the second category, issues such as arranged marriage, marriage at a young age, polygamy, discriminatory condemnation of sexual indolence by the society are among the social issues affecting women and families in her works. Her recommendations are paying attention to the importance of women's role in society's transformation, the need for girls and women to learn science, the women's employment and promoting the women's associations.
مفهوم و پیامدهای عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای: تحلیل ابعاد فلسفی، اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم و پیامدهای فلسفی عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. با تکیه بر روش تحلیلی-تفسیری و با بهره گیری از چارچوب های نظری پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، این پژوهش نشان می دهد که عاملیت در بازی ها صرفاً یک ویژگی فنی یا طراحی نیست، بلکه تجربه ای زیسته و فلسفی است که مفاهیم بنیادینی چون آزادی، مسئولیت، هویت، واقعیت و مرگ را به چالش می کشد. کاربران در مواجهه با تصمیم گیری های معنادار در بسترهای دیجیتال، وارد فرآیندهایی از انتخاب اخلاقی، ساخت هویت و تأمل در باب وجود می شوند. بازی های تعاملی، با ایجاد امکان انتخاب در ساختارهای روایی غیرخطی، زمینه ای برای درگیری ذهنی با مسائل فلسفی فراهم می آورند؛ از جمله پرسش هایی درباره آزادی اراده، پیامدهای اخلاقی کنش، تجربه واقعیت مجازی و مرگ به عنوان بخش جدایی ناپذیر از چرخه یادگیری. همچنین، این مقاله نشان می دهد که عاملیت کاربران در بازی های چندنفره و اجتماعی می تواند بُعدی سیاسی-اجتماعی نیز پیدا کرده و مفاهیمی چون عدالت، قدرت، و مسئولیت جمعی را برای بازنگری فراهم سازد. در نهایت، پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که بازی های رایانه ای، فراتر از سرگرمی، می توانند به فضایی تأمل برانگیز برای پرسش از انسان معاصر و جهان دیجیتال تبدیل شوند.
سیاست دوستی در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوستی مدنی بین انسان ها فضیلت والا و پیش شرط سعادت و وجه ممتازی است که به اندازیه تاریخ بشر قدمت دارد. جوهریه سیاست به تعبیر اشمیت در دوگانیه دوستی-دشمنی خلاصه می شود. درواقع نفس سیاست منازعه برانگیز است. در قرون اخیر در جهان اسلام، ادبیات منازعه و ستیزه جویی بسط و گسترش یافته است. مصداق عینی این ادعا کنش های فرقه هایی مانند وهابیت و گروه های جهادی-تکفیری در منطقه است. از آنجا که اصل بر منازعه و وظیفیه سیاست حل منازعه مبتنی بر دوستی است، پژوهش حاضر درصدد بسط «سیاست دوستی» در ایران و میان ملت های مسلمان است. برای نیل به این مقصود، فضای فکری متفکر مؤثر عصر زرین اندیشیه اسلامی یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را به دلیل اهمیتی که به محبت در سیاست می دهد و آن را بالاتر از عدالت می داند و ظرفیت خوبی برای پرورش سیاست دوستی دارد، با نگاهی نو قرائت می کند. پرسش اصلی این جستار آن است که سیاست دوستی در دستگاه فکری اندیشمند چگونه شکل می گیرد. فرضیه آن است که عناصر شکل دهندیه سیاست دوستی در دستگاه فکری خواجه نصیر نظیر خوشبختی عمومی، قدرت، برابری، پذیرش تفاوت، پذیرش دیگری، دوستی مسئولانه و عشق بستر شکل گیری سیاست دوستی را فراهم می کند. یافتیه پژوهش این است که اندیشیه سیاسی خواجه نصیر براساس الگوی نظری طراحی شده در زمینیه دوستی سیاسی و مدنی قابلیت معاصرسازی دارد. این پژوهش با بهره گیری از نظرات اندیشمندان مغرب زمین در زمینیه این سیاست دوستی (آرنت و دریدا) با جرح وتعدیل و نیز یک شاخص از امام خمینی سازیه نظری را طراحی کرده است.
Environmental Intelligence and Globalization: Redefining Educational Paradigms through an Iranian Perspective
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
369 - 386
حوزههای تخصصی:
Background: Despite advancements in environmental policies and education, many individuals remain disconnected from nature, leading to ecological neglect and unsustainable behaviors.
Aims: This study explores the institutionalization of environmental intelligence in education, emphasizing an Iranian perspective within the context of globalization. It argues for an educational paradigm that integrates traditional ecological wisdom with contemporary learning models, fostering a holistic, experiential, and culturally grounded approach.
Methodology: Using literature synthesis and philosophical interpretation, this research draws on the spiritual and ethical teachings of Attar and Rumi alongside modern educational theories, including experiential, interdisciplinary, and quantum education.
Discussion: The study examines how globalization and urbanization have reshaped traditional environmental perceptions, particularly in Iranian culture, where mountains once held deep ecological and cultural significance but have become overlooked in modern urban life. Additionally, it investigates the role of global communication and virtual education in shaping environmental consciousness. Rather than proposing a replacement for existing environmental education, this study introduces a complementary framework that blends Iranian philosophical heritage, contemporary pedagogy, and digital learning. By fostering spiritual, ethical, and ecological awareness, this paradigm encourages a collective, participatory approach to sustainability.
Conclusions: It envisions an education system where cultural wisdom and modern innovation work together to cultivate deep, empathetic connections between people and the environment.
بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه های مجازی از منظر تربیت کودکان
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه ها و فضاهای مجازی از منظر تربیت کودک می باشد.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق، از روش کتابخانه ای و اسنادی جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و برای پاسخ به سوال های پژوهش از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از کدگذاری و مقوله بندی داده ها صورت پذیرفته است.یافته ها: نهایتا یافته های پژوهش نشان می دهد به دلیل ظهور محیط های آموزشی جدید و رسانه های نوین در کنار ضرورت ارتباط روحانیون با کودکان و آموزش مفاهیم دینی، حضور روحانیون در فضای مجازی از منظر تربیت کودک لازم و ضروری است.بحث و نتیجه گیری: حضور روحانی در رسانه های کودک ، فرصت هایی همچون آشنا نمودن کودکان با لباس روحانیت، الگو شدن روحانی برای کودکان، تقلید از روحانیون در مسائل تربیتی و دینی، ترغیب به مراجعه به روحانیت در سن بزرگسالی، استفاده از ضمیر پاک و آموزش پذیر کودک برای ارائه مفاهیم دینی، رفع نیازهای روحی و روانی کودک، جلوگیری از گرایش کودکان به رسانه های غیردینی، دستیابی به ثبات اخلاقی، پایبندی به آداب اجتماعی، ایجاد رابطه روحانی با قشرهای مختلف کودک و جذب حداکثری مخاطبان خردسال و کودک ایجاد می کند. از سوی دیگر، فضاهای مجازی ممکن است چالش هایی مانند سوء استفاده از برخی آیتم ها، القای دوگانگی در صورت پایبند نبودن به لباس روحانیت، تأثیر منفی در صورت بیان سخنان بی اعتبار و غیر مستند، ثبت سلوک و رفتار روحانی و احتمال اشتراک خطاهای سهوی به طور گسترده در فضای مجازی را به دنبال داشته باشد.
صلح گروگان روابط قدرت؛ لزوم حکمرانی ملکه گی در کندوی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صلح و قدرت ارتباط پیچیده ای دارند. پژوهش حاضر با هدف کمک به فهم بهتر مفهوم قدرت -به عنوان یک امر کلی و دارای شمولیت در ساحات مختلف زندگی- درکی غیرمتمرکز از قدرت و حکمرانی و پیوند آن با صلح را ارائه می کند. به این ترتیب با نگاهی جامعه شناختی و از لنز فوکو به مفهوم قدرت و حکمرانی می نگرد و نشان می دهد روابط قدرت در ارتباط با صلح در حوزه های مختلف زندگی افراد چگونه عمل می کند.
روش تحقیق کیفی از نوع نظرییه زمینه ای است و داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 43 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال 1402 به دست آمد و بعد از جمع آوری داده ها به شیویه کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان صلح را گروگان روابط قدرت و حکمرانی هایی می دانند که در تمام ساحات زندگی آن ها نمود یافته و توسط اشکال و روابط قدرت نامطلوبی از جمله «سلطیه سلاطین قدر قدرت»، «فناوری انضباطی قدرت» و «رژیم های حقیقت حاکم» گروگان گرفته شده است. آنان برای ترمیم این رابطه و دستیابی به صلح به «لزوم واژگونی روابط قدرت»، «شکل گیری روایت» و «جلوه گری مدارا و رواداری» اشاره داشتند.
برای خارج شدن از اوضاع پیش رو، توجه به حکمرانی نرم یا به تعبیری «حکمرانی ملکگی در کندوی اجتماعی» به عنوان ضرورت امروز و نیاز فردا احساس می شود.
نقش گفتمان موزه ای در انسجام بخشی گفتمان های متعارض (مطالعه موردی نمایشگاه 'آینده ای برای گذشته')(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
177 - 206
حوزههای تخصصی:
موزه ها در صورت بندی های فرهنگی جامعه، به ویژه در نقاط حساس تخاصم های فرهنگی و هنری، نقش محوری دارند. این مقاله با تمرکز بر رسالت موزه ها و نقش گفتمان موزه ای در شرایط چالشی، به تحلیل نمایشگاه «آینده ای برای گذشته» در موزه هنر زوریخ (به عنوان نمونه موردی) می پردازد. مبنای نظری پژوهش، نظریه گفتمان انتقادی لاکلا و موفه است. جستار حاضر در گام نخست، با گفتمان کاوی در نظم گفتمانی فضای موزه هنر زوریخ، به بررسی گفتمان های شناسایی شده در نمایشگاه پرداخته و سپس چگونگی تثبیت معنا توسط موزه را تحلیل می کند. پرسش تحقیق این است که چه گفتمان هایی در شکل گیری روایت آثار هنری غارت شده موزه هنر زوریخ، نقش مؤثر ایفا می کنند؟ چگونه تعارض های معنایی میان گفتمان های متعدد و بعضاً متخاصم به تعادل و ثبات معنایی منتهی می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نظم گفتمانی موزه هنر زوریخ شامل گفتمان های «تاریخی»، «هنری»، «اخلاقی» و «نهادی (موزه ای)» است. در موزه هنر زوریخ، گفتمان موزه ای با استفاده از اعتبار نهادی و همچنین با مداخلات هژمونیک، نقش سازنده ای در مشروعیت بخشی و سازماندهی گفتمان های خرد متعارض ایفا می کند. موزه ها می توانند به عنوان نهادهای فرهنگی، نقش کنشگرانی فعال را در نقاط تلاقی گفتمان ها ایفا کنند و با ایجاد فضاهای دیالوگ، زمینه ای برای تأمل در تحقیقات منشأ و بازنگری هویت تاریخی فراهم آورند.
تبیینی نوین از انواع کنش عقلی براساس الگوی «اسفار اربعه» و امکان استفاده از این الگو در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به روش دلالت پژوهشی، کارآمدی الگوی «اسفار اربعه» به عنوان یک الگوی روشی نوین در فلسفیه علم و فلسفیه علوم اجتماعی نمایش داده می شود. به منظور تحقق این هدف، پس از روشن کردن معنای اسفار اربعه در عرفان اسلامی، در گام اول اثبات شده است که «اسفار اربعه» یک الگوی فراگیر شناختی است و منحصر در مباحث سلوکی و عرفانی نیست. برای تحقق این گام با تشریح و نقد انواع کنش های عقلانیت، نشان داده شده که به ترتیب انواع کنش های عقل تحلیلی، ذات یاب، کلی یاب، توصیفی و ترکیبی با مراحل چهارگانیه اسفار اربعه مطابقت روشی دارند. درنتیجه می توان از الگوی «اسفار اربعیه اندیشه» به عنوان نظریه ای نوین در حوزیه مباحث معرفت شناسی یاد کرد. پس از تحقق این گام، برای نشان دادن کارآمدی این الگو در حوزیه فلسفیه علوم اجتماعی، به بازخوانی برخی از مشهورترین نظریات جامعه شناسی در قالب سفرهای چهارگانیه این الگو پرداخته شده تا روشن شود علی رغم تفاوت های بسیار زیاد روشی و مبنایی میان این اندیشمندان می توان مراحل اندیشه ورزی آن ها را در قالب منطق اسفار اربعه جایابی کرد؛ ایده ای که در صورت پیگیری تفصیلی آن و مقایسیه دقیق انواع نظریات براساس آن می توان به الگوی جدید و منسجمی برای عرضه و مقایسیه انواع نظریات علوم اجتماعی دست یافت.
تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.
تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پدیدیه مطالعه شده شامل ۱۲ زن با تجربیه ازدواج موقت در شهر اصفهان بود که طی نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع داده ها، انتخاب شدند. با استفاده از روش مصاحبیه نیمه ساختاریافته، جمع آوری داده ها انجام پذیرفت و با روش تحلیل دیکلمن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها بیانگر 3 مقولیه محوری بودند که عبارت اند از: بارداری ناخواسته و سایه های سنگین تصمیم به سقط جنین، سهل انگاری در حفظ سلامت جنسی و درگیرشدن در رفتارهای جنسی پرخطر. یافته های پژوهش نشان داد که توجه ناکافی زنان در ازدواج موقت به حفظ سلامت جنسی که برآمده از دانش جنسی ناکافی و نگرش های جنسی نادرست آنان است و نیز احقاق جنسی پایین زنان که ناشی از نقش های جنسیتی سنتی و فرهنگ مردسالارانه است، باعث ایجاد چالش های بارداری ناخواسته و اجبار به سقط جنین عمدی و درگیرشدن زنان در رفتارهای جنسی پرخطر می شود که متضمن آسیب های جبران ناپذیری برای زنان در ازدواج موقت خواهد بود.