فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی از مدرن به پسامدرن، لزوم بازنگری در روش های علمی را آشکار می سازد. علم مدرن مبتنی بر عینیت، قوانین کلی و روش های کمی است؛ درحالی که پسامدرنیسم این اصول را با تأکید بر نسبی گرایی، عدم قطعیت و تحلیل های تفسیری به چالش کشیده است. این مقاله با بررسی اصول تبیین علمی در این دو پارادایم، به ارائیه چارچوبی جامع برای فهم پدیده های پیچیدیه امروز می پردازد.پژوهش حاضر توصیفی است و با راهبرد کیفی و روش تحلیل محتوای تطبیقی انجام شده است. داده ها از آثار نظریه پردازان کلیدی مدرنیسم (همپل، پوپر، ناگل) و پسامدرنیسم (لیوتار، فوکو، گادامر، رورتی) گردآوری شده است. روش کدگذاری شامل استقرایی برای کشف مفاهیم نوظهور و قیاسی برای تحلیل چارچوب های نظری موجود است. در تحلیل تطبیقی، ابزارهایی مانند جدول حقیقت و مجموعه های فازی به کار گرفته شده اند.تحلیل تطبیقی نشان داد هرچند مدرنیسم و پسامدرنیسم دیدگاه های متمایزی در تبیین علمی دارند، اما در برخی جنبه ها مکمل یکدیگرند. مدرنیسم بر پیش بینی پذیری و روش های کمی تأکید دارد؛ درحالی که پسامدرنیسم بر تحلیل های زمینه گرا و تفاسیر متکثر تمرکز می کند.نتایج این پژوهش در قالب یک مدل هیبریدی ارائه شده که با ترکیب اصول مدرنیسم و پسامدرنیسم، هم زمان به تعمیم پذیری و پیش بینی و نیز به معانی اجتماعی و فرهنگی توجه دارد. عناصر اصلی این مدل شامل ۱. ساختاردهی برمبنای قوانین کلی و پیش بینی پذیری مدرنیسم، ۲. تأکید بر تفاسیر متکثر و زمینه گرایی پسامدرنیسم، ۳. هم افزایی میان علیت خطی و پیچیده و ۴. ترکیب روش های کمی و کیفی در تحلیل پدیده ها است.
سنجش سرمایه اجتماعی و فرهنگی با تأکید بر تمایل به سکونت در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی محله امیرآباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان و احساس تعلق مکانی و اجتماعی به فضاهای شهری یکی از مهم ترین محورهای پژوهشی در انسان شناسی و جامعه شناسی شهری بوده است. انتخاب محل زندگی و سکونت در قلمرو شهری و کیفیت ارتباط با فضای انتخاب شده و حفظ رابطه با فضا یا ترک فضا تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ...است. در تحلیل انتخاب محل زندگی عمدتاً غلبه با رویکردهای اقتصادمحور بوده و به نقش تعیین کننده این مؤلفه تأکید شده است. بدون شک اهمیت عنصر اقتصاد و سرمایه اقتصادی در انتخاب محل زندگی را نمی توان ناد؛یده گرفت اما عاملی که امکان ماندن و تداوم زیست در محل انتخاب شده را فراهم نموده و با ایجاد حس تعلق و دلبستگی به مکان، امکان کندن از فضا را دشوار و سخت می کند عوامل اجتماعی و فرهنگی هستند که در فضا و مکان زیست افراد تولید و بازتولید می شوند. در مقاله حاضر تلاش شده است با الهام از رویکرد نظری بوردیو ساختارهای اجتماعی مؤثر در تصمیم گیری عاملان انسانی در انتخاب محل زندگی و تمایل به سکونت در منطقه 6 شهر تهران بررسی شود. میدان مطالعه محله امیرآباد شهر تهران بود که با استفاده از روش پیمایش و تحلیل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و تمایل به سکونت در محله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد انتخاب محل سکونت نه تنها نتیجه عوامل ساختاری مانند امنیت، سرمایه اجتماعی و امکانات محلی بوده، بلکه متأثر از کنش های فردی و تصمیمات روزمره آن ها در ارتباط با سبک زندگی و فراغت نیز می باشد و عادت واره های سبک مصرف و سبک فراغت نقش تعیین کننده ای در انتخاب و محل زندگی شهروندان دارند.
واکاوی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی در میان موتورسواران شهر گرگان به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
محبوبیت موتورسیکلت به خصوص در میان جوانان، اهمیت ایمنی این وسیلیه نقلیه و پیامدهای ناشی از رعایت نکردن موارد مرتبط با ایمنی به ویژه استفاده از کلاه ایمنی را پررنگ کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی توسط راکبان موتورسیکلت در شهر گرگان است. این مطالعه با رویکرد کیفی و در قالب روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعیه آماری پژوهش، موتورسواران شهر گرگان هستند که با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. داده های پژوهش حاصل پانزده مصاحبیه نیمه ساخت یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. یافته های پژوهش در قالب شش مضمون اصلی استخراج شده است؛ این شش مضمون عبارت اند از: هنجارهای ذهنی با دو مضمون فرعی برچسب زنی و تحقیر و تمسخر، محدودیت های ایجاد شده توسط کلاه ایمنی در قالب سه مضمون فرعی محدودیت های ظاهری، فیزیکی و ایمنی، منش موتورسواری شامل دو مضمون فرعی آموزش ناکافی و عادت های رفتاری، فقدان اعتماد نهادی با سه مضمون فرعی اعتمادنداشتن به قانونگذار، مجریان قانون و سازوکار اجرای قوانین، خوداستثناپنداری شامل دو مضمون فرعی تقلیل خطر و فقدان تجربیه مستقیم خطر و احساس عاملیت همراه با دو مضمون فرعی خودابرازی و ابرازتوانمندی.
مطالعه ای مردم نگارانه: تفسیر جوانان از بازی مافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
49 - 76
بازی مافیا در چند سال اخیر از محبوبیت وافری در میان عموم برخوردار شده است. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به تفاسیری است که جوانان از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی و روش اصلی این پژوهش، روش مردم نگاری از نوع مردم نگاری تفسیری بوده است. فرایند انتخاب جامعیه همتا در این تحقیق از نوع گلوله برفی صورت گرفته است. تکنیک استفاده شده در این نوشتار، مشاهده با رویکرد امیک و اتیک به عنوان فن اصلی مردم نگاری و مصاحبیه عمیق بوده است. مراحل تجزیه وتحلیل داده ها با رویکردی تفسیری و با بهره گیری از اثر جولین م مرچیسن (Julian M. Murchison) انجام گرفته است. همچنین باتوجه به ادبیات نظری محدود در این حوزه، گاهی سعی شده است، ازنظریات موجود برای مقوله بندی ها استفاده شود. در مرحلیه آخر چون همیه مقوله ها در چند نظریه توضیح پذیر نبود، بیشتر سعی شد تحلیل نهایی را با گرایش تفسیری به واسطیه خود مقوله ها صورت بندی کنیم. از نتایج به دست آمده 8 مقولیه اصلی استخراج شد. در ارتباط با هدف اول پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: بی مکانی/بی زمانی یک سرگرمی جهانی، نمادانگاره هایی از جامعه و فارغ از آن، مافیا تصعید واقعیت، خانواده محوری. در ارتباط با هدف دوم پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: نماد انسان عصر جدید، بازی گردان، مجری حاکمیت کاریزماتیک/عقلانی در شهر، تقدس و تقدس زدایی از فرد، استراتژی حاکم بر بازیگران: سکوت، اجماع ، قانون. نتایج تحقیق نشان داد که تفاسیر مختلفی از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن وجود دارد که به زندگی واقعی در شهر نزدیک است. بازی مافیا همچون زندگی اجتماعی، صحنیه نقش های مختلف است که براساس جایگاه افراد و توانایی های هر نقش اداره می شود. این بازی دارای عناصری است که شیویه تعاملات اجتماعی افراد در جهان و جامعه را بازنمایی می کند. جوانان تفاسیری از بازی دارند که مرتبط با دیدگاه و تجربیه آنان از شکل زندگی در جامعه است. به کمک شناخت این عناصر، می توان به درک دیدگاه های اجتماعی-سیاسی جوانان از نقش ها و کنش های واقعی در جامعه نزدیک شد.
اعتراضات دانشجویی و خشونت ورزی در دوران سلطنت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
167-198
حوزههای تخصصی:
یک وضعیت انقلابی محصول تضادها و تنش های انباشته و حل ناشده ای است که نهایتا معترضان را به این نتیجه می رساند که راهی جز براندازی نظم سیاسی مستقر وجود ندارد. فارغ از اینکه چه عواملی باعث شکل گیری یک جنبش انقلابی می شود، هدایت فرایند مبارزه به نحوی که باعث بسیج حداکثری منابع شود، نقش مهمی در پیروزی انقلاب دارد. یکی از پیامدهای ایجاد ائتلاف های انقلابی، ایجاد خشم مشترک است که نقش موثری در استمرار بخشیدن به مبارزه و حفظ هویت انقلابی و صف آرایی در برابر حاکمان دارد. این نوشتار با استفاده از روش اسنادی و بهره گیری از اسناد، خاطرات، مصاحبه ها و پژوهش های انجام گرفته به بررسی جایگاه خشونت در فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که دانشجویان رفتارهای خشن را موجه و مقبول می دانستند و برای رسیدن به مطالبات و خواسته های سیاسی و صنفی شان از اعمال خشونت علیه مسئولان دانشگاه، اساتید و همکلاسی هایشان مضایقه نمی کردند و مماشات مسئولین دانشگاه با پایین آوردن هزینه اعتراض و ارتکاب عمل خشونت آمیز، باعث تشویق دانشجویان به تکرار این رفتارها می شد. در وضعیتی که دانشجویان امکان بسیج منابع خود را داشتند و می توانستند کنش اعتراضی خشونت آمیزشان را ادامه دهند، دانشگاه ها به بستری مناسب برای مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شده بود.
نقش شبکه های اجتماعی در سازگاری و انطباق مهاجران افغانستانی (مورد مطالعه: دانشجویان افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مهاجرت ها، یکی از روندهای اثرگذار بر آموزش و جابه جایی های بین المللی، افزایش نابرابری ها در سطح ملی و جهانی است. با قدرت گیری طالبان در افغانستان در سال 2021 و افزایش تبعیض های قومیتی، جنسیتی و افراطی گری های سیاسی و مذهبی، دسترسی برابر به فرصت های آموزشی و شغلی برای گروهی محدود شده است. حضور بیش از نیم قرن مهاجران افغانستانی در جامعیه ایرانی، همراه با تحرکات اخیر دانشجویان مهاجر از افغانستان، دانشگاه های ایران را به یکی از مراکز مهم پذیرش دانشجو تبدیل کرده است. هدف این مطالعه بررسی روند شکل گیری و نقش شبکه ها در ورود و سازگاری دانشجویان مهاجر جدید به کشور است.روش مقاله حاضر تحلیل کیفی شبکیه اجتماعی است. جامعیه هدف 29 دانشجوی مهاجر افغانستانی مشغول تحصیل در دانشگاه های ایران هستند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند.یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان مهاجر با قرارگرفتن در شبکه های اولیه و ثانوییه دانشجویی، بخش عمده ای از نیازهایشان رفع می شود و شرایط سازگاری و انطباقشان با مقصد بیشتر فراهم می شود. بر همین اساس نیز مکانیسم های شکل گیری روابط در شبکه ها به خصوص در بین دانشجویان تازه وارد، ترجیح برقراری تعامل و پیوند با افرادی شبیه خودشان (اصل هموفیلی) است. این شباهت از منظر دانشجو بودن، افغانستانی بودن، هم قوم و هم مذهب بودن بیش از سایر موارد بود؛ درحالی که در بین مهاجران نسل دوم و سوم، شبکه های گسترده تری همراه با پیوندهای قوی و ضعیف متعدد از جامعیه مهاجران افغانستانی و همین طور جامعیه ایرانی وجود دارد.هرچند دانشجویان در ظاهر اذعان دارند که تعصبات قومیتی در شکل گیری پیوندها و تعاملاتشان در شبکه های موجود نقشی ندارد، اما در واقعیت امر نشانه هایی از مرزهای نامرئی موجود در بین آن ها و غلبیه ته نشست های قومیتی در برقراری تعاملات و پیوندها مشاهده می شود. این نگاه در بین دانشجویان تازه وارد از افغانستان پررنگ تر و در بین مهاجران نسل دوم و سوم که در فضای ایران رشد کرده اند، کمتر نمود دارد و در برخی تعاملات، ناخودآگاه خود را نشان می دهد.
مدل الگو پذیری سیاسی نوجوانان ایرانی از گروه های مرجع در شبکه های اجتماعی غیر بومی (با تاکید بر دیدگاه خبرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
243 - 271
حوزههای تخصصی:
نوجوانی به عنوان یک دوره مهم در زندگی انسان، با تحولات فراوان در جوامع مدرن روبه رو است. ازآنجایی که نوجوانان ازجمله گروه های پرفعالی در شبکه های اجتماعی هستند، تأثیرگذاری گروه های مرجع در شبکه های اجتماعی غیربومی بر نگرش ها و رفتارهای سیاسی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین رو این تحقیق با هدف ارائه مدل الگوپذیری سیاسی نوجوانان ایرانی از گروه های مرجع در شبکه های اجتماعی غیربومی (با تأکید بر دیدگاه خبرگان)، درصدد استخراج مدل با شیوه کیفی است. جامعه آماری اساتید و کارشناسان علوم سیاسی و رسانه های اجتماعی بودند که با رسیدن به اشباع نظری، 12 نفر انتخاب و مصاحبه انجام شد. نتایج بر اهمیت درک عوامل متعددی که بر اجتماعی شدن سیاسی جوانان تأثیر می گذارند، تأکید دارد و نشان می دهد که جوانان فعالانه در این فرایند نقش دارند و نمی توان آن ها را به سادگی دریافت کنندگان دیدگاه های سیاسی در نظر گرفت. مدل کیفی تحقیق حاصل از تحلیل نظرات خبرگان شامل 5 عامل اصلی و 8 عامل فرعی: نقش ویژگی رسانه های اجتماعی (محتوایی)، متغیر فردی (زمینه ای)، خانواده، مدرسه، همسالان، سلبریتی ها (مداخله ای)، اعتماد به رسانه ها (عملکردی) و ساختاری؛ شرایط جامعه است که این عوامل به تنهایی یا توأمان با هم بر شکل گیری الگوپذیری سیاسی جوانان تأثیر می گذارند.
جایگاه اجتماعی زنان در تحلیل آثار زنددخت شیرازی؛ به سوی تحقق جایگاه بدیل در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Zand-doḵt Ѝīrāzī (1909-1959); She was a journalist, civil activist and one of the educated women of her time who made valuable efforts to change the status of women. Introducing her thoughts and works is a way to gain knowledge about the dominant gender order and the social status of women and their demands in the light of the developments of the post-constitutional era and coinciding with the formation and consistency of the modern state in Iran. Also It can make us more familiar with their social position, problems and their aspirations. Using a qualitative method and document analysis technique, it explores her works of verse and prose . The findings can be designed around three main axes and related subcategories. Inferiority and low social status is the theme of the first category In the second category, issues such as arranged marriage, marriage at a young age, polygamy, discriminatory condemnation of sexual indolence by the society are among the social issues affecting women and families in her works. Her recommendations are paying attention to the importance of women's role in society's transformation, the need for girls and women to learn science, the women's employment and promoting the women's associations.
Managing Brand Hate in the Airline Industry: Strategies for Mitigating Negative Consumer Perceptions
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
391 - 414
حوزههای تخصصی:
Background: The airline industry is highly competitive and service-oriented, making it particularly vulnerable to customer dissatisfaction and brand hate. Brand hate, defined as intense negative emotions toward a brand, can lead to consumer retaliation, boycotts, and long-term reputational damage in airline context.Aims: This study explores effective strategies for managing brand hate in the airline industry.Methodology: Using a dual-method qualitative approach, we conduct (1) a netnographic analysis from the consumer perspective and (2) five semi-structured interviews with airline managers, analyzed using Lexico 3.Findings: Our findings identify five key strategies for mitigating brand hate. Consistent with prior literature, we confirm that management processes and brand recovery are valuable for addressing short-term customer complaints. Additionally, we propose novel long-term strategies, including benchmarking and competitive intelligence, workplace control, and enhanced security measures. In fact, by integrating insights from both customers and brands, this research deepens the understanding of hate management and highlights the severe repercussions of consumer attrition for airline companies.Conclusions: Our study emphasizes the need for proactive interventions and equips managers with actionable strategies to reduce brand hate, repair customer relationships in digital environments, and enrich the literature on crisis management and relationship between consumer and brand.
صلح گروگان روابط قدرت؛ لزوم حکمرانی ملکه گی در کندوی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صلح و قدرت ارتباط پیچیده ای دارند. پژوهش حاضر با هدف کمک به فهم بهتر مفهوم قدرت -به عنوان یک امر کلی و دارای شمولیت در ساحات مختلف زندگی- درکی غیرمتمرکز از قدرت و حکمرانی و پیوند آن با صلح را ارائه می کند. به این ترتیب با نگاهی جامعه شناختی و از لنز فوکو به مفهوم قدرت و حکمرانی می نگرد و نشان می دهد روابط قدرت در ارتباط با صلح در حوزه های مختلف زندگی افراد چگونه عمل می کند.
روش تحقیق کیفی از نوع نظرییه زمینه ای است و داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 43 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال 1402 به دست آمد و بعد از جمع آوری داده ها به شیویه کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان صلح را گروگان روابط قدرت و حکمرانی هایی می دانند که در تمام ساحات زندگی آن ها نمود یافته و توسط اشکال و روابط قدرت نامطلوبی از جمله «سلطیه سلاطین قدر قدرت»، «فناوری انضباطی قدرت» و «رژیم های حقیقت حاکم» گروگان گرفته شده است. آنان برای ترمیم این رابطه و دستیابی به صلح به «لزوم واژگونی روابط قدرت»، «شکل گیری روایت» و «جلوه گری مدارا و رواداری» اشاره داشتند.
برای خارج شدن از اوضاع پیش رو، توجه به حکمرانی نرم یا به تعبیری «حکمرانی ملکگی در کندوی اجتماعی» به عنوان ضرورت امروز و نیاز فردا احساس می شود.
ضرورت های سیاست گذاری حقوقی در آستانه تحولات شگرف انقلاب چهارم صنعتی و هوش مصنوعی با تاکید بر چالش ها و اولویت ها
حوزههای تخصصی:
انقلاب چهارم صنعتی و پیشرفت های سریع در فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، زندگی ما را به شدت تغییر داده اند. این تغییرات بزرگ، باعث شده اند که قوانین فعلی دیگر جوابگوی نیازهای جدید نباشند و لازم باشد قوانین جدیدی نوشته شوند تا با این تحولات هماهنگ شوند. مثلاً، فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، ربات ها و اینترنت اشیا، سؤال های جدیدی به عبارت صحیح تر چالش هایی درباره حریم خصوصی، امنیت اطلاعات، مسئولیت پذیری و حقوق مالکیت فکری و... به وجود آورده اند که باید به آن ها پاسخ داده شود. در اینجا با نگاهی توصیفی و تحلیلی این مقاله به این موضوع می پردازد که چرا باید قوانین جدیدی برای این فناوری ها نوشته شود و چه چالش هایی در این راه وجود دارد. مثلاً، وقتی یک سیستم هوش مصنوعی تصمیم اشتباهی می گیرد، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ یا چگونه می توان از اطلاعات شخصی افراد در دنیایی که هر روز داده های بیشتری جمع آوری می شود، محافظت کرد؟ همچنین، این جستار تأکید می کند که برای حل این مشکلات، کشورها باید با هم همکاری کنند، چون خیلی از این مسائل، مثل امنیت سایبری یا مالکیت فکری، فقط در یک کشور اتفاق نمی افتد و نیاز به قوانین جهانی دارد. اولویت های سیاست گذاری حقوقی شامل تدوین قوانین شفاف و انعطاف پذیر، تقویت زیرساخت های حقوقی برای حمایت از حریم خصوصی و امنیت داده ها، و ترویج اخلاق فناوری است. هدف نهایی این است که با ایجاد تعادل بین پیشرفت فناوری و ارزش های انسانی، آینده ای امن، عادلانه و پایدار برای همه جوامع فراهم شود. در اینجا نوعا بر اهمیت همکاری بین دولت ها، بخش خصوصی و نهادهای بین المللی برای دستیابی به این هدف تأکید می نماید.
تطورات گفتمان حجاب از مشروطه تا پایان پهلوی اول (سال های 1285-1320 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی حجابی یکی از مهم ترین چالش های جامعیه ایران به حساب می آید که علاوه بر ناسازگاری فرهنگی با ارزش های ایرانی-اسلامی، پیامدهایی اجتماعی، سیاسی و ملی برای جمهوری اسلامی رقم می زند. مطالعیه این پدیده در بستر تاریخی به ویژه شناخت مراحل اولییه ظهور آن در ایران اهمیت ویژه ای دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات گفتمانی حجاب از دوران مشروطه تا انتهای پهلوی اول در بستر تنازعات گفتمانی آن است. رویکرد نظری و روشی پژوهش تحلیل گفتمان، مبتنی بر نظرییه لاکلا و موف است. یافته های پژوهش نشان داد اوایل مشروطه تنها گفتمان حاکم حجاب گرایی بود، اما گفتمان حجاب ستیزی، تغییر در سبک پوشش را با الگوپذیری از مد و پوشاک غربی حول چهار محور اصلی آزادی، عفاف، علم آموزی و بازتفسیر دین صورت بندی کرد که موجب تزلزل در گفتمان حجاب گرایان شد. بازسازی نظری گفتمان مذکور به شکل گیری خرده گفتمان های حجاب قرآنی-فقهی، ضعیفه پندارانه، زن ستایانه، سیاسی-اجتماعی و درنهایت خرده گفتمان حجاب قانونی انجامید. دوگانیه خانه نشینی همراه با حجاب یا حضور اجتماعی با کشف حجاب، نتیجیه حاصل از تنازعات گفتمانی شکل گرفته بود. درنهایت روی کارآمدن حکومت پهلوی قابلیت های دسترسی متعددی به ویژه از طریق دو نهاد ثبت احوال و مؤسسات آموزشی برای استیلای گفتمان حجاب ستیزی ایجاد کرد و با قانون کشف حجاب اجباری، اختلافات گفتمانی را یک جانبه و در عمل بی اثر کرد.
برساخت وطن در شعر مهدی اخوان ثالث و عبداللّه پَشیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
145 - 160
حوزههای تخصصی:
بحث وطن موضوع مطالعه تعدادی از حوزه های معرفتی یا برخی از دانش ها همچون جغرافیا، انسان شناسی/جامعه شناسی، روان شناسی/روانکاوی، علوم سیاسی و نظرییه ادبی -به ویژه مطالعات پسااستعماری- است. همچنین هویت امروزین بسیاری از دولت - ملت ها در مقام برساختی نو از هویت اجتماعی-تاریخی جوامع علی الخصوص در خاورمیانه حاصل دیگری سازی مبتنی بر مفهوم وطن است. دیگری سازی در سطح کلان بر کانونی سازی غرب/سفید در مقام سوژه و ابژگی شرق و در سطح خُرد بر مواجهه با قدرت حاکم بر ملت ها یا رویارویی با قوم/نژادهای همجوار استوار است. چنین موضعی در مقام روایت/واقعیتی کلان، موضوع بازنمایی بسیاری از شعر های فارسی و کردی معاصر واقع شده که ذیل ادبیات چپ/متعهد یا مقاومت صورتبندی می شوند. از میان این شاعران مهدی اخوان ثالث و عبدالله پشیو از منظرهای مختلفی، روایت/واقعیت وطن را بازنمایی می کنند. در این نوشتار سطوح بازنمایی دو شاعر در باب وطن به معنای نوعی مقاومت و تعهد در مقابل گونه های مختلف دیگری در سطح کلان و خُرد آن به شیویه توصیفی-تحلیلی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که برساخت هنری-ایدئولوژیک وطن در شعر دو شاعر از سه منظر روانی-نوستالوژیک، عینی/جغرافیایی و گفتمانی بازنمایی شده است که هر یک با مصداق ها و زیرمجموعه های آنها، مفهوم وطن را بسط داده و دلالت های ویژه ای را همسو با مفهوم وطن با تکیه بر تجربیه زیستیه فرهنگی/سیاسی خود مطرح کرده اند.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شیوع کودک همسری (مورد مطالعه: شهر دیشموک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 124
ازدواج و همسرگزینی با هدف داشتن زندگی بهتر در نوع بشر عمومیت دارد و نوع خاصی از آن که کودک همسری نامیده می شود، بسیاری از تحقیقات در علوم مختلف را به خود اختصاص داده است و از ابعاد مختلف بررسی شده است. ازآنجا که فرهنگ و جامعه در بروز این پدیده اثرگذار هستند، این تحقیق در نظر دارد برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را بررسی کند. جامعیه آماری این تحقیق کﻠییه خانوارهای شهری و روستایی شهر دیشموک به تعداد 4711 خانوار است. داده های این تحقیق با استفاده از پرسش نامیه محقق ساخته در بین نمونیه 355 نفری جمع آوری شده و با تکنیک مدلسازی معادلیه ساختاری واریانس محور و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان داد تمایل به کودک همسری در بین ساکنان دیشموک بیشتر از سطح متوسط است و متغیرهای نگرش های مردسالارانه، دینداری عرفی، حمایت قانونی اثر مثبتی بر تمایل به کودک همسری دارد و آگاهی از پیامدهای کودک همسری و سطح تحصیلات و نیز سطح درآمد تمایل به این نوع ازدواج را کاهش می دهد. درمجموع متغیرهای مطالعه شده در این بررسی توانسته اند، حدوداً 7/78درصد از تغییرات گرایش به کودک همسری را تبیین کنند. نتیجه اینکه مادامی که گفتمان سنت گرایی، برداشت سنتی عرفی از دین و مردسالاری در این منطقه غلبه داشته باشد، زنان و دختران با این پدیده درگیر خواهند بود.
سنجش چالش ها و سازوکارهای ارتقای بخش صنایع فرهنگی ایران بر اساس سند تحول دولت مردمی (رویکردتصمیم گیری چند معیاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
147 - 174
حوزههای تخصصی:
صنایع فرهنگی ازجمله صنایعی است که کارکرد اصلی آن ایجاد تولید و تجاری ساختن مفاهیم فرهنگی در بخش انواع کالا و خدمات است. صنایع فرهنگی به فعالیت ها و کالاهایی که ارزش اولیه اقتصادی آن ها از ارزش فرهنگی جدا شده باشد و سهم قابل توجهی را در افزایش و رشد اقتصادی ایفا کند اطلاق می شود بنابراین صنعت فرهنگ یک ساختار تجاری است که از طریق تولید و توزیع نمادها و متون فرهنگی برای کسب سود تعریف می شود. هدف از این تحقیق بررسی سنجش چالش ها و سازوکارهای ارتقای بخش صنایع فرهنگی بر اساس سند تحول دولت مردمی می باشد، تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر موضوع جزء تحقیقات توصیفی و ازنظر روش انجام به صورت میدانی از نوع پرسشنامه ای می باشد که در مرحله اول به صورت کتابخانه ای چالش های مرتبط با صنایع فرهنگی با استفاده از سند تحول دولت مردمی شناسایی گردیده و سپس در قالب پرسشنامه با روش تحلیل سلسله مراتبی چالش ها ازنظر خبرگان با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویز رتبه بندی شده اند. نتایج نشان می دهد بر اساس چالش های اصلی ضعف کمی و کیفی فیلم های سینمایی ملی با داشتن ضریب (0.166) در رتبه اول است و چالش بلاتکلیفی موسیقی با داشتن ضریب (0.062) در رتبه آخر قرار دارد و به همین ترتیب عامل های فرعی ایجاد چالش ها ضعف زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری تولید محصولات حرفه ای با داشتن ضریب (0.128) در رتبه اول و نبود راهبر مشخص در حوزه موسیقی با داشتن ضریب (0.047) در رتبه آخر قرار گرفته است. با در نظر داشت رتبه بندی چالش ها و شناسایی مهم ترین معضلات در بخش صنایع فرهنگی برای رفع این معضلات، اصلاح نمودن و مدیریت کردن نظام های حمایتی و تخصیص منابع در رابطه با صنایع فرهنگی، همچنان ایجاد یک سامانه جامع و کلی اطلاعاتی صنایع فرهنگی، حمایت از سرمایه گذاری در بخش صنایع فرهنگی به ویژه حمایت نمودن از تولیدکنندگان داخلی در این زمینه می بایست در دستور کار سیاست گذاران فرهنگی قرار گیرد.
مدل سازی عوامل فرهنگی موثر بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی (چشم انداز و فرصت های آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
123 - 145
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر برافزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی به مطالعه و تحلیل عاملی اشاره دارد که تأثیر بزرگی در افزایش قابلیت های پویایی و توانمندی های پلتفرم های داخلی دارد. ازاین رو این تحقیق از با ماهیت اکتشافی به روش کیفی درصدد مدل سازی عوامل فرهنگی مؤثر بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی (چشم انداز و فرصت های آینده) است. جامعه آماری 30 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه تولید محتوا و توسعه دهنده های پلتفرم های تعاملی و رسانه های اجتماعی بودند؛ که محقق در نفر 15 ام به اشباع نظری رسید. پس از تحلیل محتوای داده ها، سه مؤلفه اصلی و زیر مؤلفه های تأثیرگذار بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی مشخص شد: 1. مؤلفه سیاست گذاری کلان فرهنگی شامل؛ فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ استفاده از فناوری، فرهنگ همکاری بین بخشی، فرهنگ آموزش و یادگیری و فرهنگ حمایت از نوآوری و 2. مؤلفه خرد یا عمومی فرهنگی شامل؛ فرهنگ مشارکت اجتماعی در رسانه بومی، ترویج و تقویت فرهنگ ملی، فرهنگ هویت بخشی مخاطب، فرهنگ حفظ حریم خصوصی، فرهنگ نوآور بودن مخاطبان و 3. مؤلفه فرهنگ رسانه ای، شامل: فرهنگ تنوع و کیفیت بالای تولید محتوا، فرهنگ هم گرایی رسانه ای، فرهنگ تعاملی بودن و احترام به سلیقه مخاطبان، فرهنگ رشد هویت برند، فرهنگ توسعه قابلیت های پلتفرم، فرهنگ تمرکز بر امنیت و اعتماد کاربران، فرهنگ به روزرسانی و ارتقاء پلتفرم ها در سطح حرفه ای.
Communicating Sustainable Creativity: A Visual Content Analysis on Instagram
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
355 - 367
حوزههای تخصصی:
Background: As companies are increasingly committed to sustainability practices in all their activities, they also have the increasing opportunity to communicate it to strengthen the brand through various means. One of them is undoubtedly represented by social media.Aims: This paper examines the communication of fashion sustainability through social media, and in particular its visual dimension, by undertaking a content analysis of over 600 Instagram photos of two Tunisian brands that are visibly exposed on the sustainability front.Methodology: Statistical analysis of this communication based on image, caption and hashtag is used to provide interesting insights into the elements that underlie effective online sustainability communication and, more specifically, on visual social media. Three theories are used to explain this topic namely Speech Act Theory, Color Theory, and Technology for Environmental Action Model (TPAM). Nine themes related to sustainability and fashion were extracted from the images of two sustainable brands “Shab Kids”, “Triiiza” and “Tommy Hilfiger” accompanied by their captions and hashtags.Finding: Our findings contribute significantly to understanding the elements used in visual communication of sustainable fashion brands on social media. For brand-generated content, we selected two eco-responsible Tunisian brands elected by “ileycom” (online marketplace) that declare themselves sustainable and are known in the fashion industry and among consumers for their orientation towards sustainable practices. Sustainable brands engage consumers in a conversation about sustainability, which can strengthen brand identity and create an emotional connection with the audience.Conclusion: It is essential for brands to communicate sustainability while taking full advantage of social media platforms like Instagram. Our study analyzed various communication elements on Instagram such as single image, multiple images, hashtags, and captions.
هویت جنسیتی کودکان در خانواده های تهرانی: پژوهشی در انسان شناسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
115 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد الگوهای فرهنگی و جنسیتی که از طریق ژست های کلامی و غیرکلامی به کودکان منتقل می شود و هویت جنسیتی آنان را شکل می دهد، مورد مطالعه قرار دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هربرت مید با تاکید بر مفاهیم ذهن، خود و جامعه است. روش این پژوهش مجموعه ای از داده ه ای انسان شناختی اعم از مردم نگاری، مصاحبه و مشاهده مشارکتی است. در مجموع شش میدان پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های منطقیه یک تهران انتخاب شدند و با استفاده از روش های کیفی اعم از مشاهده و مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحلیل داده های مربوط به مصاحبه، مبتنی بر تحلیل موضوعی است. نتایج پژوهش نشان می دهد والدین یا مراقبین نزدیک به دلیل تآثر از آموزه های فرهنگی، ارزش های جنسیتی به خصوصی را به کودکان منتقل می کنند که هویت جنسیتی کودک را می سازد و تعاملات او با دیگری به عنوان دختر یا پسر شکل می دهد. همچنین یافته های میدان حاصل از کنش های متقابل والدین و اطرافیان نزدیک با کودکان و تآثیرگذاری آن در ابعاد متفاوت هویت جنسیتی کودکان بود. این ابعاد در پنح حوزیه طبقه بندی جنسیتی، فشار جنسیتی، محرومیت جنسیتی و پیش داوری بین گروهی جنسیتی قرار می گیرد که هریک از این طبقه بندی ها به طرح واریه جنسیتی کودک منجر می شود. طرح واریه جنسیتی به مجموعه ای از الگوها و قوانینی مربوط می شود که تعامل کودک با دنیای بیرون و درون او را شکل می دهد. این امر به این معنا است که کودک مبتنی بر طرح واریه جنسیتی خود در حضور محرک و با فرایند های ذهنی که به صورت واسطه ای عمل می کنند، رفتار متناسب با جنسیت خود را اتخاذ می کند.
بی نزاکتی در محل کار و بیگانگی شغلی: تحلیل نقش میانجی سرمایه اجتماعی و تعدیلگر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بی نزاکتی در محل کار بر بیگانگی شغلی کارکنان با نقش میانجی سرماییه اجتماعی و تعدیلگر سرماییه روان شناختی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است که در زمریه پژوهش های توصیفی از نوع علّی قرار می گیرد. جامعیه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آنها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های بی نزاکتی در محل کار بلائو و اندرسون (2005)، سرماییه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، سرماییه روان شناختی یوسف و لوتانز (2007) و بیگانگی شغلی نایر و ووهرا (2010) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشاناز بی نزاکتی در محل کار اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان و اثر منفی و معناداری بر سرماییه اجتماعی دارد. سرماییه اجتماعی نیز اثر منفی و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان دارد. همچنین بی نزاکتی در محل کار ازطریق سرماییه اجتماعی دارای اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان است و سرماییه روان شناختی نیز اثر بی نزاکتی در محل کار را بر بیگانگی شغلی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان تعدیل می کند.
تأثیر سبک زندگی معاصر بر پیدایش فضای نوین در مسکن؛ مورد مطالعه، منطقه پنجِ تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد اصلی مسکن پاسخگویی به سبک زندگی انسان است و در دوران حاضر، در طراحی بیشتر مسکن ها به سلیقه و نیازهای ساکنان کمتر توجه می شود. در این پژوهش در راستای بررسی تأثیر سبک زندگی افراد بر وجوه کالبدی مسکن و پاسخ به پرسش «فضاهای نوین بر مبنای سبک زندگی معاصر چیست؟»، پرسشنامه ای براساس طیف لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری 298 نفر از ساکنین منطقه 5 تبریز است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار آماری spss و ترکیبی از آزمون t تک نمونه ای برای میزان تأثیرگذاری هر مؤلفه، آزمون فریدمن برای مقایسه مؤلفه ها و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع نمرات استفاده شده است. براساس تحلیل های انجام شده، بیشترین ضریب وابستگی بین سبک زندگی معاصر و مسکن به ترتیب شامل بعد زیست محیطی با ضریب 91/3، کالبدی 84/3، اجتماعی- فرهنگی 76/3، فردی 62/3 و اقتصادی 55/3 است. براساس یافته ها، مهم ترین زیرمؤلفه های ابعاد زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فردی و اقتصادی به ترتیب مربوط به بهداشت محیطی، الگوی ساخت، امنیت، اهداف و سطح درآمد است. فضاهای نوین پیشنهادی در این پژوهش شامل، تصفیه آب مرکزی، لاندری مرکزی، لاندری واحدها، شوتینگ زباله، کارواش مکانیکی، فیلتر ورودی سرویس بهداشتی، طراحی فضای نگهبانی به دلیل کنترل ورود و خروج، تأمین دید به فضای بازی کودکان، ایجاد ارتباط بصری و فیزیکی بین حیاط های عمومی و نیمه عمومی محوطه، طراحی مسیر سلامت، سالن ورزشی و استخر پیشنهاد شده است.