ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
۱۸۱.

تأثیر محرک ها بر اعتیاد به اینستاگرام در بین ورزشکاران با نقش تعدیل گر بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینستاگرام بهزیستی روان شناختی محرک ها ورزشکاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه و هدف: اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی مانند اینستاگرام ممکن است منجر به رفتارهای انحرافی و مضر برای کاربرانی شود که به طور افراطی از این فضا استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محرک ها بر اعتیاد به اینستاگرام در بین ورزشکاران با نقش تعدیل گر بهزیستی روان شناختی بود.روش : پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی است. داده های تحقیق از 246 ورزشکار در شهرستان شاهرود جمع آوری شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل سه پرسشنامه محرک ها و بهزیستی روان شناختی پونوسامی و همکاران و اعتیاد به اینستاگرام شوله و رسدی بود. همچنین داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد نیازهای به رسمیت شناختن، اطلاعاتی و اجتماعی و همچنین بهزیستی روان شناختی بر اعتیاد به اینستاگرام ورزشکاران تأثیر مثبت و معناداری دارد، اما نیازهای سرگرمی بر اعتیاد به اینستاگرام تأثیر مثبت و معناداری نداشت. بهزیستی روان شناختی نقش تعدیل گر در رابطه بین محرک ها و اعتیاد به اینستاگرام ندارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد با وجود اینکه این برنامه کاربردی مزایای بسیاری برای ورزشکاران دارد، اگر استفاده از این بن سازه به درستی مدیریت نشود، می تواند آثار مخربی را برای ورزشکاران به دنبال داشته باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان به نیازهای شناختی، اطلاعاتی و اجتماعی ورزشکاران توجه بیشتری داشته باشند تا از این طریق اعتیاد به اینستاگرام را در ورزشکاران کاهش یابد.
۱۸۲.

بررسی رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران شبکه های اجتماعی در فضای مجازی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارتباطات اجتماعی شبکه های اجتماعی نارضایتی های اجتماعی اعتماد مصرف رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۲
زمینه و هدف: در این مطالعه، تأثیر رفتارهای مصرف رسانه ای، ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد، قصد مندی مشترک و استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بررسی شده است. هدف این پژوهش بررسی رفتار مصرف رسانه ای کاربران شبکه اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی است. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، توصیفی و پیمایشی است که به روش کمی داده های لازم جمع آوری گردید. همچنین، جامعه آماری پژوهش حاضر؛ کاربران جوان و فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در رده سنی 18-28 ساله بوده، که در یک نمونه آماری 286 نفری با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد که به روش آلفای کرونباخ پایایی و به روش تحلیل عامل اکتشافی روایی آن نیز تایید شد، استفاده گردید. بدین گونه که با روش نمونه گیری هدفمند این تعداد کاربر فعال در صفحات علمی و اجتماعی شبکه اجتماعی اینستاگرام در سطح کشور انتخاب و سپس تجزیه و تحلیل داده ها بصورت توصیفی و استنباطی و با استفاده از معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در نرم افزار pls-smart مدل سازی و انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقولاتی نظیر؛ ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد و قصد مندی مشترک در کاربران شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بر رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران مرتبط و تاثیر گذار هستند. همچنین، استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی با عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران نیز رابطه مثبت و مستقیم دارد، به گونه ای که در زمان بروز نارضایتی های اجتماعی، میزان مصرف و استفاده از شبکه های اجتماعی نیز بیشتر می شود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که؛ استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی نقش مهمی در تقویت عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران دارد. بنابراین می توان گفت که، آن چیزی که بیشترین تاثیر را بر تقویت عادات مصرف رسانه کاربران شبکه های اجتماعی در هنگام شکل گیری نارضایتی های اجتماعی دارد، قیود و الزامات خود ساخته ای است که میل به مصرف رسانه ای را تقویت می نماید همچنین ارتباطات اجتماعی نیز به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای مصرف رسانه ای و کنش های عادتی استفاده از رسانه ها تلقی گردید، چرا که،  ارتباطات و کنش متقا بل، باعث تقویت رفتارهای مصرف رسانه ای در بین کاربران گردید. 
۱۸۳.

هوشمندسازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمنی و امنیت گردشگر هوشمند سازی خدمات امنیتی فناوری های نوین امنیتی و ایمنی در گردشگری هوشمند سازی پلیس ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۸
هدف و زمینه: در عصر دیجیتال، راه حل های هوشمند و فناورانه می توانند جهت تأمین امنیت گردشگران کمک کننده باشند در این زمینه نیاز به نقشه راهی است. بدین سان هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های هوشمند سازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران داخلی و خارجی در ایران است.روش شناسی: این پژوهش از منظر هدف کاربردی، ازلحاظ نوع و گردآوری داده در حیطه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. از رویکرد تحلیل محتوای کیفی در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد، کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی به کمک نرم افزار MaxQda صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آگاه به موضوع و منطقه مورد مطالعه است. بر اساس روش قضاوتی و گلوله برفی اقدام به شناسایی نمونه آماری شد. اشباع داده ها در نمونه 25 اتفاق انجام شد.یافته ها: در پژوهش حاضر درمجموع 73 شاخص و زیر شاخص شناسایی شد. برخی از مهم ترین شاخص های هوشمند سازی عبارت اند از: یکپارچه سازی و ادغام فناوری های نوین، ارتقا توانمندی کارکنان، بهره گیری از مشارکت مردمی، نظارت و دسترسی هوشمند و سریع به گردشگر، انعطاف پذیری و تغییرپذیری نحوه ارائه خدمات هوشمند متناسب با توسعه، دسترسی آسان و سریع گردشگر به خدمات امنیتی و پلیس، شخصی سازی خدمات امنیتی انتظامی متناسب با نوع گردشگر  و تأمین امنیت مالی هوشمند گردشگر است.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که جهت هوشمند سازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران باید نیروهای امنیتی در راستای یافته های پژوهش عملکرد خود را بهبود بخشند. که در این زمینه راه اندازی سامانه هوشمند اطلاع رسانی های خدمات ایمنی و امنیتی به گردشگرها، به کارگیری و راه اندازی سیستم های نظارتی و کنترلی هوشمند، راه اندازی پلیس هوشمند گردشگری و هوشمند سازی فرودگاه های بین المللی کشور حائز اهمیت است.
۱۸۴.

واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش پیش از ازدواج متقاضی ازدواج پژوهش کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۸
مقدمه و هدف : ازدواج به عنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تایید بوده است.آموزش پیش از ازدواج، از اولویت های اساسی در برنامه های پیشگیری از نابهنجاری های فردی - خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش رضایتمندی از زندگی زناشویی است. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج می باشد. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی و غیر تصادفی استفاده شد. بدین منظور و با عنایت به منطق اشباع نظری با 30 نفر از افراد متقاضی ازدواج در فاصله سنی18تا 30 سال مصاحبه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ایجاد یک طبقه اصلی به نام «ضرورت آموزش پیش از ازدواج» گردید که این طبقه از 10 طبقه فرعی شامل «ارتباطات»، «باورها و عقاید مذهبی»، «تعهد »، «گذشت و بخشش»، «مهارت حل تعارض ها/ حل مسأله»، «انصاف»، «مهارت مدیریت منابع مالی»، «عدم دخالت خانواده های اصلی/ اطرافیان»، «داشتن هدف در زندگی» و «اوقات فراغت» تشکیل شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل شده به بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی کمک می کند تا با توجه به عوامل شناسایی شده، برنامه های ضروری را در ارتباط با آموزش پیش از ازدواج تدوین کنند. آموزش این عوامل به زوج ها، کمک فراوانی به پیشگیری و جلوگیری از شکست های زندگی و افزایش کیفیت و رضایت در زندگی آینده زناشویی می شود.
۱۸۵.

تحلیل وجهه نظر و رفتار فرزندآوری در ایران برمبنای کاربرد مدل های خطی و غیر خطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باروری سایه ابهام تحصیلات زنان رفتار فرزندآوری امنیت اقتصادی - اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
در این مقاله به ارائه تحلیل و تبیین وجهه نظر و رفتار فرزندآوری با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی در ۱۹۰۰ واحد نمونه ای و به روش پیمایشی پرداخته شده است. در ساحت نظری، غنای چشم انداز شناختی نسبت به نگرش ها و رفتارهای باروری، با تأکید بر مفاهیم و معرف هایی مانند "معنای زیست جهان"، "سایه مبهم آینده"، "گسترش نااطمینانی وجودی و اقتصادی"، "کردارشناسی تغییر سلیقه و ترجیح" تقویت گردیده است. در تحلیل داده ها، به منظور فراهم شدن امکان تحلیل های چندلایه، تعداد واحدهای نمونه ای به روش تصادفی و در فرایندی چندمرحله ای با استفاده از مدل های هیبریدی، مانند مدل جنگل تصادفی و سطح تعمیم ۹۹ درصدی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته ها، بیش از ۶۰ درصد افراد در نمونه مورد بررسی، در دهه چهارم زندگی با نمای تحصیلات دانشگاهی قرار داشتند و فرایند های همسان همسری به طور فزاینده ای در حال افزایش است. در ایران، تمایل به فرزندآوری، بیش از رفتار محقق بچه آوری است. همچنین، تمایل زنان به فرزند بیشتر، کمتر از مردان است و در اقشار فقیرتر نیز کمتر از سطح جانشینی است. تمایل به داشتن سه فرزند کمتر از  پنج درصد؛ و چهار فرزند و بیشتر، در بین افراد متأهل کمتر از دو درصد برآورد و پیش بینی گردید. در شرایط کنونی، افزایش تحصیلات زنان به درک واقع بینانه تر و آگاهانه تر آنان در تصمیم گیری های باروری همبسته شده است. امنیت پایدار شغلی، اطمینان از تأمین مالی فرزندان در آینده و کیفیت مناسب مسکن از مؤلفه های مهم در راستای افزایش سطح باروری در کشور به  شمار می رود.
۱۸۶.

مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان محوری جامعه شناسی چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر مرور نظام مند هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۳
امروزه شاهد دامنه گسترده نگرانی ها از به مخاطره افتادن موقعیت انسان در نسبت با فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. در پاسخ به این نگرانی ها، حوزه مطالعاتی هوش مصنوعی انسان محور به دلیل نیاز انسان به استفاده از چنین سیستم هایی شکل گرفت. پژوهش حاضر به تحریک و تقویت دو نیروی بالقوه مطالعاتی -جامعه شناسی و هوش مصنوعی- برای هرچه نزدیک ترشدن به یکدیگر و شکل گیری مفهوم انسان محوری می پردازد.پژوهش پیش رو ذیل جنبش روش شناختی کیفی از مرور نظام مند مطالعات موجود به عنوان روش تحقیق استفاده کرده است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام گرفت. فرایند گزینش مقالات و انتخاب مجموعه آغازگر طبق دستورالعمل پریسما انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر انجام گرفت.یافته های پژوهش در هشت سطح طبقه بندی شدند که عبارت اند از: معضلات هوش مصنوعی انسان محور؛ هوش مصنوعی انسان محور در تولید علوم اجتماعی و جامعه شناسی؛ پژوهش های میان رشته ای درباره مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی؛ جایگاه هوش مصنوعی انسان محور در روش شناسی علوم اجتماعی؛ اصول و مقررات ناظر بر توضیح پذیری و تبیین پذیری هوش مصنوعی؛ نقش انسان محوری در درک و تصور کنشگران از هوش مصنوعی؛ تعامل انسان با هوش مصنوعی؛ هوش مصنوعی انسان محور در حوزه های مطالعاتی خاص.از مرور نظام مند مطالعات موجود، دو معضل ناظر به هوش مصنوعی و سه معضل ناظر به انسان (در معنای عام) شناسایی شدند. هم نهشت معضلات، همچنین اتخاذ مواضع متفاوت مقالات درمورد معضلات مذکور، موجب شکل گیری رویکردهای مختلف (درمجموع 22 رویکرد) در مواجهه با این معضلات شده است.
۱۸۷.

تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی (مورد مطالعه: کتاب های فارسی و مطالعات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت یابی انسان به منزله عامل تحلیل محتوا دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۸۶
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی در نظریه « انسان به منزله عامل» انجام شده است. با واکاوی نظریه انسان به منزله عامل، چهار مؤلفه خودآگاهی، ارزشمندی، وحدت و اقتدار و شاخص هایی استنتاج شد. طبق این نظریه، اعمال انسان هویت وی را می سازند و شناخت، اراده و میل مبادی عمل محسوب می شوند. مؤلفه خودآگاهی شامل شاخص های «معرفی خود و توصیف احساسات، هیجانات، علاقه مندی ها، نیازها و توانمندی های خویش» و «خودارزیابی»، مؤلفه ارزشمندی شامل شاخص های «شباهت و تفاوت با دیگران» و «دیگرارزیابی»، مؤلفه وحدت شامل «اولویت بندی امور» و «مشارکت در فعالیت جمعی»، مؤلفه اقتدار شامل «انتخاب و تصمیم گیری» و «در نظرگرفتن اثر و نتیجه عمل» است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است. داده ها با استفاده از روش آنتروپی شانون تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری، کتاب های درسی دوره ابتدایی و نمونه پژوهش به صورت هدفمند کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی (خوانداری و نگارش) مجموعاً 16 جلد بود. واحد مورد تحلیل نیز صفحه های کتاب های درسی (متن، تصویر، فعالیت یا پرسش ها) بود. پایایی با توجه به ضریب توافقی به دست آمد که برابر با90/0 بود. با توجه به یافته های پژوهش، در کتب مطالعات اجتماعی و فارسی 2103 مورد به مؤلفه های هویت یابی پرداخته اند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد به مؤلفه خودآگاهی و اقتدار با ضریب اهمیت 255/0، بیش از دو مؤلفه دیگر توجه شده است. کمترین میزان توجه و اهمیت، مربوط به مؤلفه ارزشمندی است. بیشترین فراوانی مؤلفه های هویت یابی در مطالعات اجتماعی ششم و کمترین فراوانی در کتاب های نگارش مشاهده شد. 
۱۸۸.

شناسایی و ارزیابی عوامل حیاتی در موفقیت سیاست های خودتنظیمی سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم گری خودتنظیم گری هم تنظیم گری سینمای ایران عوامل حیاتی موفقیت ارزیابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: اجرایی نشدن سیاست های خودتنظیمی، منجر به نبود انعطاف و انطباق لازم میان نهادهای تنظیم گر و سینماگران و بروز برخی مشکلات ساختاری در روند توسعه بازار سینمای ایران شده است. هدف از این پژوهش، شناسایی و ارزیابی عوامل حیاتی در موفقیت سیاست های خودتنظیمی سینمای ایران بوده و برای دستیابی به این هدف، با تحلیل شرایط موجود و مطلوب، موانع اصلی اجرای این سیاست ها، بررسی شده است. روش شناسی: در این پژوهش که با استفاده از روش آمیخته کمی و کیفی انجام گرفته، به منظور ترسیم شرایط مطلوب و شناسایی عوامل حیاتی در موفقیت سیاست های خودتنظیمی، با تکیه بر مبانی نظری، به مقایسه زوجی و رتبه بندی کمی مهم ترین عوامل، در سه شاخص صنعتی، راهبردی و محیطی پرداخته شده و برای ارزیابی شرایط موجود سینمای ایران و نیز ارزیابی موانع و چالش ها، از داده های کیفی و نظر خبرگان استفاده شده است. داده های کمی از طریق پرسشنامه های مقایسه زوجی1 و داده های کیفی با مصاحبه های هدفمند جمع آوری شده اند و در نهایت تحلیل داده های کمی با بهره گیری از نرم افزار اکسپرت چویس2 و تحلیل دادهای کیفی بر اساس کدگذاری انجام گرفته است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، عوامل مربوط به شاخص راهبردی در داده های کمی با مجموع رتبه 3528 و 46 درصد و در داده های کیفی با مجموع 90، مهم ترین شکاف میان شرایط موجود و مطلوب در سینمای ایران است. از این رو، برای برطرف ساختن موانع اجرای سیاست های خودتنظیمی در سینمای ایران، تقویت عواملی همچون گسترش خصوصی سازی، تأسیس شوراهای فیلم، افزایش خودمختاری اصناف سینمایی و سرمایه گذاری بر روی استعداد ها و منابع انسانی پیشنهاد می شود. نتیجه گیری: بر اساس داده های به دست آمده، چهار عامل: برقرای تعادل میان تنظیم گری دولتی و خصوصی، گسترش خصوصی سازی و توجه به فناوری های نوین و ظرفیت های بین المللی، مهم ترین راهکارهای اجرای سیاست های خودتنظیمی در سینمای ایران قلمداد می شوند.
۱۸۹.

بررسی تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر میزان رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری (مورد پژوهی: کارکنان ادارات دولتی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی ارزیابی پس از بهره برداری(POE) جمعیت شناختی ادارات دولتی شهر بندرعباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۶
نظرسنجی از استفاده کنندگان درطول عمر ساختمان ها روشی است که با دریافت بازخورد استفاده کنندگان به بهبود تعاملات اجتماعی و ارتقاء کیفیت مهرازی کمک می کند. شیوه ارزیابی پس از بهره برداری(POE)، سال هاست در دنیا استفاده می شود، اما در ایران باوجود مزایای فراوان، کمتر به عنوان عاملی برای ایجاد تحولات اجتماعی درراستای توسعه جامعه موردتوجه قرار گرفته است. افراد یک سوم روز و نیمی از ساعات بیداری خودرا در فضاهای کاری سپری می کنند و تحت تأثیر فضاها قرار می گیرند به همین منظور دریافت بازخورد آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به طورخاص، تاکنون در ایران مطالعه ای بر تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری به این گستردگی صورت نگرفته است. برمبنای پرسش-چگونه عواملی به مانند جنسیت، سن، تحصیلات، رده شغلی، سابقه کار، ساعات حضور، نوع فضای کار و نوع جداکننده ها بر تعاملات اجتماعی و رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری تأثیر می گذارند؟-این تحقیق شکل گرفت. فاکتورهای ارزیابی به مثابه نور، صدا، دما و تهویه، چیدمان، بیوفیلیا، مکان و امکانات، دید و منظر و عوامل رفتاری هستند. پژوهش باتمرکزبر ادارات دولتی شهر بندرعباس تبیین شده و از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق کمی است. داده ها ازطریق پرسش نامه برپایه طیف لیکرت جمع آوری شدند. نتایج حاکی ازآن است که متغیرهای جمعیت شناختی، نوع فضای کار و جداکننده ها بر فاکتورهای ارزیابی تأثیرگذار هستند. طوری که افزایش رضایت از یکی، بر رضایت از دیگر فاکتورها موثر است.
۱۹۰.

تخیل به مثابه زبان مشترک علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخیل روش شناسی معرفت شناسی هستی شناسی انسان‌شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۳
مفهوم تخیل مثل یک منشور دارای جنبه های علمی و عملی است و از طرف دیگر رشد، پیشرفت و تکامل انسان و جامعه را نشان می دهد.تخیل عبارت از هویت، شخصیت و فردیت یافتن انسانهاست و از جنس باورهای دینی، اخلاقی و حتی عرفی است که مقدس نیز می باشد.تخیل ماهیت هویتی دارد و می تواند علوم انسانی را شکل دهد. پژوهش، نقّادی و خلّاقیّت هم که سه عنصر مهم تکوین علوم انسانی و تداوم حیات آن هستند، در نسبت وثیقی با تخیل محقق می شوند.از حیث روش شناختی، رویکرد تخیلی یک رهیافت و چهارچوب نظری است که ذهن را از قید و بندهای روش شناختی ظاهرگرایانه آزاد می کند و با نگاه از درون به مسئله، امکان درک بهتر ذهنیت ها، انگیزه ها، باورها، دغدغه ها و نوع اندیشه و نگاه دیگران به جهان را فراهم می کند. اصطلاح «تخیل جامعه شناختی» اولین بار، توسط سی رایت میلز با توجه به جایگاه تخیل در علوم انسانی و ماهیت تخیلی این علوم مطرح شد. علوم انسانی با تخیل پیش می رود و عبارت از خلاقیت های خیالی است. جامعه هم با تخیل ساخته می شود. به این ترتیب جامعه و علوم انسانی بتدریج یکی می شوند.تخیل برای هدفی در آینده شکل می گیرد، هرچند که خود هدف است.
۱۹۱.

Achievement Goal Orientations of Iranian EFL Teachers in Postmethod Pedagogy Expertise(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Socio-cognitive Theory Achievement Goal Orientation postmethod pedagogy Experienced EFL Teachers Qualitative study

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۹
Purpose: The efficacy of postmethod pedagogy (PMP) in Iran remains undetermined despite the growing attention being paid to it. A multitude of factors may contribute to differing levels of motivation among teachers in effectively implementing postmethod principles. The Achievement Goal Theory (AGT), rooted in a socio-cognitive perspective, provides a framework for understanding the types of goals individuals tend to pursue in achievement situations. Hence, this study aims to investigate the goal orientations of experienced English as a Foreign Language (EFL) teachers who are practicing postmethod tenets. Methodology: The current study employed an applied qualitative approach to explore the goal orientations of 18 experienced EFL teachers from various language institutes in Kermanshah, Iran. Participants were selected in two phases: first, a postmethod questionnaire was administered to identify respondents familiar with Postmethod Pedagogy (PMP) principles. Next, a semi-structured interview was conducted to elicit their goal orientations while adopting PMP conditions. Field notes were also used to document the researcher’s reflections and opinions, facilitating data analysis. The researchers utilized a three-stage approach for data analysis, following the inductive data coding method of open, axial, and selective coding. Findings: After analyzing the interview transcripts, it became apparent that the implementation of postmethod pedagogy tenets in teachers' teaching practice was influenced by their achievement goal orientations. This included learning, relational, and performance-approach goal orientations. The findings revealed that expert teachers predominantly exhibited learning goal orientations. In contrast, performance-approach goal orientations were the least prevalent among these educators. Conclusion: Examining teachers’ goal orientations through the socio-cognitive lens of postmethod language teaching can benefit the growth and development of teacher training programs, curriculum planning, and policymakers.
۱۹۲.

مردم نگاری انتقادی: یک ارزیابی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم نگاری انتقادی چارچوب کارسپیکن مشاهده مشارکتی پژوهش در علوم اجتماعی روش شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۷
زمینه و هدف: تحقیق و گفتگو پیرامون انسان همواره در طول تاریخ محل بحث و مناقشه بوده است. علوم اجتماعی در این میان مسئولیت مطالعه و بررسی رفتارها و کنش های تغییرپذیر انسانی را عهده دار بوده است. به دلیل قابلیت کنشگری خلاقانه انسان در کنار فعالیت های عقلانی وی، حصول شناخت کامل در این حوزه بسیار مورد تردید قرار می گیرد. از جانب دیگر، علوم اجتماعی نیز به نوبه خود محدودیت ها و اریب هایی در ذات خود نهفته دارد که مربوط به نقش محقق در تحقیق است. به همین دلیل اندیشمندان زیادی به این روند انتقاد کردند و سعی نمودند انواع متفاوتی از روش های تحقیق در علوم اجتماعی را ابداع نمایند. در این مسیر، مردم نگاری انتقادی از جمله کارآمدترین و جدیدترین روش های موجود در علوم اجتماعی به شمار می رود. در این مقاله سعی می شود بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این روش بررسی شود. روش و داده ها: روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع مطالعه اسنادی است. یافته ها: مردم نگاری انتقادی و به خصوص روش ویژه کارسپیکن، فرصتی را برای به کارگیری طیف وسیعی از روش های جمع آوری داده ها، از عکاسی و رسانه های ترکیبی گرفته تا روش های تحلیل گفتمان ارائه می دهد. این بدان معناست که نه تنها محقق می تواند روش هایی را که ترجیح می دهد انتخاب کند، بلکه ممکن است رویکردی باشد که به احتمال زیاد بینش های جدید و جالبی را ایجاد می کند و می تواند به طور متفاوت برای پروژه های مختلف به کار گرفته شود. بحث و نتیجه گیری: با کاربرد روش مردم نگاری انتقادی، محقق علوم اجتماعی سعی می کند بین پارادایم های غالب حرکت کند و از توانایی آنها با بندزنی های پراگماتیستی، از رویه های اتیک و امیک استفاده کند و در نهایت به فهم و بینش جامعه شناختی بیفزاید که البته این بینش سراسر انتقادی است. پیام اصلی: کارسپیکن در روش مردم نگاری انتقادی خود با گره زنی های پارادایمیک، روشی جدید خلق می کند که سراسر انتقادی است. این روش فرصتی را برای به کارگیری طیف وسیعی از روش های جمع آوری داده ها، از عکاسی و رسانه های ترکیبی گرفته تا روش های تحلیل گفتمان ارائه می دهد. 
۱۹۳.

تبیین هنجارپذیری حجاب دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حجاب هنجار دینی جامعه پذیری دینی الگوپذیری بازتولید هنجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۶
هرچندحجاب در ابتدا یک دستور ساده دینی جلوه می کند،اما نحوه انجام آن از از سوی کنشگران اجتماعی در محیط های اجتماعی به خصوص در جامعه ایران به آن ویژگی خاص و پیچیده ای بخشیده است. در این پژوهش تلاش شده است پدیده هنجارگزینی حجاب در میان دخترانی که دارای مادرانی با رعایت کامل حجاب بوده اند، از منظر فرآیند اجتماعی شدن آنها، مورد بررسی قرار گیرد. مسئله اصلی تحقیق عبارت از این بوده است که:« مدل تبیینی در حفظ الگوی حجاب اسلامی دختران جواندر میان خانواده های پایبند به آن چیست؟».روش انجام پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بوده است.تعداد مصاحبه شوندگان 27 نفر که از طریق نمونه گیری نظری انجام شده است. مقوله هسته ای بدست آمده مفهوم « الگوپذیری اقناعی» بوده که توسط مدل تبیینی مورد تحلیل قرار گرفته است. مقولات انجام وظائف دینی،فضای غالبی خانواده، نوع رابطه با جنس مخالف و بخصوص مقوله «تاثیر مادر» به عنوان اصلی ترین عوامل در میان موجبات علّی برای نوع انتخاب پوشش دختران شناخته شد.تضعیف ساختاری نهاد خانواده در چند دهه اخیر به عنوان یکی از زمینه های کاهش تاثیرگذاری آن بر فرزندان قلمداد شده است که متناسب با رویکرد این پژوهش برای آن راهکارهائی پیشنهاد شده است.
۱۹۴.

نابرابری درآمد و مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت اقتصادی زنان نابرابری درآمد مدل پانلی سیاست های بازتوزیعی استان های ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۳
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نابرابری درآمد بر مشارکت اقتصادی زنان در 31 استان ایران طی دوره زمانی 1390-1399 است. بدین منظور ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری درآمد مورد استفاده قرار گرفته است و میزان باروری، نسبت باسوادی زنان و نسبت جمعیت زنان شهری به کل جمعیت زنان به عنوان متغیرهای کنترلی وارد مدل شده اند. نتایج حاصل از به کارگیری تکنیک های اقتصادسنجی مبتنی بر داده های پانلی حاکی از این است که نابرابری درآمد اثر مثبت و معناداری بر مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران دارد. همچنین، طبق نتایج با افزایش نسبت باسوادی و افزایش میزان باروری، مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران کاهش می یابد این در حالی است که نسبت جمعیت زنان در شهر به کل جمعیت زنان اثر مثبت و معناداری بر مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران دارد. با توجه به نتایج اجرای سیاست های بازتوزیعی دولت با هدف بهبود زیرساخت ها و خدمات عمومی می تواند علاوه بر کاهش نابرابری درآمد، افزایش مشارکت اقتصادی زنان را در استان های ایران به همراه داشته باشد.
۱۹۵.

نمایشگاه یا گرداب: تصویر جامعه مدرن در اندیشه های نوربرت الیاس و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه مدرن تغییر قدرت علم و ایدئولوژی تاریخی نگری شرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
زمینه و هدف: این مقاله کنکاشی است در رابطه با برخی از شباهت ها و تفاوت هایی که در مباحث دو تن از بزرگ ترین نظریه پردازان اجتماعی قرن بیستم یعنی میشل فوکو و نوربرت الیاس، در مورد جامعه مدرن و تغییرات حادث در آن وجود دارد. روش و داده ها: روش این پژوهش تحلیلی و از نوع اسنادی است که به بررسی آثار این دو متفکر و همچنین کتاب ها و مقالات نویسندگان دیگری که در مورد آنان نگاشته شده، پرداخته است. یافته ها: هسته مرکزی استدلال هر دو برای توصیف جامعه معاصر  و تغییرات حادث در آن بر قسمتی از تبارشناسی اخلاق نیچه استوار است که جامعه دارای قدرت بیشتر را جامعه ای با خشونت فیزیکی کمتر و مدارای بیشتر می داند. برای فوکو مهم این است که سوژه خود را از این زندان نمایشگاهی و انقیاد گفتمان ها نجات دهد؛ وی به تبعیت از نیچه به رها کردن سوابق و رانه ها و فرو غلتیدن در مستی این لذت ها می اندیشد. اما در مقابل الیاس زنده ماندن سوژه را در جامعه مدرن همانند زنده ماندن ماهیگیر در گرداب، منوط به این می داند که سوژه غرایز و خشم خود را کنترل نماید. بحث و نتیجه گیری: الیاس سعی در بلع و هضم جهان و فوکو سعی در تف کردن آن دارد. هر دو رهیافتی آرشیوی دارند. فوکو قدرت و دانش و گفتمان را می جوید و الیاس تمدن را. الیاس به وجود یک علم بی طرف و عاری از ارزش اعتقاد دارد، فوکو به جای مفهوم ایدئولوژی، مفهوم گفتمان را اتخاذ می کند. هر دو تصویری از ریشه های شرم مدرن ارائه می دهند، الیاس با شرح خدمات و نتایج شرم، نقش مثبتی برای شرم قائل است اما فوکو دید منفی نسبت به شرم دارد. پیام اصلی: هرچند موضوعات جامعه مدرن، سوژه، قدرت، دانش، علم و ایدئولوژی، تاریخی نگری، شرم، دغدغه ذهنی هردو اندیشمند بوده است و همپوشانی هایی در نگرش شان وجود داشته است اما هر یک از دیدگاه خاص خود به این موضوعات نگریسته اند. 
۱۹۶.

نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازتولید ارزش های نئولیبرال در جامعه ایران: مطالعه ای فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ها اینستاگرام فراترکیب نئولیبرالیسم‏ هویت یابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۵
زمینه و هدف: امروزه شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه بخشی از فناوری های قدرت نئولیبرالیسم، به مثابه فضایی در نظر گرفته می شوند که ارزش های جهان بینی نئولیبرال در آنها تولید و بازتولید می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام به مثابه فضایی برای بازتولید ارزش های نئولیبرال صورت گرفته است. روش و داده ها: روش پژوهش حاضر از نوع فراترکیب بوده و برای تحلیل یافته ها از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج مطالعات گذشته که بین سال های 1393 تا 1403 انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، از بین 842 پژوهش مرتبط با شبکه اجتماعی اینستاگرام، در نهایت 162 پژوهش با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت و پایایی یافته ها، از شاخص کاپا استفاده شد، که نتایج آن حکایت از کیفیت مناسب یافته ها داشت. یافته ها: پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ترکیب یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، 11زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از؛ شکاف ارزشی، هویت، شهرت، مدیریت بدن، سبک زندگی، مصرف گرایی، روان شناختی، تمایزطلبی، حریم و روابط شخصی، خانواده و نگرش دینی. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سیالیت اخلاقی، دموکراتیزه شدن شهرت، سلبریتیزه کردن بدن، بازاندیشی معرفتی، خودشیفتگی مجازی، دیجیتالی شدن امر روزمره، بودنِ مصرفی، اقتصادمحورشدن خانواده، معنویت مجازی، ایدئولوژی پساحریم شخصی و فرسودگی اطلاعاتی از مهم ترین مؤلفه های ارزشی جهان بینی نئولیبرال هستند که در فضای شبکه اجتماعی اینستاگرام در جامعه ایرانی بازتولید می شوند. پیام اصلی: در دنیای امروز، به نظر می رسد که منطق سودگرایانه نئولیبرالیسم و ارزش های نظم نئولیبرال، تمامی حوزه های زندگی ما را دربرگرفته و فضاهای مقاومت به طور قابل توجهی شکننده شده است و پروژه نئولیبرال سازی با سرعت قابل توجهی در فضای پلتفرم های مجازی چون اینستاگرام در حال رشد است.
۱۹۷.

سرمایه اجتماعی، امید به آینده، و تمایل به مهاجرت بین المللی: مطالعه ای در میان دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایل به مهاجرت بین المللی آرزوی مهاجرت امید به آینده شبکه اجتماعی اعتماد نهادی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
زمینه و هدف: مهاجرت بین المللی از مبدأ و تمایل به آن به ویژه در میان جوانان تحصیل کرده یکی از مهم ترین چالش های پیش روی جوامع در حال توسعه است. هدف پژوهش حاضر آن است تا با رهیافتی اجتماعی در تبیین علل تمایل به مهاجرت بین المللی، رابطه دو متغیر امید به آینده و سرمایه اجتماعی (با محوریت اعتماد نهادی و شبکه اجتماعی) را با متغیر وابسته مورد بررسی قرار دهد. روش و داده ها: روش پژوهش، پیمایش می باشد و داده های به صورت پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان (دانشگاه های شهید باهنر، علوم پزشکی، آزاد اسلامی و پیام نور) در تمامی مقاطع تحصیلی تشکیل می دهند. نمونه آماری 511 نفر است که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده، انتخاب گردیده اند. یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که امید به آینده و شبکه اجتماعی رابطه ای معنادار با متغیر وابسته دارند. همچنین بر مبنای تحلیل مسیر، اعتماد نهادی به صورت غیرمستقیم بر تمایل به مهاجرت بین المللی مؤثر است. در نهایت مدل برآمده از متغیرهای مستقل قابلیت تبیین 26 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را داراست. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اعتماد به نهادهای داخلی کشور و امید به آینده دارای رابطه منفی و معنادار با تمایل به مهاجرت هستند. بنابراین هرچه افراد اعتماد بیشتری به نهادهای کشور خود داشته باشند و به آینده امیدوارتر باشند، تمایل کمتری به مهاجرت از کشور نشان می دهند. از سوی دیگر، شبکه های اجتماعی در مقصد مهاجرت نقش مهمی در افزایش تمایل به مهاجرت بین المللی دارند. پیام اصلی: تقویت سرمایه اجتماعی و افزایش امید به آینده در میان دانشجویان می تواند به کاهش تمایل به مهاجرت بین المللی منجر شود. این پژوهش نشان می دهد که اعتماد به نهادهای داخلی و داشتن شبکه های اجتماعی قوی در مقصد مهاجرت تأثیر مهمی بر تصمیم گیری دانشجویان برای مهاجرت دارد. بنابراین، سیاست گذاری ها باید بر تقویت این عوامل متمرکز شود تا از پدیده مهاجرت نخبگان جلوگیری شود و زمینه برای پیشرفت و توسعه داخلی فراهم گردد. 
۱۹۸.

زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی استان خوزستان فقر چندگانه آشفتگی محیطی نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
۱۹۹.

نقش مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی کلان شهر تبریز باتأکیدبر توسعه اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعی-فرهنگی فضاهای عمومی مدیریت شهری اجتماع کلان شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۲
نمود تحولات اجتماعی-فرهنگی سریع شهری و افزایش جمعیت در 1قرن حاضر، تقاضا برای فضاهای عمومی در اجتماع باکیفیت را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش موردتبیین دراین رستا به دنبال واکاوی نقش مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی باتأکیدبر توسعه اجتماعی و فرهنگی در اجتماع به ویژه در کلان شهر تبریز تلاش است. طوری که از روش ترکیبی شامل مطالعات کیفی و کمی، این تحقیق به شناسایی و ارزیابی نقش مدیریت شهری دراین حوزه پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت شهری در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی دارای نقش های چندگانه ای است که عبارت انداز: سیاست گذاری، برنامه ریزی، اجرا، حفاظت و نگهداری، تدوین استانداردها و کاتالیزور کیفیت و نقش مشارکتی در توسعه اجتماعی و فرهنگی. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی ازآن است که سیاست گذاری به عنوان محرک اصلی در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی ایفای نقش می کند. همچنین، مشارکت فعال اجتماعی شهروندان در فرایندهای تصمیم گیری و اجرای پروژه ها به عنوان عاملی کلیدی در بهبود کیفیت این فضاها شناخته شده است. به طورخاص، این جستار بر اهمیت رویکردی جامع و یکپارچه در مدیریت فضاهای عمومی در اجتماع تأکید دارد. به بیانی، برای دستیابی به فضاهای عمومی باکیفیت، لازم است که تمامی ابعاد اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی-سیاسی، موردتوجه قرار گیرد و همکاری بین تمامی ذی نفعان ازجمله مدیران شهری، شهروندان و متخصصان مختلف برقرار شود. بدین سان، این پژوهش به عنوان یک مرجع علمی برای سیاست گذاران و مدیران شهری درراستای ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری عمل می کند. نتایج این تحقیق می تواند در تدوین برنامه های جامع و بلندمدت برای بهبود فضاهای عمومی شهری و ارزیابی عملکرد مدیریت شهری دراین زمینه مورداستفاده قرار گیرد.
۲۰۰.

فهم تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از فرودستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فرودستی احساس بی قدرتی احساس درماندگی عطش حمایت بیرونی زنان سرپرست خانوار تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
مقدمه: فهم فرودستی و مسائل برخواسته از آن یکی از دغدغه های مهم علوم اجتماعی است. مهم ترین گروههایی که همواره فرودستی را تجربه کرده و زیست می کنند، کودکان، زنان (به ویژه زنان سرپرست خانوار) و افراد سالخورده هستند. پژوهش حاضر قصد دارد به مطالعه تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی کاشان از فرودستی بپردازد. رویکرد نظری پژوهش الهام گرفته از نظریات فریره، گرامشی و مارگارت لدویت است. لدویت با ترکیب آرای فریره و گرامشی به مدلی از توسعه جماعت محور و توسعه از پایین به بالا اشاره می کند که دارای عناصر قدریابی برای رهایی از فرودستی، آگاهی نقادانه افراد درگیر فقر، تأکید بر مسئله عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست است. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی است که برای گردآوری داده از مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. یافته ها: تجربه زنان از فرودستی را می توان به کمک مضامین و مفاهیمی نظیر باور به وجود تبعیض در اجتماع، احساس درماندگی، شرایط اقتصادی ناایمن، احساس بی قدرتی، روابط خانوادگی نامستحکم، عطش حمایت بیرونی و حمایتهای سازمانی غیرتوانمندساز توضیح داد. بحث: زنان به واسطه شرایط اقتصادی ناپایداری که دارند و به واسطه اینکه در اجتماع مورد تبعیض واقع می شوند، از دسترسی به منابع قدرت در اجتماع محروم بوده و همواره احساس درماندگی می کنند و این عامل سبب می شود که نه تنها برای خروج از این چرخه فقر و فرودستی اقدامی انجام ندهند، بلکه بستر وابستگی آنها نسبت به حمایتهای بیرونی افزایش پیدا کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان