
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال 2 تابستان 1404 شماره 2
مقالات
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی در ایران، به عنوان بسترهای تولید و اشاعه اطلاعات، زمینه ساز چرخش سریع و گسترده اخبار واقعی و جعلی شده اند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی محتوای اطلاعاتی در رسانه های اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر رفتار اشتراک گذاری کاربران، به شیوه ای آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۳ نفر از خبرگان رسانه، مضامین کلیدی پیرامون «تشابه»، «تفاوت» و «اهداف اشاعه» اخبار جعلی با اطلاعات واقعی استخراج و با تکنیک تحلیل شبکه مضامین تحلیل شد. سپس، یافته های حاصل مبنای طراحی پرسشنامه ای محقق ساخته قرار گرفت که به صورت آنلاین در اختیار ۳۸۵ کاربر شبکه های اجتماعی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS و روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میان سه متغیر اصلی پژوهش و میزان اشتراک گذاری اطلاعات توسط کاربران، رابطه معناداری وجود دارد. به ویژه مضامین مربوط به تشابه ساختاری اخبار جعلی با اطلاعات واقعی و اهداف اشاعه، پیش بینی کننده های قوی تری برای اشتراک گذاری بودند. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که اشتراک گذاری اطلاعات در رسانه های اجتماعی صرفاً بر مبنای اعتبار یا صحت آن نیست، بلکه متأثر از انگیزه های ادراکی، اجتماعی و روانی کاربران است.
آینده پژوهی عوامل موثر بر هویت نوجوان تهرانی با تاکید بر فضای مجازی، خانواده و مدرسه
حوزههای تخصصی:
در عصر دیجیتال، فضای مجازی به بستر اصلی بازنمایی و بازتعریف هویت نوجوانان بدل شده است، درحالی که نهادهای سنتی همچون خانواده و مدرسه همچنان درگیر پاسخ گویی به چالش های ناشی از این تحول اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علی (Causal Layered Analysis - CLA) و رویکرد آینده پژوهی، به واکاوی سطوح گوناگون تحولات هویتی نوجوانان تهرانی در تقاطع سه نیروی کلیدی- خانواده، مدرسه و فضای مجازی- می پردازد. داده ها از طریق ۱۸ مصاحبه عمیق با نوجوانان، والدین، معلمان و مشاوران گردآوری شده و در چهار سطح لیتانی، ساختاری، گفتمانی و استعاری تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهند که در سطح لیتانی، گفتمان غالب معطوف به اضطراب والدین و روایت های هشدارآمیز درباره زوال ارزش هاست؛ در سطح ساختاری، نارسایی نظام آموزشی و ضعف سواد رسانه ای خانوادگی، نوجوانان را در معرض بحران های هویتی قرار داده است؛ در سطح گفتمانی، شکاف میان رویکردهای مراقبت محور بزرگسالان و گفتمان خودابرازی دیجیتال نوجوانان برجسته است؛ و در نهایت در سطح استعاری، نمادهایی چون «نوجوانِ کاوشگر دیجیتال»، «مدرسه به مثابه قلعه متروک» و «خانواده چون چراغی در مه»، بازتابی از ناخودآگاه فرهنگی و شکاف بین نسلی اند. این پژوهش با ترسیم سه سناریوی آینده نگر شامل «تداوم شکاف»، «تطابق حداقلی» و «بازتعریف نهادی و گفتمانی»، تأکید می کند که بازسازی روایت ها، توانمندسازی نهادهای تربیتی و بازمهندسی سیاست های فرهنگی برای ارتقاء هویت سازی نوجوانان در جهان مجازی ضروری است. یافته ها چارچوبی نظری-کاربردی برای تحلیل آینده هویت نوجوانان ایرانی ارائه می دهند و بستر مناسبی برای مداخلات آموزشی، فرهنگی و سیاست گذاری فراهم می کنند.
نقد و بررسی تطبیقی حکمرانی بر فضای مجازی در دوگانه نظم و تضاد
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان پدیده ای پیچیده و چند وجهی، تأثیرات شگرفی بر زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع معاصر گذاشته است. با گسترش روزافزون استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی، ضرورت تدوین رویکردی جامع برای مدیریت و حکمرانی بر این فضا بیش از پیش احساس می شود. در این میان، دو دیدگاه نظم گرا و تضاد گرا ا در خصوص حاکمیت بر فضای مجازی مطرح است. در این پژوهش، با روش تحلیلی –توصیفی وبا رویکردی انتقادی، به بررسی و مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شد. نتایج نشان داد که سه نوع مدیریت می تواند حکمرانی بر فضای مجازی را اعمال کند:1-مدیریت در سطح خرد، خانواده به عنوان اولین و مهم ترین نهاد اجتماعی، نقش محوری در شکل دهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری فرزندان ایفا می کند. 2-مدیریت در سطح نیمه کلان، مدارس به عنوان نهادهای آموزشی و تربیتی، نقش محوری در شکل دهی به گفتمان عمومی پیرامون موضوع های نوظهور نظیر حفاظت از داده ها ایفا می کنند. 3-مدیریت در سطح کلان، استفاده از فناوری های بومی در صیانت از فضای مجازی بسیار اهمیت دارد. بسترسازی لازم جهت استفاده از موتور جست و جوی داخلی و استفاده از شبکه های اجتماعی ملی از جمله عوامل مهم در این زمینه است.
بررسی چالش های روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی ایران
حوزههای تخصصی:
شناخت چالش ها و موانع پیش رو برای بهره مندی سازمان های اقتصادی دولتی در ایران از روابط عمومی الکترونیک انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیو و جامعه آماری، شامل 40 نفر مدیران و معاونان روابط عمومی های چهار وزارتخانه (اقتصادی و دارایی، نفت، کار و امور اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت) بوده است. از 29 گویه پژوهش، پاسخگویان با ابعاد اقتصادی، مدیریتی و ساختاری بیشترین موافقت و با ابعاد اجتماعی، قانونی و اخلاقی بیشترین مخالفت را داشته اند، در این میان بیشترین اشتراک نظر پاسخگویان در خصوص گویه های «ضرورت داشتن الگوی علمی برآمده از فرهنگ سازمانی روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» ، «ضرورت اتخاذ رویکرد مدیریت اجرایی روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» و«لزوم ضمانت امنیت راهبردی برنامه های روابط عمومی الکترونیک در سازمان های اقتصادی دولتی» را شامل است و کمترین اشتراک نظر پاسخگویان با گویه های «شناسایی فرصت های شغلی و کسب وکارهای جدید»، «جلب اعتماد جامعه به عملکرد سازمان اقتصادی دولتی» و«رفتار مسئولانه در برابر جامعه» را بوده است. روابط عمومی الکترونیک در یک سازمان اقتصادی دولتی، از طریق ارتباطات الکترونیکی مؤثر درون و برون سازمانی می تواند یک جریان ارتباطی متعادل و متوازن را از طریق فرایند اطلاع رسانی با جلب مشارکت افکار عمومی و ایفای نقشی برابر بین یک سازمان و مخاطب ممکن سازد.
چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی برای روزنامه نگاری تحلیل تماتیک دیدگاه روزنامه نگاران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی پیامدهای مثبت و فرصت ها و پیامدهای منفی و چالش های احتمالی کاربرد هوش مصنوعی در روزنامه نگاری از منظر روزنامه نگاران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات هدف این پژوهش است. روش پژوهش: در این پژوهش اطلاعات (عبارات معنایی) پیرامون موضوع پژوهش از طریق مصاحبه کیفی با 10 نفر از روزنامه نگاران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات گردآوری شده است و با روش تحلیل تماتیک(مضمونی) مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج و در قالب جداول ارائه شده است. یافته ها: در این پژوهش عبارات معنایی از متن مصاحبه های صورت گرفته با مشارکت کنندگان استخراج شد و از آن عبارات معنایی 40 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر پیامدهای مثبت و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در روزنامه نگاری و 43 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر پیامدهای منفی و چالش های استفاده از هوش مصنوعی در روزنامه نگاری شناسایی و در قالب جداول مضامین ارائه شده است. نتایج: از جمله نتایج پژوهش حاکی از این است که استفاده از هوش مصنوعی می تواند تاثیرات دوگانه ای در روزنامه نگاری داشته باشد از طرفی در تولید و توزیع و مدیرت محتوا عملکرد رسانه و روزنامه نگاران را افزایش دهد و نیز موجب توسعه روزنامه نگاری شود و از طرف دیگر اثرات استفاده سوء از هوش مصنوعی می تواند موجب تضعیف جایگاه روزنامه نگاران و برخی عملکرد رسانه ها مانند تقویت انحصارگرایی و تولید و انتشار محتوای محتوای مغرضانه شود.
تحلیل جامعه شناسی اقتصاد شهرت و کنش های مسئولیت اجتماعی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در ایران
حوزههای تخصصی:
با گسترش شبکه های اجتماعی، اینفلوئنسرها به کنشگرانی کلیدی در عرصه عمومی ایران تبدیل شده اند. این پژوهش به تحلیل جامعه شناختی اقتصاد شهرت می پردازد؛ پدیده ای که در آن دیده شدن در فضای دیجیتال به سرمایه ای نمادین و فرهنگی بدل شده و زمینه تبدیل آن به سرمایه های اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازد. هدف تحقیق بررسی چگونگی به کارگیری استراتژیک این سرمایه ها از سوی اینفلوئنسرها و نقش کنش هایی چون مسئولیت اجتماعی و فعالیت های خیریه در مشروعیت بخشی به کنش دیجیتال آن هاست. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی و تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)، فعالیت های ۱۲ اینفلوئنسر مطرح ایرانی در بازه زمانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ را تحلیل می کند. چارچوب نظری این تحقیق بر مبنای نظریه سرمایه های بوردیو، مدل نمایشی گافمن، و مفهوم «اقتصاد توجه» فرانک شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد کنش های خیریه اینفلوئنسرها ماهیتی پیچیده و دوگانه دارند. برخی واقعاً تعهد اجتماعی دارند، اما اکثریت از استراتژی های نمایشی برای ساخت برند شخصی و بازاریابی فضیلت بهره می گیرند؛ به طوری که مرز میان کنش اخلاقی و خودنمایی محو می شود. در نهایت، پژوهش نتیجه می گیرد که اقتصاد شهرت در ایران به اکوسیستمی بدل شده است که در آن کنش اجتماعی در هم تنیدگی با منافع شخصی و اقتصادی عمل می کند. بهره برداری از مسئولیت اجتماعی اغلب نه از سر تعهد اخلاقی، بلکه به مثابه ابزاری برای انباشت توجه و تبدیل آن به منافع ملموس به کار گرفته می شود. این وضعیت، لزوم شکل گیری نهادهایی برای تدوین و اجرای چارچوب های اخلاقی و شفافیت را برجسته می سازد. ارتقای سواد رسانه ای و تدوین دستورالعمل های روشن اخلاقی، گام هایی ضروری برای هدایت این پدیده به سمت تحولی واقعی در عرصه اجتماعی است.