فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
96 - 129
حوزههای تخصصی:
سواد مالی برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارد برای برخی یک مفهوم گسترده شامل درک اقتصادی و چگونگی تأثیر تصمیمات خانواده در شرایط اقتصادی و برای برخی دیگر مفهوم تمرکز روی مدیریت پول از جمله بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری و بیمه را دارد، یکی از دغدغه های بشر رفاه و آسایش در زندگی است این مهم در دوره حیات زمانی ممکن می شود که سواد مالی گسترش یابد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان و ارتباط سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی دانش آموزان دوره متوسطه درافغانستان (شهر مزار شریف) بوده و لذا این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام داده شده، جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه شهر مزارشریف در سال1400 و جامعه آماری مدِنظر 3180 دانش آموز با والدینشان با تفکیک (1505 دختر1675 پسر) بودند که با استفاده از جدول مورگان به تعداد 282 دانش آموز (134پسر 148دختر)برای نمونه انتخاب گردید و دانش آموزان و والدین به پرسشنامه سواد مالی پاسخ دادند، داده ها از طریق همبستگی و مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss22و Amos22 تحلیل گردید و نتایج نشان داد که سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان تأثیر دارد و سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی نیز ارتباط دارد. لذا می توان به گسترش سواد مالی در جامعه از طریق والدین مبادرت ورزید و پیشنهاد می شود مدارس ضمن آموزش و تقویت سواد مالی دانش آموزان ابتکار به خرج داده و کارگاه های آموزش سواد مالی برای اولیاء نیز برگزار نمایند.
بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان انجام شده است. به این منظور، از نمونه سؤالات آزمون تدز-ام بهره گیری شده که انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سال 2008 در هفده کشور دنیا اجرا کرده است. این سؤالات دانش حرفه ای تدریس ریاضی را در دو محور دانش محتوایی ریاضی و دانش تربیتی محتوایی ریاضی مورد سنجش قرار داده است. جامعه پژوهش 68 دانشجو- معلم سال سوم (ورودی 96- 95) و 30 دانشجو-معلم سال چهارم (ورودی 95-94) دانشگاه فرهنگیان همدان(مجموعاً 98 نفر) بود که از این تعداد 68 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل حاکی از این امر بودند که دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر دو محور مورد مطالعه پایین تر از میانگین بین المللی است. از این گذشته با آنکه در سالهای اخیر تمرکز برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان بر توسعه دانش محتوایی تربیتی بوده است، اما نتایج نشان داده که حتی در آن محور نیز وضعیت پایین تر از دانش محتوایی ریاضی بوده است. این امر نشان می دهد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش حرفه ای تدریس ریاضی برای معلمان ریاضی نیاز به بهبود دارد.
طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش خلاقانه باعث درک عمیق تر مفاهیم، تفکر انتقادی و تقویت انگیزه یادگیری در دانش آموزان می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی، انجام شد. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل، بر روی 40 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در پایه دوم ابتدایی شهرستان جویبار، در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد؛ این دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفره قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه خودکنترلی تانگی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک به عنوان ابزار اندازه گیری، میانگین و انحراف معیار به عنوان شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس برای تعمیم نتایج، انجام شد. پایایی آن به روش همسانی درونی بر روی دو نمونه آماری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و 85/0 به دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده برای این پرسشنامه در پژوهش حاضر، 88/0، است که نمایانگر پایایی مطلوب آن است. یافته ها: استفاده از تکنیک تئاتر نمایشی در آموزش درس علوم پایه دوم، تأثیر مثبت معناداری بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد. این تأثیر در مورد سازگاری تحصیلی (90%) بیشتر از خودکنترلی (31%) بود. نتیجه گیری: تئاتر نمایشی، روشی مؤثر برای ارتقای مهارت های خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پایه دوم، در درس علوم است؛ بنابراین، توصیه می شود معلمان در صورت امکان از تکنیک تئاتر نمایشی در کلاس های درس علوم استفاده کنند تا یادگیری دانش آموزان را پایدارتر و لذت بخش تر سازند.
الگوی برساخت آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
163 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت فرایند برساخته شدن آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران بوده و با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد نظریه مبنایی انجام شده است. مشارکت کنندگان 17 نفر از اعضای هیئت علمی با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاه های تابعه وزارت عتف بودند. نمونه گیری هدفمند (و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل داده ها از رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شد .برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته های پژوهش مبتنی بر 38 مقوله محوری و 13 مقوله گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری به صورت دو هسته ای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نام گذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیله عافیت و سرمایه گذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیده اند. برونداد این سازوکار، راهبردها و تعاملات درنهایت به کنش ورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهاده ایم.
سبک های دلبستگی و همدلی: نقش واسطه ای حل مسئله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و همدلی با نقش واسطه حل مسئله اجتماعی بود. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و براساس همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان دانشگاه الزهرا تشکیل می دادند؛ که از این جامعه تعداد 373 دانشجو با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسش نامه همدلی (دیویس، 1983) و پرسش نامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مبتنی بر معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Amos-24 و Spss-17 تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی معنادار است. همچنین مدل نقش میانجی حل مسئله اجتماعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج بوت استرپ نیز حاکی از تاثیر سبک های دلبستگی بر همدلی از طریق حل مسئله اجتماعی بود. در نتیجه می توان گفت که متغیر حل مسئله اجتماعی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی دارد
مقایسه ابعاد تفکر آینده نگر در کودکان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت شناسایی تفکر آینده نگر در کودکان دچار اختلال یادگیری برای ارائه آموزش های مناسب به آنان، هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تفکر آینده نگر در بین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و کودکان عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر، روش علّی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان بهبهان و 80 کودک به عنوان نمونه انتخاب شدند (40 نفر عادی و 40 نفر مبتلا به اختلال یادگیری) برای گردآوری داده ها از مقیاس تفکر آینده نگر کودکان مازاچووسکای و مهی (2020) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد کودکان دارای اختلال یادگیری در میانگین نمره های پس انداز و صرفه جویی (312/68F=)، حافظه آینده نگر (644/60F=)، آینده نگری رویدادی (914/111F=)، برنامه ریزی (481/112F=) و به تأخیر انداختن لذت (536/29F=) با گروه عادی تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کودکان دارای اختلال یادگیری دچار ضعف در ابعاد تفکر آینده نگر هستند که به آموزش و تقویت شدن در این زمینه نیاز دارند.
چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی و راهکارهایی برای آن بود. میدان پژوهش شامل دانشجومعلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک و ابزار مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته و نمونه گیری در دسترس که 54 نفر از دانشجو معلمان استان کردستان بودند بهره برده شد. یافته های پژوهش در دو گام حاصل شد: گام نخست، ریشه یابی و علل عدم مهارت پرسشگری فلسفی از دید دانشجومعلمان بود که در قالب مضمون، مقوله و مفهوم دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که عامل اصلی عدم پرسشگری فلسفی نخست خود دانشجومعلمان و پس از آن اساتید هستند و حوزه فضای مجازی با کمترین مضمون دارای تأثیر کمتری در عدم پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان است. گام دوم، شامل ارائه راهکارهایی برای طرح پرسشگری فلسفی از نگره دانشجومعلمان بود که مفاهیم آن نیز مقوله بندی شد. یافته ها بیانگر این امر است که عوامل متعددی از قبیل دانشجومعلمان و اساتید، محیط آموزشی، اجتماعی و خانواده می توانند با هماهنگی هم در تقویت مهارت پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان مؤثر واقع شوند. در این راستا پیشنهاد می شود برای تقویت روحیه پرسشگری فلسفی دانشجویان، نهادهای تربیتی و آموزشی تعامل سازنده و پویا با دانش آموزان داشته و روحیه پرسشگری و کنجکاوانه آن ها را سرکوب نکنند.
بررسی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر یادگیری سازمانی در پردیس ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
191 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر متغیر یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع کمی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فرهنگیان در استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با جمعیت ۳۹۸ نفر بودند که 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به صورت نسبی با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی و برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری، بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شد. میزان بار عاملی و مقادیر T و سطح معناداری آزمون معادلات ساختاری، نشان داد تنها، بُعد زمینه ایجاد سازمان مربی گرا دارای تأثیر معنادار بر متغیر یادگیری سازمانی می باشد و مابقی ابعاد تأثیر قابل توجهی بر یادگیری ندارند. لذا به منظور بهبود یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک سازمان مربی گرا باید بر روی بعد زمینه استقرار توجه شود و بر سایر ابعاد، سرمایه گذاری کمتری صورت گیرد.
نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:هدف از انجام این تحقیق نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در رابطه بین غرور سازمانی و منزلت شغلی معلمان مقطع ابتدایی کازرون بوده است.
روش پژوهش: با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی پیمایشی از شاخه میدانی می باشد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون به تعداد 213 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 137 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه غرور سازمانی لوئیس ( 1998 )، پرسشنامه منزلت شغلی هاکمن و اولدهام (1979) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شافلی و همکاران ( 2002 ) استفاده شد . روائی پرسش نامه ها توسط اساتید محترم مورد تأیید قرار گرفت و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 30 نفر تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای متغیر غرور سازمانی898/0 ، منزلت شغلی 856/0 و اشتیاق شغلی 781/0 برآورد شده است. به منظور بررسی آزمون فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها:یافته های تحقیق حاکی از آن است که غرور سازمانی و منزلت شغلی با نقش واسطه ای اشتیاق سازمانی در معلمان مقطع ابتدائی شهرستان کازرون رابطه دارد.
ارزیابی وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل مهمی که در دوران کرونا با آن مواجه هستیم، استفاده از فضای مجازی در بین دانشجویان است. که غیر از جنبه های مثبت آن، متأسفانه یکسری مسائل غیراخلاقی را نیز بدنبال داشته و باعث بروز اختلال هایی در سبک زندگی افراد شده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی انجام شد. روش کار: در این پژوهش ﻣﻘﻄﻌی از نوع طبقه ای- تصادفی، 200 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1400 از طریق فراخوان اینترنتی و پرس لاین در پژوهش شرکت کردند. پس از توضیح اهداف مطالعه و ﮐﺴﺐ رﺿﺎیﺖ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ از داﻧﺸﺠﻮیﺎن، پرسش نامه ی اخلاق تحصیلی گل پرور در اﺧﺘﯿﺎر داﻧﺸ ﺠﻮیﺎن ﻗ ﺮار ﮔﺮﻓ ﺖ. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بمنظور تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج: توزیع فراوانی دانشجویان بر اساس نمره اخلاق تحصیلی نشان داد که (%43)86 دانشجو از نمره اخلاق تحصیلی مطلوب و تنها (%1)2 دانشجو از نمره اخلاق نامطلوبی برخوردار هستند. همبستگی میان سن و اخلاق تحصیلی معنی دار نبود (269/0p=). در بعد اخلاق تحصیلی، دانشجویان زن نسبت به مرد از اخلاق تحصیلی بالاتری برخوردار بودند که به لحاظ آماری معنی دار بود (002/0p=). همچنین بین ترم های تحصیلی، ترم ششم به لحاظ آماری از اخلاق تحصیلی پایینتری برخوردار بود (014/0p=). نتیجه گیری: وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی در سطح متوسط است، اما با این حال نیاز به بررسی های بیشتری دارد. در همین راستا پیشنهاد می شود که اساتید روی برخی مهارت های اخلاقی تمرکز کرده و آنها را نیز به دانشجویان همراه دروس آموزش دهند.
تأثیر شعر قصه بر یادگیری مقولات دستوری پایه هفتم (مطالعه موردی، فعل، مصدر و بن های ماضی و مضارع)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر قصه و شعر بر یادگیری مقولات دستوری پایه هفتم و تأکید آن بر یادگیری مواردی همچون فعل، مصدر و بنهای ماضی و مضارع است. در این پژوهش، علاوه بر ذکر اهمیت این موضوع و بیان مسائل نظری، به ذکر چهار شعر از نویسنده این مقاله می پردازیم که در سال های تدریس خود، برای آموزش برخی از مباحث دستوری پایه هفتم که شامل فعل، مصدر و بن های ماضی و مضارع است، بهره جسته و نتایج مثبتی گرفته است.نگارنده این سطور، طی شش هفته از اول بهمن ماه تا پانزدهم اسفندماه 1400 پژوهش خود را عملیاتی ساخته و با دسته بندی دانش آموزان پایه هفتم به دو گروه سی نفره آزمایش و کنترل به مطالعه و بررسی پرداخت. آموزش مباحث مذکور برای دانش آموزان گروه آزمایش با استفاده از اشعاری که توسط دبیر سروده شده، تدریس شد و دانش آموزان ضمن شرکت فعالانه در امر یادگیری و حفظ ناخودآگاه اشعار آموزشی، شادی و نشاط خاصی را در جریان آموزش حس می کردند؛ اما آموزش مباحث نام برده به گروه کنترل به روش عادی و بدون استفاده از شعر و قصه صورت گرفت. در هفته ششم پژوهش، ارزیابی های دانش آموزان دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد میانگین نمرات گروه آزمایش در مجموع پرسشهای شفاهی و کتبی52/1 نمره از میانگین نمرات گروه کنترل، بالاتر شده است یافته های این پژوهش بیانگر این مطلب است که استفاده از شعر و قصه در یادگیری مقولات دستوری تأثیر به سزایی دارد و جذابیت آنها برای دانش آموز علاوه بر تسهیل امر یادگیری، باعث القای حس شادی نیز می شود.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به علاقه گسترده دانش آموزان به شبکه های اجتماعی و پیامدهای مثبت و منفی آن، بررسی عوامل روانشناختی مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی براساس الکسی تایمیا و سبک های دلبستگی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای خودگزارش دهی شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (خواجه احمدی و همکاران، 1395)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شاور، 1987) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با الکسی تایمیا و مؤلفه های آن رابطه مثبت و معنادار بوده است الکسی تایمیا (682/0=R و 009/0=P). همچنین بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با هر یک از سبک های دلبستگی به ترتیب دلبستگی ایمن منفی و معنادار (601/0-=R و 007/0=P)، و دلبستگی ناایمن اجتنابی (524/0=R و 008/0=P) و دوسوگرا نیز مثبت و معنادار بود (472/0=R و 015/0=P). تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 31 درصد واریانس اعتیاد به فضای مجازی براساس متغیرهای پیش بین قابل تبیین بوده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به منظور کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، با شناسایی عوامل مرتبط با این نوع از آسیب، الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری طراحی و تدوین نمود.
مدل رهبری اثربخش معلمان فاقد صلاحیت در مدارس ابتدایی: کاربردی از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
6 - 48
حوزههای تخصصی:
کشف تجارب اعضای آموزشی جامعه مدرسه از به کارگیری معلمان فاقد صلاحیت و تعامل با آنان در مدارس و تبیین نحوه برخورد این معلمان با اعضای آموزشی مدرسه، دانش آموزان و والدین آنان از اهداف پژوهش کیفی حاضر هستند. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکردی سیستماتیک است که با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 46 نفر از شرکت کنندگان که اعضای جامعه مدرسه شهر سنندج بودند، در سه مرحله کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، تعداد 211 کدباز، 60 کد محوری و 17 کد گزینشی از داده ها احصا و با نرم افزار 2020 MAXQDA مدلی نهایی از آن ها استخراج گردید. مشارکت کنندگان، به مسائل معیشتی وفرهنگی معلمان و سیاست زدگی آموزش وپرورش بعنوان زمینه های موجودجذب معلمان فاقدصلاحیت؛ نقص در شیوه های استخدامی و دیوان سالاری معیوب در نظام آموزشی جهت دلایل استخدام این معلمان؛ پشتیبانی از توسعه حرفه ای، کمک به ارتقای رضایت شغلی و اجرای اقدامات تنبیهی بعنوان راهکارهایی جهت تعامل با این معلمان و مهارت های سه گانه مدیران(فنی، انسانی و ادراکی)جهت عوامل مؤثر و دخیل در رهبری آنان اشاره کرده اند. ارائه نتایج در دو بعد و دخالت دادن دانش آموزان و والدین آن ها در فرایند مصاحبه از نوآوری های این پژوهش است. براساس نتایج، تعداد بسیار کمی از این معلمان تغییر کردند و عملکرد تحصیلی مطلوب عاید شده است؛ اما بسیاری از این معلمان متحول نشده و بی توجهی به ابعاد روانی– اجتماعی دانش آموزان، ضعف در برقراری روابط انسانی، غیرحرفه ای گرایی و بازدهی نامطلوب آموزشی را در پرونده کاری خود بر جای گذاشته اند.
تأثیر فضای مجازی و تکنولوژی های نوین بر سلامت روان و سبک زندگی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی تأثیرات مثبت و منفی فضای مجازی و تکنولوژی های نوین بر سلامت روان و سبک زندگی دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی صورت گرفته است .این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود که حدود500 نفر که در سال تحصیلی 1402-1401 در استان تهران منطقه رودهن مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با توجه جدول کرجسی و مورگان 350نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه آسیب های فضای مجازی و تکنولوژی های نوین استفاده شده است . در این پژوهش بعد از تایید روایی، پایایی هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب80/0، 82/0 محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص هایی مانند میانگین، واریانس، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها پژوهش از روش آزمون تی تک نمونهای، تحلیل فریدمن استفاده شد؛ و به کمک نرم افزار.22 اس پی اس اس استفاده گردید. نتایج حاکی ازآن است که فضای مجازی آسیب هایی چون شکاف نسل ها، اعتیاد به فضای مجازی، انزوای اجتماعی، تعارض ارزش ها و... را درپی دارد.
مطالعه تطبیقی الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری با مقایسه ایران و کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند، سوئد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
67 - 95
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری، با مقایسه ایران و کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند و سوئد، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تطبیقی-اکتشافی و روش پژوهش استفاده شده در آن، مبتنی بر استراتژی پژوهش کیفی بود؛ به طوری که در بدو کار، مصاحبه های اکتشافی با خبرگان و تحلیل داده های جمع آوری شده، به کمک روش تحلیل تم (مضامین)، ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل دهی الگوهای آموزش ضمن خدمت معلمان ایران، در بستر رایانش ابری، احصا و سپس با استفاده از روش 4 مرحله ای جرج اف بردی (1969)، ابعاد و مؤلفه های کلیدی مکشوفه در آموزش ضمن خدمت معلمان ایران، با مدل های آموزش ضمن خدمت معلمان، در بستر رایانش ابری، در کشورهای انگلستان، آمریکا، چین، هند و سوئد مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان ایران در بستر رایانش ابری شامل: 5 بعد و 19 مؤلفه شامل: فرهنگی (3 مؤلفه)، مدیریتی (5 مؤلفه)، مادی و کالبدی (2 مؤلفه)، فناوری (5 مؤلفه) و منابع انسانی (4 مؤلفه) می باشد که مولفه های این مدل با کشورهای منتخب مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت و یافته های تحلیل تطبیقی نیز حکایت از آن داشت که 12 مؤلفه مشترک و 8 مؤلفه غیرمشترک میان الگوی آموزش ضمن خدمت معلمان در بستر رایانش ابری ایران و کشورهای منتخب وجود داشت. نتایج: بر اساس یافته های پژوهش، به دست اندرکاران و برنامه ریزان دوره های آموزشی در ایران پیشنهاد می شود برای افزایش کیفیت دوره های آموزشی، وجوه افتراق با کشورهای دارای تجارب ارزنده را مورد توجه قرار دهند.
شناسایی و سطح بندی عوامل اثرگذار بر توسعه مراکز پیش دبستانی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 171
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توسعه کسب و کار یکی از دغدغه های اصلی صاحبان کسب و کارها است. در این بین مدیران مراکز پیش دبستانی با ارائه تجربیات مشتری لذت بخش و رضایت مندانه به والدین سعی در توسعه کسب و کار خود دارند. هدف مطالعه حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل اثرگذار بر توسعه مراکز پیش دبستانی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، از نوع آمیخته است. پژوهش در دو مرحله تحلیل محتوا و مدلسازی ساختاری تفسیری صورت پذیرفته است. جامعه آماری متشکل از دو گروه است، گروه اول شامل مدیران مراکز پیش دبستانی شهر تهران بودند. گروه دوم، خبرگان دانشگاهی و مدیران مراکز پیش دبستانی شهر تهران بودند. در بخش کیفی ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در بخش مدلسازی ساختاری تفسیری ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد که 9 عامل شامل آگاهی از برند مرکز پیش دبستانی، استراتژی بازاریابی، تعاملات با والدین، محتوای آموزشی، منابع مالی، شبکه سازی با ذینفعان، جایگاه تصویر (برند) مرکز پیش دبستانی، سازماندهی رویدادهای آموزشی آنلاین و طراحی محیط فیزیکی بر توسعه مراکز پیش دبستانی تاثیرگذارند. بر اساس نتایج مدلسازی ساختاری تفسیری، بیشترین وابستگی در متغیرهای شبکه سازی با ذینفعان، تعاملات با والدین، آگاهی از برند مرکز پیش دبستانی و جایگاه تصویر (برند) بود. و متغیر منابع مالی از کمترین وابستگی و بیشترین اثرگذاری برخوردار بود.
بحث و نتیجه گیری: توسعه مراکز پیش دبستانی تحت تاثیر منابع مالی در اختیار مدیران این مراکز است که اثرات مستقیمی بر جایگاه برند، آگاهی از برند مرکز پیش دبستانی و توانایی مدیران در تعامل با والدین و شبکه سازی با آنها می گذارد.
اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال اختصاصی یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات یادگیری از جمله مشکلات خواندن یکی از بحث های مهمی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بسیار تأثیرگذار است از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی بازی درمانی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دارای اختلال اختصاصی همراه با نقص در خواندن بود. روش ها: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه می باشد و شامل دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی دختر پایه چهارم بودند. حجم نمونه برابر با 30 نفر در دو گروه بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها سه پرسشنامه (عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی) استفاده شد. آزمون مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس ترکیبی یا اندازه های مکرر (GLMRM) بود. پروتکل مورد استفاده برنامه بازی درمانی شناختی بود که شامل تمرین ها و بازی های تکمیلی برای افزایش مهارت خواندن، درک مطلب، ضعف های حافظه دیداری و شنیداری، دقت و توجه و عادت کودکان به مطالعه که به مدت 18 جلسه 45 دقیقه ای در 9 هفته متوالی به صورت حضوری اجرا گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی موجب افزایش و بهبود عملکرد خواندن، کاهش مشکلات مربوط به خواندن و بهبود تحمل ناپذیری بلاتکلیفی می گردد. بنابراین به کارگیری آموزش بازی درمانی به مربیان، معلمان و درمانگران حوزه تعلیم و تربیت در مراکز اختلال یادگیری و آموزشی و بالینی بهره گیرند پیشنهاد می شود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش بازی درمانی در افزایش عملکرد خواندن، کاهش مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی کارآمد است.
مطالعه نظام مند پژوهش های مداخله ای هنری و نقش آن بر بهبود مشکلات کودکان طیف اتیسم در سال های 1380 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش مبتلایان به اختلال اتیسم انواع مداخلات جهت بهبود شرایط این افراد روبه فزونی است. مطالعه نظا ممند حاضر با هدف مطالعه مداخلات هنری با تمرکز بر اختلالات طیف اتیسم است. روش: بررسی مقالات مربوط به سالهای ١٣٨٠ تا ١٤٠٠ در مجلات داخلی و خارجی، رساله ها، پایاننامهه ا و کتاب های تالیفی داخلی است و در نهایت شانزده پژوهش با توجه به مدل «کُت» تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات هنری مرتبط با افراد طیف اتیسم مداخله ای حمایتی- تسکینی، شامل: موسیقی، حرکات ریتمیک، نمایش، نقاشی و سفال است. بیشترین درصد پژوهش ها به موسیقی درمانی و کمترین به سفال درمانی تعلق دارد. این کودکان در اوایل دوره قادر به استفاده صحیح از ابزارهای هنری و بیان احساسات نبودند و در پایان، این مهم محقق میشود. درمانگر نقش تسهیل کننده و یاریگر دارد. اهداف مداخلات هنری، به عنوان بستر و زمینه درمان، در تمامی پژوهش ها همراستا با نتایج در دو حوزه اصلی: بهبود مهارت های ارتباطی - اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کلیشه ای، محدود و تکراری است. نتیجه گیری: با توجه به شواهد توصیفی محدود در شرح ویژگی های شرکت کنندگان، درمانگران و فضای انجام کار، تحقیقات مبسوط روند انجام مداخلات هنری با افراد طیف اتیسم توصیه میشود.
تبیین شاخصهای توسعه حرفه ای معلمان بر مبنای اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و مبانی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
توسعه حرفه ای معلمان نقشی مهم در پویایی سیستمهای آموزشی دارد. از سویی شناخت شاخصهای اثرگذار بر توسعه حرفه ای زمینه طراحی الگوهای جامع توسعه حرفه ای را فراهم می سازد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای توسعه حرفه ای معلمان در اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور و مبانی دینی انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بر اساس رویکرد گال و همکاران (1994) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش و مبانی و کتابهای دینی بودند که نمونه موردنظر با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و پایش متنی اسناد انتخاب شده و شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390)، برنامه درسی ملی (1391)، سیاستهای کلی تحول در آموزش و پرورش (1392)، سند تربیت معلم و تأمین نیروی انسانی تعلیم و تربیت (1398)، کتاب التوحید (1398)، کتاب عیون الاخبار الرضا(ع) (1372) و کتاب الأرشاد (1413ق) بوده است. تحلیل اسناد مورد مطالعه شاخصهای توسعه حرفه ای را در سه بعد اصلیِ رفتاری (مشتمل بر ویژگیهای معلمان و مدرسان دوره های ضمن خدمت)، ویژگیهای برنامه های توسعه حرفه ای (مشتمل بر محورهای ویژگیهای اهداف دوره های توسعه حرفه ای، راهبردها و رویکردهای نوین توسعه حرفه ای، ویژگیهای برنامه ها و ارزشیابی توسعه حرفه ای معلمان) و ویژگیهای سازمانی (مشتمل بر محورهای نظارت و ارزیابی، مدیریت منابع انسانی و پشتیبانی) مورد سازمان دهی قرار داده است. از این رو، به منظور طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان، باید ابعاد انسانی، سازمانی و برنامه ای مورد توجه قرار گیرند.
کاربست معرفت شناسی بونژور در تحلیل باورهای رایج در حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
متن حاضر بازخوانی یکی از مقاله های مهم لیندا ایوانز، در خصوص وضعیت فعلی حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی است. ایوانز در این مقاله با رویکرد اکتشافی-تجربی به طور تخصصی و انتقادی به تحلیل دانش پژوهی مدیریت و رهبری آموزشی می پردازد. بنیاد اندیشه ایورز بر این پیش فرض استوار است که حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی، به ویژه در تبیین رهبری، محل اختلاف نظر است. وی براین باور است که دعاوی جریان اصلی تحقیقات رهبری آموزشی، توسط طیف گسترده ای از منتقدان، به چالش کشیده شده است. برخی از این انتقادات بر وضوح مفهومی رهبری آموزشی تمرکز می کنند و مواردی از جمله این که چه کسی و بر چه مبنایی در طبقه بندی به عنوان رهبر قرار می گیرد؛ و نیز اینکه آیا اشاره روابط به «رهبران» و «پیروان» ، برای تبیین این مفهوم مفید است یا خیر؟؛ را مورد توجه قرار می دهند. ایوانز تاکید می کند که «موج جدید» مطالعات انتقادی رهبری آموزشی پرسش های بحث برانگیزی را برانگیخته است؛ مبنی بر اینکه آیا اساسا چیزی به عنوان رهبری وجود دارد یا در واقع افسانه ای برساختی است؟. عمده انتقادات معطوف به رهبری آموزشی سه ادعای دانش نظری جریان اصلی را به چالش می کشد - که زیربنای آن چیزی است که ایوانز در مقاله خود آن را باور علیّت، باور وابستگی به رهبری، و باور ادراکی نامیده است - که کانون تحلیل در این مقاله هستند. در حالی که انتقاد از این باورها در این حوزه مطالعاتی به کرات تکرار شده است، این مقاله، آنها را از منظر معرفت شناختی لورنس بونژور برای پرداختن به این پرسش که آیا رهبری آموزشی هنوز و همچنان ارزش مطالعه دارد؟ مورد تحلیل قرار می دهد. ایوانز در این مقاله تلاش دارد تا با ارائه این سه مؤلفه از باورها، سیستم اعتقادی جریان اصلی دانش رهبری آموزشی در چارچوبی برگرفته از فلسفه علم تحلیل کند و به همین دلیل از "نظریه انسجا م گرای توجیه معرفت شناختی" بونژوراستفاده می کند تا ارزیابی ساختاریافته تری از آنچه تاکنون توسط پژوهش انتقادی به دست آمده است را توسعه دهد.