فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش اقلیم در مطالعات شهری از لحاظ تاثیری که تغییرات اقلیمی در محیط های شهری دارد حائز اهمیت است. جزیره گرمایی از جمله مخاطراتی است که اخیرا به دلیل توسعه شهرها شرایط زیست محیطی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش پوشش گیاهی و کاربری اراضی در جزیره گرمایی شهر اصفهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: بدین منظور از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM طی دوره 1990-2019 استفاده شد. در این راستا از شاخص های LST و NDVI، پوشش شهری و کاربری اراضی استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر اصفهان در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که دمای بالا بیشتر در هسته مرکزی شهر اصفهان قرار دارد و اطراف شهر توسط طبقه دمایی متوسط پوشش داده می شود. بیشترین طبقه دمایی پایین را نیز کاربری زراعی به دلیل رطوبت بالا، در بر می گیرد. پارکها و فضای سبز در شهر به دلیل تأثیر گرفتن از مناطق با دمای بالا و بسیار بالای اطراف خود جزء طبقات دمایی متوسط قرار می گیرند.
نتایج: در مجموع می توان بیان کرد که در هر سه دوره گذشته بیشترین مساحت مربوط به دمای متوسط بوده است و این روند طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش مساحت کاربری زراعی و گسترش فیزیکی شهر، مساحت جزایر گرمایی در دامنه بالا افزایش داشته است. از دلایل افزایش دمای بالا از طرفی می توان به افزایش جمعیت، افزایش صنایع و تعداد خودروها در شهر و چند برابر شدن حجم تردد راههای ارتباطی و افزایش سطوح آسفالت و معابر شهری و بین شهری و از طرف دیگر به افزایش وسعت اراضی بایر به دلیل چرای بی رویه دام و آسیب به مراتع و نیز پاکسازی اراضی سبز و جنگل زدایی اشاره کرد.
تحلیلی بر ارزیابی شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی – فضایی شهر کرمانشاه با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها مظهر و تجلی گاه هر نوع فناوری و تکنولوژی جدید هستند. در عصر حاضر که عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است، اثرات این فناوری نوین در شهرها و به خصوص ساختار کالبدی- فضایی شهر قابل توجه می باشند. شهر کرمانشاه از لحاظ زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای مسائل و مشکلاتی زیادی است که بر شهرها اثرات مثبت و منفی می گذارد
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی - فضایی با رویکرد شهر خلاق در شهر کرمانشاه است.
روش شناسی تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر کرمانشاه است.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد که از بین شاخص های موردسنجش، فناوری اطلاعات با امتیاز 79/0 و گویه های (کاهش استفاده از وسایل حمل ونقل شهری(ICT 4)، اف زای ش ن ف وذپ ذی ری در فعالیت های شهری به صورت مجازی (ICT 8)، و متغیر تأمین اطلاعات از طریق فناوری های نوین (ICT 9)، از بین شاخص های مورد سنجش شهر خلاق به امتیاز 64/0 گویه های افزایش فعالیت های خلاق (KH1) و میزان استقبال و پذیرش مدیریت شهری کرمانشاه از ایده های خلاق (KH4) و از بین شاخص های موردسنجش، ساختار کالبدی - فضایی با امتیاز 73/0 گویه های (تأثیرپذیری فضاهای شهری از داده-های بصری(p.s3)، تحول در مفهوم فضا و فضای شهری(p.s8)، تبدیل فضاهای شهری به فضاهای ملاقات (p.s9)، غلبه فعالیت های شهری بر کالبد وفضای فیزیکی آن(p.s11)، تبدیل خیابان ها به قلمرو پیاده(p.s14)) اهمیت بیشتری دارند.
نتایج: رابطه معنی داری بین شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، شهر خلاق و ساختار کالبدی- فضایی شهر کرمانشاه وجود دارد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
123 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری با توجه به اثرگذاری فراوان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی بر جوامع، یکی از مهم ترین عوامل توسعه همه جانبه در سطح جهان شناخته شده و می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار داشته باشد. پایداری توسعه گردشگری نیازمند به کارگیری عوامل قابل اندازه گیری در هر یک از ابعاد توسعه پایدار است. شهر شوش یکی از مستعدترین مناطق گردشگری کشور در زمینه بناهای باارزش تاریخی و باستانی است؛ اما با وجود تمدنی غنی و مواهب طبیعی به دلیل مشخص نبودن هدف ها و سیاست های گردشگری منظم در قالب برنامه های اجرایی و سازمانی، از یک سیستم منظم آینده نگری گردشگری برخوردار نبوده و سهم متناسب با خود را در صنعت گردشگری کسب نکرده است. هدف پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری شهر شوش با رویکرد آینده پژوهی و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر است. تحقیق حاضر براساس هدف، از نوع توسعه ای کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای و اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان مرتبط با گردشگری و برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 56 متغیر در قالب شش بُعد (کلان و فرااستانی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی) با استفاده از روش دلفی و نظر خبرگان شناسایی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ماتریس اثرات متقاطع (میک مک) استفاده شده است که درنهایت 13 عامل کلیدی: امنیت و آرامش گردشگری، بودجه دولتی در رابطه با گردشگری، اختصاص منابع مالی در بخش گردشگری، کارآفرینی، تقویت اقتصاد محلی، رقابت، دفاتر گردشگری، مؤسسات و آژانس های مسافرتی گردشگری، برگزاری جشنواره ها، وجود صنایع دستی، مشارکت شهروندان، ظرفیت تحمل محیط زیست، توسعه امکانات تفریحی و سرگرمی، مکان یابی مناسب مراکز تجاری بیشترین تأثیر را بر وضعیت توسعه گردشگری شهر شوش دارند.
ارزیابی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
104 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش روزافزون جمعیت شهرها مشکلات عدیده ای را برای اداره شهرها ایجاد کرده است؛ به طوری که حل این مشکلات به چالشی بزرگ برای مدیریت شهری تبدیل شده است. به نحوی که مدیریت شهری به تنهایی قادر به حل این مشکلات نیست. مراکز علمی و تحقیقاتی و سازمان های بین المللی توسعه در زمان حاضر رویکرد «حکمروایی خوب شهری» را به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه مدیریت شهری معرفی کرده اند. حکمروایی شهری فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک سو و سازمان های غیردولتی و تشکل های جامعه مدنی از طرف دیگر شکل می گیرد. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب در مدیریت شهری شهر ماکو از طریق بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری است.روش و داده: روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه شهروندان و کارشناسان (شهرداری و شورای شهر) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسش نامه، از آزمون های آماری مقایسه میانگین (T-test و ANOVA) استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد از دید شهروندان تمامی شاخص های حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارد. اما از نظر کارشناسان تنها شاخص مشارکت در سطح پایین قرار دارد. همچنین همه محله های شهر ماکو از لحاظ حکمروایی خوب شهری در سطح پایینی قرار دارند و محله های شهر ماکو در سه شاخص قانون مداری و شاخص عدالت و شاخص بینش راهبردی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از پایین بودن میزان تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر ماکو است.نوآوری، کاربرد نتایج: در بیشتر پژوهش های صورت گرفته به بررسی تنها برخی از شاخص های حکمروایی خوب شهری پرداخته شده اما در پژوهش حاضر از هشت شاخص حکمروایی خوب شهری، هم از دیدگاه شهروندان و هم از دیدگاه کارشناسان بررسی شده استفاده شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف با تأکید بر تمرکززدایی از فرایند مدیریت شهری بهره گرفت.
بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
123 - 132
حوزههای تخصصی:
مقابله با مخاطرات طبیعی و جلوگیری از آسیب های ناشی از آن ها یکی از پراهمیت ترین چالش ها در تمامی کشورها مخصوصاً کشورهایی که ازلحاظ جغرافیایی بیشتر در معرض مخاطرات طبیعی هستند است و کشورها دائم در حال پیدا کردن راهی برای مقابله بهتر و پیشگیری از این مخاطرات هستند.
در این پژوهش برای گردآوری داده از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با استفاده از روش توصیفی از نوع علی به دنبال بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران است که در ابتدا مقدمه ای در رابطه با خطرپذیری گفته شده، سپس به تعاریف متغیرها و مبانی نظری مرتبط با مدیریت بحران و خطرپذیری و عواملی که بر خطرپذیری مؤثر است پرداخته شده است.
پیشینه ها و نقاط افتراق و اشتراک تحقیقات قبلی با پژوهش حاضر بررسی شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق بررسی و تحلیل شد.
در پایان می توان نتیجه گرفت با توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری می توان سطح و کیفیت مدیریت بحران را بالا برده و در برابر آسیب های زلزله مقاوم تر شد. همچنین توسعه خطرپذیری موجب می شود از به وجود آمدن بحران در مواقعی که زلزله رخ می دهد جلوگیری کرده و تلفات جانی و آسیب های مالی را کاهش داد.
نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیه فرعی اول نشان می دهد توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث آمادگی بیشتر و بهتر در برابر زلزله و همچنین اطلاع سریع تر از وقوع زلزله خواهد شد. با تحلیل فرضیه فرعی دوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث مقابله بهتر در زمان وقوع زلزله و جلوگیری از تبدیل شدن آن به بحران خواهد شد و همچنین باعث کاهش تلفات و رسیدگی بهتر تیم های امدادی می شود. با تحلیل فرضیه فرعی سوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله موجب بالا رفتن کیفیت اقدامات بازسازی و بازتوانی و همچنین بالا رفتن سرعت برگشت جامعه به حالت قبل از وقوع حادثه می شود.
تحلیل و ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری ایران با تأکید بر شهر شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
79 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی – توسعه ای و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. ایده ارزیابی تحقق پذیری برنامه های راهبردی در شهرهای ایران با تاکید بر شهر شهرکرد: بر اساس تعیین میزان موفقیت تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی در بررسی نظام ارزیابی، معیارها و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، مورد توجه است. از این رو هدف این پژوهش ابتدا تدوین معیارها و شاخص های تحقق پذیری در طرح های توسعه شهری نظام جهانی است و سپس از طریق معیارهای استخراج شده طرح های توسعه شهری ایران، مورد سنجش قرار می گیرد تا مشخص شود عملکرد آنها برای دستیابی به توسعه چگونه می باشد و از نرم افزار MAXQDA (شاخص های طرح های توسعه شهری در مقیاس جهانی) تحلیل محتوا شدند و نزدیک به ۴۵۰ کد اولیه، در قالب ۱۱۰ کد محوری استخراج شد. سپس با بازبینی و تجدیدنظر، تعداد کدهای محوری گزینش و به ۷۹ کد تدقیق شدند و در نهایت به ۷ کد و مؤلفه اصلی گزینش شده اند، که نشان می دهد بر اساس این مؤلفه ها است که برنامه ریزی شهری و بخصوص برنامه ریزی راهبردی تحقق پیدا می کند. این مؤلفه ها (انطباق پذیری، هماهنگی، ارتباط و نظام مندی، انعطاف پذیری، واقع گرایی، برنامه ریزی غیرمتمرکز و مشارکت گرا و شفافیت) در رویه ها و فرآیندها می باشند. سپس شاخص ها و مؤلفه ها در مقیاس ملی و به صورت پایلوت روی شهر شهرکرد بررسی می شوند.دستاورد این پژوهش شناسایی شاخص های توسعه جهت تحقق پذیری طرح های شهری و همچنین سنجش، رتبه بندی، تحلیل و ارزیابی آنها در بعد جهانی، ایران و ارائه الگویی مطلوب به طور خاص می باشد.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 2013-2024 با استفاد از پردازش تصاویر لندست 8 و تحلیل اثرات آن (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل تغییرات کاربری اراضی به عنوان یکی از شاخص های کلیدی تعامل انسان و محیط، برای مدیریت پایدار منابع و برنامه ریزی های منطقه ای امری ضروری است. این پژوهش با هدف تحلیل و آشکارسازی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی در شهرستان میاندوآب طی بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۴ با استفاده از الگوریتم بیشینه احتمال و داده های سنجش از دور انجام شده است. روش شناسی: در این تحقیق، داده های مورد استفاده شامل تصاویر ماهواره ای لندست ۸ برای سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۲۴ بوده است. این تصاویر پس از انجام پیش پردازش های رادیومتریک و هندسی، با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده بیشینه احتمال (MLC) به نقشه های کاربری اراضی تبدیل شدند. در این فرآیند، هشت کلاس کاربری شامل مناطق ساخته شده، خاک، جاده ها، مزارع، باغات، آب، نمک زارها و خاک های شور شناسایی و استخراج گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج ارزیابی صحت طبقه بندی در سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۲۴ نشان داد که دقت کلی به ترتیب ۹۴.۰۷% و ۹۴% بوده است که بیانگر عملکرد قابل قبول و دقت بالای الگوریتم طبقه بندی است. تحلیل تغییرات کاربری اراضی نشان می دهد که در این دوره، مزارع از ۳۱۸۳ هکتار در سال ۲۰۱۳ به ۴۹۶۳ هکتار در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و مناطق ساخته شده نیز به ۱۸۴۹ هکتار گسترش یافته اند. در مقابل، بیشترین کاهش مربوط به کلاس های باغات و خاک بوده است. این تغییرات ناشی از ترکیبی از عوامل انسانی (توسعه شهری و کشاورزی) و اقلیمی (خشکسالی و کاهش منابع آبی) می باشد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان ابزاری کاربردی برای برنامه ریزی کاربری اراضی و مدیریت پایدار منابع طبیعی در منطقه میاندوآب مورد استفاده قرار گیرد.
مدل سازی مدیریت هوشمند شهری راهکاری نوین برای حکمروایی خوب شهری (مورد مطالعه: شهر شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسائلی مانند رشد شهرنشینی، افزایش جمعیت شهری و ضرورت پاسخگویی و شهروندمداری، مدیران و تصمیم گیران را به سوی بهره گیری از حکمرانی خوب شهری سوق داده است. بر پایه اصول و اهداف حاکم بر حکمرانی خوب شهری، مدیران شهری به تنهایی قادر به پاسخگویی نیازهای جدید نیستند و ضروری است با افزایش سازگاری و جذب نیروهای فعال در نهادهای عمومی و مشارکت دادن شهروندان به عنوان ذی نفعان اصلی در مراحل تصمیم گیری، توان پاسخگویی به نیازهای جدید را افزایش دهند. لذا برخورداری از یک مدل جامع مدیریت هوشمند شهری گامی بلند در راستای تحقق حکمروایی خوب شهری است. هدف: پژوهش حاضر نیز با هدف مدل سازی مدیریت هوشمند شهری راهکاری نوین برای حکمروایی خوب شهری در شهر شاهرود انجام شد. روش شناسی: این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیرگرایانه و با رویکردی استقرایی انجام شد. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها با شیوه پیمایش مقطعی صورت پذیرفت. جامعه مشارکت کنندگان شامل مدیران شهر شاهرود و اساتید مدیریتی شهری است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام و با 17 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل مضمون، مدلسازی ساختاری-تفسیری و سوارا استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: پژوهش حاضر در شهر شاهرود انجام شده است. یافته ها و بحث: نتایج مصاحبه ها با روش تحلیل کیفی مضمون مبتنی بر روش شش مرحله ای اترید-استرالینگ (2001) صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز 298 کد شناسایی گردید. در نهایت از طریق کدگذاری محوری به 5 مضمون فراگیر، 10 مضمون سازمان دهنده و 58 مضمون پایه دست پیدا شد. مضامین اصلی شامل: عوامل مدیریتی، استراتژی مدیریت هوشمند شهری، عوامل فنی مدیریت هوشمند شهری، شفافیت مدیریت شهری، خدمات هوشمند شهری، مشارکت شهروندان الکترونیک، عملکرد زیست محیطی، عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی، حکمروایی خوب شهری هستند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش مشخص گردید عوامل مدیریتی، استراتژی مدیریت هوشمند شهری و عوامل فنی مدیریت هوشمند شهری بر خدمات هوشمند شهری و شفافیت مدیریت شهری تاثیر می گذارند. خدمات هوشمند شهری و شفافیت مدیریت شهری بر مشارکت شهروندان الکترونیک اثرگذاشته و به عملکرد اقتصادی، عملکرد زیست محیطی و عملکرد اجتماعی منجر می شوند. از طریق عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نهایت دستیابی به حکمروایی خوب شهری میسر می شود. براساس یافته های پژوهشی می توان نتیجه گرفت یک مدل فراگیر و کلان برای هوشمندسازی مدیریت شهری می تواند دستیابی به اهداف بلندمدت حکمرانی خوب شهری را میسر نماید.
تحلیل پیامدهای کالبدی تحولات کارکردی سکونتگاه های پیراشهری رشت در دو دهه أخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد روز افزون شهرها در دهه های أخیر و افزایش تقاضا برای زمین همراه با محدودیت عرضه آن، موجب انتقال برخی فعالیت های شهری به روستاهای پیرامون شهرها بخصوص در شهرهای بزرگ شده است که فعالیت های تولیدی صنعتی و تجاری مهمترین آنها هستند. چنین روند رو به رشدی، موجب تحول در کارکرد اقتصادی روستاها شده و کارکردهای جدیدی به کارکردهای اقتصادی مبتنی بر فعالیت های کشاورزی اضافه شده است. تحول در کارکرد، پیامدهای محیطی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در روستاها داشته است که آشکارترین آنها، پیامدهای کالبدی است. هدف: تحقیق حاضر با هدف تحلیل پیامدهای کالبدی تحولات کارکردی سکونتگاه های پیراشهری رشت انجام شده است. روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از منابع اسنادی موجود و مطالعات میدانی به گردآوری داده ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش روستاهای پیرامون شهر رشت (36 روستا) می باشد. جهت تبیین موضوع با مطالعه پیشینه تحقیق و بررسی های میدانی سه پیامد کالبدی متاثر از تحولات کارکردی و 79 متغیر شناسایی و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی متغیرهای شناسایی شده در 4 عامل خلاصه شده است. در آمار توصیفی متغیرهای هر عامل به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات جهت استفاده در آمار تحلیلی کدگذاری شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل سکونتگاه های پیراشهری رشت در استان گیلان می باشد . یافته ها و بحث: نتایج آمار تحلیلی به کمک تحلیل رگرسیون و تکنیک کوپراس نشان می دهد تحولات کارکردی در روند تغییر کاربری اراضی، تغییر کیفیت مسکن، تحول کمیت و کیفیت خدمات مؤثر بوده و در روستای پیله داربن بیشترین و در روستای کشل ورزل کمترین تحولات کارکردی طی دو دهه أخیر اتفاق افتاده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مهمترین تحول در سکونتگاه های پیراشهری رشت، انتقال فعالیت های شهری مانند فعالیت های تولیدی، تجاری و خدماتی بخصوص خدمات پذیرایی و تعمیرگاهی است که کالبد بیشتر این روستاها را تغییر داده است.
بازیابی تصویر مقصد و اعتماد مسافران با رسانه های اجتماعی پس از بحران کرونا (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
بحران ها، ازجمله بحران کرونا، بر جوامع تأثیرات عمیقی می گذارند و باعث از دست رفتن اعتماد عمومی می شوند؛ ازاین رو، برنامه ریزی و اجرای راهبردهای مناسب برای بازیابی تصویر مقصد و افزایش اعتماد سازمان با استفاده از رسانه های اجتماعی بسیار اهمیت دارد. یزد از استان هایی است که به علت داشتن شرایط اقلیمی متفاوت ممکن است با بحران های مختلفی روبه رو شود. در چنین شرایطی، سازمان ها باید، با استفاده از رسانه های اجتماعی، اطلاعات و اقداماتشان را به عموم ارائه دهند تا اعتماد مردم افزایش یابد. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازیابی تصویر مقصد و اعتماد سازمان، با استفاده از رسانه های اجتماعی، پس از بحران کرونا در استان یزد انجام شده است. پژوهش توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش شامل 65 نفر از گردشگران استان یزد است که به صورت غیرتصادفی انتخاب شده اند و با آنان مصاحبه شده است. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی تحلیل و مدل پژوهش با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شده است. در این راستا، عوامل متعددی دخیل اند که از این میان، عوامل تأکید بر اهمیت اطمینان و امنیت مسافران، اطلاع رسانی مستمر و روشن درخصوص تغییرات برنامه های مسافران و اطلاعات دقیق و به روز درباره وضعیت بحران به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند؛ زیرا از مرکزیت بیشتری برخوردارند. تأکید بر اهمیت این سه عامل به بهبودی در برقراری ارتباطات و ایجاد احساس اعتماد در بین مسافران از طریق رسانه های اجتماعی پس از وقوع بحران و بازیابی تصویر مقصد از منظر مسافران تأثیر چشمگیری دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
گردشگری، به منزله نیاز اساسی جوامع امروزی، با بحران های گوناگون طبیعی و انسانی مواجه است که امنیت گردشگران را به خطر می اندازد. ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری انجام شده است. ابتدا این عوامل براساس نظرسنجی از کارشناسان ذی ربط و نتایج پژوهش های مشابه شناسایی شد. سپس، پرسش نامه ای براساس شاخص های انسانی، مدیریتی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی با طیف پنج تایی لیکرت تدوین و پس از کدگذاری و تأیید روایی و پایایی، در بین نمونه آماری توزیع شد. درنهایت، داده ها با آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، اسپیرمن، فریدمن و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که متغیرهای هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (آماره 017/209 و میانگین 7818/4)، کیفیت نامطلوب امکانات و خدمات گردشگری (آماره 805/206 و میانگین 734/4)، وجود تورهای خودگردان بی مجوز و رقابت با تورهای قانونی (آماره 492/200 و میانگین 7291/4) بیشترین تأثیر را در ایجاد شرایط بحرانی تورها دارند. علاوه بر این، از نظر مدیریتی هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (بار عاملی 94/0)، از نظر سیاسی ناامنی ناشی از جنگ و تروریسم (بار عاملی 79/0)، از نظر طبیعی شرایط نامناسب آب وهوایی (بار عاملی 76/0)، از نظر اجتماعی شیوع بیماری های واگیردار (بار عاملی 67/0)، از نظر انسانی شاخص خسته کنند گی مسیر (بار عاملی 64/0) و در الگوی کلی عوامل اجتماعی و مدیریتی (بار عاملی 98/0 و 73/0) مؤثرترین علل ایجاد شرایط اضطراری تورها هستند. درمجموع، ریسک ناشی از رقابت ناسالم تورگردان ها و محوطه های گردشگری، مسائل فرهنگی و اجتماعی گروه های گردشگری، منابع و امکانات مقصد، شیوع بیماری و حوادث غیرمترقبه مهم ترین بحران های تورگردانی هستند که به مدیریت و برنامه ریزی متولیان امر نیاز دارد.
وضعیت اجتماعی-اقتصادی فروشندگان مرد "بهاجا" در شهر بتیا، (بیهار) هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه: دست فروشان خیابانی جزء حیاتی اقتصاد غیررسمی در مناطق شهری هستند و سهم قابل توجهی از کل نیروی کار بخش غیررسمی را تشکیل می دهند. این فروشندگان نقش کلیدی در ارائه کالاها و خدمات مقرون به صرفه به جمعیت های شهری ایفا می کنند و اغلب خلأهای ناشی از بخش های خرده فروشی رسمی را پر می کنند. اهداف: این پژوهش به طور خاص بر فروشندگان «بهاجا» در شهر بتیا متمرکز است تا وضعیت اجتماعی-اقتصادی آن ها را تعیین کند. فروشندگان «بهاجا» جایگاه مهمی در جامعه وسیع تر دست فروشان دارند و نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر فرهنگی نیز به بافت شهری کمک می کنند. روش شناسی: این مطالعه بر داده های اولیه به دست آمده از طریق مصاحبه های مستقیم با فروشندگان «بهاجا» تکیه دارد و بینشی در مورد زندگی و کار آن ها ارائه می دهد. نتایج: این پژوهش نشان می دهد که فروشندگی «بهاجا» شغلی مردانه است و تمامی شرکت کنندگان موردمطالعه مرد بوده اند. این فروشندگان، مانند دیگران در بخش دست فروشی خیابانی، با چالش های قابل توجهی در کار خود روبرو هستند. نتیجه گیری: اکثریت پاسخ دهندگان اظهار داشتند که فروشندگی «بهاجا»، درحالی که وسیله امرارمعاش ضروری است، شغلی طاقت فرسا و پرزحمت است، مشابه چالش های گسترده تری که دست فروشان در حفظ فعالیت های روزانه خود در میان فشارهای مختلف اجتماعی-اقتصادی با آن مواجه هستند.
مسئولیت کیفری آمران و ماموران ترور شهید سردار سلیمانی از منظر حقوق بین الملل و ابعاد ژئوپلیتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم در دنیای امروز به عنوان یکی از عوامل اصلی هرج و مرج شناخته می شود.برخی از کشورها با استفاده ابزاری از این پدیده درصدد دستیابی به اهداف خود هستند. در این راستا، دستور بی سابقه و اعلام رسمی ترور اشخاص مورد حمایت بین المللی، از جمله فرمانده سپاه قدس توسط رئیس دولت ایالات متحد آمریکا، مصداق جنایتی است که ناقض معاهدات، قواعد عرفی و اصول حقوقی بین المللی بوده و اشکال نوین آن که ازسوی رؤسای سایر دول تقلیدپذیر است، صلح و ثبات جامعه جهانی را تهدید می کند. نظر به این که اقدام تروریستی در قلمرو سرزمینی یک کشور خارجی و با مباشرت اتباع بیگانه ارتکاب یافته، کشور قربانی به سهولت قادر نیست تا به تعقیب آمران و مباشران آن حادثه بپردازد. به این دلیل که اقدام تروریستی، خارج از قلمرو جمهوری اسلامی ایران واقع شده و اصل صلاحیت سرزمینی که مبنای تعیین محاکم ذیصلاح و تشخیص قوانین حاکم بر آن هاست، قابل اجرا نمی باشد. استناد به دفاع پیش دستانه ازسوی آمریکا فاقد عناصر لازم برای انتساب عمل به ایران است. توسل به زور در حقوق بین الملل ممنوع بوده و حق دفاع مشروع دولت ها فقط زمانی که مورد حملات مسلحانه قرار می گیرند؛ به رسمیت شناخته شده است؛ بنابراین اقدام امریکا مخالف صریح ماده 51 منشور بوده و هیچ تجانسی با دیگر اصول بین المللی ندارد. راهبردهایی نظیر اعمال اصول صلاحیتی جانشین، استفاده از ظرفیت همکاری دول ذیربط، ظرفیت سازی حقوقی مبتنی بر تدابیر تجربه شده در جامعه جهانی پاسخ های اجراپذیر حل مسئله را تشکیل می دهند.
تبیین عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای عمومی شهری(مطالعه موردی: محله هزار جریب اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تامین سرزندگی در شهرها یکی از دغدغ ه ه ای اص لی نظ ام م دیریت شهری است. هرچه در بخشی از شهر سرزندگی ب الاتر باشد، پتانسیل بیشتری در جذب شهروندان خواهد داشت. لذا ارتقاء سرزندگی می تواند منجر به رونق اقتصادی و سکونت پذیری گردد؛ از اینرو هدف از پژوهش حاضر تبیین عوامل موثر در شادابی و سرزندگی فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: محله هزار جریب اصفهان) می باشد که دارای هدف کاربردی و ماهیت توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق طراحی پرسشنامه محقق ساخته می باشد، پرسشنامه در بین شهروندان حاضر در محله هزار جریب اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با حجم نمونه 375 نفر توزیع شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد که آزمون های T تک نمونه، رگرسیون خطی، رگرسیون ساده به روش اینتر و همبستگی پیرسون انجام گردید. نتایج نشان می دهد که تمام شاخص های شناسایی شده تاثیر معناداری بر سرزندگی کل دارند؛ اما شاخص مبلمان شهری بیشترین تاثیر گذاری را در سرزندگی محله داشته است، از سوی دیگر شاخص های ترکیبی نفوذپذیری، آسایش و راحتی، آسایش اقلیمی، انعطاف پذیری و فضای سبز از وضعیت مناسب و مطلوبی در سطح محله برخوردار بوده اند.
الزام سهم داخل در قراردادهای بین المللی نفت و گاز مطالعه تطبیقی حقوق ایران با کشورهای نروژ، برزیل و نیجریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی الزام سهم داخل در قراردادهای بین المللی نفت و گاز مطالعه تطبیقی حقوق ایران با کشورهای نروژ، برزیل و نیجریه می باشد. صنعت نفت، بزرگترین و موثرترین صنعت فعال کشور بوده و علاوه بر اینکه عمده ترین منبع تامین انرژی در دنیای امروزی محسوب می شود، نقش مهمی در تعیین میزان قدرت ملی و اعتبار بین المللی کشورهای مختلف ایفا می کند. بخش نفت در اقتصاد ایران سال های زیادی است که عمده درآمد ملی کشور را تامین نموده و در واقع، این بخش در اقتصاد کشور، نقش غالب دارد. سیاست الزام سهم داخل، هم می تواند ماهیت امری و الزام آور داشته باشد و هم ماهیت اختیاری و تفسیری. این امر به متغیرهای گوناگونی همچون سطح توسعه یافتگی کشورها، منابع مالی موجود در کشور و رشد و بلوغ بخش های مختلف اقتصادی کشور بستگی دارد. پذیرش ماهیت امریِ الزام سهم داخل و اتخاذ رویکرد نظارتی که هدف از آن اجرا و نظارت بر اجرای قوانین و سایر ابزارهای این سیاست توسط شرکت های بین المللی نفتی است، سبب اعمال مقرراتی خواهد شد که ماهیت الزام آور دارند و اگر نادیده گرفته شود، ممکن است به تحر یم های شدید مالی یا از دست دادن مجوز در برخی موارد بینجامد.
مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی با مدلAHP Fuzzy درمحیط GIS (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ایجاد امکانات جدید شهری، نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح آنها در مناطق مختلف یک شهر است.جهت تخصیص درست امکانات شهری، اولین نکته اساسی، انتخاب مکان بهینه با توجه به شرایط متفاوت و گاه متضاد است. این مسأله زمانی اهمیت می یابد که فاکتورهای بسیار مهمی مانند نجات جان انسان ها مد نظر قرار داده می شوند. لذا انتخاب بهینه ی مراکز آتش نشانی به دلیل اهمیت جان افرادی که در معرض خطر واقع شده اند، مسأل های اساسی تلقی می شودبا افزایش جمعیت وتراکم آن در شهر، خدمات رسانی در زمینه های مختلف به دلیل کمبودهای موجود، دچار نارسایی در مکانیابی مراکز خدماتی می شود و از میان مراکز خدمات شهری، سازمان آتش نشانی وظیفه تأمین امنیت در جهت پیشگیری و مقابله با آتش را انجام می دهد.روش بررسی: در این پژوهش با بررسی عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی شیب،جهت شیب،طبقات ارتفاعی،فاصله از راهها، فاصله از گسل ها،فاصله از مراکز شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه ها تهیه گردید و سپس طبقه بندی مجدد بر روی آن انجام می شود و سپس جهت وزن دهی معیارها به روش فرایند سلسله مراتبیAHP از نرم افزار Expert choice استفاده می شود. در نهایت با بکارگیری از روش همپوشانی معیارهای وزن دهی شده با هم تلفیق و مکان بهینه برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی مشخص می شود.یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه گیری:دراین پژوهش با استفاده از پارامترهای موجود مکان بهینه در شهر خرم آباد مشخص شده که می تواند نقشه ها درجهت توسعه بهینه مکان یابی به مسئولان کمک کند تا در شرایط بحرانی کمتر دچار آسیب شوند.
واکاوی الگوی علّی معیارهای ارتقاء سطح گردشگری در بافت های تاریخی شهر تبریز با استفاده از تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به گردشگری بافت های تاریخی در راستای ارتقا پیشرفت اقتصادی - اجتماعی و شناساندن ارزش های تاریخی و هویت فرهنگی هر منطقه بسیار مهم تشخیص داده شده است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی الگوی علّی معیارهای ارتقاء سطح گردشگری در بافت تاریخی شهر تبریز نگاشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری پژوهش را خبرگان بالغ بر 6 نفر و کارشناسان (کارمندان شهردار و مدیران شهرداری) که برابر با 9 نفر تشکیل می دادند که مجموع آن ها برابر با 15 نفر بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته و در جهت تحلیل داده های پژوهش از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین معیارهای شناسایی شده معیار عناصر اولیه به عنوان تأثیرگذارترین معیار و همچنین به عنوان بااهمیت ترین معیار در جهت ارتقاء گردشگری بافت تاریخی شهر تبریز شناسایی شد. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش می توان به ارائه الگوی علّی هر یک از زیرمعیارها اشاره نمود، از بین زیرمعیارهای عناصر اولیه، معیار تاریخی، از بین زیرمعیارهای مربوط به عناصر ثانویه، تسهیلات اقامتی و از بین زیرمعیارهای فضای مطلوب گردشگری زیرمعیار عملکرد به عنوان تأثیرگذارترین زیرمعیار شناسایی شدند. واژگان کلیدی: گردشگری، بافت تاریخی، روش دیمتل فازی، تبریز [1]. نویسنده مسئول: پست الکترونیکی: taraffarat@yahoo.com
ارائه الگوی مدیریت بحران سازمانی در صنعت گردشگری ایران (با تأکید بر مسئولیت اجتماعی شرکتی CSR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی بهترین روش ها برای زنده ماندن در بحران، به گونه ای که کمترین ضرر را در صنعت گردشگری داشته باشد، امری مسلم است و قرار گرفتن کشور ایران در منطقهٔ بحران خیز خاورمیانه ضرورت ارائهٔ الگوی مدیریت بحران را دو چندان می کند. به منظور یافتن راهکاری مناسب در پذیرفتن بحران و ارائهٔ اقدامات کاربردی، عامل مسئولیت اجتماعی شرکتی بررسی شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا است و جمع آوری داده ها از مطالعهٔ ادبیات تحقیق و مصاحبهٔ عمیق با خبرگان انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از نرم افزار اطلس و غور در روابط مضامین نتایج به دست آمد.
یافته ها: شاخص های مدیریت منابع انسانی، مدیریت درآمد، ارتباطات بحران، رویکردهای جایگزین ارائهٔ خدمات و مشروعیت اجتماعی، که برگرفته از پذیرفتن شیوه های راهبردی مسئولیت اجتماعی است، نشان از اثربخشی بالای این عوامل در بحران های گردشگری دارد.
بحث: تشکیل گروه مدیریت بحران، تعیین بازار هدف، انطباق بازار و شبیه سازی محصولات و خدمات، اعتمادسازی در گردشگری ایران بررسی شد.
نتیجه گیری: مسئولیت اجتماعی شرکتی با شاخص های کلیدی و نمونه هایی از شاخص های فرعی به ترتیب ارائه می شود: در شاخص کلیدی مدیریت منابع انسانی، تمایل به بهتر شدن کارها و بهبود رقابت پذیری؛ در شاخص مدیریت درآمد، بهبود بهره وری و بهینه سازی قیمت؛ در شاخص ارتباطات بحران، تأثیر گذاری در اخلاق حرفه ای و کاهش آثار منفی در ذی نفعان؛ در شاخص رویکردهای جایگزین ارائه خدمات، انعطاف پذیری و بهینه سازی محصول و، در شاخص مشروعیت اجتماعی، ارزش مشترک و حفظ محیط زیست را ارائه می دهد.
ارزیابی زیست پذیری شهری در دوران همه گیری کووید-19؛ یک مطالعه تطبیقی از بافت فرسوده و نیمه برنامه ریزی شده شهری؛ مطالعه موردی: محله های سبز دشت و کوی گلستان، شهر گلستان، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
23 - 46
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی زیست پذیری شهری به عنوان رویکردی چندبعدی برای مقابله با بیماری های همه گیر آتی در فضاهای شهری، در پاسخ به آسیب پذیری شهرها و زندگی شهری در دوران همه گیری کووید-19، پرداخته است. بر همین مبنا، مطالعه حاضر با ماهیتی کاربردی، از الگوی تحقیق توصیفی – تحلیلی پیروی می کند؛ ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی – پیمایشی (پرسشنامه) است؛ جامعه آماری این مطالعه، شهروندان محله های سبز دشت و کوی گلستان است که حجم نمونه هرکدام از آن محله ها، 200 نفر برآورد شده است. شاخص های زیست پذیری شهری با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شدند. نتایج آزمون های T مستقل و واریانس دو عاملی نشان می دهد که در دوران همه گیری کووید-19، ابعاد «مسکن»، «حمل ونقل»، «اقتصادی»، «زیست محیطی»، و «فراغت» در سبز دشت و ابعاد «زیست محیطی»، «اقتصادی»، و «فراغت» در کوی گلستان بازخوردهای مطلوبی نداشته اند. به طورکلی، وضعیت شاخص های زیست پذیری شهری در هر دو محله پایین تر از میانگین آماری ارزیابی شده، بااین حال، زیست پذیری در سبز دشت به مراتب مطلوب تر از کوی گلستان است. این نتایج بر اهمیت تقویت رویکرد زیست پذیری شهری در مواجهه با پاندمی های آینده تأکید می کند.
وارسی راهبردهای ژئوپلیتیکی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در ارتباط با چین در دوره جو بایدن (2024- 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
131 - 151
حوزههای تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فرازوفرود بوده است. سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا که در سال 2022 تدوین شده بخش مهمی از آن دور نمای روابط خارجی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و چین و متحدان آن ها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری بایدن را نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا چین را یک چالش و یک رقیب بزرگ ژئوپلیتیکی در نظام ژئوپلیتیک جهانی می نگرد که به دلیل برخوردار بودن از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی، نظامی و فناوری و نفوذ لازم در میان کشورهای جهان می تواند نظم بین المللی مدنظر ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش را به هم بزند و در راستای اهداف و برنامه های خود نظم نوینی در عرصه نظام ژئوپلیتیک جهانی شکل دهد. هدف از نگارش این مقاله تحلیل رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند راهبرد امنیت ملی این کشور در دوره جو بایدن (2024- 2020) با سه رویکرد چالش، رقابت و همکاری ژئوپلیتیکی با چین در این دوره است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رفتار ژئوپلیتیکی ایالات متحده آمریکا در سند ذکرشده در قبال چین در عرصه ژئوپلیتیک نظام جهانی و منطقه ای و در چارچوب چالش ژئوپلیتیکی در حوزه نظم بین المللی موجود، رقابت ژئوپلیتیکی در حوزه سیاسی، نظامی، اقتصادی – تجاری، فناوری، راه های دریایی و در نهایت همکاری ژئوپلیتیکی در حوزه بهداشت، سلامت و آب وهوا و شفافیت متقابل است که طی این مدت این راهبردها در حوزه های ذکرشده برنامه ریزی و اجرایی خواهد شد.