فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
280 - 302
حوزههای تخصصی:
Africa is of high significance for both developing and developed nations due to its geopolitical position, economic issues, cultural traditions, and the substantial number of Africans in international organizations and institutions. The Islamic Republic of Iran, driven by revolutionary objectives and national interests, cannot overlook Africa. Generally, In the discourse of the Iranian Islamic revolution, Africa is perceived as an oppressed continent under colonial influence with a significant Muslim population. However, despite being described as having a "strategic position" in Iran's foreign policy by Iranian officials, a closer examination of the peak periods of Iran-Africa interactions reveals that their engagement has remained limited. This paper aims to assess the status of Africa within the overarching foreign policy strategies of the Islamic Republic of Iran. It seeks to address the question of Africa's place in Iran's strategic planning and development programs. It evaluating the content of “development plan” directives and the performance of Iranian governments since 1995 using post-event analysis and trend research methods. The findings indicate that despite Africa's importance; Iranian policymakers have never formulated a coherent strategy for effective presence in Africa. Consequently, Iran's policies in Africa have been more focused on "meta-political" statements, lacking both evaluative and measurable frameworks as well as enforcement guarantees. This study demonstrates that Iran's policies in Africa have been driven by the motivations of ambassadors and the preferences and judgments of executors, with no consistent program pursued to achieve its true goals.
توسعه مدل مکانی – زمانی مطلوبیت زیستگاه برای ارزیابی تغییرات تنوع زیستی در پاسخ به تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
115 - 137
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازدست دادن تنوع زیستی تهدیدی جهانی برای انسان ها محسوب می شود. برای مقابله با این تهدیدها، سازمان های جهانی محیط زیستی اهداف و برنامه های استراتژیک ویژه ای را در قالب چارچوب جهانی تنوع زیستی کونمینگ – مونترال، به منظور درک چگونگی تغییرات تنوع زیستی در طول زمان و شناسایی عوامل تأثیرگذار در آنها، تصویب کردند. بدین منظور ابزارهای مدل سازی تنوع زیستی، به ویژه مدل های مطلوبیت زیستگاه (توزیع گونه ای) که از پرکاربردترین روش های شناخته شده برای مطالعات تنوع زیستی محسوب می شوند، نقشی اساسی دارند. با وجود پیشرفت های شگرف در توسعه روش های مدل سازی در کنار دسترسی روزافزون به داده های مکانی، مدل های فعلی در پیش بینی دقیق وضعیت و تغییرات تنوع زیستی محدودیت های جدی دارند؛ این مسئله به ناممکن بودن ایجاد چارچوبی مناسب برای پایش تنوع زیستی در طول زمان منجر می شود. یکی از مهم ترین محدودیت های کاربردی این مدل ها ناسازگاری داده های ثبت شده، به لحاظ فراوانی و گستره مکانی حضور گونه ها در بازه های زمانی متفاوت است. این شرایط امکان توسعه مدل های مکانی – زمانی را که در درک پویایی و تغییرات توزیع جغرافیایی گونه ها طی زمان ضروری اند، محدود می کند. هدف از این مطالعه بیان راه حلی برای غلبه بر مشکلات ناسازگاری داده های تنوع زیستی در طول زمان، و توسعه فرایند محاسباتی برای مدل سازی مکانی – زمانی مطلوبیت زیستگاه و سپس کمّی سازی تغییرات در توزیع مکانی است.مواد و روش ها: در این مطالعه، برای توسعه مدل مکانی – زمانی تنوع زیستی، از داده های حضور گونه نوعی بز کوهی (Hippotragus equinus) استفاده شد. داده های سری زمانی بلندمدت حضور این گونه بین سال های ۱۹۰۱ تا ۲۰۲۰ از پایگاه داده جهانی GBIF، به منظور توسعه مدل های مکانی – زمانی، و همچنین داده های سری زمانی تنوع زیستی (فراوانی گونه) در پایگاه های اطلاعاتی LPI و BioTime برای اعتبارسنجی ارزیابی تغییرات تنوع زیستی به کار رفت. به علاوه، داده های اقلیمی از پایگاه داده CRUTS استخراج شدند که براساس آنها، لایه های اطلاعاتی نوزده گانه زیست اقلیمی به صورت سالیانه تولید شد. پس از پاک سازی و آماده سازی داده های گونه و انتخاب متغیرهای مناسب در حین آزمایش چندخطی گری، داده های سری زمانی به صورت یکپارچه در جدول داده واحد یا استخر داده گردآوری شدند. در این رویکرد، داده های حضور گونه متعلق به هر سال به اطلاعات اقلیمی همان سال و مکان پیوند داده شد. سپس برای توسعه مدل مکانی – زمانی و به منظور بهبود کارآیی و کاهش عدم قطعیت مدل ها، ده الگوریتم مرسوم یادگیری ماشینی انتخاب و مدل های مکانی – زمانی کالیبره شدند. پس از اعتبارسنجی مدل ها، الگوی مکانی توزیع گونه با ترکیب پیش بینی های حاصل از مدل های گوناگون، با استفاده از میانگین گیری وزنی (انسمبل) برای هر سال، پیش بینی شد؛ این کار به تولید سری زمانی ۱۲۰ساله شامل پیش بینی های توزیع مکانی گونه ای منجر شد. در گام بعدی، با استفاده از تابع تخمینگر شیب سن، روند تغییرات مطلوبیت زیستگاهی در طول ۱۲۰ سال در هر پیکسل محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج اعتبارسنجی مدل ها نشان داد که تمامی روش های مدل سازی از عملکرد بسیار خوبی برخوردار بودند؛ به گونه ای که شاخص AUC برای این مدل ها بین 996/0 و 926/0 محاسبه شد. تحلیل نقشه های روند تغییرات تنوع زیستی در طول زمان نشان داد که در عرض های جنوبی، احتمال حضور گونه به تدریج کاهش یافته است؛ درحالی که در کمربند میانی افریقا، افزایش احتمال حضور این گونه مشاهده می شود. صحت سنجی نتایج، با استفاده از داده های سری زمانی توزیع و فراوانی گونه از منابع BioTime و LPI، نشان داد که به ترتیب در 88% و 84% نقاط کاهش مطلوبیت زیستگاهی، مدل با داده های واقعی هم پوشانی دارد؛ این مسئله دقت بالای مدل را در پیش بینی توزیع و تغییرات گونه ای در طول زمان تأیید می کند.نتیجه گیری: راه حل ارائه شده در این مطالعه، افزون بر اینکه امکان مدل سازی مکانی – زمانی برای تحلیل الگوهای توزیع گونه ها و تغییرات آنها را فراهم می آورد، با افزایش دقت در کمّی سازی آشیان بوم شناختی، به بهبود پیش بینی الگوهای توزیع مکانی و کاهش عدم اطمینان در ارزیابی ها کمک می کند. این رویکرد با ارتقای پوشش و اندازه نمونه ها، چالش های در زمینه ناسازگاری زمانی داده ها را حل می کند و استفاده بهینه از تمامی رکوردهای اطلاعاتی موجود را ممکن می سازد. این مطالعه بر اهمیت بُعد زمانی در مدل های توزیع گونه ای تأکید دارد و این رویکرد، به ویژه در مناطقی با تغییرات اقلیمی بیشتر، از اهمیت فراوانی برخوردار است و می تواند در راستای اهداف توسعه پایدار، حفاظت از تنوع زیستی و چارچوب جهانی KM-GBF به مدیران برای تصمیم گیری حفاظتی کمک کند.
تدوین مدلی از شهرهای کم کربن به منظور کاهش تغییرات آب و هوایی و توسعه پایدار (مطالعه موردی کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
123 - 141
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری مهمترین عامل در انتشار گازهای گلخانه ای و تغییرات آب و هوایی به شمار می رود که اگر با افزایش جمعیت همراه باشد شرایطی بسیار بحرانی برای ساکنان یک شهر به وجود خواهد آورد. موقعیت منطقه مورد مطالعه شهر اهواز در استان خوزستان می باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مهم تاثیرگذار به منظور تدوین مدلی از شهرهای کم کربن به منظورکاهش تغییرات آب و هوایی و توسعه پایدار کلان شهر اهواز می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت گردآوری داده، توصیفی –پیمایشی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش پرسشنامه ای به صورت ماتریس بررسی اثرگذاری زوجی در 6 معیار و 15 زیر معیار تدوین و در اختیار 20 نفر از متخصصین قرار گرفت سپس تحلیل داده ها با روش دنپ ( DANP_ANP ) و نرم افزار اکسل صورت گرفت. نتایج نشان می دهد بخش تاسیسات و زیرساخت ها، بخش فرهنگی و اجتماعی ، بخش فضاهای سبز و بخش صنایع، در شهر اهواز از ماهیت تاثیرگذاری برخوردارند. از نظر اهمیت نیز بخش دسترسی و خدمات حمل و نقلی با وزن، 1810/0، بخش ساختمان با وزن 1768/0 و بخش تاسیسات و زیر ساخت ها با وزن 1681/0 به ترتیب رتبه اول تا سوم اهمیت را در جهت کاهش کربن کسب نموده اند،در بین زیر معیارها نیز طراحی و فرم ساختمان با وزن 0901/0، استفاده از وسایل کم مصرف انرژی با وزن 0878/0 و ترویج سبک و شیوه های زندگی کم کربن با 0846/0 به ترتیب رتبه اول تا سوم را کسب نموده اند.
عوامل و محرک های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
راهنمایان گردشگری، در نقش رابط بین گردشگران و جوامع مقصد، با ارائه خدمات و بیان جذابیت جاذبه ها و مکان های گردشگری می توانند نقش مهمی در توسعه گردشگری داشته باشند. با توجه به نقش این راهنمایان در توسعه گردشگری، توجه به آنان و شناسایی عوامل مؤثر بر امنیت شغلی آنان سبب توسعه گردشگری خواهد شد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل راهنمایان گردشگری در شهر تهران است، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 راهنمای گردشگری برای نمونه انتخاب شده است. بنابر نتایج پژوهش، 152 نفر معادل 2/74 درصد راهنمایان گردشگری بر این نظر بودند که امنیت شغلی ندارند. نتایج پژوهش درزمینه شاخص های مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری نشان می دهد که رفتار، قدرت بیان، ظاهر و پوشش، مسئولیت پذیری، مهارت ارتباطی، نگرش حرفه ای، داشتن اطلاعات دقیق، مربیگری/ مدیریت، دانش، بیمه و حقوق کاری اثرگذاری بیشتری بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری دارد. نتایج بررسی عوامل کلی مؤثر بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران نشان می دهد که عامل فردی شخصی با ضریب تأثیر 647/0، عامل تخصصی حرفه ای با ضریب تأثیر 550/0 و عامل نهادی سیاستی با ضریب تأثیر 464/0 به ترتیب بیشترین اثر را بر امنیت شغلی راهنمایان گردشگری شهر تهران داشته اند.
شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی مناطق حساس ساحلی در شرق تنگه هرمز(محدوده مورد مطالعه: شهرستان سیریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون حاشیه نشینی در شهرهای ساحلی و تراکم بیش از حد جمعیت در این شهرها و به تبع آن افزایش بی رویه فعالیت های اقتصادی- اجتماعی به همراه معضلات زیست محیطی در مناطق حساس ساحلی، ضرورت شناسایی و ارزیابی عوامل تهدیدزا از نظر میزان سهم عوامل و موقعیت مکانی آن ها را در این اکوسیستم های حساس ساحلی کشور ایجاببدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی محیط ساحلی در بخشی از سواحل شرق تنگه هرمز واقع در شهرستان سیریک به انجام رسیده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع بازدید میدانی با استفاده از فرایند مصاحبه با کارشناسان و صاحب نظران بوده و چارچوب نظری آن نیز براساس مفهوم آمایش سرزمین و توسعه پایدار است. بررسی های میدانی حاکی از آن است که در محدوده تحت بررسی 5 عامل؛ گردشگری، مزارع پرورش میگو، حمل ونقل دریایی سوخت، پسماند خانگی و رودخانه ها مهم ترین عوامل تهدید و آلوده کننده محیط می باشند. در این پژوهش پس از شناسایی عوامل مهم تهدید آلودگی، با بهره گیری از مدل تحلیل سلسه مراتبی (AHP) عوامل شناسایی شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اولویت بندی گردید. سپس با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه نهایی تهیه و استخراج گردید. در مجموع یافته های پژوهش بیانگر آن است که در محدوده ساحلی شهرستان سیریک، آلودگی های ایجاد شده پهنه وسیعی از این سواحل را در حالت تهدید قرار داده است به طوری که از مساحت کل محدوده تحت بررسی که بالغ بر 514 کیلومتر مربع بوده، 342 کیلومتر مربع آن که برابر با 66/5 درصد از وسعت کل محدوده است در سطح تهدید آلودگی متوسط تا بسیار زیاد واقع شده است. از نظر توزیع فضایی آلودگی، بر اساس نقشه به دست آمده در سواحل شمالی محدوده تهدید آلودگی بسیار بالا و به سمت مرکز و سواحل جنوب از شدت آن کاسته می شود.
پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ریزش سنگ یکی از پدیده هایی است که رخداد آن سبب ایجاد خسارات زیادی به ویژه در مناطق کوهستانی می شود؛ بنابراین ارزیابی نواحی مستعد رخداد ریزش سنگ در مناطق کوهستانی، امری ضروری است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه است. برای شناسایی عوامل مهم در رخداد ریزش سنگ با توجه به مطالعات میدانی 8 عامل شناسایی شده که شامل ارتفاع، پوشش گیاهی، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، زمین شناسی، کاربری اراضی و شیب است. تمامی لایه ها بعد از فرایند پیش پردازش ، وارد نرم افزار SPSS Modeler شده و مدل سازی با 9 نورون ورودی، 8 نورون میانه و 1 خروجی طراحی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوریتم پرسپترون چند لایه، بیشترین ارزش وزنی را برای لایه زمین شناسی با مقدار 20/0 و برای لایه کاربری اراضی و فاصله از جاده به ترتیب مقدار 14/0 و 12/0 اختصاص داده است. به لحاظ پراکنش طبقات خطرپذیری، 98 درصد از طبقات خطرپذیری زیاد تا خیلی زیاد در بخش جنوبی منطقه گسترش دارد و بخش شمالی منطقه به لحاظ داشتن خطرپذیری در طبقه کم تا متوسط قرار گرفته است. همچنین در بخش اعتبار سنجی مدل، نتایج نشان داد که مقدار AUC در بخش آموزش عدد 9810/0 و در بخش تست شبکه عدد 9876/0 بوده است که این نیز نشان می دهد مدل در بخش آموزش و هم در بخش تست دارای اعتبار بالایی بوده و در رتبه عالی قرارگرفته است. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی و ارزیابی ریزش سنگ و حرکات دامنه ای در این منطقه، از مدل های دیگر یادگیری ماشین استفاده شود.
تحلیل الگوی خلوت گزینی در فضاهای باز شهری (نمونه موردی: پارک جنت در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
83 - 94
حوزههای تخصصی:
فرآیند تنظیم خلوت علاوه بر ویژگی های فردی، به عوامل محیطی نیز وابسته است و محیط پیرامون فرد می تواند زمینه ساز نمودهای مختلف خلوت فردی و جمعی باشد. پارکها به عنوان مکانی جهت گذارن اوقات فراغت، میتواند تا حد زیادی بستر مناسبی برای بروز خلوت در یک فضای جمعی باشند. بر همین اساس پژوهش حاضر با انتخاب یک پارک شهری در کلانشهر شیراز به عنوان نمونه موردی، سعی در بررسی ابعاد مختلف الگوهای وقوع خلوت در این فضا و چگونگی تاثیر آن بر ارتقا اوقات فراغت استفاده کنندگان دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع الگوهای تحقق خلوت در فضاهای باز شهری و عوامل مؤثر بر بروز آنها و نیز بررسی ارتباط آن بر اوقات فراغت استفاده کنندگان از این فضاها است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است که در قالب پیمایش میدانی و نیز مشاهده و مصاحبه با استفاده کنندگان از پارک به گردآوری اطلاعات پرداخته است. به منظور شناسایی الگوهای خلوت گزینی در فضای عمومی، روشی جدید مبتنی بر مشاهده و ثبت الگوها از طریق تکنیک نقشه برداری رفتاری بکار گرفته است. این روش به تفکیک جنسیت به ثبت الگوهای خلوت در محیط پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که خلوت در پارک در قالب دو الگوی فردی و جمعی نمود می یابد. بعد انسانی و به ویژه سن و جنس افراد در خلوت آنها بیشترین تأثیر را داشتند و بیشترین نمودهای خلوت شامل بازی کردن، نشستن روی زمین (چمن) و نشستن درون آلاچیق با تکنیک نقشه برداری رفتاری ثبت گردیدند. بروز الگوی خلوت فردی با انجام رفتارهایی چون مطالعه کردن، تماشای طبیعت، تماشای افراد و مواردی از این دست همراه است و خلوت جمعی نیز با رفتارهایی چون دوهم نشینی خانوادگی و دوستانه، ملافات با دوستان و صحبت با آنها نمود می یابد.
برآورد و ارزیابی خطر فرونشست زمین در محدوده حریم شهری استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
161 - 135
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین به پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی از قبیل فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن، میادین نفت و گاز و برداشت بی رویه آب زیرزمینی اطلاق می شود. در استان البرز نیز روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت در سال های اخیر بر افزایش تقاضا و حجم برداشت آب از سفره های آب زیرزمینی افزوده، لذا با افت شدید سطح آب های زیرزمینی در معرض فرونشست می باشد. در این پژوهش ابتدا ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و در ادامه، نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره در بازه زمانی 2016 و 2023 اقدام گردید. نتایج استخراج اطلاعات با تکنیک تداخل سنجی نشان داد میانگین میزان فرونشست در محدوده حریم شهری شهرستان های ساوجبلاغ و کرج و نظرآباد و چهارباغ و فردیس، مقدار بین 15 الی 320 میلی متر می باشد. که با مشاهدات صورت گرفته بیشترین میزان فرونشست در بخش شرقی و سپس در بخش جنوبی و جنوب غرب است. با توجه به نتایج برآورد شده از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیارهای افت سطح آب، کاربری اراضی، شیب و زمین شناسی، به ترتیب با ضریب وزنی 16127/0، 141875/0، 130145/0 و128474/0 مهم ترین عوامل در ایجاد خطر فرونشست در محدوده مطالعاتی بوده که به ترتیب 31 و 23 درصد از محدوده، دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد.
مطالعه اثرات کیفیت فضای همگانی در وفاداری گردشگران با تعدیلگری نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای همگانی به منزله مقاصد مهم گردشگری نقش بسزایی در توسعه پایدار گردشگری دارند. هدف اصلی تحقیق ارزیابی تأثیرات کیفیت های فضای همگانی در وفاداری گردشگران است. بافت های تاریخی قصبه و روستای ریاب در شهرستان گناباد با توجه به جاذبه های منحصر به فرد گردشگری آن ها به عنوان محدوده تحقیق انتخاب شدند. از پیمایش مقطعی برای انجام پژوهش استفاده شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود. پایایی اولیه پرسش نامه ازطریق ضریب آلفای کرونباخ (96/0 = α) و روایی صوری توسط متخصصان تأیید شد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور با توان 85درصد به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی بهره گیری شد. از میان مؤلفه های فضای همگانی شامل فرصت های تفریح و استراحت، دسترسی به امکانات، امنیت و نگهداری، و کیفیت اجتماعی، فقط امنیت و نگهداری در وفاداری گردشگران تأثیر مستقیم داشت (208/ 0= β و 02/0 = p-value). علاوه بر این، کیفیت های فضای همگانی به جز امنیت و نگهداری، با نقش میانجی رضایت در دل بستگی تأثیر داشتند (05/0 > p-value). دسترسی به امکانات (051/0= β) و کیفیت اجتماعی (069/0= β)، نیز با میانجی کلی رضایت و دل بستگی به صورت غیر مستقیم در وفاداری مؤثر بودند (05/0 > p-value). درمجموع فرصت های تفریح و استراحت (301/0= β) امنیت و نگهداری (294/0= β) و دسترسی به امکانات (214/0= β)، به ترتیب بیشترین تأثیر کل معنادار (05/0 > p-value) را در وفاداری داشتند. همچنین در تأثیر امنیت و نگهداری در وفاداری، جنسیت نقش تعدیلگر داشت. راهبردهای سامان دهی فضای همگانی مانند افزایش کاربری های تفریحی و توسعه فضاهای سبز و بوستان ها با استفاده از گیاهان بومی پیشنهاد شده است.
تکنودموکراسی الیتی: الگوی بهینه توسعه برای شهرستان ممسنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
193 - 238
حوزههای تخصصی:
توسعه به معنای دگردیسی ذهنی (در ساختار فرهنگی و اجتماعی)، تحول عینی (در ساختار جغرافیای اقتصادی) و تسریع فضای ارتباطات مجازی (در ساختار فرهنگ سیاسی) با عنایت به ملاحظات محیط زیست (پایداری آینده بشریت) و بهزیستی (رفاه انسانی) است. با توجه به اینکه بکارگیری الگوهای مختلف توسعه می تواند خروجی های متفاوتی برای یک قلمرو به همراه داشته باشد، پرسش اصلی پژوهش این است که مهم ترین آسیب های ناشی از الگوهای پیشنهادی توسعه در شهرستان ممسنی چیست و کدام یک از الگوهای اخیر می توانند به الگوی بهینه توسعه در این شهرستان منجر شوند؟ روش تحقیق ماهیت توصیفی تحلیلی دارد. ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. نتایج تحقیق نشان داد شش الگوی پیشنهادی توسعه در شهرستان ممسنی قابل شناسایی و آسیب شناسی هستند. الگوی بوروکراتیک مبتنی بر دیوانسالاری طایفه ای، الگوی کاریزماتیک مبتنی بر عواطف عشیره ای و الگوی نوسازی آمرانه مبتنی بر دگرگونی های کالبدیِ کوتاه مدت توأم با نادیده انگاشتن شاخص های مدنی هستند. لذا، خروجی سه الگوی اخیر نمی تواند ارائه الگوی بهینه توسعه ممسنی باشد. با وجود این، الگوهای تکنوکراسی، دموکراسی و اِلیت علی رغم برخورداری از آسیب های مختص به خود، به ترتیب با تأمین منافع اقتصادی/فنی بلندمدت، تأکید بر فاکتورهای سیاسی، اجتماعی، مدنی، شهروندی؛ و تخصص گرایی نخبگان در امور، بهتر می توانند الگوی بهینه توسعه ممسنی را تحت عنوان «تکنودموکراسی الیتی» رَقَم بزنند.
واکاوی و بازشناسایی شاخص های برنامه ریزی و طراحی منظر شهر شاد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مناظر شهری از مهم ترین فضاهای شهری محسوب می شوند و می توانند در ایجاد حس شادی شهروندان نقش مهمی را ایفا نمایند؛ به همین دلیل باید مورد توجه متخصصین قرار گرفته و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار بگیرند، بر همین اساس هدف از تحقیق حاضر واکاوی و بازشناسایی شاخص های برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شاد می باشد.روش بررسی: در راستای دستیابی به هدف تحقیق از منابع کتابخانه ای به جهت نگارش مقدمه و مصاحبه از متخصصین امر در دو مرحله برای دستیابی به شاخص ها بهره گرفته شد که تعداد نمونه ها از 24 متخصص تشکیل گردید. در مصاحبه اول شاخص ها به دست آمد سپس در مصاحبه دوم با تشکیل ماتریس بازیگر - هدف اهمیت شاخص ها مشخص شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد شاخص های وجود فضاهای سبز و پارک های شهری، وجود مکان هایی برای تعاملات اجتماعی، دارا بودن امنیت و ایمنی، بهره گیری از تنوع و توازن رنگی، اولویت دهی به نقش انسان در فضاهای شهری، وجود پیاده راه ها و وجود فضاهای فعالیت های تفریحی پرتکرارترین، شاخص های وجود فضاهای سبز و پارک های شهری و اولویت دهی به نقش انسان در فضاهای شهری بااهمیت ترین و شاخص های وجود فضاهای سبز و پارک های شهری، وجود مکان هایی برای تعاملات اجتماعی، دارا بودن امنیت و ایمنی، بهره گیری از تنوع و توازن رنگی و اولویت دهی به نقش انسان در فضاهای شهری همگراترین شاخص ها می باشند. در مجموع متخصصین شاخص انسان محور بودن فضاهای شهری را باید ملاک اصلی در برنامه ریزی ها و طراحی های خود قرار دهند تا با اهمیت به نقش انسان تمایل شهروندان به حضور فعال و شاد در سطح شهرها را افزایش دهند.
اثر اصالت وجودی تجربه گردشگران فرهنگی بر بازتاب نام تجاری درگاه های ذخیره جا اینترنتی بوم گردی در شهرهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درگاه های ذخیره جا اینترنتی چند وجهی تحولی را در صنعت اقامتی رقم زده اند. هدف این پژوهش بررسی اثر اصالت نام تجاری، اصالت میان فردی و اصالت وجودی تجربه گردشگران شهری بر بازتاب نام تجارتی درگاه های ذخیره جا اینترنتی سایت مهمانشو در مناطق بوم گردی شهرهای استان گیلان است که این تأثیر اصالت نام تجاری با توجه به نقش میانجی عشق نام تجاری، سرزندگی و احساس به یادماندن تجربه مورد سنجش قرار گرفته است. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل های آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری Amos و نرم افزار SPSS انجام شد. برآورد تحلیل مسیر این پژوهش نشان داد که اصالت نام تجاری درگاه های اینترنتی ذخیره جا با ضریب مسیر993/0 بر عشق نام تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین ضریب مسیر فرضیه اثر اصالت وجودی بر سرزندگی 566/0 و ضریب مسیر فرضیه اصالت میان فردی بر سرزندگی 488/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که به یاد ماندنی بودن تجربه گردشگر بر برجستگی نام تجاری با ضریب مسیر 985/0 مؤثر است؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق، به مدیران این نوع بسترکار اقامتی توصیه می شود، تصویر سایت اقامت مسافران را ارتقاء بخشند؛ ابتکارات مختلف برای مسافران ابتکار را در نظر بگیرند؛ در عین ابتکارات و نوآوری ها، بی تکلفی و ساده بودن را برای کاربری و ارائه امکانات برای مشتریان مدنظر قرار داشته باشند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود، سایت های رزرو چند وجهی در شهرهای بر روی افزایش عشق به نام تجاری و اصالت نام تجاری برای بهبود بازتاب نام تجاری خود تأکید کند.
مرور نظام مند پژوهش های توسعه گردشگری هوشمند در نواحی روستایی (سالهای 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 198
حوزههای تخصصی:
تعریف و تبیین چارچوب نظری تدوین الگوی هوشمند سازی گردشگری روستایی، مستلزم بهره مندی از مطالعات انجام شده در این حوزه و سایر مباحث مرتبط می باشد، مرور پژوهش های پیشین نشان دهنده ضعف چارچوب های موجود در تبیین الگوی گردشگری هوشمند در نواحی روستایی است. هدف این تحقیق، توسعه یک چارچوب جامع برای پیاده سازی الگوی گردشگری هوشمند در نواحی روستایی با رویکرد مرور نظام مند است. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی است، و با رویکرد مرور نظام مند ادبیات مرتبط با مؤلفه های هوشمند سازی روستایی و گردشگری هوشمند در فاصله سال های 2000 تا 2023، با استفاده از 3 کلیدواژه مشخص و استراتژی شفاف و از پیش طراحی شده، از 5 پایگاه های اطلاعاتی، جمع آوری شد. پس از غربالگری و ارزیابی کیفی، تحلیل نهایی روی 59 مقاله انجام شد. با تحلیل مقاله ها چهار فرایند و 42 مؤلفه برای تدوین چارچوب نظری الگوی گردشگری هوشمند شناسایی شد. مطالعه نشان می دهد، تدوین چارچوب نظری برای پیاده سازی الگوی گردشگری هوشمند مستلزم شناخت پیش شرط ها و الزامات قبل از اجرا، شناسایی عناصر کلیدی و سازمان های دخیل در حوزه گردشگری هوشمند، توجه به منابع سرزمینی مقاصد و راهبردهای انتخاب مقاصد هدف و در نهایت فرایند اجرای الگوی گردشگری هوشمند خواهد بود که می تواند به پایداری منابع و تحقق گردشگری هدفمند و پایدار کمک شایانی نماید.
Architectural Strategies under the Influence of Rural Business Space & Place (Case: A Delphi Survey in Babolkenar, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
107 - 127
حوزههای تخصصی:
Purpose- To examine the architectural and economic strategies of rural business spaces from the perspective of experts. Design/methodology/approach- In synthesis of literature review, after reviewing 47 articles found, the relationships between variables in first relation between R.B.S & R.B.A: The components were extracted & converted to 8 components based on the Roberts synthesis method. But since the main unknown of the research was Architecture & speciology of the building, according to the gaps extracted 8 types of architecture were compiled & the axial coding & 8 research content was extracted from it. Then the content-target-table was generated. In the current step, since theoretical foundations were insufficient, a combined research method was used & the Delphi research method was used in this phase of research. The study community had 41 elite subjects (rural-urban-architectural-entrepreneurial). To analyze the data collected based on the Q factor analysis extracted results & ultimately the most influential factors on the RBS & RBP from each of the specified spatial attributes. The results of the study indicate that in total, 3 categories are emphasized, 5 categories in the 2nd priority, 3 categories are not generally approved by this community, but in some factors it is emphasized. Findings- In response to the research question of what the classification and perspective of the community of experts are on the architectural strategies of rural business spaces, there are 7 views in this regard: Requirements for multi-purpose spaces (second activity): separate, isolated, sanitary, and Indigenous (12.67%); Second activity in the form of multi-purpose buildings or increasing the area for the construction of a sales place in rural buildings (11.49%); The sales Place is equipped with isolation (10.07%); Sanitary and isolated interior architecture (cultivation space) (8.06%); Indigenous model of Health and isolation (7.85%); Reconstruction of old buildings by equipping, and separating and increasing the business area (7.68%) and etc. Reseach limitation/implications- Interdisciplinary and lack of coherent studies and literature on Rural Business Architecture (R B A) and multi-purpose & hybrid building and architecpreneure (architecture + entrepreneurship). Originality/value– Research started with the hypothesis of multifunctionalization of production spaces, but ultimately concepts such as health & reducing the penetration of the second activity pest were given priority over multifunctioning & combining activities. There for the priority of health concepts & sales & second activity is the innovation of this research.
پایش و ارزیابی روند تغییرات پوشش برف در شهرستان های استان گلستان، مازندران و گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بر پایه داده های تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS، مستقر روی ماهواره های Terra و Aqua و ماهواره ثقل سنجی GRACE با رویکرد نوآورانه الگوریتم و کدنویسی در سامانه تحت وب گوگل ارث انجین در شهرستان های استان های (گلستان، مازندران و گیلان) و در حد فاصل سال های 2001 تا 2022، به برآورد و تحلیل روند تغییرات مساحت سطحی برف، عمق برف، آب معادل برف و تغییرات سفره آب های زیرزمینی در محدوده مورد مطالعه پرداخته شد. براساس نتایج به دست آمده بیش ترین مساحت سطحی بارش برف با مقدار 01/9496 کیلومتر مربع در سال 2005 و کم ترین آن با مقدار 21/2906 کیلومتر مربع در سال 2010 اتفاق افتاده است، این درحالی است که بیش ترین مقدار عمق برف با مقدار 07/0 متر در سال 2008 و بیش ترین آب معادل برف با مقدار 10 کیلوگرم بر متر مربع در سال 2008 به دست آمد که مبین همبستگی بالای عمق برف با آب معادل از برف است. نتایج بررسی سفره آب های زیرزمینی براساس سه مدل CSR، GFZ و JPL نشان داد که بیش ترین حجم سطح سفره آب های زیرزمینی با مقدار 5/12 سانتی متر، در سال 2005 و کم ترین آن با مقدار 5/27- سانتی متر، در سال 2017 قرار دارد. یافته های تحقیق، نشان دهنده مقدار کاهشی روند سفره آب های زیرزمینی در سال 2017 با مقدار 5/12- سانتی گراد در ارتباط با مقدار روند کاهشی پوشش برف در سال 2017 با میزان پوشش برفی 56/5432 کیلومتر مربع در منطقه مورد مطالعه است. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که روند تغییرات پوشش برف بر مقدار حجم سفره آب های زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه تأثیر داشته است.
واکاوی زمانی-مکانی تمرکز بارش و پهنه بندی آن در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۰۸-۹۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی الگوهای مکانی و زمانی تمرکز بارش در استان مازندران می پردازد. لذا داده های بارش هشت ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی 2002 تا 2021 مورد استفاده قرار گرفت و برای تحلیل داده ها از شاخص تمرکز بارش (PCI) استفاده شد. نتایج نشان داد بالاترین مقادیر PCI در مناطق غربی استان، به ویژه بابلسر و نوشهر، مشاهده شده که حاکی از تمرکز شدید بارش در فصول مشخصی است. در مقابل، مناطق شرقی استان توزیع یکنواخت تری از بارش را نشان می دهند. علاوه بر این، بررسی نوسانات بین سالانه PCI حاکی از روند افزایشی در برخی ایستگاه هاست که نشان دهنده افزایش تمرکز بارش در سال های اخیر است. تحلیل الگوهای مکانی PCI نیز نشان می دهد که مناطق جنوب غربی و شرقی استان، به دلیل عوامل توپوگرافی و فاصله از دریای خزر، تمرکز نسبی بارش را در ماه های خاصی تجربه می کنند. در مقابل، مناطق شمالی و شمال غربی استان به دلیل تأثیر سیستم های جوی مدیترانه ای و تغییرات اقلیمی اخیر، توزیع نامنظم و فصلی بارش را نشان می دهند. نتایج این پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن تغییرات مکانی و زمانی تمرکز بارش در مدیریت منابع آب و فرایندهای هیدرولوژیکی استان مازندران تأکید دارد. روند افزایشی PCI نشان می دهد که تدوین استراتژی های سازگار برای مقابله با چالش های ناشی از وقوع رویدادهای شدید بارش و دوره های خشک طولانی مدت ضروری است
واکاوی عوامل و محرک های مؤثر در سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
167 - 202
حوزههای تخصصی:
گسترش فضایی بی رویه، بدون برنامه و ورود افراد مهاجر به شهر زاهدان باعث شکل گیری بافت های حاشیه ای در این شهر گردیده است. این شهر همانند شهرهای بزرگ کشور از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد. یکی از موارد مهم در کاهش مشکلات ناشی از آن، شناسایی عوامل مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده در این شهر است. لذا پژوهش حاضر سعی بر آن دارد، ضمن شناسایی محلات حاشیه ای و فرسوده شهر به بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان بپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مردم محلی و ساکنان بافت های فرسوده شهر زاهدان بوده که با استفاده از فرمول کوکران 280 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از پرسش نامه و سوالات کمی (طیف لیکرت) و مصاحبه استفاده شد. جهت بررسی وضعیت بافت های فرسوده شهر زاهدان از روش توصیفی-تحلیلی و GIS استفاده شد. برای شناسایی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده زاهدان از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج بررسی وضعیت بافت های فرسوده و ناکارآمد زاهدان نشان داد که محلات شیرآباد، کریم آباد، کارخانه نمک و پشت گاراژ، بابایان، مرادقلی و چلی آباد مهم ترین محلات دارای بافت فرسوده و ناکارآمد در شهر زاهدان هستند. نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده نیز نشان داد که عامل اقتصادی با ضریب تأثیر 71/0 بیشترین تأثیر را بر سامان دهی بافت فرسوده زاهدان داشته است. عامل امکانات، خدمات و تأسیسات زیربنایی شهری با ضریب تأثیر 67/0، عامل اجتماعی و فرهنگی با ضریب تأثیر 61/0، عامل کالبدی و محیطی با ضریب 59/0 و عامل سیاست های نوسازی بافت فرسوده با ضریب تأثیر 47/0، در مرتبه های بعدی قرار گرفته اند. لذا پژوهش حاضر سعی بر آن دارد، ضمن شناسایی محلات حاشه ای و فرسوده شهر، به بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان بپردازد.
تحلیل شکاف عملکرد مدیریتی گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 164
حوزههای تخصصی:
مقایسه عملکرد گلخانه ها در ایران با سایر نقاط جهان بیانگر عملکرد پایین این واحدها و ناکارآمدی مدیریت آن ها است. این در حالی است که سیاست توسعه کشت محصولات کشاورزی در محیط های کنترل شده مثل گلخانه ها با توجه به افزایش جمعیت بشر و وقوع تغییرات گسترده اقلیمی و لزوم مدیریت بهتر منابع پایه تولید و در راستای تحقق امنیت غذایی، در سال های اخیر بیش ازپیش مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد مدیران گلخانه های تولید محصولات کشاورزی در استان تهران انجام شد. حجم نمونه مورد مطالعه 140 واحد گلخانه از میان تعداد 2574 واحد فعال در این استان بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود که از طریق مراجعه حضوری و مصاحبه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و تحلیلی شامل شاخص سازی و تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد استفاده شد. نوآوری این مطالعه در ارائه شاخصی ترکیبی به منظور ارزیابی عملکرد مدیریتی گلخانه ها در سه بعد پیش، حین و پس از تولید و اندازه گیری شکاف عملکردی مدیران این واحدها بود. بر اساس یافته های این تحقیق، میانگین شاخص عملکرد مدیریتی در سطح گلخانه های مورد مطالعه 3/13 از 5 بود که در حد متوسط ارزیابی می شود. تحلیل ماتریس اهمیت عملکرد نشان داد که گلخانه ها در 13 عملیات و به ویژه در انتخاب محصول مناسب برای کاشت، بهره گیری از فناوری های روز مانند اتوماسیون و فناوری های هوشمند و تهیه طرح توجیهی برای تولید در گلخانه دارای شکاف عملکردی بالایی بوده اند. این بدان مفهوم است که علی رغم اهمیت بالای هریک از این موارد در افزایش عملکرد مدیریتی گلخانه ها، وضعیت فعلی آن ها از حد قابل قبولی برخوردار نیست. لذا، پیشنهاد می شود ضمن ریشه یابی این موضوع، مواردی نظیر تولید فناوری های هوشمند سازگار با گلخانه های موجود، آموزش استانداردهای داخلی و خارجی تولید، بهبود سیستم های بسته بندی و حمل به بازار بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر بازساخت فضاهای روستایی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان آوج، استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
80 - 94
حوزههای تخصصی:
تضعیف فعالیتهای اقتصادی سنتی در مناطق روستایی به ویژه اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی همچون کشاورزی، معادن و نظایر آن در طی چند دهه اخیر، جستجوی راهکارهای جدید برای تقویت پایه های اقتصادی و تنوع بخشی به فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی در مناطق روستایی را ضرورت بیشتری بخشیده است. در این میان کارآفرینی گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش مهمی در بازسازی و بهبود فضاهای روستایی ایفا می کند. پژوهش حاضر به تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری و بازساخت فضاهای روستایی می پردازد.و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی محسوب میشود. برای گردآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی آن،11روستای هدف گردشگری ،شهرستان آوج است. جامعه آماری پژوهش 2546 خانوار روستایی ساکن در این روستاها می-باشند که نمونه گیری آنها بر اساس فرمول اصلاح شده کوکران برابر با 250 خانوار به دست آمد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد (81/0=a ). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون t تک نمونه ای، فریدمن و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کارآفرینی گردشگری به ترتیب در ابعاد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مؤثر است. مهمترین گویه های مؤثر بر ابعاد کالبدی شامل استفاده از سبک های معماری و فناوری های جدید در بخش مسکن، افزایش رقابت برای تملک اراضی بکر و زیبا در دامنه ها و حاشیه رودخانه می باشد. علاوه بر این نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد، شاخص اجتماعی- فرهنگی با مقدار بتای (0.293) بالاترین اثر را در کارآفرینی گردشگری داشته است.
ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی اشکال کارستی با استفاده از روش رینارد (مطالعه موردی: شهرستان آذرشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئومورفوسایت ها، یکی از مفاهیم جدید در مطالعات گردشگری هستند که بر مکان های ویژه ای که دارای ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی هستند، تاکید می کند. در سال های اخیر ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم به صورت مفهومی بسیار جذاب درآمده که طیف وسیعی از مردم با علاقه های گوناگون و نیز دولت ها، گروه های زیست محیطی وگروه های حفاظت و نگهداری را به خود جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی اشکال کارستی شهرستان آذرشهر با استفاده از روش رینارد است. روش شناسی: در این راستا با بهره گیری از پیمایش میدانی، دو معیار اصلی شامل ارزش علمی، ارزش افزوده و ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این روش ارزش علمی متشکل از عیار حفاظتی، کمیابی، شاخص بودن و ارزش های جغرافیای دیرینه و ارزش افزوده شامل ارزش های فرهنگی، تاریخی، مذهبی، زمین تاریخی و اقتصادی و ارزش ترکیبی، شامل ارزش جهانی، آموزشی، تهدیدات و اقدامات مدیریتی استفاده شد. نتایج و یافته ها: براساس نتایج حاصل از پژوهش ژئومورفوسایت های منطقه در معیارهای اصلی به ترتیب، ارزش علمی (53/0)، ارزش ترکیبی (47/0)و ارزش افزوده (34/0) و در زیرمعیارها ارزش آموزشی (79/0)، جغرافیای دیرینه و تاریخ زمین (75/0) و تهدیدات (70/0)از بیش ترین امتیاز برخوردارند. از لحاظ توانمندی ژئوتوریستی پدیده های مورد بررسی منطقه به ترتیب تراورتن ها، چشمه ها و غارها در سه معیار ارزیابی (ارزش علمی، ارزش افزوده، ترکیبی) بیش ترین توانمندی جذب گردشگر را دارند.