فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
95-129
حوزههای تخصصی:
یکی از واقعیت های دانشگاه در جهان، توزیع جنسیتی رشته های دانشگاهی است . این تحقیق به دنبال فهم فرایندهایی است که بر ابعاد جنسیتی انتخاب رشته دانشجویان تاثیر می گذارند. با رویکرد کیفی با ۴۲ نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در ایران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و داده های حاصل با تکنیک تحلیل مضمون مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهند در انتخاب رشته دانشگاهی شکاف طبقاتی و توسعه یافتگی فعال است، سلسله مراتبی بودن امتیاز دانشگاه ها و رشته های دانشگاهی از یک سو همراه با تفاوت طبقاتی و توسعه یافتگی در مناطق مختلف ایران امکان دسترسی به دانشگاه ها و رشته های دانشگاهی باپرستیژ و پردرآمد را محدود می کند، این محدودیت برای زنان فعال تر است زیرا با نگرش جنسیتی به رشته های دانشگاهی همراه می شود که مشاغل و به تبع آن آموزش را زنانه/مردانه می کند و با سهمیه بندی جنسیتی همراه است. همدستی خانواده با سیاست بومی گزینی و تاکید بر زنانگی ایده آل در انتخاب رشته و شغل آینده، دختران را به چانه زنی با پدرسالاری سوق می دهد. با تفسیر مضمون های اصلی (شکاف طبقاتی و توسعه یافتگی و نگرش جنسیتی به رشته های دانشگاهی) و ارجاع به ادبیات پژوهش (نظریه تقاطع)، مضمون نهایی و فراگیر پژوهش، مکانیسم های طرد و تبعیض است که در تقاطع میان جنسیت، طبقه و شکاف مرکز/پیرامون شکل می گیرد.
تحلیل و ارزیابی تأثیر ادراک بر خطر تاب آوری زنان روستایی دهستان درزآب شهرستان مشهد در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی یک نگرانی جهانی است که به کرات در تمام دنیا روی داده و انسان های زیادی را متأثر نموده است و یکی از استراتژی های بین المللی برای کاهش بلایا ایجاد تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی است. در این بین زنان روستایی با توجه به شرایط زیستی خود در نواحی روستایی معمولاً در معرض آسیب های بیشتری از فاجعه قرار دارند، زیرا در شرایط و موقعیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی آسیب پذیرترند. هدف این پژوهش بررسی سطح تاب آوری زنان روستایی در برابر مخاطرات طبیعی خصوصاً زلزله در دهستان درزآب می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات آن در بخش نظری از منابع اسنادی و بررسی و مرور اسناد فرادست، آمارنامه ها، تحقیقات، مقالات و کتب علمی در بخش عملی از روش پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسش نامه و مشاهده مستقیم بهره گرفته شده است. نتیجه مقاله حاضر بر آن است که درک خطر از طریق شناختی و احساسی بر روی تاب آوری اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار است و با افزایش پایگاه اقتصادی و منزلت اجتماعی میزان ریسک پذیری جامعه ی زنان کمتر و توانایی مقابله ی با بحران آن ها در زمان زلزله بیشتر می شود و درنهایت تاب آوری زنان از طریق درک خطر و تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر مخاطرات محیطی مانند زلزله می یابد. در انتها راهکارهای اقتصادی و اجتماعی جهت افزایش تاب آوری زنان در هنگام زلزله آورده شده است.
ملاک های توافق مالی زوجین هر دو شاغل و بررسی نقش آن بر روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
311 - 337
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بررسی ملاک های توافق و سازگاری زوجین هر دو شاغل پیرامون مسائل اقتصادی و نقش آن بر ابعاد مختلف روابط زناشویی است.روش: این مطالعه کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج شاغل، با روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. داده های این پژوهش با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها شامل 2 کد انتخابی(ملاک های توافق مالی زوجین موفق و نقش توافق مالی بر ابعاد مختلف روابط زناشویی)، 10 کد محوری(اعتماد متقابل به یکدیگر، مدیریت یکی از زوجین بر امور مالی، برقراری تعاملات سازنده قبل و بعد از ازدواج، برقراری تعادل میان درآمد و هزینه ها، عدالت زناشویی، حفظ حریم های خصوصی و اقتصادی در ارتباط با اطرافیان، ایجاد سازگاری زناشویی، بهبود رضایت زناشویی، بهبود کیفیت روابط زناشویی و برقراری تعاملات مفید و پایدار) و 28 کد باز بود. نتبجه گیری: نتایج به دست آمده بینشی از ملاک های توافق و سازش همسران در روابط را ارائه می کند و اهمیت نقش های بر عهده گرفته شده در حوزه های مختلف مدیریت مالی را نشان می دهد. واژگان کلیدی: توافق مالی، رضایت زناشویی، نظریه داده بنیاد، زوجبن هر دو شاغل
امکان سنجی اعمال قاعده «تلازم حق و تکلیف» در حقوق مالی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قاعده تلازم حق و تکلیف، یک قاعده عقلی به منظور تنظیم مناسبات حقوقی در روابط اجتماعی است. از مهم ترین ساحت های قابل استناد به قاعده مذکور، روابط حقوقی زوجین به خصوص در حوزه مالی است. سؤال مطرح در این رابطه، قابلیت استناد و امکان اعمال قاعده مذکور، در مناسبات مالی زوجین است. اثر مهم متفرع بر سؤال، امکان اثبات عقلی تساوی حقوقی زوجین است. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده است، استناد به قاعده مذکور در روابط حقوقی زوجین را غیرقابل اثبات می داند. چالش اجرای قاعده تلازم در حقوق زوجین به صورت عام و حقوق مالی زوجین به صورت خاص، به موارد نقض قاعده برمی گردد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با وجود موارد چالش برانگیزی همانند مهریه، اعتبار این قاعده محل تأمل است. راهکار بیان شده به منظور برون رفت از چالش مذکور، توسعه تکالیف به موارد سلبی و از سوی دیگر توسعه تلازم مدنظر به تمام چهار نسبت ادعایی مطرح در نظریه هوفلد است؛ اما هر دو توسعه، با نوعی تصرف در قاعده همراه شده است که دراصل، ماهیت قاعده را با ابهام مواجه می کند. بر اساس یافته های این مقاله، استناد به قاعده، جهت اثبات تساوی مالی زوجین غیرممکن است.
بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه در ارتباط با ضرورت دینی ازدیاد نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های نهج البلاغه که یکی از منابع حدیثی معتبر است جایگاه ارزنده ای در میان شیعیان دارد و چون پیروان مذهب امامیه قائل به عصمت گوینده آن یعنی، امام علی (ع) هستند، ضروری است تا روایات موجود در این کتاب از نظر سندی، متنی و کیفیت صدور ارزیابی شود. حدیث «قِلَّهَ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» که سیدرضی آن را در شمار حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه ذکر نموده است از جمله گفتارهای چالش برانگیز در ارتباط با مسئله فرزندآوری است که امروزه برداشت های متفاوتی از آن ارائه می شود. نیاز جامعه اسلامی به ازدیاد نسل بر اهمیت بررسی محتوای این روایت افزوده است. براین اساس، پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه برای کشف مراد اصلی گوینده این کلام در ارتباط با ازدیاد نسل انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچگونه ترغیب مخاطب به کاهش تعداد اولاد در روایت فوق وجود ندارد. براساس ادله ای چون همخوانی کلام امام علی(ع) با منطق و همسویی آن با تجربیات و داده های عقلی، می توان دریافت که سخن آن حضرت فقط ناظر به حقیقتی خارجی بیان شده است و نمی توان آن را در مقام نفی مطلوبیت فرزندآوری دانست. آموزه های قرآنی، روایی، فقهی، روان شناختی و همچنین سیره اهل بیت(ع) نیز بر مفاهیمی مطابق با اهمیت فرزندآوری و تداوم نسل بشر از طریق توالد و تربیت اولاد شایسته ای که زمینه ساز رشد و پیشرفت جامعه باشد، دلالت دارد.
تدوین مدل اجرای موفق خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
60 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تدوین مدل اجرای موفق خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان بود.
روش : روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های پژوهش به صورت میدانی و به شیوه کیفی جمع آوری شد. نمونه آماری، خبرگان ورزش قهرمانی بانوان بودند که براساس تخصص، تجربه، تسلط نظری، تمایل و دسترسی به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش با 22 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند انجام شد که از مصاحبه هجدهم به بعد، پاسخ ها تکرار پاسخ مصاحبه های قبل بود. داده های حاصل از ادبیات پیشنه و متن مصاحبه ها پس از کدگذاری، بازنگری کدها توسط پنج نفر از مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار به غیر از گروه پژوهش انجام و سپس در پنل دلفی بررسی و غربال گری شد در نهایت، روایی داده ها توسط اساتید مدیریت ورزشی تأیید شد.
یافته ها: براساس یافته ها، در ابعاد خط مشی ها و مجریان، الزامات مدیریتی و شرایط محیطی و فرهنگی-اجتماعی 46 شاخص مؤثر بر اجرای خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان در قالب 14 مؤلفه شناسایی شد. می توان گفت، شفافیت اهداف و فقدان اهداف متناقض، انگیزش و تمایل مجریان به اجرای خط مشی ها، مشارکت بانوان در تصمیم گیری ها، پرهیز از تبعیض جنسیتی، توانمندسازی مجریان خط مشی ها، تأمین منابع مالی و سرمایه گذاری کافی به همراه وجود بستر فکری و فرهنگی جامعه، توسعه بیش از پیش ورزش قهرمانی بانوان را درپی خواهد داشت.
مطالعه جامعه شناختی تبیین عوامل اجتماعی نگرش به فرزندپذیری ( مطالعه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: فرزندآوری همواره راهی برای تکمیل خانواده بوده است. تجربه احساس طبیعی داشتن فرزند به هر دلیلی ممکن است به صورت طبیعی و زیستی برای یک فرد فراهم نباشد، لیکن افراد می توانند آن را با پذیرش فرزند غیر زیستی تجربه نمایند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه عوامل جامعه شناختی با نگرش نسبت به فرزند پذیری می باشد. چارچوب نظری به کار گرفته شده نظریه داغ ننگ اجتماعی و برچسب زنی می باشد.روش : این پژوهش در جامعه آماری شهر شیراز با تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انجام گرفته است. پاسخگویان در این پژوهش زنان متاهل ۲۰ تا ۶۰ سال می باشند، که حداقل ۳ سال از ازدواجشان گذشته باشد، نیمی از این زنان در سطح شهر و نیم دیگر در مراکز ناباروری بوده اند. داده ها به وسیله پرسش نامه و به صورت مراجعه حضوری، گردآوری شده و سپس در محیط SPSS با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای روش زندگی در سلامت معنوی، تحصیلات، سلامت روانی، تعداد فرزند، انسجام در سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، شکوفایی و همبستگی در سلامت اجتماعی، سن، مشارکت، پذیرش و خودکارآمدی سلامت معنوی رابطه ای معنادار با نگرش به فرزندپذیری دارند. نتایج این پژوهش کمک شایانی به درک بهتر ابعاد گوناگون پدیده فرزندپذیری کرده و راه را برای سایر پژوهش های جامعه شناختی در این حوزه هموار خواهد کرد.
رابطه نوع تجرد دختران با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای احساس تنهایی رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
112 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی عاشقانه در رابطه بین نوع تجرد (تجرد خودخواسته و ناخواسته) با بهزیستی روانشناختی دختران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین دختران مجرد بالای 40 سال شهر تهران نمونه-ای به تعداد 267 نفر (139 خودخواسته و 128 ناخواسته) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان دیماتسو و همکاران (2004) بود. مدل پژوهش از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد نتایج نشان داد که احساس تنهایی عاشقانه نقش واسطه ای معنی داری بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ندارد(05/0<p). بنابر یافته های پژوهش حاضر، احساس تنهایی عاشقانه بر بهزیستی روانشناختی تاثیری ندارد و نمی تواند نقش واسطه ای در رابطه بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ایفا کند. بنابراین پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی نقش سایر متغیرهای مداخله کننده در این رابطه بررسی شود.
تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارایی سرمایه گذاری با نقش تعدیل گر استقلال هیئت مدیره و دوره تصدی مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
775 - 802
حوزههای تخصصی:
زنان در تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری ریسک گریزتر بوده و محافظه کارتر هستند. این پژوهش رابطه تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می کند. استدلال بر این است که شرکت ها با تنوع جنسیتی هیئت مدیره، ناکارایی سرمایه گذاری کمتری از شرکت های بدون تنوع جنسیتی هیئت مدیره دارند و وجود مدیران زن در هیئت مدیره، با ناکارآمدی سرمایه گذاری رابطه منفی دارد. این پژوهش شبه تجربی است. همچنین با توجه به اینکه نتایج پژوهش به حل یک مشکل یا موضوع خاص می پردازد، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، تجزیه و تحلیل همبستگی با رویکرد رگرسیونی است. با توجه به اینکه این پژوهش از اطلاعات گذشته برای آزمون فرضیه ها استفاده می کند، پس رویدادی است. در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برمبنای یک نمونه آماری متشکل از 108 شرکت بورسی (براساس حذف سیستماتیک) طی سال های 1396 لغایت 1400 (540 مشاهده) انتخاب و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره آزمون شد. تجزیه و تحلیل نمونه پژوهش نشان می دهد بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری، رابطه منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد استقلال هیئت مدیره، رابطه بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری را تعدیل می کند. اما دوره تصدی مدیرعامل، رابطه بین تنوع جنسیتی هیئت مدیره و ناکارآمدی سرمایه گذاری را تعدیل نمی کند.
تحلیل جایگاه زنان در رمان نانی روی میز دایی میلاد اثر محمد النعاس براساس مکتب زیبایی شناسی انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 40
حوزههای تخصصی:
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصه های رمان نانی روی میز دایی میلاد، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده تعداد زیادی شخصیت زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آن ها در جامعه ای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است. این اثر با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ریشه درماندگی هایشان را حاکمیت مردسالاری می داند که مانع از بروز استعدادهای آن ها می شود. به دلیل بازتاب دیدگاه انتقادی محمد النعاس در بستر رمان مذکور و تطابق با دیدگاه زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به اینکه هنر و ادبیات باید با رویکرد سلبی و مخالف خوان به مبارزه با شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب برآیند، بر آن شدیم تا رمان مذکور را براساس این نظریه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوا بررسی کنیم. مقاله حاضر کوششی برای تحلیل و بررسی این دیدگاه انتقادی است. یافته های پژوهش بیانگر انطباق دیدگاه محمد النعاس با رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت است و نشان می دهد او با هدف آگاه کردن جامعه و بهبود جایگاه زنان، با دیدگاه مخالف خوان و سلبی به انتقاد از وضعیت آنان در جامعه پرداخته است. همچنین با ایجاد تقابل میان زنان سنتی و مدرن به انتقاد از نظام مردسالاری حاکم و ستم هایی که بر زنان روا داشته شده می پردازد و با کمک گرفتن از شخصیت های مرد علیه نظام مردسالاری، سعی در آگاه کردن زنان و مردان جامعه اش نسبت به جایگاه زن و نقش او در خانواده و اجتماع دارد.
در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.
بررسی نقش ابعاد ناسازگاری و غفلت والدگری بر خودمراقبتی و خودکارامدی مادری: نمونه زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
157 - 184
حوزههای تخصصی:
باور یک مادر به توانمندی او در سازمان دهی و اجرای مجموعه تکالیف و مسئولیت های مادری، خودکارامدی مادری خوانده می شود که بر کنش های مادرانه اثرگذار است. پژوهش حاضر قصد دارد نقش ابعاد تجارب کودکی مراقبت را بر خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی بیازماید. از این رو، 180 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به چهار مرکز بهداشت شهر اهواز به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجربه ی کودکی مراقبت و سوء استفاده، مقیاس خودمراقبتی آگاهانه و خرده مقیاس شایستگی والدگری را تکمیل نمودند. روش های تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، همبستگی و تحلیل مسیر بودند. یافته ها نشان داد که ابعاد مادر غافل (21/0- =) و مادر ناسازگار (22/0- =) به طور مستقیم با خودکارامدی مادری در رابطه بودند. تحلیل رابطه میانجی نیز نشان داد که دو مسیر غیرمستقیم مادر غافل و پدر غافل با خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی به عنوان میانجی رابطه داشتند. در نتیجه، تلاش در جهت ارتقای ابعاد خودمراقبتی در زنان باردار می تواند یک نقش جبرانی برای نقایص مراقبتی دوران کودکی زنان داشته باشد و حتی بر خودکارامدی مادری آنان موثر باشد.
برساخت هویت دوپاره: زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
407 - 433
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سال های اخیر، رشد قابل توجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناخته ای به ویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف این پژوهش، فهم زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی عام (بنیادی) اجرا شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 زن جوان که به تنهایی به شهر یزد مهاجرت کرده اند، گردآوری شد. گزینش مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام گرفت. داده ها پس از مکتوب شدن به شیوه کدگذاری داده بنیاد تحلیل شدند. حاصل تحلیل در قالب هفت مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی ارائه شده است. مقوله های اصلی عبارت اند از: ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقه زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فاصله گذاری اجتماع میزبان، کژسازگاری و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز به عنوان مقوله مرکزی شناخه شد. یافته ها نشان داد زیست ناپایدار در مبدأ با زیست چندپاره در مقصد به شکل گیری هویت دوپاره در میان مشارکت کنندگان منجر شده است. دختران مهاجر تحت محدودیت ها و فشارهای مبدأ اقدام به مهاجرت می کنند، اما سازگاری وزندگی در مقصد نیز برای آن ها خالی از چالش نیست. مواجهه آن ها با شرایط جدید، برساخت هویتی دوگانه را برای آن ها به همراه دارد.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش و عمل، سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش و عمل، سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار شهر شیراز بود. این پژوهش تجربی از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمایش– پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. تعداد 100 نفر در این پژوهش انتخاب شدند و تعداد 30 نفر در کارگاه شرکت کردند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه پذیرش و عمل، پرسشنامه سپاسگزاری GQ-6 و پرسشنامه شجاعت جمع آوری گردید. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش در طی 10 جلسه یک و نیم ساعته و هفته ای یک بار اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری بر افزایش پذیرش و عمل، قدردانی GQ-6و شجاعت زنان سرپرست خانوار مؤثر بوده است؛ بنابراین، می توان از آموزش مهارت تاب آوری به عنوان روشی کارآمد برای افزایش پذیرش و عمل در سرپرست خانوار استفاده کرد. همچنین شدت و طول مدت آموزش تاب آوری نقش مهمی در نتایج به دست آمده ایفا کرده است. نتایج نشان می دهد که آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد تأثیر مثبت و قابل توجهی بر میزان پذیرش و عمل، سطح سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار داشته است. درنتیجه، برنامه های آموزشی تاب آوری با توجه به نیازها و خصوصیات خاص زنان سرپرست خانوار و عوامل محیطی، فرهنگی و اجتماعی موجود در محل زندگی آن ها، می تواند نقش مؤثری در بهبود عملکرد و رفاه خانواده ها و افزایش سپاسگزاری و شجاعت آنان ایفا کند.
ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش، ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی در شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز بوده است.
روش : پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز می باشد. همچنین تعداد ۳۸۴ نفر با روش فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و 410 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و تعداد 397 پرسشنامه جمع آوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با ارزیابی ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که به میزان 820/۰ بوده است. در آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart-PLS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که دینداری، هنجارهای ذهنی، اثربخشی ادراک شده مصرف کننده، بازاریابی محتوا، آگاهی از مُد و منبع شناخت مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز تأثیر معناداری دارند. همچنین نقش دینداری بر نگرش نسبت به رفتار نشان داده شده است. نگرش نسبت به رفتار بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی تاثیر مثبتی دارد. در نهایت، نقش کنترل رفتاری درک شده بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی ناچیز است.
مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی بود.جامعه آماری تمامی دختران طرفدار صنعت سرگرمی کره جنوبی در شهر تهران بود. نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری 11 دختر نوجوان و جوان ۱۳ تا 22 ساله بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی بود و مصاحبه های نیمه ساختارمند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج یافته های به دست آمده از این مطالعه نشان داد رسانه های نوین عامل تغییرات در نهاد های هویت ساز شده اند و رسانه ها عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده اند و تاثیر رسانه ها در شکل گیری هویت و نگرش دختران جوان و نوجوان در رابطه با نحوه تاثیر پذیری هویت آنان از صنعت سرگرمی کره جنوبی قابل توجه است. هم چنین طی مصاحبه های اکتشافی با شرکت کنندگان 5 مضمون اصلی و 24مضمون فرعی استخراج شد. مضامین استخراج شده شامل دوری از خویشتن و هویت ایرانی، نگرش منتقدانه در مورد وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی در ایران، آرمانی پنداری، سرمشق گیری و احساس نزدیکی به هنرمندان صنعت سرگرمی کره جنوبی، تغییر سبک زندگی و شکل گیری هویت گروهی بود. یافته های این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سیاست گذاران رسانه، متخصصان سلامت روان و جامعه شناسان قرار دهد تا در شکل گیری هویت و نگرش دختران نوجوان و جوان ایرانی موثر باشد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
33 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اصفهان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از زنان مطلقه که به مرکز ملاقات آفتاب شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 مراجعه کرده بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خود- ارزیابی انطباق اجتماعی بوسک و همکاران (1997)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969)، مقیاس نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (٢٠٠١) گرداوری گردید. داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار spss-22 تجزیه و تحلیل شد. یافته های نشان داد که دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عملکرد اجتماعی و کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در زنان مطلقه شده است (05/0≥p). به بیانی دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم و افزایش عملکرد اجتماعی در زنان مطلقه شده بود.در نتیجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به عنوان یک مداخله مبتنی بر فرهنگ برای زنان مطلقه مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ؛ نسخه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
263 - 281
حوزههای تخصصی:
مقیاس معنای سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده ای است که برای اندازه-گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و میلمن(2014) مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی موردبررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول ترجمه این مقیاس از زبان انگلیسی به زبان فارسی و سپس تعیین ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که مقیاس مقیاس معنای سوگ با مقیاس تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی آماری مطلوبی برخوردار است و مخصوصاً می توان آن را در نمونه های ایرانی با اطمینان استفاده نمود.
رابطه صفات فرهنگی- شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
91 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه صفات فرهنگی - شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 35 ساله در دو محدوده نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 369 زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش تحلیلی- پیمایشی بود. برای جمع آوری داده ها از سیاهه(چک لیست) سبک افزونه ها و صفات شخصیتی استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد با صفت برون گرایی از سبک کژوال به دلیل سادگی استقبال می کنند و اولویت دوم آن ها سبک کلاسیک است. و افراد با صفت توافق و سازگاری چون نمی خواهند از سنت ها فاصله بگیرند، با سبک کلاسیک و کژوال در اولویت های اولیه احساس راحتی بیشتری می کنند. افراد با صفت وظیفه شناسی بالا، سبک کلاسیک و رسمی، الویت اول وسبک رمانتیک اولویت دوم آن ها می باشد و به دلیل اهمیت نظم و اصول مشخص، استفاده از سبک آوانگارد در اولویت آخر قرار دارد. افراد با صفت روان رنجوری بالا، سبک کژوال را به دلیل راحتی در پوشش و رمانتیک را به سبب ظرافت بیشتر مورداستقبال آن هاست و افراد با صفت پذیرش تجربه های جدید سبک کژوال و وینتیج را انتخاب کردند. با توجه به یافته ها می توان گزارش کرد که جامعه و به ویژه بانوان و دختران توجه روز افزونی به استفاده از افزونه ها دارند.
بررسی رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری دختران نوجوان شهر مشهد با نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری نوجوانان دختر بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه 4 شهر مشهد و والدین آن ها که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. جامعه این پژوهش شامل 369 نفر از دانش آموزان و والدین آن ها بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، پرسشنامه هویت جنسیتی بم (1974)، پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ و سکولار (2001) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و معکوس حاصل شده است. همچنین بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و مستقیم حاصل شد. علاوه بر آن نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر دارای نقش میانجی بود.