فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
185 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عُمق و ابعاد دو مفهوم "عفاف و حجاب" و "امنیت اجتماعی" از منظر قرآن و تبیین رابطه آن ها در نظام اجتماعی مطلوب قرآن کریم است.
روش : روش شناسی پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن آیات قرآن کریم متناسب با عنوان پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته و بر اساس آن تأثیر عفاف و حجاب با امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امنیت اجتماعی، یکی از عمده ترین اهداف اساسی تشریع حجاب است و حجاب و عفاف کارکردهای مشخصی برای امنیت اجتماعی جامعه دارد که ازجمله ی آن ها سلامت روابط اجتماعی و بستن راه های نفوذ بیگانگان است.
یافته ها: فهمِ مبتنی بر قرآن از جایگاه حیاتی و نسبت این دو مفهوم، علاوه بر تعمیق معرفت دینی و جهت دادن صحیح برای دستیابی به اصلی ترین نیازهای واقعی انسان و جامعه انسانی، ارائه راهکار تضمینیِ برون رفت از بحران های اخلاقی و اجتماعی است که اساسی ترین نیازهای انسان امروز یعنی آرامش و امنیت را با چالش های جدی مواجه کرده است.
بررسی و نقد برداشت های مخالفان افزایش جمعیت از آیات و روایات دال بر تحدید نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت، یکی از مولفه های راهبردی هر کشوری به شمار می آید و یکی از مهم ترین منابع قدرت ملی و منشا افزایش نفوذ سیاسی در بین جوامع بین المللی است. قائلان نظریه تحدید نسل متأثر از فضای جامعه قرار گرفته و در دوره ای که جمعیت در ایران رشد فراوانی یافت و دولت های مستقر در پی اتخاذ سیاست های کنترل جمعیت برآمدند، آنان از آموزه های دینی برای تأیید این سیاست ها بهره گرفتند. پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی در پی بررسی و نقد برداشت های مخالفان افزایش جمعیت از آیات و روایات تحدید نسل برآمده است. یافته های پژوهش حکایت از آن داشت که مخالفان افزایش جمعیت معتقدند در قرآن آیاتی وجود دارد که اگر چه ارتباط مستقیم با کنترل جمعیت ندارند، اما به طور قهری به نوعی به تنظیم خانواده منجر می شود. با بررسی های انجام شده روشن گردید که برداشت های صورت گرفته از آیات، نادرست و ناتمام هستند و به آن ها نقد وارد است. مخالفان افزایش جمعیت همچنین به روایاتی برای اثبات تحدید نسل استشهاد کرده اند، بررسی اسناد و محتوای روایات نشان داد که اسناد برخی روایات ضعیف و اسناد برخی روایات صحیح هستند، بر فرض تمامیت و صحت همه اسناد، برداشت هایی عرضه شده از روایات نادرست هستند.
از طراحی تا تغییرات اجتماعی: تببین اثرگذاری زنان طراح و معمار قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
103-131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرگذاری آثار سه طراح و معمار زن (شالوت پریان، آیلین گری و کوکو شنل) بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی قرن بیستم می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که چگونه این طراحان با نوآوری های خود توانستند کلیشه های جنسیتی را به چالش بکشند و تحولاتی در طراحی و معماری ایجاد کنند که بر جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش تحلیل نقشی است که این طراحان در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی و تولید معناهای زیباشناختی داشته اند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی و تحلیل محتوای آثار طراحان انجام شده است. دستیابی به مطالب به کمک مطالعه اسناد کتابخانه ای و تصویری بوده است. یافته ها نشان می دهد که اخلاق و مسئولیت حرفه ای طراحان به عنوان یک اصل محوری در تمامی فعالیت های آن ها در نظر گرفته شده است. این هنرمندان از طریق طراحی نوآورانه به نیازهای اجتماعی و فرهنگی پاسخ داده و در تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت و تأثیری ماندگار در جامعه بوده اند. مرور مسیر طی شده توسط آن ها الهام بخش برای تاثیرگذاری بر قشر جدید جامعه فارغ از جنسیت است.
شکل گیری تمایزیافتگی خود در خانواده: کشف فرآیندها از طریق نظریه میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و متأثر از عوامل مختلفی شکل می گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و بازنمایی چگونگی شکل گیری فرآیند تمایزیافتگی خود در خانواده، با رویکرد کیفی و به روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع نظام مند انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل متأهلین 30 تا 45 ساله شهر تبریز که با خانواده خود زندگی می کردند، بود که تعداد 17 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختار یافته برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها هم زمان با گردآوری داده ها باروش کدگذاری نظری (طی سه مرحله؛ کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. در نهایت461 کد اولیه و 117 زیرمقوله و 18 مقوله استخراج شد و در بخش های شش گانه الگوی پارادایمی طبقه بند گردید و یک نظریه میانی تکوین یافت. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت و شرایط چالش برانگیز، افراد را به استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی سوق می دهد که این موارد پدیده های محوری فرآیند شکل گیری تمایزیافتگی خود را تشکیل می دهند. همچنین، چنانچه افراد تحت تأثیر شرایط واسطه ای نظیر کسب تجربه های متفاوت، ویژگی های خودتعیین گر و تمایل به موفقیت و شرایط زمینه ای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و جو مشارکتی/حمایتی خانواده قرار گیرند، راهبردهایی همچون رفتارهای مسئولانه، همیارانه و سنجیده و تلاش برای کنترل احساسات را خواهند داشت که این راهبردها منجر به موفقیت در شغل و زندگی، رضایتمندی و خوداتکایی توأم با بهبود روابط می شود.
Effectiveness of Teaching Problem Solving and Decision-Making Skills on Critical Thinking of Female-Headed Households(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Female heads of households face various psychological and social challenges that significantly impact their lives. The objective of this study was to explore the impact of an intervention focused on teaching problem-solving and decision-making skills on the critical thinking abilities of female heads of households. This research employed a semi-experimental design with pre-test and post-test measures, including a control group. The study population comprised all female heads of households under the jurisdiction of the Welfare organization of Meybod city. Thirty participants were selected via purposive sampling and randomly assigned to either the experimental or control group (15 participants per group). The experimental group underwent a ten-session training program on problem-solving and decision-making skills, while the control group received no intervention. Both groups completed the California Critical Thinking Questionnaire before and after the intervention. The data were analyzed using multiple analysis of covariance (MANCOVA). The findings revealed that teaching problem-solving and decision-making skills significantly enhanced critical thinking among participants in the experimental group. This effect was observed across all three subscales of critical thinking (p < .01). These results suggest that instructing problem-solving and decision-making skills can effectively enhance the quality of critical thinking among female-headed households.
اثربخشی اجرای برنامه خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای کودکان 4 تا 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی مادران کودکان چهار تا شش ساله مهدهای کودک اصفهان در سال 1403بود. نمونه پژوهش 30 مادر با فرزند 4 تا 6 سال بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده (بابایی فرد، 1400) و مقیاس خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بود. مداخله برنامه خانه و مدرسه در طول 8 جلسه 150 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوورایانس چند متغییری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد(91/237 F= و05/0> P). هم-چنین بین میانگین های خودکارآمدی والدینی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد((18/225 F= و05/0> P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجرای برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی در مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اثر بخش است و می توان از این برنامه برای تقویت مهارت های والدینی مادران در خانواده و جامعه بهره جست.
بازنمایی نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
75 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی بازنمایی نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی بود. جامعه پژوهش کلیه مطالعات و متون مرتبط با ابعاد نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش های جنسیتی و مطالعات زنان از منظرروان شناسی فرهنگی بود . روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای به صورت فیش برداری از منابع مکتوب و مطالعات مرتبط با روان شناسی درحوزه زنان و مطالعات فرهنگی استفاده شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که برندها باید از استفاده کلیشه های جنسیتی سنتی که زنان را به عنوان موجودات منفعل یا صرفاً نماد جذابیت به نمایش می گذارند، اجتناب کنند و به جای آن، تصویر زنان را به عنوان افرادی توانمند و مستقل با ویژگی های انسانی و فرهنگی بازنمایی نمایند. این بازنمایی به افزایش اعتبار برند و تقویت ارتباط با مصرف کنندگان کمک می کند. بر اساس آموزه های فرهنگی و دینی، به ویژه در جوامع اسلامی، زنان نه تنها در خانواده بلکه در عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز نقش مهمی دارند. بنابراین، برندسازی فرهنگی باید حساسیت های فرهنگی و دینی را در نظر گرفته و در بازنمایی زنان، به توانمندی ها و ظرفیت های آنان توجه ویژه ای داشته باشد. برندهایی که به ارزش های انسانی و شمولیت و نقش جنسیتی توجه می کنند، می توانند جایگاه اجتماعی زنان را تقویت کرده و از ترویج کلیشه های منفی جلوگیری نمایند. این پژوهش به ویژه بر لزوم طراحی استراتژی های بازاریابی همسو با ارزش های فرهنگی و دینی تأکید دارد چون به ایجاد هویت های اجتماعی مثبت و پایدار کمک می کند.
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری(مورد مطالعه: پارک بانوان لاله شهر نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
169 - 203
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز عمومی به عنوان بخشی از بافت اکولوژیک شهرها می باشند تا جایی که حیات زیست محیطی و پایداری شهرها به آنها وابسته است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری در شهر نورآباد لرستان می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بانوان مراجعه کننده به پارک لاله در بازه زمانی اردیبهشت ماه لغایت آذرماه سال 1401 می باشد. حجم نمونه شامل 200 نفر از بانوان می باشد که با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد و مقداری آلفای 01/0، 03/0 و 05/0 محاسبه گردید. داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد واکاوی قرار گرفت. بر اساس یافته ها وضعیت پارک بانوان لاله در تمام ابعاد شش گانه ایمنی و امنیت، سلامت، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی، محیطی بهداشتی و مبلمان، پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرارگرفته و نامطلوب ارزیابی می شوند. همچنین یافته های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS24، نشان دادند که بعد کالبدی- فیزیکی (86/0=β)، بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله، دارا می باشد. پس از آن نیز متغیرهایی چون محیطی و بهداشتی (78/0=β)، مبلمان پارک (73/0=β)، ایمنی و امنیت (68/0=β)، سلامت (58/0=β ) و فرهنگی- اجتماعی (48/0=β) بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله را دارا می باشند.
کاربست مفاهیم و آموزه های سرفصل های درسی رشته مطالعات زنان در تجربه زیسته دانشجویان این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته مطالعات زنان در ایران ره آوردی از غرب در راستای توسعه جهانی و تاثیر جریانات فمنیستی بر فضای دانشگاهی می باشد. با توجه به دو دهه حضور مطالعات زنان در فضای علمی ایران انتظار می رود شاهد نقش آفرینی دانش آموختگان رشته در ابعاد علمی و اجتماعی زنان باشیم. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی برخی از سرفصل های رشته مطالعات زنان و تجربه زیسته دانش آموختگان، نگاهی آسیب شناسانه به توانمندی رشته در راستای تربیت دانش آموختگان به مثابه کنشگران داشته باشد. پژوهش حاضر با روش کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه با دانشجویان رشته مطالعات زنان و تکنیک تحلیل محتوا چگونگی کاربست مفاهیم و نظریه ها را در تجربه زیسته دانشجویان در سطوح مختلف دانش، بینش و کنش بررسی می کند. کدگذاری گزاره های مصاحبه ها در نهایت به 15 مقوله محوری از جمله توانمندسازی دانشجو در تفکر خلاق، ضعف دانش زمینه ای ، عدم کفایت سرفصل های مصوب در پوشش مسائل عینی، روزآمدسازی سرفصل ها ، تعارض عین و ذهن، اجتناب از کنشگری ، نقش دانشجو و استاد در مفاهیم رشته مطالعات زنان و... ختم شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است سه سطح دانش، بینش و کنش در کاربست مفاهیم و آموزه ها در تجربه زیسته دانشجویان در رابطه متقابل قرار دارند. اما اجتناب از کنشگری در سطح کنش که تجلی سطح آموزش و بینش است به دلایل متعدد به مثابه انتخاب شخصی یا برآیند ساخت اجتماعی تعبیر می شود.می توان گفت که ساخت اجتماعی، استاد و دانشجو (بازیگران اصلی در انتقال و دریافت مفاهیم) در کاربست مفاهیم و آموزه ها در تجربه زیسته دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهند.
چالش ها و نیازهای پیش روی دانشجویان در حوزه فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
93 - 134
حوزههای تخصصی:
با توجه به تطبیق سن باروری با سن تحصیل و افول آن پس از اتمام تحصیلات عالیه، نیاز است به فرزندآوری دانشجویان در حین تحصیل توجه ویژه ای صورت بگیرد. این مقاله به طور خاص بر نگرش ها و چالش های دانشجویان نسبت به مسئله فرزندآوری متمرکز است. گردآوری داده ها طی دو مرحله انجام شد؛ در مرحله اول با ۱۵ دانشجو مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام گرفت. در مرحله بعد با استفاده از یافته های اولیه سؤالات جدیدی تدوین و در قالب پرسشنامه الکترونیک در فضای مجازی (گروه های دانشگاهی) منتشر شد و ۶۰ پاسخ معتبر دریافت شد. داده ها بر مبنای الگوی تحلیل مضمون آترید استرلینگ در یک فرآیند رفت و برگشتی کدگذاری شدند. درروند تحلیل ۷۵ مضمون پایه ای، ۸ مضمون سازمان دهنده و ۲ مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر «ضرورت فرزند آوری از نگاه دانشجویان» و «موانع و نیازهای دانشجویان درزمینهٔ فرزند آوری» هستند. ذیل مضمون اول چهار مضمون سازمان دهنده ی«انگیزه های فردی»، «انگیزه های خانوادگی»، «انگیزه های اجتماعی» و «انگیزه های دینی» و ذیل مفهوم دوم، پنج مضمون سازمان دهنده ی «نیازهای اقتصادی»، «نیازهای فرهنگی»، « نیازهای روانی»، «نیازهای حوزه سلامت» و «نیازهای تسهیلاتی- حمایتی» قرار دارد. درنهایت با مرور سیاست ها و قوانین موجود و استفاده از تجربه دانشگاه های دوستدار خانواده در جهان راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت فرزندآوری در این قشر ارائه شد.
ادبیات زنانه نُتَیلَه راشِد در گفتمان استعمارپژوهیِ فرهنگی جامعه عربی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
181-207
حوزههای تخصصی:
ادبیات استعمارپژوهی فرهنگی در جامعه عربی مصر، که برخاسته از عمق جان، تجربه، و حیات زیسته نخبگان و زنان اندیشمند و متعهدِ عرب است؛ درواقع از ارکان رکین دانش بومی و غیراقتباسی جامعه مصری تلقی می شود که از یک سو بیانگر تجارب زیسته زنان مصری است که در دامان استعمار و بطن جامعه بحران زده مصر، با ملت خویش و آلام ایشان زیستند و از سویی دیگر همچنان در چالش و نزاع مستقیم با استعمارگران، بر ضدّ آنان قلم می زنند و در راستای روشنگری و تبیین تبعاتِ خروجِ ظاهری استعمار از بلاد عربی و اعطای استقلال سیاسی وهم انگیز به دولت-های عربی می کوشند. یکی از این زنانِ اندیشمند و متعهد عرب، نُتَیلَه راشد (1934-2012م.) است که جستار پیش-رو با روش تاریخی انتقادی و رویکرد توصیفی تحلیلی و هدف نیل به دانش و معرفت افزون در حوزه استعمارپژوهیِ عربی، به مقوله پارادایم فرهنگی گفتمان استعمار در تفکر و ادبیات زنانه راشد می پردازد و سعی دارد به پرسش چگونگی بازتاب مؤلفه ها و مصادیق پارادایم فرهنگی استعمارپژوهی با تمرکز بر اثر پژوهشی راشد به نام «حکایه کفاح ضدّ الاستعمار» پاسخ دهد.
پدیدارشناسی دلالت های زنانگی در میان زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پدیدارشناسی دلالت های زنانگی و فهم و تفسیر زنان سرپرست خانوار از زنانگی ، به روش پدیدارشناسی ماکس وان مَنِن انجام شد. زنانگی، در رویکرد نظری پژوهش، معادل اجرای بدن مند نقش ها، رفتارها و خصایلی است که در شرایط نابرابری جنسیتی، به شیوه ای گفتمانی، تولید و به تدریج مسلط می شود. در پژوهش حاضر بازنمودهای ادراک زنان سرپرست خانوار از این زنانگی مسلط، در چهار حوزه روابط اجتماعی، فضای کنش، زمان زیسته و بدن زیسته بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانواده های زن سرپرست شهرستان بهار بود که تعداد 23 نفر از ایشان به شیوه هدفمند از نوع ملاکی با بیشینه پراکنش، برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق فردی تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها جمع آوری و به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان سرپرست خانوار در حوزه روابط اجتماعی، واقعیت هایی مثل ایفای نقش های متعارض، انزوای تدریجی، بیگانگی از خود، چندچهره گی و تناقض ارتباطی را تجربه می کنند. همچنین مهم ترین مؤلفه های فضای کنشی که در آن زیست می کنند عبارتند از: احساس ناامنی، دلزدگی از محیط، بی اعتمادی به دیگری، سیطره کلیشه های جنسیتی و تضاد زندگی خصوصی و عمومی. براین اساس، تجربه زیسته این زنان از زمان، متضمن عناصری همچون ملال، زمان پریشی، گسیختگی زمان و گذر کُند زمان است. در چنین وضعیتی آنها بدن خود را در چارچوب مقولاتی مانند بدن به مثابه ابزار کار، بدن به مثابه طعمه جنسی، شرم بدنی، بدن آگاهی وارونه و بدن به منزله سرمایه، درک و تفسیر می کنند. بنابراین، می توان گفت که مؤلفه های این چهار حوزه در زندگی روزمره زنان سرپرست خانوار پیوندی متقابل با هم دارند که زنان سرپرست خانوار را به سوی پذیرش زنانگیِ مسلط سوق می دهد. زیست متعارض و هویت پرتناقض این زنان در جامعه مردسالار بیش از آنکه باعث شکل گیری خودآیینی و خودپنداره قوی زنانه در ایشان شود، سبب واپس روی آنها به سمت درونی سازی خصایل و رفتارهایی که به طور سنتی برچسب زنانه خورده اند، می شود.
مؤلفه های الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارضات والدین – نوجوان، از مهمترین مسائل این مقطع در نظام خانواده است که پیامدهای مختلفی در زمینه رشد فردی و اجتماعی آنها به همراه دارد. در صورت بندی این مسئله، مدل ارتباطی والدین با نوجوانان، از عوامل و متغیرهای اصلی در این زمینه محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف احصاء مؤلفه های اصلی الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان در خانواده انجام شد. روش این پژوهش کیفی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. نوع نمونه گیری هدفمند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه شونده ها بصورت هدفمند از بین کارشناسان و متخصصان علوم ارتباطات، روان شناسی و علوم تربیتی و معارف اسلامی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیز، روش تحلیل مضمون به روش آتراید – استرلینگ به کار گرفته شد. در فرآیند تحلیل که با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 انجام گرفت، سه مضمون فراگیر و هشت مضون سازمان دهنده بدست آمد. مضامین فراگیر و به بیان دیگر مؤلفه های اصلی الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان شامل «حفظ صمیمیت»، « کرامت بخشی» و «مسئولیت بخشی» می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، نهادهای فرهنگی – ارتباطی می بایست علاوه بر آموزش و توانمندسازی خانواده ها در زمینه نحوه مطلوب ارتباط با فرزند نوجوان، با بازنمایی صحیح نوجوانی در رسانه، نگاه ایجابی و فرصت محور به این مقطع را در جامعه ترویج دهند.
نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی متون تعالیم دینی می باشد. نمونه پژوهش تعالیم دینی مادر در مورد سلامت معنوی فرزندان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات ، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: مادران برای تربیت دینی و سلامت معنوی فرزندان خود، باید به تعالیم دینی پایبندی داشته باشند. هم چنین خانواده در فرهنگ ایرانی، پایه و ستون اصلی جامعه است و برای جامعه ایرانی واحدی بسیار ارزشمند محسوب می شود. در خانواده های با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان شده و به بروز رفتارهای مثبت از سوی آن ها می شود. پایبندی مادر به تعالیم دینی شامل آداب شیر دادن به نوزاد، نماز خواندن و روزه گرفتن، تشویق مادر، اخلاق و تقوا، دعا و توکل، عفت و حیا وخودسازی می باشد. این تعالیم دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم از دوران کودکی بر سلامت معنوی فرزندان اثر می گذارد و باعث شکل گیری شخصیت معنوی آن ها می شود.
زنان و تغییر ساختار اجتماعی؛ تحلیل روایت کنشگران زن فعال در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1043 - 1068
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال روایت فعالان زن از نقش و جایگاه زنان در تغییر ساختار اجتماعی اقلیم کردستان است. با استفاده از نظریات فمینیست های سوسیالیست و شرابی به تشریح وضعیت تغییرات ساختاری در اقلیم کردستان و نقش و جایگاه زنان در این تغییرات پرداخته شده است. این پژوهش در سنت روش کیفی قرار دارد و در آن از تحلیل روایت استفاده شده است. بدین منظور راهبرد مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند و همگن است. مصاحبه با هجده نفر از فعالان در انجمن ها صورت گرفت. داده ها در قالب ۱۲ مضمون اولیه و ۶ مضمون ثانویه تفسیر و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تغییرات ساختار اجتماعی بعد از سال ۱۹۹۱، یعنی زمان تشکیل اقلیم کردستان به وقوع پیوسته که درنتیجه آن، نقش و جایگاه زنان نیز دستخوش تغییر شده است. از آن زمان تاکنون، احزاب سیاسی به خواسته ها و انجمن های زنانه شکل داده اند و در چارچوب اهداف حزبی به مسائل زنان نگریسته اند. با وجود این، زنان با مشارکت و تصاحب پست های مدیریتی و سیاسی توانسته اند جایگاه خود را در این ساختار به دست آورند. در این میان نقش آموزش، رسانه ها و انجمن ها مهم و تأثیرگذار بوده است. انجمن های زنان به عنوان یکی از مهم ترین تغییردهندگان ساختار و خود زنان فعال به عنوان عامل تغییر، اقدام به تصویب قوانین عادلانه، ریشه کنی الگوهای کهن اجتماعی فرهنگی و گسترش آگاهی، حمایت و بازنمایی مشکلات و چالش های زنان کرده اند.
بررسی تنوع جنسیتی هیئت مدیره در ارتباط با اهداف توسعه پایدار با تاکید بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
172 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر، آگاهی جهانی از چالش های زیست محیطی و بلایای احتمالی آن افزایش یافته است. تعداد زیادی از کشورها با آلودگی هوا ، جنگل زدایی، کاهش منابع و تغییرات آب و هوایی مواجه شده اند. مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان راهی برای حل چالش های زیست محیطی و ترویج توسعه پایدار در این زمان حساس مورد توجه قرار گرفته است. نتایج تعدادی از مطالعات نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره شرکت ها ممکن است به عنوان شاخصی در نظر گرفته شود که شرکت ها سطوح بالاتری از مسئولیت پذیری اجتماعی را تجربه کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره درحمایت از اهداف توسعه پایدار با توجه به معیارهای مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی می باشد.
مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 177 شرکت در دوره (1401-1397) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. سپس الگوی پژوهش تعریف و با استفاده از روش GMM برآورد شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تنوع جنسیتی هیئت مدیره تأثیری مثبت و معنادار بر مسئولیت پذیری اجتماعی و تأثیر منفی و معنادار بر بی مسئولیتی اجتماعی دارد. افزون بر این، نتایج نشان می دهد که زنان در کاهش موقعیت های مشکل ساز واکنش بیشتری نشان می دهند.
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج می توان اظهار داشت زنان به بهبود عملکرد اجتماعی از راه اقدامات خوب اهمیت می دهند و به طور همزمان مراقب رویدادهای منفی که بر عملکرد اجتماعی شرکت تأثیر می گذارد، می باشند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر پرخاشگری فرزندان و عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
19 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر پرخاشگری فرزندان و عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در زنان درسرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد خمینی امداد شهر شیراز بود. از جامعه مذکور 30 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری (1992) و پرسشنامه عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده بابایی فرد(1400) استفاده شد. گروه آزمایش درمان گروهی برنامه آموزش فرزندپروری مثبت ، در 9 جلسه 70 دقیقه ای درهفته دو جلسه را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری و تک متغیری انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت در کاهش پرخاشگری فرزندان و بهبود عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده با اثربخشی معناداری همراه بود.
آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خودشیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
33 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه شهر تبریز بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش تعداد 250 نفر از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کوستا و مک کری(1985)، پرسشنامه باورهای ناکارآمد جنسی نوبر و همکاران (2003) و مقیاس شیء انگاری بدنی مک کینلی و هاید (1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارSpss و Amos انجام شد. نتایج نشان داد که بین صفات شخصیتی، خود شیء انگاری بدنی و باورهای جنسی ناکارآمد رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین صفات شخصیتی به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در باورهای جنسی ناکارآمد زنان یائسه اثر داشتند و مدل از نیکوئی برازش مناسبی برخوردار بود. به طور کلی تفاوت های فرهنگی ﺑﺮﺗﺠﺮﺑﻪ یائسگی زنان، ﺗﻔﺴیﺮ ﻋﻼﺋﻢ و ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی آن موثر است.
اثربخشی روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به متخصصین و کلینیک های چاقی و تغذیه شهر تبریز در سال 1402 بود. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند؛ گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. هر دو گروه، پیش، پس و 3 ماه پس از مداخله به پرسشنامه های خود-انگ زنی وزنی لیلیس و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روایت درمانی در مقایسه با گروه کنترل، در پس آزمون، سبب کاهش خود-انگ زنی وزنی و افزایش سلامت روان شناختی شد. در مرحله پیگیری، اثر روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی ماندگار بود. روایت درمانی به احتمال زیاد می تواند سبب بهبود خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی شود.