فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه آزمایش و گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره غیردولتی شهرکرمانشاه درسال 1401-1402 بودند که میزان خودافشاگری پایین داشتند. ازمیان آنان 30 زوج به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین گردیدند (هرکدام 10 زوج). گروه آزمایش اول تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه (هشت جلسه زوجی 90 دقیقه ای و یک جلسه روزکامل) و گروه آزمایش دوم تحت مداخله هیجان مدار (نه جلسه زوجی 90 دقیقه ای) قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه عملکردخانواده تاویتی ان و همکاران (1987) بود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو مداخله موجب بهبود عملکردخانواده گردیده (01/0p<) و این اثر درطول دوره پیگیری نیز حفظ شده است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار تفاوت معنی داری دربهبود عملکردخانواده وجودندارد. باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مشاوران از هردو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر درجهت کمک به بهبود روابط زوجین و خانواده استفاده نمایند.
برساخت هویت دوپاره: زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
407 - 433
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سال های اخیر، رشد قابل توجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناخته ای به ویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف این پژوهش، فهم زمینه ها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی عام (بنیادی) اجرا شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 زن جوان که به تنهایی به شهر یزد مهاجرت کرده اند، گردآوری شد. گزینش مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام گرفت. داده ها پس از مکتوب شدن به شیوه کدگذاری داده بنیاد تحلیل شدند. حاصل تحلیل در قالب هفت مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی ارائه شده است. مقوله های اصلی عبارت اند از: ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقه زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فاصله گذاری اجتماع میزبان، کژسازگاری و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز به عنوان مقوله مرکزی شناخه شد. یافته ها نشان داد زیست ناپایدار در مبدأ با زیست چندپاره در مقصد به شکل گیری هویت دوپاره در میان مشارکت کنندگان منجر شده است. دختران مهاجر تحت محدودیت ها و فشارهای مبدأ اقدام به مهاجرت می کنند، اما سازگاری وزندگی در مقصد نیز برای آن ها خالی از چالش نیست. مواجهه آن ها با شرایط جدید، برساخت هویتی دوگانه را برای آن ها به همراه دارد.
ظرفیت های فقهی برای نیاز های امرور نظام حقوقی خانواده (موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
71-101
حوزههای تخصصی:
براساس فقه امامیه و قانون مدنی زوج دارای حق انحصاری در طلاق است؛ اما زوجه نمی تواند جز در شرایط خاص، از دادگاه درخواست طلاق داشته باشد. موجبات درخواست طلاق زوجه در حکم اولی همچون ایلاء و ظهار، از گذشته تا کنون، در راستای احقاق حق زوجه و جلوگیری از سوءاستفاده زوج هستند؛ اما امروزه می بینیم موجبات درخواست طلاق در قانون به صورت احکام ثانوی نمی تواند پاسخگوی نیاز مسائل روز زنان باشد. از این رو نوشتار پیش رو با روشی توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که آیا زوجه تحت هیچ شرایطی جز ایلاء و ظهار نمیتواند درخواست طلاق به موجب حکم اولیه (بدون اثبات عسروحرج ناشی از مشکل پیش آمده) و بدون پرداخت فدیه داشته باشد؟ در این راستا، پس از بررسی ادله و آراء قضائی در موارد بحث شده، بر مبنای فقه امامیه زوجه می تواند در مواردی شامل عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی زوج، عدم پرداخت نفقه و سوء رفتار زوج، از دادگاه تقاضای اصلاح زوج و در صورت عدم اصلاح، تقاضای طلاق داشته باشد. همچنین در مواردی که بیم گرفتاری در گناه وجود داشته باشد، طلاق واجب است. روشن است اگر این احکام در قانون بازتاب داشته باشند می توانند بسیاری از مشکلات زنان را بر طرف کنند.
نقد اجتماعی نکاح متعه در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
144 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: نکاح متعه در داستان رستم و سهراب که سبب بی قاعدگی و بروز بحران شده، عدم توانایی زادآوران آن را در گردانش این امر نشان می دهد. آنچه که این نکاح را مکروه جلوه می دهد، عدم تعهّد (گاموفوبیا) رستم است که نتوانسته اس تعدادهای بالفع ل سهراب را شکوفا کند. مسئله آن است که رستم از برای موقعیت اجتماعی فرصت پرداختن به مسائل شخصی را پیدا نمی کند و در امر نکاح با عدم تعهّد مواجه می شود. هدف پژوهش، تعیین سرنوشت مولّدان این نکاح است که پا به عرصه حیات می گذارند.
روش: این جستار با روش توصیفی نشان می دهد نکاح رستم و تهمینه از چه نوعی بوده و چه عواملی سبب پیش آمد و پیامدهای منفی آن شده است؟
یافته ها: این داستان براساس موقعیت زمانی و اسطوره ای طرح گردیده و بیانگر وضعیت تهمینه، اتّکا به نوع انتخاب همسر و توانایی او نسبت به پرورش فرزند در قیاس با قرن حاضر است که خالی از بحران نبوده. مطابق یافته ها، رستم و تهمینه به طور یکسان در ایجاد تراژدی داستان نقش داشته اند. نکاح آنها از نوع موقت و اوگ زن، ازدواج با بیگانه و برون همسری است. عواملی چون رخش بالاترین و هوا و بی خردی پایین ترین عامل شکل گیری این نکاح بوده اند. مسئله گمان نیز کم ترین و مرگ بیش ترین پیامد آسیب پذیری را داشته اند که به گونه ضمنی برخاسته از آزمندی بوده است.
The Relationship between the Perception of Family Functioning and Distress Tolerance with Academic Self-Discipline: The Mediating Role of Mental Vitality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
102 - 120
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the relationship between perceived family functioning, distress tolerance, and academic self-discipline, with the mediating role of mental vitality. The research method was correlational using structural equation modeling. The statistical population included all students at Imam Khomeini International University during the 2023-2024 academic year. A total of 260 students were selected as the study sample using cluster random sampling. Research instruments included the Family Functioning Questionnaire (Epstein et al., 1980), Academic Self-discipline Questionnaire (Afrooz, 2007), Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005), and Mental Vitality Scale (Ryan & Frederick, 1997). Data were analyzed using structural equation modeling in AMOS 24 software. The findings indicated that the conceptual model had good fit indices. Examination of direct pathways showed that family functioning and distress tolerance were significantly related to academic self-discipline. Furthermore, analysis of indirect pathways revealed that mental vitality mediates the relationship between academic self-discipline and both family functioning and distress tolerance. The results suggest that students' academic self-discipline can be enhanced by improving their perceptions of family functioning, increasing their distress tolerance, and fostering their mental vitality.
شیوه نمایش زنان در شش مرقع قاجاری (از منظر آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 59
حوزههای تخصصی:
در طول افزون بر یکصد و بیست سال حکومت قاجاریان، دو دوره هنری قابل بازیابی است که اولی با عصر فتحعلی شاه و دومی با عهد ناصرالدین شاه شناخته می شود. پیش تر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشی های بزرگ انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسه شیوه بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آن ها به دوره اول و سه نسخه دیگر به دوره دوم تعلق دارد. با این نگاه، پرسش آن است که چگونه می توان با مقایسه شیوه آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی زنان در شش مرقع قاجاری، شباهت ها و تفاوت های مربوط به نمایش ایشان را در قالب سبک های نقاشی قاجاری تبیین کرد. نتیجه این پژوهش تاریخی به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با نمونه گیری هدفمند دوازده نگاره از شش نسخه مرقع قاجاری نشان داد آرایش، پوشش و زیورآلات و به همین نسبت بازنمایی زنان در هریک از تصاویر، وام دار سبک و شیوه هنری زمانه است. به همین جهت در دوره اول، جنبه تجملی و تصنعی بیشتری دارد، اما در دوره دوم، کیفیت طبیعت گرایانه به خود گرفته است؛ چنان که در این دوره حتی در فضای بیرونی تصویر شده و نمود زنان کوچه و بازار در سنین سالخوردگی است. درباره پیکربندی نیز هرچند اندازه اندام بانوان در دوره دوم حقیقی تر می نماید، اما فضاسازی در هر دو دوره متقدم و متأخر، همچنان بی توجهی نقاش به محیط پیرامون را نشان می دهد و حداکثر به تجسم چند ترنج، فرش و مخده خلاصه می شود؛ به طوری که مانند مرقعات تصویری دوره اول، مخاطب فضای نامشخصی از اندرون یا بیرون متصور خواهد شد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
33 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در بستر فرهنگی زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اصفهان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از زنان مطلقه که به مرکز ملاقات آفتاب شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1403 مراجعه کرده بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خود- ارزیابی انطباق اجتماعی بوسک و همکاران (1997)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969)، مقیاس نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (٢٠٠١) گرداوری گردید. داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار spss-22 تجزیه و تحلیل شد. یافته های نشان داد که دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عملکرد اجتماعی و کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم در زنان مطلقه شده است (05/0≥p). به بیانی دیگر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار خشم و افزایش عملکرد اجتماعی در زنان مطلقه شده بود.در نتیجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به عنوان یک مداخله مبتنی بر فرهنگ برای زنان مطلقه مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
نابرابری درآمدی و درهم تنیدگی هویت های جنسیت و قومیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
917 - 939
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی چگونگی اثرگذاری تقاطع هویت های جنسیت و قومیت، بر وضعیت نابرابری درآمدی در ایران است. بدین منظور از داده های پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی (پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) سال 1398 و طرح هزینه و درآمد خانوارها (مرکز آمار) طی سال های 1395 تا 1399 استفاده می شود. براساس نتایج رگرسیون های چندکی و حداقل مربعات معمولی، شکاف جنسیتی درآمد در همه صدک ها و همه اقوام مشاهده می شود. بدین معنا که درآمد زنان، کمتر از مردان است. علاوه براین، متغیر مربوط به تقاطع هویت های جنسیت (زن بودن) و قومیت (غیرفارس بودن) برای صدک های کم درآمد و پردرآمد، معنادار و با علامت منفی برآورد شده است؛ بدین معنا که هویت قومی غیرفارس، موجب افزایش در اندازه شکاف جنسیتی درآمد می شود (زن غیرفارس نسبت به زن فارس وضعیت بدتری از شکاف جنسیتی درآمد را تجربه می کند). نتایج نشان می دهد بیشترین شکاف جنسیتی درآمد متعلق به زنان طبقات کم درآمد و کمترین شکاف جنسیتی درآمد، متعلق به زنان طبقات میانی است. نتایج بر اهمیت توجه به رویکرد درهم تنیدگی هویت ها در هنگام تدوین سیاست ها تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد سیاست هایی که به منظور مقابله با شکاف جنسیتی درآمد در جامعه اعمال می شوند، اگر هم زمان به تنوع هویت های قومی موجود در کشور توجه نداشته باشند، سیاست های مؤثری نخواهند بود.
در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.
بررسی پدیدارنگاری حمایت اجتماعی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
487 - 509
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار درحال افزایش است و وفاق عمومی آن است تا از آنان حمایت شود. هدف این پژوهش پدیدارنگاری واکاوی تجربه حمایت های اجتماعی از آنان است. با ۲۱ زن سرپرست خانوار شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ مصاحبه ای نیمه ساختارمند انجام گرفت. سپس داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که حمایت هایی که از زنان سرپرست خانوار انجام می شود از سه منبع خانواده، دوستان و سازمان های دولتی صورت می گیرد. حمایت های خانواده غالباً عاطفی و اقتصادی است. دوستان و آشنایان به حمایت های عاطفی، اقتصادی و ابزاری می پردازند و نهادها و سازمان های دولتی اولویت خود را در حمایت و پشتیبانی مالی قرار می دهند. اما چنانچه این حمایت ها که اغلب در قالب وام های کم بهره است با سیاست های فقرزدایی همراه نشود، به بازتولید فقر دامن می زند. زنان بیوه ابتدا نیازمند حمایت عاطفی و به مرور نیازهای مالی، ابزاری و اطلاعاتی هستند. زنان مطلقه نخست به حمایت عاطفی نیازمندند و سپس نیاز اقتصادی دارند. زنان مجرد نیز به استقلال مالی، ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی نیاز دارند. فضای زیسته همگی این زنان بر بی اعتمادی به ویژه به مردان بنا شده است؛ بنابراین همنوایی و کناره جویی، محورهای اصلی پیوندهای اجتماعی آنان است. نتایج نشان داد زنان سرپرست خانوار با چالش های متعددی در زیست خانوادگی و اجتماعی خود مواجه هستند که نیازمند حمایت اند. بااین حال نحوه ارائه این حمایت ها نیازمند توجه سیاست گذاران برای کاهش آسیب های اجتماعی و ممانعت از تبدیل شدن آن به یک مسئله اجتماعی برای آنان است.
ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش، ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی در شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز بوده است.
روش : پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز می باشد. همچنین تعداد ۳۸۴ نفر با روش فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و 410 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و تعداد 397 پرسشنامه جمع آوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با ارزیابی ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که به میزان 820/۰ بوده است. در آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart-PLS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که دینداری، هنجارهای ذهنی، اثربخشی ادراک شده مصرف کننده، بازاریابی محتوا، آگاهی از مُد و منبع شناخت مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز تأثیر معناداری دارند. همچنین نقش دینداری بر نگرش نسبت به رفتار نشان داده شده است. نگرش نسبت به رفتار بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی تاثیر مثبتی دارد. در نهایت، نقش کنترل رفتاری درک شده بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی ناچیز است.
بررسی نقش ابعاد ناسازگاری و غفلت والدگری بر خودمراقبتی و خودکارامدی مادری: نمونه زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
157 - 184
حوزههای تخصصی:
باور یک مادر به توانمندی او در سازمان دهی و اجرای مجموعه تکالیف و مسئولیت های مادری، خودکارامدی مادری خوانده می شود که بر کنش های مادرانه اثرگذار است. پژوهش حاضر قصد دارد نقش ابعاد تجارب کودکی مراقبت را بر خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی بیازماید. از این رو، 180 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به چهار مرکز بهداشت شهر اهواز به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجربه ی کودکی مراقبت و سوء استفاده، مقیاس خودمراقبتی آگاهانه و خرده مقیاس شایستگی والدگری را تکمیل نمودند. روش های تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، همبستگی و تحلیل مسیر بودند. یافته ها نشان داد که ابعاد مادر غافل (21/0- =) و مادر ناسازگار (22/0- =) به طور مستقیم با خودکارامدی مادری در رابطه بودند. تحلیل رابطه میانجی نیز نشان داد که دو مسیر غیرمستقیم مادر غافل و پدر غافل با خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی به عنوان میانجی رابطه داشتند. در نتیجه، تلاش در جهت ارتقای ابعاد خودمراقبتی در زنان باردار می تواند یک نقش جبرانی برای نقایص مراقبتی دوران کودکی زنان داشته باشد و حتی بر خودکارامدی مادری آنان موثر باشد.
بررسی تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال شهر گرگان انجام شد. روش پژوهش اثربخشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان سنین 8 تا 12 سال ساکن شهر گرگان بودند. حجم نمونه در نرم افزار Stata برابر با 44 نمونه (22 نفر در هر گروه) تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اختلال های رفتاری آخنباخ بود. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس یک متغیره توسط نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال اثربخش است (05/0>p). نتایج حاکی از آن است که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال می شود.
مدل ساختاری کیفیت زندگی زناشویی براساس بخشودگی زناشویی با نقش میانجی پاسخگویی ادراک شده همسر در زنان متاهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی پاسخ گویی ادراک شده همسر در رابطه بین بخشودگی زناشویی و کیفیت زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بود. 397 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از 13 مرکز در 8 منطقه تهران انتخاب شدند. به منظور گردآوری داد ه ها از پرسش نامه بخشودگی زوجین پولارد و همکاران (1998)، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس پاسخ گویی ادراک شده همسر ریس و همکاران (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS22و Amos.24.0 مورد استفاده قرار گرفت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بخشودگی زناشویی هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری پاسخ گویی ادراک شده همسر با کیفیت زناشویی زنان رابطه دارد (116/0 =β). ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، مشاوران ازدواج و خانواده درمانگران می توانند در پیش بینی کیفیت رابطه زوجین، پیشگیری و درمان آسیب های ارتباطی میان زوجین به نقش مهم پاسخگویی ادراک شده توجه نمایند.
استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار: مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، زنان باردار با مسائلی همچون استرس های شغلی، اقتصادی و تغییرات در روابط اجتماعی روبرو می شوند که ممکن است تأثیرات قابل توجهی بر سلامت روانی و جسمی آن ها داشته باشد. این مقاله به بررسی ارتباطات میان استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار پرداخته و به اهمیت این تحقیق برای بهبود فهم عوامل مؤثر بر سلامت زنان باردار و ارتقاء شرایط آن ها برای توسعه و ارتقاء جمعیت کشور اشاره کرده است. این مطالعه از یک گروه زنان باردار در شهرستان بوشهر با هفت مصاحبه نیمه ساختار یافته، نتایج نشان داده است که زنان باردار با تجربه استرس های شغلی زیاد، تغییرات در روابط اجتماعی و فشارهای روانشناختی مواجه هستند. تحلیل دقیق نشان می دهد که راهکارهای روانشناسی، به خصوص روانشناسی اجتماعی، می توانند در کاهش تأثیرات منفی استرس شغلی بر زنان باردار نقش داشته باشند. به نظر می رسد که ارتباط معناداری میان استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار وجود دارد. این نتایج تأکید می کنند که مدیریت مناسب استرس و تقویت روابط اجتماعی می تواند بهبود وضعیت سلامت روانی و جسمی زنان باردار را تسهیل نماید و به افزایش شاخص رشد جمعیت در ایران کمک کند.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار انحرافی به عملی خارج از عرف، هنجار، قانون و ارزش های مدون و غیرمدون اجتماعی گفته می شود که از مرزهای تعیین شده و استاندارهای مرسوم، عدول نموده و قواعد جمعی را نقض نموده است، امروزه میزان آسیب های اجتماعی در میان زنان روندی افزایشی داشته و بر این اساس هدف اصلی پژوهش مطالعه فراتحلیل عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی زنان است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل مرور سیستماتیک؛ دربازه زمانی 1381 الی 1403 از جامعه آماری 69 پژوهش؛ به روش نمونه گیری گلوله برفی بررسی 52 مقاله بر مبنای ملاک ورود و خروج انتخاب و با نرم افزار cma2 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی (ازهم گسیختگی خانوادگی0.396r =، ضعف انسجام اجتماعی0.283 r =، تجربه خشونت خانوادگی0.145 r =، نظارت اجتماعی0.139 r =، تعامل با دوستان ناباب0.301 r =)؛ عوامل فرهنگی (تعلق مذهبی پایین0.402 r =، فقر فرهنگی0.308 r =، سبک زندگی پرخطر0.312 r =، سرمایه فرهنگی پایین0.176 r =، حضور در فضای مجازی0.225 r =)، عوامل روانی (احساس ناکامی0.511 r =، احساس بیگانگی0.143 r =، برچسب مجرمانه0.103 r =، شخصیت ضداجتماعی0.111 r =، احساس بی منزلتی 0.320 r =)؛ عوامل اقتصادی (پایگاه اقتصادی- اجتماعی0.199 r =، فقر0.176 r =، بیکاری0.361 r =، محرومیت نسبی0.263 r =) در گرایش زنان به رفتار انحرافی مؤثر بوده است.
تبیین نظریه عقد بودن فرزندخواندگی و آثار آن با تأکید بر قانون جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندخواندگی نهادی است با سابقه ای دیرینه که پیش از اسلام در ایران نیز وجود داشته و بعد از ظهور اسلام با تغییراتی توسط قرآن و سنت امضاء شده است. از آن جایی که احکام، آثار و ضمانت اجرای قوانین فرزندخواندگی بر اساس ماهیت آن معلوم می گردد، بحث ماهیت فرزندخواندگی جایگاه مهمی در نهادهای حقوقی دارد. اعمال و اجرای بسیاری از قوانین حقوقی منوط به وضعیت حقوقی فرزندخواندگی است. درباره ی ماهیت فرزندخواندگی نظرات متعددی اظهار شده، برخی آن را ایقاع دانسته و برخی صرف یک رابطه ی حقوقی به حکم دادگاه می دانند. اگر فرزندخواندگی تعهد اخلاقی، امانت و عقد یا نهاد دیگری باشد، احکام و آثار آن نیز متفاوت خواهد بود. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای به این مبحث پرداخته است. با توجه به پیشینه تاریخی و ادله ای مانند سیره عقلا، عدم ولایت بر دیگری و... که در مقاله به صورت تفصیلی بیان شده، این نتیجه به دست می آید که فرزندخواندگی یک عقد است و نه ایقاع یا صرف حکم دادگاه و....چرا که نیازمند اراده ای دوطرفه است. مفسران قرآن نیز این نهاد را عقد تلقی نموده اند. فرزندخواندگی عقدی تشریفاتی، مبتنی بر مصلحت فرزندخوانده و لازم الاجراست و طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست حقوق و تکالیفی را برای طرفین ایجاد می کند. از جمله وظایفی که برای سرپرست مقرر شده تأمین مالی آینده ، پرداخت هزینه های زندگی، تربیت و نگهداری از فرزندخوانده است و فرزندخوانده نیز ملزم به رعایت احترام و اطاعت از سرپرست خود است.
مطالعه عوامل مؤثر بر نگرش محیط زیستی دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی نگرش محیط زیستی دانشجویان بوده است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 400 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه محاسبه و با روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد بن نگرش محیط زیستی دانشجویان زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد. بین متغیرهای نگرش زیست محیطی و میزان استفاده از منابع آگاهی محیط زیستی دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت، اما بین نگرش زیست محیطی دانشجویان مرد با توجه به وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود داشت و مردان مجرد از نگرش قوی تری برخوردار بودند. بین متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی و متغیر وابسته رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. بین نگرش محیط زیستی کل دانشجویان و دانشجویان زن با توجه به مقطع تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان کارشناسی ارشد از نگرش محیط زیستی قوی تری برخوردار بودند. نتیجه اینکه تفاوت های جنسیتی در نگرش زیست محیطی تنها در پیوند با برخی از ویژگی های اجتماعی و زمینه ای قابل توجه است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد به ترتیب متغیرهای مسئولیت پذیری اجتماعی و وضعیت تأهل (مجرد بودن) بیش ترین اثر را بر نگرش محیط زیستی دانشجویان داشتند. درمجموع، متغیرهای وارد شده به رگرسیون چندگانه 48 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین نموده اند. به طور کلی، گونه ای از همگرایی و تمایززدایی جنسیتی در نگرش دانشجویان زن و مرد به محیط زیست وجود دارد.
مطالعه جامعه شناختی تبیین عوامل اجتماعی نگرش به فرزندپذیری ( مطالعه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: فرزندآوری همواره راهی برای تکمیل خانواده بوده است. تجربه احساس طبیعی داشتن فرزند به هر دلیلی ممکن است به صورت طبیعی و زیستی برای یک فرد فراهم نباشد، لیکن افراد می توانند آن را با پذیرش فرزند غیر زیستی تجربه نمایند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رابطه عوامل جامعه شناختی با نگرش نسبت به فرزند پذیری می باشد. چارچوب نظری به کار گرفته شده نظریه داغ ننگ اجتماعی و برچسب زنی می باشد.روش : این پژوهش در جامعه آماری شهر شیراز با تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انجام گرفته است. پاسخگویان در این پژوهش زنان متاهل ۲۰ تا ۶۰ سال می باشند، که حداقل ۳ سال از ازدواجشان گذشته باشد، نیمی از این زنان در سطح شهر و نیم دیگر در مراکز ناباروری بوده اند. داده ها به وسیله پرسش نامه و به صورت مراجعه حضوری، گردآوری شده و سپس در محیط SPSS با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون فرضیه ها نشان داد متغیرهای روش زندگی در سلامت معنوی، تحصیلات، سلامت روانی، تعداد فرزند، انسجام در سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، شکوفایی و همبستگی در سلامت اجتماعی، سن، مشارکت، پذیرش و خودکارآمدی سلامت معنوی رابطه ای معنادار با نگرش به فرزندپذیری دارند. نتایج این پژوهش کمک شایانی به درک بهتر ابعاد گوناگون پدیده فرزندپذیری کرده و راه را برای سایر پژوهش های جامعه شناختی در این حوزه هموار خواهد کرد.
بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین در سه سال اول زندگی مشترک در بین جوانان ازدواج کرده شهرهای اصفهان و شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مقدمه : آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج شامل کلاس های آموزشی 6 تا 8 ساعته است که در مراکز بهداشتی با هدف آموزش مهارت های مورد نیاز زندگی مشترک برگزار می گردد و زوجین قبل از ازدواج رسمی ملزم به گذراندن این دوره ها هستند. هدف تحقیق بررسی تأثیر آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج بر سازگاری زوجین بود.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه جوانان شهرهای اصفهان و شهرکرد است که طی سال های (1398-1396) ازدواج کرده اند. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شده است و ۳۸۷ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته آموزش و مشاوره قبل از ازدواج و پرسشنامه متعادل شده سازگاری زوجین گراهام بی. اسپانیر (DAS) انجام شد. داده ها نیز با تکنیک های کمّی (آزمون رگرسیون) و با برنامه Spss و Amos تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد متغیر «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر متغیر «سازگاری زوجین» و ابعاد آن اثر مستقیم، مثبت و معناداری دارد (۰۵/۰p<)؛ آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج به میزان (39/0) بر سازگاری زوجین، به میزان (30/0) بر رضایت مندی از زندگی زناشویی، به میزان (26/0) بر پیوستگی زوجین، به میزان (23/0) بر هم رأیی و توافق دونفری و به میزان (15/0) بر ابراز عواطف مؤثر است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق «آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج» بر «سازگاری زوجین» تأثیر دارد و باعث افزایش سازگاری زوجین و به تبع باعث افزایش امنیت خانواده ها و امنیت جامعه می گردد. بنابراین توجه بیشتر به آموزش ها و مشاوره های قبل از ازدواج و افزایش مدت زمان این دوره ها حائز اهمیت است.