فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای اساسی که جامعه ما با آن مواجه است پدیده کودک همسری است. پدیده کودک همسری علیرغم مخالفتهای حقوقی و روان شناختی با آن، نیازمند مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضرتبیین و بازنمائی تجربیات زیسته کودک همسران از کودک همسری و مسائل و چالشهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پارادایم کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. شرکت کنندگان در این پژوهش15 نفر از کودک همسران شهر شبستر بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته گردآوری شد و تا زمان اشباع داده ها مصاحبه ها تداوم پیدا کرد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه ها، داده ها ی مصاحبه ها بر اساس رویکرد هرمنیوتیک و بر اساس روش دیکلمن،تانر و الن(1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل تجربیات کودک همسران894کد، 5 مضمون اصلی "عوامل کودک همسری"، "آمال و آرزوهای کودک همسران"، "آسیب های ادراک شده"، "مزایای کودک همسری" و "راهبردهای توانمندسازی کودک همسران" و 19مضمون فرعی حاصل شد. می توان با اتخاذ تدابیری نظیر توانمندسازی کودک همسران در باب تنظیم هیجان، تقویت روابط عاطفی زوجین، موفقیت در کنترل و مدیریت تعامل ها و ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارت کودک همسران در حوزه روان شناختی و روابط بین فردی زوجین چالشهای کودک همسران را کاهش داد.
الگوی راهبردهای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، برای تغییر نظام هنجاری جامعه ایران در مسئله حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
82 - 111
حوزههای تخصصی:
حوادث و تنش های اجتماعی و سیاسی اواخر شهریور سال 1401، نشان از تغییر هنجاری در مسئله حجاب در جامعه ایرانی داشت. یکی از کانون های عمده در این تغییر هنجاری، نقش و کارکرد منفی و موثری است که رسانه های فارسی زبان دولت های متخاصم با جمهوری اسلامی و اپوزسیون آن در این موضوع انجام داده اند. شناخت راهبردهای عملیات رسانه ای این شبکه ها، به مسئولان حوزه فرهنگ و رسانه و پژوهشگران این عرصه کمک خواهد کرد تا بتوانند در سیاست گذاری ها بر اساس دانش صحیحی از نحوه کنش این رسانه ها طراحی های لازم را صورت دهند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی ذیل ادبیات بازنمایی، به بررسی محتوای چهار شبکه اصلی ماهواره ای پرداخته است. نتایج این تحقیق شامل چهارده محور فرعی: عادی سازی بی حجابی در برابر نامحرم، برجسته سازی رویدادهای ضد فرهنگی، عرفی سازی حجاب از امر شرعی به امر اجتماعی سکولار، هنجارزدایی از هنجارهای فرهنگی و اخلاقی جامعه فراتر از حجاب، رشد میزان برهنگی محتوای تصویری، بهره از چهره های مشهور هنری و ورزشی، استفاده از ظرفیت شعر و موسیقی، قرار دادن حجاب در برابر پیشرفت حرفه ای بانوان، راه اندازی کمپین های مجازی و رسانه ای، هزینه سازی اجتماعی برای افراد محجبه، گسترش مناسبت ها و آیین های فرهنگی غرب، استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، استفاده از ظرفیت احساسات، مشابهت سازی گفتمانی بین جمهوری اسلامی ایران با گروههای ضد زن در هنجار حجاب و یک محور اصلی بود که نشان می دهد این رسانه ها برای تغییر هنجاری در حجاب اسلامی از چهارده راهبرد اصلی استفاده کرده اند. این راهبردها، تغییر نظام هنجاری حجاب را به عنوان هدف مشترک تعقیب کرده اند.
مرور نظامند پژوهش های خانواده و رسانه (با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی، سینما و تلویزیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
505 - 524
حوزههای تخصصی:
خانواده ها به عنوان نهادهای اجتماعی مهم، نقش حیاتی در حمایت عاطفی و جسمی از اعضای خود دارند و مهارت های زندگی را آموزش می دهند. تحولات سریع فناوری های ارتباطی و رسانه ها، این نهاد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییرات عمده ای در آن شده است. این پژوهش با هدف طبقه بندی مسائل و ارائه پیشنهاد برای رفع نواقص پژوهشی یا سیاست گذاری رسانه ای انجام شده است. سؤال پژوهش این است که پژوهش های انجام شده در حوزه خانواده و رسانه های مورد نظر چگونه طبقه بندی شده اند و ذیل هر طبقه بندی چه موضوعاتی مورد بحث بوده است؟ چارچوب نظری این مقاله ﻧﻈﺮﯾﻪ وابستگی، نظریه ﻣﺎﻧﻮﺋﻞ کاستلز و نظریه کاشت بوده و برای تحلیل داده ها از روش های فراتحلیل و تحلیل مضمون بهره گرفته شده است. در این پژوهش، پس از بررسی 93 مقاله استخراج شده با موضوع رسانه و خانواده، و تحلیل آمار توصیفی و مضامین در حوزه های شبکه های اجتماعی، تلویزیون و سینما، نقاط قوت و ضعف تحقیقات مشخص شدند. نتایج به دست آمده مشخص می کنند که تأثیرات مدرنیته و رسانه ها بر نهاد خانواده در ایران عمیق و چندوجهی بوده است. این تغییرات ارزشی شامل سنت زدایی، تضعیف روابط خویشاوندی، توانمندسازی زنان، افزایش اهمیت فردگرایی و تغییرات در سبک های زندگی است. این تحولات نشان دهنده یک دوره گذار فرهنگی و اجتماعی بوده که نیازمند ضرورت توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، هویت زن و مرد، تقویت انسجام و روابط خانواده، سواد رسانه ای، و توجه به نقش و جایگاه کودکان و نوجوانان در خانواده است.
مدل یابی خشونت خانگی بر اساس عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در زنان قربانی همسرآزاری از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
51 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل یابی خشونت خانگی براساس عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای با نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در زنان قربانی همسرآزاری از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان قربانی همسرآزاری در بازه زمانی بهمن ماه و اسفند ماه 1402بود که به بهزیستی و اورژانس اجتماعی شهر کرمان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 241 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان حاج یحیی(1999)، مقیاس استرس کودرون(2002)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر وپارکر(1990) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارSPSS-27 و PLS-4 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، استرس ناشی از شخصیت و استرس ناشی از زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان بر خشونت خانگی اثر مثبت معنی داری دارد. و راهبرد های مقابله ای به طور غیر مستقیم با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان بر خشونت خانگی اثر مثبت معنی داری دارد p<0/05)). بنابراین می توان گزارش کرد عوامل استرس زا و راهبردهای مقابله ای به واسطه دشواری تنظیم هیجان، از عوامل اثرگذار بر خشونت خانگی زنان قربانی همسرآزاری می باشد. هم چنین عناصر فرهنگ ی می تواند همسرآزاری را بر علیه زنان در خانواده افزایش یا کاهش دهد.
شمایل شناسی نقش مایه زن در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
287 - 313
حوزههای تخصصی:
سقانفارها بناهایی مربوط به دوره قاجارند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل، مضامین تصویری با محوریت زن به وفور دیده می شود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل و علل اهمیت نقش مایه زن و تحلیل بار معنایی این نقوش براساس رویکرد شمایل شناسی صورت گرفت. سؤالات پژوهش عبارت اند از: 1. چه مضامینی در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل قابل مشاهده است؟ 2. دلایل ظهور و وفور نقش مایه زنانه در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل چیست؟ 3. بار معنایی لایه های نقش مایه زن در سقانفار کیجاتکیه بابل براساس رویکرد شمایل شناسی چیست؟ این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. از هر تقسیم بندی نقوش سقانفارها به شیوه غیرتصادفی (حماسی، ماورایی، نمادین و فعالیت روزمره) یک تصویر شاخص با رویکرد شمایل شناسی تشریح شده است. مسئله بازتعریف نقش زن در جامعه، خانواده و عرصه هنر در دوران قاجار اوج گرفت. از سوی دیگر، تأثیر منطقه جغرافیایی و شیوه امرارمعاش، مفهوم جنسیت را در مناطق شمالی ایران متحول کرد. در ظهور نقش مایه زنان، عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت هستند. هم زمانی برهه تاریخی بنای تکیه با دوره قاجار، تغییرات بنیادین در روابط اجتماعی، سبک پوشش، جایگاه سیاسی و تعدد تصاویر زنان در دوره قاجار گویای پیوند مستقیم این نقوش با تحولات سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعه زمان خود است و تأثیرپذیری هنرمندان بومی در انعکاس از شرایط سیاسی و اجتماعی را در یک بافت تاریخی خاص روایت می کند.
شکل گیری هویت و الگوبرداری از افراد شاخص در نوجوانان دختر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
207 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نوع اثراتی است که نوجوانان دختر از افراد شاخص در تکوین هویت شان می پذیرند. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جمعیت مورد مطالعه، 11 نفر از دختران نوجوان 12 تا 14 ساله شهرستان تالش استان گیلان در سه ماهه تابستان 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا سر حد اشباع اطلاعات، انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه بر روی کاغذ پیاده سازی شد. کدگذاری داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش ون مانن (2016) در 6 مرحله انجام شد. مجموعاً از تعداد 11 مصاحبه، 221 کد اولیه، 57 مفهوم اولیه، 13 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی به دست آمد. مضامین اصلی شامل «پیامدهای مثبت اثرپذیری» با مضامین فرعی «تقویت گشودگی؛ تقویت جرات ورزی و سرسختی؛ تقویت علاقه اجتماعی؛ توجه به جسم و سلامتی؛ تقویت امیدواری و نشاط؛ تقویت مهارت های ارتباطی و هیجانی؛ و تقویت باورهای ایرانی–اسلامی» و «پیامدهای منفی اثرپذیری» شامل «تضعیف و سرگردانی هویت؛ مُدگرایی؛ اختلاف نظر با خانواده؛ توجه افراطی به ظاهر و تصویر بدنی؛ افراط در خیال پردازی؛ و اعتیاد به فضای مجازی و افت تحصیلی» بود. نتایج نشان داد که با توجه به افزایش رو به رشد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فرهنگ گرایش به افراد شاخص یکی از منابع هویت بخش نوجوانان محسوب می شود.
مقایسه مادر آزاری در دانش آموزان شهری و روستایی شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
227 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مادرآزاری در دانش آموزان شهری و روستایی شهر دورود بود. این پژوهش توصیفی، از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان دوروددر سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 447 دانش آموز (260 دختر و 187 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس والدآزاری (فرم پسران) (عباس پور و همکاران، 1397) و مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) (عباس پور و همکاران، 2019) استفاده شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد مادرآزاری در پسران شهری و روستایی تفاوت معناداری دارد، اما مادرآزاری در دختران مدارس شهری و روستایی تفاوت معناداری ندارد. بنابراین مشاوران مدرسه و خانواده درمانگران می توانند با شناسایی دلایل این تفاوت های مادرآزاری در دانش آموزان پسر، راهبردهای پیشگیرانه و درمانی موثری را طراحی کنند و در برنامه های آموزشی مدرسه و جلسات درمانی به کار گیرند.
تدوین بسته آموزش سلامت جنسی و اثربخشی آن بر عملکرد جنسی زوجین شاغل تازه ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین بسته آموزش سلامت جنسی و اثربخشی آن بر عملکرد جنسی زوجین شاغل تازه ازدواج کرده در سال 1402-1401 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه بود. جهت انتخاب نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه جهت استخراج مولفه های سلامت جنسی و برای بررسی تاثیر متغیر مستقل (رویکرد بسته آموزشی تدوین شده 10 زوج و برای گروه گواه نیز 10 زوج) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه-های آزمایش و گواه قرار گرفتند. لازم به ذکر است گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 40 دقیقه ای آموزش سلامت جنسی را دریافت کردند. آزمودنی ها در هر دو گروه، قبل از مداخله و بعد از گذشتن دو هفته از آموزش سلامت جنسی به پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و عملکرد جنسی مردان پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد مداخله آموزش سلامت جنسی بر عملکرد جنسی زوجین تازه ازدواج کرده تاثیر معناداری داشته است(001/0=P). بنابراین می توان نتیجه گرفت بسته آموزش سلامت جنسی می تواند در مشاوره های پیش از ازدواج و مشاوره خانواده مورد توجه روانشناسان و مشاوران جهت غنی سازی زندگی زوجین مورد استفاده قرار گیرد .
شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی مبتنی بر خودگزارشی در زنان شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی مبتنی بر خودگزارشی در زنان شهرستان ملایر بود.روش. روش این پژوهش توصیفی بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی زنان شهرستان ملایر تشکیل داده بود که از این جامعه به صورت در دسترس، ۲۶۳۳ فرد انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس خودگزارشی اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالان کانرز (1999) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری خی دو استفاده شد. تجزیه وتحلیل با نرم افزار آماری SPSS-22 انجام شد.یافته ها. یافته ها نشان داد که شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان 19 تا 40 سال 2/8 درصد بود و اختلال نقص توجه با 6/9 درصد شایع تر از اختلال بیش فعالی (4/7%) بود. همچنین، با افزایش سن از شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان کاسته می شود.نتیجه گیری. اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان جوان از شیوع بالایی برخوردار است به همین خاطر، توجه به این اختلال و برنامه ریزی برای درمان آن ضروری است.
منشأ شناسی تعارض رویه قضایی درباره امکان تغییرپذیری مَهر بعد از عقد و ارائه راه حل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
تغییر میزان مَهر بعد از عقد نکاح، ازجمله مسائل حقوقی مبتلابه زوجین است که به دنبال آن، طرفی که از این عمل حقوقی سودی نمی برد، اِبطال عمل حقوقی مزبور را درخواست می کند. وضعیت حقوقی مسئله به دلیل اسناد حقوقی متعارض و دیدگاه های مختلف درباره تغییرپذیری مَهر بعد از عقد، هم در رویه قضایی و هم از دیدگاه فقیهان با اختلاف نظر همراه است. پژوهش حاضر با هدف منشأشناسی تعارض رویه قضایی درباره امکان تغییرپذیری مَهر بعد از عقد نکاح و ارائه راه حل، برای نیل به پاسخ علمی در ایجاد وحدت رویه قضایی در این مسئله انجام شد. بدین منظور کلیه اقوال ناظر بر مسئله بررسی شد و نتایج بررسی ها نشان داد که دست یابی به نتیجه در این مسئله با تبیین ماهیت مَهر از حیث تغییرپذیری امکان پذیر است. براین اساس، دیدگاه های مطروحه درباره ماهیت مَهر از قبیل عوض بودن مهر و معوض نبودن مهر (که این قول شامل سه دیدگاه یعنی، قرارداد مستقل محسوب شدن مهر، التزام ضمن عقد بودن مهر و شبه عقد بودن مهر بود) جمع آوری و به شیوه تحلیلی- اسنادی نقد و تحلیل شد. همچنین این نتیجه حاصل شد که مَهر، ماهیت عِوَض گونه ندارد و تکلیف مستقلی است که مرد موظف به انجام آن است. اگرچه اصل وجود مَهر قاعده ای امری است، اما میزان آن بسته به توافق، دو اراده دارد و ادله متعددی بر تغییرپذیر بودن آن بعد از عقد نکاح دلالت دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود تا دیوان عالی کشور با صدور رأی وحدت رویه به تعارض در رویه قضایی، خاتمه دهد.
طراحی الگوی روایت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بررسی اثربخشی آن بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای ازدواج مجدد شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
82 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به تأثیر نقش ازدواج گذشته در ازدواج مجدد، پژوهشگر تلاش کرد تا یک الگوی مداخله ای کارآمد را با بهره گیری از رویکردهای روایت درمانی و ذهن آگاهی طراحی کرده تا از این طریق بر صمیمیت زوجین اثر مثبت ایجاد نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که طراحی الگوی روایت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس تجارب زیسته پدیده انتقال در زنان با ازدواج مجدد و بررسی اثربخشی آن بر صمیمیت زناشویی در زنان دارای ازدواج مجدد چگونه است؟
روش : طرح پژوهش حاضر، آمیخته - اکتشافی بوده و از نظر روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان باتجربه ازدواج مجدد در شهر شیراز در سال 1400 بود. روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس بود که در نهایت 24 زن دارای ازدواج مجدد انتخاب گردیدند . برای سنجش میزان صمیمیت زوجین از پرسش نامه صمیمیت زوجین، استفاده شد.
یافته ها: در بخش کیفی از نتایج به دست آمده از تحلیل تجارب زیسته پدیده انتقال زنان در ازدواج مجدد به منظور جایابی در طراحی الگوی روایت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده گردید، بدین ترتیب که در ابتدا مقولات و مفاهیم منتج از پدیده انتقال مورد بررسی قرار گرفت و سپس از مفاهیم و تکنیک های روایت درمانی و ذهن آگاهی که بر کاهش آسیب های به دست آمده اثرگذار است، استفاده گردید. بخش کمی پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمه تجربی صورت گرفته که در آن یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل وجود داشت. از هر 2 گروه، یک هفته قبل از اجرای الگوی طراحی شده، پیش آزمون به عمل آمد. روش تجزیه وتحلیل داده ها کوواریانس تک متغیره بود. نتایج پژوهش نشان دادند میانگین نمرات آزمودنی ها در مرحله پس آزمون از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و میانگین صمیمیت زناشویی آنان افزایش پیدا کرده است که نشان دهنده اثربخشی مداخله ی آزمایشی در افزایش صمیمیت زناشویی در زنان باتجربه ازدواج مجدد است. در مقایسه با گروه کنترل نیز باید اشاره کرد که وضعیت گروه آزمایش پس از انجام مداخله ی آزمایشی به شکل مطلوبی افزایش داشته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادند، روایت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس تجارب زیسته پدیده انتقال بر افزایش صمیمیت زناشویی زنان باتجربه ازدواج مجدد در شهر شیراز اثرگذار بوده است.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه همسر از دریچه تئوری کنش موقعیت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری کنش موقعیتمند است. بدین منظور با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت که به روش نمونه گیری در دسترس اننخاب شدند، مفروضه های تئوری کنش موقعیتمند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اخلاقیات فردی ضعیف (ضریب بتا: 142/0)، خودکنترلی پایین (ضریب بتا: 180/0)، اخلاقیات موقعیتمند ضعیف (ضریب بتا: 131/0)، بازدارندگی ادراکی پایین (ضریب بتا: 198/0) تأثیر معناداری بر مشارکت افراد در خشونت علیه همسر دارند. همچنین، جنسیت (ضریب بتا: 187/0)، سن (ضریب بتا: 111/0-) و سطح تحصیلات (ضریب بتا: 223/0-) بر خشونت علیه همسر تأثیرگذار هستند. در ادامه ضریب تعیین مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مورد بحث قادرند 37 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را پیش بینی نمایند. همچنین تمایل به جرم رابطه بستر مجرمانه و خشونت علیه همسر را تعدیل می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر تاب آوری زنان مطلقه و سرپرست فرزند: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین کیفی عوامل مؤثر بر تاب آوری زنان مطلقه که حضانت فرزندان را نیز قبول کرده اند ، انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان تحت حمایت مراکز بهزیستی وکمیته امداد شهرستان فیروزآباد در سال 1400 بود. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند از میان جامعه مذکور نمونهگیری تا حد اشباع (10 زن مطلقه تابآور) ادامه یافت. پژوهش به صورت کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه انجام شد. استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها به روش تحلیل مضمون، سه شاخص اصلی در زنان مطلقه تاب آور استخراج شد: 1- عوامل فردی 2- عوامل حمایتی و 3- عامل حضور فرزند. نتایج نشان داد عوامل فردی شامل خودتنظیمی شناختی ، خودتنظیمی رفتاری ، راهبردهای معنوی-مذهبی و ویژگی شخصیتی است. عوامل حمایتی شامل حمایت خانواده و حمایت اجتماعی است و مقوله هسته ای آخر که عامل حضور فرزند است شامل مضامینی از جمله معنا آفرینی حضور فرزند و تمرکز بر نقش والدی است، از عوامل مؤثر در تاب آوری زنان مطلقه با حضور فرزندان محسوب می شوند. پژوهش حاضر به شناخت تجربه تاب آوری زنان مطلقه و سرپرست فرزند و هم چنین طراحی مداخلات اختصاصی جهت تسهیل تاب آوری آن ها کمک می کند.
بررسی رابطه بین متغیرهای مدیریت بدن، سرمایه اجتماعی و تعلق نسلی با رفتار باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باروری و فرزندآوری همواره با بدن زنان در ارتباط بوده و تغییرات زیستی و ظاهری را در بدن آنها پدید می آورد. امروزه، توجه به ابعاد جسمانی فرزندآوری و تلاش برای مدیریت شکل و ظاهر بدن در میان نسل جدید زنان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی رفتار باروری زنان در ارتباط با متغیرهای مدیریت بدن، سرمایه اجتماعی و تعلق نسلی به روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل 15 تا 49 ساله شهر تبریز هستند که 498 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه برآورد گردیده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای سنجش متغیر ها، جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شده و گویه های آن بر اساس پایه های نظری و تعاریف مفهومی طراحی و تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رفتار باروری زنان با مدیریت بدن رابطه منفی و معنی داری دارد. در حالیکه متغیر سرمایه اجتماعی ارتباط معنی داری با رفتار باروری زنان تبریزی ندارد. همچنین، رفتار باروری زنان تبریزی بر حسب تعلق نسلی آنها تفاوت معنی داری دارد یعنی با افزایش سن، رفتار باروری زنان روند کاهشی پیدا می کند.
تحلیل مفهوم جنسیت در نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» با استفاده از رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
567 - 584
حوزههای تخصصی:
آثار هنری، بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی می پردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمان هایی تولید یا بازتولید می شود. یعقوبی از نمایشنامه نویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقش های جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریه های مربوط به جنسیت از بعد زیست شناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شده اند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پس زمینه های تاریخی-اجتماعی متون را برای تحلیل درنظر می گیرد، انتخاب شده است. بهره گیری از افق تاریخی-اجتماعی دهه هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از راهبرد های پنج گانه وداک و بررسی مضامین کلیدی مندرج در آن نشان می دهد در نمایشنامه خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقش های جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (به عنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهه هشتاد فراهم شد، تولید می شود. همچنین نویسنده متن به خوبی توانسته موقعیت جامعه در حال گذار به سمت مدرنیته ایران در دهه هشتاد و پیامدها و تحولات ایجادشده به سبب آن در عرصه خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیت هایش بازنمایی کند.
نقش شاخص های پیکرسنجی و هوش معنوی در پیش بینی رضایت از تصویر بدنی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
127 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش شاخص های آنتروپومتری و هوش معنوی در پیش بینی رضایت از تصویر بدنی در دانشجویان دختر انجام شد.
روش : در این مطالعه مقطعی، تعداد 349 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد در سال تحصیلی 1401-1402 به عنوان نمونه شرکت کردند. شاخص های پیکرسنجی، هوش معنوی و تصویر بدنی ادراک شده آزمودنی ها مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چند متغیره با روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که تصویر بدنی ادراک شده با شاخص توده بدنی (025/0=p)، دور کمر (006/0=p)، دور شکم (001/0=p)، دور لگن (017/0=p) و نسبت دور کمر به قد (004/0=p) همبستگی معکوس و معناداری داشت. بین هوش معنوی و تصویر بدنی ادراک شده نیز همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (001/0˂p). همچنین، بهره هوش معنوی با بیش تر خرده مقیاس های تصویر بدنی ادراک شده (بجز، گرایش به ظاهر، گرایش به بیماری، وزن ذهنی و دلمشغولی با اضافه وزن) همبستگی مثبت و معناداری داشت (001/0˂p). نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که بهره هوش معنوی بالاترین قدرت پیش بینی تصویر بدنی را به همراه داشت و میانگین تصویر بدنی ادراک شده به ازای یک واحد افزایش نمره هوش معنوی، 4/19 درصد بهبود می یابد.
آزمون مدل علی کیفیت زندگی براساس ویژگی های شخصیتی از طریق تاب آوری در فرهنگ زنان خانه دار طی دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی کیفیت زندگی براساس ویژگی های شخصیتی ازطریق تاب آوری در فرهنگ زنان خانه دار طی دوران کرونا شهرتبریز بود. جامعه آماری شامل زنان خانه دار ساکن شهر تبریز بود. نمونه پژوهش 175 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996)، فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1970) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود که آزمودنی ها به صورت آنلاین به آن ها پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار (AMOS) وSPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که عامل های شخصیتی روان نژندگرایی و برون گرایی اثرمستقیم و به واسطه تاب آوری اثر غیرمستقیم بر کیفیت زندگی دارند. هم چنین، اثر غیرمستقیم باوجدان بودن و دلپذیربودن معنی دار بود. در مجموع، ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی تاب آوری، 42 % از واریانس کیفیت زندگی زنان خانه دار را در دوران کرونا تببین می کند. هم چنین نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. در مجموع، باتوجه به یافته های پژوهشی و با در نظر گرفتن فرهنگ زندگی زنان خانه دار شهرتبریز، ارتقاء تاب آوری و تقویت صفات مثبت شخصیت در بهبود کیفیت زندگی گروه مورد مطالعه در دوران کرونا موثر بوده است.
صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
319 - 352
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان یکی از مهم ترین سوژه ها مورد توجه قرار گرفت. به دنبال آن، دامنه وسیعی از گفتار پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای شکل گرفته حول محور زنان در نوشته های دوره مشروطه، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی نحوه صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های برجسته این دوره می پردازد. هدف این پژوهش آن است که معنای سوژه زن مدرن در هر کدام از گفتمان های دوره مشروطه و ایدئولوژی های حاکم بر آن ها را درک کنیم. همچنین به بررسی جایگاه هر کدام از گفتمان ها و احراز موقعیت آن ها در گفتمان مسلط بپردازیم.
نتایج تحقیق نشان می دهد زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گر نقاد، در گفتمان سنتی، به مثابه زن اروپایی مآب و بی قید است. گفتمان تلفیقی نیز در میانه این تنازع، به برساخت سوژه زنی می پردازد که به مثابه زن آگاه شریعت مدار و تکلیف محور در این کشاکش معنایی شناخته می شود. معنای برساخته گفتمان تلفیقی به دلیل عدم تنازع آشکار با سنت های مذهبی جایگاه بهتری به دست آورده و توانسته است در ادوار دیگر نیز تداوم یابد.
حق زنان بر برابری دستمزد در آینه عدالت جنسیتی با تأکید بر نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
511 - 538
حوزههای تخصصی:
در عرصه جهانی، پیشرفت های قابل توجهی در پیشبرد حقوق زنان و مشارکت برابر آن ها در بازار کار و فعالیت های اقتصادی صورت گرفته است. بااین حال، درحالی که دستمزد برابر مردان و زنان به طور گسترده از سوی مراجع بین المللی تأیید شده، اجرای آن در عمل دشوار بوده است. طبق اعلان سازمان ملل، شکاف جنسیتی دستمزد در سطح جهانی حدود 20 درصد برآورد شده است. نابرابری دستمزد صرفاً موضوع مطرحی در حوزه عدالت جنسیتی نیست، بلکه موضوعی است که پیامدهای گسترده ای برای جوامع و اقتصاد آن ها دارد و از جمله اولویت های نظام بین الملل و کشورها برای تحقق توسعه است. با توجه به اهمیت پرداختن به جایگاه حق برابری بر دستمزد در نظام حقوقی بین الملل و ایران، در این پژوهش با تکیه بر اسناد و متون حقوقی، به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا در نظام حقوق بین الملل و حقوق داخلی ایران، در خصوص حق بر برابری دستمزد، ضوابط مناسبی پیش بینی شده است. برآیند پژوهش حاکی از عملکرد نسبتاً مترقی نظام حقوقی بین الملل در به رسمیت شناختن حق و قاعده گذاری در این زمینه است، اما تحقق این برابری نیازمند اقدامات عملی مؤثر است. در حقوق ایران، این حق به موجب قوانین استخدامی و مقررات حاکم بر قراردادهای کار به رسمیت شناخته شده و بعضاً ضمانت اجرای مناسب تمهید شده است. بااین حال هنوز خلأهایی در این زمینه وجود دارد؛ بنابراین ضروری است برای پیشرفت در تحقق کامل این حق، کوشش های بیشتری شود.
نقش آزادی های سیاسی در نابرابری های جنسیتی: مشاهدات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
619 - 652
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی، موقعیت های اجتماعی-اقتصادی زنان و مردان متحول شده است، اما کماکان رگه هایی از ایدئولوژی های مردانه به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه مشاهده می شود. گروهی معتقدند بقای این نابرابری فرصت ها به لحاظ تاریخی و نهادی، به نقش دولت ها به عنوان سپری که از منافع مردان پاسداری می کرده مربوط می شود. به همین دلیل، پژوهش حاضر با دو روش تجزیه واریانس و جنگل تصادفی و به کارگیری بیش از 2500 مشاهده (94 کشور طی دوره زمانی 1970-2020) به بررسی نقش ساختار سیاسی و قدرت در نابرابری های جنسیتی می پردازد. بدین منظور از شاخص های حقوق سیاسی و آزادی های مدنی و همچنین ابعاد شش گانه فرهنگی هافستد استفاده شده است. براساس نتایج تجزیه واریانس، دو بعد ساختار سیاسی دموکراتیک (حقوق سیاسی و آزادی های مدنی) در توضیح تفاوت میان توسعه جنسیتی و نابرابری جنسیتی کشورها نقش معنی داری داشتند و به ویژه تفاوت اصلی بین کشورهای غیرآزاد و نیمه آزاد با کشورهای آزاد است. یافته های جنگل تصادفی نیز تأیید کرد که تأکید بر آزادی های مدنی و حقوق سیاسی برای برخورداری از جامعه ای با تبعیض جنسیتی محدود، امری ضروری است. در مقابل، نتایج مربوط به نقش و اهمیت ویژگی های فرهنگی، بسیار شکننده است و بسته به نمونه یا شاخص جنسیتی مورد استفاده تغییر خواهد کرد. سیاست گذاران با یک مبادله سیاستی میان آزادی و رفع تبعیض مواجه نیستند، بلکه یک انتخاب همه یا هیچ دارند و تلاش برای نظام سیاسی آزاد و کاهش نابرابری جنسیتی و بهبود توسعه انسانی دو روی یک سکه هستند.