فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر همزمان با گذار دیجیتالی و افزایش استفاده ی کاربران از گوشی هوشمند، رفتار فابینگ به عنوان یک پدیده نوظهور توجه اندیشمندان و صاحب نظران را به خود معطوف کرده است. مفهوم یاد شده که به معنای نادیده گرفتن دیگران در حین استفاده از موبایل است؛ کیفیت روابط اجتماعی، مهارت های اجتماعی، بهزیستی زنان و رضایت زناشویی را تحت الشعاع قرار داده و همانند سایر پدیده ها متاثر از عوامل عدیده ای است. در این پژوهش با تکیه بر نظریه های دیوید و رابرتز و جفری آرنت رابطه ی اعتیاد به گوشی هوشمند با رفتار فابینگ زنان 29-18 سال شهرستان رامهرمز بررسی شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه زنان 29 تا 18 سال شهرستان رامهرمز است که بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای، 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. در تحقیق حاضر برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسش نامه استاندارد رفتار فابینگ کرسول (2012) و اعتیاد به گوشی هوشمند کون و همکاران (2013 ) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به گوشی هوشمند و رفتار فابینگ رابطه ی معنی دار sig= 0/000)) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که 64 درصد تغییرات متغیر وابسته را متغیرهای وارد شده در مدل یعنی پیش بینی مثبت، آشفتگی زندگی روزانه و استفاده افراطی از موبایل تبیین می کنند. بنابراین، بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که اعتیاد به مویایل نقش مهمی در شیوع رفتار فابینگ زنان شهرستان رامهرمز دارد
مطالعه کیفی ادراک زنانه از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن (مورد مطالعه شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف فهم درک زنان از وضعیت ترومای اجتماعی و پیامدهای آن بر زنان، صورت گرفت. ترومای اجتماعی به واقعیت اجتماعی و در عین حال به بازتاب های روانکاوانه تجارب فردی اشاره دارد. در این پژوهش، ترومای اجتماعی، به اختلال خرده نظام ها و آنومی های موجود در جامعه اشاره دارد که بازتاب های روانی نیز به دنبال دارد.
روش : روش مورد استفاده، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع شرکت کنندگان و تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر از زنان بالای بیست سال ساکن شهر تبریز در سال 1402 ، مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری وگزینشی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقوله هسته ترومای اجتماعی زنانه و مقولات اصلی و فرعی از میان داده ها، شناسایی شدند. یافته ها نشان داد که وضعیت ترومای اجتماعی در فهم زنان، با مقوله های اصلی خفگی ساختاری/نهادی، ناایمنی فضایی و خودکشی سلامتی، معنا می شود. آنچه از این پژوهش به عنوان نتیجه برآمد این است که زنان مشارکت کننده در این پژوهش، در قفس های ساختاری /نهادی اسیر شده و در میدان های خصوصی و عمومی خویش، احساس نا ایمنی می کنند و با بی توجهی ها نسبت به سلامت شان مواجه شده اند که نگاه مردسالارانه و ضعف اقتصادی شان این وضعیت را بغرنج تر کرده و آن ها را به بیماران روح و روان مبدل کرده و خود را قربانیان اجتماعی می دانند. آنها با وجود نا امیدی و روان رنجوری، فعالیت زنانه، آگاهی و مطالبه گری زنانه و ساختارشکنی را تنها راه نجات از این وضعیت می دانند.
دانش عامیانه و نقش زنان در توسعه پایدار روستایی
حوزههای تخصصی:
دانش عامیانه و همچنین زنان در جوامع روستایی، می توانند به عنوان یک محرک عمل کرده و نقش بسزائی در رسیدن به توسعه پایدار داشته باشند یا بر عکس این جریان را به تأخیر بیندازد؟ در پژوهش حاضرکه یک «مقاله گزارشی کوتاه» به منظور بررسی و تبیین نقش زنان و دانش عامیانه در توسعه پایدار روستایی، وضعیت اقتصادی، اشتغال و محصولات کشاورزی سی روستای استان خراسان جنوبی با بهره مندی از نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم –با نگاهی متفاوت در تقابل با اصول مکتب نوسازی در بیان موانع توسعه-، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد این تحقیق کیفی، روش گردآوری اطلاعات در آن، اسنادی و همچنین تکنیک مورد استفاده، تحلیل محتوا می باشد. مطالعات انجام شده در روستاهای این استان از رابطه ی معنادار بین دانش عامیانه و توسعه پایدار روستایی و همچنین اهمیت نقش زنان، خبر می دهد. در نتیجه تقسیم بندی جوامع در تئوری دورکیم، سِیرِ حرکت جوامع را نشان می دهد و نه لزوماً عقب ماندگی جوامع ابتدایی به معنای مانعی در جهت رسیدن به هر نوع توسعه.
آزمون مدلی برای تبیین اضطراب کرونا بر اساس معنای زندگی و سایبرکندریا: نقش واسطه ای سلامت معنوی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بالای بیماری کرونا در جهان باعث شده است تا افراد زیادی از اضطراب ابتلا به آن رنج ببرند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تبیین اضطراب کرونا براساس معنای زندگی و سایبرکندریا با نقش واسطه ای سلامت معنوی در زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان خانه دار شهر مشهد بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر با روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران، پرسشنامه سایبرکندریا مک آل روی و شولین، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران و پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون بود. به منظور تحلیل داده ها از روشهای همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای زندگی با سلامت معنوی رابطه مثبت معنادار و با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار دارد. سایبرکندریا تنها با سلامت معنوی رابطه معناداری دارد. همچنین سلامت معنوی با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سایبرکندریا و سلامت معنوی اثر مستقیم بر اضطراب کرونا دارد. معنای زندگی اثر مستقیم بر سلامت معنوی دارد. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت معنوی در رابطه ی بین معنای زندگی و سایبرکندریا با اضطراب کرونا نقش واسطه ای دارد.
بازنمایی هویت فرهنگی زنان و دختران درطرح جلد داستان های کودک کشورهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی جلد کتاب های کودکان به عنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا می کند؛ تصاویری که می توانند هویت فرهنگی کودک را به صورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستان های کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی به ویژه هویت عربی دختران و زنان عرب زبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنی ترین کشور در زمینه نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحده عربی و ضعیف ترین کشور در این زمینه سوریه است. چهره دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم می خورد. همچنین نخل به عنوان نمادی از جغرافیای طبیعی به ویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشته اند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروه های سنی کم رنگ است. به نظر می رسد می توان به این نتیجه کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتاب های کودک کشورهای عربی جامعه آماری پژوهش حاضر آمیزه ای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر اجتماع محور و درمان هیجان مدار بر افزایش تحمل آشفتگی و کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر اجتماع محور و درمان هیجان مدار بر افزایش تحمل آشفتگی و کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و بر حسب گردآوری اطلاعات کمی از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای مشکلات زناشویی در استان کردستان در سال 1402 با مشکلات زناشویی و افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی به تعداد 150 نفر می باشند که از بین آن ها تعداد 45 نفر از طریق روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر گروه 15 نفر گمارده شدند. در ابتدا همه آزمودنی ها پرسشنامه تحمل آشفتگی (سیمون و گاهر، 2005) و افکار خودکشی (بک، 1976)؛ را تکمیل نمودند؛ یک گروه 10 جلسه مداخله درمان مبتنی بر اجتماع و گروه دیگر 8 جلسه مداخله درمان هیجان مدار را گذراندند؛ آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس بار دیگر همه آزمودنی ها ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) و تک متغیره (آنکووا ) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر اجتماع محور موجب افزایش تحمل آشفتگی زنان کردستان؛ درمان هیجان مدار موجب افزایش تحمل آشفتگی زنان کردستان؛ درمان مبتنی بر اجتماع محور موجب کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان و درمان هیجان مدار موجب کاهش گرایش به خودکشی زنان کردستان می شود (در سطح 001/0). بنابراین می توان با به کار بسته آموزشی بازسازی زندگی اجتماع محور و پروتکل درﻣﺎن ﻣﺘﻤﺮکﺰ ﺑﺮ ﻫیﺠﺎن منجر به افزایش تحمل آشفتگی وکاهش گرایش به خودکشی در زنان کردستان شد.
زمینه های روان شناختی و فرهنگی گرایش به بدحجابی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
47 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی زمینه های روان شناختی و فرهنگی گرایش به بدحجابی زنان می باشد. جامعه آماری تمامی زنان استان اصفهان بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند با 27 شرکت کننده به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. روش پژوهش آمیخته از نوع طرح متوالی اکتشافی بود. جهت گردآوری داده ها با مراجعه به پژوهش های انجام گرفته مواردی از زمینه های روان شناختی و فرهنگی بدحجابی شناسایی شد و براساس آن پروتکل مصاحبه ، نیمه ساختاریافته تدوین شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کیفی وکمی استفاده شد. نتایج نشان داد که ابتدا 242 کداولیه به دست آمد و با ترکیب کدهای اولیه 187 مضمون پایه منتج گردید و با تلخیص مضامین در مرحله قبل، تعداد 13 مضمون سازمان دهنده شکل گرفت و در نهایت سه مقوله اصلی «پیشایند گرایشی»، «پیشایند کنشی» و «پیشایند بینشی» شناسایی شد. پیشایند گرایشی شامل تمایل به هویت مردانه، مدگرایی، تنوع طلبی، آزادی طلبی، ضعف حرمت خود و احساس حقارت و عقده بود. پیشایند کنشی شامل بحران های زندگی، سبک زندگی و تأثیر محیط بود. پیشایندهای بینشی شامل تصورات ناسازگارانه، ناآگاهی نسبت به فلسفه پوشش و ضعف معرفت دینی بود. به طور کلی پیشایندها زمینه ساز ایجاد مکانیزم های علّی می باشند که متناسب با هر پیشایند، مکانیزم مجزایی در فرد به کار گرفته می شود . مهم ترین بخش شکل دهنده پیامدهای بد حجابی در زنان مکانیزم ها می باشند. لازم به ذکر است که دین موجب فراهم شدن زمینه های روان شناختی و فرهنگی به عنوان اصلی ترین عامل تعیین کننده مکانیزم های هسته ای و علّی نقش مهمی در تبیین و اصلاح پیشایندهای بینشی دارد.
بررسی قضاوت بانوان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در پرتو آیات سوره نساء، بقره، احزاب، زخرف و حدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
28 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی قضاوت زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در پرتو آیات قرآن کریم با درنظر گرفتن ابعاد فقهی و شرعی و مذهبی به منظور تجدید نظر قرار دادن و اصلاح و توضیح اصل 163 قانون اساسی انجام گرفته است.
روش: تحلیلی-توصیفی از نوع مطالعه ی موردی و ارزشیابی می باشد که به شیوه ی کتابخانه ای و با تحلیل محتوا و استنباط و استدلال انجام شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضرنشان میدهد، در قرآن کریم آیه ای یافت نمیشود که صراحتاً و به وضوح شایستگی زنان را جهت منصب قضاوت نفی نماید.لذا، تحریم قضاوت زنان برای بانوانی که شرایط علمی و اخلاقی آن را داشته باشند، از آیات قرآن دریافت نمی شود. آیه هایی هم که پیرامون قضاوت در قرآن کریم آمده، هیچ کدام صحت قضاوت را منوط به رجولیت نکرده است. بنا بر این با توجه به این که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طبق موازین فقهی معین میشود، اصل 163 قانون اساسی به اصلاح و بازنگری و توضیح نیاز دارد.
تأثیر روابط بینامتنی داستان بلند مار و مرد در جلب مشارکت مخاطب در جریان خوانش متن (با در نظرگیری نقش شخصیت زن در خوانش بینامتنی اثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
داستان بلند مار و مرد (1355-1357) اثری از سیمین دانشور است که براساس روایت های اسطوره ای، متون مقدس و روایت های مذهبی نوشته شده است. مبنای نظری این نوشتار در مطالعه و بررسی سهم بینامتنی روایات مذکور در ساخت و پرداخت آن اثر ادبی، تعریف نظری لوران ژنی از مفهوم بینامتنیت در مقاله «راهبرد اشکال» است که در آن، در تفاوت دریافت خود از بینامتنیت (معروف به بینامتنیت نرم) و بینامتنیت ژولیا کریستوا (معروف به بینامتنیت سخت) پیشنهاد می کند: زمانی باید از بینامتنیت سخن به میان آورد که بتوان عناصری فراتر از واحد لغوی از متن پیشین را در متن جدید بازیابی کرد. به عبارت دیگر ارتباط متن های مورد نظر، فراتر از ارتباط واژگانی و روابط صوری است. ژنی ارتباط بینامتنی دو متن را نه با جمع مبهم و مرموز تأثیرات یکی بر دیگری، بلکه با میزان ارتباط درونی دو متن با یکدیگر و چگونگی نفوذ و تأثیرگذاری یکی بر دیگری مرتبط دانسته و بر دو نوع بینامتنیت قوی و ضعیف تأکید می کند. از نظر او، زمانی که دو متن دست کم از دو جنبه صوری و مضمونی با هم ارتباط داشته باشند، بینامتنیت قوی و زمانی که ارتباط متون با یکدیگر در یکی از این دو سطح متوقف شود، بینامتنیت ضعیف برقرار می شود. پژوهش حاضر از حیث نوع، مطالعه ای کیفی محسوب می شود. داده های مطالعاتی جستار از منابع کتابخانه ای مهیا شده است. پردازش تحلیل داده ها با روش توصیفی-تحلیلی انجام می شود. جستار در نتیجه با رابطه جویی کاربست شخصیت زن و بینامتنیت، متن مار و مرد را از دیدگاه خوانش مخاطب بارت تبیین می کند.
پدرسالاری روبه زوال و برخاستن زنانگی؛ تحلیل گفتمان فیلم برادران لیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
357 - 375
حوزههای تخصصی:
گفتمان های قدرت و نقش آن ها در مسائل اجتماعی موضوعی است که اخیراً در رسانه ها مورد توجه قرار گرفته و به اشکال مختلف بازنمایی می شود. این پژوهش نیز به بررسی گفتمان پدرسالاری و نحوه بازنمایی آن در فیلم برادران لیلا می پردازد. فیلم برادران لیلا تازه ترین فیلم سعید روستایی است که در آن گفتمان پدرسالاری و نقش زنان در ایستادگی مقابل آن بازنمایی شده است. این مطالعه با روش کیفی و تحلیل انتقادی گفتمان در پنج سطح «سطح سطح»، «عمق سطح»، «سطح عمق»، «عمق عمق» و «عمیق تر» صورت گرفته است. در سطح سطح، دیالوگ ها، صحنه ها و تمامی عناصر زبانی مرتبط با موضوع انتخاب می شود و در سطوح بعدی، غنی تر و انتزاعی تر می شود. در بخش عمق عمق، این عناصر زبانی در ارتباط با پرکتیس های گفتمانی قرار گرفته و گفتمان پنهان فیلم، مورد واکاوی قرار گرفته است. و درنهایت در سطح عمیق تر، گفتمان پژوهش با عناصر بین گفتمانی مفصل بندی می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که فیلم برآیند دو گفتمان عمده است که عبارت اند از: پدرسالاری روبه زوال (آرزومندی کم ارزش پدری، اصلاح گری محافظه کارانه، ته نشست های پدرسالاری) و برخاستن زنانگی (آگاهی زنانه، قدرت محتضر). فیلم برادران لیلا نشان می دهد که در جامعه امروزی آنچه شاهد آن هستیم یک پدرسالاری رو به اتمام و شروع یک گفتمان زنانه است. پدرسالاری بازنمایی شده در این فیلم یک پدرسالاری روبه زوال، همزمان با ورود زنان به عرصه های مختلف است.
الگوی پارادیمی حضور بانوان در استادیوم های ورزشی با توجه به شرایط فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
76 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش الگوی پارادیمی حضور بانوان در استادیومهای ورزشی با توجه به شرایط فرهنگی کشورایران است که با روش پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.
روش: این پژوهش بابهره گیری از روش نمونه گیری هدفمندو باانجام 20 مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید. و برای تحلیل داده ها مربوط مصاحبه، ازکدگزاری استفاده شد. پایایی مصاحبه های این پژوهش برابر 87% است. وبا توجه به اینکه مقدار پایایی بیش تر از 60% است، قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تائید است. هم چنین، برای الکو تایید پذیری و انتقال پذیری از روش بازبینی در اختیار ۵ نفر از اساتید خبره حوزه ورزش قرار گرفت.
یافته ها: باتوجه به نتایج پژوهش تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز،محوری و انتخابی انجام گرفت و یافتهها در چارچوب الگوی نهایی شامل: عوامل فردی و حقوقی به عنوان عوامل علی، عوامل زیرساختی و برنامه ریزی به عنوان شرایط زمینهای، عوامل سیاسی به عنوان عوامل مداخله گر و حضور کنترل شده به عنوان راهکار مناسب برای عادی سازی حضور بانوان در استادیومهای ورزشی است.
نتیجه گیری: حضور بانوان در استادیوم های ورزشی، یکی از راه های موثر برای غنی سازی اوقات فراغت، افزایش نشاط اجتماعی و تقویت روابط اجتماعی بانوان است. این حضور، به ویژه در قالب خانواده، می تواند تأثیرات مثبت گسترده ای بر جنبه های گوناگون برگزاری مسابقات ورزشی داشته باشد و به توسعه فرهنگی و اجتماعی در جامعه کمک کند.
نقد فمینیستی رمان «الّتی تعدّ السّلالم» براساس نظریه الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
در نقد فمینیستی، مسئله زن و جایگاه او در جامعه مطرح می شود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارنده مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالش های فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی رمان یادشده را در تطابق با رویکردهای چهارگانه نقد فمینیستی «الین شوالتر» شامل رویکردهای زیست شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و فرهنگی بررسی می کند و در پی پاسخ به این پرسش است که نویسنده چگونه مؤلفه های زنانه را در اثر خود بازتاب داده است. حمد در بعد زیست شناسی زنان به مسائلی چون زایمان، ختنه زنان و بارداری اشاره کرده و در بعد روانی، مسائلی مانند وسواس فکری و عملی، خواب و دوگانگی رفتاری را مورد توجه قرار داده است. کاربرد ویژگی های برجسته زبانی توسط نویسنده همچون واژگان و لهجه عامیانه عربی در انعکاس مسائل زنانه و مشکلات فرهنگی چون قاچاق زنان و آزار جسمی آن ها، موجب خلق اثری تأثیرگذار و آگاهی بخش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حمد با تکیه بر شگردهای زبان زنانه خود با توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان در هویت بخشی به زنان موفق عمل کرده و بسامد بالای مؤلفه های الگوی شوالتر، زنانهبودن اثر وی را اثبات می کند. نویسنده با زبان زنانه خود، دغدغه های مهم و عمیق درباره زنان را در قالب مسائل زیستی، روانی و فرهنگی مطرح کرده است.
نقش گردشگری فرهنگی در سلامت روان و کارآفرینی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
93 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری فرهنگی در سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. جامعه پژوهش تمام متون گردشگری می باشد. نمونه پژوهش متون مرتبط با گردشگری فرهنگی، سلامت روان و کارآفرینی زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد وسپس به تحلیل محتوای داده ها پرداخته شد.نتایج نشان که گردشگری فرهنگی از جمله فعالیت هایی است که قابلیت بالایی برای ایجاد سلامت روان، کارآفرینی و اشتغال برای زنان دارد. از نظر روان شناسی گردشگری و استفاد از اوقات فراغت باعث سلامت روان و تضمین سلامت انسان ها و ایجاد نشاط می شود. گردشگری فرهنگی ابزار موثر و قابل اعتمادی را برای توسعه اقتصاد فراهم می کند. در ارتباط با گردشگری فرهنگی ترکیبی از ارزش های فرهنگی، عوامل اقتصادی وکارآفرینی وجود دارد که باعث می شود این نوع از گردشگری ارزش بیشتری پیدا کند. افزایش خدمات و محصولات در قالب محرک های کارآفرینی، زنان توانمند را ترغیب نموده تا در راستای پاسخ به نیاز گردشگران برآیند. این فرآیند در صورت راهبری مناسب، منجر به توسعه ی فرهنگی ، کارآفرینی و اقتصادی خواهد شد.
تجربه زیسته مادران دارای فرزند با ناتوانی های ذهنی- حرکتی (مقدمه ای بر چالش های روان شناختی مواد 53 و 56 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
89 - 113
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل کاهش نرخ فرزندآوری، در نظام سیاست گذاری تلاش هایی شده است که از آن جمله می توان به طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، مصوب اسفند 1399 اشاره کرد. در موادی از این طرح به تحدید غربالگری اشاره شده که هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی ملاحظات فردی- اجتماعی حذف غربالگری مادران باردار پیش از تولد فرزند است. روش پژوهش کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. پاسخگویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مادرانی که فرزند معلول و کم توان دارند و برای کلاس های گفتاردرمانی و کاردرمانی به مرکز توان بخشی مراجعه کرده اند، جمع آوری شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شده اند. طبق پژوهش انجام یافته، داده ها در دو گروه فردی و اجتماعی دسته بندی شدند. مسائل فردی شامل مشکلات آموزشی، کمبود اطلاعات و ناآگاهی، احساسات و عواطف و مسائل ارتباطی است. بخش اجتماعی شامل مسائل برچسب اجتماعی و حمایت های اجتماعی است که هرکدام شامل زیرمجموعه هایی است. می توان نتیجه گرفت که حضور فرزند بیمار در خانواده تأثیرات زیادی در همه ابعاد زندگی اعضای خانواده و به خصوص مادر دارد. امید است نتایج این تحقیق بتواند در راستای کاهش نگرانی های عمومی مؤثر واقع شود؛ به گونه ای که سیاست های مربوط به افزایش جمعیت موفق تر عمل کند و چالش های روانی– اجتماعی غربالگری مادران باردار پیش از تولد فرزند را بهتر پاسخ دهد تا درنهایت تلاش های انجام یافته در افزایش جمعیت سالم نمود یابد و قانون گذاری صحیح در راستای منافع ملت و دولت انجام گیرد.
بازشناسی مولفه های پایداری اجتماعی- فرهنگی در طراحی زنان معمار ایرانی (آثار منتخب سالهای1402-1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
165-195
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی-فرهنگی از جمله مولفه های اصلی توسعه پایدار بوده و با توجه به اهمیت آن در معماری به منظور ارتقای توسعه اجتماعی و هویت فرهنگی جامعه، این پژوهش با هدف دستیابی به اهداف پایداری در آثار معماران زن ایرانی به دلیل توجه ویژه آنها به ارزش های اجتماعی-فرهنگی و نقش تعیین کننده ای که جنسیت از دیرباز در هویت اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته، انجام شده است. مطالعه آثار برگزیده این معماران با رویکردی پایدار می تواند گامی موثر در شناخت و رفع مشکلات فرهنگی-اجتماعی باشد. ازاین رو مقاله حاضر به بررسی هشت اثر برگزیده معماران زن بنام ایرانی در فاصله سال های 1382 تا 1402 از منظر پایداری فرهنگی-اجتماعی می پردازد. روش تحقیق این مقاله تطبیقی-تحلیلی می باشد که پس از شناخت ضوابط و معیارهای پایداری اجتماعی-فرهنگی، ویژگی های آنها با بناهای منتخب با مقایسه تطبیقی، تحلیل می شوند. نتایج نشان می دهد که این بناها همگی بر اساس معیارها ی پایداری اجتماعی-فرهنگی با تأکید برعدالت وتوسعه اجتماعی، مشارکت شهروندان، بومی گرایی، ارتباط با طبیعت و هماهنگی با بستر طراحی شده اند. بررسی ویژگی های مذکور در آثار انتخابی می تواند به مثابه راهبردی در طراحی به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار باشد.
طراحی الگوی محتوای آموزش مددجویان زن، مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
168 - 197
حوزههای تخصصی:
ایجاد شرایط مناسب آموزشی و تربیتی در زندان ها و بندهای خاص زنان به عنوان یک روش پیشگیری می تواند بسیار مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی محتوای آموزشی مددجویان زن با رویکردی استقرائی، از نوع کیفی-اکتشافی بود. بر این اساس کشور به 4 منطقه جغرافیایی تقسیم شد. جامعه هدف 4 زندان مرکزی استان های تهران، اهواز، کرمان و تبریز بود. مشارکت کنندگان شامل 37 مددجوی زن،4 رئیس زندان، 31 کارشناس و مراقب بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته تا اشباع داده و گروه کانونی انجام شد؛ که داده های آن با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از یافته های پژوهش 364 مفهوم درزمینه مؤلفه های آموزشی استخراج شد. پس از تلفیق مفاهیم مشترک و طبقه بندی مضامین، الگوی محتوای آموزشی حاصل، دارای 5 بعد (مهارت اجتماعی، بهداشت و سلامت، آشنایی با زندان، اطلاعات حقوقی و پرورشی)، 9 مؤلفه (مهارت زندگی، مهارت ارتباط، انتظارات نقشی، بهداشت و درمان، سلامت روان، زندگی در زندان، آسیب های خاص زنان، دانش حقوقی- قضایی و فرهنگی–تربیتی) و 91 زیر مؤلفه شد. همچنین مؤلفه مهارت زندگی با 18 زیر مؤلفه و آسیب های خاص زنان با 16 زیر مؤلفه از مهم ترین موضوعات محتوای آموزشی شدند. نتایج نشان داد محتوای برخاسته از نیازهای آموزشی و الگوی مفهومی تدوین شده می تواند نقش بسزایی در ارائه یک آموزش هدفمند و همه جانبه برای این گروه از زنان ایفا کند.
بررسی نقش قدسی انگاریِ خانواده بر عوامل استحکام خانواده در آیات و روایات؛ پژوهشی کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت عوامل کنشی و بینشی تضمین کننده سلامتی و کارآمدی خانواده است. قدسی انگاریِ خانواده که از جنس ادراکات اعتباری است، با طی فرایند های پیچیده ذهنی در قوه خیال و ذهن زوجین شکل می گیرد و در تحقق و تحول نگرش های اعضای خانواده مؤثر است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قدسی انگاری خانواه بر عوامل استحکام آن با تدقیق در مضامین قرآنی و روایی به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شد و براساس مدل اکتشافی، چگونگی تأثیرگذاری نگرش تقدسی به خانواده بر عوامل بنیادین استحکام خانواده یعنی، رعایت اصول اخلاقی، تحقق نظامات حقوقی و خدامحوری بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که باتوجه به میزان تحقق شکل گیری ادراک «قدسی انگاری خانواده» در فرد و نقشی که برای او در ایجاد و تقویت این نگرش به وجود می آید، فرد می تواند بر عوامل مخرب در استحکام خانواده فائق آید. همچنین با ایجاد این نگرش در فرد، وی می تواند به واسطه تأثیرگذاری بر عوامل واسطه ای تحقق ساز مضامین بنیادین استحکام خانواده نقش مهمی در پایداری، استحکام و کارآمدی خانواده ایفا کند.
واکاوی رضایت بانوان از آمیخته بازاریابی محصولات مد و لباس اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، مشتری مداری به ویژه در صنایع تخصصی مانند پوشاک اسلامی، به یک ضرورت استراتژیک برای کسب وکارها تبدیل شده است. با توجه به نقش کلیدی بانوان به عنوان یکی از گروه های اصلی مصرف کننده در این صنعت، رضایت آن ها از عوامل مهم موفقیت و تداوم کسب وکارها به شمار می رود. مسئله اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان رضایت بانوان از آمیخته بازاریابی در محصولات مد و لباس اسلامی است. این پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی است که با روش کمی و تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. جامعه آماری، بانوان استان قم بوده و 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که آمیخته های محصول و ترفیع تأثیر مثبت و معناداری بر رضایت بانوان دارند، درحالی که قیمت و توزیع تأثیر قابل توجهی بر رضایت آنها نداشته است. درنتیجه بر اساس یافته ها، توجه به ویژگی های محصول، مانند کیفیت، طراحی، تنوع و همچنین اجرای راهبردهای تبلیغاتی مؤثر، می تواند به بهبود تجربه مشتری و افزایش رضایت آنان منجر شود. در مقابل، عواملی همچون قیمت و توزیع تأثیر چشمگیری بر رضایت بانوان نداشته اند، که می تواند نشان دهنده اهمیت بیشتر سایر مؤلفه های ارزش افزا در صنعت پوشاک اسلامی باشد. از این رو، تمرکز بیشتر بر توسعه محصولات و ترفیع مناسب، به همراه بررسی عمیق تر نقش قیمت و توزیع، می تواند به کسب وکارها کمک کند تا راهبردهای بازاریابی خود را بهینه سازی کرده و رضایت بیشتری در بین مشتریان هدف خود ایجاد کنند.
بی فرزندی ِاختیاری: مطالعه ای بر تجربۀ زیستۀ زوجین تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرخ باروری در ایران به قدری کاهش یافته که در شهرها به سطح جایگزینی هم نمی رسد و افزایش زوج هایی که تعمدا بدون فرزند هستند نگرانی های جدی ایجاد کرده است. در این تحقیق بنا داریم دریابیم عوامل اجتماعی، اقتصادی و فردی تاثیر گذار بر روی تصمیم زوجین نسبت به بی فرزندی اختیاری چیست و چگونه زوج ها در این زمینه به توافق می رسند. این تحقیق با رویکرد کیفی بر روی افراد دارای تجربه بی فرزندی اختیاری صورت گرفته است. بر اساس یافته ها اغلب زوج ها نوساناتی برای رسیدن به این تصمیم تجربه کرده اند و غالبا در این پروسه یکی از زوجین بیش از دیگری دچار شک و تردید بوده دو دسته عوامل بیرونی و درونی از یافته ها استخراج شد. زیرساخت های اجتماعی ناکارآمد، تضاد نهادهای اجتماعی در تربیت فرزند، تورم فزاینده و بی ثباتی اقتصادی، و نگرانی در مورد منابع زیست محیطی آینده از جمله عوامل و شرایط محیطی و داشتن رویکرد انتقادی به هنجارها و انتظارات نظام اجتماعی ، اولویت بخشیدن به اهداف شخصی، بیعلاقگی به فرزندپروری، مسئولیت سنگین فرزندپروری، نداشتن دلیل منطقی برای ادامه ی نسل، رضایت از سبک زندگی بدون فرزند، خطرات بارداری، نوع رابطه عاطفی با همسر و ترس از ایجاد وابستگی عاطفی جدید، عوامل فردی بوده اند.
فسخ نکاح و آثار آن بر حیات اجتماعی زنان با عنایت به نگاه مذاهب خمسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
31-50
حوزههای تخصصی:
در مذاهب خمسه فسخ نکاح به موجب عیوب معین، یکی از حقوق تعریف شده برای تفریق میان زوجین است. این موضوع به جهت ویژگی های خود بر حیات اجتماعی زنان تأثیراتی دارد که در میان نظرات فقهای مذاهب به صورت مجزا مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی نشان می دهد که حق فسخ به واسطه برخی عیوب و توسعه حق فسخ به واسطه بیماری هایی نوین دارای مناط عقلی است. قاعده عسر و حرج و قواعد عام لاضرر و استصحاب، حق فسخ نکاح بعد از عقد را هموار می کند. فرضیه آن است که این رویه می تواند منجر به رسمیت شناختن حیات اجتماعی مستقل تری برای زنان براساس قانون مدنی گردد. در یک فرضیه رقیب ممکن است به دنبال این تفسیر، حق فسخ نکاح به صورت چشمگیری کاهش یابد و زمینه تأثیر آن بر نقش اجتماعی زنان در جامعه کمرنگ تر گردد.