
مقالات
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیتی در مقابله با چالش های شغلی و زناشویی نقش مؤثری ایفا می کند. شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این ویژگی می تواند به بهبود وضعیت روانی و عملکرد افراد کمک کند. ازاین رو، بررسی متغیرهایی که پیش بینی کننده تاب آوری هستند، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش از نوع بنیادی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به روش همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل 400 پرستار زن متأهل شاغل در مراکز درمانی و بیمارستان های دولتی استان البرز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، نسخه کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورن و اسمیت)، و مقیاس سازگاری زناشویی لاک-والاس بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام گرفت. این پژوهش با شناسه IR.ABZUMS.REC.1401.297 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی البرزرسیده است. مشارکت کنندگان با رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت کردند و محرمانگی داده هایشان تضمین شد. نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود (r=0/712) و سازگاری زناشویی (r=0/796) ارتباط مثبت و معناداری با تاب آوری در سطح اطمینان 01/0 دارند. همچنین، تأثیر میانجی سازگاری زناشویی در ارتباط بین تمایزیافتگی خود و تاب آوری تأیید شد. نتایج نشان داد که داده ها با مدل مفهومی پژوهش برازش دارند. یافته ها حاکی از آن است که داده ها با مدل مفهومی پژوهش سازگاری دارند. برای ارتقای تاب آوری پرستاران متأهل، پیشنهاد می شود سیاست گذاران حوزه سلامت به عوامل عاطفی، شناختی و هیجانی این گروه توجه بیشتری داشته باشند.
مقایسه ابعاد پنج گانه شخصیت، تصویر بدنی و عزت نفس در زنان متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ابعاد پنج گانه شخصیت، تصویر بدنی و عزت نفس در زنان متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به مراکز زیبایی خصوصی شهر تبریز در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 100 نفر (50 نفر) از زنان متقاضی جراحی زیبایی و (50 نفر) زنان غیرمتقاضی بود که به منظور مقایسه با گروه هدف، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های پنج عاملی نئو کاستا و مک کری (1992)، روابط چندبعدی بدن-خود کش (1997) و عزت نفس روزنبرگ (1965) مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس چندمتغییره (مانوا) استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نشان دادد که بین زنان متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی از منظر ابعاد پنجگانه شخصیت و مولفه های آن (روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری) تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p>)، اما بین ابعاد توافق پذیری و باوجدان بودن تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p)، همچنین در متغیر تصویر بدنی و مولفه های آن (اهمیت دادن به دیگران، مسئولیت پذیری، شجاعت، پذیرش خود) (05/0p>) و عزت نفس و مؤلفه های آن () (05/0p>) تفاوت معنی دار وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که زنان متقاضی جراحی زیبایی از نظر ابعاد پنج گانه شخصیت، تصویر بدنی و عزت نفس تفاوتی با زنان غیرمتقاضی ندارند.
ابعاد حقوقی محدودیت غربالگری ژن شناختی در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت
حوزههای تخصصی:
شناسایی زودهنگام بیماری های قبل از تولد و درمان به موقع ناهنجاری های ژنتیکی، جزء چالش های اصلی سیستم بهداشت و درمان می باشد. در حیطه پزشکی، غربالگری به عنوان یک راهبرد بررسی جمعیت در رابطه با یک خطر تهدید کننده سلامت با تشخیص افراد در معرض خطر تعریف می شود که هدف آن تشخیص زودهنگام برای انجام مداخله یا کنترل زودرس ابتلا به یک بیماری و عوارض ناشی از آن است که در قالب مجموعه ای از آزمایشات غربالگری در ماه های مختلف بارداری انجام می شود. قوانین مربوط به غربالگری ژن شناختی از دهه های گذشته در کشورمان وجود داشته که به موجب آن زوجین پیش از تولد فرزندشان و در جنینی از لحاظ مالی برای انجام آزمایش های مربوطه حمایت می شدند. در نیمه دوم سال 1400 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب مجلس رسید که به موجب مواد 53 و 56 این قانون محدودیت هایی در غربالگری ژن شناختی به وجود آمد و ماده 56 این قانون، قانون سقط درمانی مصوب 1384 را نسخ کرد. در ماده 53 از این قانون اساساً غربال گری بیماری هایی که منجر به تولد نوزاد با بیماری صعب العلاج می شود منع شده و به علاوه پزشکان و کارکنان بهداشتی نیز مکلف توصیه به غربالگری نیستند. بدین ترتیب بحث عسر وحَرج و سقط انتخابی با ناهنجاری و درمان های با صعوبت ازخانواده محدود شده است. این پژوهش با هدف بررسی لزوم اصلاح مواد 5۳ و 5۶ طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده و رفع چالش زنان در زمینه ژن شناختی و سقط درمانی به صورت جمع آوری اطلاعات و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار: مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، زنان باردار با مسائلی همچون استرس های شغلی، اقتصادی و تغییرات در روابط اجتماعی روبرو می شوند که ممکن است تأثیرات قابل توجهی بر سلامت روانی و جسمی آن ها داشته باشد. این مقاله به بررسی ارتباطات میان استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار پرداخته و به اهمیت این تحقیق برای بهبود فهم عوامل مؤثر بر سلامت زنان باردار و ارتقاء شرایط آن ها برای توسعه و ارتقاء جمعیت کشور اشاره کرده است. این مطالعه از یک گروه زنان باردار در شهرستان بوشهر با هفت مصاحبه نیمه ساختار یافته، نتایج نشان داده است که زنان باردار با تجربه استرس های شغلی زیاد، تغییرات در روابط اجتماعی و فشارهای روانشناختی مواجه هستند. تحلیل دقیق نشان می دهد که راهکارهای روانشناسی، به خصوص روانشناسی اجتماعی، می توانند در کاهش تأثیرات منفی استرس شغلی بر زنان باردار نقش داشته باشند. به نظر می رسد که ارتباط معناداری میان استرس شغلی، روابط اجتماعی و تأثیرات آن بر زنان باردار وجود دارد. این نتایج تأکید می کنند که مدیریت مناسب استرس و تقویت روابط اجتماعی می تواند بهبود وضعیت سلامت روانی و جسمی زنان باردار را تسهیل نماید و به افزایش شاخص رشد جمعیت در ایران کمک کند.
رهبری متواضعانه و تعهد سازمانی: شکوفایی نقش زنان در محیط کار خصوصی
حوزههای تخصصی:
انتخاب سبک رهبری مناسب می تواند تأثیر قابل توجهی بر بهبود عملکرد کارکنان، افزایش رضایت شغلی و تقویت تعهد سازمانی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک رهبری متواضعانه در ارتقای تعهد سازمانی زنان شاغل در شهر تبریز انجام شده است. این مطالعه با رویکرد توصیفی-همبستگی (تحلیل مسیر) انجام شده و نمونه ای شامل 150 نفر از زنان شاغل در سازمان های خصوصی تبریز در سال 1402 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک رهبری متواضعانه اوانز و همکاران (2013) و تعهد سازمانی آلن و میر (1990) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که سبک رهبری متواضعانه تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی دارد.این یافته ها نشان دهنده اهمیت بهره گیری از سبک رهبری متواضعانه در سازمان های خصوصی است که اغلب با چالش هایی چون رقابت بالا، حفظ نیروهای انسانی توانمند و افزایش بهره وری مواجه اند. سبک رهبری متواضعانه می تواند به عنوان راهکاری اثربخش در تقویت انگیزش و تعهد شغلی کارکنان، به ویژه زنان شاغل، مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه زنان شاغل ممکن است با موانع بیشتری در محیط های کاری روبه رو شوند، تقویت تعهد سازمانی آن ها از طریق حمایت و هدایت متواضعانه مدیران می تواند به بهبود عملکرد سازمانی کمک شایانی کند. این رویکرد نه تنها انگیزه های شغلی کارکنان را افزایش می دهد، بلکه زمینه ساز حفظ و توسعه سرمایه انسانی در بلندمدت نیز می شود.
عوامل مؤثر بر توانمندسازی بانوان برای تأمین امنیت روانی خانواده
حوزههای تخصصی:
بانوان به عنوان یکی از ارکان اصلی خانواده، نقشی کلیدی در حفظ انسجام و حریم خانواده ایفا می کنند. ازآنجاکه خانواده، به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی، تأثیر مستقیمی بر رشد یا زوال جوامع دارد، توجه به آن امری ضروری است. برای پیشگیری از پیامدهای مخرب فروپاشی اجتماع، تقویت و توانمندسازی خانواده از ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و بین المللی اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا، لازم است سازمان های دولتی برنامه هایی برای توانمندسازی ساختارهای اجتماعی طراحی کرده و به تقویت توانمندی های بین المللی، با توجه به ملاحظات سیاسی، بپردازند. در مقابل، امواج فمینیستی معاصر، به ویژه در سطح جهانی، بر این باور تأکید دارند که زنان نیازی به وابستگی به مردان ندارند و آموزش زنان در تمامی ابعاد را ضروری می دانند. این ایده در بسیاری از کشورها، به ویژه جوامع در حال توسعه، به شکل برنامه های توانمندسازی زنان دنبال می شود. پژوهش حاضر با ارائه نگاهی جامع به توانمندسازی زنان در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، تلاش دارد تمامی زنان، نه تنها سرپرستان خانوار، را در بر گیرد. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی و انجام مصاحبه های عمیق انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی بانوان متأثر از دو دسته عوامل درونی و بیرونی است. بانوان خود به عنوان عاملی درونی نقش دارند، درحالی که همسر، والدین و نهادهای فرهنگ ساز به عنوان عوامل بیرونی تأثیرگذار شناخته می شوند.