فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
151-182
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای گسترده هوش مصنوعی بر زندگی انسان ها و تأثیرات مثبت و منفی این فناوری در حوزه های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و رسانه ای شناسایی تأثیرات آن بر امنیت بین المللی ضروری دانسته شده است. از آنجایی که تأثیر امنیتی هوش مصنوعی در آینده مسئله ای اساسی برای صلح و امنیت بین المللی خواهد بود این موضوع خیلی مهم بوده که به کارگیری هوش مصنوعی در راستای امنیت و برقراری صلح در جهان باشد و نشان دهد که دستاوردهای آن هیچ تهدیدی برای امنیت بین الملل محسوب نمی شود. بر این اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که هوش مصنوعی چه پیامدهای را برای امنیت بین المللی به دنبال داشته است؟ لذا این نوشتار با بررسی پیامدهای هوش مصنوعی در حوزه امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی و امنیت رسانه ای به این نتیجه رهنمون شده است که اگر کشورهای مختلف در بهره گیری از هوش مصنوعی به عنوان یک امتیاز رقابتی در عرصه ی نظام بین الملل استفاده کنند، این موضوع می تواند پیامدهای منفی برای امنیت بین المللی به دنبال داشته باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و چارچوب نظری به کارگرفته شده به منظور تبیین زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی توسط کشوهای چین، ایالات متحده آمریکا، فرانسه، روسیه و آلمان قدرت نرم و برای بررسی پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در حوزه های امنیت نظامی، امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی، امنیت اجتماعی و امنیت رسانه ای بر مبنای مکتب امنیتی کپنهاک بوده است.
جهاد تبیین راهبرد مقابله با جنگ شناختی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
76 - 96
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به عنوان یکی از محورهای جنگ ترکیبی دشمنان در برابر جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر وارونه نمایی و تحریف واقعیت های مرتبط با ایران است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، جهاد تبیین نسخه مقابله با این نوع جنگ است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «چگونه می توان در برابر جنگ شناختی جهاد تبیین اثربخش انجام داد؟» با روش تحلیل محتوای کیفی و ضمن اشاره به چگونگی شکل گیری و کارکرد حاد واقعیت در جنگ شناختی، این یافته ها به دست آمد که جهاد تبیین به عنوان کوششی سخت در مسیر روشنگری، روایت گری صحیح و دقیق و حقیقت پردازی در برابر جنگ شناختی دشمنان، فریضه ای قطعی، فوری و همگانی است. برای جهاد تبیین مؤثر نیز علاوه بر اقدامات عملی و گره گشای مسئولان و نخبگان انقلابی، رسانه ها نیز باید ضمن ایجاد جریان تبیین برای رصد تحریف ها و روشنگری به هنگام، دقت در انتشار اخبار خوب و امیدبخش، تبیین ماهیت و دستاوردهای انقلاب اسلامی، به تبیین منشأ ناکارآمدی ها و ضعف های موجود در کشور، تبیین فرصت های جنگ اقتصادی، تبیین ظرفیت های انقلاب اسلامی و معتبرسازی نگاه به درون برای حل مشکلات موجود کشور و... توجه داشته باشند.
رویکرد نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس شورای اسلامی در قبال جنگ عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران مجلس شورای اسلامی به عنوان میراث انقلاب مشروطه، از ارکان مهم تصمیم گیری در ارتباط با مسائل مهم کشور است. با عنایت به جایگاه مجلس در کشور، بحث درباره مواضع مجلس در قبال جنگ عراق و ایران از موضوعات درخور توجه برای پژوهش است. از طرفی واکاوی مواضع مجلس شورای اسلامی در برابر جنگ عراق و ایران می تواند به ما در درک بهتر این رویداد کمک کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش تحلیل مضمون با تکیه بر مطالعات اسنادی است. پژوهش بر پایه مشروح مذاکرات دوره دوم مجلس شورای اسلامی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مواضع نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس اسلامی در قبال جنگ عراق و ایران چه بوده است؟یافته های مقاله نشان می دهد که با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نمایندگان در راستای تقویت نیروهای نظامی کشور با تأمین امکانات و تجهیزات نظامی آنها، توجه به زیرساخت ها، مدیریت صحیح عملیات های جنگی، اجرای قانون نظام وظیفه و تأکید بر نقش بسیج در جنگ موضع گرفتند.
جهانی سازی مقاومت در اندیشه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۳۴-۱۵
حوزههای تخصصی:
التفات به افق جهانی انقلاب اسلامی در اندیشه امام خمینی (ره)، از جایگاهی راهبردی برخوردار است که در سیر تکوین و تحقق، و نیز در تداوم و تعالی آن حائز اهمیت است؛ ولی ماهیت دینی انقلاب اسلامی و برآمدن اصل جهانی سازی انقلاب از مبانی دینی جایگاه ویژه ای به «ادله درون دینی» در تبیین ضرورت جهانی سازی انقلاب اسلامی می بخشد که در بسیاری از منابع مورد غفلت بوده یا نفی مطلق واقع شده یا با تقریرهای تحریف آمیز، بدان پرداخته شده است.در این تحقیق با مراجعه به آثار و اندیشه های امام خمینی(ره) و با تحلیل این متون به استنطاق و بررسی دلالت های منطقی برخی ادله درون دینی جهانی سازی مقاومت مانند «فطری بودن پیام انقلاب اسلامی»، «اصل مسئولیت متقابل انسانی»، «الزامات تکلیفی فرازمانی و فرامکانی بودن اندیشه توحیدی»، «تقابل دائمی حق و باطل»، «اصل جهاد» و «مهدویت» پرداخته شده است.
ثبات و توسعه در روابط با همسایگان متخاصم؛ مدیریت سیاست خارجی در نزد ادریسیان
حوزههای تخصصی:
ادریسیان به عنوان نخستین دولت علوی نسب در نیمه دوم قرن دوم هجری در شمال غرب آفریقا و سرزمین مغرب اقصی، در منطقه ای حیات خود را آغاز کرد که از همه سو با دولت های متخاصم احاطه شده بود: امویان اندلس در شمال، اغلبیان در شرق و دولت شهرهای خارجی مسلک بنورستم در شمال شرقی و بنومدرار در جنوب شرقی. معنای چنین موقعیت جغرافیایی ورود ناگزیر به جنگ های طولانی و فرسایشی و تنش های مستمر است، اما با مطالعه تاریخ ادریسیان نه تنها خبری از جنگ های مستمر نیست؛ بلکه با یک دولت با ثبات روبرو می شویم که درخشان ترین دوره تمدنی منطقه مغرب اسلامی در قرون نخستین هجری را رقم می زند. بررسی مدیریت سیاست خارجی ادریسیان و تبیین راهبردهای این دولت در مهار تخاصم و تبدیل بحران ها به فرصت در عرصه دیپلماسی مسأله اصلی پژوهش پیش رو است. مطالعه تاریخی با روش توصیفی و تبیین علّی با تکیه بر داده کاوی در گزارش های تاریخی مربوط به این دولت نشانگر این مطلب است که ادریسیان با اتخاذ سیاست هایی از قبیل: تسامح مذهبی، روابط تجاری گسترده با همسایگان، برقراری موازنه قدرت و بهره برداری از اختلافات قبایلی در قلمرو همسایگان توانستند در سیاست خارجی موفق عمل کرده و از درگیری های فرسایشی و جنگ های مستمر با همسایگان پرهیز نمایند و بدین طریق زمینه برای ثبات و توسعه در قلمرو خود را فراهم نمایند.
جایگاه جنگ ترکیبی در یکپارچگی سرزمینی چین : مطالعه موردی تایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
29 - 51
حوزههای تخصصی:
تلاش برای ایجاد سرزمین واحد و بازپس گیری مرزهای تاریخی از اصول مهم و استراتژیک در سیاست خارجی جمهوری خلق چین است. تایوان به عنوان یکی از مناطق جدا شده از سرزمین مادری از اهداف اصلی این کشور در راستای یکپارچگی سرزمینی بوده و دراین بین چین برای عملی ساختن این رویکرد از استراتژی های گوناگونی بهره گرفته که در این بین جنگ ترکیبی یکی از کلیدی ترین روش ها در ساختار سیاست خارجی این کشور در راستای الحاق سرزمینی به خصوص در قبال تایوان بوده است. بااین وجود پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که چین در راستای جنگ ترکیبی علیه تایوان از چه تاکتیک های بهره گرفته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد حملات سایبری، تلاش برای انزوای بین المللی و جنگ رسانه ای به عنوان مهم ترین تاکتیک های جنگ ترکیبی چین در قبال تایوان در جهت یکپارچگی سرزمینی بوده است . پژوهش حاضر از نوع تبیینی و از چهارچوب مفهومی جنگ ترکیبی بهره گرفته شده است. شیوه گردآوری مطالب از نوع کتابخانه ای بوده و یکپارچگی سرزمینی چین متغیر مستقل و جنگ ترکیبی متغیر وابسته مقاله را تشکیل می دهد
عوامل تأثیرگذار بر روابط جمهوری خلق چین و رژیم اسرائیل (2020-2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
145 - 170
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد و افزایش اهمیت عامل اقتصادی در روابط بین الملل و اهمیت جایگاه قدرت ژئواکونومیک، کشورها به سوی همکاری با شرکای تازه ای گام برداشتند. یکی از نمودهای همکاری ها در فضای جدید، شکل گیری روابط دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی میان چین و رژیم اسرائیل بود. این روابط البته حساسیت هایی را در واشنگتن برانگیخت و با کارشکنی های آمریکا، همکاری های دوجانبه چین و رژیم اسرائیل با رکود نسبی چند ساله روبرو شد. با این حال، طرفین در سال های آغازین دهه 2010 تصمیم گرفتند با درک محدودیت های موجود و توجه به حساسیت های واشنگتن، روابط خود را بازسازی کنند. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش است که عوامل تأثیرگذار بر روابط چین و رژیم اسرائیل در بازه زمانی 2020-2013 چه بوده است؟ فرضیه این پژوهش آن است که اولویت بخشی به عوامل و نیازهای اقتصادی، بازرگانی و فن آوری در هر دو سوی این روابط، موجب گسترش همکاری ها در بازه ی مورد اشاره با وجود چالش ها و محدودیت هایی موجود در این راه بوده است. در این راستا، یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی عوامل چون طرح «یک کمربند - یک راه»، افزایش نقش و ارتقای جایگاه چین در اقتصاد جهانی، مکمل بودن اقتصادی دو طرف و نیاز رژیم اسرائیل به تنوع بخشی شرکای بازرگانی موجب پیشبرد روابط دو جانبه در بازه مورد اشاره بوده است. این پژوهش از نوع مقالات توصیفی-تحلیلی است و از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پردازش داده های اسنادی و کتابخانه ای بهره برداری شده است.
ماهیت شناسی مقاومت در برابر اقدامات دیوان کیفری بین المللی؛ مصادیق و نمونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات اتخاذی از سوی دیوان کیفری بین المللی در مراحل مختلف دادرسی ممکن است با مقاومت متهمانی که عمدتاً مقامات سیاسی، نظامی یا امنیتی هستند یا دولت های متبوع ایشان روبه رو شود. مقاومت ها ماهیتاً به دو نوع شدید(Backlash) و خفیف(Pushback) تقسیم پذیرند. نوع نخست از مقاومت ها می تواند موجب انحلال دیوان یا بی اعتباری تصمیمات این نهاد شود. در برابر، مقاومت های خفیف، نه تنها در پی برچیدن دیوان نیستند، بلکه موجب کاهش یا رفع نقایص احتمالیِ روندِ دادرسی های دیوان می شوند. با این وجود، مصادیقِ این مقاومت ها در عمل ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. پایان دادن به عضویت در دیوان یا عدم همکاریِ برخی دوَل آفریقایی با این نهاد، تا زمانی که موجب انحلال دیوان یا اختلال جدی در کارِ آن نشود، مقاومتی خفیف محسوب می شود. تأسیس دادگاه های جدید و موازی کاریِ قضایی مانند دیوان کیفری آفریقایی برای محاکمه حیسن هابره، تحریم مقامات دیوان نظیر لغو روادید دادستان دیوان در پرونده ی جنایات آمریکا در افغانستان از سوی دولت آمریکا، عدم پذیرش صلاحیت دیوان که از سوی دولت لیبی در پرونده ی سیف الاسلام قذافی صورت پذیرفت و در نهایت، مانع تراشی در راه تحقق اهداف دیوان که سیاست اتخاذی دولت های مختلف آمریکا به مثابه دولت غیرعضو دیوان بوده است، همگی بر اساس دامنه ی اثرگذاری شان بر جریان آیین دادرسیِ دیوان و استمرار فعالیت این نهاد یا عدم آن می توانند منجر به تحقق هر یک از مقاومت های شدید یا خفیف شوند.
سناریوهای امنیت اجتماعی در مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در افق 1414(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
99 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: پیوندهای ساکنان مناطق مرزی با آن سوی مرز و آسیب پذیری های مختلف در فضای پیرامونی کشور به این مناطق جایگاه و اهمیتی خاص بخشیده است. ازاین رو محقق به دنبال تبیین سناریوهای امنیت اجتماعی مناطق مرزی با کشور آذربایجان است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی اکتشافی با رهیافت "تحلیل تأثیرات روندها و تحلیل تأثیرات متقابل" انجام شده است. خبرگان و صاحب نظران تحقیق شامل (9) نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاهی در این حوزه هستند. در خصوص شیوه گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها؛ پژوهشگر ابتدا با مرور ادبیات به بررسی امنیت اجتماعی مناطق مرزی با کشور جمهوری آذربایجان پرداخته و به تأیید خبرگان رسانده و در ادامه از پنل های خبرگی در نرم افزار MICMAC برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده و در نشست مشترک با اجماع نظر خبرگان در سناریوها به توافق رسیده است.یافته ها: در افق زمانی ۱۴۱۴ وقوع سناریوی اول، «سرو همیشه بهار»، «عدالت و امنیت جامعه» و «همبستگی ملی و هویت اسلامی – انقلابی»، سناریوی دوم، «درخت اقاقیا»، «ضعف نسبی عدالت و امنیت جامعه» و «همبستگی ملی و هویت اسلامی - انقلابی شکننده»، سناریوی سوم «ضعف عدالت و امنیت جامعه» و «عدم همبستگی ملی و فراموشی هویت اسلامی - انقلابی و سناریوی چهارم»، «علف هرز پنجه مرغی»، «عدم همبستگی ملی و هویت اسلامی – انقلابی» و «عدم عدالت و امنیت جامعه» محتمل هستند.نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، وقوع سناریوی سرو همیشه بهار معجزه آسا و سناریوی علف هرز پنجه مرغی فاجعه آمیز در افق زمانی ۱۴۱۴ محتمل تر بوده و برای ارتقای امنیت اجتماعی مناطق مرزی ج.ا.ایران با کشور آذربایجان بایستی راهبردهای تسهیل کننده برای وقوع سناریو اول (معجزه آسا) از یک سو و راهبردهای مقابله ای برای جلوگیری از ظهور و بروز سناریوهای دوم، سوم (بدبینانه) و سناریو چهارم (فاجعه آمیز) در افق زمانی ۱۴۱۴ از سوی دیگر تدوین گردد.
کشمکش دشمنی جویانه سنت و نوگرایی در افغانستان و برایندی خشونت آمیز (1919 – 1929)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولاتی که در غرب با عنوان نوگرایی در عرصه های مختلف رخ داد، پیامدهایی در دیگر نقاط جهان داشته است. افغانستان نیز به اندازه خود از دامنه این امواج در دوره های مختلف اثر پذیرفت. ریشه داربودن سنت ها در افغانستان و برون زابودن تحولات جدید، رویاروی ارزش های نوگرایانه با سنت های دیرپا و ریشه دار در بستر ناهموار فرهنگی جامعه افغانستان را در پی داشت. این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که دیالکتیک سنت و نوگرایی در اندیشه سیاسی افغانستان در جریان سلطنت امان الله در سال های 1919 تا 1929 چه نتایجی داشته و چه جریان هایی پیرامون آن شکل گرفته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که اندیشه سیاسی نوگرایی در افغانستان بدون ارتباط با سنت، خود را مطرح و اجرایی کرده است و کشمکش فکری در میان طرفداران سنت و نوگرایی انجام نشده است. اصل در میان جریان های تأثیر گذار بر طرد و حذف بوده است نه گفت وگو و کشمکش فکری سازنده و مؤثر. روش پژوهش در این نوشتار، روش کیفی تاریخی است. اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مطالعه اندیشه متفکران این دوره گردآوری شده است و با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینر یافته ها بررسی شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در این دوره کشمکش فکری مؤثر در میان دو جریان روشنفکری و سنت گرا صورت نگرفت. نوگرایان اندیشه سیاسی خود را بدون گفت وگو و کشمکش سازنده با سنت گرایان مطرح کردند. نگاه غالب میان این جریان ها، نگاهی آشتی ناپذیر و دشمنی بود. در نتیجه الگوی بومی شکل نگرفت و جامعه افغانستان به صورت دوپاره باقی ماند، بخش سنتی و بخش نوگرا.
U.S. Maximum Pressure and the Deterrence of Iranian Missiles(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
335 - 385
حوزههای تخصصی:
Following the Islamic revolution, Iran has consistently faced threats from neighboring countries and major global powers. In response to Iran's revolutionary stance and its challenging position in the international arena, the United States has imposed significant arms and military sanctions aimed at curbing Iran's influence in the region. However, drawing from historical lessons, Iran has adopted a deterrence strategy to counter external pressures. To compensate for its relative conventional military weaknesses and maintain deterrence against adversaries, Iran has prioritized the development and production of missile capabilities. This study delves into the development of Iran's missile capabilities and their correlation with U.S. arms embargoes. It seeks to answer whether these sanctions have effectively contained Iran's regional influence. Employing a Trend Impact analysis methodology that utilizes library resources, we will explore the trajectory of Iran's missile industry development under sanctions. Furthermore, we assess the efficacy of these sanctions on Iran's defense capabilities and military structure. The research findings indicate that U.S. military sanctions have failed to achieve their intended objectives and safeguard the interests of the U.S. and its regional allies. Contrary to assertions, the sanctions have strengthened Iran's missile capabilities and regional influence, solidifying the country's position as a regional power in the international system.
رفتارشناسی سیاسی امام خمینی (ره) در جذب افراد برای تحقق انقلاب و نظام آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
259-289
حوزههای تخصصی:
روان شناسی سیاسی و رفتارشناسی سیاسی از رهیافت هایی هستند که می توان بر اساس آنها به درک بهتری از تأثیرات رهبران سیاسی در وقوع و پیروزی تحولات اجتماعی نایل آمد. هدف پژوهش حاضر، تلاش برای پاسخ به این سئوال است که چگونه شخصیت و رفتار سیاسی امام خمینی در جذب افراد برای تحقق انقلاب و جامعه ی مطلوب، موثر بوده است؟ فرضیه ای که به دنبال سئوال مزبور مطرح می شود این است که شخصیت و رفتار سیاسی امام خمینی که ناشی از نوع خاص تربیت و اخلاق سیاسی اسلامی وی می باشد، به عنوان الگوی رفتاری از طرف افراد مختلف دنبال شده و در نتیجه به بسیج و مشارکت آنها در تحولات سیاسی اجتماعیِ انقلابی و پساانقلابی منجر شده است. برای تبیین بهتر موضوع، نظریه ی روان شناسی انسان گرای کارل راجرز به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب شده است تا مولفه ها و شاخصه های برجسته در شخصیت و منش امام خمینی بهتر شناخته شود، سپس نفوذ معنوی ایشان در آحاد مردم و زمینه سازی برای همکاری در جریان انقلاب و تداوم آن مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا و اسنادی کتابخانه ای نسبت به جمع آوری داده ها و تحلیل آنها جهت پاسخ دهی به سؤالات پژوهش استفاده شده است.
مختصات میدان نبرد و الزامات فرهنگ دفاعی در اندیشه های قرآنی فرماندهی معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر کشوری با توجه به مختصات ملی و سرزمینی خود با شیوه های متفاوتِ منازعات و نبردها مورد تهدید و تهاجم در نظام بین الملل قرار می گیرد؛ بنابراین، مختصات میدان نبرد، عرصه ای مهم در مطالعات استراتژیک کشورها است و ارتباط معنا داری بین شیوه مبارزه و دفاع در میدان نبرد و سایر حوزه های سیاست گذاری و خصوصیات ملی، با تأکید بر دکترین نبرد هر نظام سیاسی وجود دارد. هدف این مقاله تبیین مختصات و مبانی فکری فرمانده میدان دفاعی ج.ا.ایران برای مقابله با تهدیدات دشمن است. مؤلفه های فرهنگ دفاعی هر کشور، شناخت، ارزیابی و تحلیل صحیح تاکتیک های دشمن و دفاع در برابر آن را تسهیل می نماید و مطابق تدابیر فرمانده میدان، وارد عرصه دفاع می شود. سؤال پژوهش این بود که میدان نبرد علیه ج.ا.ایران و الزامات دفاعی در قبال آن، از نظر فرمانده میدان دفاع، دارای چه مختصاتی است؟ ریشه این الزامات چیست؟ با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای به این نتیجه دست یافت که میدان نبرد از منظر فرمانده میدان دفاع، در حال حاضر دارای دو جبهه جنگ سخت و نرم است که نباید از هیچ کدام غفلت نمود اما شدت عملیات در جبهه نرم می باشد و الزامات دفاعی در هر یک این جبهه ها مبتنی بر آموزه های قرآنی و فرهنگ اسلامی- ایرانی است که عبارتند از: جهاد کبیر، نوآوری آموزشی و پژوهشی، وحدت و جلوگیری از فرقه سازی، اقتدارافزایی، اقتصاد مقاومتی، انقلابی بودن و انقلابی ماندن، قدرت بازدارندگی، جلوگیری از انهزام روحی، جلوگیری از بهره برداری ابزاری از حقوق بشر، همبستگی در جلوگیری از اتحاد اپوزیسیون.
جایگاه موازنه گری ناحیه ای در سیاست خارجی چین در قبال ایالات متحده در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
59 - 81
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون اقتصادی چین و تبدیل این کشور به بزرگترین وارد کننده انرژی جهان، موجب پیوند اقتصادی این کشور با بزرگترین دارندگان ذخایر انرژی جهان در خلیج فارس شده است. این کشورها به دلیل قدرت اقتصادی، موقعیت ژئوپلیتیکی و قرار گرفتن در مسیر ابتکار کمربند و جاده، جایگاه ویژه ای در استراتژی موازنه گری ناحیه ای چین دارند. چین کاهش حضور امنیتی آمریکا در منطقه و خروج این کشور از أفغانستان را فرصتی مناسب برای تقویت نفوذ اقتصادی خود در میان متحدان سنتی آمریکا و تضعیف نفوذ این کشور در خلیج فارس تلقی کرده است. هدف مقاله حاضر بررسی حضور و نفوذ چین در کشورهای حوزه خلیج فارس در چارچوب «موازنه گری ناحیه ای » است. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که منطقه خلیج فارس چه جایگاهی در راهبرد موازنه گری چین در قبال آمریکا دارد؟ فرضیه مقاله این است که «با توجه به وجود متحدا ن سنتی آمریکا در خلیج فارس و نقش ژئواکونومیک این منطقه در تامین امنیت انرژی جهان، منطقه خلیج فارس از جایگاه موازنه گری ناحیه ای در راهبرد سیاست خارجی چین در قبال ایالات متحده، برخوردار است». روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای و اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
ریشه ها و علل بی تفاوتی سیاسی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
161 - 179
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد ریشه های بی تفاوتی سیاسی را از منظر سیاسی و اجتماعی تحلیل کند. سوال اصلی پژوهش این است که، چه عواملی بر بی تفاوتی سیاسی شهروندان مؤثرند؟روش پژوهش از نوع تاریخی-اسنادی است که محقق با مراجعه با مقالات، کتب، پژوهش و آثار علمی چاپی در پایگاه ها و همچنین با رجوع به گذشته تاریخی پدیده( بی تفاوتی سیاسی) در پی پاسخ به هدف اصلی است. بر این اساس؛ نتایج نشان می دهد پارادایم سیاسی از منظر دولت، طبقه، توسعه و متفکران جامعه شناسی از ابعاد فضای اجتماعی، روابط اجتماعی، میدان اجتماعی و تعامل بین عاملیت و ساختار ریشه های بی تفاوتی سیاسی را بررسی کرده اند. مقایسه و تحلیل پارادایم های سیاسی و اجتماعی نشان می دهد لرنر ریشه بی تفاوتی سیاسی را در فقدان همدلی اجتماعی انسان سنتی (تفکرات سنتی، نظام بسته جغرافیایی و فاقد روحیه نوسازی)، دال در قشر غیرسیاسی (فرهنگ سیاسی پایین، عدم استقلال سیاسی، سلطه نظامی و نظم پادگانی و آشفته برجهان سیاست)، و دورکیم در آنومی اجتماعی (ناشی از تقسیم کار و مدرنیته، فردگرایی افراطی، بحران هویتی-اخلاقی و بحران سرمایه اجتماعی) می دانند.
محافظه کاری ایرانی با تأمل در مشروطه طلبی ثقه الاسلام تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 151
حوزههای تخصصی:
مشروطه خواهی در ایران با فراز و نشیب های زیادی در نظر و عمل همراه بود. یکی از مسائل مرتبط با مشروطه بنا به علل مختلفی از جمله تصلّب ساختار سیاسی حاکم و فقدان زمینه و نهادهای لازم برای طرح مسالمت آمیز مطالبات عمومی، بروز و ظهور صف بندی متعارض بین دو گروه شامل طرفداران تغییرات رادیکال از یک سو و گرایش های ارتجاعی طرفدار وضع موجود از سوی دیگر بود. در این میان، یکی از گرایش های مهم برای حفظ و تداوم آنچه می توان رویکرد اعتدالی در خلال وضعیت دوقطبی مذکور برشمرد، بر آن بود که ضمن مقابله با استبداد مطلقه حاکم، در مسیر اصلاحات و تغییرات ناشی از مشروطه خواهی از توسل به اقدامات رادیکال و اشاعه خشونت بپرهیزد و مشی و طریقه ای میانه رو در پیش گیرد. شهید ثقه الاسلام تبریزی نماینده بارز این جریان به شمار می آید که هم در نظر و هم سیره عملی خویش بدین امر التزام داشت. در این نوشتار، تفکر و رویه عملی ثقه الاسلام براساس اندیشه محافظه کاری بررسی شده و مدعای مقاله این گونه بسط یافته است که تعبیر خاص و دیدگاه ویژه وی که ذیل مفهوم «مشروطه ایرانی» از آن نام برده است، براساس اصولی از تفکر محافظه کارانه از جمله احتیاط درباره حضور مستقیم توده ها در سیاست و لزوم کنترل شدت عمل ایشان در عین باور به لزوم مرزبندی با مرتجعان طرفدار وضع موجود و تلاش در راستای تغییرات تدریجی و سازگار با مبانی سنت های موجود جامعه، قابل توضیح بوده و براساس آن می توان صورت بندی خاصی از دیدگاه وی ارائه کرد. در این خصوص، با بهره گیری و خوانشی از فلسفه تطبیقی هانری کربن دیدگاه ثقه الاسلام تشریح می شود.
تبیین الگوواره انقلاب اقتصادی در گفتمان اقتصاد مقاومتی با الهام از بیانات رهبر معظم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین اهداف تأسیس حکومت اسلامی از ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی، مبانی اقتصاد انقلاب اسلامی است که همواره ثابت و بر مبنای اصول مشخص و متقن و برگرفته از قرآن و نگاه توحیدی می باشد. لذا این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش گراندد تئوری (داده بنیاد)، اهمیت مفاهیم اقتصادی مورد تأکید مقام معظم رهبری را در منظومه ای جهت دار با تأکید بر شرایط اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار دهد و در بستر گفتمان اقتصاد مقاومتی که نسخه عصر حاضر برای قوام و توسعه اقتصادی است، مدلی برای انقلاب درون زای اقتصادی کشور تبیین کند. انقلاب اقتصادی حاصل از تبیین این مدل، گفتمان اقتصاد مقاومتی را شکل می دهد که به فعالیت های اقتصادی جهت داده و درست و نادرست آن ها معین می گردد و کلیه سیاست های اقتصادی و استراتژی ها و اهداف بلندمدت و میان مدت اقتصادی کشور بر این اساس شکل خواهد گرفت. از نتایج این پژوهش می توان به شاخص عملکرد برای تعیین صحیح یا ناصحیح بودن سیاست های اقتصادی کشور در عصر اقتصاد مقاومتی اشاره نمود. اقتصاد ایران که در مکتب اقتصادی اسلام و با هجوم انواع مکاتب اقتصادی در جریان است با اعتنا به این پژوهش جهت اصلی خود را پیدا نموده و راه روشن اقتصاد شکوفای آتی کشور از راهرو اقتصاد مقاومتی به صورتی دقیق معین خواهد شد.
معمای تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق و پیامدهای آن برای منافع و امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
143 - 178
پژوهش حاضر به دنبال تبیین دو موضوع کلیدی معمای تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق و پیامدهای آن برای امنیت ملی ایران است. مداخله و حضور نظامی آمریکا در عراق، مخاطرات امنیتی متعددی را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده است. از این رو، فعال سازی و به کارگیری سازوکارهای مختلف سیاسی-امنیتی، حقوقی، رسانه ای و اقتصادی-اجتماعی برای تنزل نقش آفرینی آمریکا در عراق، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بدین وسیله این پژوهش به دنبال پاسخ به سؤال اصلی پیامدهای حضور آمریکا در عراق بر امنیت ملی ایران است. فرض محوری این پژوهش که بر پایه نظریه مجموعه امنیتی باری بوزان بنا شده، این است که تبدیل عراق به ابزاری برای کنترل و مقابله با رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای آمریکا، دلیل اصلی تداوم حضور نظامی این کشور در خاک عراق است که با استفاده از روش مطالعه اسنادی به توصیف و تحلیل آن پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که توافقات امنیتی میان آمریکا و عراق از یک سو و عدم مخالفت جدی دولت عراق از سوی دیگر، زمینه های تداوم حضور این کشور در کوتاه مدت و میان مدت را فراهم می کنند و تداوم حضور و سلطه نظامی-امنیتی آمریکا در عراق، معمای امنیتی پیچیده ای است که ثبات و امنیت پایدار عراق و همسایگان آن، به ویژه ایران را به طور جدی تحت شعاع قرار می دهد. مقابله با حضور و مداخله نظامی آمریکا از سوی جمهوری اسلامی ایران، نیازمند یک الگوی مواجهه چندوجهی است که در نهایت، زمینه وابستگی متقابل امنیتی بین ایران و عراق و تنزل نقش آفرینی آمریکا را فراهم می سازد.
تمدن نوین اسلامی ، راهبرد عبور از تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رویارویی با تمدن غرب یکی از مسائل مهمی است که اندیشمندان اسلامی را به تفکر واداشته است. به ویژه بعد از بیداری اسلامی این تکاپوی فکری در جهان اسلام شدت یافته است و هنوز هم این موضوع معرکه آراست. این نوشتار در پی پاسخ به این مسئله است که راه عبور از تمدن غرب چیست؟ نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای، و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. در گردآوری داده ها نیز از روش های اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ما باید در قامت تمدنی به مواجهه با تمدن غرب برویم و از آن عبور کنیم. برای عبور از تمدن غرب، ابتدا باید به غرب شناسی انتقادی روی آورد؛ همان گونه که غرب نیز با شرق شناسی به شناخت شرق و تمدن های شرقی از جمله تمدن اسلامی رسید. در گام بعد باید افول و انحطاط تمدن غرب را، که هم خود غربی ها و هم شرقی ها به آن پی برده اند، گفتمان سازی کرد و تمدن غرب را به عنوان تمدن رقیب از صحنه کارزار کنار زد و الگوی جایگزین ارائه کرد. در این میان، بهترین الگو تمدن نوین اسلامی است که نقطه آغاز آن با انقلاب اسلامی ایران بود.
آینده پژوهی گفتمان ناسیونالیسم کردی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدود یک قرن است که ناسیونالیست های کرد با هدف تشکیل کردستان بزرگ به مبارزه با حکومت های متبوع خود می پردازند. آنها سعی می کنند تا ضمن کتمان وجود «ضدیت» و «غیریت»های گوناگون در میان خود و مردم کردستان، با دیدگاهی ناسیونالیستی، آنها را در یک زنجیره هم ارزی و گفتمان واحد قرار دهند. به این ترتیب، «خودِ» کرد در مقابل «دیگریِ» حکومت های مرکزی تصور می شود. نتیجه این تصور چیزی جز اعتقاد به وجوب استقلال کردها و تشکیل حکومت واحد نخواهد بود. این در حالی است که کردها نیز همچون دیگر گروه های قومی و زبانی دارای شکاف های مختلف قومی، مذهبی، نژادی، ایدئولوژیکی و حتی زبانی بوده و هستند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به وجود این شکاف ها آیا تشکیل کردستان بزرگ قابل تحقق است یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود که با توجه به وجود شکاف های مختلف اجتماعی در بین کردها، تحقق این هدف با مشکلات جدی روبرو است. نوشتار حاضر همراه با واکاوی این مسئله، در صدد بررسی قابلیت تحقق آرمان کردستان بزرگ است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اتحاد کردها و تشکیل کردستان بزرگ به دلیل وجود شکاف های اجتماعی در میان آنها غیر ممکن است. بررسی داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان ارنستو لاکلائو و شانتال موفه انجام گرفته است. در جمع آوری داده ها نیز از ابزار کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده و به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.