فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کریدور زنگه زور یک کریدور راهبردی، سیاسی و اقتصادی می باشدکه جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قره باغ در سال2020 مطرح کرده است. واکاوی تاثیر ایجاد این کریدور بر امنیت سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران هدف اصلی این پژوهش است. سوال اصلی پژوهش این است که ایجاد کریدور زنگه زور چه تاثیری بر امنیت سیاسی و اقتصادی و منافع ملی ج. ا. ایران دارد. برای پاسخ به سئوال پژوهش، فرضیه را به این صورت می توان تببین کرد که ایجادکریدور زنگه زور و در پی آن تغییرات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک می تواند توام با چالش ها و فرصت هایی برای جمهوری اسلامی ایران باشد؛ که به نظر می رسد که چالش های امنیتی آن به مراتب بیشتراز فرصت های آن باشد برای تبیین بهتر این مقاله و تجهیز آن به چارچوبی منسجم از میان نظریه ها، از نظریه مکتب کپنهاک بهره گرفته و سعی گردیده تا با استفاده از جنبه های مختلف این نظریه به ویژه در دو بعد سیاسی و اقتصادی تاثیر کریدور زنگه زور بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش دراین مقاله توصیفی–تحلیلی بوده و ازمنابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
Basics and components of the innate theory of revolution from Imam Khomeini`s point of view(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social change and transformation have long been studied by political philosophers and thinkers of social sciences, and a range of classical to modern theories have been presented in the field of "revolution theories". Although Iran`s Islamic Revolution was a unique revolution that had a serious impact on the theorizing of the revolutions, despite the efforts made, the analysis of the Islamic revolution and other divine-human (innate) revolutions still requires theorizing, and also there is a void of native theories based on Islamic principles in this field. Meanwhile, Imam Khomeini`s thought as a theoretician and leader of the Islamic Revolution has a potential for the innate (divine-human) revolution theory. Imam Khomeini (may Allah be pleased with him) explained the revolution and the inner upheaval of man based on the theory of innate and generalize individual's precepts on society, He explained the natural (divine-human) revolutions based on the “Makhmurah” and “Blate” nature and the spiritual and inner transformation of man. This article attempts to extract and analyze the fundamentals and components of the innate theory of revolution from the perspective of Imam Khomeini (RA) based on the foundation's data theorizing method.
تحریم های حقوق بشری: محتمل ترین پیامد تشکیل هیات مستقل بین المللی حقیقت یاب برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
35 - 55
حوزههای تخصصی:
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه A/HRC/S-35/L.1 برای نخستین بار برای کشور ایران، اقدام به تشکیل «هیات مستقل بین المللی حقیقت یاب» نمود. تاسیس هیات حقیقت یاب یکی از مهم ترین سازکارهای شورای حقوق بشر در حفاظت از حقوق بشر، از طریق تحقیق درخصوص موارد نقض حقوق بشر در هر یک از دول عضو ملل متحد در زمانی است که وضعیت رعایت حقوق بشر در آن کشور، نگران کننده بوده و سازمان در جستجوی مقابله با این وضعیت و جلوگیری از بی کیفرمانی باشد. ماموریت اصلی این هیات، تحقیق راجع به نقض های ادعایی حقوق بشر در بستر اعتراضات صورت گرفته در ایران پس از اتفاقات رخ داده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی، به خصوص حقوق زنان و کودکان و گردآوری و تحلیل ادله با هدف به کارگیری آن ها در فرآیندهای قضایی است. روش بررسی این پژوهش، تحلیلی– توصیفی می باشد و شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. سوال اصلی این پژوهش آن است که در پرتو بررسی فعالیت هیات های مشابه، آثار و پیامدهای حقوقی گزارش های این هیات برای ایران چه خواهد بود؟ فرضیه نگارندگان آن است که هرچند امکان طرح مسئولیت حمایت در صورت تشدید وضعیت نقض حقوق بشر برای ایران ممکن است پدیدار گردد اما محتمل ترین واکنش، اتخاذ اقدامات متقابل از رهگذر اعمال تحریمهاست. برخی دولت ها و سازمان ها مانند اتحادیه اروپایی پیرو گزارشات این هیات، تحریم هایی را علیه مقامات متهم به نقض حقوق بشر، وضع خواهند کرد.
تحلیل بازنمایی رسانه ای از مواجهه ایالات متحده آمریکا با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر تحلیل محتوای اخبار بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال 1398-1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
113 - 141
مقاله حاضر به دنبال آن است که بازنمایی دو بنگاه خبری ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی در مورد مواجهه ایالات متحده آمریکا با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران از منظری گفتمانی تحلیل نماید. تمرکز این مقاله نیز بر 2 مقوله اساسی تحریم و برجام به مثابه نقطه کانونی این نزاع گفتمانی است. انتظار می رود از قبل این تحقیق، استراتژی های گفتمانی ای که رسانه های مزبور به منظور تأثیرگذاری بر مخاطبان از آن ها بهره می برند شناسایی گردند، همچنین مضامین به کار رفته در محتوای پیام ها و نیز کنش گران، سازمان ها و موضوعات کانونی و مورد توجه این رسانه ها مشخص شوند. روش به کار رفته در این تحقیق، تحلیل تاریخی- گفتمانی روث ووداک است. نتیجه حاصل از پژوهش مشخص نمود مهم ترین استراتژی های گفتمانی رسانه های مزبور عبارت اند از: «نام گذاری»، «چشم اندازسازی»، «ارجاعی» و «اخباری». همچنین مهم ترین مضامین به کار گرفته شده عبارت اند از: «بشردوستی»، «حق/ عدالت»، «اقتصادی/ مالی» و «صلح/ امنیت».
Political Cooperation between Iran and Russia in the Syrian Crisis with the Approach of Realism 2010-2017
حوزههای تخصصی:
The Syrian civil war, which has been labeled as one of the most significant crises in the Middle East, has turned this region into a scene of cooperation and competition among regional and trans-regional powers. The geographical scope of the conflict, the occurrence of extremely severe violence, and the direct and indirect involvement of international actors in operational battlefields have made this crisis one of the unique examples in the last decade. The nature of international phenomena has shown that regional and major powers, in a multilateral framework, are seeking to stabilize the balance of power in the international environment alongside cooperation and competition. The crisis in Syria has shown signs of such relations between Russia and Iran since 2010. Now, the question that arises here, which this article aims to examine and find an answer to within the framework of realism theory, is: "What impact has the Syrian crisis had on increasing political cooperation between Iran and Russia during the years 2010-2017?" Based on this question, the proposed hypothesis is that "the relatively common perspective of Iran and Russia on regional and international developments, although with sometimes differing foundational goals, provided the groundwork for joint cooperation between the two countries in various dimensions, particularly in the political sphere, within the framework of supporting the established government in Syria."
Iran's Position in Putin's Doctrine of Eurasianism and the most Important Influencing Variables in the Nuclear Relations between two Countries
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۳, No ۳ , ۲۰۲۳
151 - 165
حوزههای تخصصی:
The position of the Islamic Republic of Iran in Putin's doctrine of Eurasianism, especially after 2012, has gained considerable importance in Russia's foreign policy. In the light of Putin's Eurasianism discourse, the extensive relations between Iran and Russia in the political, economic, military, security, intelligence and nuclear fields were promoted to the level of two strategic allies. The main question raised in this research is, what was Iran's position in Putin's doctrine of Eurasianism? And what have been the most important influencing variables in the nuclear relations between the two countries? The findings of this research, which was carried out in a descriptive-analytical method and with a historical approach, show that the position of Iran in Putin's doctrine of Eurasianism is important in such a way that without Iran, the said doctrine will face serious problems and many variables will affect the increasing nuclear relations. It has been influential between the two countries, which shows the convergence of the societies and domestic elites between the two countries, the anti-Western foreign policy of the two countries, and the current international conditions resulting from the war between Russia and Ukraine.
تبیین و نقد میزان انطباق پذیری نظریه برینتون با انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۲۰۰-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق، بررسی و نقد میزان انطباق پذیری نظریه کرین برینتون با انقلاب اسلامی است. یکی از موضوعاتی که در مطالعه تاریخ انقلاب ها و علی الخصوص در تاریخ انقلاب اسلامی، اهمیت و قابلیت پژوهش داشته و درخور تحقیق بوده، موضوع ترمیدور است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان انطباق و نقد نظریه مزبور در تاریخ انقلاب اسلامی (عصر جمهوری اسلامی) است. تحقیق از نوع پژوهش های کیفی باتکیه بر روش تاریخی (از حیث استفاده از منابع و داده) و با کاربست نظریه انقلاب برینتون انجام گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نظریه ترمیدور با انقلاب اسلامی انطباق نداشته و ماهیت نظریه برینتون، اگرچه در بسیاری از انقلاب ها (فرانسه، روسیه، انگلستان و آمریکا) طبیعی قلمداد شده است؛ ولی با انقلاب اسلامی ناسازگار است و علت آن نیز نه ارتجاع؛ بلکه در ماهیت مترقی انقلاب اسلامی و رویکرد فطری (عدالت، استقلال، آزادی) انقلاب و نظام برآمده از آن نهفته است. در نتیجه هشدار جدی بر ابرام و پایبندی بر ارزش های انقلابی مانع از ترمیدور خواهد شد.
منطق گفتمانی آمریکا در مصداق سازی تروریسم: بازنمایی حزب الله و تحریر الشام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
137 - 159
مبارزه با تروریسم یکی از راهبردهای کلیدی ایالات متحده در نظام بین الملل است. با این حال، شواهد نشان می دهد این مبارزه اصول و معیار ثابتی نداشته و عمدتاً در چارچوب منافع ژئوپلیتیکی و منطق گفتمانی آمریکا تعریف می شود. نمونه ای از این رویکرد، برخورد دوگانه با حزب الله لبنان و تحریر الشام است. بنابراین این پژوهش بدین سؤال می پردازد که: منطق گفتمانی ایالات متحده چگونه منجر به بازنمایی مصداق های تروریسم می شود؟ فرضیه پژوهش بدین صورت طراحی شد که منطق گفتمانی آمریکا موجب می شود بازنمایی تروریسم بیشتر بر اساس هویت سیاسی و ایدئولوژیک گروه ها شکل گیرد تا ماهیت واقعی آن ها؛ به طوری که گروه های مخالف منافع آن تروریسم نامیده می شوند، در حالی که گروه های هم سو با آن کمتر در معرض این برچسب قرار می گیرند. یافته های تحقیق، بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش مطالعه ی اسنادی در چارچوب ایدئولوژیک ون دایک، نشان می دهد گزاره ی «دیگری» و «خودی» یا همان منطق «با ما یا علیه ما» عنصر اساسی آمریکا در مصداق سازی تروریسم است. منطبق بر این گزاره از منظر آمریکا فارغ از ماهیت واقعی گروه ها، حزب الله به عنوان «دیگری» ذیل مفهوم تروریسم قرار می گیرد و در مقابل برچسب تروریسمِ تحریر الشام به عنوان «خودی» کم رنگ می گردد.
مدرن سازی شناورهای نظامی با بهره گیری از فناوری هوش مصنوعی جهت بکارگیری در عملیات های دریایی آینده
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
97 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه در مواجهه با چالش های روزافزون در محیط های دریایی و نیاز به ارتقاء قابلیت های دفاعی، مدرن سازی شناورهای نظامی با استفاده از فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. به طور کلی، فناوری هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی در آینده زندگی بشر، خصوصاً بخش نظامی داشته و هر کشوری بتواند در این بخش پیشرفت نماید، دست برتری را در عملیات ها خواهد داشت. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش این پرسش مورد بحث قرار گرفته است که به کارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی، به چه پارامترهایی وابسته است و بیشترین تأثیر را از کدام پارامترها می پذیرد؛ بنابراین به کمک جامعه آماری شامل متخصصین حوزه صنعت دفاعی و هوش مصنوعی به تحلیل بکارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی و عملیات های دریایی پرداخته شده است. به طور کلی براساس نتایج استخراج شده، می توان بیان داشت که زیرساخت موردنیاز جهت بکارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی، از مهم ترین مشخصه ها در جهت استقرار این فناوری بر روی شناورهای نظامی می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که بکارگیری این فناوری در بخش ناوبری شناورها می تواند کمک شایانی در عملیات های دریایی نماید. به طور کلی، می توان بیان داشت که استفاده از فناوری هوش مصنوعی در عملیات شناورهای نظامی، می تواند به ارتقاء امنیت در محیط های دریایی کمک شایانی نماید. این نتایج نشان دهنده ظرفیت بالقوه هوش مصنوعی در تسهیل عملیات های دریایی آینده و نقش آن به عنوان یک فناوری کلیدی در پیشبرد قدرت دریایی مدرن است.
State and Civil Society in the Political Thought of John Locke and Karl Marx
حوزههای تخصصی:
The position and relationship between the government and the civil society has always occupied the minds of political thinkers, especially in the modern period. In general, governments assume different roles depending on the application of different approaches. From the point of view of the relationship and the type of influence of the government on the society, there have always been two competing views, which are rooted in the thoughts of two prominent political philosophers: John Locke and Karl Marx. In John Locke's view, the government is a mediating entity, limited and conditional, based on the principle of consent and with the aim of creating peace and public welfare based on the social contract and the right of public rebellion in times of inefficiency and disobedience to the law, and ultimately independent of civil society. And in the view of Karl Marx, the concept of government is based on three different opinions. The government as a means of suppressing the working class, the government as an arbiter or mediator, and finally the government as a function of the changing economic infrastructure, and ultimately relying on classes of society.
Cultural Invasion and ways to Counter it in the Thought of The Supreme Leader with Emphasis on Media Invasion
حوزههای تخصصی:
In this article, we seek to investigate what cultural invasion is and ways to deal with it in The Supreme leader's thought, emphasizing on media invasion. The research method is descriptive-analytical, and the collection of information is done by library-document method. The findings of this research show that The Supreme leader considers the cultural invasion of the West to the foundations of Islamic beliefs and to the corruption and destruction of Islamic societies. To deal with the cultural invasion, he suggests a correct knowledge of the enemy and a rational and logical defense of the right. At the level of media attack, his emphasis is to counter Western cultural and media propaganda through satellite networks and especially Hollywood, and considers the way to counter it to be paying attention to Islamic culture, promoting religious models, and encouraging young artists and believers in the field of art. As a result, the solution to deal with the cultural invasion should be followed by policies in the cultural and media arena, which can be mentioned as follows: creating national self-confidence through the display of the country's authority, unity and security by the responsible institutions, especially the radio and television, showing convergence and solidarity as a prominent cultural characteristic of Iranians, especially against the foreign enemy, high-lighting the commonalities of ethnic identity with Iran's national identity, attention to the Iranian-Islamic style in life according to the emphasis of the Supreme Leader, providing awareness in the field of divisive satellite networks and paying special attention to Iranian art, especially music, which has a high power of attraction among young people.
Effective Political Factors in the Emergence of Gothic Literature
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۳, No ۲ , ۲۰۲۳
175 - 190
حوزههای تخصصی:
The current article aims to examine the political foundations that are the main cause of the emergence of the Gothic style and its flow in history. Many critics and thinkers who research the Gothic genre agree that the begin-ning of Gothic literature should be considered the 18th century. Therefore, in this article, the 18th century is con-sidered as the starting point of Gothic. Since the impact and penetration of Gothic as well as its ambiguity and complexity is a more obvious and ponderable literary genre, the focus and emphasis in this article is on Gothic literature, and Gothic literature of the 18th century is considered as the origin of this literary genre. The present speech focuses on Gothic literature and studies the aspects and political factors that played a role in the for-mation of this literature in the middle of the 18th century in order to show the origin of this literary and artistic genre that has lasted for nearly three hundred years. The effective political factors in the emergence of the Goth-ic genre have been manifested in the form of legislation in various fields such as justice, according to a religious trend, policy making in the field of economy with regard to entering the era of modernity and land reforms. Vi-jay Mishra, a contemporary literary critic and theoretician, states in an article titled "Gothic Sublimity" that the explosion of capital in the second half of the 18th century created a literary phenomenon that was later called Gothic. From the very beginning, Gothic has a hint of rebellion and extravagance that disrupts the security of the mind and produces fear and apprehension. Therefore, the desire to read it is related to the feeling of need to specify the historical significance of the Gothic by mentioning the factors influencing it. In fact, following a kind of genealogical approach, the present research seeks to find an origin that did not stop at a specific or certain point in history as a starting point or origin. Rather, it is always developing and moving. And this mobility of the starting point is precisely the secret of the stability and continuity of the Gothic genre over the centuries. Centu-ries that have many essential differences, but have created something stable, progressive and changing from their hearts, which, unlike other literary and artistic genres and styles, has proven to have no time limit: The Gothic genre.
Political-Security Pathology of Sistan and Baluchistan Province from the Perspective of the Indicators of Institutionalism Theory
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۳, No ۳ , ۲۰۲۳
117 - 130
حوزههای تخصصی:
In Iran, all the border areas of the country where the majority of Iranian ethnic groups live are underprivileged and underdeveloped, and ethnic elites are not present in any of the macro and middle administrations, and the diversity of ethnic groups is not viewed as a positive thing and is considered as a threat. The type of security approach to the thinking of radical and ex-tremist groups in the region has caused Sistan and Baluchistan to not have a place in Iran's development basket worthy of the province in the development policies of the country. This article seeks to answer this question by providing a correct analysis based on the institutional approach to political and security damage in Sistan and Baluchistan province. The research method is qualitative and analytical-descriptive. The findings showed that Sistan and Baluchi-stan has not enjoyed a favorable situation in terms of political, economic, and social indicators compared to the neighboring provinces, and in the future, it will cause threats, political and security violence in this province. In recent decades, a number of favorable institutional and governance indicators and relatively favorable economic and social achievements have been realized in Sistan and Baluchistan province. However, with a realistic approach, it should be said that in relation to economic and social indicators, Sistan and Baluchistan province has relatively serious distances from the ideal point, so that the people of these regions and the Sunnis have a sense of experiencing economic, social and political discrimination.
Threats and Opportunities Facing the Foreign Policy of Ebrahim Raisi's Government from the Perspective of "Statement of the Second Step of the Revolution" Using the SWOT Model
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۳, No ۳ , ۲۰۲۳
131 - 149
حوزههای تخصصی:
The "Statement of the Second Step of the Revolution" that Ayatollah Khamenei, as the leader of the Islamic Republic of Iran, published in 2018 is a document that defines the future strategy of the Is-lamic Republic of Iran; And governments in the Islamic Republic must adjust their policies accord-ingly, foreign policy is no exception to this rule. Ebrahim Raisi's government has tried to adjust its "justice-oriented idealist" foreign policy according to the statement of the second step. One of the characteristics of this "statement" is that it can be found references to internal and external oppor-tunities and threats facing the Islamic system, and by analyzing that text, certain things can be iden-tified. By analyzing the "second step statement" based on the SOWT model, it is possible to deter-mine the opportunities, threats, weaknesses, and strengths, and determine the appropriate strategies for the foreign policy of Ebrahim Raisi's government. Based on the SOWT analytical model, four strategies in the SOWT model, namely SO strategy, ST strategy, WO strategy and WT strategy, are the basis of the analysis. As a result, based on the statement of the second step of the Islamic Revo-lution, four strategies can be designed for the government of Ebrahim Raisi in the period after the 40th anniversary of the Islamic Revolution. First, the Islamic Revolution's "advanced" strategy fo-cusing on internal forces and external opportunities. Second: the "defense" strategy of the Islamic Revolution, looking at internal forces and external threats. Third, the "competitive" strategy of the Islamic Revolution focusing on external opportunities and internal weaknesses. And fourth, the "re-sistance" strategy of the Islamic Revolution, looking at internal weaknesses and external threats.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در مورد قرقیزستان، راهبردهای کنونی، سناریوهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، موجب تکاپوی دستگاه سیاست خارجی ایران و دیگر کشورها برای حضور در این منطقه شد. سیاست خارجی قرقیزستان «چندبعدی» یا «چندبرداری» است که بر تحکیم روابط خارجی انعطاف پذیر و چندجانبه با کشورهای همسایه و بازیگران منطقه متمرکز است. قرقیزستان تنها کشور آسیای مرکزی است که با ایران توافق نامه همکاری همه جانبه ده ساله امضا کرده است. با توجه به این موضوع، در این نوشتار با دنبال کردن رویکردی «آینده پژوهانه» تلاش می کنیم، سیاست خارجی ایران در این کشور را تحلیل کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که راهبردهای کنونی جمهوری اسلامی ایران در قرقیزستان کدامند و کدام سناریوهای محتمل و مطلوب برای آینده سیاست خارجی ایران در این کشور قابل طرح است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب سناریوهای خوشبینانه تحلیل پذیر است، دیگر سناریوهای احتمالی و بدبینانه نیز قابل طرح هستند. سرانجام می توان ادعا کرد که با وجود آینده محور بودن، روابط دو کشور حکایت از روابطی کم رونق دارد که احتمال رخداد سناریوهای مطلوب سیاست خارجی ایران در این کشور را کاهش می دهد و تا رسیدن به وضعیت ایده آل راه زیادی در پیش خواهد بود. روش گردآوری اطلاعات این نوشتار اسنادی کتابخانه ای است.
زمینه شناسی تاریخی نقش آفرینی جریان های سیاسی در ایران معاصر بر اساس نظریه بحران توماس اسپریگنز؛ مطالعه موردی تشکیل سازمان مجاهدین خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
165 - 186
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی این مقاله، ارائه نگرشی اندیشه ای و روشمند با رویکردی انتقادی به اندیشه سیاسی مؤسسان سازمان مجاهدین خلق و کاربرد نظریه اسپریگنز در تجزیه و تحلیل اندیشه سیاسی است. مقاله حاضر می کوشد تا مراحل مشکل شناسی، علل شناسی، آرمان شناسی و راه حل شناسی را در اندیشه سیاسی سازمان مجاهدین خلق، سازماندهی نظری کند. به منظور فهم اندیشه های سیاسی مؤسسان سازمان مجاهدین خلق، از رهیافت اندیشه شناسانه منطق درونی سود خواهیم جست. براساس منطقی درونی برای درک هرگونه جُستار باید دقیقاً به روندهای فکری آن پی برد. در واقع از این منظر برای فهم هر شیوه پژوهش و خصوصاً نظریه های سیاسی، تفکر فعال، زنده و از نظر تاریخی در حال رشد که در چارچوب آنها مفاهیم، فایده جمعی و کلی دارند، باید مدنظر باشد. براساس یافته های پژوهش، مشکل اصلی جامعه ایران به نظر مؤسسان سازمان، استبداد داخلی و استعمار خارجی بوده است؛ انحطاط فکری و اعتقادی توده مردم ایران اصلی ترین عللی هستند که باعث به وجود آمدن چنین مشکلاتی شده اند؛ آرمان مطلوب برای از بین بردن مشکلات، دولت سازیِ آرمانی، پس از سقوط نظام شاهنشاهی می باشد؛ و درنهایت ایشان تنها راه سقوط رژیم پهلوی و برچیدن استبداد داخلی و استعمار خارجی را قیام مسلحانه اعلام می کنند که البته در مرحله راه و روش رسیدن به هدف خود، به سبب وجود اشکالاتی در بینش، دچار انحراف گردیدند.
تحلیل راهبردی ذی نفعان (قومی - مذهبی) پروژه های آبی حوضه دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
488 - 457
حوزههای تخصصی:
از بین 286 حوضه آبریز مشترک بین المللی، حوضه آبریز دجله و فرات را می توان در فهرست پرتنش ترین حوضه آبریز فرامرزی دنیا در کنار حوضه رود نیل قرار داد. مسئله بهره برداری و استفاده مشترک از منابع آب در حوضه آبریز دجله و فرات، که بزرگ ترین حوضه آبریز فرامرزی در آسیای غربی است، بسیار مهم است و این منطقه پرتنش از منظر سیاسی، با کمبود همراه با افزایش تقاضا و رقابت های شدید برای دسترسی و بهره برداری بیشتر از آب مواجه است. از منظر ملی و در مقیاس کشوری مطالعات زیادی در این خصوص انجام شده است، ولی آنچه ضرورت دارد تحلیل و سطح بندی بازیگران و کنشگران فروملی هیدروپلیتیکی حوضه یعنی اجتماعات محلی است. این اجتماعات در حوضه دجله و فرات را می توان در قالب یک دسته بندی کلی یعنی گروه های مذهبی و زبانی تقسیم کرد. ازاین رو لازم است این گروه ها از منظر نفع و زیان پروژه های آبی بررسی شوند. این مقاله با یک رویکرد سیستمی در پی واکاوی تأثیرات پروژه های آبی متأثر از شرایط جغرافیای طبیعی و انسانی حوضه با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از تکنیک SAW است. نتایج نشان می دهد اگرچه کردهای علوی به عنوان جوامع محلی در بالادست متأثر از طرح های توسعه گاپ با مسائلی چون کوچ اجباری، تغییر بافت جمعیتی، از دست رفتن یا حداقل مخاطرات اثرگذار بر امنیت انسانی، از دست رفتن نمادهای هویتی و... مواجه شده اند، اما از منظر کمیت و کیفیت آب در کنار کردهای سنی این حوضه مخاطرات کمتری را متحمل شده اند. این در حالی است که متناسب با کمیت و کیفیت آب شیعیان عرب زبان مخاطرات بیشتری را متأثر از طرح های توسعه آبی حوضه دجله و فرات متوجه خود می بینند.
منطق جهاد ابتدایی در چهارچوب نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
455 - 476
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه کلیدی جنگ و صلح در روابط بین الملل و شریعت اسلامی، ارائه تقریری روزآمد از جهاد می تواند زمینه را برای فهم آن در روابط بین الملل فراهم کرده و مباحثه بین رشته ای را گسترش دهد. لازمه این موضوع بررسی امکان ارائه یک خوانش عقلایی از جهاد ابتدایی است. ازاین رو به بررسی این پرسش می پردازیم: منطق جهاد ابتدایی از منظر واقع گرایی اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ برای این منظور از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی کمک گرفته شده است. بر پایه این نظریه، اعتبار «ریاست» و «استخدام» دو عنوان از اعتبارات عقلایی بوده و از لوازم این دو اعتبار، آن است که هر اقتداری، امور متعارض با هویت وجودی خود را در دایره قدرت خویش نفی می کند. بر این اساس اقتدار اسلامی، در دایره قدرت خویش، بقای امور متعارض با هویت توحیدی خود، یعنی شرک و کفر را نفی می کند. برای این مهم بر اساس بررسی مراحل تولد، تثبیت و توسعه قدرت سیاسی نوپدید، تبیینی عقلایی از منطق جهاد ابتدایی و دفاعی ارائه می دهیم. دستاورد نوشتار حاضر دلالت بر آن دارد که بر اساس نظریه اعتباریات علامه (استخدام و ریاست)، جهاد ابتدایی از حیث منطقی، کاملاً عقلائی می باشد؛ چراکه این گونه از جهاد مبتنی بر استخدام متقابل و کاربست هوشمند قدرت است که در آن نفع بازیگر مقابل و همراهی فکری او مدنظر بوده و رعایت شود.
ایران و بالکانی ها در فضای پسامنازعه (2023-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
89 - 114
حوزههای تخصصی:
ایران پس از انقلاب اسلامی و به ویژه از دهه 1990 همواره تلاش کرده است پیوندهای فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی برای حضور و کسب نفوذ در بالکان استفاده کند، اما با استقلال کوزوو و فروکش کردن نسبی بحران 200 ساله، ماهیت فضای سیاسی در بالکان دگرگون شده است. تغییر در محیط سیاسی منطقه و ایجاد فضای کنشگری جدید باعث تغییر در محیط سیاسی داخلی بازیگران منطقه ای و همچنین تغییر در ترکیب و اولویت های بازیگران فرامنطقه ای حاضر در آن شده است. در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که سیاست خارجی ایران در طول سال های 2008 تا 2023 با چه فرصت ها و تهدید هایی در فضای کنشگری جدید در بالکان مواجه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که ایران با توجه به گسترش ناتو و اتحادیه اروپا در میان بالکانی ها در فضای پسامنازعه نتوانسته است از ابزارهای نظامی و اقتصادی خویش برای افزایش نفوذ خود استفاده کند. ازاین رو با اتکا بر پیوندهای فرهنگی کوشیده است دیپلماسی فرهنگی خاصی را با راهبردهای استفاده از حضور مسلمانان در منطقه، افزایش نفوذ زبان فارسی و در مقطعی بهره گیری از سنت سلطه ستیزیِ چپ سیاسی در بالکان به اجرا بگذارد. این حضور و نفوذ نیز به نوبه خود مسبب شکل گیریِ تهدیدهای نوینی در بالکان علیه ایران شده است که از مهمترین آنها می توان به گسترش ناتو، استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا، رشد سلفی گرایی و استقرار مجاهدین خلق در این منطقه اشاره کرد. در اینجا با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، از مدل SWOT برای شناسایی و تحلیل این فرصت ها و چالش ها استفاده شده است.
دولت ورشکسته و پدیده افراط گرایی: تحلیلی بر ظهور گروه تروریستی داعش در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران سوریه و ظهور و گسترش داعش، توجه جهان را به خود جلب کرد و منطقه خاورمیانه را به گونه ای متحول کرد که تا قبل از سال 2011 تصور نمی شد. به طوری که دگرگونی های متفاوتی را در عرصه داخلی سوریه ایجاد کرد و به عرصه ای جهت تکاپوی کشورهای جهان، جهت تأمین منافع ملی تعّین یافت. از این منظر، مقاله حاضر تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به مشکله دولت- ملت سازی در کشور سوریه، چه عواملی موجبات نفوذ و گسترش گروه تروریستی داعش را فراهم گردانیده است؟ (بیان مسأله). پژوهش حاضر تلاش می کند تا به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، عوامل نفوذ و گسترش تروریسم افراطی داعش را با تمسّک بر چارچوب تئوریک دولت ورشکسته در سوریه، با استفاده از گردآوری اطلاعات، اعم از کتب، مقالات و داده های اینترنتی مورد بررسی قرار دهد (روش). به نظر می رسد، نفوذ و گسترش داعش در کشور سوریه به دلیل ساختار سیاسی ناقص، بحران اقتصادی، از دست رفتن مشروعیت دولت و فشارهای سیستمیک بوده است. بدین سان، ارتباط مستقیمی میان پدیده تروریسم با دولت ورشکسته وجود دارد، بدین معنا که یکی از عوامل ظهور و گسترش داعش، عملکرد ضعیف دولت سوریه در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است(یافته ها).