فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی درگرو بازگشت به آموزه های اصیل اسلام است. قرآن کریم و اهل بیت و نیز امامین انقلاب اسلامی همواره پرچمدار تحقق تمدن اسلامی بوده اند؛ خوانش فقهی – سیاسی از سیره تمدن ساز شهید سلیمانی بیانگر آن است که سیره او، همواره مبتنی بر آموزه های فقهی و سیاسی اصیل کتاب و سنت و اندیشه های امامین انقلاب اسلامی بود. هدف این پژوهش ارائه قرائت فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش آن است که خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی چگونه است؟ روش پژوهش، روش تحلیل مضمون از نوع تحلیل شبکه مضامین است. با توجه به خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی، مضامین سازمان دهنده متخذ از این سیره در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی عبارت اند از: ضرورت اخوت و برادری، ضرورت وحدت و انسجام امّت اسلامی، لزوم ارتباط امّت با ولایت، وجوب دفاع از ارزش ها و مقدسات با نگاه تمدنی، ضرورت امنیت آفرینی و حمایت از مسلمانان و مظلومان به مثابه رکن رسالت تمدّنی. همچنین، شهید سلیمانی براساس مضامین قرآنی و روایی مستخرج و نیز قواعد فقه سیاسی چون قاعده «مصلحت»، قاعده «حفظ نظام»، قاعده «تولّی و تبرّی»، قاعده «وجوب تعظیم شعائر الهی و حرمت اهانت به آن ها» و نیز، قاعده «حرمت جان، مال و عِرض مسلمانان » و قاعده «نفی سبیل» در مسیر تحکیم و تقویت نظریه تمدن نوین اسلامی حرکت کرد و زمینه را برای تشکیل تمدن نوین اسلامی فراهم ساخت.
طراحی الگوی آموزش و بهسازی منابع انسانی در جهت تحقق گام دوم انقلاب با تأکید بر سیاست های کلی نظام؛ ابلاغی از سوی مقام معظّم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۲۶۴-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
در بیانیه گام دوم انقلاب، به نیروی انسانی و نقش آن در تحقق اهداف انقلاب تأکید شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش و بهسازی منابع انسانی با رویکرد داده بنیاد انجام گرفت. گردآوری اطّلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفت که سؤالاتی پیرامون شرایط عِلّی، مداخله ای، زمینه ای، راهبردهای مؤثر و پیامدهای آموزش و بهسازی منابع انسانی مطرح شد. همکاری با دانشگاه ها و مراکز آموزشی، تیم سازی، مدیریت استعداد، توسعه روابط کاری، ارتقاء کارآفرینی، فرهنگ یادگیری، فرهنگ سازمانی، مشارکت کارکنان، ارزیابی عملکرد، شفافیت و ارتباطات، سیاست های کارآمدی، تحقیق و توسعه، انگیزش و تشویق، حمایت مالی، توانمندسازی کارکنان، برنامه ریزی، پیشرفت شغلی، تعادل و تنوع در استخدام، حمایت از توازن کار- خانواده و تسهیل در تصمیم گیری ها به عنوان اثرگذارترین مقولات در پژوهش شناسایی شدند.
شاخص های سازماندهی مطلوب نیروهای مسلح در اندیشه های قرآنی امام خامنه ای « مدظله العالی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
129 - 147
حوزههای تخصصی:
سازماندهی به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت، به ویژه در سازمان های پیچیده مانند نیروهای مسلح، نقش کلیدی ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل شاخص های سازماندهی مطلوب در نیروهای مسلح بر اساس اندیشه های قرآنی امام خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از گزاره های کلام وحی، تفاسیر، و بیانات رهبری، به تحلیل و بررسی موضوع پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سازماندهی مطلوب در نیروهای مسلح در اندیشه های قرآنی امام خامنه ای بر شاخص هایی همچون توحید، معنویت، تخصص، رهبری، اطاعت پذیری، عدالت، مشورت، مسئولیت پذیری، انضباط معنوی و همدلی استوار است. امام خامنه ای با تأکید بر اهمیت معنویت در نیروهای مسلح، بر ضرورت ایجاد سازمانی متکی بر ارزش های اسلامی و توانمند در دفاع از انقلاب و نظام تأکید دارند. افزون بر آن، ایشان بر لزوم تلفیق دانش و معنویت، نوآوری و انقلابی بودن در سازماندهی نیروهای مسلح تأکید فراوان نموده اند. دفاع مقدس نیز به عنوان یک الگوی موفق در سازماندهی و مدیریت نیروهای مسلح، الگوی مناسبی برای تحقق شاخص های مذکور است که امام خامنه ای بارها به آن اشاره نموده اند. نتایج و ره آوردها نشان می دهد که تحقق شاخص های سازماندهی مطلوب مبتنی بر آموزه های قرآنی، علاوه بر ارتقای کارایی و اثربخشی نیروهای مسلح، منجر به ایجاد سازمانی قوی، انعطاف پذیر و متکی بر ارزش های اسلامی خواهد شد. نوآوری این پژوهش در تلفیق اندیشه های قرآنی امام خامنه ای با مفاهیم مدرن دانش سازمان و مدیریت و ارائه یک مدل جامع برای سازماندهی مطلوب در نیروهای مسلح است.
ماهیّت اجتماعی-فرهنگی یک خانوادۀ الیگارش ایرانی: رشیدیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر تحرّکات یکی از خانواده های متنفّذ دوره پهلوی دوّم یعنی رشیدیان ها، به ویژگی های آنان از منظر اجتماعی- فرهنگی می پردازد، چنان که درصدد پاسخ به این پرسش می باشد که، مولّفه های تشکیل دهنده شخصیت اجتماعی-فرهنگی رشیدیان ها چه بود؟ ما از طریق روش پژوهش کتابخانه ای بر مبنای گردآوری داده ها از منابع و اسناد تاریخی، و شیوه پژوهش تحلیلی در چارچوب نظریه جامعه شناسی با تاکید بر خصایص قشر بورژوازی کمپرادور، ماهیّت رشیدیان ها را از بُعد اجتماعی-فرهنگی واکاوی می کنند. یافته ها دالِّ بر این است که یکی از ممیّزه های شخصیتی رشیدیان ها بعنوان بخشی از سرمایه داران وابسته ایرانی، گرایش افراطی به غرب بویژه انگلستان در حوزه فرهنگ و تمدّن بود، چنان که حتّی در سبک رفتاری و زندگی نیز متاثّر از الگوهای غربی بودند. علاوه بر این، نوکیسگی و عشرت طلبی نیز از خصایص آنان بشمار می رفت که با شاخصه هایی همچون امکانات و تفریحات لاکچری قابل مشاهده بود. همچنین باید از منفعت طلبی و بی توجّهی آنان به منافع عمومی نام برد، تا آنجا که در مواقع مقتضی، حتّی مصالح ملّی را قربانی منافع شخصی می کردند. آخرین خصیصه برجسته نیز لمپن مآبی بود که نه تنها در سطح فکری و رفتاری رشیدیان ها مشاهده می شد، بلکه از تعامل نزدیک آنها با اقشار حاشیه ای، گروه-های تبهکار و اراذل واوباش قابل استنباط بود.
واکاوی و تحلیل چرایی و چگونگی استمرار ساختار نئوپاتریمونیالیسم در دوران مدرن (موردمطالعه حکمرانی بن سلمان در عربستان سعودی)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
207 - 237
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشرو باهدف بررسی و تحلیل ساختار اقتصادی و سیاسی نئوپاتریمونیالیسم عربستان سعودی در دوران معاصر نگارش شد. تکیه بر ساختار اقتصادی نفت محور، ارتباط گسترده با شرکت های نفتی معتبر دنیا، سازه های موروثی قدرت و بینش های قبیله-ای، بازتولید اقتدار و ثبات حکمرانی را برای نظام سیاسی عربستان سعودی در پی داشته است. بازخورد این تحولات نهادینگی و استمرار خودکامگی درجامعه و نظام سیاسی این کشور بوده که با نوع نظام درآمدی تولیدی بی ارتباط نیست، پژوهش پیشرو کوشید با بهره گیری از روش تحلیل کیفی (نوع تبیین علی) ابتدا داده های موردنیاز از منابع (کتب، مقالات و اسناد) در مورد شاخصه های نئوپاتریمونیالیسم سیاسی اقتصادی احصا و سپس بر اساس چارچوب مفهومی نئوپاتریمونیالیسم رفاقتی، پیوند میان متغیرهای حل مسئله مورد تبیین وتحلیل قرار گیردسؤال اصلی پژوهش این است رابطه و نسبت استمرار و ثبات نظام پادشاهی عربستان با ساختار اقتصادی و مالی این کشور چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که درعربستان سعودی بنیان های اقتصاد رفاقتی با ویژگی هایی همچون (شبکه های حمایتی، رفیق بازی، فساد، رانت جویی، انحصارات اقتصادی – مالی و ...) پیوندهایی بین گروه ها و بخش های استراتژیک جامعه به ویژه بخش تجاری با دولت به وجود آورده که برآیند این درهم تنیدگی، تحکیم و تداوم نظام سیاسی نئوپاتریمونیال باثبات دراین کشور بوده است.
آسیایی شدن خلیج فارس؛ تبیین مؤلفه های سیاسی- اقتصادی مؤثر بر جهت گیری آسیایی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
223 - 266
حوزههای تخصصی:
فرایند آسیایی شدن منطقه خلیج فارس تحت تأثیر الزام های گوناگون سیاسی- اقتصادی، بی شک مهم ترین چرخش سیاسی- دیپلماتیک کشورهای عربی این منطقه از زمان تأسیس تا به امروز بوده است. رابطه میان آسیا و خلیج فارس که از دهه ها قبل آغاز شد، امروزه تحت تأثیر عواملی چندگانه به مرحله ای نوین از تکامل خود رسیده است. این نوشتار با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی و با اتکا بر روش استنتاج علی و بهره گیری از رویکرد چندعلیتی خرد و کلان درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که چه مؤلفه های سیاسی- اقتصادی منجر به آسیایی شدن خلیج فارس و چرخش اعضای شورای همکاری خلیج فارس به سوی شرکای آسیایی شده است؟ ادعای این مقاله آن است که افزایش توجه سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به روابط آسیایی ناشی از تاثیرگذاری مولفه هایی در سطوح فرد، نقش، جامعه، دولت و ساختار نظام بین الملل است. یافته های این پژوهش بیانگر این است که فارغ از تعاملات تاریخی در زمینه های فرهنگی، انرژی، تجاری و نظامی؛ عواملی نظیر تغییر نسل در رهبران شورا، ضرورت ایجاد اقتصاد مولد و تضمین بقا و مشروعیت دولت های خلیج فارس در کنار تحولاتی در سطح ساختار بین المللی از جمله تسریع انتقال قدرت از غرب به شرق، خیزش خارق العاده چین و ضرورت موازنه سازی منطقه ای منجر به تثبیت و تسریع آسیایی شدن اعضای شورا در سال های اخیر شده است.
توافقنامه امنیتی چین با جزایر سلیمان: گسترش دامنه قدرت نمایی در زنجیره جزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجمع الجزایر سلیمان مجموعه ای از صدها جزیره است که در شرق پاپوآ گینه نو در جنوب اقیانوس آرام قرار دارند. در شرایطی که اقدامات تحریک آمیز آمریکا و متحدانش علیه چین در قبال تایوان ادامه دارد،در نیمه اول سال 2022، چین مقیاس و دامنه بلندپروازی های ژئواستراتژیک خود در منطقه جزایر اقیانوس آرام را روشن کرد. اولین نشانه در ماه مارس زمانی رخ داد که یک پیش نویس توافقنامه امنیتی محرمانه بین چین و جزایر سلیمان فاش شد.هدف مقاله حاضر، درک ماهیت این توافق امنیتی و قدرت نمایی چین در زنجیره جزایر هست. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود آن است که قدرت نمایی در زنجیره جزایر چه جایگاهی در سیاست خارجی چین دارد؟ جایگاه جزایر سلیمان در این استراتژی چگونه تعریف می شود؟ روش مقاله توصیفی- تحلیلی است.نتیجه گیری کلی مقاله نشان می دهد که چین به منظور توازن علیه قطب برتر می کوشد دامنه نفوذ خویش را در «زنجیره جزایر » گسترش دهد و اهمیت راهبردی جزایر سلیمان برای چین در موقعیت جغرافیایی به عنوان زنجیره جزایر سوم است.
دگرگونی جاده ابریشم و تغییر کارکرد فرهنگی آسیای مرکزی در سده های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی با وجود چالش های پرشمار ناشی از همسایگی با جهان کوچروان و مسائل مربوط به تعامل و تقابل دو زیست جهان یک جانشین و کوچی، در هزاره نخستین اسلامی از کانون های بالنده و اثرگذار بر جهان اسلام مرکزی بوده است. چنین جریان پیوسته ای (البته با فراز و فرود)، در آغاز سده های جدید، جلوه های آشکاری از تغییر در نقش آفرینی یافت. هم زمانی این تغییرها با دگرگونی در سرشت جاده ابریشم، پژوهشگران را به دوگانگی نظری در تحلیل نسبت این دو متغیر کشاند، به گونه ای که گروهی از حامیانِ نظریه «انحطاط» جاده و به دنبال آن آسیای مرکزی شدند گروهی دیگر به «تداوم شکوه» آن دو قائل شده اند. این پژوهش با ورود به این چالش از دیدگاه جهان اسلام، بر مدار این پرسش شکل می گیرد که تغییر سرشت جاده ابریشم چه تأثیری بر کارکرد فرهنگی آسیای مرکزی در دنیای اسلام داشته است؟ برای یافتن پاسخ ضمن کاربست روش پژوهش کیفی، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی به شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی و نظریه «تغییر اجتماعی» استیون واگو در جداکردن اجزای تغییر، لایه های جهان اسلام را از هم جدا کرده و از دو دیدگاه جهان اسلام مرکزی و پیرامونی، این نسبت را بررسی کردیم. در نتیجه، یافتیم که دگرگونی های جاده ابریشم به موازات عامل های منطقه ای و داخلی، موقعیت آسیای مرکزی را در جهان اسلام کانونی، واپس گرایانه و انحطاطی کرد. اما همین جایگاه از دیدگاه جهان اسلام پیرامونی (به ویژه قلمروی تاتارها و باشقیرها) به دلیل شکل متفاوت ارتباطات در مسیرهای جدید اوراسیا، پیشرونده و با تراز مثبت شد.
پیش نگری الگوی مدیریت جنگ های نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
223 - 252
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش با هدف پیش نگری مدیریت جنگ نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی با رویکرد آمیخته انجام شده است. بدین منظور، ابتدا اسناد راجع به جنگ های نامتقارن جمع آوری و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عوامل مدل شناسایی و استخراج شد. سپس با فعالان حوزه جنگ های نامتقارن در رابطه با عوامل بدست آمده مصاحبه شده است و با تلفیق نتایج به دست آمده از مرحله کیفی، الگوی سه بعدی پیش نگری مدیریت جنگ های نامتقارن بدست آمد و در بخش کمی ابعاد و مولفه های مدل بوسیله آزمون مدل معادلات ساختاری برازش شد، نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد مدل از قدرت تبیین مناسبی برخوردارند این ابعاد عبارتند از: عوامل ساختاری(توانمندی های اطلاعاتی، تجهیزات، آموزش و قدرت نظامی) عوامل رفتاری/ محتوایی (ویژگی های فردی- روانشناختی، ویژگی های مدیریتی، قابلیت خلق نوآوری در عملیات نظامی، دانش و آگاهی در حوزه جنگ های نامتقارن) و عوامل محیطی/ زمینه ای (موقعیت جغرافیایی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی) که در جهت بهبود وضعیت مدیریت جنگ های نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی تاثیر دارند.
چالش های دولت-ملت سازی در سوریه بعد از سال 2000
حوزههای تخصصی:
سوریه از جمله کشورهایی است که به دلیل مداخله قدرتهای بزرگ، روند دولت-ملت سازی مطلوبی را طی نکرده است. نقشه جغرافیایی، وضعیت مرزها و همچنین حکومت این کشور توسط قدرتهای بزرگ شکل گرفته است. چالش هایی زیادی مانند عدم تجانس قومی و مذهبی، سلطه همراه با سرکوب و در نتیجه تنش و بی ثباتی از جمله پیامدهای دولت-ملت سازی ناموفق در سوریه بوده است. میراث دولت-ملت سازی ناموفق در سال 2000 به بشار اسد رسید. اگرچه وی در ابتدا سعی در ایجاد اصلاحاتی داشت، ولی با ادامه روند اقتدارگرایی، بویژه بعد از شکل گیری بهار عربی در سال 2011 سوریه وارد بحرانی حاد شد که به سرعت تبعات منطقه ای و بین المللی پیدا کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسانه چالش های دولت-ملت سازی در سوریه بعد از روی کار آمدن بشار اسد است. پرسش این است که دولت-ملت سازی در سوریه بعد از روی کار آمدن بشار اسد در سال 2000 با چه چالش ها و آسیب هایی مواجه بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی و مداخلات خارجی باعث عدم دستیابی به دولت-ملت سازی موفق در سوریه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات و داده ها با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است.
تحلیل گفتمان فوکویی؛ امکان و امتناعی برای تبیین اندیشه ها
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 55
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو بنا به چندوجهی بودن خاستگاه فکری و اثرپذیری اش از افراد و مکاتب مختلف، نظام فکری منحصر به فردی را پایه ریزی کرده است که به دلیل فراهم نبودن فرصت یا فقدان ارائه نظام مند آنها، امروزه تبدیل به جعبه ابزاری شده است که هر محققی با الهام از آن چهارچوب هایی خاصی را تدارک می بینید. مساله این مقاله فهم امکان یا امتناع استنباط و ستخراج چهارچوبی از آرای فوکو برای فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی) در قالب تحلیل گفتمان فوکویی است که مقاله با اتکا به روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه می رسد که بهره گیری از این قالب امکان فهم و تبیین آرا و اندیشه ها را دارد اما اولاً از تبیین آرای اندیشمندانی که فراساختاری و پسامدرنی باز می ماند و دوم این که این چهارچوب نظری اندیشیدن در نظام دانایی فراساختاری، فراهرمنوتیکی و پسامدرنی را الزام می کند. بنابراین، تحلیل گفتمان فوکویی همانند هر رهیافت فکری دیگر غلی رغم فراهم سازی امکان فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی)، از فهم و تبیین اندیشمندان خارج از مبانی فراساختاری و پسامدرنی امتناع می کند.
Presidents’ Conceptual Complexity and Unilateralism in US Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
209 - 256
حوزههای تخصصی:
The US foreign policy in the post-World War II has been marked by periods of unilateralism, while in other periods, multilateralism has been more prevailing. The existing works, while explaining certain periods of unilateralism by various domestic and international factors, such as neo-conservative ideology and superpower rivalries in the Cold War, are unable to explain the reason for which in some periods, the US foreign Policy has been more dominant. This article seeks to explain the difference by referring to the conceptual complexity of US presidents. We analyzed the content of news conference transcripts for 11 post-WWII US presidents using the Flesch-Kincaid text readability index to measure presidents’ conceptual complexity. We used the index in our previous study to explain the unorthodoxy of Donald Trump’s foreign policy. Findings suggest with statistical significance that Presidents with low levels of conceptual complexity do not consider many factors as important and prefer unilateral actions by emphasizing short-term achievements. On the contrary, presidents with complex cognition are less likely to believe that the US can solve critical or long-term international issues alone.
اثر عضویت در سازمان های منطقه ای بر توسعه تجارت و کاهش اثر تحریم، مطالعه موردی: ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع محصولات و شرکای تجاری دو راهکار کاهش اثر تحریم است و بررسی تحریم های سال 2018 علیه ایران حاکی از این امر است که تکیه بر محصولات نفت پایه مهم ترین دلیل آسیب پذیری ایران در برابر تحریم بوده که منجر به کاهش شرکای تجاری ایران نیز شده است.در مقابل،توسعه محصولات صادراتی و تلاش در جهت ایجاد چندمحوری در شرکای تجاری نظریه بدیل تحریم است که تحت عنوان درهم تنیدگی اقتصادی مطرح گردیده است.اتحادیه اقتصادی اوراسیا از جمله سازمان های اقتصادی است که توانایی بالقوه لازم برای توسعه تجارت ایران در دوران تحریم را داراست،به همین دلیل هدف پژوهش بررسی اثر توافقنامه تجاری ایران با این اتحادیه در توسعه تجارت ایران است که با استفاده از روش سری زمانی به انجام رسیده است.نتیجه بررسی حاکی از آن است که از زمان اجرای توافقنامه اتحادیه اقتصادی اوراسیا که هم زمان با تحریم ایالات متحده علیه ایران بوده،سیر صعودی قابل توجهی داشته و سهم واردات ایران ثابت بوده است و باتوجه به سهم عمده محصولات غیرنفتی در ارتقاء صادرات ایران به اوراسیا، اهمیت توافقنامه تجاری مورد تائید است.باتوجه به وجود توافقنامه مشترک میان این اتحادیه و سایر کشورهایی که پیش از تحریم جزء شرکای اصلی ایران محسوب می شدند، اجرای توافقنامه دائمی میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا موجب گسترش تجارت ایران خواهد گردید.
دلایل موافقت اعضای دائم شورای امنیت با شکل گیری منطقه پرواز ممنوع در کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69-102
حوزههای تخصصی:
ایجاد مناطق پرواز ممنوع در چند دهه گذشته یکی از مسائل مهم سیاسی و ژئوپلیتکی در میان رویدادهای مختلف جهان بوده است؛ چرا که سلسله ای از تغییرات و رویدادهای دیگر را به دنبال دارد. از جمله رخدادهای تاریخی مهم در منطقه خاورمیانه که موجبات تحولات را در این منطقه رقم زد، ایجاد منطقه پرواز ممنوع در کردستان عراق بوده است؛ رویدادی که مقدمه ای بر تشکیل حکومت اقلیم کردستان شد و زمینه اولین تجربه زمامداری کردها را که رسمیت بین المللی و ماهیت دوژور داشته باشد فراهم کرد. از این رو، در این مقاله با مرور تجارب مختلف منطقه پرواز ممنوع در کشورهای مختلف در سطح جهانی از جمله یوگسلاوی سابق و کشور لیبی و همچنین دلایل به هنجار برای ایجاد این مناطق به لحاظ حقوقی، تلاش شده تا پرتوی بر بُعد هستی شناسانه و بنیادین مسئله از دیدگاه امنیت انرژی و امنیت اسرائیل افکنده شود. نویسندگان با مرور هر آنچه از این حیث در طول تاریخ معاصر رخ داده است، با تأکید بر مؤلفه هایی همچون انباشت قدرت، نزدیکی جغرافیایی، قابلیت تهاجمی و نیات تهاجمی، به کنکاش این مسئله پرداخته اند. از این رو، در این مقاله این پرسش طرح شده است که دلایل موافقت اعضای دائم شورای امنیت با ایجاد منطقه پرواز ممنوع در کردستان عراق چه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نظریه موازنه تهدید، به صورت بندی این فرضیه پرداخته شده است که تهدیدات عراق علیه امنیت انرژی غرب که در حمله به کویت تجلی یافت و توانست 25 درصد نفت جهان را در دست بگیرد و همچنین تهدیدات این کشور علیه اسرائیل در سال های 1352/1973 و 1370/1991 از زمینه های اتفاق نظر و توافق میان اعضای دائم شورای امنیت برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در کردستان عراق بوده است.
تحلیل مؤلفه های دیپلماسی اقتصادی قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
429 - 454
حوزههای تخصصی:
امروزه با تغییر اولویت های دستگاه دیپلماسی کشورها، تقویت شاخص های رشد اقتصادی از تقدم بالاتری نسبت به دیگر اهداف برخوردار است. در بسیاری از نظریه ها و تعریف های جهانی شدن، بر عنصر اقتصادی این فرایند تأکید شده و نظریه پردازان پرشماری، وجه غالب جهانی شدن را اقتصادی می دانند. هدف مقاله حاضر تحلیل و ارائه تجارب سایر کشورها در موضوع دیپلماسی اقتصادی است. سؤال اصلی آن است که دیپلماسی اقتصادی دولت قطر چه مؤلفه هایی دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد قطر بر پایه یک اقتصاد دولت محور با تأکید بر تنوع بخشی اقتصادی در عرصه بین الملل و از طریق رشد تجارت خارجی، سرمایه گذاری در حوزه های گوناگون و در مناطق مختلف جهان و همچنین متقابلاً در زمینه جذب سرمایه گذاری خارجی، الگوی خود را در حوزه دیپلماسی اقتصادی به نمایش گذارده است.
اثر بازدارندگی حکمرانی خوب و کنترل فساد بر کسری بودجه در اقتصاد کشورهای منتخب منطقه منا (MENA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
309 - 349
حوزههای تخصصی:
در فرایند توسعه اقتصادی کشورها، دستیابی به ویژگی های مهم حکمرانی خوب و همچنین به کارگیری ابزار کنترل فساد در جهت جلب رضایت عمومی و کاهش کسری بودجه، از جمله اهداف مهم برنامه ای دولت ها محسوب می گردد. فساد یکی از عوامل مهم بازدارنده رشد و انحراف در کارایی اقتصادی است که معمولاً منجر به افزایش کسری بودجه دولت ها می شود. در این رابطه تجربه نشان داده که تقویت پایه های حکمرانی خوب به عنوان فرصتی برای افزایش نرخ رشد، امنیت و بهبود فضای کسب و کار اقتصادی می تواند نقش بسزایی در رسیدن به اهداف توسعه پایدار و تعدیل ارقام کسری بودجه ایفا نماید. همچنین بهبود در کیفیت حکمرانی و به خصوص کنترل فساد دولتی می تواند منجر به مدیریت هزینه های عمومی، جلب اعتماد عمومی و افزایش درآمدهای مالیاتی، کاهش فرار مالیاتی و در نهایت کاهش کسری بودجه گردد. هدف از انجام پژوهش، بررسی اثر بازدارندگی حکمرانی خوب از طریق کنترل فساد بر کسری بودجه در اقتصاد کشورهای منطقه منا (MENA) است. برای این منظور، از داده های مربوط به شاخص های حکمرانی خوب و کنترل فساد کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) طی سال های 2018-2002 استفاده شد. نتایج حاصل از برآورد مدل تخمین و اندازه گیری نوع رابطه و شدت تأثیرگذاری حکمرانی خوب و کنترل فساد بر کسری بودجه به روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) در گروه کشورهای منتخب نشان می دهد که کنترل فساد تأثیر منفی و معنی دار و حکمرانی خوب تأثیر مثبت و معنی داری بر کسری بودجه دارد.طبقه بندی JEL: D73, H11, H61
The Effect of Women's Publications on Promoting the Position of Women in Qajar Period
حوزههای تخصصی:
During the Qajar period, women were subjected to severe restrictions due to patriarchal and traditional society, and due to illiteracy and lack of presence in society, they suffered from ignorance of the environment and ignorance due to lack of connection with the outside world. In addition to associations, women created women's magazines and newspapers to raise awareness and protest their status. The Constitutional Revolution led to the gradual presence of women journalists and women's publications in the press arena. This was not easy to do because religious and traditional communities were among the factors limiting women's activities. For this reason, the question arises that what effect did women's publications have on the promotion of the position and situation of women in Qajar society? Given that after the Constitutional Revolution, newspapers were one of the most important media outlets, the hypothesis is that women, like other sections of society, have expressed their views and goals through publications and tried to raise awareness and change the mentality and attitude of women. The results of the research show the growth of awareness, change of attitude and the entry of a large number of women into society. Because with the entry of the first Pahlavi period, submissive women without claiming the Qajar period, have become aware and demanding women and have raised demands such as equal rights with men and the right to enter society and employment, which is mainly the result of the activities of Qajar periodicals. The method of the present research is descriptive-analytical and the data are collected in a library method.
زن و توانایی حضور در اجتماع بر اساس قانون اساسی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
جامعه در نگاه نخست، به مجموعه ای از افراد گفته می شود که در یک زیست مشترک زندگی می کنند؛ اما اگر دقیق تر به اجتماع بنگریم، مجموعه ای از افراد را می بینیم که نقش های متفاوتی برای آن ها تعریف شده است. نقش ها تقسیم می شوند، تعریف می شوند و واگذار می شوند. زنان در تاریخ معاصر ایران، خواهان بازخوانی نقش هایی بودند که ساختار سنتی برای آن ها در نظر گرفته بود. آن ها خواهان هویت جدید در قالب نقش های جدید بودند تا وابستگی خود را به مردان کمتر کنند. ورود به اجتماع به زن ها هویت جدیدی می دهد. آن ها خواهان امتیازاتی برابر با مردان هستند و به همین علت در مقابل ساختار سنتی می ایستند و با کمک منابع، خواسته های خود را مطرح می کنند. در این مقاله سؤال اصلی آن است که جایگاه زنان در جامعه بر اساس قانون اساسی کجاست؟ در این مقاله، از روش تحلیل محتوا کیفی - استقرایی استفاده شده و در چهارچوب ساختار، کارگزارگیدنز قرار گرفته است. بر اساس یافته های به دست آمده، در مقوله میانی لایحه خدمات اجتماعی، تعداد اندکی از زنان توانستند از این خدمات استفاده کنند. در مقوله میانی اشتغال، کارگزار به خواسته خود رسید و در مقوله میانی آموزش وپرورش، کارگزار به همه خواسته های خود به جز اذن ولی دست یافت.
جامعه عشایری، چالش ها و مسائل
منبع:
ذخایر انقلاب (عشایر) دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
25 - 46
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی عشایر، یکی از صور زندگی و شیوه ای از معیشت است که بر مبنای پرورش دام و انطباق با طبیعت می باشد. این سبک زندگی، طی دوره های مختلف، با چالش ها و مسائل درونی و بیرونی مواجهه بوده که شناخت و آمایش آنها به بهبود الگوی زیست و معیشت شان کمک خواهد نمود. در همین راستا، مقاله ی حاضر، با هدف شناسایی، طبقه بندی و منطقه بندی چالش های زندگی عشایر در کشور انجام شده است. روش پژوهش، به صورت آمیخته، روش گردآوری داده ها، از طریق گروه های متمرکز، مصاحبه و کدگذاری، و ارزیابی داده ها با نرم افزار مکس کیودی ای-24 بوده است. متناسب با منطقه ییلاقی و قشلاقی مشترک و تعلّق عرفی عشایر، داده های گردآوری شده از استان های کل کشور، به هفت منطقه تقسیم شد. یافته ها نشان داد که چالش های جامعه عشایری در 448 مفهوم، 50 زیرمقوله و هفت شاخص اصلی کدگذاری شدند. در این بین، چالش های مهم جامعه عشایری، به ترتیب بیشتر به کمتر، شامل مسائل تولیدی و اقتصادی، مسائل زیرساختی-رفاهی، مسائل اجتماعی و آموزشی، مسائل نهادی، مسائل بهداشتی و درمانی، مسائل امنیتی و مسائل تغییرات اقلیمی بودند. همچنین، یافته ها نشان داد که در منطقه یک (استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان)، چالش نهادی، در مناطق دو (بوشهر، فارس، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد) و شش (خراسان رضویی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و گلستان)، چالش تولیدی و اقتصادی، در منطقه سه (چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان، ایلام، همدان و کرمانشاه)، چالش ناامنی و کمبود امنیت، در منطقه چهار (سیستان و بلوچستان، کرمان و جنوب کرمان و هرمزگان) چالش مسائل بهداشتی و درمانی و در منطقه هفت (مازندران، گیلان و قزوین)، چالش مسائل اجتماعی و آموزشی به عنوان مهم ترین چالش زندگی عشایر تعیین شدند. به عنوان نتیجه ی اصلی پژوهش، می توان بیان کرد که که چالش های جامعه عشایری در مناطق و استان های مختلف، متفاوت از یکدیگر بوده و ضروری است که برنامه ها و منابع، با رویکرد آمایشی به صورت منطقه ای، اولویت دار و با هدف رفع چالش های مشخص، تدوین و تامین گردند.
کارکرد امنیت هوشمند در تصویرسازی ذهنی گردشگران آفریقایی از ایران
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
140 - 161
حوزههای تخصصی:
امنیت هوشمند با بهره گیری از دانش امنیتی نوین، امکانات و فضای سیاسی و نیز بهره گیری از رسانه، در تسهیل و تقویت کنش های اقتصادی نقش مهمی ایفا می کند. داد و ستدهای سیاسی میان کشورها و تحولات ژئوپلیتیک در فضای پیرامونی هر کشوری، نقش مستقیمی در افزایش یا کاهش گردشگری در آن کشور دارد. هرچه یک واحد سیاسی بتواند در کنش امنیتی موفق تر عمل کند، فضا را برای ورود گردشگران امن تر جلوه می کند و در نتیجه، توسعه ی اقتصادی پایدارتری پدید می آید. به دلیل چیرگی و سلطه رسانه ها در فضای زندگی امروز، نوع کنش امنیتی در کاهش یا تقویت شاخص های اقتصادی مؤثر است. پژوهش پیش روی با روش توصیفی ژرفانگر، وضعیت امنیت هوشمند را از نظر گردشگران خارجی که در 6 ماهه ی اول سال 1402 به ایران سفر کرده اند، سنجیده است. پرسش پژوهش، آن است که تصویر ذهنی گردشگران آفریقایی، پیش و پس از ورود به ایران تا چه اندازه تغییر کرده است. روش نمونه گیری در این تحقیق، تصادفی سیستماتیک انجام بود و حجم نمونه، 133 نفر محاسبه گردید. نتایج، نشان داد که 81 درصد از گردشگران آفریقایی، وضعیت امنیتی و سیاسی ایران را در جذب توریسم مؤثر می دانند. همچنین، گردشگران آفریقایی پس از ورود به ایران و مواجه با واقعیت ها، 62 درصد وضعیت امنیتی و ارتباط آن با توریسم را مثبت تلقی کرده اند. بنابراین، هرچه کنش های امنیتی، چشم انداز هوشمند و پایداری اتخاذ کند، برآیندهای اقتصادی و رفاهی افزایش خواهد یافت.