فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه سبب شده است، این منطقه از جایگاه ویژه ای در تفکر راهبردی روسیه برخوردار باشد. بررسی نظری و عملی رهیافت نخبگان و سیاستمداران روسیه در دوره پسافروپاشی شوروی، تأیید کننده تمایل جدی برای بازگرداندن روسیه به جایگاه قدرت بزرگ است. پویش ها و بحران های منطقه ای می تواند بستر مناسبی را برای تحقق چنین هدفی به وجود آورند. در این میان، آغاز تحولات بهار عربی در پایان سال 2010 و پدیدارشدن نشانه های گذار در نظم امنیتی منطقه ای و بین المللی، شرایط مناسبی را برای ورود مسکو به معادلات قدرت خاورمیانه فراهم کرده است. بر این اساس، جلوه هایی از دگرگونی در رویکرد روسیه به نظم امنیتی منطقه خاورمیانه پدیدار شده است. پرسش اصلی این نوشتار این است که: سیاست خاورمیانه ای روسیه در دوره پسا انقلاب های عربی، از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و چه پیامدهایی را متوجه نظم امنیتی منطقه ای می کند؟ یافته های پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل روند، نمایان گر آن است که رویکرد روسیه در برابر نظام امنیتی خاورمیانه پس از انقلاب های عربی بر اساس نشانه ها، از تأثیرگذاری همزمان دو بال امنیتی و اقتصادی در کنار هم سازمان دهی شده که بر اساس آن عامل موازنه قوا در کنار منافع اقتصادی، انگیزه های توسعه روابط روسیه با خاورمیانه را تشکیل می دهند. گردآوری داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام گرفته است .
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن جدید اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
180 - 217
حوزههای تخصصی:
بسیج مستضعفین که یکی از معماری های اثرگذار امام خمینی(ره) می باشد، به عنوان نهادی جهادی در همه عرصه های گونان نقش آفرینی می کند که در دفاع مقدس، دفاع از حرم و برنامه های گوناگون انقلاب اسلامی اثرگذار بوده و الگوی مناسبی برای کشورهای جبهه مقاومت اسلامی ارائه داده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن نوین اسلامی با روش آمیخته انجام شده است. ابتدا در دیدگاه های مقام معظم رهبری تمدن سازی بسیج به شکل تحلیل مضمون و با روش کیفی انجام شد و سپس با روش کمی مشارکت اجتماعی بسیج با شاخص های خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج مطالعه شد. در روش کیفی نمونه با اشباع نظری به دست آمد جامعه آماری پژوهش، همه اعضای بسیج سپاه خلخال بوده که با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. روش نمونه گیری پژوهش از گونه خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که روایی آن صوری با نظر جامعه شناس ها و روش شناس ها به دست آمده است و پایایی آن برای متغیرهای پژوهش از 811./. تا 930/. بوده است در بخش کیفی 23 مضمون پایه در 6 مضمون سازمان دهنده به مضمون مرکزی نقش بسیجیان تمدن ساز ارتباط یافت که انتظارهای از بسیج از سوی فرمانده معظم کل قوا است. نتایج بدست آمده کمی برای مشارکت اجتماعی نشان داد، میانگین مشارکت اجتماعی بسیجیان خلخال در حد متوسط بوده است. تحلیل فرضیه های پژوهش بیان می کند، احساس خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج، نقش معناداری بر مشارکت اجتماعی اعضای بسیج در پیشرفت و ایجاد فضای رو به جلو و تمدن سازی دارند. شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری نشان داد بین داده های تجربی با مدل مفهومی پژوهش همخوانی بالایی وجود دارد. مقایسه انتظار و وضعیت شناسی نشان می دهد که بسبج در اندازه متوسط نقش تمدن سازی را با شاخص مشارکت با معرف های خودباوری، سرمایه های اجتماعی و... عضویتش انجام داده است برای ایفای نقش آرمانی باید بیشتر مجاهدت کند.
تبیین ماهیت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی و جایگاه آن در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
219 - 234
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه در آموزه های آیت الله خامنه ای مغایر با مفهوم غربی توسعه می باشد.در آموزه های آیت االه خامنه ای الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی و توسعه بومی به جای مفهوم توسعه در مفهوم غربی آن بکار می رود چنین قرائت و خوانشی از توسعه در آموزه های آیت الله خامنه ای بدان جهت است که توسعه طبق معیار ها و الگوی غربی از منابع اومانیستی و سکولاریستی منبعث می گردد، در حالیکه الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی و توسعه مبتی بر معنویت گرایی و اتکا به مبانی فکری – فلسفی اسلامی است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است که ضمن مفهوم شناسی توسعه و ابعاد آن، معنا و مفهوم توسعه،توسعه اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بر اساس دیدگاه های آیت الله خامنه ای،ماهیت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی و جایگاه آن در اندیشه های آیت الله خامنه ای تبیین و مورد بررسی قرار گیرد. لذا در پاسخ به این پرسش تنظیم شده است که: طبق آموزه های آیت الله خامنه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی مبتنی بر چه جلوه و نشانگی و چه جایگاهی در آموزه های آیت الله خامنه ای دارد؟ فرضیه ای که در پاسخ به پرسش پژوهش مورد سنجش و آزمون قرار می گیرد، این است که: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی مبتنی بر جلوه ها و نشانگی چون: معنویت گرایی، مردمی بودن،خانواده گرایی،عدالت و تامین اجتماعی و انطباق با مقتضیات بومی می باشد که بر مفهوم توسعه در مفهوم غربی آن رجحان واولویت دارد. لازم به یاد آوری است که پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر تحلیل داده ها،کیفی است. از منظر چگونگی گرد آوری داده ها، اسنادی است. پژوهش حاضر از منظر ماهیت، توصیفی- و تحلیل داده ها و یافته ها می باشد. پژوهش حاضر از الگوی نظری توسعه بهره برده است.
آینده پژوهی هوش مصنوعی، بر اساس سنت های الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآنی، سنت های الهی (مانند سنت استخلاف) بر جهان حاکم است. از سویی دیگر هوش مصنوعی با رشد شتابان کنونی ممکن است به دوران تکنیگی وارد شود. حال آیا با پیش فرض امکان تکینگی، در صورت تحقق آن، هوش مصنوعی می تواند مانع از جریان سنت های الهی، تحقق جامعه مطلوب و مهدوی شود؟ نهایتاً پس از طرح، تبیین و دسته بندی سناریوهای محتمل نسبت به آینده هوش مصنوعی مبتنی بر روش تحلیلی جیمز دیتور، امکان سنجی و نسبت سنجی آن ها بر اساس انواع سنت های الهی، ضمن رد سناریوهای نگران کننده، این نتیجه حاصل شد که طبق سنت های مشروط و مطلق رقابت پذیر و بر اساس حرکت تکاملی جوامع و تاریخ، هر چند ممکن است رشد هوش مصنوعی، آسیب ها و نگرانی هایی را برای انسان به دنبال داشته باشد؛ اما استخلاف صالحان قطعی است و رشد فناوری مانع جریان آن نخواهد شد. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و پردازش آن ها، به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
الگوی راهبردی «مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات در نظام جمهوری اسلامی» جهت تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی باید دانش متناسب در تمام عرصه های جامعه ایجاد شود. این مهم با سامان دهی مجموعه تحقیقات مراکز علمی کشور در راستای هدف مذکور صورت می پذیرد. بدین منظور مدیریت تحقیقات در نظام جمهوری اسلامی باید بتواند سرمایه ها و ظرفیت های دانشی جامعه را در جهت شناخت و سازماندهی نیازهای انقلاب اسلامی و حل آن ها و در قالب شبکه ای منسجم در اقصی نقاط جامعه اسلامی به کار بگیرد؛ پژوهش حاضر چنین مدیریت تحقیقاتی را «مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات» می نامد. در راستای ایجاد مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات، مسئله این پژوهش ارائه «الگوی راهبردی مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات» است؛ الگوی وصفی مرکب از ابعاد و مولفه های موثر بر مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات و روابط و نسبت های بین آن ها.«الگوی راهبردی مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات» با بکارگیری«روش تحقیق تکاملی» به دست آمده و شامل سه بُعد «پیشران»، «عوامل» و «نتایج» می باشد که مولفه های بعد پیشران شامل «مرجعیت بخشی، اعتمادزایی و تسهیل گری»؛ مولفه های بعد عوامل شامل «روش، منبع و مسئله»؛ و مولفه های بعد نتایج شامل ارتقاء «تمایل، تفاهم و تعاون» هستند. برای نشان دادن وجه تمایز مدیریت اسلامی و غیر اسلامی، برای هر مولفه معیار های اسلامیت بیان شده است.
سیاست خارجی روسیه در قبال آسیای مرکزی (2020-2000)
حوزههای تخصصی:
پس از به قدرت رسیدن پوتین و تاکید وی بر مفهوم "جهان چندقطبی" که به تسلط روسیه در قلب اوراسیا اشاره دارد؛ بار دیگر آسیای مرکزی بعنوان حوزه نفوذ و حیات خلوت روسیه مورد توجه قرار گرفت. در حالی که روسیه مصمم است که نفوذ خود را در "خارج نزدیک" تقویت کند، عدم قطعیت های جدیدی در برابر کشورهای بی ثبات آسیای مرکزی قرار دارد. سیاست خارجی روسیه در دوران ریاست جمهوری پوتین، با تأکید ویژه بر روابط آن با غرب، موردتوجه بسیاری از تحلیلگران و محققان روابط بین الملل قرارگرفته است. برای بحث در مورد این مسائل، مقاله به دو بخش عمده تقسیم می شود: 1) جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی روسیه و 2) ابزار اصلی مسکو در دستیابی به اهداف استراتژیک. هدف مقاله حاضر، بررسی سیاست خارجی روسیه در قبال منطقه آسیای مرکزی طی سال های 2000 تا 2020 است. مقاله با استفاده از رویکرد ژئوپلیتیک تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد که ولادیمیر پوتین در آسیای مرکزی چه اهداف استراتژیکی را دنبال کرده و آیا موفق به تحقق آنها شده است یا خیر. فرضیه اصلی مقاله این است که ملاحظات ژئوپلیتیکی در کنار عواملی چون مسائل امنیتی و سیاست های خاص هر کشور، عناصر کلیدی رویکرد روسیه به آسیای مرکزی هستند.در نهایت مقاله به این نتیجه می رسد که روسیه در کوتاه مدت مهم ترین قدرت خارجی در آسیای مرکزی باقی خواهد ماند، اما با رشد نفوذ چین در حوزه های سیاسی و امنیتی، ممکن است نقش روسیه به چالش کشیده شود. روش مقاله ترکیبی از تحلیل کیفی، رویکرد تاریخی است.
سطح بندی ابعاد مدل فرهنگ سازمانی مبتنی بر مقاومت اسلامی در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با روش معادلات ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سطح بندی ابعاد مدل فرهنگ سازمانی مبتنی بر مقاومت اسلامی در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با روش معادلات ساختاری تفسیری است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه، صاحب نظران در زمینه فرهنگ مقاومت اسلامی و مدیران ارشد استانداری و همرزمان شهید سلیمانی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تعداد آن ها 21 نفر برآورد شده است؛ تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش به کمک نرم افزارهای NVIVO ویراست 11 EXCEL ویراست 2019، SPSS ویراست 26 استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به استخراج 99 کد اولیه، 33 مضمون پایه و 11 مضمون سازمان دهنده گردید. همچنین نتایج نشان می دهد 11 مضمون مدل فرهنگ سازمانی مبتنی بر مقاومت اسلامی در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در استانداری سیستان و بلوچستان در سه سطح قرار گرفته است و «فرهنگ راهبرد محور»، «فرهنگ ترویج ارزش های اسلامی»، «فرهنگ تعهد محور»، «فرهنگ مقاومت و پایداری» و «فرهنگ مشارکت و همکاری» تأثیرگذارترین مضامین پژوهش و مضامین «فرهنگ عدالت محوری»، «فرهنگ اخلاق مدار»، «فرهنگ انتقاد پذیری» و «فرهنگ جهادی و انقلابی گری» تاثیر پذیرترین مضامین پژوهش هستند.
کاربست مفهوم پایداری و مقاومت با محوریت آزادی فلسطین در ادبیات جهان اسلام (طراحی یک مدل عملگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری شاخه ای از ادبیات است که دو مفهوم نهادینه شده مبارزه و مقاومت را در بطن خود دارد. مبارزه با مجموعه ظلم و ستم، استبداد و اختناق که هدف اصلی آن تحقق آزادی و رهایی بوده و مقاومت نیز تا نیل به این هدف مورد تأکید این نحله از ادبیات است. در این راستا، مسأله فلسطین، تهییج مبارزان فلسطینی و ستایش مقاومت آنان و نیز ترسیم چهره اشغالگران صهیونیستی یکی از مهمترین تجلی های ادبیات مقاومت قلمداد می شود. شاعران بسیاری این موضوع را به انحاء مختلف در قالب آثار منظوم و منثور فارسی و عربی مطرح نمودند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، کاربست مفهوم پایداری و مقاومت با موضوع فلسطین و طراحی یک مدل عملگرا در این رابطه است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس فراترکیب انجام می شود. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی سال های 1392 تا 1402 شمسی و با موضوعیت ادبیات پایداری و مبارزه مردم فلسطین به چاپ رسیده اند، می باشد. نویسندگان با جستجو در میان پایگاه های علمی مطرح داخلی تعداد 66 مقاله را از میان 148 مقاله برگزیده و پس از تحلیل محتوای آنها، مقوله ها و مفاهیم استخراج شده و اولویت سنجی آنان نیز با بهره گیری از روش آنتروپی شانون انجام شد. براساس یافته های پژوهش، 32 مفهوم در قالب 8 مقوله شناسایی و در قالب دو دسته عوامل سلبی و عوامل ایجابی تفکیک شدند. مفاهیم سلبی، به ترتیب شامل مفاهیمی همچون: نقض گسترده حقوق بشر از سوی صهیونیست ها، انتقاد شدید از سکوت جوامع بین الملل، نفی هرگونه سازش، نفی جامعه غفلت زده و مفاهیم ایجابی نیز به ترتیب شامل مواردی همچون:گذار ازهویت عربی به هویت اسلامی، بسط مرجعیت شهامت و شهادت طلبی، ائتلاف و اتحاد، تحقق وعده الهی(ترسیم افق روشن پیروزی) می باشند.
بررسی مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
175 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا است. سفارت آمریکا در ایران در 13 آبان 1358 توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تسخیر شد. در این راستا سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که نحوه مدیریت انقلابی امام خمینی (ره) در بحران تسخیر سفارت آمریکا چگونه بود. برای پاسخ به سؤال پژوهش از روش تحلیل اسنادی و از مدارک موجود در کتابخانه ها استفاده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر، علل بحران شامل استفاده از سفارتخانه برای مقاصد جاسوسی، تشدید اقدامات خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی، تلاش سفارت برای جذب نخبگان و دولتمردان، پناه دادن آمریکا به شاه و سیاست های میانه رو دولت بازرگان بود. در قسمت فرایند، پیدایش و گسترش بحران بررسی شد. در پیامدهای بحران، پیامدهای سیاسی شامل مراجعه به سازمان ملل متحد، استعفای دولت موقت، کودتای نوژه، جنگ عراق علیه ایران و قطع روابط ایران و آمریکا مطالعه شد. پیامدهای فرهنگی شامل ایجاد فرهنگ استقلال از قدرت های خارجی و استحکام نیروهای انقلابی، تحقیر آمریکا، تقویت همگرایی، وحدت ملی و روحیه خودباوری و تقویت نهضت های آزادی بخش بیان شده است. در پیامدهای اقتصادی، ایجاد تضییقات اقتصادی علیه ایران و بلوکه کردن اموال ایران بررسی می شود. مدیریت بحران شامل موضع گیری امام و ایجاد موج اطمینان و استعفای دولت موقت است. درنهایت تجربه اندوزی از بحران شامل تکیه نکردن امام خمینی (ره) به سایر قدرت ها برای مبارزه با دشمن خارجی، اصل قراردادن مصالح نظام برای اتخاذ تصمیم و محور قراردادن مجلس شورای اسلامی برای تعیین تکلیف نهایی را می توان نام برد.
عدالت ترمیمی و ظرفیت سازی مبارزه با تروریسم در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
مبارزه با تروریسم از مهم ترین مسائل امنیتی اروپا است و رویکرد اولیه کشورهای اروپایی بر عدالت کیفری و جرم انگاری ابعاد مختلف تروریسم استوار است درحالی که در گرایش به گروه های تروریستی، زمینه های اجتماعی و فردی نقش عمده ای دارند، لذا از بین بردن این زمینه ها مهم تلقی می شود. عدالت ترمیمی برای برآوردن این مقصود، رویکرد متفاوتی را پیش روی تصمیم سازان نهاده است. پرسش این پژوهش این است که چگونه عدالت ترمیمی بر مبارزه با تروریسم در اروپا تاثیر گذاشته است؟ پژوهش حاضر با استفاده از نظریه اجتماع مبتنی بر رویه و کاربست روش تبینی تکوینی و با هدف یاری رساندن به سیاست گذاران امنیتی کشور در زمینه مقابله با تروریسم انجام شده است. نتایج پژوهش از طریق واکاوی تجربه کشورهای اروپایی نشان می دهد که عدالت ترمیمی از طریق بازاندیشی در تعریف هویت فردی و اجتماعی در مبارزه با تروریسم مؤثر بوده و می تواند موجد صلح اجتماعی گردد. این بازاندیشی موجب می شود فرد در هویت تروریستی خود تجدیدنظر نماید و در نتیجه بسترهای صلح اجتماعی به وجود آید. تأیید دوباره ارزش های جامعه و تقبیح رفتار مجرمانه در نتیجه عدالت ترمیمی در کاهش به حاشیه رانده شدن افراد در مبارزه با افراط گرایی و بازگشت آن ها به جامعه تاثیر بسزایی دارد.
استناد به دکترین تفسیر موسع از حق دفاع مشروع در مقابله با تروریسم پسامدرن: با تأکید بر تروریسم سایبری سازمان مجاهدین خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
257 - 276
حوزههای تخصصی:
واقعه 11 سپتامبر2001 شورای امنیت را بر آن داشت تا با تصویب قطعنامه هایی مطابق با حقوق بین الملل، به ظهور مفاهیم جدیدی از دفاع مشروع (حمله پیشدستانه و پیشگیرانه) کمک کند. زیرا اعمال کنشگران غیردولتی می تواند منجر به یک حمله مسلحانه شود، ازآن جاکه اقدامات تروریستی معاصر از حالت سنتی خارج شده و اشکال مدرن آن تحت عنوان موج تروریسم پسامدرن مانند تروریسم سایبری در حال گسترش است. براساس رویکرد موسع باری بوزان به امنیت ملی، این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که، از منظر ماده 51 منشور ملل متحد، توسل به حمله پیشدستانه و پیشگیرانه در برابر تروریسم پسامدرن (تروریسم سایبری سازمان مجاهدین خلق) چگونه توجیه می شود؟ روش مطالعه این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر آن است که میان دو حوزه حقوقی و سیاسی در برابر تهدیدات پست مدرن تروریسم (مطالعه موردی تروریسم سایبری سازمان مجاهدین خلق) مفاهمه برقرار نماید. نتایج نشان می دهد که رویه حقوقی بین المللی حکایت از مشروعیت توسل به دفاع مشروع در برابر حملات تروریستی گروه های غیردولتی دارد و نظریه منتخب امنیت ملی این مطلب را تأیید می کند. هرچند حقوق بین الملل چیزی به نام حمله پیشدستانه و پیشگیرانه شناسایی نکرده است اما در نبود نظام حقوقی کارآمد در خصوص فضای سایبری تردیدی در حق دفاع مشروع در مقابله با تروریسم پسامدرن نمی باشد.
نقش راهبرد پوشش استراتژیک در سیاست خارجی قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 28
حوزههای تخصصی:
تاثیر دولت های کوچک در روابط بین المللی معاصر بیش از گذشته است. کشور قطر نیز به دلیل فقدان برخی مولفه های سنتی قدرت و وابستگی به قدرت خارجی در تامین امنیت خود، جزو دولت های ذره ای شناخته می شود. فقدان عناصر سنتی قدرت، دولت های کوچک را وادار کرده است که از دو راهبرد موازنه سازی یا دنباله روی به منظور تأمین بقا و امنیت خود استفاده کنند. با این حال، کشور قطر با سرپیچی از راهبرد های متعارف روابط بین الملل، و اتخاذ راهبرد پوشش استراتژیک، نفوذ و کنش گری فعالانه ای در منطقه داشته است، به طوری که نقش این کشور در پویایی های امنیتی منطقه غیرقابل چشم پوشی است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که چگونه قطر با استفاده از راهبرد پوشش استراتژیک، جایگاه خود را در روابط بین المللی تقویت کرده است؟ این پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی ارائه می شود، ضمن بررسی سیاست خارجی قطر، این فرضیه را مطرح می کند که دوحه از طریق قدرت نرم، تعاملات سازنده و روابط اقتصادی گسترده با طیف وسیعی از بازیگران، استقلال نسبی در روابط خارجی و اتخاذ مواضع فعالانه در قبال تحولات منطقه ای، جایگاه و سرمایه راهبردی خود را در منطقه تقویت کرده است. مجموعه این اقدامات که در راستای نظریه پوشش استراتژیک است، این امکان را به قطر داده تا شرایط عدم قطعیت منطقه ای و پیشبینی ناپذیری بین المللی را به صورت بهینه ای مدیریت، و در عین حال نقش خود را به عنوان بازیگری تاثیرگذار در منطقه تثبیت کند.
راهبردهای تثبیت و پایدار سازی نفوذ جمهوری اسلامی ایران در یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
147 - 180
حوزههای تخصصی:
یمن کشوری است که در دهه های گذشته از یک سو همواره درگیر نزاع و کشمکش گروه های سیاسی-مذهبی و قبایل بوده و از سوی دیگر به دلیل موقعیت راهبردی، شاهد دخالت کشورهای خارجی به ویژه عربستان سعودی و آمریکا در امور داخلی خود بوده است. اشتراکات مذهبی انصارالله با ایران در کنار حمایت های رسانه ای، شائبه رقابت مذهبی بین ایران و عربستان را به عنوان دو قدرت تأثیرگذار منطقه ای تقویت نموده و از طرفی احتمال روی کار آمدن حکومت مورد حمایت تهران در حیات خلوت عربستان یعنی یمن، به شدت بر نگرانی عربستان در این زمینه افزوده است. این در حالی است که نقش آفرینی ایران در روند انقلاب یمن، همچون سایر حوزه های سیاست خارجی این کشور مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی با هدف بازگرداندن حقوق از دست رفته مردم یمن و رهایی از مداخله خارجی است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- تبیینی و بر اساس چهارچوب نظری گفتمان مقاومت به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که راهبردهای تثبیت و پایدارسازی نفوذ جمهوری اسلامی ایران در جبهه مقاومت یمن کدام اند؟ جمهوری اسلامی ایران نظر به فرصت ها، تهدیدات، قوت ها و ضعف های نفوذ خود در یمن با بهره گیری از راهبردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی- امنیتی ضمن حمایت و پشتیبانی از گروه ها و جریان های سیاسی این کشور تلاش می کند تا موازنه قدرت منطقه ای را در جبهه مقاومت یمن به نفع خویش تغییر دهد.
نسبت هویت و منافع ملی در سیاست خارجی ایران عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
159 - 197
حوزههای تخصصی:
نقش هویت در تحلیلِ سیاست ِخارجی ایران در عصر پهلوی مغفول مانده است که بخشی از این تغافل را می توان با سیطره نگرش های غیرمعناگرا بر نظریه های روابط بین الملل در این دوره مرتبط دانست. این مقاله کوشیده است با به کارگیری نظریه «برساخت گرایی» و روش تحلیل متاثر از این نظریه، نسبت فهم «خود» با «غرب» را در سیاست خارجی عصر پهلوی و در برابر نقش ابرقدرت هایی چون اتحاد جماهیرشوروی، بریتانیا و ایالات متحده ارزیابی کند. یافته های این پژوهش با فرضیه اکتشافی نشان می دهد که «خودِایرانی» در کنشگری با «دیگریِ غربی» چگونه طی این دوره در قالب دو برساخت هویتی «خودِستیهنده» و «خودِسازشگر» انعکاس پیدا کرده است؛ از منظر این مقاله برساخت هویتی ستیهنده در دوره کوتاهی از عصر پهلوی که با انزواگرایی و تلاش بر دوری گزینی از اتحادها و ائتلاف های یکسویه با دولت های خارجی همراه بود تامین حداکثری «منافع ملی» ایران را مرهون استقلال تام و تمام از دیگری غربی می دانست که به ویژه در چارچوب رویکرد «موازنه منفی» به مثابه رویکردی ستیهنده و به مثابه نگاهی انتقادی منجر به تقابل با غرب شد اما برساخت هویتی حاصل از «خودِسازشگر» به ویژه در قالب سه رویکرد «نیروی سوم»، «موازنه مثبت» و «ناسیونالیسم مثبت» دوستی با غرب را برای تامین منافع ملی ایران توصیه می کرد و تلاش داشت با مصلحت اندیشی با «دیگری کم خطرتر» هزینه «دیگری خطرناکتر» را برای کشور به حداقل برساند. این پژوهش همچنین نشان داد که هیچکدام از این دو برساخت هویتی و حتی سنتز آن دو که در قالب سیاست مستقل ملی بازتولید شد با وجود تفاوت های بنیادین نتوانستند موجب تضمین منافع ملی ایران شوند.
تحول های ساختاری مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی (2020-2024)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 2020 به ترتیب، جنگ دوم قره باغ، جنگ اوکراین و روسیه، احیای حاکمیت جمهوری آذربایجان در منطقه خان کندی و انتخابات پارلمانی گرجستان در اکتبر 2024 چرخشگاهی در تاریخ تحول های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک منطقه به شمار می آیند که بر مؤلفه های مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی اثر گذاشته اند. چنانچه جنگ در تاریخ روابط بین الملل منشأ تحول ساختاری و بازتوزیع قدرت و تولد بنیان ها و نهادهای جدید همکاری و تعارض در بین بازیگران است، در سطح منطقه ای هم در نتیجه جنگ دوم قره باغ و جنگ اوکراین این تحول ها رخ داده است. در این نوشتار نویسنده این پرسش را مطرح می کند که چگونه مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی زیر تأثیر تحول های سال های 2020 تا 2024 تغییر یافته است. به نظر می رسد با این تحول ها مؤلفه های مجموعه امنیتی مانند مرزهای هر دو تحول درونی و انبساط بیرونی را به دلیل پیوستگی بیشتر تحول های قفقاز با غرب آسیا تجربه می کند. ساخت اجتماعی با تحول سرشت و حرکت از حالت هابزی به کانتی به دلیل کاربست سیاست های عمل گرایانه به جای رؤیاگرایانه به وسیله ارمنستان روبه رو است. نوع قطبیت از زیرمجموعه امنیتی در نتیجه جنگ دوم قره باغ به وضعیت استاندارد منطقه ای در نتیجه جنگ اوکراین حرکت می کند. سرانجام حرکت روندها را از حالت تعدیل وضعیت آنارشی به وضعیت تشدید وضعیت آنارشی و افزایش خودمختاری بیشتر منطقه شاهد هستیم. در این نوشتار مؤلفه های ساختار مجموعه امنیتی قفقاز جنوبی به روش کیفی و مدل سازی ساختاری تفسیری سنجیده می شود.
دیپلماسی شهروندی و تنش های ارمنی آذری: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش و اختلاف میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان همواره قفقاز جنوبی را در بحران های دائمی قرار داده است. بحران قره باغ، به عنوان یکی از مهم ترین بحران های بین المللی پس از جنگ سرد، دو دهه درگیری میان این دو کشور را به دنبال داشته است. با تصرف منطقه قره باغ توسط جمهوری آذربایجان در سال 2023، ارمنستان مجبور به پذیرش وضعیت جدید شد، اما اختلاف ها هنوز به طور کامل حل نشده است و مسائل دیگری مانند راه گذر زنگه زور و قومیت های مرزی بر روابط سایه افکنده اند. ریشه داربودن این اختلاف ها سبب شده است که دوره های صلح به وضعیت «آتش زیر خاکستر» تبدیل شود. تلاش های دیپلماتیک رسمی در دهه های گذشته بی نتیجه بوده است و در این وضعیت، دیپلماسی غیررسمی، به ویژه دیپلماسی شهروندی که تجربه موفقی در برخی مناطق داشته است، جلب توجه می کند. در این نوشتار رابطه میان دیپلماسی شهروندی و کاهش تنش های ارمنی آذری را بررسی و تحلیل می کنیم که چگونه این نوع دیپلماسی می تواند بر روند صلح و حل اختلاف ها تأثیر بگذارد؟ فرضیه نوشتار این است که دیپلماسی شهروندی، در صورت اجرای بهینه، می تواند فرصت هایی برای صلح پایدار و همکاری میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان فراهم کند. با بررسی عامل ها و چالش های موجود، در این نوشتار چگونگی تغییر نگرش های منفی و کاهش تنش های تاریخی را به وسیله برنامه های مشترک و روابط بین فردی تحلیل می کنیم. روش پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی تحلیلی است و به تحلیل دلایل ناکارآمدی دیپلماسی شهروندی در موضوع مورد بحث می پردازیم.
ایران در آستانه یک تقاطع ژئوپلیتیک: چالش های ناشی از سناریوی محتمل کریدور زنگزور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف: تأسیس دالان زنگه زور چالش ها و بحران های ژئواکونومیکی، ژئوپلیتیکی و ژئوارتباطی برای ایران به وجود خواهد آورد. این پژوهش ضمن بررسی روند تاریخی سیاست ایران در منطقه قفقاز جنوبی، بدنبال شناسایی مهم ترین چالش های ژئوپلیتیکی راه اندازی کریدور زنگه زور برای ایران است.روش: در این پژوهش کیفی، با رویکردی توصیفی– تحلیلی، علاوه بر میز خبرگی به طیف گسترده ای از منابع علمی مراجعه شده است. همچنین، از نرم افزار Arc Gis در راستای ترسیم نقشه و از ابزار Smart Art در راستای ترسیم اشکال استفاده شده است. یافته ها: مهم ترین چالش های کریدوز زنگه زور عبارتند از چالش قومیت گرایی در ایران، ایجاد پیوستگی جغرافیایی بین کشورهای عضو سازمان ترک زبان، افزایش نفوذ ترکیه در منطقه و حوزه دریایی تجاری انرژی خزر، کاهش قدرت چانه زنی ایران نسبت به ترکیه و آذربایجان در قلمروهای ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی و حذف ایران از کریدور انرژی نفت و گازی به ترکیه در مسیر ارس.نتیجه گیری: کریدور زنگه زور به عنوان یک چالش ژئوپلیتیکی می تواند در آینده کانون بحران ژئوپلیتیکی برای ایران در ابعاد قومیتی، ژئوارتباطی، هیدروپلیتیکی و ژئواکونومیکی باشد. در پایان توصیه هایی ارائه شده است.
صورت بندی خودانگاره زنان انقلابی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
21 - 44
حوزههای تخصصی:
درباره حضور زنان در انقلاب اسلامی، پژوهش های بسیاری از زوایای متنوع انجام شده است؛ ولی روایت و دریافت آن ها از فعالیت خود و پژوهش درباره این خودانگاره، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که خودانگاره زنان متدین انقلابی در مواجهه فعال با پدیده انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ در این راستا با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی و با بهره گیری از تاریخ شفاهی نگارش یافته از خاطرات زنان انقلابی، این مسئله بررسی شد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که زنان انقلابی به عنوان فاعل شناسا، اقدامات سیاسی را نه به مثابه «حق»، بلکه «تکلیفی دینی» می پنداشتند؛ ازاین رو فعالیت های اجتماعی و سیاسی آنان در امتداد باورهای دینی و تقرب الهی، تفسیر می شود. همچنین در بررسی سخنان آن ها، نه مرز جنسیتی وجود دارد و نه مرز سِنی و نه مرز طبقاتی، بلکه اصل تکلیف مداری، ماهیت غیرمتصلب و انعطاف پذیر در مقتضیات شناختی، کنش های فرامرزی و باطن گرایی، مقوم های هویتی و زنجیره هم ارزیِ کنشگری فعال آن ها در مواجهه با پدیده انقلاب اسلامی بوده است. پس ترکیب مقولات با اعتنایی، تکلیف محوری و معناگرایی - در مقابل نگاه حق مدرن و ظاهرگرایانه - منجر به تنوع و تداوم فعالیت ها، فارغ از ساختارها و امکان های از قبل موجود، در صورت بندی خودانگاره زنان انقلابی شده است. همچنین یافته های دیگر شامل مقولات اجتماع سازی، تعامل خلاقانه و انفتاحی با ولی و رهبر انقلاب، نگرش فراجنسیتی و دریافت ضداستعماری از حجاب است. درعین حال به سبب بی علاقگی ایشان به روایت خود، همچنان جایشان در روایت و تخیل سیاسی زن ایرانی خالی است.
آسیب شناسی دانش اکتسابی حاصل از آموزش روابط بین الملل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول پژوهشی و آسیب شناسی دانش روابط بین الملل ایرانی دچار فقر نظری است. حال آنکه دلایل عدم شکل گیری نظریه های ایرانی فراگیر جز از طریق کشف نقاط ضعف با یک نگاه تطبیقی بر اساس این پرسش که «چرا جامعه دانشگاهی روابط بین الملل امریکا و اروپا توانست و ما نتوانستیم» میسر نخواهد بود. اهمیت این موضوع تا جایی است که بدون فهم این مسئله که ضعف حاصل از دانش اکتسابی چه چالش هایی را برای دانش روابط بین الملل ایجاد کرده است نمی توان راهکاری برای برون رفت از شرایط فعلی ارائه داد. در این مسیر «سنجش دانش اکتسابی حاصل از آموزش در دانشگاه» مسئله مهمی است. بر این اساس «دانش اکتسابی» 375 دانشجو و دانش آموخته روابط بین الملل از 15 دانشگاه، ابتدا به روش «تحلیل محتوا مقوله ای» مبتنی بر کلیدواژه های نظری مورد «مفهوم سنجی» قرار گرفته و سپس نتایج حاصله با رویکرد «خودارزیابی» محک خورده و در نهایت بر مبنای مقایسه آماری نتایج هر دو سبک سنجش با واقعیت های موجود، به یک تحلیل و سنجش واقع گرای تطبیقی بدست آمد. نتایج نهایی، ضعف نظری دانش اکتسابی را تایید و فرضیه این پژوهش را به اثبات رساند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در وضعیت کنونی، اصلاح منطبق بر واقعیت فرآیند «دانش اکتسابی حاصل از آموزش» می بایست اولویت جامعه دانشگاهی روابط بین الملل ایران باشد.
تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا و آینده ترتیبات امنیتی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
453-486
حوزههای تخصصی:
امنیت و بسترسازی برای تحقق آن در خاورمیانه، جزو اصلی ترین استراتژی کشورهای این منطقه بوده است. بخش مهمی از فرایند تحقق امنیت در خاورمیانه با توسل به قدرت های فرامنطقه ای محقق شده است. در این راستا، ایالات متحده سهم مهمی در تأمین امنیت کشورهای عرب حوزه خلیج فارس داشته است. این موضوع با واکنش برخی رؤسای جمهور آمریکا از جمله دونالد ترامپ مواجه شد، با این استدلال که این سیاست به تضعیف ایالات متحده می انجامد. تجاری سازی امنیت در پی انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده، به صورت یک اصل مهم در سیاست خارجی این کشور در مناطق مختلف جهان و از جمله خاورمیانه مطرح شد. گسترش این رویکرد جدید مبنی بر سرباززدن تأمین امنیت کشورها به صورت رایگان، ترتیبات امنیتی منطقه را با نااطمینانی مواجه ساخت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که بسترها و اهداف تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا چیست و با توجه به این روند، آینده ترتیبات امنیتی منطقه خاورمیانه به چه صورت خواهد بود. فرضیه اصلی این است که الگوی در نظر گرفته شده توسط ایالات متحده در مقطع چهارساله اول ریاست جمهوری ترامپ و در ماه های ابتدایی ریاست جمهوری وی در دوره دوم، نه تنها موجب تداوم بی ثباتی و تعمیق رقابت های منطقه ای شده بلکه منجر به بازتعریف ترتیبات امنیتی منطقه با محوریت بازیگران بومی و همکاری های چندجانبه بدون حضور ایالات متحده خواهد شد.