خوانش امر سیاسی در سروده های فروغ فرخزاد از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با کاربست روی کرد رئالیسم انتقادی و گردآوری داده با تکنیک تحلیل محتوای کیفی، نوشتار کنونی به بررسی امر سیاسی و مؤلفه های آن در سروده های فروغ فرخزاد (اشعار اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به فصل سرد) می پردازد و نشان می دهد که چندوچون بستر سیاسی و اجتماعی بر آفرینش و چگونگی ساختاردهی اثر ادبی نقش پررنگی دارد. از دریچه ی رئالیسم انتقادی می توان گفت فروغ پرورده ی زمانه ی خویش است و سروده های وی پیوندی ناگسستنی با بافت اجتماعی و سیاسی دارند. از این دریچه نگاه برانداز درانداز فروغ به امر سیاسی آشکار می گردد؛ یعنی وی همچون کنش گری شورنده در برابر کارکرد ساختِ سیاسی و اجتماعی می شورد و می کوشد با درهم شکستن بنیادهای آن به سوی رهایی و آزادی بگریزد. چنین گریختنی سویه ی دراندازانه ی سروده های فروغ را نمایان می سازد. با آگاهی گستری، او در نگاشته های خویش درانداختن بنیادهای زیستی دگرگونه را دنبال می کند، زیستی تهی از استبداد، مردسالاری، نابرابری، و ... ..