بررسی آسیب شناسانه نظری ایده وفاق با دیگری (در دولت چهاردهم) در پرتو ایده اجماع همپوشان جان رالز
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
ایده وفاق در موقعیتی مطرح شد که سطح تنش ها و منازعات از سطح سیاسی به سطح اجتماعی در حال سرریز به سطح اجتماعی بود. شکاف درون حاکمیت به شکاف جامعه با حاکمیت و شکاف درون جامعه گسترش یافت و این ایده در پاسخ به بحران های اعتماد، مشروعیت، مشارکت و کارآمدی از سوی مسعود پزشکیان مطرح شد و در دولت چهاردهم دنبال شد؛ اما چنین می نماید که معنا، شاخص ها و سیاست گذاری های معطوف به آن هنوز از روشنی مناسبی برخوردار نیست. وفاق همواره با دیگری است که معنا می یابد؛ اما روشن نیست که وفاق با دیگری چه معنا و چه استلزاماتی دارد. برای سنجش و نیز بازسازی این مواجهه می توان از نظریات دیگر، ازجمله نظریه اجماع همپوشان جان رالز بهره گرفت. یافته های پژوهش این است که ایده وفاق در شاخص های نظری بنیادینی چون محوریت عدالت و انصاف، کرامت انسانی، توجه به تنوع و کثرت های اجتماعی- سیاسی و استفاده از عقل در حل مشکلات به نظریه اجماع همپوشان رالز اشتراکاتی دارد؛ اما ناهمپوشی های مهمی نیز وجود دارد؛ ازجمله تکیه به مبانی دینی در نظریه وفاق، ابهام مفهومی ایده وفاق و ترتیبات نهادی نامشخص برای رسیدن به وفاق که آن را از مصالحه موقت یا ائتلاف متمایز سازد.