فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس مشارکتی بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 1 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش تحت روش تدریس مشارکتی قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) و مقیاس اشتیاق به مدرسه (SESS) وانگ و همکاران (2011) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد روش تدریس مشارکتی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس مشارکتی می تواند به عنوان شیوه ای آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان به کاربرده شوند.
نقش جامعه پذیری فرهنگی و عوامل زمینه ای در بهزیستی ذهنی دختران نوجوان مهاجر: رویکرد مسیر زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به منظور شناسایی وضعیت بهزیستی ذهنی و عوامل تأثیرگذار بر آن در دختران نوجوان مهاجر داخلی نسل اول و دوم در دو گذار شروع و پایان نوجوانی با استفاده از روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور، تعداد 500 دانش آموز مهاجر دختر پایه های هفتم و دوازدهم (اوایل و اواخر نوجوانی) به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه بهزیستی ذهنی و جامعه پذیری فرهنگی پاسخ دادند. داده های پژوهش به روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد جامعه پذیری فرهنگی، صحبت با زبان مادری و پایه تحصیلی به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر بهزیستی ذهنی در این مطالعه هستند. همچنین، صحبت با زبان مادری و پایه تحصیلی (بهزیستی ذهنی بالاتر پایه هفتم در مقایسه با پایه دوازدهم) به طور منفی بربهزیستی ذهنی تأثیر می گذارند. بر این اساس، لازم است برای بهبود بهزیستی ذهنی دختران نوجوانان مهاجر، بستر مناسب برای افزایش جامعه پذیری فراهم شود؛ این مهم برای دختران نوجوانان پایه دوازدهم و کسانی که در منزل با زبان مادری صحبت می کنند، اهمیت بیشتری دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چند بعدی بر اشتیاق وسرزندگی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت.تحقیق نیمه آزمایشی با گروه گواه و آزمایش بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه هفتم بندرترکمن به تعداد 898 بود که با روش در دسترس بصورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 2۵ نفر درگروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) ، اشتیاق تحصیلی فردریکز (2009 )بود و ابزار مداخله جهت آموزش برنامه ریزی چند بعدی براساس الگوی الهی و همکاران(1398) می باشد که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای بود داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. نتایج کوواریانس نشان داد آموزش مبتنی بر برنامه ریزی چندبعدی برمولفه های سرزندگی تحصیلی( احساس دیده شدن، مفید بودن، توانایی مقابله باچالش ها) و مولفه های اشتیاق تحصیلی(رفتاری، عاطفی و شناختی ) در سطح 01/0>P اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین برنامه ریزی چندبعدی ابزاری قوی در جهت تحقق اهداف آموزشی و ایجاد محیط غنی در بکارگیری حداکثر مولفه های زندگی برای پرورش و حضور فعال دانش آموزان، بنیان های هنری، علمی و فناورانه را مورد توجه است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا 9 سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی1401- 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 22 نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (11نفر) و گواه (11نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 45 دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (1969) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (1990) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.
تأثیر مداخله بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واقعیت مجازی یکی از حوزه های جدید در تحقیقات است. استفاده از این روش در جامعه عادی نتایج سودمندی را نشان داده است.
هدف: هدف تحقیق، بررسی تأثیر مداخله بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 10-8 سال ناحیه 1 شهر مشهد در سال 1401 بود که تعداد 30 کودک دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اسنپ-4 (2001)، پرسشنامه تکانشگری کودکان هیرسچفیلد (1965) و دستگاه واقعیت مجازی بود. آزمودنی های گروه واقعیت مجازی به مدت 6 هفته، دو بار در هفته و 30 دقیقه به تمرین با واقعیت مجازی پرداختند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و نرم افزار SPSS نسخه-20 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی مراحل (779/0=η2،85/98=F)، گروه (608/0= η2،48/43=F) و اثر تعاملی گروه-مراحل (827/0=η2، 80/133=F) معنا دار بود؛ لذا بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر تکانشگری کودکان بیش فعال تأثیر معناداری داشت (05/0P≤). همچنین نتایج نشان داد اثر اصلی مراحل (691/0=η2، 73/62=F)، گروه (234/0=η2، 54/8=F) و اثر تعاملی گروه-مراحل (693/0= η2،14/63=F) معنادار بود و بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه تأثیر معناداری داشت (05/0P≤).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازی های واقعیت مجازی می تواند به عنوان یک ابزار آموزشی مناسب جهت آموزش مهارت های رفتاری افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعال مورد استفاده قرار گیرد؛ لذا به محققان و معلمان پیشنهاد می شود از روش بازی های واقعیت مجازی برای این کودکان استفاده نمایند.
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد- فرزندی و تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
72 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی و تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهرستان اسلام شهر مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 35 دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند (با توجه به ملاک های ورود به پژوهش) انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). والدین دانش آموزان گروه آزمایش مداخله فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی هشت هفته در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از سیاهه رفتاری- هیجانی کودکان و نوجوانان (CABEI)، پرسشنامه تعامل والد- فرزندی (PCIQ) و پرسشنامه تکانشگری (IQ) استفاده شد. داده های با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل والد-فرزندی (0/0001>P؛ 0/53=Eta؛ 37/42=F) و تکانشگری (0/0001>P؛ 0/66=Eta؛ 64/20=F) دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از انعطاف پذیری شناختی و آشنایی والدین با حریم روان شناختی و مرزبندی بین والد و فرزند، شیوه های کنترل نامناسب و باورها و اصول ناکارآمد و غیرمنطقی می تواند به عنوان روشی کارآمد در جهت بهبود تعامل والد-فرزندی و کاهش تکانشگری دانش آموزان با مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده مورد استفاده قرار داد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه انگیزش خودمهارگری اسلامی بر مبنای مدل خودمهارگری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه انگیزش خودمهاگری اسلامی بر مبنای مدل خودمهارگری اسلامی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش « زمینه یابی»، (پیمایشی) و جامعه آماری شامل افراد بالای 18 سال، زنان و مردان، متأهل و مجرد شهر قم بود. تعداد 420 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس خودمهاگری تانجنی، خردمندی اشمیت، مالدون و پاندرز و پرسشنامه انگیزش خودمهاگری اسلامی، استفاده شد، و نتایج با به کارگیری روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی جهت بررسی روایی سازه، و شاخص cvi برای بررسی روائی محتوایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ به منظور بررسی همسانی درونی پرسشنامه و همبستگی بین پرسشنامه ها به منظور بررسی روائی همگرا، تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش (1) شاخص های مناسبت مدل اندازه گیری کل سازه انگیزش خودمهارگری نشان داد که تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم از برازش خوبی برخوردار است. (2) پرسشنامه از اعتبار مناسبی برخوردار است. (3) همبستگی متغیر انگیزش خودمهارگری اسلامی با متغیرهای خودمهارگری و خردمندی، همچنین همبستگی بین همه مولفه های متغیرها مثبت و معنی دار است که نشان دهنده روائی هم گرای پرسشنامه انگیزش خودمهارگری است. در نتیجه می توان از این پرسشنامه با اعتبار و روائی مناسب جهت سنجش انگیزش خودمهارگری با نگرش اسلامی استفاده کرد.
تدوین و اعتبارسنجی مداخله مبتنی بر نظریه خودتعیین گری (SDTI) با هدف ارتقای بهزیستی ادراک شده در روابط دوستانه در سرآغاز جوانی
حوزههای تخصصی:
زمینه: آغاز دوره جوانی از 18 تا 25 سالگی، مفهومی نوظهور در بررسی گستره زندگی است. کیفیت روابط دوستانه در آغاز جوانی به افراد کمک می کند تا بر چالش های تحصیلی و شخصی غلبه کنند و بهزیستی آنها را تسهیل کند. به نظر می سد طراحی مداخلاتی که به بهبود بهزیستی در روابط دوستانه کمک کند ضروری است.هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی مداخله مبتنی بر نظریه خودتعیین گری (SDTI) با هدف ارتقای بهزیستی ادراک شده در روابط دوستانه در سرآغاز جوانی بود.روش: طرح پژوهش کیفی، از نوع تدوین و اعتبارسنجی بود. در این پژوهش، مداخلات مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بررسی و از خلال مبانی نظری و پژوهشی در چارچوب خودتعیین گری، مداخله متمرکز بر بهزیستی ادراک شده در روابط دوستانه (شامل سرزندگی، رضایت، تعهد، صمیمیت، اعتماد و همدلی) تدوین شد. روایی محتوایی برنامه مداخل از طریق نظرات صاحب نظران بررسی شد.یافته ها: مداخله تدوین شده شامل هشت جلسه 90 دقیقه ای با محوریت نیازهای بنیادین روان شناختی در روابط دوستانه (شامل سرزندگی، رضایت، تعهد، صمیمیت، اعتماد و همدلی) بر اساس دیدگاه متخصصان از روایی محتوایی مطلوبی برخوردار بود. شاخص CVR بزرگتر از 0/99 و شاخص CVI نیز بزرگتر از 0/79 بود.نتیجه گیری: این مداخله آموزشی با در نظر داشتن اهداف در روابط دوستانه، شناخت نیازهای بنیادین روانشناختی در روابط و تکنیک های حمایت از این نیازها در دوستان و خودتنظیمی در روابط دوستانه، می تواند مداخله ای اثربخش در بهبود کیفیت روابط در سرآغاز جوانی باشد.
بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
713 - 728
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص گردید که تاکنون مطالعه ای به بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ نپرداخته است.
هدف: در این مقاله به بررسی جنبه های روانشناختی مشترک شعر سبک اصفهانی (هندی) و معماری سبک اصفهانی پرداخته شده است.
روش: روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. پس از بررسی ویژگی ها و جنبه های روانشناختی مشترک شعر و معماری دوره اصفهانی به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر مسائل اجتماعی که شعر و معماری را در دوره صفویان تحت تأثیر قرار داده، برخی جنبه های روانشناسی نیز در این دوره بر سبک شعر و معماری این دوره اثر گذاشته است.
یافته ها: با توجه فراگیر شدن شعر و هنر در بین مردم و خروج آن از دربار، نشانه های برون گرایی در شعر و هنر این دوره دیده می شود و بازنمود آن، توجه به سلایق فکری و تخیّلی عامه مردم به جای در نظر گرفتن عقاید حاکمان است که این امر در قالب مؤلفه «علاقه اجتماعی» از نظریه آلفرد آدلر قابل بررسی است. همین امر باعث شد تا شعر و معماری این دوره به جای تخصصی شدن و سفارشی شدن، عمومی شده و بر اساس سلیقه فکری و خیالی و عاطفی عامه مردم تکوین یابد.
نتیجه گیری: جنبه رواشناختی مشترک در شعر و معماری این دوره، توجه به باورها و عقایدی است که در حوزه روانشناسی، به عنوان کهن الگو مطرح می شوند و در قالب نظریه یونگ قابل بررسی هستند. این جنبه نیز زاییده عمومی شدن شعر و معماری است و در طی این فرآیند، باورها و عقاید و کهن الگوهای مشترک عامه مردم در شعر و معماری این دوره نمود یافته است.
پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب بیماری، نوعی نگرانی در مورد وجود یا بروز بیماری های پزشکی است. نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان می توانند جز عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم اختلال اضطراب بیماری باشند. از آنجا که افراد دارای اختلال اضطراب بیماری دچار مشکلات بسیاری هستند، شناسایی عوامل اثرگذار و پیش بینی کننده این اختلال مهم شمرده می شوند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بر اساس نگرانی، ناگویی هیجانی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در شهر تهران در بازه سنی 20 تا 60 سال در سال 1400 بود. تعداد 414 نفر (344 زن، 70 مرد) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس اضطراب بیماری (بشارت، 1390)، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (می یر و همکاران، 1990)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتن و همکاران، 2007) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2007) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که نگرانی، ناگویی هیجانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای سازش نایافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی مثبت و معناداری داشتند (05/0 P<). اما راهبردهای سازش یافته نظم جویی هیجان با نشانه های اضطراب بیماری همبستگی منفی و معناداری داشتند (05/0 P<). راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان به علت عدم قدرت پیش بینی از مدل خارج شد، اما نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری را دارند. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر می توان از متغییر های نگرانی، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و ناگویی هیجانی برای پیش بینی نشانه های اضطراب بیماری بهره جست و نتایج این پژوهش می تواند در زمینه پیشگیری و تشخیص گذاری مناسب و اتخاذ روش های درمانی هدفمند برای اختلال اضطراب بیماری مفید باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1403 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و سلامت روان (گلدبرگ، 1972) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. همچنین طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر سلامت روان و مؤلفه های آن (اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی، افسردگی و نشانه های جسمی) در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. بنابراین می توان از آموزش برنامه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خود تعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان جغتای در سال تحصیلی 1403-1402 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S) و آزمون جهت گیری زندگی (LOT) انجام شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مدیریت زمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل کواریانس چندمتغیره نتایج نشان داد که آموزش مدیریت زمان بر نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی دانش آموزان دختر اثر مثبت و معناداری دارد (0.05>P). به نظر می رسد که بهتر است مشاوران مدارس از آموزش مدیریت زمان برای کمک به تحقق نیازهای خودتعیین گری و جهت گیری زندگی استفاده کنند.
تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.
دلایل و زمینه های شکل گیری روابط موازی از نگاه مشاوران خانواده در بین زوجین شهر اهواز: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۶۵-۳۰
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی نگرش مشاوران خانواده نسبت به دلایل و زمینه های شکل گیری روابط موازی در بین زوج ها ی شهر اهواز است. روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند، ۲۰ نفر از مشاوران مراکز دولتی و خصوصی خانواده با مصاحبه های عمیق صورت گرفت. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها: مدل ظهور یافته شامل سه بعد شرایط، کنش- تعامل ها و پیامدهاست. بعد «شرایط» شامل اضمحلال نگرش ها و عقاید عمومی، فضای مجازی تسهیل کننده روابط فرا زناشویی، هیجان خواهی و عدم مراقبت از بدن، متمایل نبودن زوج ها نسبت به گفت وگو با هم، حفظ نکردن پرچین های زندگی شخصی، غوطه ورشدن در نقش های خانوادگی و اجتماعی، تحمیل انتخاب و اعتراض پنهان، تجربه عشق مدرن و سرخوردگی زناشویی، نداشتن توان مقابله، فقدان رضایت از زندگی زناشویی، بعد «کنش _ تعامل»، شامل تلاش جهت تسکین باتکیه بر دیگری مهم، بعد «پیامدها»، شامل ازبین رفتن فرهنگ شرم و حیا، خودفریبی و دیگر فریبی مکارانه، جدال با خود و در جستجوی عشق وسواسی، انزوای اجتماعی و شیوع آسیب های اجتماعی که حول مقوله هسته "اعتراض پنهان به زندگی بدون عشق"شکل گرفته اند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه روابط موازی به عنوان زنگ خطری برای سلامت و امنیت خانواده و جامعه است. بنابراین متخصصان می توانند با بهره گیری از مفاهیم مستخرج در این پژوهش، بسترهای شکل گیری روابط موازیرا شناسایی و استراتژی ها بررسی و در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا باشد. شماره ی مقاله: ۲
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل (با پیگیری یک ماهه) بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب دوره ی متوسطه ی دوّم شهر سیرجان در سال 1403-1402 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 40 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم (پاتریک ریلی و مایکل شاپ شایر، 2003) را به مدت 12 هفته دریافت کردند گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز (2012)، مقیاس پنج عاملی رفتار تکانشی لاینام (2006)، مقیاس رگه فراخلقی سالووی (1995) و آزمون نرم افزاری برو- نرو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در اختلاف زمانها برای بازداری پاسخ ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی وجود دارد. اختلاف بین گروه های آزمایش و کنترل نیز برای همه متغیرها معنی دار بود. می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بهبود بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی دانش آموزان دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب اثربخش است.
درمان اختلالات یادگیری دیکته نویسی با کمک توانبخشی گروهی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 20
حوزههای تخصصی:
اخیرا مساله اختلالات ویژه یادگیری به طور چشمگیری مورد توجه متخصصان و دست اندرکاران آموزشی قرار گرفته است. یکی از مشکلات اساسی معلمان در کلاس، حضور دانش آموزانی است که عقب ماندگی ذهنی و مشکلات جسمی ندارند، اما اختلال یا تاخیر در رشد یک یاچند فرایند اساسی و پایه شامل گفتار، خواندن، نوشتن، حساب و. . . باعث ضعف در رفتارهای اجتماعی و عاطفی و در نتیجه مشکلات جدی در یادگیری و فعالیت های تحصیلی آنان می شود. این مقاله با هدف تعیین اثر توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شده است. روش پژوهش از نظر کنترل متغیرها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعد از یکماه می باشد. نمونه شامل ۳۰دانش آموز در دو گروه آزمایش و کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از تست وکسلر جهت تشخیص اختلال یادگیری، از نمونه دیکته و فراوانی غلط های دیکته و چک لیست های معلم ساخته برای تشخیص اختلال دیکته، از پرسشنامه یکپارچگی حسی- حرکتی(لینکن-اوزرتسکی) و آزمون سرند برای تشخیص مشکلات یکپارچگی حسی- حرکتی استفاده شد. تمرین های گروهی یکپارچگی حسی مثل ادراک دیداری فضایی، تقویت مهارت های ظریف و درشت، جهت یابی و ... باعث برطرف شدن ضعف دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد، که باعث معناداری نتایج قیاس پیش آزمون و پس آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی این گروه از دانش آموزان اثربخش بوده و به دست اندرکارن توصیه می گردد از این روش استفاده نمایند.
تاثیر مهارت های اجتماعی مدیریت مدرسه در سلامت روان دانش آموزان با تاکید بر مدارس متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
142 - 145
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی مدیران مدارس می تواند نقش بسیار مهمی در سلامت روانی دانش آموزان ایفا کند، به خصوص در مدارس متوسطه که دوره ای حساس از زندگی دانش آموزان است. مدیران مدارس با داشتن مهارت های ارتباطی، رهبری و حل تعارض می توانند محیطی نرمال و پشتیبان برای دانش آموزان ایجاد کرده و به بهبود روابط اجتماعی و سلامت روانی آن ها کمک کنند. مدیران با توجه به مهارت های ارتباطی می توانند با دانش آموزان در ارتباط صمیمی برقرار کرده و به آن ها احساس اعتماد و حمایت کنند، که این امر می تواند اعتماد به نفس و روانی دانش آموزان را تقویت کند. همچنین، توانایی مدیران در حل تعارض، مدیریت استرس و راهنمایی دانش آموزان در مواجهه با مشکلات اجتماعی نیز می تواند به بهبود سلامت روانی آن ها کمک کند. به طور کلی، مدیران مدارس که دارای مهارت های اجتماعی قوی هستند، می توانند به عنوان نمونه های الگویی برای دانش آموزان عمل کنند و آن ها را در مسیر سلامت روانی و اجتماعی قرار دهند. از این رو، اهمیت آموزش و پرورش مهارت های اجتماعی به مدیران مدارس و اعمال آن در محیط آموزشی بسیار چشم گیر است.
تجربه زیسته والدین از چالش های فرزندپروری پس از طلاق: یک مطالعه پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1473 - 1492
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرزندپروری یکی از تکالیف چالش برانگیز برای والدین پس از طلاق است که بر سلامت روانی کودکان تأثیر می گذارد. بااین حال کمتر پژوهشی تجارب زیسته والدین از فرزندپروری پس از طلاق را با رویکرد پدیدارشناسی، بر اساس تأثیر ناآگاهی والدین و راهکارهای ناکارآمد والدین بررسی کرده اند.
هدف: هدف پژوهش حاضر فهم تجربه زیسته والدین از چالش های فرزندپروری پس از طلاق بود.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه هدف شامل والدینی بود که تجربه فرزند پروری پس از طلاق را در سال 1401 داشتند. مشارکت کنندگان پژوهش، 16 نفر از والدین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، از میان مراجعه کنندگان به مجتمع قضایی خانواده 1 تهران دعوت به مشارکت شدند و به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی با استفاده از نرم افزار MAXQDA تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها به استخراج 7 مضمون اصلی و 46 زیر مضمون منجر شد، مضمون های اصلی عبارت اند از: ناسازگاری فرزندان پس از طلاق، مشکلات روانشناختی والدین، چالش های والدین با یکدیگر، چالش های والدین با فرزندان، ناآگاهی والدین از فرزندپروری پس از طلاق، تغییر ساختار خانواده پس از طلاق و راهکارهای ناکارآمد والدین.
نتیجه گیری: والدین فرزندپروری پس از طلاق را تکلیفی چالش برانگیز می دانند. ارتباط والدین با یکدیگر مشکلات روانشناختی والدین پس از طلاق و آگاهی آن ها به شیوه های فرزندپروری و استفاده از شیوه های کارآمد در فرزندپروری با توجه به تغییر ساختار خانواده می تواند بر سازگاری کودکان تأثیر گذارد.
نقش تعاملی جنسیت و تیپ های شخصیتی در گرایش به تحصیل در رشته تربیت بدنی در دانشگاه
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعاملی جنسیت و تیپ های شخصیتی در گرایش به تحصیل در رشته تربیت بدنی در دانشگاه بود. مشارکت کنندگان پژوهش 382 نفر (238 نفر پسر و 144 نفر دختر) متقاضی رشته تربیت بدنی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سنخ نمای شخصیتی مایرز بریگز(MBTI) و پرسشنامه محقق ساخته گرایش به رشته تربیت بدنی استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تعاملی جنسیت و شخصیت بر گرایش متقاضیان به رشته تربیت بدنی معنی دار نیست (0.05<P). بین دختران و پسران متقاضی تفاوت معنی داری در گرایش به رشته تربیت بدنی وجود نداشت (0.05<P)، اما بین تیپ های شخصیتی تفاوت معنی دار وجود داشت(0.05>P). وجود تفاوت در گرایش به رشته تربیت بدنی در بین تیپ های شخصیتی مختلف، نشان می دهد که شخصیت در گرایش به رشته تربیت بدنی مؤثر است. بر این اساس پیشنهاد می شود در مشاوره های تحصیلی دانش آموزان و همچنین گزینش دانشجویان رشته تربیت بدنی به شخصیت افراد توجه گردد.
اثربخشی قصه گویی بر کمرویی، همدلی، و پیشرفت تحصیلی درس فارسی دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
17 - 33
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قصه خوانی در زبان آموزی، آشنایی با فرهنگ ها، آموختن اخلاقیات، و افزایش مهارت های گوش دادن نقش بسزایی دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه خوانی برکمرویی، همدلی، و پیشرفت تحصیلی درس فارسی دانش آموزان دوزبانه دوره ابتدایی بود. روش: طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی دوزبانه پایه های سوم تا ششم شهر بانه در سال تحصیلی 1401 بودکه از بین آنها ابتدا با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 338 دانش آموز انتخاب شدند. در مرحله نهایی 30 دانش آموز با بیشترین نمره در آزمون کمرویی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 دانش آموز) و گواه (15 دانش آموز) به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش 11 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در جلسات قصه خوانی شرکت کردند، اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی همدلی داویس (1980)، کمرویی چیک–بریگز (1990)، و آزمون معلم ساخته درس فارسی استفاده شد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. جهت در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در پایان مطالعه، دو جلسه قصه خوانی برای گروه گواه برگزار شد. در پایان داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک و چندمتغیره در محیط نرم افزار 24SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین گروه های آزمایش وگواه در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت. قصه خوانی بیشترین تأثیر را بر زیرمقیاس پریشانی و دوری گزینی (78/26 = F و 0001/0 =P)، دغدغه همدلان ه (42/46 = F و 0001/0 =P)، و پیشرفت درس فارسی داشته است. نتیجه گیری: قصه گویی به دانش آموزان کمک می کند تا از تاثیر رفتارشان بر احساسات دیگران آگاه شوند، در نتیجه همدلی آنها افزایش می یابد. همچنین زمانی که دانش آموزان به طور مکرر برای همکلاسی های خود قصه می خواند، کمرویی آنها کاهش می یابد، و قصه خوانی موجب تقویت زبان فارسی دانش آموزان دوزبانه و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها می شود. پیشنهاد می شود قصه خوانی در قالب برنامه درسی جداگانه یا همراه با درس فارسی دانش آموزان ابتدایی اجرا شود.