فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
963 - 980
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال بدریخت انگاری بدن یکی از شایع ترین اختلالات در بین زنان مبتلا به سرطان سینه است که علاوه بر ایجاد مشکلات برای این بیماران، چالش هایی را برای خانواده و اطرافیان آنان ایجاد کرده است. پژوهش ها نشان داده است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در زمینه این اختلال، تأثیرگذار باشد. بنابر این پژوهش هایی که این موضوع را هدف قرار داده؛ کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
هدف: این مقاله، با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
روش: پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به سرطان سینه بود که در ادامه روند درمان خود، طی چهار ماه نخست سال 1401 به کلینیک های سرطان سینه شهر شیراز مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در دوگروه 25 نفره آزمایش و گواه، گمارش شدند. مداخلات درمان ACT با توجه به بسته آموزشی هیز و استروساهل (2010) طی 8 جلسه گروهی به صورت هفتگی 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارزیابی فراشناخت بدریختی بدن (ربیعی و همکاران، 1390) گردآوری شد. داده های این پژوهش با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، در گروه آزمایش، برای اختلال بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه، تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (0/05P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخلات درمان پذیرش و تعهد، برای بهب ود کیفی ت زندگ ی زنان مبتلا به سرطان سینه، مؤثر بوده است.
تأثیر زوج درمانی گروهی بر اساس رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی زوجین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، به کارگیری روش هایی در جهت کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارض زناشویی و طلاق عاطفی انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1400 بود، از میان جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر (12 زوج) انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش 12 نفر و گواه 12 نفر جای دهی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های تعارض زناشویی(ثنایی، 1379) و طلاق عاطفی (گاتمن، 2008) بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد هیز و استروهل (2010) قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss نسخه22 و روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طلاق عاطفی (002/0p= و 228/12= 21و1F) و تعارضات زناشویی (004/0P= و 185/10= 21و1F) اثربخش است (05/0p<). همچنین مقدار اندازه اثر در طلاق عاطفی و تعارضات زناشویی به ترتیب برابر 368/0 و 327/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی شد .بنابراین پیشنهاد می شود از این روش در کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی توسط مشاوران و روان شناسان استفاده شود.
مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان داری طرحواره های ناسازگار اولیه و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۲۷۹-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرزهای خانوادگی در شکل گیری طرحواره ها نقش دارند، این امر می تواند پیامدهای روانشناختی قابل توجهی برای اعضای خانواده در بر داشته باشد. با وجود پیوندهای نظری بین مرزهای خانوادگی درهم تنیده و طرحواره های ناسازگار اولیه، خلأ پژوهشی در مورد این رابطه، محسوس است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان با و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از بین افراد جامعه آماری، 204 نفر (152 زن، 52 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 1998) و مقیاس انسجام و انطباق خانواده (اولسون و همکاران، 1985) بود. برای تحلیل و مقایسه داده ها نیز از آزمون تی مستقل، تعدیل بنفرونی و با نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نمرات مرزهای درهم تنیده در افراد با طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار به طور معنادار بیشتر از افراد بدون طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار بود (05/0 P<). مرزهای درهم تنیده خانوادگی در افراد با و بدون طرحواره های حوزه مختل طرد و بریدگی، طرحواره های حوزه مختل خودگردانی و عملکرد، طرحواره استحقاق/بزرگ منشی، طرحواره خویشتن داری ناکافی/خودانضباطی ناکافی، طرحواره های حوزه دیگر پیروی، طرحواره های مختل حوزه گوش به زنگی و بازداری بیش از حد تفاوت معنادار نداشتند (05/0 P>). نتیجه گیری: مرزهای درهم تنیده می تواند به شکل گیری طرحواره خود درهم تنیده منتهی شود. هر چند رشد سایر طرحواره های ناسازگار مستقیماً با درهم تنیدگی خانواده مرتبط نیستند. این طرحواره ها ممکن است از طریق مسیرهای مختلف، مانند تجربیات آسیب زا، روابط با همسالان، یا تأثیرات اجتماعی توسعه یابند.
مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۴۴-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تکانشوری و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد محرک، مخدر و مستعد اعتیاد بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد و دانشجویان دانشگاه پیام نور در شهر تبریز در سال 1402 بود. از این بین، 150 نفر در سه گروه افراد وابسته به مواد مخدر (50 نفر)، افراد وابسته به مواد محرک (50 نفر) و دانشجویان با نمره بالا در مقیاس آمادگی به اعتیاد (50 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشوری بارت، پرسشنامه عقاید ولع انگیز و مقیاس آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سه گروه در شدت تکانشوری و ولع مصرف مواد تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به ماده مخدر و محرک بیشتر از افراد مستعد و در افراد وابسته به مواد محرک بیشتر از افراد وابسته به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: بالا بودن تکانشوری و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد مستعد اعتیاد، اهمیت مشکلات شناختی در اعتیاد را نشان می دهد. افزایش شدت ولع مصرف مواد و تکانشوری در افراد وابسته به مواد محرک در مقایسه با مواد مخدر، احتمالا به ماهیت داروشناختی این مواد مربوط می شود.
بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل به جراحی زیبایی و عزت نفس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی دختران نسبت به ظاهر فیزیکی بر تمایل آنها به جراحی زیبایی و عزت نفس اجرا گردید.
روش: روش تحقیق در این پژوهش نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی صنعتی فولاد در سال تحصیلی 1401 بودند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و پرسش نامه تصویر بدنی را تکمیل نمودند. سپس تعداد 45 نفر از دانشجویان که نمره پرسش نامه آنها بالاتر از میانگین بود، انتخاب شده و با استفاده از روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی (22 نفر) وکنترل (23 نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسشنامه گرایش به جراحی زیبایی، آزمایه پروب دات. در ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس برای گروه آزمایش به صورت انفرادی، 10 جلسه 30 تا 40 دقیقه ای (8 جلسه برای اصلاح سوگیری شناختی و 2 جلسه برای سنجش سوگیری و پر کردن پرسشنامه ها) برگزار شد. در این مدت گروه کنترل تحت هیچ آموزشی نبودند. بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی باعث، کاهش سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی (P<0.01) و کاهش تمایل به جراحی زیبایی در دختران دانشجو (P<0.01) می شود؛ ولی تاثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر عزت نفس مشاهده نگردید (P<0.01).
نتیجه گیری: اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان یک روش موثر مورد استفاده قرار گیرد.
افکار خودکشی در دانش آموزان و نقش تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در تبیین آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانی به عنوان یک دوره حیاتی برای تشخیص زود هنگام و مداخله برای پیشگیری از رفتار خودکشی در نظر گرفته میشود، بنابراین سببشناسی عوامل موثر برای خودکشی ضروری است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در پیشبینی افکار خودکشی دانشآموزان انجام شد. مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه دانشآموزان پسر مقطع متوسطه دوم ناحیه یک شهر اردبیل در سال 1403-1402 بودند (350 نفر) که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تکانشگری بارت و همکاران (1995)، مقیاس صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون (1986) و مقیاس افکار خودکشی بک (1991) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان در نرمافزار اسپیاساس نسخه 18 تحلیل شدند. یافتهها: طبق نتایج بین تکانشگری 69/0، صفات تاریک شخصیت (ماکیاولگرایی 55/0، خودشیفتگی 57/0و سایکوپاتی 50/0)، حمایت اجتماعی ادراک شده 36/0- و حساسیت اضطرابی 69/0 با افکار خودکشی در دانشآموزان پسر رابطه آماری و معناداری مشاهده شد. همچنین با استفاده از رگرسیون چندگانه 64/0 افکار خودکشی دانشآموزان پسر توسط متغیرهای تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی تبیین گردید. نتیجهگیری: با توجه به تأثیرگذاری تکانشگری، صفات تاریک شخصیت، حمایت اجتماعی ادراک شده و حساسیت اضطرابی در افکار خودکشی دانشآموزان پیشنهاد میشود که روانشناسان و متخصصان برای کاهش افکار خودکشی دانشآموزان به نقش این متغیّرها توجه بیشتری کنند
اثربخشی تحریک فراجمجه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی (tDCS)بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
47 - 59
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی همراه است که بر کیفیت زندگی دانش آموزان تأثیر می-گذارد؛ از میان این عوامل می توان به کاهش حافظه شنیداری و اضطراب اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری هست. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل هست. تعداد 30 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پیش آزمون از هر دو گرفته شد و سپس مداخله فقط بر روی گروه آزمایش در 10جلسه 2 ساعته انجام شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس توسط هر دوگروه همان پرسشنامه ها به صورت پس آزمون تکمیل گردید. ابزار گردآوری داده ها خرده مقیاس حافظه شنیداری وکسلر و اضطراب اسپنس بود. جهت تحلیل نمرات از نرم افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بربهبود حافظه شنیداری وکاهش اضطراب در دانش آموزان با اختلال یادگیری موثر است. از نتایج این پژوهش می توان در مراکز مشاوره، روانشناسی و توانبخشی استفاده کرد.
احصای رنج و نیازسنجی معنوی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
163 - 185
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصای رنج نیازسنجی معنوی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. این مطالعه کیفی به روش پدیدارشناختی انجام شد. جامعه آماری آن شامل زنان سرپرست خانوار مراجعهکننده به مراکز مثبت زندگی شهرستان بندرانزلی بود. تعداد حجم نمونه تا اشباع داده ها ادامه یافت و سرانجام پس از پانزده مورد مصاحبه، داده ها به اشباع رسید. داده ها جمع آوری، کدگذاری و در مقوله های اصلی و فرعی طبقه بندی شدند. نتایج گویای آن بود که مهمترین نیازهای زنان سرپرست خانوار شامل نیازهای دینی، نیازهای مرتبط با فرزندان، نیازهای مرتبط با خانواده، نیازهای مرتبط با دوستان، نیازهای مرتبط با جامعه، نیازهای حمایتی و امنیتی، نیاز به زندگی سالم و شاد و نیازهای شخصیتی است؛ همچنین مهمترین رنج های زنان سرپرست خانوار، احساس غم و اندوه، قضاوت ناعادلانه اطرافیان و فقدان درک آنان، مشکلات اقتصادی، نگاه های شهوت آلود مردا ن، نگرانی از وضعیت کنونی و آینده فرزندان و فقدان منابع حمایتی و مراقبتی استخراج شد. اصلی ترین راهکار کاهش رنج آنان، مثبتاندیشی و امیدواری و اصلی ترین توانمندی آنان، حفظ ارزشمندی و عزتنفس ارزیابی شد. مهمترین منبع امیدشان پس از خداوند، ائمه معصوم، توسل به دعا و وجود فرزندانشان گزارش شد؛ بر این اساس اهمیت و توجه به نیازهای معنوی زنان سرپرست خانوار از سوی جامعه می تواند در کاستن رنج ها، آلام و بهبود شرایط آنان مؤثر باشد.
پتانسیل های وابسته به رویداد (ERPs) اولیه در انواع پردازش اطلاعات حسی بینایی و شنوایی حین تصمیم گیری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
257 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از سؤالات اساسی تحقیقات پردازش اطلاعات حسی این است که آیا تجربه می تواند بر پردازش اطلاعات تاثیر بگذارد؟ هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه P1 پتانسیل وابسته به رویداد پردازش اطلاعات بینایی، شنوایی و بینایی-شنوایی حین تصمیم گیری فضایی بازیکنان نخبه بدمینتون است.روش : مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی، با هدف کاربردی و براساس نمونه گیری تصادفی ساده روی 13 بازیکن نخبه بدمینتون انجام شد. سیگنال های مغزی با دستگاه الکترونسفالوگرافی با سه بلوک 72 کوششی محرک های بینایی، شنوایی و بینای-شنوایی براساس چهار موقعیت تصمیم گیری فضایی سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار متلب و اس.پی.اس.اس در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافته ها: مؤلفه اولیه P1 در بازه زمانی 40 تا 120 میلی ثانیه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که در کانال Cz و F7، بین سه حالت پردازش اطلاعلت حسی، در تأخیر موج P1 تفاوت معناداری مشاهده شد؛ به طوری که در حالت بینایی-شنوایی تأخیر کمتری بدست آمد. همچنین در اوج دامنه P1 در کانال های Cz، Fz، FC3 و F7 بین سه حالت، تفاوت معناداری مشاهده شد.نتیجه گیری: با توجه به مدل یکپارچگی متقاطع، افراد نخبه براساس سطح تخصص خود، از مناطق شناختی مغز و مناطق ویژه توجه برای پردازش اطلاعات چندحسی و تک حسی استفاده می کنند. بنابراین تقویت بلندمدت (تجربه ورزشی) به احتمال زیاد می تواند سرعت پردازش اطلاعات حسی در مغز را حین تصمیم گیری افزایش دهد.
شیوع شناسی علائم اختلالات روانپزشکی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط در زندانیان شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سلامت روان و شیوع بالای جرم و جنایت در بین زندانیان بهعنوان گروه در معرض خطر و روند رو به افزایش اختلالات روانپزشکی در کشور، هدف از انجام این مطالعه برآورد چگونگی شیوع علائم اختلالات روانپزشکی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط در زندانیان شهر زاهدان در سال 1403 بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود و جامعه آماری پژوهش را زندانیان زندان مرکزی شهر زاهدان تشکیل میدادند. در این پژوهش تعداد 386 نفر از زندانیان شهر زاهدان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از چکلیست نشانگان اختلالات روانی (SCL90) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری خی دو، و نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد حدود 03/33 درصد از زندانیان زندان زاهدان احتمالاً به یک اختلال روانپزشکی در سطح بالینی مبتلا هستند. نتایج پژوهش حاضر بر اساس طبقهبندی چکلیست نشانهشناسی اختلالات روانی نشان داد به ترتیب شایعترین نشانگان روانپزشکی در بین زندانیان شهر زاهدان: افکار پارانوییدی (3/43)، حساسیت در روابط متقابل (3/41)، شکایات جسمی (6/39)، افسردگی (1/39)، اضطراب (4/34)، روانپریشی (6/30)، خصومت (0/31) وسواسی- اجباری (9/24) و ترس مرضی (1/22) بودند. همچنین بین شیوع نشانگان روانپزشکی با جنسیت (001/0=P)، مدت تحمل حبس (001/0=P) و تحصیلات (001/0=P) رابطه معناداری وجود داشت. اما بین نشانگان روانپزشکی و سن در زندانیان شهر زاهدان رابطه معناداری یافت نشد (001/0=P). نتیجهگیری: نتایج فوق نشانگر اهمیت برنامهریزی بهداشتی و درمانی برای گروه زندانیان بهعنوان یک گروه در معرض خطر میباشد و لزوم توجه به وضعیت روانی و مداخلات درمانی مناسب بهعنوان نیاز فوری برای افراد زندانی ضروری است.
پیش بینی سواد بدنی و انگیزش حرکتی بر اساس اعتیاد به اینترنت در بین دانش آموزان دختر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
75 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سواد بدنی و انگیزش حرکتی بر اساس اعتیاد به اینترنت در بین دانش آموزان دختر دوره ابتدایی انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر شاغل به تحصیل در مدارس دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد 438 نفر با استفاده از نرم افزار G Power و به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (IAQ) چن (2003)، سواد بدنی (PHIQ) لانگمیر و همکاران (2017) و انگیزش حرکتی (MMQ) نظرپوری و همکاران (1399) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین اعتیاد به اینترنت با سواد بدنی و انگیزش حرکتی رابطه منفی معنادار وجود دارد (05/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 25 درصد از تغییرات سواد بدنی و انگیزش حرکتی از طریق اعتیاد به اینترنت تبیین شد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که اعتیاد به اینترنت عامل مهم پیش بینی کننده سواد بدنی و انگیزش حرکتی در دانش آموزان است.
نقش واسطه ای سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی در رابطه بین استحکام من و سازگاری شغلی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
167 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی بین استحکام من و سازگاری شغلی پرستاران انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان بیمارستان های دولتی کرج بود که در سال 1402 مشغول به خدمت بودند. از میان جامعه پژوهش و با هدف نمونه گیری هدفمند 250 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی شهر کرج انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استحکام من (ESS)، پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TPMS) و پرسشنامه سازگاری شغلی (JAQ) گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS نسخه 25 و Mplus نسخه 8.3 تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که استحکام من به صورت مثبت و معناداری سازگاری شغلی را پیش بینی می کند. نتایج همچنین نشان داد که سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی رابطه استحکام من و سازگاری شغلی را واسطه گری می کند. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که استحکام من از راه سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی می تواند پیش بینی کننده میزان سازگاری شغلی در پرستاران باشد.
مقایسه سبکهای فرزندپروری والدین، خود کنترلی و گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان بزهکار کانون اصاح و تربیت نوجوانان غیر بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
173-201
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره نوجوانی می تواند زمینه ساز مشکلاتی نظیر پرخاشگری و انجام رفتارهای پرخطر باشد. این مسائل در بزهکاری و به تبع آن نگهداری نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای فرزندپروری، خودکنترلی و شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان غیربزهکار و بزهکار انجام شد. روش: پژوهش فوق کمی، کاربردی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل 100 نوجوان بزهکار کانون اصلاح و تربیت و 100 نوجوان دانش آموز غیربزهکار در مقاطع متوسطه استان اصفهان در سال 1401-1402 بوده که از هر گروه 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1972)، خودکنترلی تانجنی (2004)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان (1390) است و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS23 و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شده است. یافته ها: دو گروه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار در سبکهای فرزندپروری سهل انگارانه و مستبدانه والدین تفاوت معناداری داشتند. دو گروه در خودکنترلی، مقیاسهای خودنظم دهی، کنشهای تکانشی، عادات سالم و اخلاق کاری تفاوت معناداری داشتند و نوجوانان غیربزهکار خودکنترلی بالاتری نشان دادند. رفتارهای پرخطر در پنج مقیاس گرایش به مواد مخدر، الکل، سیگار، رفتار خشونت آمیز و رانندگی خطرناک بین دو گروه تفاوت معناداری داشت و نوجوانان بزهکار گرایش بیشتری به این رفتارها داشتند. بحث: بر اساس مطالعه حاضر سبک فرزندپروری سهل گرایانه و استبدادی، خودکنترلی پایین و گرایش به رفتارهای پرخطر عواملی هستند که موجب بزهکاری نوجوانان بوده و لزوم آموزش والدین در حوزه فرزندپروری و افزایش خودکنترلی نوجوانان را نشان می دهد.
تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیت های ورزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
265-308
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای این پژوهش تبیین فرآیند اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت از طریق فعالیتهای ورزشی است. روش: پژوهش حاضر بنا بر ماهیت موضوع موردمطالعه در چارچوب دیدگاه تفسیرگرایی و رویکرد روش شناختی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای بر اساس طرح اشتراوس و کوربین در س ه مرحل ه اصل ی کدگ ذاری ب از، مح وری و گزینش ی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه و تا حد اشباع نظری اجرا شد. در ای ن پژوهش از روش تواف ق درون موضوع ی ب رای محاس به پایای ی مصاحبه های انجام شده اس تفاده شد. یافته ها: مؤلفه های موردبررسی شامل شرایط علی (بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایتگری و پشتیبانی خانواده و انگیزه ها و زمینه ها)، شرایط زمینه ای (عدالت رویه ای، امکانات، تأمین اجتماعی، زیرساختها، توسعه مشارکت، رویکردها و سیاستها و تلاقی معلولیت و ورزش)، شرایط مداخله گر (نقش معلم، موانع نزدیک، هزینه آموزش، فرهنگ سازی، رسانه، آگاهی بخشی و توسعه ورزش همگانی)، پدیده محوری (اجتماعی شدن از طریق ورزش)، راهبردها (توانمندی اجتماعی، بهبود سلامت و سبک زندگی، فرصتهای ورزش، توانمندسازی روانی، القای کفایت و خودبسندگی) و پیامدها (پذیرش معلولیت، توانمندی و بسندگی، ادغام یکپارچگی، پرهیز از ضعف انگاری، باور به ورزش و بدیل ناپذیری ورزش) بود. بحث: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل علی مانند بسترسازی، نهادهای ثانویه، حمایت خانواده و انگیزه در اجتماعی شدن افراد دارای معلولیت مؤثرند. راهبردهای توانمندسازی روانی و القای خودبسندگی نیز شناسایی شدند. این مطالعه با ارائه مدلی جدید، نظریه اجتماعی شدن ورزشی را گسترش داده و آگاهی عمومی درباره اهمیت فعالیتهای ورزشی برای افراد دارای معلولیت را افزایش می دهد. همچنین بر نقش ارتباطات ورزشی و مهارتهای ورزشی در فرایند اجتماعی شدن این افراد تأکید دارد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر شفقت ورزی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به مشکلات قلبی- عروقی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی عروقی به عنوان یکی از شایع ترین علت مرگ و میر در میان بیماری های غیرواگیر است. هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و شفقت ورزی زنان مبتلا به مشکلات قلبی عروقی انجام شد. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به مشکلات قلبی عروقی مراجعه کننده به بخش قلب بیمارستان امام رضا (ع) آمل سال 1401-1402 بودند،که تعداد 30 نفر با شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه درمان پذیرش و تعهد(15 نفر) وگروه کنترل(15 نفر) جایدهی شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی سیمون و گاهر(2005) و شفقت ورزی نف(2003) استفاده شد. گروه آموزش، درمان پذیرش و تعهد هیز و همکاران(2011) را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس بانرم افزار spss نسخه 22 مورد تحلیل قرارگرفت. یافته: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد(001/0=P). به طوری که درمان پذیرش و تعهد منجر به افزایش تحمل پریشانی و شفقت ورزی زنان مبتلا به مشکلات قلبی عروقی گردید(05/0<P). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده درمان پذیرش و تعهد به عنوان یک روش مناسب در جهت بهبود تحمل پریشانی و شفقت ورزی زنان مبتلا به مشکلات قلبی عروقی بود. باتوجه به اثربخش بودن این روش پیشنهاد می شود در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود این متغیرها در این زنان استفاده شود
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های شبکه های اجتماعی مناطق مجازی هستند که افراد می توانند صفحات مجازی خود را ایجاد کنند و با علایق مشترک دوست شوند. با ادغام شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره افراد، پتانسیل تأثیرگذاری بر بسیاری از بخش های رفتار انسان را دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان بود. روش این مطالعه توصیفی_ همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد شبکه های گریفیث، پرسشنامه شایستگی اجتماعی گومز_اورتیز و همکاران و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت و همکاران بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی در رابطه بین شایستگی اجتماعی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی نقش میانجی و معنادار داشت. براین اساس پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا 9 سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی1401- 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 22 نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (11نفر) و گواه (11نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی و هر جلسه 45 دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (1969) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (1990) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.
مقایسه اثربخشی بسته های مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
121 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته های آموزشی مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر اشتیاقتحصیلیدر دانش آموزان دوره ی دوم دبستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان در سال تحصیلی 1402-1401 در دوره ی دوم دبستان شهرستان چادگان بودند. پس از اجرای پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، 72 دانش آموز دارای اضطراب امتحان به صورت هدفمند انتخاب و سپس با روش تصادفی در 3 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل، هرکدام شامل 18 نفر گمارده شدند. برای گروه های آزمایش، آموزش مدیریت زمان و راهبرد انگیزشی هریک به مدت 8 جلسه ی 60 دقیقه ای و خودتنظیمی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. همچنین هر چهار گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (AES، ریو و تسینگ، 2011) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته های مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و خودتنظیمی بر افزایش اشتیاق تحصیلی اثربخش بوده است (05/0p<) و با توجه به آزمون بونفرونی بین اثربخشی بسته ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (001/0=p). با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می گردد برای افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان از این سه بسته ی آموزشی استفاده شود.
یادگیری برخط عاطفه مدار: یک مرور نظام مند
حوزههای تخصصی:
زمینه: در آموزش، یکی از ابعاد مهم، جنبه عاطفی آن است که در فضای برخط اهمیت مضاعف پیدا می کند، زیرا فاصله ذاتی میان مدرسان و فراگیران در محیط های برخط چالشی منحصربه فرد را به وجود می آورد. در حالی که مجموعه قابل توجهی از پژوهش ها، پویایی های عاطفی را در محیط های یادگیری برخط بررسی کرده اند و به تأثیرگذاری آن اذعان دارند، پیشینه موجود پراکنده به نظر می آید.هدف: پژوهش حاضر به دنبال آن بود تا با استفاده از روش مرور نظام مند کیفی، مطالعاتی را که در آن ها اصول طراحی آموزشی در زمینه جنبه های عاطفی پیشنهاد شده است، مورد بررسی قرار دهد و با توجه به یافته ها، مجموعه ای منسجم از اصول را برای تضمین اثربخشی و درگیرسازی عاطفی آموزش در بسترهای برخط ارائه دهد.روش: در این پژوهش، بر اساس دستورالعمل پیشنهادی برای مرورهای نظام مند و فراتحلیل (PRISMA) برای شناسایی، غربالگری، ارزیابیِ واجد شرایط بودن و شمول نهایی مقالات، مراحل اجرای پژوهش پیگیری شد. بدین منظور، جستجو در سه پایگاه داده علمیِ Web of Science،SCOPUS و PsychInfo با استفاده از کلیدواژه های مرتبط در بازه زمانی 2010 تا 2024 صورت گرفت که به شناسایی 1348 مقاله انجامید. پس از اعمال معیارهای خروج، در نهایت 26 مقاله منتخب، با استفاده از روش تحلیل درون مایه ای بر اساس نسخه شش مرحله ای براون و کلارک، مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته ها: در نهایت، تحلیل صورت گرفته به شناسایی چهار درون مایه اصلی انجامید: (1) محیط صمیمانه: ایجاد احساس نزدیکی، آشنایی و پیوند عاطفی بین فراگیران و محیط یادگیری برخط؛ (2) محتوای درگیرکننده: اجتناب از یادگیری غیرفعال از طریق به کارگیری عناصری که فراگیران را از نظر فکری و عاطفی درگیر نگه می دارند؛ (3) طراحی خلاقانه: استفاده از عناصری مانند بازی واره سازی و رابط کاربریِ گیرا برای ایجاد تجربه یادگیری جذاب تر؛ (4) جلوه های انسانی شده: ایجاد احساس ارتباط انسانی و پرورش احساس مثبت از طریق به کارگیری عناصر هم ذات پندارانه و غیررسمی.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش با ارائه یک دیدگاه جامع و منسجم از ملاحظات مربوط به بُعد عاطفیِ یادگیری برخط، به دانش نظری موجود می افزاید. علاوه بر این، درون مایه های شناسایی شده را می توان به عنوان مبنایی برای اتخاذ راهبردهایی در نظر گرفت که مدرسان و طراحان آموزشی از آن ها در طراحی دوره های آموزشی برخط بهره گیرند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر افسردگی و اضطراب و کیفیت زندگی بیماران قلبی عروقی
حوزههای تخصصی:
بیماری های قلبی-عروقی اغلب با افسردگی و اضطراب همراه هستند که به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر می گذارند. درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در درمان پریشانی روانی در جمعیت های مختلف نویدبخش بوده است؛ بااین حال، اثربخشی آن برای بیماران قلبی-عروقی هنوز به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی MBCT در کاهش علائم افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی انجام شد. یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون/پس آزمون انجام شد. سی شرکت کننده با تشخیص بیماری های قلبی-عروقی از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان یک برنامه ۸ هفته ای MBCT را گذراندند. پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب بک و کیفیت زندگی SF-36 قبل و بعد از مداخله اجرا شدند. از آزمون های t زوجی برای تحلیل تغییرات در نمرات استفاده شد. پس از مداخله، شرکت کنندگان کاهش قابل توجهی در افسردگی تفاوت میانگین =X، (P <0.05) و اضطراب تفاوت میانگین =Y، (P <0.05) نشان دادند. نمرات کیفیت زندگی در تمام حوزه ها به طور قابل توجهی بهبود یافت (P < 0.05)، با بیشترین بهبود در حوزه های روانی تفاوت میانگین =Z، (P <0.001) و روابط اجتماعی تفاوت میانگین= W، (P <0.001). این یافته ها نشان می دهد که MBCT یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی است. ادغام MBCT در مراقبت های استاندارد قلبی-عروقی ممکن است مزایای روان شناختی قابل توجهی برای این جمعیت فراهم کند.