مطالب مرتبط با کلیدواژه

جرح خویشتن


۱.

مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و جرح خویشتن در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک توانبخشی شناختی تکانشگری بی ثباتی هیجانی جرح خویشتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با جایگزینی تصادفی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل شامل پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی و سوختگی زارع ساری و مطب های روانپزشکی شهر ساری در سال 1399 که بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی بر مبنای نسخه پنجم راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی، تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کردند، بود. 45 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه( دو گروه آزمایشی آموزش نوروفیدبک و توانبخشی شناختی و گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه تکانشگری بارات، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر، مقیاس خودآسیبی سوانسون و همکاران بودند. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره( مانکووا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد در کاهش تکانشگری حرکتی از مولفه های تکانشگری و عدم وضوح هیجانی از مولفه های بی ثباتی هیجانی بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=p). در کاهش سایر موارد بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت نوروفیدبک طی جلسات مختلف مغز را برای فعالیت با الگوهای مناسب پرورش می دهد و تمرینات توانبخشی به مغز کمک می کند که این تغییرات را در رفتار نمایان کند.
۲.

نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه با طردشدگی از سوی والدین و درد ذهنی در افراد مبتلا به جرح خویشتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان جرح خویشتن درد ذهنی طردشدگی از سوی والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه با طردشدگی از سوی والدین و درد ذهنی در افراد مبتلا به جرح خویشتن می باشد. روش پژوهش توصیفی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان دختر و پسر مبتلا به جرح خویشتن شهرستان رباط کریم و اسلامشهر تهران در تابستان سال 1398 بود که حجم نمونه 204 نفر، بصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سیاهه کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن (ISAS)، پرسشنامه خودآسیب رسانی سانسون و همکاران (SHI)، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و روئمر (DERS)، پرسشنامه پذیرش- طرد والدینی روهنر (PARQ)، مقیاس درد ذهنی اورباخ و میکولینسر (OMMP) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار ایموس 24 انجام گرفت. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد مدل مفهومی پژوهش که در آن فرض شده بود طردشدگی از سوی والدین و درد ذهنی و تنظیم هیجان، رفتارهای جرح خویشتن را پیش بینی می کنند، با داده های گردآوری شده برازش دارد. طرد والدینی به واسطه تنظیم هیجان بر جرح خویشتن (148/0=β، 050/0=P) نقش غیرمستقیم داشت. طرد از سوی والدین بعنوان بیش آمادگی که در کودکی شکل می گیرد موجب متوسل شدن فرد به راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه در پاسخ به درد ذهنی که از طرد والدین نشأت می گیرد، می شود که در نهایت رفتارهای جرح خویشتن را بعنوان راهبردهای رفتاری موجب می شود.