فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
1 - 33
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با پیشرفت روزافزون فناوری اطلاعات امروزه مباحثی از قبیل حکومت هوشمند؛ سرمایه انسانی هوشمند؛ محیط هوشمند؛ زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و هوشمندسازی پلیس روزبه روز در حال گسترش است. هدف از این تحقیق شناخت راهکارهای هوشمندسازی پیشگیری از سرقت انجام شده استروش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد و ماهیت داده ها کیفی و از نظر روش تحقیق، تحلیل محتوای مضمونی است. جامعه آماری پژوهش 45 نفر از قضات دادگستری، مدیران محلی و متخصصان مدیریت انتظامی شاغل در استان آذربایجان غربی هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان مرتبط با پژوهش بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمونی استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که «اینترنت اشیا»، «واقعیت مجازی»، «سامانه پایش تصویری»، «سامانه های جامع کنترل مجرمان»، «تشکیل بانک اطلاعاتی» و ... سامانه های نوین پیشگیری از سرقت هستند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، هوشمندسازی از طریق سامانه های بیومتریک - امنیتی (فناور بنیان) «تشکیل بانک اطلاعاتی» و در سامانه های راهبردمحور (کنترلی – نظارتی) «سامانه پایش تصویری» و سامانه های چندرسانه ای در پیشگیری از وقوع سرقت، «اینترنت اشیا» قابل به کارگیری در پیشگیری از سرقت هستند.
شناسایی و مدل سازی ساختاری - تفسیری عوامل مؤثر بر فرهنگ حسابرسی بخش عمومی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴ و ۸۵
119 - 142
حوزههای تخصصی:
حسابرسی بخش عمومی، نقش و جایگاهی اساسی در کاهش اشتباهات، تخلف ها و تقلب در حوزه های مالی، بودجه ریزی و گزارشگری سازمان های دولتی دارد و اگر این حسابرسی به صورت مطلوب اجرا شود، موجب بهبود قدرت پاسخگویی دولت، تقویت اعتماد ملی و همبستگی ملت و دولت می شود. با توجه به تأثیر فرهنگ سازی در اجرای کارا و اثربخش حسابرسی بخش عمومی و در راستای تحقق جزء 3 بند الف مادیه 48 قانون برنامیه پنج سالیه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مدل سازی عوامل مؤثر بر فرهنگ حسابرسی در استان ایلام از طریق روش های طوفان مغزی، تحلیل محتوی، دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی و ساختاری - تفسیری انجام شده است. این پژوهش، که جامعیه آماری آن را متخصصان حوزیه حسابرسی بخش عمومی استان ایلام تشکیل می دهند، از نوع بنیادی بوده و با رویکرد توصیفی با نگرش همبستگی و علی - مقایسه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارزش های «فردی»، «اجتماعی»، «سیاسی»، «اقتصادی»، «اخلاقی»، «مذهبی» و «امنیتی»، عوامل مؤثر بر فرهنگ حسابرسی بخش عمومی در استان ایلام هستند. نتایج ارتباط میان عوامل نیز بر اساس مدل ساختاری - تفسیری و تحلیل میک مک اولویت بندی شده است. دستاورد های پژوهش، راه حلی مناسب را برای بهبود فرهنگ سازی و استفاده از فرصت های حسابرسی بخش عمومی ارائه می کنند.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کروناویروس در شهر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
281 - 320
از عوامل مهم گسست و ناپایداری خانواده ها اختلافات درون خانواده است. هدف تحقیق کنونی نیز بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کرونا بود. روش این تحقیق پیمایشی- تحلیلی و واحد تحلیل فرد و ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 9/79 درصد بود. جامعه آماری زنان و مردان (335 نفر) مراجعه کننده به شورای حل اختلاف بودند. بر اساس جدول کرجسی مورگان 180 نفر با روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. یافته های ضریب همبستگی نشان داد که عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی، رعایت پروتکل های بهداشتی و روابط والدین- فرزندان ارتباط قوی و معنی داری با اختلافات درون خانواده داشتند. هم چنین بی توجهی فرزندان به رعایت پروتکل های بهداشتی بیشترین تاثیر را بر اختلافات بین آن ها با والدین داشته است. یافته های رگرسیون چندگانه نشان داد این عوامل قابلیت پیش بینی واریانس اختلافات درون خانواده را دارند. تحلیل مسیر نشان داد که عوامل اقتصادی بیشترین تاثیرگذار مستقیم(374/0) و عوامل فرهنگی بیشترین تاثیرگذار غیرمستقیم( 393/4) بر اختلافات درون خانواده بوده اند. همچنین عوامل اقتصادی و روابط والدین- فرزندان بیشترین تاثیر پذیر از سایر متغیرها بوده اند. نتایج نهایی نشان داد تعارض و تداخل نقش ها بر اختلافات درون خانواده در دوره کرونا تاثیرگذار بوده و نیازمند باز آموزی و بازنگری آن هاست.
واکاوی ارتباط مطالبه گری اجتماعی با پیشرفت اجتماعی (مطالعه ای در میان کشورهای رانتی منتخب در خاورمیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
421 - 460
پیشرفت اجتماعی، توانایی جوامع انسانی برای برطرف کردن نیازها، دستیابی به رفاه و استفاده اعضای آن از فرصت های زندگی قلمداد می شود. این ویژگی با فعال شدن ساز و کارهای کنشگرانه، یعنی مطالبه گری اجتماعی قابل تحقق است. در صورت پراکندگی مطالبه گری، با احتمال شیوع ناهنجاری و تخریب متقابل جامعه و دولت همراه خواهد شد. امنیت اجتماعی، یکی از مهمترین میانجی های جامعه شناختی در تسریع یا تعویق پیشرفت اجتماعی تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربی ارتباط مستقیم و غیرمستقیم مطالبه گری اجتماعی با پیشرفت اجتماعی از طریق امنیت اجتماعی بر اساس نظریاتی مانند توسعه اجتماعی، مطالبه گری تأملی و کنش ارتباطی می باشد. پژوهش حاضر کمی و با روش تحلیل ثانویه انجام شده است. داده های متغیر وابسته پیشرفت اجتماعی، متغیر مستقل مطالبه گری اجتماعی و متغیر میانجی امنیت اجتماعی از داده های قابل استخراج از تارنماهای رسمی سازمان ضرورت پیشرفت اجتماعی، بانک جهانی، لگاتوم و دولت شکننده از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ برای چهار کشور ایران، عربستان، عراق و امارات متحده عربی که همگی دارای ویژگی های مشترک اقتصادی و دینی هستند، گردآوری شده است. علی رغم تأیید روایی و پایایی متغیر های ذکر شده،در تحقیق حاضر مجددا با روش تحلیل عامل تأییدی شاخص های آلفای کرونباخ، روایی همگرا و واگرا تأیید شده است. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزاهای SPSS27 و Smart Pls3 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهدکه مطالبه گری اجتماعی شهروندان رابطه مستقیم و غیرمستقیم با پیشرفت اجتماعی با میانجی گری امنیت اجتماعی دارد.
فرزند به مثابه هزینه اقتصادی، کاوشی کیفی از بسترهای اقتصادی کم فرزندی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
259 - 287
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر کاهش باروری در ایران و آثار و پیامدهای بالقوه آن در کانون توجه سیاست گذاران قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر، واکاوی نقش هزینه های اقتصادی در درک زوجین از فرزندآوری و نهایتا جهت دادن تصمیم های آنان به کم فرزندی است. برای این منظور، با استفاده از رویکرد کیفی و روش شناسی نظریه زمینه ای با رهیافت نظام مند استراوس و کربین و نمونه گیری نظری، 30 مصاحبه ی عمیق شامل 15 مصاحبه با زوجین بی فرزند (یکی از زوجین) که حداقل 3 سال از ازدواج شان می گذرد و 15 مصاحبه با زوجین تک فرزند (یکی از زوجین) که به طور ارادی تصمیم به بی فرزندی و تک فرزندی گرفته اند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها به شیوه ی کد گذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.مقولات اصلی تحقیق شامل مسئله گرانی و تورم،نارسایی درآمدی،اجاره های سرسام آور،بی ثباتی شغلی،نارضایتی از وضع موجود،بی ثباتی اقتصادی،اتمسفر نااطمینانی پایدار،کمال گرایی در تأمین نیازهای فرزند،ترس از چالش های اقتصادی فرزندآوری،فرزند به مثابه هزینه،هزینه های سرسام آور زندگی و بسترهای اقتصادی فرزندزدا می باشد و مقوله هسته مستخرج از مقولات اصلی «فرزند در معنای هزینه، بسترهای اقتصادی فرزندزدا» برساخت شد.اقتصاد، فرهنگ، و باور پایه های اصلی ترغیب خانواده ها به فرزندآوری هستند که اگر به شکل رضایت آمیزی تامین شوند مکانیزم های اجتماعی تولیدمثل و بقا جامعه را بازتولید و حفظ خواهند کرد.یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد مطلوب فرزندان زوجین متأثر از شرایط زندگی و اقتصادی آن هاست و افزایش نرخ باروری منوط به ایجاد تغییرات در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی به نحوی است که فرزندآوری زوجین را تسهیل کند.بدیهی است که مقاله حاضر ادعا ندارد که با تقلیل گرایی،هزینه های اقتصادی را تک علت کم فرزندی معرفی نماید.چراکه رفتار کم فرزندی،دارای ابعاد متعدد اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی است و دامنه تأثیر این ابعاد و عوامل دربین گروه ها و لایه های اجتماعی مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد.پیچیدگی مضاعف دیگر تصمیم های رفتاری در زمینه فرزندآوری،آن است که خواسته ها،دیدگاه ها و محدودیت های دست کم دو نفر(زن و شوهر) در شکل دهی به آن مؤثر است.
پدیدار شناسی تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
621 - 652
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی دهه های اخیر در بسیاری از کشورها و مناطق جهان، پدیده خودکشی روند فزاینده ای به خود گرفته است. این پدیده، اگرچه سمت و سوی تعدادی از پژوهش های اجتماعی را به خود جلب کرده است، اما تجربیات اقدام کنندگان به خودکشی و دلایل و بسترهایی که آن را شکل می دهند، پیچیده و بسیار متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه زیسته افرادی است که اقدام به خودکشی نموده اند. روش و داده ها: این مطالعه با روش پدیدار شناسی انجام گردید. مشارکت کنندگان، ۱۸ نفر از افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله ای بودند که طی سه ماهه آخر ۱۴۰۲ در شهر مشهد اقدام به خودکشی نموده بودند. انتخاب مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند انجام شد. فرآیند گردآوری داده ها در هیجدهمین مصاحبه نیمه ساختاریافته به اشباع داده ای رسید. سپس داده ها با روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: این افراد در چهار بعد بدن، روابط، فضا و زمان تجارب آسیب زایی دارند. بدن برای گروهی موضوعی ناارزنده و برای گروهی ابزاری برای اعتراض است. روابط زیسته نیز از فاصله گیری اجتماعی تا آزادی کامل در نوسان است. فضای آنان فاقد دلبستگی است. این در حالی است که گروهی به گذشته با نگرشی منفی، گروهی سعی در فراموشی کردن گذشته و بالاخره گروهی درصدد تغییر جهان زیسته خود هستند. بحث و نتیجه گیری: ضروری است تجربه زیسته این افراد جدی گرفته شود و همزمان به هر چهار بعد زیست بدنی، فضای اجتماعی، ارتباطی و زمانی آنان توجه شود. پیام اصلی: هنگامی که افراد خودکشی می کنند هیجاناتی را در چهار بعد بدنی، روابط اجتماعی، فضا و گستره زمان تجربه می کنند. شناخت هر یک از این مضامین می تواند به افرادی که در حال کمک به این افرادند، یاری دهد.
طراحی مدل ارتقای عملکرد سازمانی مبتنی بر استراتژی نوآورانه، ظرفیت ها و سرمایه انسانی (مورد مطالعه: سازمان بنادر و دریانوری کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی مدل ارتقای عملکرد سازمانی مبتنی بر استراتژی نوآورانه، ظرفیت ها و سرمایه انسانی در سازمان بنادر و دریانوری کشور انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. در راستای این هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی را مدیران ارشد سازمان بنادر و دریانوردی کشور تشکیل می دهند. نمونه گیری با روش هدفمند صورت گرفت و با 12 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری در بخش کیفی را مدیران و کارشناسان سازمان مذکور تشکیل می دهند. حجم نمونه با فرمول کوکران 360 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه ISM و پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای شناسایی ابعاد و مولفه های طراحی مدل ارتقای عملکرد سازمانی مبتنی استراتژی نوآورانه، ظرفیت ها و سرمایه انسانی از روش تحلیل کیفی مضمون، تعیین روابط عناصر از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و اعتبارسنجی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد ظرفیت های سخت افزاری و نرم افزاری بر سرمایه دانش، سرمایه تخصص و سرمایه مهارت تاثیر دارند. سرمایه های مذکور نیز بر دیده بانی اثر گذاشته و به نوآوری خدمات و نوآوری فرایندی منجر می شوند. مولفه های مذکور به نوآوری سازمانی منجر شده و نوآوری سازمانی نیز بر عملکرد وظیفه ای، عملکرد انسانی، عملکرد نوآورانه و عملکرد کیفی تاثیر می گذارد. در نهایت مولفه های مذکور به ارتقای عملکرد سازمانی منجر می شوند.
Providing a Model for Flexible Working Hours in Public Organizations with Emphasis on Enhancing the Productivity Level of Knowledge Workers in the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Flexible working hours can impact employee productivity. Therefore, the current research aimed to present a model for flexible working hours in public organizations, emphasizing increasing the productivity level of knowledge workers.
Methodology: The present study was applied in objective and mixed-method (qualitative and quantitative) in execution. The qualitative study population included all academic and organizational experts familiar with the research domain, with a sample size of 25 determined based on theoretical saturation principle and selected through purposive sampling. The quantitative study population comprised all staff members of the Ministry of Cooperatives, Labor, and Social Welfare, with a sample size of 205 determined by Cochran's formula and selected through simple random sampling. Data for qualitative and quantitative sections were collected respectively using interviews and researcher-made questionnaires and analyzed with thematic analysis and exploratory factor analysis methods in Maxqda and Smart-PLS software, respectively.
Findings: Qualitative findings revealed that flexible working hours encompassed 15 sub-themes in 3 main themes: floating work hours, floating work location, and collaborative work; and employee productivity comprised 20 sub-themes in 3 main themes: self-management, self-control, and self-organization. Quantitative findings indicated that all themes of flexible working hours and employee productivity had a factor loading and extracted variance mean higher than 0.50 and Cronbach's alpha and composite reliability higher than 0.80. Other findings showed that the themes of floating work hours, floating work location, and collaborative work had a direct and significant effect on flexible working hours, and the themes of self-management, self-control, and self-organization had a direct and significant effect on employee productivity, and flexible working hours had a direct and significant effect on employee productivity (P<0.05).
Conclusion: The results of this study indicate that flexible working hours play an effective role in enhancing the level of employee productivity. Therefore, to improve employee productivity, the themes of floating work hours, floating work location, and collaborative work can be utilized.
مطالبات و ویژگی های جنبش های سیاسی، اجتماعی زنان دردوره انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبش های های سیاسی ،اجتماعی زنان در دوره انقلاب مشروطه و سیرتحولات تاریخی آنان با تکیه بر گفتمانهای غالب تاریخی است .سئوال این پژوهش این است که جایگاه جنبش های سیاسی ،اجتماعی زنان دردوران انقلاب مشروطه با تکیه برویژگیها ومطالبات زنان چگونه بودهاست ؟ هدف از این پژوهش بنا برگفتمانهای تاریخی دوره مشروطه ، نحوه حضور و مشارکت و شرایطی که جنبش های زنان با آن مواجه بودند از منظر ویژگی های جنبش ها و دستاوردهای آن ،پژوهش شده است. این پژوهش به فراخور روش مطالعات تاریخی ، با رویکردی تحلیلی - توصیفی ، ویژگیها و مطالبات زنان دردوره مشروطه است. درضرورت پرداختن به این پژوهش خلاء تحقیق در مورد مطالبات و ویژگیهای جنبش ها ی زنان به لحاظ رفتار های جمعی ، مبارزه سیاسی، اقدام مستقیم و غیر مستقیم می باشد.از یافته های تحقیق ، برخی کنشهای زنان نشان از حضور آنان درکنار اقشار مختلف جامعه با مطالبات اقتصادی در جریان جنبشهای مانند بلوای نان و .... است ومواردی هم به فراخور شرایط اختصاصی زنان در قالب جنبش اجتماعی، حرکت های زنان را از شکل انحصار گرایانه به سوی تشکل های جمعی ، انجمن ها و در دوره های بعد و تشکیل نهاد عمومی فراگیر سوق می دهد. کلید واژه : جنبش های اجتماعی ، سیاسی، زنان، انقلاب مشروطه ، ویژگیها و مطالبات.
آرامش دوستدار و یزدان سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
231-266
حوزههای تخصصی:
من (زین پس: نگارنده) در این نوشتار که برآیندِ رساله ی دکترای نگارنده است، به بررسیدنِ نوشتارهایِ آرامش دوستدار درباره ی یزدان سالاری (theocracy) می پردازم. در آغاز، نگارنده به بازنمودِ اندیشه ی بنیادینِ آرامش دوستدار با نامِ «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» (زین پس: «امتناع تفکر») می پردازد و آنگاه نگارنده می کوشد که برداشتِ خود را از این اندیشه ی آرامش دوستدار برپایه ی «اصل حسن ظن» (principle of charity) و با رویکردِ فلسفه ی تحلیلی و در چارچوبِ رشته ی فلسفه بیان بدارد، و سپس، نگارنده بر آن خواهد بود تا نشان دهد، نوشتارهایِ آرامش دوستدار به هیچ رو ارزشِ یک کارِ آکادمیکِ نوآورانه در فلسفه ی سیاسی و اجتماعی و فلسفه ی قانون و نیز درباره ی فلسفه ی یزدان سالاری را ندارند، و این برداشت برآمده از دانستنِ ناچیرگیِ آرامش دوستدار در این شاخه هایِ فلسفه است و این خواسته با آوردنِ چند گفتاورد از آرامش دوستدار و بررسیدنِ آنها انجام خواهد گرفت.
مروری بر انواع تبلیغات در شهرها
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶
109-118
حوزههای تخصصی:
در دنیانی امروز تبلیغات شهری نقش ویژه ای در پیشبرد اهداف مدیران و متولیان سازمان ها و نهادهای عمومی و خصوصی به ویژه در حوزه مدیریت شهری ایفا بر عهده دارد. این نوع تبلیغات با هدف آموزش، فرهنگ سازی و اقناع شهروندان، در تلاش است تا رفتار و فرهنگ شهروندی را متناسب با نیازهای شهری توسعه و بهبود دهد. در یک دسته بندی می توان تبلیغات را بر اساس هدف به انواع تبلیغات خدمات عمومی، تبلیغات سیاسی، تبلیغات تجاری و تبلیغات مجازی تقسیم بندی نمود. همچنین از مهمترین تبلیغات مورد استفاده در شهرها و کلان شهرها می توان به تبلیغات محیطی اشاره کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده مثبت از تبلیغات محیطی می تواند به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال شهری، افزایش درآمد، ارتقای استانداردها، ایجاد رقابت در تولید و خدمات، افزایش روحیه مشارکت و همکاری شهروندان، ارتقای فرهنگ شهروندی، تغییر و ایجاد الگوهای رفتاری شهروندان، ایجاد تنوع و سرزندگی در محیط های شهری، تقویت حس رضایت مندی و حس تعلق به مکان در میان شهروندان و... منجر شود. در این راستا بهره گیری موثر از تبلیغات کلان شهرها می تواند با برجسته کردن اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، فرصتی مهم برای توسعه پایدار شهرها به حساب آید.
شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانش آموزان می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقاله ها، پایان نامه های کارشناسی ارشد، رساله های دکتری و کتاب ها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایان نامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های این مطالعه با روش یادداشت برداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفه های اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پس انداز و سرمایه گذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیت پذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصص گرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاق محوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصت شناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانش آموزان متوسطه اول می توان مولفه های اصلی و فرعی شناسایی شده را به آنها آموزش داد.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
راه حل های گفتمانی برای مقابله با اخبار جعلی
حوزههای تخصصی:
در عصر پساحقیقت، احتمال کذب خبر افزایش یافته است. هدف از این تحقیق ارائه راه حل هایی برای مقابله با اخبار جعلی است که در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند. بدین منظور با استفاده از تحلیل گفتمان فرکلاف از کنش های گفتمانی اخبار جعلی که از 52 خبر جعلی که از اکانت های رسانه های بی بی سی فارسی و ایران اینترنشال در رسانه اجتماعی ایکس در اتفاقات موسوم به حوادث پاییز 1401 منتشر شدند، بهره می بریم. واکنش های گفتمانی به دست آمده از کنش ها که برگرفته از سطح سوم تحلیل گفتمان فرکلاف یعنی سطح تبیین که عبارت است از راه اندازی اکانت ایکس معتبر، کثرت گرایی رسانه ای، فعالیت رهبران افکار در شبکه های اجتماعی، سواد خبری و تحلیل اخبار فوری، راستی آزمایی، بازگرداندن دانش عمومی و اصل ابطال گرایی به رسانه و کنترل واژگان ایدئولوژیک با استفاده از نظریه انافام. مباحث مارپیچ سکوت، روایت ها و روزنامه نگاری تحقیقی، حفظ سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی با خارج کردن مخاطب از اتاق های پژواک در شبکه های اجتماعی.واژگان کلیدیشبکه های اجتماعی ایکس، اخبار جعلی، بی بی سی فارسی، شبکه ایران اینترنشنال، تحلیل گفتمان فرکلاف.
EU and the Mediterranean Bazaar: Mediterranean Competition and Multiplication of Euro-Mediterranean Cooperation Initiatives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
529 - 558
حوزههای تخصصی:
EU has developed a plethora of initiatives to deal with the southern shores of the Mediterranean Sea. From Euro-Mediterranean Partnership (EMP) and the so-called Barcelona Process to European Neighborhood Policy (ENP) and Union for the Mediterranean (UfM), different regional programs have been implemented in the Mediterranean region. The diversity and increasing number of countries involved have led to a feel of Mediterranean bazaar with diverging directions. Thus, one question appears to remain unanswered: In what ways have ideational foundations affected the EU initiatives in the Southern shores of the Mediterranean Sea? The research hypothesis states that differences in ideational foundations of the Mediterranean powers, namely, France, Italy and Spain, in moments of crisis have led to the multiplication of initiatives and brought in at times conflicting arrangements between the north and the south of the Mediterranean Sea. The research question was answered under the Constructivist Institutionalism using the qualitative methodology of content analysis. Research findings reveal that when confronted with moments of self-doubt (crisis), each of the Mediterranean powers has effectuated an institutional change according to its established ideas and cognitive filters.
چگونه تایید سلبریتی بر مقاصد رفتاری تاثیر می گذارد؟ نقش تعدیلگر ارزش ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از محبوب ترین استراتژی های تبلیغاتی استفاده از تاییدکننده های مشهور است و هدف از توسعه این مقاله تحقیقاتی، ارزیابی تأثیر مزایای تایید سلبریتی و بررسی اثر تعدیل کننده ارزش درک شده محصولات سودمندگرا و لذت بخش است. روش پژوهش حاضر کمی و نمونه ای 220 نفره از دو گروه مصرف کنندگان محصولات سودمندگرا (محصولات رونیکس) و لذت جویانه (محصولات بیژن) که هر گروه شامل 110 نفر بودند تشکیل گردید و جهت بررسی تایید سلبریتی بر مقاصد رفتاری از دو تبلیغ آقای میلاد کی مرام برای محصولات رونیکس و آقای امین حیایی برای محصولات بیژن استفاده گردید و از تکنیک "مدل سازی معادلات ساختاری" برای ارزیابی فرضیه تحقیق استفاده شد. در نهایت، اثر تعدیل کننده ارزش درک شده در دو گروه مصرف کننده کالای سودمندگرا و لذت بخش ارزیابی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که نوع محصول ارزش درک شده توسط مصرف کننده برای مزایای لذت گرایانه و سودمندگرا، ابزارهای ارتقای فروش را در محصولات سودمندگرا بر قصد خرید تعدیل می کند و در گروه لذت گرایانه اثر تعدیل کننده ندارد. همچنین مشخص شد تایید سلبریتی بر مقاصد رفتاری مصرف کنندگان در هر دو گروه اثر بخش می باشد و تصویر برند نقش میانجی در رابطه تایید سلبریتی و مقاصد رفتاری در گروه ارزش درک شده سودمند گرا تاثیر گذار می باشد. یافته های این تحقیق می تواند برای بازاریابان مفید باشد تا یک استراتژی ارتقای مقاصد رفتاری مؤثر را با در نظر گرفتن تأثیر متفاوت طبقه بندی ارزش درک-شده از محصولات مزایای پیشبرد فروش را توسعه دهند.
تحلیل جامعه شناختی تحول نقاشی ایران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
83 - 116
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحول نقاشی ایران در دوره قاجار را از منظری جامعه شناختی مورد بررسی قرار دادیم. در این میان با بررسی سیر تحول نقاشی ایران در دوران گذار از سنت به تجدد و تأکید بر نقش دو نقاش برجسته این دوران یعنی صنیع الملک و کمال الملک، با بهره گیری از نظریه های جامعه شناسی هنر پی یر بوردیو و به طور مشخص نظریه میدان های اجتماعی و منش (هبیتاس)، در پی یافتن پاسخ مناسب به پرسش هایی از این دست بر آمدیم: آثار نقاشی صنیع الملک و کمال الملک در تعامل میان منش آنان با قواعد و منطق میدان قدرت و میدان تولید هنری از چه نسبتی برخوردار است؟ چرا به رغم تربیت مشترک (منش) کمال الملک و صنیع الملک، در نهایت کمال الملک در موضوع و سوژه مسیری متفاوت از صنیع الملک در پیش گرفت؟ آیا وقوع جنبش مشروطیت در تغییر نگرش کما ل الملک و گذر او از "هنرمند قطب وابسته" به "هنرمند قطب مستقل" تاثیر داشته است؟ بدین منظور از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو که رویکردی تلفیقی را دنبال می کند استفاده کرده و در نهایت پس از تحلیل آن به این نتیجه رسیدیم: کمال الملک، متأثر از انقلاب مشروطه و در واکنش به تحولات اجتماعی ناشی از آن، با گذر از «هنرمند قطب وابسته» تبدیل به «هنرمند قطب مستقل» شده و این تحول اساسی و مهم را می توان آغاز شکل گیری میدان مستقل نقاشی در ایران قلمداد نمود.
آینده روزنامه نگاری و تأثیر هوش مصنوعی بر محتوای رسانه ای
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر آینده روزنامه نگاری انجام شد. بر اساس مدل پنج عاملی پیلکان، تلاش شد ثوابت، روندها، نااطمینانی ها، شوک ها و تصاویر مطلوب یا ناخواسته آینده در این حوزه شناسایی و تحلیل شوند. روش پژوهش مبتنی بر آینده پژوهی با استفاده از مدل پیلکان بود. داده ها از طریق تحلیل کیفی مقالات معتبر، بررسی گزارش های صنعتی و تحلیل اسناد مرتبط جمع آوری شدند. هر یک از عوامل پنج گانه مدل پیلکان با استفاده از این داده ها شناسایی و تفسیر شدند. بررسی ها نشان داد که ثوابت مهم در آینده روزنامه نگاری شامل اصول اخلاقی، شفافیت، اعتماد مخاطبان و نقش نظارتی رسانه ها است. روندهایی مانند استفاده گسترده از هوش مصنوعی در تولید محتوا، روزنامه نگاری داده محور و شخصی سازی محتوا در حال تقویت است. نااطمینانی هایی نظیر نحوه قانون گذاری، پذیرش مخاطبان و تأثیرات اقتصادی نیز به عنوان چالش های پیش رو شناسایی شدند. همچنین، شوک هایی نظیر ظهور هوش مصنوعی عمومی یا بحران های زیست محیطی مرتبط با فناوری مطرح شدند. درنهایت، تصاویر مطلوب شامل بهبود تعامل مخاطبان و دقت محتوا و تصاویر ناخواسته شامل کاهش اعتماد عمومی و تمرکز قدرت در دست شرکت های بزرگ ارائه شد. هوش مصنوعی ظرفیت بالایی برای تغییر و ارتقای روزنامه نگاری دارد، اما استفاده مؤثر از این فناوری نیازمند توجه به اصول اخلاقی، قوانین مناسب و مدیریت چالش های پیش رو است. این پژوهش نشان می دهد که آینده ای پایدار و مطلوب برای روزنامه نگاری تنها از طریق ترکیب فناوری با ارزش های انسانی قابل تحقق است.
روزنامه نگاری تحقیقی در عصر دیجیتال؛ چالش های پیش روی روزنامه نگاری تحقیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: روزنامه نگاری تحقیقی به دلیل ماهیت خود همواره با چالش هایی در سطح جهان از سوی حاکمیت ها و برخی گروه های فشار و باندهای مافیایی مواجه بوده است. در ایران نیز چالش های متعددی بر سر راه فعالیت در این عرصه وجود دارد که عمدتا ناشی از عدم نضج و توسعه روزنامه نگاری آزاد در کشور می باشد. ضمن اینکه حمایت های قانونی و حقوقی لازم از سوی دولت برای توسعه این امر صورت نگرفته و مشکلات اقتصادی و معیشتی روزنامه نگاران و رسانه های نیز امکان چنین فعالیت هایی را از آنان سلب کرده است. از این رو این هدف این مقاله بررسی چالش های موجود در مسیر فعالیت روزنامه نگاران تحقیقی در عصر دیجیتال است.روش: برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی گفت وگوی عمیق با 12 تن از اساتید ارتباطات و فعالان رسانه ای مد نظر قرار گرفت.یافته ها: بر اساس نتایج حاصل، «محدودیت ها و فشارهای مالی و اقتصادی»، «محدودیت در دسترسی به اطلاعات»، «عدم وجود تعریف درست از روزنامه نگاری تحقیقی» و «چالش های فناوری و رشد فیک نیوزها» از جمله چالش های این نوع روزنامه نگاری در ایران مطرح شده است. همچنین، «کاهش اعتماد عمومی»، «مشکلات سیاسی، حقوقی و اجتماعی»، «فقدان آموزش مناسب برای روزنامه نگاران تحقیقی» و «چالش های اخلاقی» از دیگر چالش هایی می باشد که روزنامه نگاران تحقیقی با آنها مواجه اند.نتیجه: مسائل و مشکلات روزنامه نگاری تحقیقی در ایران مسابه بسیاری از کشورهای دیگر است که در این میان مسائل و مشکلات اقتصادی رسانه ها و روزنامه نگاران نیز مجال فعالیت در این حوزه را از آنان گرفته است. لذا لازم است اقدامات اساسی از سوی اصحاب رسانه، انجمن ها، اتحادیه ها و سندیکاهای رسانه ای و نهایتا از سوی حاکمیت در امر قانون گذاری و حمایت از روزنامه نگاران تحقیقی اعمال شود تا بتوان از این طریق، روزنامه نگاری تحقیقی که عاملی برای مقابله و مبارزه با فساد است را گسترش داد.
بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
103 - 145
حوزههای تخصصی:
امروزه مبحث هویت شهری و محله ای از مسائل مهم شهرها است. کم توجهی به مؤلفه های هویتی شهرها در شرایط کنونی باعث عدم مشارکت شهروندان در فعالیت های اجتماعی و پایین بودن احساس تعلق مکانی شده است و از نتایج این امر، موجب تضعیف بسیاری از رفتارهای شهروندان است. در این بین، کیفیت ویژگی های کالبد شهر بر زیست ساکنان تأثیر دارد. در این راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران 384 پرسشنامه و به تناسب جمعیت جامعه آماری، برای شهر کاشان 266نفر و شهر یاسوج 118نفر توزیع گردید. نتایج نشان داد که در میان شاخص های کالبد شهری عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) در شهر کاشان با وزن 93/0 و عامل حمل ونقل شهری در شهر یاسوج با وزن 81/0 و در بین شاخص های فرهنگ شهروندی به صورت مشترک عامل مسئولیت پذیری اجتماعی در شهر کاشان با وزن 81/0 و در شهر یاسوج با وزن 79/0 بیشترین بارهای عاملی به خود اختصاص داده اند. همچنین بین کالبد شهری و فرهنگ شهروندی در شهر کاشان 33/0 و در شهر یاسوج 21/0 رابطه معناداری وجود دارد. در همین رابطه متغیر هویت شهری با میانجی گر کامل و متغیر هویت محله با میانجی گر جزئی در شهرهای کاشان و یاسوج را توانسته اند نقش ایفا نمایند.