فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
181-228
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان و نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست به عنوان یکی از آسیب پذیرترین و حساس ترین اقشار جامعه که در مراکز شبه خانواده ساکن هستند، علاوه بر مشکلات خاص دوره نوجوانی، به علت محرومیت از خانواده و شرایط زندگی در این محیط با مسائل و مشکلاتی مضاعف مواجه اند. ازاین رو، این پژوهش با هدف واکاوی و شناسایی موانع و چالشهای نوجوانان دختر ساکن در مراکز شبه خانواده، برای شروع زندگی مستقل انجام شده است.
روش: این مطالعه یک پژوهش کیفی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش نوجوانان دختری است که بخشی از زندگی خود را در مراکز شبه خانواده بوده و نهایتاً به زندگی مستقل ترخیص شده اند و کارشناسان و متخصصان این حوزه هستند. روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند انجام شده است. بر اساس معیار اشباع اطلاعات با 15 نفر از نوجوانان دختر 19 تا 22 ساله و ۱۰ نفر از کارشناسان این حوزه مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل تماتیک انجام گرفت.
یافته ها: هفت مضمون اصلی از تحلیل اطلاعات به دست آمد که شامل انعطاف پایین قوانین و دستورالعملهای مرتبط، نبود برنامه ریزی جامع نگر در تأمین نیازها، متزلزل بودن شرایط زندگی، جامع نبودن حمایتها، بازدارنده های مادی، گسست از جامعه و شاخصهای فردی بود.
بحث: نتایج این پژوهش نشان می دهد که در شرایطی نوجوانان دختر مراکز شبه خانواده برای شروع و ادامه موفق یک زندگی مستقل با موانع و چالشهای کمتری مواجه می شوند که سبک زندگی در مراکز به شرایط طبیعی خانواده هر چه بیشتر شبیه شود و از طرف دیگر حمایتهای منظم و جامعی برای هر نوجوان پس از ترخیص در نظر گرفته شود.
تحلیل روایت سفرنامه میرزا صالح شیرازی به لندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
66 - 82
حوزههای تخصصی:
نخستین روزنامه نگار ایرانی میرزا صالح شیرازی است که ازتولد و مرگ او اطلاعی در دست نیست. که پس از سفر به انگلستان و به تقلید از روزنامه های لندن، روزنامه کاغذ اخبار را منتشر کرد. تنها سند برجای مانده از این روزنامه نگار سفرنامه اوست. این تحقیق با هدف تحلیل روایت سفرنامه میرزا صالح شیرازی به لندن، انجام شده است. به همین منظور از روش تحلیل روایت گزارش سفر « فرانز کارل استانزل »استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد: او از روایت من به عنوان شاهد استفاده کرده است و در جهان شخصیت ها و روایت، میرزاصالح از تجربه آموزی اش با شیوه تک گویی که روایتگر تغییر هویت فردی او می باشد؛ سخن می گوید و به ترسیم منظره ای خوش از چشم اندازهای درونی و بیرونی روزنامه نگاری روایت می کند که نشانگر تاثیر روزنامه نگاری لندن بر او و پذیرش این الگوی حاکم بر روزنامه نگاری تقلیدی و رواج آن در ایران است. در تحلیل روایت مشخص شد که میرزاصالح پس از ورود به لندن علی رغم پایبندی اش به باورهای دینی و انتقاد از برخی پدیده ها مانند روسپیگری، تحت تاثیر نظم، قانون، رفاه مادی، خوشگذرانی، شهرسازی، بیمارستان، صنعت (آهنگری، شیشه سازی، موزه و بخصوص باسمه خانه و روزنامه) قرارمی گیرد تا لندن را به عنوان «دیگری» بپذیرد و از هویت ایرانی خودش فاصله بگیرد. روزنامه نگاری تقلیدی حاصل همین روایت است.
شیوه ارتباطی پیامبر با حاکمان زمان خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :این مقاله کوشیده تا تا با بررسی های خود نشان دهد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در زمان و محیط خود چگونه و به چه شیوه ای توانست با حاکمان وقت به تعامل بپردازد و رسالت خویش را پیش ببرد و توحید ناب و خالص را به جهان عرضه کند و موفقیت هایی را بدست آورد. در واقع هدف اصلی مقاله حاضر بررسی شیوه های ارتباطات میان فردی و به طور کلی ابعاد رفتاری و تعاملی ایشان با حاکمان زمان خود است که می تواند امروز در حوزه ارتباطات، روابط عمومی، سیاستگذاری و مدیریت ارتباطات به خصوص ارتباطات دینی مورد توجه و تامل قرار گیرتد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و علمی و با استناد از آیات قرآن کریم و تفاسیر موجود فیش برداری و مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: پس از تشکیل حکومت اسلامی پیامبر،شیوه ایشان در تعامل ابتدا همزیستی با همه شهروندان اعم از حاکم و مردم بود. در چارچوب عدالت و مدارای اسلامی با آن ها برخورد می کرد وتا حد اعلا، بدیها، کارشکنی ها و دشمنیهای مخالفان را تحمل می نمود.نتیجه گیری: برخورد پیامبر با این مخالفان که به کمتر از ساقط کردن حکومت و کشتار مسلمانان راضی نبودند هرگز از اصل هدایت گری، انصاف، رحمت و عدالت عدول نکرد، در برخی موارد در مقابل دشمنان اسلام با قاطعیت ایستاد. مهمترین علل تعامل عبارت است از: 1. تشکیل نظام توحیدی در جهان 2.اقامه قسط و عدالت 3. ابلاغ دین و رساندن آیات الهی 4.نفی سلطه و دفاع از مظلوم 5. ایجاد امنیت و صلح.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
ارائه الگوی ارتقای عملکرد رسانه ملی در شرایط بحران (مطالعه موردی: همه گیری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر داردبه این سؤال پاسخ دهدکه عوامل مؤثربرنتیجه بخشی مدیریت عملکرد در رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری(مطالعه موردی بیماری کرونا) چیست؟درواقع این تحقیق قصد داردبه اکتشاف مؤلفه های مدیریت عملکرد رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری کرونابپردازد.پژوهشی آمیخته اکتشافی که در آن ازروش کیفی گراندد تئوری وکمی پیمایش برای دستیابی به الگوی مدیریت اثربخش عملکردرسانه درشرایط همه گیری بیماری کرونا استفاده شده است.جامعه آماری روش کیفی را30 نفر ازصاحب نظران آشناباموضوع تشکیل می دهد ومصاحبه با آنهابرای استخراج الگو انجام شده است.جامعه آماری پیمایش رانیز کارشناسان ومدیران رسانه ملّی تشکیل می دهند که ازبین آنها 368 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده اندتا میزان تأیید مؤلفه هایی که از روش گرندد تئوری استخراج شدند،تعیین شود. نتایج نشان می دهد در مجموع 27 مؤلفه که تأیید خبرگان و کارشناسان رسانه را داشت به عنوان عوامل علّی یا پیش شرط (6 مؤلفه)، مقوله محوری (4 مؤلفه)، عوامل مداخله گر (5 مؤلفه)،عوامل بسترساز (4 مؤلفه)،راهبردها (3 مؤلفه) و پیامدها (5 مؤلفه) شناسایی شدند.برخی از این مؤلفه ها عبارتند از؛ضرورت توجه ویژه به وظایف رسانه ملّی با نگاه سلامت محور، توجه مستمر به آموزش سلامت محور آگاهی بخش، تقویت شبکه ها و برنامه های مرتبط با عملکرد سلامت محور رسانه، بکارگیری شیوه های مؤثر آموزش سلامت محور، پرهیز از امنیتی کردن بحران هایی مانند همه گیری کرونا، تولید محتوای متناسب با دستورالعمل های خاص شرایط بحران، ارتقای آموزش های رسانه ای با استانداردهای جهانی، ارتقای سبک ها و شیوه های آموزشی با هدف جلب توجه مخاطب، باورپذیری در مخاطب نسبت به اطلاعات بهداشتی و توجه به نیازهای بهداشتی و معیشتی مردم در شرایط بحران.
مطالعه تأثیر گذاری رسانه های نوین بر ویدئوآرت، بر اساس قوانین تتراد مارشال مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویدئوآرت یکی از مهم ترین گرایشات هنری پست مدرن است. زمینه پیدایش ویدئوآرت را می توان در توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی ویدئو در سراسر جهان همراه با تولید و فروش دستگاه آنالوگ ضبط کننده تصاویر، نوار ها و دوربین های دستی؛ ارتقا تجهیزات ضبط و تدوین دانست. در رسانه های جدید، شخص هنرمند و نه اثر هنری در مرکز توجه و نسبت به مسائلی چون محیط زیست، حقوق بشر، حقوق اقلیت های نژادی، قومی، مذهبی و فرهنگی، حقوق زنان و کودکان و ... واکنش نشان داده است. گسترش هر رسانه از دیدگاه مک لوهان پیامد هایی به همراه داشته است. در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی ویژگی های بصری، محتوایی و تکنیکی ویدئوآرت و از طریق مطالعه توصیفی-تحلیلی، این رسانه را از نگاه مارشال مک لوهان و بر اساس سؤالات چهارگانه رسانه ای (تتراد) ، وی مورد بررسی قرار دهیم. در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و سند پژوهی و بررسی جنبه های تئوریک استفاده شده است. بر اساس تتراد مشخص شد رسانه های نوین از جمله نوشتار، کلام، عکس، داستان های مصور، تلویزیون، سینما، وب، پلتفرم های اینترنتی و دیجیتال بر ویدئوآرت تأثیرات متفاوت از نوع منسوخ، معکوس، بازیابی و تقویتی داشته اند و می توان گفت ویدئو آرت هنری است؛ که علاوه بر آن که تحت تأثیر هنر های مختلف به خصوص هنر های نوین بوده با این حال توانسته است در کنار این تأثیر پذیری شکل بیانی خود را نیز پیدا و حفظ کند.
فرا ترکیب طراحی مدل ابعاد آسیب های رسانه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
55 - 81
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی مجازی یکی از مهم ترین و اثرگذارترین رسانه های اجتماعی هستند که امروزه توانسته اند در قالب ابزار روزمره و کاربردی، بر روابط خصوصی شهروندان اثرگذارد. این فضا در کنار مزایای بی شمار، معایبی هم به همراه دارد و به کاربران ناآشنا با فضای مجازی آسیب های جدی وارد می کند. بنابراین اهمیت، شناسایی و بررسی آسیب های رسانه های اجتماعی مجازی مورد توجه قرار گرفته؛ به گونه ای که سالانه مقاله های پژوهشی زیادی در این خصوص نگارش و چاپ شده است. اما، با توجه به اینکه این مقاله ها با جامعه آماری متفاوت، و شرایط متفاوت جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام شده، نتایج متفاوتی داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرد ابعاد این آسیب ها را با استفاده از شیوه فراترکیب شناسایی، طبقه بندی، و در نهایت مدل نهایی ابعاد آسیب های فضای مجازی را طراحی و ارائه کند. لذا، هدف پژوهش شناسایی و طبقه بندی آسیب های فضای مجازی، و طراحی مدلی جدید برای شناخت ابعاد آسیب های رسانه های اجتماعی مجازی است. به همین دلیل، با استفاده از روش فراترکیب نتایج پژوهش های پیشین، در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، مورد واکاوی قرار گرفت. با بررسی کیفیت مقاله ها در نهایت ۴۲ مقاله از بین ۵۴ مقاله برای تجزیه وتحلیل انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد فرهنگی، شبکه های اجتماعی، نهاد دین، شخصیت و واقعیت زدایی از مهم ترین ابعاد آسیب پذیر رسانه های اجتماعی مجازی به شمار می روند.
نقش رسانه های جمعی و اجتماعی در برساخت هویت ملی دانش آموزان دوره متوسطه: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نقش مؤثری در نهادینه سازی ارزش ها و تکوین یا تغییر هویت ملی به عنوان کلان ترین سطح هویتی دارند و به عنوان اهرم متغیر هویت ملی عمل می کنند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی نقش رسانه های جمعی و اجتماعی در برساخت هویت ملی بر حسب تجربه زیسته دانش آموزان بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها از نوع کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهر اردبیل بود. حجم نمونه 17 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب و سپس داده ها بر اساس تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بر اساس تجربه زیسته مشارکت کنندگان، شکاف بین دانش، نگرش و رفتار نسبت به هویت ملی در رسانه های جمعی و اجتماعی مشهود بود؛ به طوری که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های اجتماعی است کمتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های جمعی است. نوجوانان با مصرف غالب رسانه های جمعی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت ملی داشته اند، در مقابل نوجوانان با مصرف غالب رسانه های اجتماعی خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی بازنمایی می کردند.
تحلیل هم نشینی و جانشینی نشانه های نوشتاری و تصویری در لوگوهای فارسی برنامه کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
131 - 154
حوزههای تخصصی:
لوگوی فیلم یک نشانه است که علاوه بر انتقال مفاهیم نوشتاری از جنبه های بصری و زیبایی شناختی نیز برخوردار است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که رابطه نشانه های تصویری و نوشتاری در لوگوتایپ (نشانه نوشته) های تلفیقی برنامه کودک چگونه است و این روابط در فرایند انتقال معنا چه نقشی دارند. هدف تحقیق، تحلیل روابط هم نشینی و جانشینی نشانه های تصویری و نوشتاری در این لوگوتایپ ها و توصیف کارکرد ارجاعی آن ها با محتوای فیلم است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از روش کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی و مشاهده های میدانی از طریق ارائه پرسش نامه باز و مصاحبه با کودکان است. تجزیه تحلیل یافته ها کیفی است. یافته های تحقیق نشان می دهد رابطه هم نشینی و جانشینی نشانه های نوشتاری و تصویری در لوگوتایپ های برنامه کودک به شکل ویژه ای قابل شناسایی است. هم نشینی این نشانه ها وجه آشنایی زدایی و منحصربه فرد بودن آن را تقویت می کند و نتیجه آن ایجاد جذابیت بصری و تمایز نسبت به سایر لوگوتایپ هاست. در مواردی این روابط، خوانایی لوگو را تحت تأثیر قرار می دهد. رابطه جانشینی زمانی رخ می دهد که نشانه هایی از فیلم یا محتوای آن، جایگزین حروف لوگو می شود و خوانش هم زمان نوشتار و درک تصویری آن با توجه به محتوای فیلم برای مخاطب کودک صورت می گیرد.کلیدواژه: رابطه هم نشینی، رابطه جانشینی، نشانه های تصویری، نشانه های نوشتاری، لوگوتایپ (نشانه نوشته) فارسی، برنامه کودک.
الگوی موفقیت نهادهای دینی (مورد مطالعه: مساجد موفق در عرصه تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
141 - 185
حوزههای تخصصی:
تحقق جامعه دینی به موفقیت نهادهای دینی وابسته است و مسجد گسترده ترین و اثرگذارترین نهاد اسلامی است. به رغم تفاوت ها، اشتراکات زیادی در عملکرد مساجد موفق وجود دارد. الگوگیری از مساجد موفق یکی از اقدامات برای ارتقای مساجد است. نکته مهم در الگوگیری شناختِ عوامل اصلی موفقیت و تمایز آن ها با سایر ویژگی های مساجد موفق است. این پژوهش بر آن است تا الگوی موفقیت مساجد در عرصه تربیتی را فهم کند. این پژوهش از نوع کیفی است و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. داده های پژوهش از نتایج موردکاوی بیست مسجد برتر در کشور در حوزه تربیتی استخراج شده است. نتایج حاکی از آن است که یازده عامل اصلی و 39 عامل فرعی در موفقیت مساجد در عرصه تربیتی نقش اساسی دارند. عوامل مهم موفقیت عبارت اند از: رهبر اسوه، نظام تربیتی کادرساز، رونق تربیتی تشکیلاتی در بخش خواهران، انسجام تشکیلات ایمانی، جامعیت تربیتی و تشکیلاتی، تعامل با طلاب و حوزه علمیه، تعامل مسجد و مدرسه و خانواده، روحیه جهادی، رفع موانع فعالیت جوانان، گسترش مأموریت و تسری الگو، خدمت رسانی پیرامونی.
مروری بر تاریخچه پیدایش، رویکردهای سیاستی و مؤلفه های عملکردی ساختارهای قرآنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
7 - 43
حوزههای تخصصی:
انتقاد درباره وجود ناکارآمدی و موازی کاری در نهادهای فرهنگی و از جمله ساختارهای قرآنی امری شایع و نیازمند بررسی علمی است. بر این اساس، مقاله پیشِ رو سیاستگذاری قرآنی در جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داده و برای انجام این مهم از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. همچنین، برای جمع آوری داده ها به اساسنامه، ساختار اداری و گزارش عملکرد هریک از نهادها و سازمان های مورد مطالعه مراجعه شده است. بر اساس یافته های تحقیق، نهادهای فعال در حوزه های قرآنی سه دسته هستند: الف) ساختارهای نسبتاً مستقل قرآنی، ب) ساختار های قرآنی که زیرمجموعه دستگاه های فرهنگی دیگر قرار داشته و به لحاظ اداری به آنها وابستگی کامل دارند، ج) ساختارهای فرهنگی که بخشی از فعالیت آنها قرآنی است. مطابق بررسی صورت گرفته، مسایل ساختاری در حوزه فعالیت های قرآنی، سازماندهی نامناسب دستگاه های ذی ربط، هم افزا نبودن تنوع میان زمینه های پیدایش نخبگی در امور قرآنی و متمرکز نبودن مسئولان ارشد سازمان های مربوطه بر فعالیت های قرآنی ازجمله چالش های موجود ساختارهای قرآنی در کشور است. تحلیل داده ها مشخص می کند به رغم ظرفیت های موجود در کشور فاصله زیادی تا دستیابی به اهداف تبیین شده توسط رهبر انقلاب در حوزه قرآن وجود دارد. مردمی کردن و تعامل پویا با ظرفیت های مردمی قرآنی مهم ترین راهکار پیشنهادی است لکن به منظور اصلاح وضعیت موجود، ساماندهی ساختارهای قرآنی می تواند از طرق زیر پیگیری شود: 1. ادغام ساختاری دستگاه های دسته نخست،2. هماهنگی و جهت دهی ساختارهای دسته دوم ازطریق تعریف همکاری های مشترک، و در نهایت3. همسوسازی ساختارهای گروه سوم با ایده های کلان نظام در این حوزه به واسطه حضور و مشارکت در شورای برآمده از ساختارهای ادغام شده.
تحلیل نظام ستاره سازی سینما به مثابه دستاویزی برای نقد مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی (مورد مطالعه: فیلمی از عباس شباویز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
در ساخته (1348) عباس شباویز، کاباره دار صاحب نفوذی به نام شاهین، مجذوب استعداد خوانندگی دختری کولی به نام آتش می شود، و می کوشد وی را به ستاره کاباره های خود تبدیل کند. بعد از آنکه تحت نظارت و حمایت شاهین، آتش به ستاره شناخته شده ای بدل می شود، علیرغم مخالفت شاهین، دلباخته استاد موسیقی خود می شود. شاهین این بار از قدرت خود بهره می گیرد تا از ادامه فعالیت این زوج جلوگیری، و آن ها را از صنعت سرگرمی طرد کند. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با رجوع به آرای نظریه پردازانی همچون لورا مالوی و ماری ان دوان در رابطه با مفهوم ستاره زن، می کوشد نحوه بازنمایی فرایند برساخته شدن آتش به عنوان یک کالای محبوب در صنعت سرگرمی تحت نظارت شاهین را مورد مطالعه قرار دهد. سپس پژوهش، امکان اینکه بازنمایی شباویز از این سازوکار، استعاره ای انتقادی از مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی، و استراتژی رژیم در جذب توده ها با وعده های جذاب مدرنیته و اعمال تغییرات بر او باشد را، در نظر می گیرد. ذیل این فرض، تغییر شکل و رفتار آتش تحت نظارت شاهین، به عنوان نمادی از تغییرات غیر اخلاقی، نمایشی و «معطوف به ظواهرِ» مدرنیزاسیون پهلوی، بررسی می شود. پژوهش نتیجه می گیرد که فیلم شباویز، با بهره گیری از تمهیدات سینمایی متناسب، در بازنمایی سازوکار نظام ستاره سازی موفق بوده است، و فیلم، این سازوکار را استعاره ای از مدرنیزاسیون آمرانه در نظر می گیرد و معطوف بودن پروژه مدرنیزاسیون به ظواهر جامعه را نقد می کند. از سوی دیگر پژوهش، ضرورت پژوهش هایی مبتنی بر بازخوانی آثار سینمای ایران، مخصوصاً آثار مهجور فیلم فارسی، با بهره گیری از آرای نظریه پردازان معاصر را خاطر نشان می سازد.
ارائه مدل فرهنگ سلامت درآموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
425-460
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و ارایه مدل فرهنگ سلامت درآموزش و پرورش کشور پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ، تلفیقی از نوع روش های کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول از روش کیفی تحلیل محتوا (قیاسی) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، در پایان مرحله اول مدل کیفی فرهنگ سلامت درآموزش و پرورش کشور در پنج بعد ترویج سبک زندگی اسلامی در مدرسه ، تقویت دین داری دانش آموزان ، ارتقای سلامت معنوی دانش آموزان ، توسعه حمایت اجتماعی از دانش آموزان و گسترش فرهنگ سلامت در مدرسه ارائه شد. در مرحله دوم تحقیق، جامعه آماری شامل کارکنان و مدیران سازمان آموزش و پرورش در شهر تهران می باشند که مطابق اطلاعات سامانه آموزش و پرورش تهران حدودا 2500 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری(نظیر فراوانی، درصد و میانگین) و سطح استنباطی تحلیل عاملی تاٌییدی، با استفاده از Spss 22 وLisrel8.54 صورت گرفت
تحلیل جامعه شناختی سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: مطالعه ای پیرامون مصرف موسیقی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
247 - 270
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه یک تحقیق پیمایشی کمّی می باشد که در رابطه با مصرف موسیقی و سبک زندگی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق؛ دانشجویان دانشگاه مازندران بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 372 نفر بوده که برای اطمینان بیشتر به 385 نفر افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش انجام شده، مصرف موسیقی پاپ بیشترین درصد را از بین انواع سبک موسیقی به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون تفاوت معناداری نشان می دهد که بین ساکنین شهر و روستا از حیث میزان مصرف موسیقی تفاوت معناداری وجود دارد امّا تفاوت معناداری بین زن و مرد از این حیث وجود ندارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون گویای آن است که متغیرهای مصرف موسیقی و درآمد خانواده با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی آنان مثبت است. همچنین متغیرهای مصرف موسیقی و تحصیلات با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی منفی آنها نشان میدهد که با افزایش هریک از متغیرها، متغیر دیگر کاهش پیدا می کند و بالعکس. مصرف موسیقی با متغیرهای الگوی پوشش و مدیریت بدن که از اجزای سبک زندگی هستند رابطه معنادار دارند امّا این رابطه با متغیر اوقات فراغت معنادار نمی باشد.در نهایت نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز افزایش پیدا می کند و همچنین با کاهش تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز سیر نزولی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که36 درصد از واریانس سبک زندگی(متغیر وابسته) توسط متغیرهای مستقل این تحقیق تبیین می شوند.
خوانش جامعه شناختی تأثیر مصرف رسانه ای بر سبک زندگی؛ با تأکید بر نقش پایگاه اقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی با سبک زندگی با توجه به نقش متغیرهای جمعیت شناختی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی انجام شده است. به لحاظ روش شناختی، این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، مقطعی و کاربردی و در قالب پیمایش است که دارای رویکردی توصیفی و تحلیلی بوده و به ارزیابی مسئله اصلی پژوهش در میان جوانان شهر تهران می پردازد. جامعه آماری، جوانان 18 تا 34 ساله شهر تهران و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر بوده که این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی در 10 محله از 5 منطقه (1، 4، 6، 15، 22) در میان مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. داده های به دست آمده از پرسش نامه از طریق نرم افزار Spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای «مصرف رسانه ای در فضای مجازی و ابعاد سازنده آن (دیداری-شنیداری و نوشتاری) و مدت استفاده از فضای مجازی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های مختلف» رابطه مستقیم و معناداری با سبک زندگی جوانان دارند. همچنین بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب جنس، وضعیت تأهل، سن، منطقه زندگی و میزان درآمد و متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد، از طرفی بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب تحصیلات و شغل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مصرف رسانه ای زمینه تغییر سبک زندگی از سنتی به میانه (ترکیبی) و از میانه به مدرن (غربی) را فراهم می آورد.
گونه شناسی تولیدمحتوای اینفلوئنسر محور ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اصلی در شبکه های اجتماعی محتوای کاربرساخته است که مهم ترین ویژگی آن عدم وابستگی سازمانی و آماتوری است، در بین کاربران شبکه های اجتماعی اینفلوئنسرها کاربران نخبه اند، که توانسته اند با تولید محتوای منظم شبکه مخاطبان خود را بسازند. محتویی که توسط اینفلوئنسر تولید می شود، تولید اینفلوئنسرمحور است. تولید اینفلوئنسر محور بر خلاف تولید کابرساخته، آماتور نیست و قادر به ذائقه سازی است، بنابراین در ذیل تولید کاربرساخته قرار نمی گیرد. اینفلوئنسرها در جذب فالوئر و تبدیل سرمایه کاربری از طریق تولیدمحتوا، مهارت قابل ملاحظه ای دارند، آنها برای تبدیل سرمایه کاربری خود به سرمایه نقد شونده، فرآیند ویژه ای را طی می کنند که طی آن گونه های متفاوتی از محتوا پدید می آید. این مقاله درصدد گونه شناسی تولید اینفلوئنسرمحور ایرانی در اینستاگرام است و برای این منظور روش ترکیبی را بکار می گیرد که در آن از دو روش کیفی نتنوگرافی و تحلیل مضمون استفاده شده است. روش نتنوگرافی بکار گرفته شده متکی به مدل سادبک است که خود تلفیقی از مشاهده، بررسی محتوا و مصاحبه های آفلاین است. در تحلیل داده های به دست آمده از این الگوی سه وجهی از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. طی بازه زمانی ۱۸ ماهه صفحات اینستاگرامی ۲۳ اینفلوئنسر مورد مشاهده و محتوای تولیدی آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با ۱۲ نفر از اینفلوئنسرهای مورد بررسی نیز مصاحبه عمیق انجام شد. پس از کدگذاری و تحلیل داده ها «تولیدمحتوای نقدشونده» با توجه به تنوع اینفلوئنسرها و فالوئر به ۵ گونه کلی تولیدمحتوای روایی، فراتبلیغ، برندشخصی، تولیدمحتوای مشارکت جویانه، تبلیغ مستقیم صورت بندی شد.
صدای فقر همه گستر در جامعه (فراترکیب مطالعات فقر در ایران: بازه زمانی سال های 1402-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
وجود و تداوم فقر، مانعی جدی برای پیشرفت جامعه است؛ ازاین رو لزوم شناخت و مبارزه با آن از اهداف نخستین حکومت ها انگاشته می شود. گستردگی پژوهش های در پیوند با فقر همراه با گوناگونی حوزه های علمی در این زمینه، تجمیع نتایج و بازبینی نظام مند در این زمینه را بایسته کرده است. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی از نوع فراترکیب، به بررسی پژوهش های مرتبط با فقر در مقالات منتشرشده پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی سال های 1390 تا 1402 پرداخته است. از میان 150 اثرِ منتشرشده در بازه زمانی موردنظر، تعداد 40 مقاله علمی-پژوهشی برای تجمیع و برون آوری داده ها گزینش شد. یافته ها نشان داد؛ بیشترین پژوهش ها در حوزه فقر مربوط به رشته اقتصاد است. از دیدگاه روش شناسی، پارادایم کمّی از نوع الگوی اقتصادسنجی حاکم است. بیشترِ تحقیقات کمّی، فقر را از دریچه آمار و نقشه بررسی کرده اند، بازنمایی فقر در جامعه و آشکارا نمودن تجربیات زیسته فقرا، چندان مورد توجه نبوده است. در بخش موضوعی، بیشتر تحقیقات در چهارچوب فقر عمومی (درآمد و معیشت) انجام شده اند. باوجوداینکه پژوهش های کیفی پیرامون فقر روبه فزونی است، اما این گونه مطالعات با بهره گیری از داده ها و یا تحلیل آثارِ ازقبل موجود انجام شده است که پیوستگی نزدیک و میدانی با مسئله پژوهش ندارند. همچنین، در حوزه موضوعی با کمبود تحقیقات فقرپژوهی در حوزه زنان، کودکان، فقر قابلیتی، فقر پنهان و طبیعی سازی این مسئله به عنوان بخشی از تجربه زندگی روزمره در اثر رخدادهای اجتماعی خاص (کرونا، تحریم اقتصادی و تورم افسارگسیخته) روبرو هستیم. درنهایت، نتایج پژوهش های مختلف؛ نمایانگر گسترش روزافزون فقر در سراسر جامعه در سال های پایانی دهه 90 و شکل گیری ریخت و تجربه نوینی از فقر در میان گروه های اجتماعی تحت عنوان «فقر همه گستر» است که شرایط کنونی جامعه ازجمله ضعف وضعیت اقتصادی، کاهش رفاه اجتماعی و گسترش آسیب های اجتماعی می توانند پیامدهای آن در نظر گرفته شوند
مطالعه جامعه شناختیِ تنهایی در بین سالمندان در شهر شیراز: یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تنهایی» به عنوان یکی از مسائل اجتماعی سالمندان در سراسر جهان، به سرعت درحال شیوع است. اگرچه، تحقیقات متعددی در این زمینه انجام شده است، اما زوایای این مسئله نیاز به شناخت جامع تر دارد. هدف این پژوهش واکاوی «تنهایی» در بین سالمندان شهر شیراز با استفاده از نظریه زمینه ای است. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان، ۱۴ نفر سالمند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. داده های جمع آوری شده در قالبِ کدهای باز، محوری و انتخابی، کدگذاری گردیدند که منجر به استخراج ۹ مقوله اصلی شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، کمبودِ حمایتِ اجتماعی و افولِ سرمایه اجتماعی، شرایط علّی «تنهایی» بودند، فقدانِ مهارت، شرایطِ مداخله گرِ «تنهایی» بود و تغییراتِ اجتماعی سریع و آسیب های اجتماعی، به عنوان شرایط زمینه ای وقوع «تنهایی» شناسایی شدند. به علاوه، استفاده از فضای مجازی، مدیریت اوقات فراغت و مثبت اندیشی، استراتژی سالمندان در مواجهه با «تنهایی» و اختلال در زندگی، پیامدِ «تنهایی» بود. نُه مقوله اصلی پژوهش منجر به کشفِ مقوله هسته با عنوان «تنهایی، تجربه ای دردآور» گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، «تنهاییِ» سالمندان پدیده ای «دردآور» هم برای سالمندان و هم برای جامعه است و ضرورت دارد با شناخت جامعِ «تنهایی»، تسکین و تقلیل آن مد نظر سیاست گذاران و برنامه ریزان سالمندی قرار گیرد.
بررسی اثرات فناورهای ارتباطی و رسانه ای دیجیتالی بر مشارکت سیاسی جوامع روستایی با تاکید بر پیام رسان های داخلی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبرد ها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی شبکه های اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 3 بعد کلی مشخص گردید. نگرش انتخاباتی، تاثیرپذیری از کاربران و رفتار انتخاباتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان ملکان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار نگرش انتخاباتی و کم اهمیت ترین معیار رفتار انتخاباتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به شبکه های اجتماعی را در قالب افزایش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان می دارد.
مخاطب پژوهی سالمندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۶)
185 - 211
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سبک استفاده سالمندان شهر اصفهان از رسانه ملی انجام گرفت. استان اصفهان یکی از شش استانی است که سهم جمعیت سالمند آن نسبت به دیگر استان های کشور بیشتر است و شناسایی میل، نیاز و مصلحت سالمندان در رابطه با رسانه ملی دارای ضرورت است. این پژوهش به منظور شناخت افکار، گرایش ها، علایق و ترجیحات محتوایی و زمانی، نیازها و انتظارات در رابطه با سیمای شبکه استانی با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته در جامعه آماری سالمندان ساکن شهر اصفهان در طی سال های 1399-1400 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد شبکه اصفهان از طیف متنوعی از مخاطبان سالمند گزینش گر، تشریفاتی، نفع گرا، ناظر، مشارکتی و غیرمشارکتی، درگیر و غیردرگیر، تحلیل گر و مقاوم برخوردار است و تماشای تلویزیون توسط این مخاطبان با اهداف متنوعی شامل افزایش اطلاعات، یادگیری مهارت ها، سرگرم شدن، فرار از مسائل زندگی و پر کردن اوقات فراغت انجام می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که فیلم ها، انواع مسابقه، جنگ های تلویزیونی، اخبار و سخنرانی ها در گروه برنامه های جدی مورد علاقه مخاطبان سالمند است. همچنین اطلاع رسانی اخبار سالمندی استان، کمک به اصلاح سبک زندگی، کمک به تقویت روحی و اصلاح فرهنگ رفتار با سالمندان از انتظارات مخاطبان سالمند اصفهانی از شبکه استانی است.