فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هویت جماعت گرایانه مذهبی در جامعه ایرانی از طریق سبک های زندگی و سیاست های مصرف درصدد بازنمایی هویت متمایز خود با دیگران می باشد.در این نوشته تاکید اصلی بر مکتب قرآن است که خود شاخه ای از مذهبیون اهل تسنن است و امروزه در شهرهای کردنشین اهل تسنن ساکن هستند.این مقاله کیفی بوده و با رویکرد تاریخ شفاهی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق انجام گرفته است.بر این اساس تعداد 32 نفر از اعضای مکتب قرآن که در شهرهای مختلفی سکونت داشتند،به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه درباره سبک زندگی آنها در مدت سه ماه انجام گرفته است و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از کدگذاری سه مرحله ای استفاده شده است.یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در میان افراد عضو این جماعت مذهبی، بحث از نوعی هراس نسبت به جهان بیرون از جماعت و ترس از رخنه هویت جماعت گرایانه مذهبی در جامعه ایرانی از طریق سبک های زندگی و مصرف درصدد بازنمایی هویت متمایز خود با دیگران می باشد.تاکید اصلی این مقاله بر مکتب قرآن است که خود شاخه ای از مذهبیون اهل تسنن است و امروزه در شهرهای کردنشین اهل تسنن ساکن هستند.مقاله کیفی بوده و با رویکرد تاریخ شفاهی واستفاده از تکنیک مصاحبه عمیق انجام گرفته است.بر این اساس تعداد 32 نفر از اعضای مکتب قرآن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه درباره سبک زندگی آنها در مدت سه ماه انجام گرفته است و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از نظریه زمینه ای استفاده شده است.یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در میان افراد عضو این جماعت مذهبی،بحث از نوعی هراس نسبت به جهان بیرون از جماعت و ترس از رخنه کردن این جهان به درون روابط زیسته آنان به شکلی وسواس گرایانه در قالب امر و نهی هایشان نسبت به سیاستهای مصرف به درستی دیده می شود.افراد عضو این جماعت مذهبی در پناه گفتمان حاکم بر جماعت،در واقع در برابر گفتمان حاکم بر جامعه و سلسله مراتب اجتماعی ای که بنیان های قدرت و اقتصاد بدان دامن می زنند، مقاوت کرده اند و همین الگوهای ارزشی و گزینشی موجبات یکدست بودگی این اعضاء را فراهم آورده است. این جهان به درون روابط زیسته آنان به شکلی وسواس گرایانه در قالب امر و نهی هایشان نسبت به سیاستهای مصرف دیده می شود.افراد عضو این جماعت مذهبی در پناه گفتمان حاکم بر جماعت، در واقع در برابر گفتمان حاکم بر جامعه مقاوت کرده وهمین الگوهای ارزشی و گزینشی موجبات یکدست بودگی و همسطحی این اعضاء را فراهم آورده است.
هویت چهل تکه ، پُست سکولاریسم و گفتمان پَسا تجدد ( تحلیلی بر آرای داریوش شایگانِ متاخر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
177-203
حوزههای تخصصی:
داریوش شایگان(1313-1397) در طول پنج دهه حیات فکری خود از سویی در مقابل تجدد ستیزان و طرفداران نسبیت فرهنگ ها اتخاذ موضع جدی کرده و در مقام فردی شرقی جهان سومی که خطر ازدست رفتن ارزش های روشنگری را در تجربه زیسته خود آزموده، مدافع نظم تمدنی اجتماعی و دستاوردهای مدرنیته بود و از سوی دیگر به دلیل تشخیص فقدان معنا و روح در کالبد تجربه تجدد غربی، در تکاپوی جمع میان این مراتب در الگوی انسان سیاره ای مورد نظر خود می اندیشید .این مقاله می کوشد تا با اتخاذ روش خوانش هرمنوتیکی آرای شایگان متاخر به ارائه صورتبندی تحولات فهم وی از مناسبات امر دینی در دو گفتمان تجدد و پسا-تجدد ، با در نظر گرفتن توامان بافت (context) مفهومی و تجارب زیسته فکری – فرهنگی وی در دو لایه ملی و جهانی بپردازد . تحولات فکری فلسفی جریان پست مدرن، رواج اندیشه های پُست سکولار ، تجارب جدید زیسته شخصی شایگان در فاصله زمانی سه دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، زمینه ای فکری – فرهنگی برای پدیدار شدن کتاب افسون زدگی جدید در اوایل دهه هشتاد شد .
تنزل تمکین/کاهش تسلیم (مناسبات نسلی نسل زد بر اساس فراترکیب پژوهش های موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ظهور گسترده و ناگهانی نسل زد در اعتراض ها و جنبش های اخیر ایران، به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، این نسل را به کانون توجه سیاست گذاران و پژوهشگران تبدیل کرده است. ویژگی ها و خصوصیات نسل زد و تفاوت ها و تمایزهای آن با سایر نسل ها در ایران به یکی از پرسش های مهم برای پژوهشگران، اندیشمندان و حتی سیاست مداران بدل شده است. این مطالعه با بهره گیری از روش فراترکیب، به بررسی، تحلیل و تلفیق یافته های مقاله های علمی تهیه و منتشرشده معتبر در حوزه نسل زد در یک دهه اخیر (1390 -1403) پرداخته است تا تصویری روشن و متقن از تمایزات و تشابهات نسل زد در ارزش ها و نگرش های مختلف ارائه دهد. یافته های این مطالعه مبتنی بر دسته بندی و استخراج کدها و مفاهیم، در چهار حوزه خانواده، دین، محیط کار و سیاست خصوصیت های متمایزی را در نسل زد نشان داد که مقوله محوری مطالعه بر پایه آن بنیاد نهاده شده است: تنزل تمکین/کاهش تسلیم؛ به معنای کاهش احترام به اقتدار در هر چهار حوزه خانواده، دین، سیاست و محیط کاری و شغلی است.در حوزه خانواده کاهش احترام به اقتدار در نقد پدرسالاری و استقلال هویتی خود را نشان داده است. در سیاست و محیط کار عدم اعتماد به نهادها و تشکل ها و در حوزه دینی، افسون زدایی و سنت گریزی مهم ترین مفاهیمی هستند که خصوصیات و تمایزات نسل زد در ایران امروز را به بهترین وجه تشریح و بازنمایی می کنند. بر این مبنا و مبتنی بر تحلیل نتایج پژوهش های موجود دررابطه با مناسبات نسلی نسل زد با نسل های پیشین می توان با درنظرگرفتن دو دیدگاه پیوستگی و سرخوردگی به وجود رابطه توافقی توأم با تفاوت با والدین و تزاحمی با نسل ایدئولوگ و انقلابی گفتمان حاکم اشاره کرد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
اهداف: این پژوهش، در پی بررسی سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس نظریه سلامت اجتماعی کییز بود. روش پژوهش: روش پژوهش کمی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای و حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 376 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه ساختارمند شامل مقیاس های سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو (2005) و سرمایه اجتماعی میرفردی و ولی نژاد (1394)، استفاده شد. اعتبار ابزار به روش اعتبار صوری مورد تائید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی دانشجویان در سطح متوسطی است. تفاوت معناداری بین سلامت اجتماعی دانشجویان زن و مرد وجود نداشت. بین سلامت اجتماعی با توجه به مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، گروه سنی و قومیت تفاوت معناداری وجود نداشت. میزان سلامت اجتماعی دانشجویان برحسب پایگاه اقتصادی- اجتماعی متفاوت بود و طبقه بالا، بیشترین سلامت اجتماعی را داشت. بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری در سطح 99 درصد وجود داشت. در مجموع، متغیرهای سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی، 12 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند. نتیجه: همراستایی بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی، نشانگر کارکردهای اجتماعی آنها برای اهداف عمومی جامعه است.
تمایل به مهاجرت (داخلی/ بین المللی) در میان جوانان و عوامل پشتیبان جمعیتی و اجتماعی آن (مورد مطالعه شهرستان آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
299 - 332
حوزههای تخصصی:
میل به مهاجرت و تحولاتی که در آن در حال وقوع است بیانگر اتفاقاتی است که در تار و پود جامعه در حال وقوع است. هدف این پژوهش مطالعه تمایل به نوع مهاجرت و عوامل پشتیبان آن در میان جوانان می باشد. در این راستا با انتخاب نمونه 376 نفری از جوانان شهرستان آبدانان در استان ایلام این مسئله بررسی شد. نتایج نشان داد فقط 9/8 درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته به مهاجرت از این شهرستان فکر نکرده اند. 22 درصد مهاجرت درون استانی، حدود 6/52 درصد بین استانی و حدود 5/16 درصد به مهاجرت از کشور ابراز تمایل کرده اند. در زمینه علل تمایل به مهاجرت از این شهرستان به ترتیب جستجوی کار، کمبود امکانات آموزشی، تفریحی و بهداشتی و آینده نامشخص در این شهرستان سه علت اصلی هم در بین افرادی که تمایل به مهاجرت داخلی و هم در بین افردای که تمایل به مهاجرت بین المللی داشته اند بیان شده است؛ با این تفاوت که در تمایل به مهاجرت بین المللی، دسترسی به آزادی و امنیت (در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قضائی) بیشتر نیز در مرتبه سوم همراه با آینده نامشخص در این شهرستان قرار دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد با کنترل همه متغیرهای پژوهش، احتمال تمایل به مهاجرت بین المللی در بیکاران حدود 90/3 برابر بیشتر از شاغلین است و هر چقدر احساس امنیت (به صورت کلی) افزایش می یابد، تمایل به مهاجرت بین المللی کاهش می یابد. براساس نتایج این مطالعه می توان گفت سیاستگذران می توانند با تلاش برای ارتقای احساس امنیت- اقتصادی، سیاسی، قضایی و اجتماعی- و ایجاد اشتغال پایدار زمینه کاهش تمایل به مهاجرت بین المللی را در جوانان فراهم سازند.
کاهش آسیب های اجتماعی در بستر توسعه اقتصاد فرهنگ: محرومیت زدایی با توسعه جاذبه های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
33 - 71
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های فرهنگی و هنری با بهره گیری از سرمایه های فرهنگی و هنری بالقوه افراد آسیب پذیر، موجب تقویت مهارت های اجتماعی آن ها و توانمندسازی شان می شود و شرایط اشتغال را در سطوح فردی و اجتماعی فراهم می کند. برنامه های توانمندسازی فرهنگی و هنری در برخی از مناطق آسیب پذیر شهری و روستایی در جهان اجرا شده و این مناطق را به مقاصد گردشگری مشهوری تبدیل کرده است. در این مقاله، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده ها و اطلاعات موجود، دو نمونه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه خارجی، خیابان لارامبلا در شهر بارسلون اسپانیا است که در آن شرایطی فراهم شده تا از ظرفیت های افراد کم برخوردار برای هنرنمایی در قالب اجراهای زنده هنری استفاده شود. این اقدام نه تنها به توانمندسازی گروه های آسیب پذیر کمک کرده، بلکه خیابان لارامبلا را به یکی از مراکز توریستی پرجاذبه تبدیل کرده است. در ایران نیز تجربه های مشابهی وجود دارد، از جمله توانمندسازی زنان محلی جزیره هرمز در نقاشی با شن های رنگی و رویداد استارتاپی یامال در جزیره قشم. این فعالیت ها که با استفاده از ظرفیت های محیطی و محلی فرهنگی و هنری جزیره انجام شده، موجب مشارکت اجتماعی مردم محور و اشتغال بومیان، به ویژه زنان، شده و در نهایت منطقه را به مقصدی گردشگری تبدیل کرده است.
ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) به صورت مقطعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای بررسی فرضیه ها از طریق پرسشنامه و به شکل میدانی جمع آوری می شود. به دلیل بررسی رابطه بین متغیرها این نوع تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان سرپرست شهر شیراز است که، با توجه به حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص تعداد 384 نفر در نظر گرفته شدکه، به روش تصادفی ساده بین نمونه آماری پخش گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایی SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایه های روان شناختی قادر به ایفای نقش واسطه ای در رابطه بین خود انسجامی و خودتنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی است. سطح معناداری متغیرهای خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی بسیار نزدیک به صفر و کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0=α است (p<0.05). در نتیجه از نظر آماری بین این متغیرها و بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. به لحاظ اثبات رابطه مثبت بین آن ها می توان گفت با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، میزان بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم به ترتیب به اندازه 5/12 درصد، 9/21 درصد و 5/32 درصد افزایش خواهند یافت. همچنین با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی به صورت غیر مستقیم میزان بهزیستی روان شناختی به صورت غیرمستقیم به ترتیب به اندازه 3/4 درصد، 8/4 درصد و 7/7 درصد افزایش خواهند یافت.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود.
روش شناسی: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گل های شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروه های آزمایش و کنترل به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربه های واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
شناخت مؤلفه های گفتمانی اخبار جعلی در حوادث پاییز ۱۴۰۱(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
107 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت مؤلفه های گفتمانی اخبار جعلی در حوادث پاییز 1401 است. بدین منظور اخبار جعلی منتشرشده از طریق اکانت های ایکس بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال به روش تحلیل گفتمان با رویکرد نورمن فرکلاف مورد تحلیل قرار گرفت. براساس شاخص های مورد بررسی یافته ها نشان دادند که هر دو اکانت ایکس، ده کنش «ترسیم فضای منفی برای مخاطب»، «افزایش شکاف بین حاکمیت و معترضان با مرجعیت نهادهای بین المللی»، «دوقطبی سازی جامعه»، «ایجاد عقلانیت معنایی»، «القای تئوری های توطئه»، «برجسته سازی ابعاد حقوق بشری و دموکراسی غربی»، «استفاده از شیوه های بیان»، «تولید شبه علم»، «تکرار واژگان ایدئولوژیک» و «تلاش برای ایجاد باور در مخاطب برای عبور از جمهوری اسلامی» را در اخبار جعلی بکار گرفته اند. همچنین، هر دو شبکه های خبری مورد بررسی، برای شاخص استعاره، فاقد رویکرد یا کنش هستند. یکسان بودن مؤلفه های گفتمانی در دو رسانه مورد بررسی، نشان می دهد که از ایدئولوژی تاحدودی مشابه پیروی می کنند.
مرور نظام مند پژوهش های حوزه برندسازی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی ملی از حوزه های پژوهشی نوپدید و میان رشته ای و درعین حال بسیار راهبردی است که طی سال های اخیر مورد توجه جدی دانشگاهیان و سیاست گذاران قرار گرفته است. بررسی و مرور پژوهش های داخلی انجام شده در این حوزه ی نوپا می تواند تصویر دقیقی از وضعیت تولید دانش و رویکردهای پژوهشی غالب بر آن، فراهم آورد. بدین منظور، در این نوشتار 50 مقاله ی علمی منتخب در حوزه ی برندسازی ملی (طی سال های 1389 تا 1402) با هدف شناخت چهارچوب ها و ویژگی های نظری، روشی، رویکردی و شکلی، با استفاده از روش مرور نظام مند واکاوی شده اند. یافته ها، نوپابودن حوزه ی برندسازی ملی و شکل نگرفتن چهارچوب ها و مرزهای آن به عنوان یک حوزه ی مطالعاتی و پژوهشی مستقل را نشان می دهند. همچنین پژوهش در این حوزه ، هنوز به مسئله ای فراگیر در کشور تبدیل نشده و جامعه ی دانشگاهی ایران را در سطوح و مقاطع مختلف و از منظرهای علمی گوناگون درگیر نکرده است. افزون بر این، ضعف جدی ادبیات مفهومی و نظری و نیز خلأ استفاده از برخی روش های پرظرفیت در این حوزه مشهود است. با توجه به وضعیت کنونی پژوهش های حوزه ی برندسازی ملی در ایران، مهم ترین راهکارهای پیشنهادی به منظور غنابخشی به پژوهش های آینده عبارتند از: اهتمام به پژوهش های مفهومی، برندسازی این حوزه از طریق نشریه ها و همایش های علمی، پژوهشگری از منظرها و رشته های علمی مغفول و پرظرفیت، توجه بیشتر به شاخص های جهانی مربوطه، حرکت به سوی واکاوی رویکردهای گفتمانی در عرصه ی برندسازی ملی و بهره گیری از روش های فراتحلیل و فراترکیب به منظور ارزیابی و یکپارچه سازی نتایج پژوهش های سیاستی پیشین.
نقش ارتباطات در مربیگری استارتاپ ها و توسعه کارآفرینی در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
277 - 306
حوزههای تخصصی:
صنعت سلامت در حال حاضر یکی از بسترهای غنی کارآفرینی است و نقش مهمی در توسعه اقتصادی و ثروت افزایی دارد. مربیگری (کوچینگ) به عنوان یک گرایش نوین در عرصه کارآفرینی با استفاده از مهارت های ارتباطی نقش مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت استارتاپ ها ایفا می کند. هدف این پژوهش ارزیابی نقش مربیگری در ارتباطات درون گروهی استارتاپ های حوزه سلامت است و محقق به عنوان یک پژوهشگر حوزه ارتباطات تلاش کرده تا با چنگ زدن به حوزه کارآفرینی نقش مربیگری را در استفاده از دانش و مهارت های ارتباطی در استارتاپ های حوزه سلامت مطالعه کند. نوآوری این مطالعه در برقراری پیوند میان ارتباطات با حوزه کارآفرینی، به ویژه کسب و کارهای نوین فناورانه است. در این مطالعه از روش کیفی استفاده شده و جامعه هدف آن نیز استارتاپ های حوزه سلامت فعال در پارک های علم و فناوری بوده است. براساس اهداف و سؤالات تحقیق، از تکنیک «مصاحبه همراه با مشاهده» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برآیند تحلیل حاصل از 15 مصاحبه با کنشگران اصلی استارتاپ های حوزه سلامت، شناسایی و احصای 4 مقوله اصلی همراه با 24 زیرمقوله است. همچنین مقایسه مقولات احصا شده از بطن مصاحبه ها که نماینده وضعیت فعلی کوچینگ در ایران می باشد، با ادبیات جهانی نشان از فقدان 7 مقوله مهم در بدنه دانشی کوچینگ در ایران است که همگی دارای دلالت های مهم ارتباطی می باشند و می توانند نقش مهمی در موفقیت این استارتاپ ها ایفا نمایند. این مطالعه نشان داده که بدنه دانشی مربیگری که نقش مهمی در هدایت کسب و کارهای نوین ایفا می کند، خود نیازمند غنی سازی بیشتر با مهارت های دانشی و کاربردی ارتباطی است.
نسبت سنجی دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
45 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، بررسی و سنجش جایگاه دین و نسبت آن با هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین و بررسی پیوند مابینِ ظرفیت های بالقوه دین و فناوری هوش مصنوعی در بسترهای نوین رسانه ای است.روش شناسی پژوهش: رویکرد این مقاله پژوهشی است و با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است.یافته ها: امروزه پلتفرم های اینترنتی، الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی و منابع دینی مختلف مانند متون مقدس، موعظه ها، و مطالب عبادی را متناسب با ترجیحات و اعتقادات فردی فعال می کنند. مواردی مثل واقعیت مجازی (متاورس) برای ایجاد محیط های مذهبی افراد را قادر می سازد در زیارت های مجازی، مراسم مذهبی و عبادات عمومی شرکت کنند. این مسئله در عصر نوین دیجیتال، زمینه جدیدی را برای استفاده از علوم رسانه ای نوین در خدمت پیروان ادیان ایجاد کرده است.بحث و نتیجه گیری: رابطه جایگاه دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین می تواند منجر به استفاده سالم و مفید برای پیروان و دغدغه مندان حوزه دین و رسانه باشد. همچنین از هوش مصنوعی تعریف شده در ابزارهای گوناگون رسانه ای می توان برای اعمال و مناسک گوناگون دینی بهره برد. باید از فرصت های نوین در دنیای امروز برای پر رنگ کردن جایگاه دین بهره برد و با چالش ها به صورت صحیح، تخصصی و علمی رو به رو شد.
نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت منابع انسانی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶
119-126
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت و به تبع آن فن آوری شبکه های اجتماعی نقطه عطف تاریخ زندگی بشر در عصر حاضر می باشد. در این زمینه نقش و تأثیر رسانه های اجتماعی در استراتژی ها و شیوه های مدیریت منابع انسانی روز به روز در حال افزایش است. هدف اصلی این مطالعه پاسخ به این سوال اساسی است که رسانه های اجتماعی چگونه بر موفقیت و کارآیی مدیریت منابع انسانی در سازمان ها تاثیرگذار هستند؟ برای پاسخ به این سوال نقش رسانه های اجتماعی در مدیریت منابع انسانی در منابع مختلف عملی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که رسانه های اجتماعی در حوزه های ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات در سازمان ها تاثیرگذار بوده و با کارکردهای خود می توانند در جذب نیروی کار، توسعه و نگهداری کارکنان و ارتقاء رضایت شغلی آنها به ایفای نقش بپردازند. نتایج نشان داد که در عصر حاضر رسانه های اجتماعی تاثیر بسزایی در کارآیی و بهره وری بالاتر منابع انسانی دارند. به این معنی که هرچه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی افزایش یابد، دسترسی به اهداف سازمان در کوتاه ترین زمان ممکن و با کم ترین هزینه میسر می شود.
سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل اجتماعی (مطالعه اتنوگرافیک سازمان های غیردولتی سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۵۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
پیدایش سازمان های غیردولتی در سردشت، با تنوع و تشدید مسائل و آسیب های اجتماعی گره خورده است. پژوهش حاضر با رویکرد سازه گرایی اجتماعی و با روش اتنوگرافی شهری به میانجی تجربه و روایت جمعی از کُنشگران مدنی، از راه شناسایی راهبردهای ادعاسازی و ساختن راه حل ها به نحوه برساخت مسائل اجتماعی توسط سازمان های غیردولتی سردشت پرداخته است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری و از راه تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. نمونه های موردمطالعه شامل 34 نفر از فعالان مدنی و دارای کنش ورزی یکسره در 31 سازمان غیردولتی بود که به روش نمونه گیری با بیشترین تنوع گزینش شدند. بر پایهٔ داده های میدانی، «برساخت مسائل اجتماعی» در جایگاه رویکرد، عامل پیدایش اغلب سازمان های غیردولتی در سردشت بوده است. این سازمان ها برای به ادراک درآوردن مسائل اجتماعی، از راهبردهای «بسترسازی»، «حساس سازی» و «نیاز/مندسنجی» به عنوان «راهبردهای ادعاسازی» بهره گرفته اند و با توسل به اقداماتی چون «توانمندسازی فکری»، «توانمندسازی عملی» و «ارائه خدمات مستقیم» به ساختن راه حل ها مبادرت نموده اند. بر مبنای یافته ها، راه حل ها و اقدامات سازمان های غیردولتی، در ذیل راه حل های فردی قابل دسته بندی است و جهت دهیِ اقدامات آن ها معطوف به تغییر فردی بوده است. رویکرد یادشده به دلیل تداوم شرایط ساختی مسائل و آسیب های اجتماعی، به تغییرات نهادی و اجتماعی نمی انجامد.
واکاوی پدیدهه والد آزاری در بین خانواده های میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
145 - 178
حوزههای تخصصی:
پدیده والد آزاری یک آسیب پنهان و نامرئی است که می تواند زیست جهان والدین را متأثر کند و باعث اختلالات جدی در بستر خانوادگی شده و آن را با چالش های زیادی روبه رو کند؛ از این رو، این پژوهش با هدف کشف تجربه و تفسیر والدآزاری در بین خانواده های شهرستان میبد در استان یزد انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اجرای آن روش نظریه زمینه ای نظام مند است. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس و حداکثر تنوع می باشد. با تعداد ۲۳ نفر از والدین در شهرستان میبد (استان یزد) مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و درنهایت 11 مقوله اصلی کشف شد که عبارتنداز: ارتکاب انحراف، آسیب مالی، توهین و تحقیر، نادیده انگاری، تحمیل استرس و اضطراب، انزوای اجتماعی، استیصال، عادی انگاری، تأثیر فرزندپروری، محیط پرخاشگرانه، تسلیم و سازش. نتایج پژوهش حاضر مؤید این امر بود که والدین مجموعه آزارهای عاطفی، کلامی، مالی و... اعمال شده توسط فرزندان را در شرایط بی شأنی و بی احترامی نسبت به خود تجربه می کنند که سهم قابل توجهی در ایجاد استرس، تحقیر، استیصال، و تنش های روحی و روانی آنان دارد. درنهایت، ارائه آموزش مهارت های عاطفی، تعاملی، کلامی از سوی سازمان های متولی، ازجمله مراکز حمایت خانواده، مشاوره، رسانه های جمعی و...، در راستای بهبود فهم متقابل، تعدیل عملکردها و کاهش آزارها پیشنهاد می شود.
تحلیل نشانه شناختی تصاویر زنان در دیوارنگاره های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
36 - 51
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به اهمیت جایگاه اجتماعی زنان و نقش آفرین های آنها در عرصه های مختلف جامعه به تحلیل نشانه شناختی بازنمایی تصویر زن در دیوارنگاره های شهر تهران می پردازد. به لحاظ رهیافت روش شناختی، پژوهش حاضر در چارچوب رویکردهای کیفی قرار می گیرد و مشخصاً از روش نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیون برای تحلیل دیورانگاره ها سود جسته است. داده ها شامل 80 دیوار نگاره در سطح شهر تهران است که به شیوه هدفمند از بین دیوارنگاره های اصلی و مهم در میادین اصلی شهر تهران انتخاب شدند. بازه زمانی انتخاب نقاشی های دیواری، خرداد و تیر ماه سال 1402 است. نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA ورژن 2020، تم بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد تمرکز و تأکید دیوارنگاری های بررسی شده در بازنمایی مؤلفه های اجتماعی زنان بر روی هویت دینی (که با حالت های مختلفی مثل نماز خواندن یا دعا کردن نشان داده شده)، ملی و مهین دوستانه (که با تصاویر مختلفی مانند شهیدپروی یا دفاع از ارزش های ملی و مهینی نمود یافته) و هویتی عاطفی و مهر و عاطفه مادرانگی بوده است. جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان در دیوارنگاره ها بازنماگر زنی مستقل، در بسیاری مواقع شاغل، دارای جایگاه اجتماعی ارزشمند در کانون خانواده و واجد پرستیژ شغلی است. این دیوارنگاره ها با تأکید بر جایگاه های اجتماعی والا مانند مادر شهید بودن یا مقام ارزشمند مادری، دانشجویی، پژوهشگری و مشاغل تخصصی مثل پزشکی و مهندسی درصدد ارائه چهره ای موجه و مستقل از زنان است.
بایسته های حل مسائل اجتماعی بر اساس سنت های اجتماعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
174 - 207
حوزههای تخصصی:
شیوه حل مسائل اجتماعی و عمومی یکی از موضوعات اولویت دار در حوزه پژوهش های کاربردی است. اگر در برخورد با مسائل اجتماعی روشی صحیح اتخاذ نشود، جامعه دچار آسیب های اجتماعی فراوانی خواهد شد که هنجارها و ارزش های اجتماعی را به خطر می اندازد. در مقاله پیش رو این مسئله به عنوان پرسشی اساسی با استناد به قرآن کریم و بر اساس نظریه سنت های قرآنی و با روش توصیفی تحلیلی مورد کاوش قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد سنت های الهی در قرآن کریم را می توان به سه دسته سنت های مادر، سنت های تابع و سنت های مبتنی بر رفتار انسان تقسیم کرد. انسان مؤمن در مواجهه با مسائل اجتماعی احساس می کند با این سه نوع سنت الهی احاطه شده است و باید در مسیر یافتن راه حل مسائل اجتماعی این سنت ها را به رسمیت بشناسد و سبک زندگی خود و جامعه را بر اساس این سنت ها سامان دهد. زندگی بر اساس سنت های الهی به انسان حیات دوباره ای می بخشد که بر اساس آن، از نوعی علم و قدرت برخوردار می شود که می تواند در مسیر حل مسئله اجتماعی از آن ها بهره جوید، درحالی که انسان غیر مؤمن که سنت های الهی را به رسمیت نمی شناسد از چنین معرفت و قدرتی برخوردار نیست و موفقیت هایش در مسیر حل مسائل اجتماعی نیز مقرون به شکست خواهد بود هرچند در بدو امر به این حقیقت آگاه نباشد. پایبندی به سنت های غیر مؤمنانه و غفلت از سنت های مؤمنانه، فرد و جامعه را در معرض سنت هایی مانند املا، مکر، استدراج و اضلال قرار می دهد که باعث می شود فرایند حل مسائل اجتماعی نتیجه بخش نباشد و جامعه به انحطاط فرهنگی و تمدنی دچار شود.
The Future Role of the Internet: How University Publishing Houses Will Operate in 21st Century
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
1 - 26
حوزههای تخصصی:
The 21st century heralded the dawn of the open access era in university publishing houses. The internet has transformed publishing from a lower reliance upon peer review processes, to readers being given direct access to text via digital content delivery. The internet era now enables knowledge transfer free at the point of deliver, without copyright or license. The internet has transformed university presses and publishers, from content providers to service deliverers. As a result, global publishing has changed, and university publishing houses have had to change with it. A global consensus of publishing has been set due to the technological advance of the internet. A global consensus which has been widely accepted by most university publishers. People will need to develop a good grasp of media and information literacy as either providers or consumers of university publishing houses’ content and services. The potential effects of the internet on COPE (Committee on Publication Ethics, 2022) compliance features. One of many questions covered in this paper is: How will impact factors, readership analytics and the metaverse, effect publishing in the 2020s. The utility of the internet enables geographically spread authors who have never met, to co-author academia.
EU and the Mediterranean Bazaar: Mediterranean Competition and Multiplication of Euro-Mediterranean Cooperation Initiatives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
529 - 558
حوزههای تخصصی:
EU has developed a plethora of initiatives to deal with the southern shores of the Mediterranean Sea. From Euro-Mediterranean Partnership (EMP) and the so-called Barcelona Process to European Neighborhood Policy (ENP) and Union for the Mediterranean (UfM), different regional programs have been implemented in the Mediterranean region. The diversity and increasing number of countries involved have led to a feel of Mediterranean bazaar with diverging directions. Thus, one question appears to remain unanswered: In what ways have ideational foundations affected the EU initiatives in the Southern shores of the Mediterranean Sea? The research hypothesis states that differences in ideational foundations of the Mediterranean powers, namely, France, Italy and Spain, in moments of crisis have led to the multiplication of initiatives and brought in at times conflicting arrangements between the north and the south of the Mediterranean Sea. The research question was answered under the Constructivist Institutionalism using the qualitative methodology of content analysis. Research findings reveal that when confronted with moments of self-doubt (crisis), each of the Mediterranean powers has effectuated an institutional change according to its established ideas and cognitive filters.
تحلیل نقش احساس محرومیت نسبی و پیوندهای محله ای در گرایش جوانان به خشونت شهری (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به کاهش ناامنی های شهری از جمله مسایل مهم در دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی است. جرم و خشونت شهری از جمله عواملی هستند که باعث تضعیف امنیت در شهرها می شوند. خشونت شهری یکی از آسیب های اجتماعی است که با مطالعه آن می توان به وضعیت سلامت اجتماعی در یک شهر پی برد. هدف: هدف پژوهش مطالعه نقش احساس محرومیت نسبی و پیوندهای محله ای در گرایش به خشونت های شهری است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان 18 تا 35 سال شهر رشت شامل 224203 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. مفهوم احساس محرومیت نسبی با بهره گیری از پژوهش لهسائی زاده (1391)، پیوندهای محله ای با بهره گیری از پژوهش جمشیدی ها و همکاران (1393) و خشونت شهری نیز با استفاده از پرسشنامه تحقیق محسنی و همکاران (1395) سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، مناطق پنج گانه شهرداری شهر رشت می باشد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پیوندها و تعلقات محله ای و گرایش به خشونت شهری، همبستگی (19/0-) معنادار معکوس ضعیفی وجود دارد؛ اما بین احساس محرومیت نسبی و گرایش به خشونت شهری، همبستگی (33/0) معنادار مستقیمی وجود دارد. همچنین نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که پیوندها و تعلقات محله ای با ضریب30/0- و احساس محرومیت نسبی با ضریب 39/0 بر گرایش به خشونت های شهری تاثیر دارند. نتایج: برای کاستن از خشونت های شهری در بین جوانان لازم است برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های دقیقی در زمینه کاهش احساس محرومیت نسبی (توزیع برابر امکانات و برقراری عدالت اجتماعی) و افزایش احساس تعلق اجتماعی به شهر و محله های شهری صورت گیرد.