فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تجارب تدریس درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته در دوره دکتری مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است. این تحقیق با استفاده از روش خودکاوی روایتی انجام شده و به عنوان یک پژوهش کیفی و پدیدارشناسانه در زمره پژوهش های مردم نگاری قرار می گیرد. منبع داده های این تحقیق شامل تجارب زیسته، خاطرات، تلاش ها و سوابق تدریس نگارنده در زمینه روش تحقیق و مقاله نویسی است که به شیوه روایت نگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه هستند که سال ها تجربه تدریس این درس را دارند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش شامل تحلیل محتوای کیفی از داده های جمع آوری شده به وسیله خود روایت نگار است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مرحله ای انجام شده است، به طوری که ابتدا داده ها کدگذاری و سپس طبقه بندی شدند تا الگوهای مشترک و مضامین کلیدی شناسایی شوند. این فرآیند به پژوهشگر این امکان را داد که تجربیات عمیق و معنادار را استخراج کرده و به درک بهتری از تأثیر روش های تدریس بر یادگیری دانشجویان دست یابد. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس به شیوه کاربردی و عملی درس های روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته، مزایای قابل توجهی را به همراه دارد. این مزایا شامل بهبود دانش، بینش و مهارت های دانشجویان دکتری و همچنین، ایجاد تعامل مثبت و سازنده بین دانشجویان و استادان است. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که این شیوه تدریس می تواند به طور مؤثری محدودیت های موجود در آموزش را پوشش دهد و کیفیت تدریس را بهبود بخشد. این پژوهش به چالش هایی نظیر نیاز به زمان بیشتر برای تدریس و فعالیت های یادگیری اشاره می کند که می تواند حجم کاری استادان و دانشجویان را افزایش دهد. تقویت فرهنگ کار گروهی و پژوهشی در محیط های دانشگاهی ضروری است تا انگیزه و اشتیاق برای انجام پروژه های مشترک افزایش یابد. همچنین، توصیه می شود استادان و اعضای هیأت علمی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از شیوه های تدریس کاربردی بهره مند شده و کارگاه های آموزشی را برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری برگزار کنند.
نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
115 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مشهد بود.روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری موردپژوهش کلیه دانش آموزان دختر ناحیه هفت شهر مشهد در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که بر اساس پیشنهاد کلاین 250 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسش نامه تاب آوری Connor-Davidson (2003)، ذهن آگاهی Baer و همکاران (2006)، خوش بینی تحصیلی Tschannen-Moran و همکاران (2013) و برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل نمرات دروس مختلف آنان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش دارد و خوش بینی تحصیلی نقش واسطه ای را در ارتباط بین ذهن آگاهی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. همچنین ذهن آگاهی با خوش بینی تحصیلی رابطه مستقیم دارد. خوش بینی تحصیلی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی نیز اثر مستقیم و معناداری داشت.نتیجه گیری: بر طبق نتایج می توان گفت خوش بینی در دانش آموزان نقش تسهیل کننده را در بهبود تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. ذهن آگاهی از طریق خوش بینی در بهبود و ارتقای تاب آوری و عملکرد تحصیلی مؤثر است.
بررسی نقش واسطه ای ذهنی سازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
123 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ا ز پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهنیسازی در رابطه سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابله ای می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق جامعه آماری، کلیه نوجوانان پسر که در سال -١٤٠٠ ١٤٠١ در مدارس شهر ارومیه مشغول به تحصیل بودند می باشد. تعداد نمونه ٣٨٤ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های عملکرد تاملی فوناگی، سبک های دلبستگی هازن و شیور و رویدادهای آسیب زا احمدی و سیاهه رفتاری نوجوان اخنباخ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه، و همبستگی پیرسون و نرم- افزار SPSS نسخه ٢٦ و LISREL نسخه ٨.٨ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد ذهنی سازی در رابطه سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نوجوانان با نشانه های نافرمانی مقابل های نقش واسطه ای دارد. ضریب اثر مستقیم ذهنی سازی در سبک دلبستگی و رویدادهای آسیب زا بر نشانه های نافرمانی مقابله ای ٠/٥٤ و آماره تی آن ٧/٩٥ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار و همچنین ضریب اثر غیر مستقیم ٠/٣٨ می باشد که در سطح ٠/٠٠١ معنادار است. و نیز اثر کلی ٠/٩١ است که در سطح ٠/٠٠١ معنادار می باشد. و تمامی مسیرها از معناداری و مدل از برازش مناسبی برخوردار میباشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد ذهنی سازی نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و رویدادهای آسیب زا در نشانه های نافرمانی مقابله ای دارد.
کاربست معرفت شناسی بونژور در تحلیل باورهای رایج در حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
متن حاضر بازخوانی یکی از مقاله های مهم لیندا ایوانز، در خصوص وضعیت فعلی حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی است. ایوانز در این مقاله با رویکرد اکتشافی-تجربی به طور تخصصی و انتقادی به تحلیل دانش پژوهی مدیریت و رهبری آموزشی می پردازد. بنیاد اندیشه ایورز بر این پیش فرض استوار است که حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی، به ویژه در تبیین رهبری، محل اختلاف نظر است. وی براین باور است که دعاوی جریان اصلی تحقیقات رهبری آموزشی، توسط طیف گسترده ای از منتقدان، به چالش کشیده شده است. برخی از این انتقادات بر وضوح مفهومی رهبری آموزشی تمرکز می کنند و مواردی از جمله این که چه کسی و بر چه مبنایی در طبقه بندی به عنوان رهبر قرار می گیرد؛ و نیز اینکه آیا اشاره روابط به «رهبران» و «پیروان» ، برای تبیین این مفهوم مفید است یا خیر؟؛ را مورد توجه قرار می دهند. ایوانز تاکید می کند که «موج جدید» مطالعات انتقادی رهبری آموزشی پرسش های بحث برانگیزی را برانگیخته است؛ مبنی بر اینکه آیا اساسا چیزی به عنوان رهبری وجود دارد یا در واقع افسانه ای برساختی است؟. عمده انتقادات معطوف به رهبری آموزشی سه ادعای دانش نظری جریان اصلی را به چالش می کشد - که زیربنای آن چیزی است که ایوانز در مقاله خود آن را باور علیّت، باور وابستگی به رهبری، و باور ادراکی نامیده است - که کانون تحلیل در این مقاله هستند. در حالی که انتقاد از این باورها در این حوزه مطالعاتی به کرات تکرار شده است، این مقاله، آنها را از منظر معرفت شناختی لورنس بونژور برای پرداختن به این پرسش که آیا رهبری آموزشی هنوز و همچنان ارزش مطالعه دارد؟ مورد تحلیل قرار می دهد. ایوانز در این مقاله تلاش دارد تا با ارائه این سه مؤلفه از باورها، سیستم اعتقادی جریان اصلی دانش رهبری آموزشی در چارچوبی برگرفته از فلسفه علم تحلیل کند و به همین دلیل از "نظریه انسجا م گرای توجیه معرفت شناختی" بونژوراستفاده می کند تا ارزیابی ساختاریافته تری از آنچه تاکنون توسط پژوهش انتقادی به دست آمده است را توسعه دهد.
شناسایی مؤلفه های به کارگیری شایستگی های تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا می باشد. در انجام این پژوهش دو گروه مشارکت داشتند: متخصصان حوزه های مربوط به شایستگی های تربیتی رسانه ای و معلمان مدارس متوسطه شهر تهران. از گروه متخصصان به روش دردسترس و داوطلبانه نمونه گیری شد و برای انتخاب معلمان، روش طبقه ای چندمرحله ای استفاده شد. نمونه مورد استفاده متخصصان ۱۵ نفر و نمونه معلمان ۱۸۵نفر بود. در فرایند عمل، ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مؤلفه های بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای شناسایی و پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. و در مرحله بعد برای سنجش روایی دراختیار گروه متخصصان قرار گرفت و پس از اطمینان از روایی آن، دراختیار معلمان قرار گرفت تا به سنجش پایایی اقدام شود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برازش آماری مدل با داده های پژوهش نشان داد که مدل شامل الگوی سه عاملی با بارشدن ۲۸ سوال روی سه عامل مدل نظری آماده سازی درس، اجرای درس و ارزشیابی انطباق داشت. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مولفه های پرسشنامه بدست آمد که مقدار آن مطلوب و ضرایب زیرمقیاس های آن بین (۸۷/۰-۸۱/۰) می باشد. به طور کلی نتایج نشان داد که پرسشنامه بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای معلم ابزاری معتبر و با پایایی و روایی مطلوب برای سنجش بوده است
اثر تمرین متغیر بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان کم توان ذهنی: نقش آرایش تمرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ا کتساب مهارت های حرکتی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با کندی صورت می گیرد. بنابراین
شناسایی روش های کارآمد و مؤثر برای آموزش مهارت های حرکتی در این افراد جهت ا کتساب و ارتقاء اجرای مهارت های
حرکتی، حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین متغیر با آرایش های متفاوت بر تحکیم )مبتنی
بر ارتقاء( حافظه حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود.
روش: بدین منظور 56 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر براساس نمرات پیش آزمون در 4 گروه تمرین ثابت، تمرین متغیر
با آرایش مسدود، تصادفی و مسدود-تصادفی قرار گرفتند. آزمودنی ها در روز اول براساس روش تمرینی گروه خود به انجام
تمرین پاس بسکتبال در 3 بلوک 12 کوششی پرداختند. در انتهای جلسه تمرین، آزمودنی ها بلافاصله در آزمون ا کتساب
شامل یک بلوک 12 کوششی پرتاب به هدف شرکت کردند. صبح روز دوم پس از خواب شبانه، آزمون یادداری مشابه با
آزمون ا کتساب انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط ) t ،)4در 2 وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه
استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قبل و بعد از خواب شبانه در نمرات دقت پاس 2 گروه تمرین متغیر با آرایش
تصادفی و تمرین متغیر با آرایش مسدود-تصادفی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. ولیکن بین عملکرد 2 گروه تمرین متغیر
با آرایش تصادفی و مسدود-تصادفی بعد از خواب شبانه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: بنابراین در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می توان از شیوه تمرین متغیر با آرایش تصادفی و آرایش
مسدود-تصادفی در جهت بهبود تحکیم حافظه حرکتی استفاده کرد.
اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر شهرستان میبد انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 دانش آموز از مقطع ششم ابتدایی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز (2004) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه استفاده شد؛ سپس آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی به عنوان متغیر مستقل (مداخله) تنها در گروه آزمایش در 14 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند؛ درپایان آموزش، مجدداً پرسش نامه در هر دو گروه به صورت پس آزمون اجرا شد. اطلاعات و داده های استخراج شده با کمک آزمون پارامتریک تحلیل کوواریانس تک متغیره، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. یافته ها نشان داد که آموزش تاب آوری باعث افزایش سطح هیجانات مثبت، عزت نفس و مقابله موفق با تجربیات منفی و بهبود روابط بین فردی می شود؛ همچنین سازگاری با چالش ها را آسان می کند و حس انسجام را در فرد ایجاد می کند.
اهمیت بینش مدرسان تاریخ و اهداف مطالعل تاریخ در تحکیم جایگاه این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ امروزه جزء لاینفک نظامهای آموزشی در سرتاسر جهان است. ضرورت این امر زمانی بیشتر احساس می شود که دانسته شود تاریخ یک رشته هویت ساز است. ایجاد این هویت نه توسط تاریخ به ماهو تاریخ، بلکه توسط متولیان تاریخ که همان دبیران و استادان این رشتهاند محقق می گردد. دبیران تاریخ و متولیان این رشته در ساخت فرهنگ پویا و انتقال آن به نسل جوان نقش مهم و سازنده ای دارند. حال چگونه می توان از این امر به راحتی چشم پوشی کرد.پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری کتابخانه ای – میدانی «تجربه زیسته و مطالعاتی پژوهشگران» در صدد پاسخگویی به این سوال است که بینش دبیران و مدرسان تاریخ در ساختار نظام آموزشی کشور و هم چنین اهداف مطالعه این رشته در تحکیم جایگاه آن در دانشگاه ها چه تاثیری دارد؟ بعد از بررسی داده های تاریخی و تجارب شخصی نویسندگان در تدریس تاریخ یافته تحقیق حاضر آن را نشان می دهد هرگونه تغییر و تحول در سیستم آموزشی تاریخ در سطح کشور و قبل از بازنگری در محتوای درسی، محیط آموزشی، تغییر نگرش خانواده و جامعه در ابتدا منوط است بر تغییر بینش و نگرش دبیران و استادان تاریخ. در وهله اول تا زمانی که فلسفه مطالعه تاریخ برای آنان حل نشده باشد هرگونه راهکاری برای روشمند کردن تدریس تاریخ یا تغییر در آن بیهوده است.
برساخت اجتماعی دیدگاه معلمان و دانش آموزان به آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
77 - 108
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه های مطلوب آموزش یکی از راه های رسیدن به اهداف آموزشی، موفقیت تحصیلی و فراگیری بهتر دروس است. درس مطالعات اجتماعی به عنوان یکی از درس های کاربردی و مهم دوره آموزش عمومی است که آموزش مطلوب آن می تواند اثرات پایداری در رشد افراد جامعه و جامعه پذیری بهتر آنان داشته باشد. به همین دلیل هدف انجام پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های آموزش مطلوب درس مطالعات اجتماعی از دیدگاه معلمان این درس و دانش آموزان با رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با گروه های هدف در شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1402-1401 گردآوری و طی سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شد. با توجه به یافته های پژوهش پنج مقوله اصلی تحت عنوان "کیفیت مندی، بهبودبخشی ساختاری، روزآمدی معلم، تعالی بخشی تدریس و زیست هنجارمند" احصا شد که همه در مقوله هسته "راهبرد چندجانبه نگری تدریس" تجمیع شدند. نتایج نشان داد که الگوی مطلوب تدریس درس مطالعات، الگویی است که به همه جوانب تدریس اعم از فردی، محیطی و آموزشی توجه کند با این رویه یادگیری و بازدهی کلاس نیز افزایش خواهد یافت. درنتیجه لزوم توجه سیاست گذاران حوزه مربوطه به امر تدریس و فراهم سازی بسترهای مربوطه لازم و ضروری به نظر می رسد
اعتبارسنجی پرسشنامه برنامه درسی پیوندیافته فانگ؛ تعیین پایایی و روایی سازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر اعتبارسنجی پرسشنامه برنامه درسی پیوندیافته (فانگ، 2017) در سه حوزه علوم پایه، مهندسی و انسانی و اجتماعی دانشگاه کردستان است.
روش پژوهش: روش پژوهش از نوع کمی و با راهبرد پیمایشی است. جامعه آماری برای این پژوهش کلیه استادان سه دانشکده علوم پایه، علوم مهندسی و علوم انسانی با حجم کل 483 نفر است که 112 نفر به عنوان نمونه به صورت طبقه ای انتخاب شدند. محققان پس از ترجمه نسخه اصلی انگلیسی پرسشنامه توسط دو نفر متخصصِ رشته ترجمه، پس از مشورت با اساتید علوم تربیتی در مورد نسخه نهایی توافق حاصل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS26 و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS3 نیز استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از مدل نشان داد که چارچوب برنامه درسی پیوندیافته با هفت عامل اصلی از نظر ارزیابی مدل اندازه گیری که با شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و واگرا اندازه گیری شد مطلوب، مناسب و قوی است؛ همچنین از نظر مدل ساختاری که از طریق شاخص های Z و R2 ، Q2 اندازه گیری شد نیز چارچوبی قوی داری دارد.
نتیجه گیری: پرسشنامه برنامه درسی پیوندیافته ابزاری مناسب برای پژوهش های ایرانی بافت آموزش عالی می باشد.
واکاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف وا کاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی دوران کرونا انجام شد. روش: این پژوهش در پارادایم )مدل( تفسیرگرایی و به شیوه کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان منطقه 6 مدارس اُُتیسم شهر تهران در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود که تجربه تدریس به دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم در دوران کرونا را داشتند. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و معیاری استفاده شد. در راستای هدف پژوهش، در مرحله اول با 20 نفر از معلمان منطقه 6 مصاحبه انجام و اشباع نظری حاصل شد. در ادامه، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و با توجه به شرایط افراد در 3 قالب حضوری، تلفنی و برخط به صورت پرسش های بازپاسخ انجام شد. در این پژوهش برای شناسایی، تحلیل و گزارش نتایج داده های کیفی حاصل از مصاحبه، از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، از دیدگاه مشارکت کنندگان در پژوهش، تجربه زیسته آموزش مجازی دارای 4 زیرمقوله شامل تدریس، استرس شغلی، مشکلات فناورانه و سبک ارتباطی بود. همچنین فرصت های آموزش مجازی در دوران کرونا دارای 5 مقوله، شامل: گسترش مهارت فناورانه، توسعه مهارت تدریس برخط، فرا گیر شدن آموزش مجازی، تقویت زیرساخت آموزش مجازی و به صرفه بودن در هزینه های جانبی بود. همچنین چالش های آموزش مجازی در دوران کرونا شامل: 5 مقوله مشکلات ارتباطی، مشکلات آموزشی و تدریس، بی توجهی والدین، ضعف تجهیزات و امکانات و افت توجه دانش آموزان بود. نتیجه گیری: آموزش مجازی برای دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم دارای فرصت های مناسبی بود. از آن جاییکه سبک یادگیری این افراد دیداری محور می باشد و راهبردهای آموزشی مبتنی بر تدریس مجازی می تواند از این نوع سبک پشتیبانی نماید، از این رو، پیشنهاد می شود زیرساخت های برگزاری آموزش مجازی برای این افراد تقویت شود و از ظرفیت های راهبردهای آموزشی مبتنی بر فناوری برای غنی سازی فرایند یادگیری دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم استفاده شود.
انقلاب های کوانتومی: از کشف تا کاربرد و اهمیت آموزش آن به نسل آینده
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو مرحله اصلی انقلاب کوانتومی، یعنی انقلاب های کوانتومی اول و دوم، و اهمیت آموزش مفاهیم آن ها به دانش آموزان می پردازد. انقلاب کوانتومی اول که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، با کشف اصول بنیادی مکانیک کوانتومی، پایه گذار بسیاری از فناوری های مدرن مانند ترانزیستور و لیزر شد. این انقلاب مفاهیمی مانند دوگانگی موج-ذره، برهم نهی و اصل عدم قطعیت را معرفی کرد که فهم ما از طبیعت و جهان را تغییر داد. در مقابل، انقلاب کوانتومی دوم که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد، بر کاربردهای عملی این مفاهیم تمرکز دارد. این مرحله با استفاده از مفاهیمی همچون درهم تنیدگی، فناوری های نوینی مانند محاسبات کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی و حسگرهای فوق دقیق را توسعه داده است.این مقاله بر ضرورت آموزش ساده و مؤثر مفاهیم کوانتومی برای دانش آموزان تأکید دارد تا نسل جدید بتواند از فرصت های علمی و فناوری ایجادشده توسط این انقلاب ها بهره مند شود. روش هایی مانند استفاده از شبیه سازی ها، بازی های آموزشی، و فعالیت های عملی پیشنهاد شده اند تا مفاهیم پیچیده کوانتومی را به شیوه ای جذاب و قابل فهم منتقل کنند. آموزش این مفاهیم، نسل آینده را برای رویارویی با چالش های علمی و صنعتی آماده می سازد.
مطالعه پدیدارشناسی ادراک دانش آموزان از واکنش معلمان در مواجهه با سوءرفتارشان در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
21 - 50
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شناخت واکنش های متفاوت معلمان به سوءرفتارهای دانش آموزان همواره مورد بحث متخصصان محیط های آموزشی بوده است. بااین حال کمبود پژوهش در حیطه واکنش های معلمان به این بدرفتاری ها از دیدگان دانش آموزان در پژوهش های داخلی و خارجی نمایان بود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانش آموزان از واکنش های معلمان نسبت به بدرفتاری شان در کلاس انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد پدیدارشناسی با 15 دانش آموز متوسطه اول استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1404 با استفاده از نمونه گیری هدف مند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و از تحلیل مضمون کلارک و براون در جهت تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. جهت اعتمادپذیری اطلاعات به دست آمده، از روش های مدیریت از سوی مصاحبه شوندگان، تحلیل مورد ناهم سو و مشاهده و تماس طولانی در محیط آموزشی و جهت تاییدپذیری، از برگه ثبت پیش فرض ها استفاده شد. برمبنای مصاحبه ها دو کد اصلی راهبردهای سخت گیرانه و ملایم به دست آمد. راهبردهای سخت گیرانه شامل اطلاع به والدین و مدیران، تنبیه بدنی و راهبردهای ملایم، شامل واکنش های گفت وگو، درگیری کلاسی و نمره منفی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد معلمان می توانند با ارتباط حسنه و درگیری دانش آموزان با فعالیت های کلاسی و درک عدالت از سوی آن ها، در جهت کاهش بدرفتاری دانش آموزان قدم بردارند.
ویژگی های روان سنجی نسخه بسط یافته مقیاس سنتی بی صداقتی تحصیلی: معرفی یک مقیاس در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه بسط یافته مقیاس سنتی بی صداقتی تحصیلی بود. پاسخ دهندگان پژوهش 874 دانشجو (265 مرد، 598 زن و 11 نفر از شرکت کنندگان جنسیت شان را اعلام نکردند) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی402-1401 بودند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی، از دسته پژوهش های روانسنجی و در زمره تحقیقات توصیفی بود که در قالب روان سنجی برای ابزار استاندارد بی صداقتی تحصیلی انجام شد. مقیاس های پژوهش عبارت از هنجار ذهنی برای بی صداقتی تحصیلی، کنترل رفتاری ادراک شده برای بی صداقتی تحصیلی، نگرشِ بی صداقتی تحصیلی، قصدِ بی صداقتی تحصیلی، توجیهِ بی صداقتی تحصیلی، تعهد اخلاقی به صداقت تحصیلی و رفتارهای بی صداقتی تحصیلی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25و Smart PLS-3 تحلیل شدند. برای تعیین روایی از روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. در این خصوص، بررسی معیار بارهای عاملی، معیار فورنل-لارکر و نسبت خصیصه متفاوت به مشابه نشان داد این ابزار روایی همگرا و واگرای مطلوبی دارد. برای تعیین پایایی از روش های آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و شاخص rho_A استفاده شد. نتایج هر سه شاخص مذکور نشان داد عامل های این ابزار (تقلب در تکلیف و تقلب در امتحان) پایایی مطلوبی دارند. در مجموع، نتایج نشان داد که این مقیاس از روایی و پایایی بسیار خوبی در همه شاخص های مورد نظر برخوردار بود و کارایی لازم را برای اندازه گیری این رفتار داشت. بررسی مادّه های این مقیاس نشان می دهد برنامه درسی نقش مهمی در بی صداقتی تحصیلی دارد. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.
طراحی الگوی مفهومی فعالیت های فوق برنامه با تأکید بر ساحت های تربیت زیباشناختی و هنری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش به عنوان محور و قلب توسعه فرهنگی در راستای ساحت های سند تحول بنیادین، موظف به ارتقا، پرورش و رشد حوزه های ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی دانش آموزان می باشد. برای رسیدن به این مقصود، فعالیت های فوق برنامه از قابلیت های قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی فعالیت های فوق برنامه با تأکید بر ساحت های تربیت زیباشناختی و هنری دانش آموزان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی بوده است. بر این اساس، از رویکرد گراندد تئوری، با مراجعه به اندیشمندان و خبرگان موضوع و پیگیری مراحل سه گانه کدگذاری، الگوی مفهومی ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان دادند عوامل تأکید بر پرورش حواس، فراهم سازی زمینه های مناسب پرورش تخیل و قوه خیال، تأکی د ب ر ف راهم س ازی زمین ه ه ای کس ب شایس تگی رمزگ ذاری و رمزگش ایی برای متربیان، تأکید بر فراهم سازی زمینه ها و شرایط آفرینشگری و خلاقیت برای متربیان، تأکید بر انعطاف پذیری تربیت زیبایی شناختی و هنری، و تأکید بر فراهم آوردن زمینه گرایش و تخصص هنری در متربیان، ممکن است شرایط علّی مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیت های فوق برنامه در مدارس باشند که باعث توسعه تربیت زیباشناختی و هنری از لحاظ علمی، فرهنگی، معنوی، اجتماعی و هنری شود و مجموعاً اجرای ساحت تربیت زیباشناختی و هنری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش را نشانه می روند. عوامل و شرایط علّی زمینه ای زیرساختی و محیطی و عوامل محتوایی و رفتاری، ممکن است میانجی گر و یا تعدیل کننده این رابطه باشند. درنتیجه تمامی عوامل و شرایط بیان شده ممکن است منجر به توسعه پایدار تربیت زیباشناختی و هنری در جامعه شود.
نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت های جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
231 - 260
حوزههای تخصصی:
معلولیت یک پدیده جهانی است که در همه اعصار و در تمام جوامع، بوده و هست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه خوش بینی و تاب آوری با خودکارآمدی در مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مبتلایان به معلولیت جسمی-حرکتی شهر مشهد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 218 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس انگیزش پیشرفت هلم ریچ و اسپنس (1977)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1999)، مقیاس خوش بینی شی یر و کارور (1985) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تاب آوری و خوش بینی رابطه مستقیمی با خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت داشتند و نقش میانجی انگیزش پیشرفت در ارتباط بین تاب آوری با خودکارآمدی و خوش بینی با خودکارآمدی تأیید شد. همچنین خوش بینی و تاب آوری بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تأثیر مثبت و معناداری داشتند.
ارائه نظریه ای برای پرورش کودکان پژوهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
99 - 129
حوزههای تخصصی:
پرورش روحیه پژوهندگی در کودکان به عنوان مهم ترین سرمایه های انسانی آینده هر جامعه ای، از هوشمندانه ترین راهبردها برای مواجهه با تحولات و دگرگونی های روزافزون به شمار می رود؛ لذا در مطالعه حاضر تلاش شد تا ابعاد و راهکارهای پرورش کودکان پژوهنده با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع تحلیل ابعاد مورد شناسایی و بازنمایی قرار گیرد. برای گردآوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مطلعان کلیدی، 20 نفر از متخصصان تعلیم وتربیت، مربیان و والدین، ساکن در دو شهر قم و تهران بودند که بر اساس دو روش ملاکی و گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل طبیعی انجام شد. داده های گردآوری شده با 2650 کد اولیه، 45 زیرمقوله و10 مقوله در قالب ابعاد پنج گانه شامل؛ چشم انداز (واکنش والدین در برابر کُنش های پژوهشی کودکان)، زمینه (وضعیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حاکمیتی)، شرایط (عوامل خانوادگی، محیطی و آموزشی)، فرایند (بسترسازی های والدین و بسترسازی های کلان) و پیامد (بالندگی و پژوهندگی کودکان و فرصت ها و چالش های ناشی از آن)، به صورت ماتریس تبیینی روش تحلیل ابعاد ارائه شد. نتایج نشان می دهد که تقویت روحیه پژوهندگی در کودکان، تابعی از روابط بین عوامل چندگانه و چندسطحی برآمده از کیفیت شرایط، زمینه، چشم انداز و فرایندهای تربیتی است که در آن پرورش می یابند.
بررسی عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
1 - 13
حوزههای تخصصی:
در راستای انجام درس پژوهی موفق عوامل متعددی تاثیرگذار هستند. هدف این پژوهش اول بررسی مهمترین عوامل موفقیت در اجرای درس پژوهی و جایگاه متغیرهای زمینه ای (شامل سن، محل تدریس، سطح تحصیلات، جنسیت و رشته تحصیلی) بود. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی درس پژوهان موفق در استان خراسان رضوی (سال تحصیلی1396-1395) است که تعداد آنها برابر با 1568 نفر می باشد. براساس جدول مورگان و توسط روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 310 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، مانوا و مقایسه های زوجی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن بود که یک درس پژوهی موفق بیش از آنکه به "شناسایی و تدوین یک مساله آموزشی مناسب" یا "نحوه مشاهده و بازخورد ناظران" بستگی داشته باشد؛ تحت تاثیر "کیفیت تدریس معلم" قرار دارد. همچنین بین عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی و دو متغیر "سن و محل تدریس"، تفاوت معناداری وجود دارد اما بین عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی و متغیرهای "سطح تحصیلات، جنسیت و رشته تحصیلی"، تفاوت معناداری وجود ندارد.
میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: اخلاق حرفه ای مقوله ای قابل توجه در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند بر کیفیت آموزش و یادگیری در این حوزه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل توجه بسیاری از صاحب نظران حوزه آموزش و یادگیری را به خود جلب کرده است. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی است. روش ها : روش این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهر چابهار به تعداد 189 نفر بود که از بین این معلمان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشنایی با اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی با پایایی 85/0 و روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بود تا میزان آشنایی این نمونه انتخاب شده با استانداردهای موجود مقایسه شود. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آشنایی معلمان با بعد مالکیت معنوی، بعد تخریب و بعد حریم خصوصی اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی در حد متوسط به بالا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی آشنایی دارند و می توان از این ظرفیت در بهبود فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد.
بررسی میزان انطباق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشیِ کتاب هایِ نگارشِ دوره اولِ متوسطه
حوزههای تخصصی:
نوشتن در جهان امروز، یکی از مهارت های بهتر زیستن است. در واقع بیان مقصود در قالب نوشته، نیازهای اولیه زندگی اجتماعی و مؤثرترین راه ارتباطی در فضای رسانه های نو پدید است.درس نگارش از جهت توانمندی بالایی که در ایجاد و برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دارد و زمینه بروز خلاقیت ها، بیان احساسات و عواطف، اندیشیدن و ژرف نگری دانش آموزان را فراهم می سازد، از جایگاه مهمی برخودار است. این پژوهش به بررسی میزان انطباق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشیِ کتاب هایِ نگارشِ دوره اولِ متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع کاربردی است. از نظر اجرا توصیفی- میدانی است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران فارسیِ چهار شهرستان ایرانشهر، بمپور، سرباز و راسک با جمعیت کل(96 نفر) و با حجم نمونه به تعداد 77 پرسشنامه و با بررسی کامل محتوای کتاب های نگارش(1401) صورت گرفته است پرسش های مورد بررسی پژوهش، براساس اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی مصوّب سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای درس نگارش، تهیه و توزیع گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نزم افزار آماری SPSS بهره گرفته شده است.. نتایج بررسی نشان می دهد؛ اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی با محتوای موجود کتاب های نگارش، انطباق قابل قبولی نداشته است. میزان انطباق اهداف شناختی با میانگین 62/2، اهداف مهارتی با میانگین 53/2 و اهداف نگرشی نیز با میانگین 43/2 ارزیابی گردید. لذا تحقق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی، نیازمند توجه عمیق تری در این خصوص می باشد.