فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
92 - 114
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین اعتماد سازمانی و تاب آوری سازمانی با ادراک از سکوت سازمانی بین دبیران هنر در شهر کربلای عراق انجام شد. روش تحقیق آن از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل همه ی معلمان هنر دوره متوسطه شهر کربلا در سال 2023 به تعداد 146 نفر می شده است. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای استفاده شد و بر این اساس تعداد 103 معلم بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. داده ها از طریق نسخه برگردان شده به زبان عربی پرسشنامه های: اعتماد سازمانی شفیعی (1390)، تاب آوری امیری و همکاران (1397) و سکوت سازمانی زکریاپور (1393) گرداوری شدند. برای سنجش روایی محتوایی مقیاس ها از شاخص روایی محتوای لاوشه استفاده شد. بر این اساس، روایی محتوایی هر یک از مقیاس ها به ترتیب: 78/0، 74/0 و 75/0 محاسبه شد که نشان می دهد مقیاس ها از روایی محتوایی کافی برخوردارند. نیز برای سنجش پایایی ابزارها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. بر این اساس پایایی هر مقیاس به ترتیب: 70/0، 82/0 و 81/0 برآورد شد که نشان می دهد ابزارها از پایایی کافی برخوردار هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اعتماد سازمانی و تاب آوری سازمانی با سکوت سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0p>). همچنین مشخص شد که سه مؤلفه از مؤلفه های اعتماد سازمانی و دو مؤلفه از از مؤلفه های تاب آوری سازمانی، پیش بینی کننده قوی و منفی سکوت سازمانی هستند (01/0p>).
شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
5 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: نظام مدیریت آموزش عالی کشور همواره با مسائل متعددی روبرو بوده که به آسانی قادر به مقابله با تمامی آن ها نیست. ازاین رو شناخت ماهیت مسائل در این حوزه، جهت ارائه کردن بهترین شیوه ی مدیریت و حکمرانی، ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور انجام گرفت.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که در سال 1402 با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل اساتید و خبرگان دارای تحصیلات آکادمیک مدیریت دولتی، مدیران اجرایی شاغل در وزارت عتف و پژوهشگران و کارشناسان خبره آموزش عالی بود، که نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی هدفمند، صورت گرفت. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و تعداد 15 مصاحبه ی فردی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت کدگذاری نیز از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بحران هویت، کمّیت زدگی، تمرکزگرایی، پیچیدگی فرایندی و تنوع مراجع حکمرانی و قانون گذاری، ازجمله مسائل بغرنج در نظام مدیریت آموزش عالی کشور می باشند.
نتیجه گیری: درنتیجه توجه عمیق به هریک از این مسائل از سوی مدیران نظام آموزش عالی کشور می تواند منجر به توسعه پایدار کشور، ارتقای کیفیت ارائه خدمات و کاهش هزینه های مربوط، افزایش شفافیت فرایندها و غیره گردد و به تبع آن چارچوب حکمرانی مناسب، جهت مواجهه با این گونه مسائل از جانب آن ها به کار گرفته شود.
ارزیابی تاثیر موسیقی در درمان بیش فعالی و عدم تمرکز کودکان 6 تا 12سال شهر شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۵۲-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق باهدف ارزیابی تأثیر موسیقی در درمان بیش فعالی و عدم تمرکز کودکان 6 تا 12سال شهرکرد انجام شد. روش: این پژوهش از نظر تجزیه وتحلیل نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون–پس آزمون همراه با گروه کنترل نابرابر است. جامعه آماری تحقیق شامل کودکان 6 تا 12 سال مبتلابه اختلال بیش فعالی و عدم تمرکز در مراکز مشاوره بهزیستی شهرکرد بودند.ابتدا تعداد 30 نفر از کودکان مزبور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه(15 نفره) جایگزین شدند.گروه آزمایش مداخله موسیقی را براساس نت نوشت پروتکل موسیقی درمانی وبهره گیری ازتاثیرات ریتم ، حرکت موزون ، تلفظ ریتمیک کلمات را به گونه ای متفاوت مورد توجه قرار داده در 10 جلسه یک ساعته،هفته ای دو جلسه دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نداشتند.ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بیش فعالی کانرزو آزمون حافظه فعال مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 تحلیل شد. یافته ها: آزمون کولموگروف اسمیرنوف نشان داد داده ها نرمال است. همچنین، چهار آزمون چند متغیره تحلیل کوواریانس «اثر پیلایی»، «لامبدای ویلکز»"، «اثر هاتلینگ» و «بزرگترین ریشه روی»؛نشان داد، موسیقی درمانی بر درمان عدم تمرکز و بیش فعالی تأثیر مثبت دارد.نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نیز تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل در درمان بیش فعالی با مقادیر 33/5=F، 01/0P= واندازه اثر 291/0 ؛همچنین در درمان عدم تمرکز با مقادیر 84/13=F، 00/0P= واندازه اثر516/0 نشان داد. نتیجه گیری: موسیقی درمانی می تواند به عنوان روشی مؤثر در درمان اختلالات بیش فعالی و عدم تمرکزکودکان مورداستفاده قرار گیرد. واژگان کلیدی: موسیقی درمانی، اختلال کودکان، بیش فعالی، عدم تمرکز.
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی، تاب آوری و جرئت ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
188 - 202
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی، تا ب آوری و جرئت ورزی دانش آموزان شهر ساری انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. همچنین این تحقیق از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر پایه دهم شهرستان ساری که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. در پژوهش حاضر، از جامعه آماری ذکر شده، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، ابتدا از دو ناحیه آموزش پرورش شهرستان ساری ناحیه دو را به صورت تصادفی انتخاب شد و از بین مدارس این ناحیه، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شده و از میان کلاس های پایه دهم، یک کلاس 20 نفره به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 20 نفره به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. سپس مداخله مدیریت خشم در هشت جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. از پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953)، پرسشنامه جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها و نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان، تاب-آوری دانش آموزان و جرئت ورزی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایل نهم: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل مفهومی از عوامل مؤثر بر سواد ریاضی از دیدگاه دانش آموزان پایه نهم انجام شد. داده ها با رویکرد کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. شرکت کنندگان پژوهش از میان دانش آموزان پایه نهم شهر اصفهان بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش ملاک محور انتخاب شدند. در این پژوهش، اشباع نظری با 15 دانش آموز حاصل شد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از فرآیند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شدند. به منظور حصول اطمینان از کیفیت پژوهش و اعتباریابی یافته ها از راهبردهایی متعدد مانند تعامل مستمر با مشارکت کنندگان و همچنین ارزیابی، بازبینی و تأیید داده ها توسط صاحب نظران بهره گرفته شد. بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایه نهم، مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در دو دسته کلی عوامل بیرونی و عوامل درونی دسته بندی شدند. عوامل درونی شامل زیرمقوله های یادگیری ریاضی، مطالعه ریاضی، انگیزش، فراشناخت، مهارت حل مسئله و باورها طبقه بندی شدند و زیرمقوله های جامعه، محیط آموزشی و خانواده ذیل عوامل بیرونی مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان پایه نهم قرار گرفتند. در نهایت، و به عنوان یافته کلی پژوهش، مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان تدوین و ارائه شد.
شناسایی وتبیین ابعاد، مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوی خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
224 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف:علی رغم افزایش تعداد دانشجویان بین المللی درایران، دانش کمی درزمینه شناسایی مولفه های جذب دانشجو خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنام ه درسی وجود دارد.براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی وتبیین ابعاد،مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوخارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی صورت گرفته است. روش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی وبه روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش صاحب نظران وروسای دانشکده های بین المللی دانشگاه رازی کرمانشاه بود.ابزارپژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته ومصاحبه ها تا12 موردانجام واشباع نظری حاصل گردید.داده ها به شیوه کدگذاری درسه سطح باز،محوری وانتخابی تحلیل شدند.برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سویه سازی استفاده شد. یافته ها: شامل60 شاخص و 18 مولفه: جایگاه علمی دانشگاه، ارتباطات آکادمیک، اشتراک گذاری دانش، دانش زبان علمی، اشاعه وانتقال فرهنگ، تبلیغات رسانه ای، اقتصادی وتجاری، عوامل ساختاری، قوانین وسیاستها، گسترش دانش بین المللی، محتوای بین المللی، هم اندیشی منطقه ای، برنامه درسی فراملی، تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی، تربیت افراد بین المللی، توانمندی علمی کشور بود.که دیدگاه صاحب نظران واساتید هیئت علمی پیرامون مولفه های جذب دانشجوی خارجی و برنامه درسی را منعکس می سازد. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضردانشگاه ها برای جذب دانشجویان خارجی نیاز دارند درزمینه توسعه ارتباطات بین المللی دانشگاهی درحوزه برنامه درسی گام بردارند.تا شاهد پیامدهای تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی بجای اقتصاد نفتی، تربیت افراد بین المللی وتوسعه علم وفناوری بود.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
228 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
واکاوی عوامل کلیدی و تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه با رویکرد آینده پژوهی(مورد مطالعه: مدارس متوسطه شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج با رویکرد آینده پژوهی می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن پیمایشی و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه آموزش جغرافیا شامل اساتید دانشگاه فرهنگیان و معلمان با تجربه شهر کرج می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 22 نفر انتخاب گردید و از طریق پرسشنامه از ایشان نظرخواهی به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از ناپایداری نظام فعلی آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه و نیز وجود مشکلات جدی در آموزش این درس است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه های سیاستگذاری وبرنامه ریزی آموزش جغرافیا مبتنی بر تحولات آینده، حرکت سیستم آموزشی جغرافیا از مدل کارخانه ایی و توده ایی به سمت آموزش ترکیبی و ساخت گرایی خلاق، صلاحیت حرفه ای آموزشی _ پژوهشی معلمان جغرافیا، توجه به تغییرات فرهنگی، نسلی و فناورانه ( همانند هوش مصنوعی و ...) در محیط های جغرافیایی، و... از جمله عوامل پیشران کلیدی و تاثیر گذار بر آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج می باشد. در نهایت اینکه توجه سیاست گذاران و دست اندرکاران امر آموزش و کاربست این پیشران ها می تواند ضمن بهبود و ارتقاء نظام آموزش جغرافیا، به تحقق اهداف عالی اموزش این درس در مدارس کمک نماید.
چالش های فرا روی معلمان مهارت آموز و ارائه راهکار براساس تجارب زیسته آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
159 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: اقدامات در آموزش و پرورش زمانی منجر به دستیابی به هدف مورد نظر خواهد شد که برنامه ریزی صحیحی برای آن صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل چالش های فراروی معلمان ماده 28 و راهکاریابی برای این چالش ها بر اساس تجارب زیسته آن هادر جهت تحول در برنامه ریزی آموزشی برای آنان بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی و استراتژی پژوهش پدیدارشناسی از نوع 4 مرحله ای ون مانن بود. جهت جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه ساختاریافته محقق ساخته بهره برده شد. میدان پژوهش شامل سری نهم از معلمان مهارت آموز استان کردستان در سال تحصیلی1403-1402 به تعداد 150 نفر بود که با ملاک اشباع یافتگی داده ها تعداد 27 نفر انتخاب شدند.یافته ها: یافته ها در دو گام حاصل شد: گام نخست، شامل چالش های پیش روی معلمان ماده 28 بود که در این راستا، 5 مورد مضامین فراگیر، 15 مورد مضامین سازمان دهنده و 117 مضمون پایه حاصل شد. مضامین سازمان دهنده در ارتباط با چالش های ارزشیابی، چالش های مدیریتی، دانش تخصصی و کلاسداری معلم، چالش های دوره ی پودمان، چالش های اداری، چالش های مربوط به برگزاری دوره های ضمن خدمت، ارتباط با اولیا و دانش آموزان و چالش های امکانات و تجهیزات آموزشی مدارس هستند. در گام دوم راهکارهای معلمان ماده 28 برای رفع چالش ها بیان شد. یافته های این گام شامل 5 مورد مضامین فراگیر، 13 مضامین سازمان دهنده و 109 مضمون پایه بود. مضامین سازمان دهنده عبارت اند از: راهکارهای حوزه روش و ابزارهای تدریس، توانمند کردن معلمان، راهکارهای حوزه ارزشیابی، کیفیت بخشی به پودمان های دانشگاه، راهکارهای مربوط به امورات اداری، کیفیت بخشی به دوره های ضمن خدمت، ارتباط مؤثر با اولیا و دانش آموزان و تجهیز مدارس به تمام امکانات آموزشی هستند.نتیجه گیری و پیشنهادها: یافته ها حاکی از عدم آمادگی معلمان ماده 28 برای آموزش و کیفیت پایین دوره پودمان است که باعث ایجاد ترس و اضطراب در نومعلمان و پایین آمدن کیفیت آموزش و یادگیری شده است. در این راستا توانمند کردن معلمان و تلاش کارکنان نظام های آموزشی در پویایی و توسعه در نظام آموزشی نقش بسزایی دارد. بنابراین با توجه به چالش های فراروی معلمان ماده 28 پیشنهاد می شود برنامه ریزی آموزشی کنونی آنان بر مبنای یافته ها، متحول گردد.نوآوری و اصالت: باتوجه به اینکه تاکنون چالش های فراروی معلمان ماده 28 مورد بررسی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر به بررسی تجارب زیسته معلمان ماده 28 از چالش های فراروی آن ها و ارائه راهکارهایی برای این چالش ها می پردازد.
تأثیر قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تقویت تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی(مورد مطالعه: شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تلفیق روش قصه گویی با فناوری استوری لاین بر تسلط کلامی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر پایه چهارم در درس فارسی پرداخته است. این مطالعه به دنبال شناسایی اثرات مثبت این روش آموزشی بر یادگیری دانش آموزان دختر پایه چهارم ناحیه 3 شهر کرج است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی (پیش آزمون و پس آزمون) انجام شد. جامعه آماری شامل 250 دانش آموز دختر پایه چهارم ابتدایی ناحیه 3 کرج بود که از میان آن ها 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پیش آزمون مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی از هر دو گروه گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 هفته با روش تلفیق قصه گویی و فناوری استوری لاین آموزش دید، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی (1990) و آزمون تسلط کلامی محقق ساخته بود که پایایی آن ها به ترتیب 82/0 و 91/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تلفیق قصه گویی با فناوری استوری لاین به طور معناداری مهارت های ارتباطی و تسلط کلامی دانش آموزان را افزایش داده، مهارت های شنیداری و بازخورد را در آن ها تقویت کرده و روابط بین فردی و شناخت خود را بهبود بخشیده است. نتیجه گیری: معلمان لازم است برنامه های آموزشی را با فناوری های جدید تلفیق کنند و این برنامه ها را متناسب با سطح پیشرفت زبان کودک تنظیم کنند تا ضمن جذابیت، به تقویت مهارت های ارتباطی و کلامی کمک کند.
بررسی چالش های پیش روی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان شهر کرج
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مدارس تیزهوشان باهدف رشد و توسعه توانمندی های دانش آموزان تیزهوش تأسیس شده و در مسیر خود با چالش های متعددی مواجه است و شناسایی این مشکلات و ارتقای کیفیت آموزشی این مدارس به عنوان پیش قراولان آموزش مدارس کشور حائز اهمیت است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان دوره متوسطه اول و دوم شهر کرج از دیدگاه دبیران جغرافیا انجام شده است. روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل دبیران جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان شهر کرج بودند که تعداد 11 نفر از ایشان به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شدند. داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری و استخراج مضمون های فرعی و اصلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی 4 کد اصلی، 13 کد فرعی و 60 کد مفهومی (کدباز) شد. آسیب های اصلی شناسایی شده در آموزش جغرافیای مدارس متوسطه تیزهوشان از دیدگاه دبیران شامل؛ نگرش ها و باورها به درس جغرافیا، مصوبات و سیاست گذاری ها، چالش های آموزشی و چالش های محیطی بودند. نتیجه گیری: آموزش جغرافیا در مدارس تیزهوشان با چالش های متعددی مواجه است که رفع آن مستلزم حمایت های همه جانبه مسئولان، دبیران و خانواده ها است.
اولویت بندی عناصر برنامه درسی پیشنهادی آموزش شهروندی الکترونیک در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
173 - 192
حوزههای تخصصی:
گسترش مشارکت دیجیتالی در دنیای امروز محیط های آموزشی را با مسئله تبدیل کودکان به شهروندان نمونه جامعه روبه رو کرده است. هدف این تحقیق تعیین عناصر برنامه درسی پیشنهادیِ آموزش شهروند الکترونیک و اولویت بندی آن هاست. پژوهش حاضر ازنظرِ هدف کاربردی، ازنظرِ روش شناسی تلفیقی و ازنظرِ نوع روش کمّی و کیفی است. جامعه پژوهش را منابع چاپی و الکترونیک خارجی در زمینه شهروندی الکترونیک در پایگاه های داده ای آی اس آی، اسکوپوس، ای اس آی و آی اس سی و مقاله های داخلی در پایگاه های اس آی دی، مگیران، سیویلیکا و غیره در دوره 20۲۲-20۰۰ شامل می شد. 107 نمونه از آن ها براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با استفاده از روش فراتحلیل تجزیه وتحلیل شدند. روایی الگو با بهره گیری از نظرهای کارشناسی در چارچوب روش دلفی و روش قابلیت اعتماد محاسبه شد. به منظور اولویت بندی عناصر برنامه درسی پرسش نامه ای میان 80 نفر از آموزگاران دوره ابتدایی توزیع و نتایج با استفاده از روش آنتروپی شانون تحلیل شد. 27 مؤلفه مؤثر در ذیل چهار عنصر هدف ها، محتوا، راهبردهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی شناسایی شد. براساس مدل آنتروپی شانون راهبردهای یاددهی یادگیری (037/0)، محتوا (029/0)، هدف ها (025/0) و ارزشیابی (019/0) به ترتیبْ اولویت های اول تا آخر را دریافت کردند. بیشترین ضریب های اهمیت در عنصر هدف ها مؤلفه توانایی مشارکت الکترونیک (029/0)، در عنصر محتوا مؤلفه دانش کار با سخت افزارها (0۴0/0)، در عنصر راهبردهای یاددهی یادگیری مؤلفه مشارکتی (0397/0) و در عنصر ارزشیابی مؤلفه ارزشیاب بود. در بسیاری از مدرسه های ابتدایی، به علت کمبود و گاهی نبود امکاناتْ عملیاتی کردن تمامی مؤلفه های پیشنهادی امکان پذیر نیست. یافته های این تحقیق با ارائه اولویت عناصر برنامه درسی قابلیت دارد تا در مدرسه های ابتدایی ایران، طبق ضرورت و امکانات در دسترس برنامه ریزی آموزش شهروند الکترونیک، کاربردی شود.
بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 98
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان دارای شرایط متفاوت کاری با دیگر مشاغل هستند و فلات شغلی در بین معلمان به لحاظ ویژگی های شغلی و بافت سازمانی شیوع زیادی دارد؛ بنابراین این پژوهش به منظور بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان انجام شد.
روش ها : پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، کمی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دولتی شهرستان مهاباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 323 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد فلات شغلی میلمن (1992)، رضایت شغلی اسمیت و همکاران (1969)، تعهد عاطفی به سازمان میر و آلن (1997) و دلبستگی به کار پرایس (2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین همه متغیرهای پژوهش، با فلات شغلی معنی دار بود (P=<0/05). از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب رضایت شغلی (28/0-)، تعهد سازمانی (25/0-) و دلبستگی به کار (16/0-) دارای بالاترین ضریب همبستگی منفی با فلات شغلی بودند. همچنین نتایج آزمون آماری رگرسیون نشان داد که فلات شغلی تأثیر منفی و معناداری روی رضایت شغلی (156/0-=B)، تعهد (254/0-=B) و دلبستگی به کار (289/0-=B) معلمان دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم یادگیری بصری، باید راهکارهای خاصی برای دانش آموزان با آسیب بینایی در نظر
گرفت. لذا این پژوهش با هدف «طراحی و اعتباریابی الگوی بسته یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی دانش آموزان با آسیب
بینایی دوره اول ابتدایی در درس علوم تجربی » انجام شد.
روش: در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع ا کتشافی 1 استفاده شد. برای به دست آوردن مؤلفه های الگو، از روش تحلیل
محتوای استقرایی 2 و برای اعتباریابی درونی الگو، از روش توصیفی نظرسنجی 3 استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگو
شامل تمام مقاله ها، کتاب ها، پایان نامه ها، رساله ها و مصاحبه با متخصصان و کارشناسان از سال 1389 تا 1401 بود. نمونه
آماری شامل 9 پایان نامه، 18 رساله، 43 کتاب، 47 مقاله و 17 مصاحبه بود که به طور هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری
برای اعتباریابی الگو شامل 42 نفر از معلمان، کارشناسان، مؤلفان کتاب درسی، دانشجویان دکتری و اساتید دانشگاه بود.
ابزار گردآوری داده ها شامل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته 16 سوالی بود که 15 گویه بسته پاسخ آن طبق مقیاس
لیکرت 5 امتیازی طراحی و تدوین شد و 1 گویه آن بازپاسخ بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار
گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ 964 / 0)حدود 96 صدم( بود.
یافته ها: با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی و کُدگذاری اسناد و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا،
10 مؤلفه اصلی و 50 مؤلفه فرعی به دست آمد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و با عنایت به کُدگذاری انجام شده، مؤلفه های
اصلی و فرعی ابتدا در قالب الگوی مفهومی، و سپس الگوی روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتباریابی درونی از
نظر متخصصان نشان داد که الگوهای مفهومی و روندی از اعتبار درونی بالایی برخوردارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این
الگوها به منظور تهیه و تولید بسته یادگیری برای دانش آموزان با آسیب بینایی استفاده شود.
مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی و معنای زندگی با میانجیگری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تبیین مدل ساختاری کیفیت زندگی براساس اجتناب تجربی، معنای زندگی با
میانجی گری سلامت معنوی در مادران کودکان نابینا و ناشنوا انجام شد.
روش: پژوهش حاضر، یک پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مادران
کودکان نابینا و ناشنوای شهرستان خرم آباد در سال 1400 بود که با توجه به میانگین پژوهش های قبلی و نیز تعداد متغیرها،
جمعاً نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درنظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل
پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت - فرم کوتاه ) 2005 (، پرسشنامه اجتناب تجربی ) 2011 (، پرسشنامه معنای
زندگی ) 2006 (، پرسشنامه سلامت معنوی ) 1982 ( بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و نسخه 24 نرم افزار
AMUS و با استفاده از روش تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری ) SEM ( انجام شد.
یافته ها: متغیرهای سلامت معنوی، معنای زندگی، اجتناب تجربی دارای تأثیر معنادار در پیش بینی کیفیت زندگی مادران
کودکان نابینا و ناشنوا داشتند ) 001 / P=0 (. همچنین سلامت معنوی رابطه بین اجتناب تجربی، معنای زندگی و کیفیت زندگی
مادران کودکان نابینا و ناشنوا را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری متغیرهای مورد مطالعه بر پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا، باید
برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های مناسب به منظور بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا و ناشنوا به عمل آید.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.
The role of spaced and massed instruction on Iranian EFL learners' reading comprehension and reading motivation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
96 - 118
حوزههای تخصصی:
Strong reading comprehension skills and reading motivation are essential for personal growth, academic success, and overall well-being. Developing these skills can positively impact individuals' lives in various ways. Thus, this investigation aimed to examine the influence of massed and spaced instructions on the reading comprehension and reading motivation of Iranian EFL students. The researchers selected 150 Iranian participants from 300 based on their Oxford Quick Placement Test (OQPT) performance. The selected intermediate participants were randomly assigned into two experimental groups (massed and spaced) and one control group. The participants were given a reading comprehension pretest and post-test and a reading motivation questionnaire before and after the treatment. Three groups were provided with instruction on reading skills by English texts and new words from American English File 3. The massed group received a 90-minute session for each text, whereas the spaced group received three 30-minute sessions; the first session lasted 30 minutes, followed by two more sessions, each lasting 30 minutes, scheduled two days apart. The results of data analysis utilizing one-way ANOVA showed a considerable difference between the post-tests of the spaced and massed groups compared to the control group. The findings demonstrated that the spaced group outperformed the massed and control groups (p < .05) in terms of reading comprehension and reading motivation. The results have some pedagogical implications for English instructors, learners, and curriculum developers.
مطالعه کیفی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 (نمونه مورد مطالعه: معلمان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان پس از همه گیری کووید-19 براساس دیدگاه معلمان بود. پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پساپدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شهر مشهد بودند. روش نمونه گیری، هدفمند و از نوع نمونه همگون بود. تعداد 20 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 1401-1400 مورد مصاحبه قرار گرفتند که این تعداد براساس اشباع نظری داده، تعیین گردید. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی به وسیله اعضا و بررسی ازطریق اجماع پژوهشگران و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با روش کریپندورف استفاده گردید. بر مبنای نتایج، معلمان تغییرات شایستگی اجتماعی دانش آموزان را در پنج مضمون «مهارت های ارتباطی-اجتماعی»، «راهبردهای شناختی»، «مهارت های رفتاری»، «انگیزش» و «مدیریت هیجان ها» مطرح نمودند. شایستگی اجتماعی و مؤلفه های آن متغیری مهم و اساسی در تعلیم وتربیت به شمار می آید که انتظار می رود تغییرات آن در دوران پساکرونا مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر این تغییرات در قالب پنج مضمون کلی مطرح گردید. کاربست و توجه به این تغییرات به افزایش آگاهی معلمان و مسئولان مدرسه از تغییرات این سازه مهم در دانش آموزان منجر شده و راه را برای برنامه ریزی و طراحی مداخلات مؤثر بر افزایش شایستگی های اجتماعی دانش آموزان هموارتر خواهد کرد.
طراحی مدل سیستمی کیفیت آموزش دانشگاه شیراز : رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر بر سیستم کیفیت آموزش و بررسی روابط پیچیده بین آن ها در دانشگاه شیراز است تا ازاین طریق بتوان ضعف های کیفی و کاستی های ساختاری در این حوزه را تا حد زیادی کاهش داد. روش پژوهش این مطالعه ازنظر ماهیت داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جمع آوری داده های این پژوهش ازطریق بررسی مستندات و مطالعات موجود در حوزه کیفیت آموزش عالی، پرسش نامه و مصاحبه با خبرگان مربوطه صورت گرفته است. برهمین اساس با بررسی نظام مند ادبیات و مصاحبه با خبرگان، مدلی متشکل از ابعاد مؤثر بر سیستم کیفیت آموزش با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری فراگیر در 10 بعد و 5 طبقه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که در بین مجموعه ابعاد مدل، الزامات مبتنی بر فناوری به عنوان بعد زیربنایی سیستم کیفیت آموزش تشخیص داده شده است و این بدین معنا است که برای دستیابی به سیستم کیفیت آموزشی مطلوب ابتدا باید به این بعد توجه شود و با تدوین سیاست های آموزشی ویژه، بحث به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی به عنوان یک راهبرد اساسی بهبود کیفیت آموزشی مورد توجه قرار بگیرد. همچنین تدوین دوره های آموزشی مستمر ضمن خدمت برای مسئولان، کارمندان و اساتید، بهبود عوامل محیطی و زیرساخت ها نظیر توسعه خطوط ارتباطی اینترنتی و اینترانتی پیش نیازهای مهمی در این زمینه هستند.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت والدین و آموزش مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
13 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان اضطراب، پرخاشگری و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله است. پژوهش نیز به روش نیمه تجربی و با طرح تحقیق 3 گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان 4 تا 7 سال شهر تبریز بود که به بیمارستان شهریار و دو کلینیک خصوصی برای رفع مشکلات کودکان خود مراجعه کرده بودند که دراین بین مادران از سه مرکز درمانی و از هر مرکز 20 مادربه صورت هدفمند انتخاب شدند. قبل از اجرای برنامه های آموزشی سه گروه توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، اضطراب بک (1967) و افسردگی بک (1964) آزمون شدند، برای گروه آزمایشی اول برنامه آموزش گروهی فرزند پروری مثبت و برای گروه دوم آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند، درنهایت با انجام دوباره پاسخگویی به پرسشنامه پرخاشگری، اضطراب و افسردگی توسط مادران پس آزمون صورت گرفت. داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با تحلیل ANCOVA و t مستقل انجام یافته است. یافته های پژوهشی حاکی از این است که آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین و آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مادران دارای کودکان 4 تا 7 ساله اثر دارد و هر دو آموزش نسبت به گروه کنترل اثربخشی بهتری دارند ولی آموزش گروهی فرزند پروری مثبت والدین قدرتمند تر از آموزش گروهی مدیریت رفتاری مادران است.