فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود، اساس و بنیان همه مکاتب عرفانی است. عارف در برابر عظمت خداوند، خود را هیچ پنداشته و «نیستی» از منظر عارفان به الهیّات تنزیهی توجه دارد. «هستی» از آنِ خداست و همه پدیده ها، تجلی او است. با توجّه به همین تعریف می توان گفت که شدّت و کمال هستی او موجب «عشق» به ظهور و تجلّی می گردد و انسان اگر به خدا معرفت پیداکند به او «عشق» می ورزد. عشق به خدا هم از راه های گوناگونی کسب می شود که یکی از مهمترین آنها عزلت است. مولانا و اکهارت دو عارف از دو دین مختلف با ریشه مشترک و هر دو در حوزه عرفان صاحب نظرند. وجود این مفاهیم عرفانی از تشابهات بی شمار نظام فکری مولانا و اکهارت است که در دو اثر مثنوی و سؤالات پاریسی به چشم می خورند. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ ابتدا اصطلاحات عرفانی وحدت وجود، عشق و عزلت را در مثنوی مولوی و سؤالات پاریسی دریافته و سپس به بررسی و تطبیق و بیان و شباهت ها و تفاوت های میان آنها از منظر مولانا و اکهارت پرداخته و مشخّص شد که هر دوی ایشان وحدت وجود را اساس وزیربنای عرفان می دانند.
از هوش انسانی تا هوش مصنوعی: بررسی برگردان های فارسی فنون ادبی غزلواره ش. ۶۲ شکسپیر از منظر راهکارهای انسانی و ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
29 - 50
حوزههای تخصصی:
ترجمه گری ژانر شعر به سایر زبان ها همیشه به چند دلیل مسئله ساز بوده است. نخست، ترجمه گری متون ادبی با دشواری های خاص همراه است؛ دوم، متون منظوم نیز به سبب کیفیاتی خاص به زبانی دیگر سخت ترجمه پذیر جلوه می کنند؛ سوم، سبک و سیاق شاعر در ترجمه به «بدیلی» کم رنگ از اصل بدل می شود؛ چهارم، ترجمه گری شعر از رهگذر هوش مصنوعی نیز مسئله ساز است. این مقاله می کوشد به شیوه کیفی تبیینی و با کمک ابزارهای هوش انسانی و ماشینی برخی از این مسائل را در پرتو برگردان های فارسی فنون ادبی غزل ۶۲ شکسپیر بررسی کند. هدف اصلی توجه به چالش های پیش رو در ترجمه فنون ادبی است. فرزاد ترجمه ای روان؛ موقر، ترجمه ای به نسبت آزادانه تر و شفا، ترجمه ای وفادار به مضمون و طبیب زاده، ترجمه ای بسنده و پذیرفته از غزل واره ارائه کرده اند. از میان ابزارهای هوش مصنوعی، گوگل ترجمه ای تقریباً نزدیک به متن اصلی و تحت اللفظی؛ بات تلگرامی، ترجمه ای کامل تر و روان تر و اوپن چت جی پی تی، ترجمه ای دقیق تر و نزدیک تر به هوش انسانی از غزل واره ارائه کرده اند. به نظر می رسد ترجمه ادبی به ویژه شعر از رهگذر ترجمه ادبی نیاز به خلاقیت هوش انسانی دارد تا حضور «بدیل» خود را به «اصل» نزدیک تر کند.
تحلیلی شناختی بر اشعار عربی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
43 - 70
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد بلخی در تبیین معارف مثنوی برخی از صور برجسته هنری و مضامین ویژه عرفانی را در قالب اشعار عربی می نهد. این پژوهش از طریق بررسی ابیات و مصاریع تمام عربیِ مثنوی، جنبه های زبانی و ادبی این نوع اشعار را بررسی می کند و میزان نوآوری ها و نکته سنجی ها را در ساختار آن ها برمی شمارد و از گذر اشعار عربی به مهم ترین مقاصد مولانا در بیان مفاهیم توجه می کند. هدف، تحلیل موازین هنری اشعار عربی، بدعت های مولانا در حوزه ساختاری این اشعار و کیفیت تشریح مفاهیم مورد توجه او برای بیان محتواست. به شیوه تحلیل محتوایی و در رویکردی زیبایی شناختی، چگونگی تلفیق ابیات عربی با ابیات فارسی مطالعه می شود تا ضرورت وجود اشعار عربیِ مثنوی را تشریح کرد. با این هدف 123 بیت و 99 مصراع در شش دفتر مثنوی بررسی شد. نتایج نشان می دهد در مواردی زمینه بیان معنا، جز به زبان عربی امکان پذیر نیست؛ اصلی ترین دلیل این امر علاوه بر نقد منش نحویون، خروج از هنجارهای عادی زبان، آمیختگی توأمان افکار و یافته های مولانا از منابع عربی و فارسی، آفرینش معانی متعدد در فرمی نو و تعمیق تجارب عرفانی از طریق پدیدآوردنِ زبان ویژه مثنوی است. در این سیر و رهیافت تکاملی، اولویت های زبانی خاصی در ساخت و فرم روی می نماید. در همین راستا، مولانا برای تعمیق مبانی اندیشگی مثنوی دست به خلاقیت های عدیده ای می زند و از این طریق مسیر پیچ درپیچ مضامین مثنوی را در انتقال اغراض گوناگون آن هموار می سازد.
بلاغت تکرار در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 55
حوزههای تخصصی:
تکرار یا تکریر یکی از ویژگی های کلام است که در سطوح گوناگون معنایی، نحوی، واژگانی و آوایی قابل بررسی است. تکرار گاه اسباب ابتذال سخن است و گاه موجب اعتلای آن؛ لذا صرف وجود تکرار مایه سستی یا قوت کلام نیست و بسته به عوامل گوناگون قابل نقد و سنجش است. در کتب بلاغی قدیم، تکرار بیشتر در علم معانی و کمتر در حوزه بدیع مطمح نظر بوده است. در پژوهش های امروزین به تکرار، به عنوان یک صناعت ویژه، جدا از آرایه هایی چون واج آرایی، جناس یا امثال آن، کمتر پرداخته شده است. درحالی که این ویژگی، یکی از عناصر سبک ساز در آثار برخی شاعران است. سعدی از جمله سخنورانی است که تکرار –به ویژه واژگانی- در سخن او عنصری برجسته است و نقش مهمی در سخن سرایی و بلاغت وی دارد؛ اما به طور بایسته به این وجه از سخن سعدی توجه نشده است. این تحقیق در پی آن است که به رموز هنری تکرار به عنوان یک صناعت ادبی در غزل سعدی بپردازد. بدین منظور، کیفیت تکرار واژه ها در غزل سعدی در قالب دوازده شیوه و شگرد دسته بندی شد. این دسته بندی نشان می دهد که سعدی با کاربرد ترفندهای دوازده گانه موردنظر این پژوهش، در 72 درصد از موارد تکرار بلاغی ساخته است و در 28 درصد موارد نیز تکرار ساده. همچنین عمده تکرارهای او جزو مقوله دستوری اسم است و از آن میان «دل»، «سر» و «دوست» به ترتیب پربسامدترین آنها هستند.
تأملی انتقادی بر تصحیح حبیب یغمایی از گرشاسب نامه ی اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
اگر آوازه و محبوبیّت شاهنامه ی فردوسی را اوّلین و مهم ّترین عامل ناشناختگی و کتابخانه نشینی گرشاسب نامه بدانیم، بی شک دوّمین عامل این گمنامی را باید مربوط به تنها تصحیح موجود این اثر ادبی دانست. نخستین بار گرشاسب نامه به طورکامل به اهتمام حبیب یغمایی در سال 1317 تصحیح و منتشر شد. این تصحیح اشکالات متعدّدی دارد. نگارندگان درصددند تا با مقابله ی نُسخه هایی که یغمایی برای تصحیح در اختیار داشته و نسخه های نویافته و با ذکر مصادیق و شواهد تا آنجا که در حوصله ی این جستار می گنجد، شیوه و حاصل تصحیح یغمایی را به بوته ی نقد بگذارند و تصحیحات پیشنهادی ارائه دهند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مصحّح بارها از شیوه ی تصحیح مصرَّح خود عدول کرده، نسخه بدل ها را در مواردی ذکر نکرده و در مواضعی ناقص آورده است. همچنین نقلِ نسخه ی اساس و نسخه بدل ها نیز در بین متن و حاشیه، در مواردی نامستدّل و ناموجّه می نماید. علاوه براین تصحیح فاقد تعلیقات فراگیر، مفید، راهگشا و راهنماست.
مقایسه «افسانه» نیما و «دو مرغ بهشتی» شهریار بر اساس نظریه اضطراب تأثیر «هارولد بلوم»
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
37 - 66
حوزههای تخصصی:
«اضطراب تأثیر» نظریه ای است درباره تأثیر شاعرانه، که نخستین بار هارولد بلوم با بهره گیری از مفاهیم روانشناسی فروید، آن را بیان کرد. او در دو کتاب خود «اضطراب تأثیر» و «نقشه بدخوانی» مهم ترین عامل خلق آثار ادبی را روابط خانوادگی بین متن ها می داند. از نگاه بلوم، بینامتنیت، میدان نبرد ادیپی میان شاعر متأخر با شاعران متقدم است. به طوری که شاعر متأخر تلاش می کند تا از طریق بدخوانی خلاقِ آثار پیشینیان از اضطراب تأثیر آنها رهایی یافته و شعری اصیل بیافریند. در این پژوهش شعر «دو مرغ بهشتی» شهریار که تحت تأثیر منظومه «افسانه» نیما سروده شده است، به عنوان اثر متأخر مورد بررسی قرار گرفته و به این پرسش پاسخ داده شده است که؛ شهریار به عنوان شاعر دیرآمده با بهره گیری از چه شیوه هایی در صدد رهایی از اضطراب تأثیر نیما یوشیج برآمده و تا چه میزان در این نبرد ادیپی موفق بوده است؟ به این منظور، اشعار نیما و شهریار در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری بررسی شد. سپس گام های شهریار برای رهایی از سلطه نفوذ نیما تحلیل شده است. نتیجه آن که می توان گفت؛ شهریار در «دو مرغ بهشتی» به توصیه های نیما در سرودن شعر نو توجه داشته است، اما در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری با بهره مندی از نبوغ خاص خود در استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم عرفانی اشعار کهن فارسی، فنون ادبی سبک عراقی و استفاده از مکتب رمانتیسم در توصیف طبیعت، به خوبی توانسته از سایه نفوذ نیما یوشیج و اضطراب تأثیر او رهایی یافته و شعر اصیل خود را بسراید.
تحلیلی بر تصاویر خشن در مواجهه با لطافت مفاهیم در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۴بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۲۵
111 - 131
حوزههای تخصصی:
در دوران مدرن به هر رفتار و اقدام آگاهانه ای بر ضدّ حقوق، باورها، آزادی، اعتبار و آبروی افراد به هر وسیله ممکن که به اضطراب، رنج و هراس دیگران بینجامد، خشونت اطلاق می شود و همین نگاه، می تواند به ابزاری برای بازخوانی و تفسیر روابط افراد در گذشته بدل شود. از آنجا که تقسیم کلان خشونت به دو ساحت کلامی و غیرکلامی است، این پژوهش بر آن است تا با پیش رو قرار دادن تعاریف جدید، بر خوانش تازه ای از این گونه روابط در شعر حافظ متمرکز شود و با روش توصیفی- تحلیلی، نشانه ها و دلالت های خشونت کلامی و بالتبع آن خشونت تصویر که در ساختار تحلیل های بلاغی جای می گیرد، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. با توجه به این امر، نتایج این پژوهش دلالت می کند که تسلط گفتمان خشونت تصویر در شعر حافظ با فراوانی نشانه های خشونت مستقیم و غیرمستقیم، بر دو ساحت گفتمان عاشقانه و گفتمان دینی-عرفانی متمرکز خواهد بود که در حوزه هایی چون تصویر کنش ها و واکنش ها در مواجهه با معشوق، توصیف معشوق، نقد ایدئولوژی های حاکم بر زمانه، توصیف ضد قهرمان (رقیب) و مخالف و موقعیت طنز و هجو ادبی نسبت دارد. خشونت کلامی در مبحث عشق در قیاس با خشونت در انتقاد اجتماعی از بسامد بالاتری برخوردار است که به شاخص هایی چون سنّت ادبی خراسانی و عناصر سیاسی- تاریخی و غلبه عنصر تقابل و پارادوکس به عنوان وجه ممیزه حافظ نسبت به دیگران در حوزه تصویر آفرینی باز خواهد گشت.
حافظ و ارزش ها و ضد ارزش های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به روش تحلیل محتوا به پیروی از نظریه مارکس وبر، به بررسی ضد ارزش ها در جامعه عصر حافظ پرداخته شده است. هدف از این تحقیق شناخت نگرش اجتماعی حافظ و مسائل اجتماعی و فرهنگی شرایط سیاسی جامعه آن عصر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی آن دسته از غزلیاتی پرداختیم که در آن به ارزش ها و ضد ارزش های جامعه او اشاره شده است. یافته ها نشان داد که حافظ نسبت به ناهنجاری های موجود در جامعه خود واکنش نشان داده و منتقد ضد ارزش هایی است که پایه های جامعه آرمانی ساخته شده در ذهن صلح جوی او را متزلزل ساخته است. شاعر شیرین سخن ما، مخاطرات بی شماری را به جان خریده و با لحنی تند و گزنده از صوفی و محتسب و شیخ و مفتی و واعظ لب به سخن گشوده و در نکوهش ضد ارزش هایی چون ریا، فساد، فرصت طلبی، حرام خواری و مانند آن سخن سرایی کرده است تا رسالت اجتماعی خود را به تمام و کمال به سوی یک مبارزه سیاسی سوق دهد. او با کلام شیوا و شیرینش کوشیده تا همبستگی و هویت ملی را در میان اعضای جامعه قوام بخشد و با اتکا به نگاه ژرف خود، طرحی نو از انسان، آزادی، دین و دنیا دراندازد.
تحلیل روان شناختی شخصیت در داستان کوتاه «درخت گلابی» از گلی ترقی بر اساس نظریه اناگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
377 - 405
حوزههای تخصصی:
واکاوی روان شناختی شخصیت های داستانی، زمینه را برای دستیابی به دیدگاه و نگرش نویسندگان ادبیات داستانی فراهم می کند و همچنین راه را برای شناخت صحیح شخصیت های داستانی هموار می سازد. نظریه روان شناسی اناگرام، یک تیپ شناسی نوین است که خلق و خوی انسان ها را در 9 تیپِ کمال گرا، امدادگر، موفقیت طلب، فردگرا، پژوهشگر، پرسشگر، خوش گذران، ریاست طلب و صلح طلب دسته بندی می کند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تطبیق پذیری شخصیت اصلی داستان «درخت گلابی» از مجموعه داستان «جایی دیگر» نوشته گلی ترقی با تیپ های نُه گانه اناگرام و همچنین تجزیه و تحلیل رفتار شخصیت اصلی بر مبنای الگوی اناگرام است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که غالب مؤلفه های رفتاری شخصیت اصلی داستان «درخت گلابی» با تیپ 5 (پژوهشگر) اناگرام مطابقت دارد و در برخی موقعیت ها، رفتارهای تیپ 4 (فردگرا) اناگرام را از خود به نمایش می گذارد و با الگوی اناگرام هم خوانی دارد و بر این اساس تحلیل پذیر است.
Revisiting Foucauldian Discourse Analysis Approach: Surveillance and Individuality in Tom Wolfe’s The Electric Kool-Aid Acid Test(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study attempts to examine Tom Wolfe’s The Electric Kool-Aid Acid Test in the light of the ideas of Michel Foucault, specifically the notions of normalization, institutions, and surveillance that tackle the relationships among power, institutions, and literature. The analysis posits that, in the context of the 1960s, the American government took advantage of all the institutions which were supposed to guarantee the freedom of individuals to curtail their freedom. Seeking to create a normal, ordinary, and homogeneous society, these administrations have employed the police, law, prison, and other overlapping institutions that work in tandem to create circuits of institutions which guarantee to reduce human beings to simpletons who are docile, meek, and ready to fit in place properly. The normality and ordinariness favored by the authorities are also implemented since the novel starts by depicting free individuals whose identities hinge on their being abnormal while it ends when their movement is shattered, and the protagonist is seen as a simpleton serving the forced labor sentence of the judges of both the government and normality. Freedom emerges as a mirage than truth as there seems to be no outside through which individuals can live outside the domination of controlling apparatuses.
تحلیل ساختار و کارکردهای کلان روایت ها در قصاید مدحی( مطالعه موردی قصاید فرخی سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
47 - 66
حوزههای تخصصی:
متن و معنی قصاید مدحی، در ساختاری روایی ساماندهی می شود. شاعر تلاش می کند تا بر اساس تاریخ، تجربه و علوم مختلف، روایت های خرد را که قدرت نظام سازی ندارند به حاشیه براند یا آنها را در روایتی جامع و واحد که سیاست و مذهب حاکم از آن حمایت می کنند، حل نماید. همین امر موجب شکل گیری کلان روایتهایی مانند آزادی و عدالت، رفاه و توسعه و در نتیجه «سایه خدا بودن پادشاه» در قصاید مدحی است. این روایت های ساخته شده، دیگر نیاز به تایید یا تصدیق علمی و بیرونی ندارد، بلکه بلاغت درونی شعر و قرارداشتن شاعر در ساختار قدرت، مشروعیتی درونی به آن ها می دهد. در این مقاله تلاش شده تا با روشی توصیفی و تحلیلی و با تأسی از اندیشه های فرانسوا لیوتار، به این پرسش پاسخ داده شود که ساختار و شیوه های شکل گیری کلان روایت ها در قصاید مدحی چگونه است؟. می توان کلیت سازی، بدیهی جلوه دادن حقیقت های ایدئولوژیک، مشروعیت بخشی های زبانی، طرد و جذب، گفتمان سازی و نفی تناقضات اجتماعی، از مهمترین پیامدهای زبانی و معنایی شکل گیری کلان روایت در قصاید مدحی دانست.
نگاهی تحلیلی به تمثیل سازی پروین اعتصامی با واژه « میوه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
110 - 125
حوزههای تخصصی:
شاعران ازتمثیلات مختلفی درآثار خود استفاده کرده اند. و از شگردهای ادبی بهره مند شده اند. یکی از این شاعران پروین اعتصامی است که اشعاری زیبا و مؤثر دارد، و در مواردی ذهن هر انسان آگاه را به تأمل وامی دارد. او در آثار خود به کارگیری تمثیلات را به شیوه ای نوآورانه به نمایش گذاشته است.این مقاله، به بررسی تمثیل سازی پروین با استفاده از واژه «میوه» پرداخته است. هدف آن، تحلیل نقش واژه «میوه» در شعر او و نحوه به کارگیری آن به منظور انتقال مفاهیم و انتقادات اجتماعی است. ضرورت این پژوهش نشانگر آنست که تمثیل ها نقش مهمی در فهم بهتر مخاطبان از شعر و ادبیات دارند و می توانند به عنوان ابزاری برای انتقال پیام های پیچیده به کار روند، نتیجه پژوهش نشان داد که پروین اعتصامی با استفاده از تمثیل های میوه ای، به تصویرکشی مسائل اجتماعی و اخلاقی پرداخته و به نقد رفتارهای زمان خود اشاره کرده است. بنابراین نه تنها زیبایی بصری و حسی را به شعر افزوده اند، بلکه ابزاری برای انتقاد و آموزش هستند. تحلیل های انجام شده بر روی اشعار اعتصامی نشان دهنده تسلط او بر زبان و به کارگیری تمثیل ها به شیوه ای نوآورانه است. از تحلیل شعرهای او مشخص شد که میوه ها نه تنها به عنوان عناصری تزئینی، بلکه به عنوان نمادهایی از تجدید حیات، تحول و حتی فساد استفاده شده اند. همچنین اعتصامی با استفاده از میوه ها در تمثیلات خود، به طور موثری پیام هایی درباره جایگاه زنان، اخلاق اجتماعی و اهمیت طبیعت را منتقل کرده است. پژوهش حاضربه روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی -تحلیلی صورت گرفته است.
ایران به مثابه دیگری؛ خوانشی متفاوت از منظومه خسرو و شیرین نظامی در نمایش نامه فرهاد و شیرینِ صمد وورغون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمد وورغون شاعر و نویسنده آذربایجانی در نمایش نامه فرهاد و شیرین، منظومه خسرو و شیرین را به گونه ای برخلاف نیّت نظامی گنجوی به سخن درآورده و درصدد برساخت یک خودی/ دیگری بوده است. او در این اثر ایرانیان را دشمن تهدیدکننده سرزمین های ماورای ارس جلوه داده و خصومتی فصل ناپذیر را میان آنها متصور شده است. وورغون، هم صدا با سیاستمداران کمونیست، در پی آن بوده که هویتی مستقل برای جمهوری تازه تأسیس آذربایجان تدارک ببیند؛ به نحوی که با اشتراکات فرهنگی ایران و عثمانی هم پوشانی نداشته باشد. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد به این سؤال پاسخ دهد که وورغون خودی و دیگری را چگونه توصیف کرده و از چه راه کارهایی برای تعیین و تثبیت هویت فرهنگی قفقاز بهره برده است. نویسنده این نمایش نامه، ایرانیان را با جنبه های منفی، مانند تجاوز، آدم ربایی، والدین کُشی، دروغگویی و جز اینها توصیف کرده و درعوض، همه صفات مثبت را به مردم اقلیم بردع نسبت داده است. از جانب دیگر، معرفی شیرین و فرهاد به منزله عشاقی برخاسته از آذربایجان و نیز خلق شخصیتی با نام آذربابا بخشی از راه کارهای وورغون برای تبلیغ هویت جدید قفقاز بوده است.
نقدی لکانی بر «داستان تصویر» بیدل دهلوی: سیری از خود شناسی به بیگانگی و تخریب نمادین خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است تا یکی از اسرارآمیزترین و زیباترین حکایت های بیدل دهلوی را، که شرح حال زندگی خود او است، از منظر نظریه های ژاک لکان، روان کاو فرانسوی پیرو مکتب فروید، بررسی کند. هدف اصلی، بررسی سیر تحول شخصیت اصلی داستان برمبنای سه الگوی مهم از ناخودآگاه لکانی، مرحله آینه ای، مرحله نمادین و ساحت واقع است. علاوه برآن، تفصیل و توضیح حالت های روانی شخصیت اصلی داستان در پرتو نظریه های فانتزی، دیگری، فقدان، ابژه کوچک و نظریه اختگی بازتاب روشنی می یابد. سوژه لکانی در داستان بیدل با خلئی عظیم مواجه است که برای پر کردن این حفره در وجود خویش، به دنبال همسان سازی خود با دیگری یا همان تصویری است که انوب نقاشی کرده است. سوژه چند پاره، خود را در قاب تصویر هماهنگ و بی نقص می یابد و می کوشد که هویت ازدست رفته اش را در تصویر کامل بجوید، غافل از اینکه با ورود به مرحله نمادین دچار انفصال و خط خوردگی می شود. او با توسل به فانتزی سعی در زنده نگه داشتن توهم تکامل خود دارد، گرچه با ورود به امر واقع و رویارویی با ترومای این ساحت و عدم امکان برای نمادینه کردن دردهایش، دست به خودکشی نمادین می زند و به زنجیره دال های متواتر نظم نمادین پایان می دهد. یافته ها نشان داد که بیدل در گذر از مرحله آینه ای، با شناختی خیالی از خود، به بیگانگی مرحله نمادین نزدیک می شود و در امر واقع به عنوان سوژه ای روان پریش، مابین خیال و واقعیت مردد می شود و به مرگی نمادین روی می آورد.
واکاوی اشتراکات آیین سوگ سیاوش ایرانی با آیین های دیونیسیا و آدونیای یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
83 - 113
حوزههای تخصصی:
از دیرباز فرهنگ، باور و نوع نگرش جوامع مختلف توسط آیین ها بازتاب داده شده است. می توان گفت بخش چشم گیری از اساطیر جهان به آیین های باروری اختصاص دارد که در قالب مرگ و رستاخیز طبیعت تجسم یافته است و در قالب مَرگِ یک ایزد و حیات دوباره او به نمایش درمی آید. سیاوشان، آیین سوگ سیاوش، اسطوره خوشنام ایرانی و جشن حیات دوباره او در کالبد گیاهی و فرزندش کیخسرو است که مرگ و باززایی ایزد/قهرمان شهیدشونده را همچون چرخه زمان و تحول طبیعت نشان می دهد. دیونیسیا و آدونیا، جشنواره های آیینی پرستش دیونیزوس و یادبود آدونیس در اساطیر یونان است که به عنوان ایزدان بارورکننده، مناسکی در مرگ و رستاخیزشان برپا می شده است. شناسایی وجوه اشتراک آیین سیاوشان با آیین های دیونیسیا و آدونیا از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا ابتدا با روش تحلیلی تطبیقی، هر سه آیین بررسی و سپس اشتراکات میان آن ها شناسایی و تحلیل می شود. مهم ترین دلیل انتخاب آیین های مذکور، با وجود تفاوتهای فرهنگی و فواصل جغرافیایی، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اساطیر جهان بر یکدیگر است. بنابر یافته های تحقیق، از مهم ترین اشتراکات سه آیین یادشده، تکرار سالیانه مراسم سوگ و جشن رستاخیز است که با مناسکی همچون شمایل گردانی، اعطای قربانی، موسیقی و سوگ سرود با محوریت زنان همراه بوده است.
بررسی همپوشانی استعاره های ساختاری مفهوم «دنیا» در اشعار سعدی و پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو مساله اصلی بررسی همپوشانی استعاره های ساختاری مفهوم "دنیا" در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین است. این پژوهش با بررسی استعاره های مفهومی با حوزه مقصد "دنیا" در قصیده ها و قطعات سعدی و پروین در پی یافتن پاسخ به این سوالات است: الف) استعاره های مفهومی ساختاری با حوزه مقصد "دنیا" در اشعار سعدی و پروین کدام اند؟ ب) همپوشانی استعاری استعاره های مفهومی ساختاری با حوزه مقصد "دنیا" در شعر دو شاعر چگونه است؟ پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی های کمی پژوهش شامل 94 استعاره مفهومی ساختاری با حوزه مقصد دنیاست که از قصیده ها و قطعه های دو شاعر نمونه گیری و ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد که در شعر دو شاعر حوزه های مبدأ ساختاری مشترک پربسامد برای مفهوم سازی دنیا، ساختمان، سفر و مزرعه است. در نهایت، پژوهش نشان داد استعاره ها در شعر هر دو شاعر ریشه در همبستگی های تجربی و درک آنان از مفهوم "دنیا" دارد و هر چند که تنوع استعاری در شعر پروین بیشتر است؛ اما به طور کل میان اهداف آن ها همپوشانی وجود دارد.
آیین سماع و موسیقی عرفانی ایران در آثار فارسی شهاب الدین یحیی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزد برخی صاحب نظران، موسیقی یادآور آواز کیهانی است که همه هستی بهره مند از این آواز، در چرخش و گردش اند. سماع نزد صوفیان یادآور سماع عارفانه انسان و خدا در عالم ذر و عهد الست است. در آثار به جا مانده از دیرزمان در فرهنگ ایرانی به مسئله سماع پرداخته شده است. سهروردی احیاگر حکمت اشراق در آثار عرفانی فارسی اش از دیدگاه ویژه خود به سماع می پردازد. با توجه به اهمیت این مسئله، ما در این پژوهش در پی پاسخگویی به دو پرسش هستیم؛ اول این که موسیقی عرفانی (سماع عارفانه) از دیدگاه سهروردی چه کارکردهایی دارد و دوم، موسیقی عرفانی چگونه ما را تا رسیدن به حقیقت یاری می دهد. در این مقاله روش پژوهش، مراجعه مستقیم به آثار فارسی عرفانی سهروردی و توصیف و تحلیل دیدگاه وی درباره سماع است. در نگاه سهروردی برای سماع سه کارکرد می توان قائل شد؛ نخست، جان افسرده و خاطر حزین او را شادی و طرب می بخشد. دوم، برای رسیدن به حقیقت و درراه رسیدن به آن در او ایجاد انگیزه و شوق می کند و سوم، برای رسیدن به حقیقت به او توان می بخشد و زمینه لازم جهت دریافت معارف معنوی را در وی فراهم می آورد.
بررسی کارکرد تصویرپردازی های هنری در قصیدۀ «ملحمة النبی» عمر ابوریشه و شعر «طلوع محمد» مهدی سهیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
129 - 144
حوزههای تخصصی:
تصویر پردازی یکی از شگردهای ادبی است که برخی از شاعران زبردست از آن بهره می برند تا از این رهگذر بتوانند با انتقال بهتر مفاهیم مورد نظر خویش، خوانندگان را تحت تأثیر قرار دهند. در پژوهش پیش رو که با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای نوشته شده است، تلاش شده تا کارکرد تصویر پردازی هنری نزد یک شاعر عرب یعنی عمر ابوریشه و یک شاعر فارسی زبان یعنی مهدی سهیلی مورد واکاوی قرار گیرد. عرصه ی بررسی تصویر پردازی در این پژوهش، قصیده ی ملحمه النبی از عمر ابوریشه و شعر طلوع محمد از مهدی سهیلی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر دو از فن تشبیه، استعاره و کنایه بهره بردند؛ با این توضیح که عمر ابوریشه به دو فن ادبی تشبیه و کنایه و مهدی سهیلی به دو فن استعاره و کنایه بیشتر نظر داشته اند. همچنین نباید فراموش کرد که این دو شاعر از عنصر مجاز بهره نبرده اند.
بررسی تطبیقی آرامش از دیدگاه مولانا - وین دایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
94 - 111
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر به مدد علم وعقل آنچه را برای آسایش زندگی لازم داشته تقریباً بدست آورده است اما دچار نوعی سرگشتگی شده و آرامش ندارد، این پژوهش بر آن است حلقه گمشده زندگی آدمی (آرامش) و راه های رسیدن به آن را به مخاطبانی نشان دهد که با وجود داشتن امکانات و آسایش و رفاه نسبی، آرام و قرار ندارند. آنانکه قدر و ارزش نعمت هایی راکه خداوند به آنها هدیه نموده فراموش کرده اند.این پژوهش نشان می دهد چگونه می توان با درک عمیق آموزه های بزرگانی همچون مولانا - وین دایر و دیگران قرین آرامش شد. هدف این نوشتار تبیین برخی عوامل درونی و بیرونی آرامش از دیدگاه مولانا - دایر می باشد که با روش توصیفی، تطبیقی، تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. به نظر می رسد با شناخت عوامل آرامش این نتیجه حاصل خواهد شد که دایره اختیار انسان محدود است و باید با همین شرایط موجود از تمام مواهب زندگی نهایت بهره را ببرد.
بررسی واژگان نشان دار اجتماعی در منطق الطیر عطار بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
191 - 230
حوزههای تخصصی:
اشعار عطار نیشابوری با وجود درون مایه عرفانی، سرشار از واژگان نشان دار اجتماعی است. این واژگان دارای بار معنایی خاص و معانی ضمنی هستند که می تواند نشان دهنده ارزش ها، نگرش ها و ایدئولوژی های اجتماعی باشد. واژگان نشان دار که دارای ارزش های بیانی، رابطه ای و تجربی هستند، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر نحوه درک و تفسیر موضوعات مختلف تأثیر می گذارند و به بازتاب و تقویت هنجارهای اجتماعی کمک می کند. عطار در منطق الطیر با کمک گرفتن از ابزارهای بلاغی متعدد مانند تمثیل، استعاره و به ویژه نماد یا سمبل در قالب حکایات و گفتگوهای متعدد با بهره گیری از مضامین عرفانی و فلسفی، روابط انسانی و اجتماعی را بررسی و نقد می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با در نظر گرفتن شرایط تاریخی-اجتماعی زمان عطار، بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به بررسی واژگان نشان دار اجتماعی در منطق الطیر عطار می پردازد. در این پژوهش تلاش شده تا ارتباط بین زبان و ساختارهای اجتماعی در متن مورد نظر تحلیل گردد و با تمرکز بر واژگان کلیدی و نشانه های اجتماعی نحوه بازتاب ارزش ها، هنجارها و روابط قدرت در مهم ترین نهادهای جامعه یعنی سیاست، تصوف و شریعت در اثر عطار بررسی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که واژگان نشان دار اجتماعی در منطق الطیر نه تنها در به تصویر کشیدن جامعه آن زمان کمک می کند، بلکه به درک عمیق تر از تفکر فلسفی و عرفانی عطار نیز منجر می گردد و می تواند منبعی مفید برای مطالعات زبان شناسی، ادبیات و جامعه شناسی در زمینه ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در ادبیات فارسی باشد.