مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
گفتمان ایﺪئولوژیک
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
نویسندگان بیشماری به زندگی و آثار ویلیام شکسپیر و تأثیر آن در ترویج ادبیات انگلیسی پرداختهاند. اما در تئاتر معاصر، در پرتو جنبش دانشجویی سال ????، چهره شکسپیر به عنوان نمایشنامهنویسی که تحت تأثیر قدرت بوده و بر ایدئولوژی آن صحه میگذاشت، معرفی گشت. بیشتر نمایشنامهنویسان معاصر به بازآفرینی آثار او پرداختند تا در برابر گفتمان ایدئولوژیک در آنها به مخالفت برخیزند. ادوارد باند در نمایشنامه لیر (????)، شاه لیر شکسپیر را بازآفرینی کرده، و لیر را از خودکامهای بىتفاوت، به مبارزی بر ضد قدرت خودکامه کوردلیا ترسیم مىکند. تام استاپارد نیز در نمایشنامه روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند (????)، با بازآفرینی هملت، دو چهره ناچیز در آن را به دو چهره اصلی بدل مىکند که سعی در رد نظرات اشرافی همچون هملت و کلادیوس دارند، اما در پایان درمىیابند که بازیچه دربار شدهاند. این نمایشنامهنویسان باور دارند که معرفی شکسپیر همچون چهره ملی با نوعی فاشیسم برابر است. بنابراین، پژوهشگران کوشیدند تا با بررسی این دو نوشتار مهم از دو نمایشنامهنویس مطرح که بیش از همه به شکسپیر پرداختند، و دو شاهکار وی را به نقد کشیدند، به بیان دلایل اسطورهزدایی از شکسپیر، همانند الگویی برای فرهنگسازی معاصر، بپردازند.
نظریه اسطوره گشتار و شیوه های ظهور آن در رمان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
425 - 444
حوزههای تخصصی:
امروزه به تأثیر از عصر نوگرایی، نویسندگان در رمان هایشان صرفاً به بازروایی اساطیر گذشته نمی پردازند، بلکه از آن ها الهام می گیرند، ساختارشان را دگرگون می کنند و با اساطیر دیگر درمی آمیزند. نویسندگان در ارتباط بینامتنی با اسطوره ها، هم به الگوی خدایان و قهرمانان نخستین دست می یابند و هم در برخورد با مضامین اسطوره ای، آن ها را به دلخواه تغییر می دهند و از اسطوره ای به اسطوره دیگر می پیوندند. نگارندگان در این مقاله بر آنند تا انواع تغییرات اسطوره و مبانی آن را در رمان فارسی نشان دهند. بر اساس یافته های پژوهش، شالوده شکنی ساختار و معنی اسطوره، انگاره های وجودی و بحث فردیت و نیز مبارزه با گفتمان های غالب جامعه، از مهم ترین مبانی و زمینه های گشتارِ اسطوره در رمان فارسی به شمار می رود. رمان نویسان ایرانی کوشیده اند تا با تلفیق اساطیر ملی و مذهبی، برهم زدن ساختار اساطیر و روایات اسطوره ای و نیز وارونگی آن ها، برخی از باورهای اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر را به چالش بکشند.
ساخت آغازگرها و نقش آن در شکل گیری گفتمان ایدئولوژیک فتوّت نامه شیخ ابوحفص شهاب الدین عمر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۵
127 - 161
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به منظور تحلیل گفتمانی متن فتوّت نامه سهروردی و کشف سازوکارهای میان ذهن و زبان نویسنده و بافت فرهنگی-اجتماعی متن و نیز تحلیل مؤلفه های اندیشگانی پنهان در آن، به روش زبانشناسان سیستمی-نقشی (نقشگرا)، از تحلیل آغازگرها استفاده شده است؛ زیرا آغازگر به عنوان نقطه عزیمت پیام، امکان پردازش پیام متنی را برای گوینده و نیز تعیین جهت گیری کنشی و فکری پیام را برای مخاطب فراهم می آورد. از تحلیل انواع آغازگرها در این متن، این نتایج به دست آمد: فراوانی آغازگرهای تجربی در این متن، نشانگر غلبه کنش ایضاحی و اثباتی در گفتمان مؤلف است که اهدافی چون تشریع نهاد فتوّت، یک سویگی بخشیدن به نهادهای اخلاق، عرفان و سیاست و نیز مشروعیت بخشی به پایگاه شیعی این نهاد را (تحت حمایت مستقیم خلیفه الناصر لدین الله) تقویت می کند. کاهش معنادار آغازگرهای میان فردی، نشانگر پایین بودن کنش های ارتباطی و تعاملی در متن و مؤید تقویت منظورهای گفتمانی تک صدایی و اقتداری موجود در سازه های تجربی (تشریعی، مشروعیت بخشی و کنش های اثباتی و ایضاحی) است. از میان آغازگرهای متنی، عناصر ساختاری به جهت نقشی که در پیوستگی و توسعه متن ایفا می کنند، پررنگتر از دو نوع دیگر (تداومی و افزوده پیوندی) است. در این متن، فراوانی آغاگرهای ساده و بی نشان، بیشتر از آغازگرهای مرکب و نشاندار است که تاثیر آن در متن، به شکل سهولت و قاعده مندی زبانی و دستوری در عین انسجام متنی در بافت گفتمان ایدئولوژیک متن مشاهده می شود.
رابطه اعتقادات دینی و گفتمان در شکل گیری هویت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زبان ابزاری برای تبادل اطلاعات و انعکاس واقعیتهاست و در شکل گیری اعتقادات و نظام فکری افراد نقش مؤثری ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، کنکاش پیرامون چگونگی بهره گیری از امکانات و قابلیتهای زبانی و دستوری و رمزگشایی از تأثیرات آنها در تبیین روابط قدرت و هویت درون گروهی و برون گروهی گویشوران فارسی زبان بود. روش: تحقیق حاضر از نوع همبستگی است و برای تجزیه و تحلیل نمونه های گفتاری جامعه آماری، از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 150 دانشجوی دختر و پسر فعال در انجمنهای فرهنگی و سیاسی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است. یافته ها: در تحلیل داده ها، با بررسی میزان همبستگی ساختار زبانی و عقیدتی و ساخت هویتی و فکری افراد مشخص شد که زبان نه تنها به عنوان ابزاری برای ایجاد و حفظ هویت و اعتقادات، بلکه برای کسب قدرت سیاسی و اجتماعی در بین گروه های جامعه نقش کلیدی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گفتمان اجتماعی در محیط دانشگاه، در شکل گیری هویت جوانان همسو با فرهنگ کلان آن جامعه و زبان خاص آن در ارتباط است. آموزش گفتمان مناسب، امری اجتماعی و فرهنگی است و فراگیری آن توسط جوانان، منجر به فرهنگ پذیری آنان می شود. این امر در انتقال ارزشهای مشترک هویتی جوانان به صورت رسمی و غیر رسمی نقش عمده ای دارد.
کارکرد زاویه دید روایی و یکان های معنایی در شکل گیری گفتمان ایدئولوژیک کهن متن های الهیاتی ایران بر پایه آرای ادبی راجر فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۰۴
98 - 123
حوزههای تخصصی:
اهمّیّتِ پیوندِ عناصر زبانی با عناصر ادبی و روایی در بررسی متون مختلف، بیش از هر زمان دیگر مورد توجّه منتقدان ادبی و همین طور زبان شناسان است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا به کمک سطوح مختلف زاویهدیدِ روایی و یکان های معناییِ تشکیل دهنده آن ها، چگونگی شکل گیری گفتمان ایدئولوژیک در «ارداویراف نامه» به عنوان یک اثر کهن و الهیاتی از ایران باستان، با ظرفیّت های ادبی و زبانیِ متعدّد، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که این اثر چگونه به کمک سه سطح متفاوت زاویه دید (مکانی، روان شناختی و ایدئولوژیک)، گفتمان ایدئولوژیک خود را به عنوان گفتمان غالب، که نشان دهنده مجموعه ای از ارزش ها و باورهای درون متن است، با خواننده مطرح می کند و شکل می دهد. برای بررسی پاسخِ این پرسش ضمن توجّه به حروف نویسی و آوانویسی این متن، ترجمه ژاله آموزگار از متن فرانسوی فیلیپ ژینیو مدّنظر بوده است. هسته اصلی چهارچوب نظری را آراء راجر فاولر شکل داده و در کنار نظرات وی از بحث های هالیدی، آسپنسکی و ژنت برای گسترش تحلیل های بخش نظری استفاده شده است. یافته های پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی مستقیم یک نمونه مطالعاتی انجام شده نشان می دهد که هرچند «ارداویراف نامه» به عنوان یک متن الهیاتیِ باستانی دارای نویسنده مشخّصی نیست و به قصد ادبیّت نیز خلق نشده؛ امّا به سبب وجودِ عناصر روایی و زبانی مختلف، از ابتدای داستان تا پایان آن در حال شکل دادن گفتمان غالبِ خود است.