فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
211 - 228
حوزههای تخصصی:
غم و شادی یا قبض و بسط، از جمله حالت هایی است که در طول مسیر عرفان به تناسب تجربه های متفاوت عرفانی بر سالک عارض می شود. غم در دیدگاه عطار یک مرحله یا مقام عرفانی نیست؛ بلکه حالتی است که ممکن است در تمام مراحل سلوک همراه سالک باشد. شادی نیز حالت درونی عمیقی است که مانند غم، وارده ای از حضرت حق بر قلب سالک است که بر اثر امید به وصل معشوق و رسیدن به سرمنزل حقیقت، در وجود عارف، ایجادمی شود تا در جریان سلوک، انگیزه تحمّل بلاها شود. بنابراین، غم و شادی دو موضوع عرفانی هستند که مقابل هم قرارمی گیرند. مقاله حاضر، درصدد واکاوی رابطه غم و شادی در غزلیات عطار نیشابوری است. نتایج حاکی از این است که نزد عطار، غم و شادی با توجه به مراحل گوناگون سلوک، گاه رابطه لازم و ملزومی و گاه رابطه چرخشی دارند. در دیدگاه عطار، غم و شادی نه مقابل هم که در کنار هم قراردارند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.
معنایابی اصطلاح های درون حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
3 - 22
حوزههای تخصصی:
برخی واژه ها یا عبارت ها تبدیل به اصطلاح می شوند و معنا یا کاربردی نوپدید در کنار معنای لغوی و اصلی خود می یابند. معنای بیشتر این کاربردهای جدید را نمی توان در کتاب های متداول لغت یافت و دستیابی به معنای آنها شیوه دیگری می طلبد. مقاله پیش رو، در پی ارائه شیوه هایی برای معنایابی اصطلاح های به کار رفته در متون حدیثی است و آن را در نمونه هایی به کار برده است. شیوه نخست، مراجعه به احادیث تبیین کننده است که یکی از منابع غنی آن، معانی الاخبار شیخ صدوق است. در شیوه دوم یا شیوه تقلیدی، به کتاب های غریب الحدیث و نیز شرح حدیث مراجعه می کنیم و معنای ارائه شده ایشان را می پذیریم. در شیوه سوم یا اجتهادی، همه کاربردهای واژه یا عبارت را گرد می آوریم و دسته بندی می کنیم؛ سپس به تحلیل و حدس زدن معنا می پردازیم و در پایان به نسبت سنجی معنای حدسی با سیاق متنی و مقامی اقدام می کنیم.
اعتبارسنجی راویان مدرسه امامیه ری در سند زیارت جامعه کبیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
181 - 207
حوزههای تخصصی:
راویان مدرسه امامیه ری روایت های زیادی از جمله زیارت جامعه کبیره را در اختیار صدوق قرار داده اند. منابع امامیه داده های کمتری از این راویان به دست می دهند تا جایی که از سوی برخی استادان صدوق مجهول معرفی شده اند. سؤال پژوهش این است که این راویان چه جایگاه علمی داشته و چه نوع اخباری را در اختیار صدوق قرار دادند؟ فرضیه مطرح این است که این راویان جایگاه علمی بالایی داشته و روایات پر محتوا و همگرا با باورهای امامیه در اختیار داشتند. پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به معرفی، تبیین جایگاه علمی و اثرگذاری این راویان در آثار صدوق پرداخت. یافته ها بیانگر مورد اعتماد بودن این راویان امامی است که در موارد فراوانی گزارش های آنان با معارف امامیه سازگاری دارد. بهره مندی از استادانی چون سعد بن عبدالله اشعری، علی بن ابراهیم، محمد بن جعفر اسدی، محمد بن یعقوب کلینی و دیگران جایگاه حدیثی آنان را تثبیت کرده است.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
واکاوی دیدگاه «امکان جمع میان وثاقت و غلوّ» در آراء رجالی حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸
127 - 142
حوزههای تخصصی:
در مراتب جرح و تعدیل روات، شدیدترین برخوردها از سوی رجالیان متقدم با غالیان صورت گرفته و در مواجهه با این دیدگاه، دو اقدام صورت پذیرفته است: در عصر حاضر عده ای از رجال شناسان تلاش کرده اند با رفع اتهام غلوّ از برخی راویان، راهی برای پذیرش روایات آن ها بیابند و از دیرباز عده انگشت شماری حتّی با فرض احراز غلوّ، آن را مانعه الجمع با وثاقت راوی ندانسته اند. آیت الله خامنه ای ازجمله قائلان به امکان جمع میان وثاقت و غلوّ است و با ادله قابل ملاحظه ای، راهی برای اعتماد به برخی متهمان به غلوّ گشوده اند. چیستی منطق این دیدگاه، پرسشی است که پاسخ به آن، نقش بسیار مؤثری در بازسازی و جریان شناسی غالیان خواهد داشت. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است با شیوه اسنادی در گردآوری داده ها و روش تحلیلی - توصیفی به مثابه ابزار ارزیابی داده ها، به نقد این دیدگاه بپردازد. بخشی از یافته های تحقیق این چنین قابل گزارش می باشد: طرد کلّی روایات هریک از جریان های مورد تردید از سوی تمام رجالیان متقدم، ملازم با عدم وثاقت آن ها است و چون طرد کلّی روایات غلات از سوی تمام رجالیان متقدم ثابت نشده است، اثبات عدم وثاقت غلات با استفاده از رویکرد رجالیان متقدم، ممکن نیست. به دیگر سخن، ازآنجاکه دلیل دیگری جز رویکرد رجالیان متقدم برای عدم توثیق غلات وجود ندارد، نمی توان حکم کلّی به عدم وثاقت غالیان داد. از سوی دیگر منطقاً غلوّ مادام که در سطح یک نگرش اعتقادی مطرح باشد، زیانی به وثاقت راوی وارد نمی سازد و از این حیث تفاوتی با دیگر نگرش های اعتقادی مانند واقفیه، فطحیه و... نمی کند. با این وجود نمی توان از شناخت ماهیت غلوّ به مثابه معیار مهمی در تحلیل نوع مواجهه با غالیان چشم پوشید.
بررسی انحصار حجیت استصحاب در احکام ترخیصی با تأکید بر دیدگاه استاد گنجی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
77 - 98
حوزههای تخصصی:
استصحاب پرکاربردترین قاعده استنباطی است که در سرتاسر فقه مستند بسیاری از احکام شرعی در فرض شک و تردید است و درباره محدوده اعتبار آن در میان صاحب نظران، آراء گوناگونی مطرح شده است. مواردی که در روایات استصحاب بر آنها تطبیق داده شده منحصر به بقاء طهارت می باشد با این توضیح که شارع مقدس نسبت به موارد مشکوک طهارت اهتمامی به احتیاط و سختگیری ندارد و همین نکته اعتبار استصحاب را در احکام الزامی مورد تردید قرار داده است. عدم استناد به استصحاب در ابواب مختلف فقهی مؤیدی بر این نکته است که دایره اعتبار استصحاب به گستردگی امروزی آن نیست. این موضوع در تحقیق پیش رو با روش تحلیلی - انتقادی با مطالعه منابع کتابخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. در روایات، عدم وجوب طهارت مورد استصحاب است که امری غیر الزامی و نتیجه آن تسهیل امر بر مکلف است. با عنایت به قاعده تناسبات حکم و موضوع و همچنین ابداء احتمال خصوصیت در مورد روایات چنین نتیجه ای بدست آمد که اعتبار استصحاب منحصر در موارد ترخیصی است.
واکاوی و تحلیل مدل تدریس مطلوب درس تفسیر با تأکید بر روش های تدریس نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر به معنی کشف متن آیات الهی از جمله دروس معارف اسلامی است که در دانشگاه ها تدریس می گردد، این درس انسان را به صورت مستقیم با کلام خداوند مرتبط می گرداند و در زندگی انسان بسیار تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش حاضر رسیدن به تدریس مطلوب درس تفسیر است. این پژوهش نقدی گذرا بر کتب تفسیری نوشته شده و ارائه شیوه های نوین و جذاب و اثر گذار است. این پژوهش به روش داده بنیاد و از طریق کدگذاری است. قلمرو مطالعه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان سمنان است. نمونه آماری شامل دو گروه کلاسی درس تفسیر است. نمونه گیری به صورت هدفمند و حجم نمونه 50 نفر تعیین شد و مصاحبه صورت گرفت. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد و الگوی پارادایم طراحی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است از مهم ترین عوامل موثر بر کلاس تفسیر، بلاغت و شیوایی آیات قرآن، اعتقاد به توحید و اصول دین، علاقه مندی به درس تفسیر، تلفیق این درس با زندگی روزمره؛ از نقش عوامل زمینه ای بیان روان و گیرای استاد، شرایط مطلوب علمی استاد، انتخاب محتوای خوب برای تدریس، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل تکنولوژیک، عوامل جذاب سازی نام برد. از جمله موانع در تدریس، نبودن یک منبع درست، زمان نامناسب، گرمی هوا و نبودن تهویه مناسب، پیوسته نبودن برخی مطالب، نمره گرایی است و در نهایت پیامدهای کلاس تفسیر عبارت است از: همراه شدن همیشگی با آیات قرآن، آگاهی و درونی سازی رویکرد قرآنی در یک معلم، علاقه مند شدن به مباحث تفسیری، تشویق به روخوانی و حفظ و تدبر در آیات قرآن، تعمق نگرش نسبت به آیات قرآن کریم و تطبیق آن با شرایط زندگی، آشنایی با سوره های قرآن و علاقه مندی به تفحص و سیر کردن در آیات قرآن.
گونه شناسی بهره از مؤلفه های عرفی در نقد احادیث فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
210 - 180
حوزههای تخصصی:
شماری از مجموعه گران سنگ روایات دربردارنده احکام فقهی، به آسیب هایی در حوزه متن دچار شده اند که اعتبار آنها را کم فروغ یا مخدوش می سازد. از این رو در روند استنباط فقهی بایسته است تا سنجه هایی برای ارزیابی محتوای احادیث، سامان داده شود. دانشوران مسلمان با بهره از احادیث، سنجه هایی چون عرضه به قرآن، سنت، عقل، تاریخ قطعی و دستاوردهای قطعی علوم برای نقد حدیث در نظر گرفته اند. فرضیه این جستار آن است که از عنصر عرف، می توان در قامت یکی از سنجه های نقد احادیث فقهی بهره برد. برای ثبات این دیدگاه، به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، در گام نخست، به تبیین مفهوم مؤلفه های عرفی، دلایل اعتبار آنها از دیدگاه آموزه های شریعت و حکم خرد، دامنه بهره از این مؤلفه ها و تبیین رابطه متقابل آموزه های شرعی با مؤلفه های عرفی پرداخته شده است. در گام پسین نیز پنج مورد از مؤلفه های مقبول عرفی به شکل ذیل افراز شده اند: بناء عقلاء، سیره عقلاء، سیره متشرعه، عادات و امور عام البلوی. افزون بر تبیین رابطه هر یک از این موارد با مفهوم عرف، نمونه های حدیثی متناسبی ارائه شده که با بهره از مؤلفه های عرفی می توان به بی اعتباری آنها دست یافت. ارزیابی پایانی نوشتار آن است که در روند استنباط فقهی مبتنی بر اخبار، استناد به این مؤلفه ها برای اعتبار سنجی حدیث بایسته خواهد بود.
تحلیل خطبه حضرت زینب (س) در شام با تکیه بر نظریه ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارگرا، از نظریه های زبان شناسی معاصر برای درک صحیح کلام است که نگاهی همه جانبه به آثار مکتوب دارد و به واسطه آن می توان با زوایای مختلف متن آشنا شد. در این نظریه، نشانه های زبان دو بخشند شکل و محتوا که به منزله امری واحد در خدمت مفهوم سخن هستند لذا برای بررسی آثار ادبی تنها نمی-توان به محتوا و معنا توجه نمود، بلکه چگونگی ادای معنا در سطوح مختلف آن نیز مورد توجه قرار می گیرد تا نهایت امر، ارزیابی کلی نسبت به اثر ادبی صورت پذیرد بنابراین به کارگیری نظریه ساختارگرا در خصوص خطب گران قدری مانند خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در شام، نکات نورانی آن را هر چه پرفروغ تر می نماید. جستار پیش رو با هدف آشنایی بیش تر با خطبه مذکور در صدد پاسخ به این پرسش است آیا مؤلفه های نظریه ساختارگرایی بر این خطبه منطبق است؟ و یا انسجام و هماهنگی بین شکل و محتوای خطبه در چه سطحی است؟ روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. به این گونه که ابتدا متن خطبه مذکور آورده شد و سپس ابعاد مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی آن مورد تحلیل ساختاری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی خطبه متناسب با اقتضای زمانی آن، دارای برجستگی های برهانی و استدلالی است و از ظرایف علم معانی و دقایق علم بیان و بدیع به شایستگی استفاده شده است و لذا می توان گفت مؤلفه های نظریه ساختارگرایی کاملا بر خطبه منطبق است.
تاثیر ادراک نظام شناختی دولت های یازدهم و دوازدهم از مذاکرات هسته ای ایران با غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نظام شناختی سیاست مداران و سیاست گذاران یکی از مهم ترین قالب های شناخت و بررسی رفتارها، کنش ها و تصمیم گیری های این افراد است. نظام شناختی افراد به معنای ادراک، نوع جهان بینی، باورها و ارزش ها و همچنین گفتمان های حاکم بر این باورها نقش و تأثیرات بسیار عمیقی در این فرایند دارند. الگوی های تصمیم گیری هسته ای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگ ترین مسئله سیاست خارجی در دوران پساانقلاب، به صورت غیرقابل انکاری تحت تأثیر روان شناسی شناخت، کیش شخصیتی، ساخت های ادراکی و سبک رهبری سیاست مداران حاکم در این عرصه بوده است. در پژوهش حاضر، ما به دنبال بررسی و فهم نظام شناختی دولت تدبیر و امید و تأثیرات آن در رویکردهای سیاسی و تصمیمات اتخاذشده ایران درقبال پرونده هسته ای و مذاکرات با غرب هستیم. ازاین رو، پرسش اصلی این پژوهش این است که ادراک نظام شناختی دولت های یازدهم و دوازدهم ایران چه تأثیراتی در رویکرد های سیاسی اتخاذشده درقبال مذاکرات هسته ای ایران با غرب داشته است؟ در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. شایان ذکر است ابزار گردآوری داده نیز فیش برداری و خوانش کتاب ها، مقالات و سایت های اینترنتی است. به دلیل اکتشافی بودن پژوهش از دادن فرضیه پرهیز می شود. درنهایت با تحلیل داده های توصیفی می توان بیان کرد که نظام شناختی و گفتمان های حاکم بر باور این دولت، در دگرگونی رویکرد سیاسی ایران درقبال مذاکرات هسته ای با غرب از تقابل به تنش زدایی تأثیرگذار بوده است.
قاعده «حجّیت فرازهای مستقل قرآن در سیاق و خارج از سیاق» در روایات تفسیری معصومین (ع)؛ مطالعه موردی: مفهوم فتنه در سیاق و خارج سیاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از سبک های بیانی قرآن، حجیت فرازهای مستقل قرآن در سیاق و خارج از سیاق است. ریشه این قاعده، به برخی روایات تفسیری معصومین( برمی گردد که آن بزرگواران در نقش تعلیمی خویش، برخی آیات، یا بخش هایی از آیات قرآن را با نگاه مستقل فرا سیاقی به کاربرده و تبیین کرده اند. نخستین مرتبه علامه طباطبایی) به این قاعده توجه کرده است. این قاعده بیانگر موضوع توسعه مفهوم آیات و جاودانگی قرآن کریم است. در این پژوهش، هفت نمونه از این فرازهای مستقل آیات در سیاق و خارج از سیاق در موضوع فتنه در روایات تفسیری معصومین( واکاوی شده است. ازجمله این موارد، مفهوم فتنه در آیه 73 سوره انفال است که در سیاق، مرتبط با مسئله عمل نکردن به دستور پیوند با مؤمنان و قطع رابطه با کافران است؛ ولی در خارج از سیاق، معصومین( از آن مفهوم عدم اهتمام به دین داری و امانت داری در امر خواستگاری و ازدواج را ارائه داده اند. در برخی موارد، معصومین( افزون بر بهره گیری از یک فراز آیه شریفه به عنوان جمله مستقل خارج از سیاق، با تعیین مصداق فتنه، به این مفهوم عینیت نیز بخشیده اند. دقت در این قاعده می تواند راهگشای خوبی برای رسیدن به انبوهی از معارف قرآنی باشد.
مقومات العداله الاجتماعیه وطرق تطبیقها وفقا لتفسیری المیزان وفی ظلال القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُعتبر العداله الاجتماعیه موضوعًا حیویا ومثیرا للجدل فی السیاق الاجتماعی والدینی خاصه وأن القرآن الکریم یحتوی على توجیهات ومبادئ تتعلق بالعداله الاجتماعیه؛ وذلک بالاستناد إلى النصوص القرآنیه وتفسیری المیزان وفی ظلال القرآن. یعمل هذا البحث على توضیح المفاهیم والمقومات الأساسیه للعداله الاجتماعیه وکیفیه تطبیقها وفقا للنصوص الدینیه. حیث فهمها الصحیح أمر حیوی للمجتمع وللدیانه الإسلامیه. فالعداله الاجتماعیه هی قضیه حیویه فی مجتمعاتنا، والتی تلعب دوراً کبیراً فی تحقیق التوازن والعداله بین الأفراد. من خلال البحث حول مفهوم ومقومات العداله الاجتماعیه وکیفیه تطبیقها وفقًا للتفسیر القرآنی، یمکن تحقیق فهم أعمق وأشمل لهذا المفهوم وکیفیه تطبیقه. سیتبع هذا البحث منهجاً یجمع بین تحلیل النصوص القرآنیه واستنتاجات تفسیری المیزان وفی ظلال القرآن. توصّل البحث إلی نتائج منها: اتضح أن دراسه العداله الاجتماعیه ومقوماتها من القرآن الکریم ذات أهمیه کبیره لفهم مبادئ الإسلام. تهدف العداله الاجتماعیه إلى تحقیق التوازن والمساواه فی توزیع الموارد والفرص. دراسه توجیهات القرآن حول العداله تساعد على العیش وفق مبادئ إسلامیه. تعزز دراسه العداله فهم مفاهیم الحق والعدل وکیفیه تطبیقها. توفر أدوات ومنهجیات لحلّ المشکلات الاجتماعیه وتحقیق التغییر وتدعم رؤیه مجتمع متساو وعادل وتعزز المشارکه لتحقیق ذلک.
الدنیا وتجلیاتها فی الحدیث النبوی؛ دراسه موضوعیه فی ضوء السنه النبویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الدنیا ومظاهرها شغلت حیزا کبیرا فی الحدیث النبوی وقد رسم رسول الله (ص) صورتها بشتی الطرق، واستخدم استراتیجیات ومناهج مختلفه للنهی عن مغریات الدنیا ومفاتنها والحث علی نعیم الآخره. لذا ارتأینا أن یکون مدار بحثنا الدنیا وتجلیاتها فی الحدیث النبوی باعتباره حقلا خصبا بالماده العلمیه التی تحتاج إلی من ینقب عنها ویسبر أغوارها، فلا غنی عن السنه النبویه لمعرفه دین الله ومقاصده. نهدف من خلال هذا البحث إلی تحقیق عده أمور منها التعریف بالمناهج النبویه واستراتیجیاته فی النهی عن مغریات الدنیا ومشتهیاتها، ومناهجه فی الحث علی نعیم الآخره، بالإضافه إلی إبراز الدور العظیم للسنه النبویه فی تقدیم صوره کامله للدنیا وإقامه مجتمع علی أسس التربیه الدینیه. وقد اعتمدنا فی بحثنا هذا علی المنهج الوصفی التحلیلی الذی یرمی إلی تتبع الأحادیث المشتمله علی أوصاف الدنیا وجمعها، ثم تحلیل النصوص، وعرض نتائجها، وإبراز المعنی المراد منها، محاولین بذلک فهم کنه الدنیا وأوصافها وتجلیاتها فی الحدیث النبوی. وقد أفضی بحثنا إلی مجموعه من النتائج من أهمها: أن النبی المصطفی (ص) فی تعریفه بالدنیا ومقارنتها بالآخره ارتوی من ینبوع القرآن الکریم، وارتشف من نمیر الوحی، واعتمد علی ست استراتیجیات وحوافز للحث علی الآخره، وست استراتیجیات للنهی عن الدنیا ومغریاتها، وقدم صوره حیه کامله عن الدنیا التی اتصفت عنده بسرعه التقضی والزوال والغدر، ووصف المتکالبین علیها واللاهثین لها، کما وصف فضل الآخره وصفات الزهّاد والطرق المؤدیه إلی الزهاده، وضروره التأهب للرحیل، وفی النهایه عبر عن تخوفه علی مصیر الأصحاب وانغماسهم فی الدنیا والانجرار وراءها، والحل الوحید فی المنظور النبوی لعلاج المادیه والدنیویه هو القناعه والاکتفاء بکفاف العیش وذکر الموت والتأهب له.
قاعده «کل شیء فی کل شیء» در عرفان ابن عربی، داستان دقوقی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
129 - 155
حوزههای تخصصی:
داستانِ دقوقی تبیینِ تمثیلیِ قاعده «کل شیء» و بلکه ذکرِ وحدتِ وجود به لحن و سیاقِ اختصاصیِ عرفانِ مولوی است؛ بی آن که لازم باشد او را وحدتِ وجودیِ عرفان نظری بدانیم. نسبتِ داستانِ دقوقی به مثنوی، نسبتِ قاعده ی «کل شیء» به عرفانِ ابن عربی است که هر کس به مدلول و معنای آن ها توجه نداشته باشد نتوانسته است جان مایه ی عرفان نظری و نیز مثنوی معنوی را دریابد. مقاله ی حاضر معتقد است علی رغم تفاوت های زیادی که میانِ عرفان ابن عربی و عرفان مولوی وجود دارد اما توحیدِ حق تعالی اساسی ترین مفهومی است که هر دو مکتب حول آن شکل گرفته اند.مهم ترین تمثیل هایی که در داستانِ دقوقی به کار رفته اند، شمع = نور، درخت و انسان هستند. وجه اشتراکِ مهمِ تمثیل های یاد شده این است که: هر سه قایم و ایستاده و راست قامت اند: و این با مسیرِ طول و عمقِ هستی تناسب دارد. هر سه با سوختن نسبتی دارند؛ و در عینِ حال هر سه با تزکیه مرتبط اند.هستی با نور یکی است و نور از اسمای الهی است. نور و وجود، وحدتِ محض اند و همه ی کثرات، ظهورِ همین وحدت اند؛ حقیقت انسان حقیقت نوری است.
بررسی تنافی قاعده الزام و حرمت اعانه بر اثم با تطبیق بر حکم فروش اعیان نجس به مستحل
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
101 - 122
حوزههای تخصصی:
آیا مسلمانان (کشورهای اسلامی) می توانند اعیان نجسه را با کفار معامله کنند؟ بنابر نظر مشهور در بحث تکلیف کفار به فروع، چنین معامله ای از این جهت که عنوان معاونت بر اثم بر آن صدق میکند، حرام است. از طرفی، قاعده الزام و برخی روایات مرتبط به موضوع، مهر صحت بر این معاملات می زنند. در این پژوهش پس از مفهوم شناسی و بررسی اجمالی قواعد مرتبط، راهکارهایی برای حل تنافی میان قواعد مذکور بیان شده است. تخصیص حکمی قاعده معاونت بر اثم، بیان دو نوع تقیید برای موضوع حکم اعانه و تطبیق نظریه خطابات قانونی حضرت امام (ره) به عنوان راه حل های این تنافی مطرح شده است. باتوجه به جایگاه و آثار اقتصادی این بحث و تغییراتی که می تواند در سیاست های تجاری خارجی کشور ایجاد کند، پژوهش ذیل می تواند یکی از چالش های این معاملات را برطرف کند. لازم به ذکر است که این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی، به سر انجام رسیده است.
انکشاف سعادت بر انسان صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
187 - 203
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های متفکران، مباحث اخلاقی است که غایت این مباحث سعادت بشر است. در میان آموزه های ناظر به سعادت در فلسفه اخلاق اسلامی، رویکرد صدرالمتألهین قابل تأمل است؛ چرا که سعادت از نظر وی با ادراک عقلانی وجود متناظر است. در این نوشتار، برآنیم تا بر پایه های سازنده نظام حکمت متعالیه، شاکله تفسیر صدرالمتألهین شیرازی را در مورد سعادت ترسیم کنیم. در پرتو نتایج این بازخوانی، نوآوری حکمت متعالیه در مسأله سعادت متجلی می گردد که آن «کشف المحجوب بودن سعادت بر انسان صدرایی» است، تفسیری که تاکنون نوشته های گذشته که به سعادت صدرایی پرداخته اند، بدان توجه نداشته اند. نگارنده با رویکردی تحلیلی و اکتشافی با ارائه مبانی لازم از نظام حکمت متعالیه، تشکیل مختصاتی را قصد دارد که خطوطش از سه شاخه وجودشناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی متعالیه نشأت بگیرد تا بتواند نظریه ی «انکشافی بودن سعادت انسان صدرایی» را به بار بنشاند. بر مبنای این نظریه، سعادت از منظر حکمت متعالیه، امری اکتسابی و عروضی نیست؛ بلکه انکشافی است و آشکارگشتگی کمالات باطنی نهفته ذات آدمی در حرکتی اظهاری اشتدادی است.
بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تعلیم و تربیت اسلامیِ رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
67 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی در رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساسِ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دروس تعلیم و تربیت اسلامی و دانشجومعلمان ورودی 1399 و 1400 رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود. در بخش اساتید از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و تمامی اساتید (12 نفر) برای نمونه انتخاب شدند. در بخش دانشجومعلمان، از 425 دانشجومعلمان محصل در دروس تعلیم و تربیت اسلامی، 200 نفر با روش تصادفی ساده برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. وضعیت برنامه درسی اجرا شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع، میزان مطابقت مؤلفه های اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصد شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان کمتر از حد متوسط بوده است. از نظر اساتید و دانشجویان مؤلفه ارزشیابی در درس اسناد، قوانین و سازمان آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران و مؤلفه اهداف در درس نقش اجتماعی معلم از دیدگاه اسلام، میانگین بالاتر از حد متوسط را نشان دادند. همچنین در درس فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، از نظر اساتید تنها مؤلفه محتوا میانگین بیشتر از حد متوسط را نشان داد. با عنایت به نتایج حاصل، دانشگاه فرهنگیان با تدوین برنامه درسی قصدشده منسجم تر و برگزاری دوره های آموزشی مؤثر برای اساتید می تواند به اهداف ترسیم شده در دروس تعلیم و تربیتی دست یابد.
سبک شناسی تاریخی احادیث قوم گرایانه؛ رویکرد قوم گرایی عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
103 - 129
حوزههای تخصصی:
اعراب مسلمان با گذشت چند دهه از آغاز فتوحات، به قدرت فراگیری در جهان آن روز تبدیل شدند. این موضوع سبب شکل گیری هویت عربی به مثابهٔ هویتی برتر از دیگر ملل و اقوام شد و به ویژه در عصر امویان با نگاه قوم گرایانه آمیخت و به مرور زمان به رویارویی جوامع اسلامی غیرعرب با الگوی قوم گرایی دینی عربی انجامید. جریان فاتح کوشید با ابزارهای مشروعیت ساز نگاهی تقدس آمیز به تبار عرب ببخشد و در این میان، احادیث اسلامی نقش بسیار پررنگی را ایفا کردند. دایرهٔ عملکرد ادبیات عربی نیز با تقدسی که از عربی بودن زبان قرآن یافته بود، توانست ضمن دفاع از هویت عربی به مقابله با سایر هویت های نژادی برخیزد. پژوهش حاضر با توصیف و تحلیل داده های کتابخانه ای و در راستای دستیابی به فرایند قوم گرایی، به سبک شناسی احادیث و استفادهٔ ابزاری از ادبیات پرداخته است. یافته های پژوهش از این قرار است که قوم گرایی عربی طی فرایندی چندمرحله ای با استفاده از ابزارهای مشروعیت ساز و ساخت مفاهیم جدید تقدس آمیز، از رویهٔ تقدس حدیث در قالب های مختلفی بهره برده است تا برتری قومیت خود را در میان جامعهٔ مسلمانان جا بیندازد. در این زمنیه از ابزارهای ادبی و زبانی مانند ضرب المثل و... نیز بهره گرفته شد.
واکاوی کاربرد آیات قرآنی و احادیث در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
167 - 189
حوزههای تخصصی:
بازتاب الفاظ و مفاهیم آیات قرآن و احادیث به شیوه های مختلف همواره زینت بخش آثار اهلِ علم و ادب بوده است. این شیوه ها از منظر هنری و بلاغی در یک سطح نیستند؛ یعنی پی بردن به محتوای ارزشمند آن ها، گاه آشکار و گاه پنهان است. دستیابی به مفاهیم آشکار به صرف آشنایی ظاهری با آیات و روایات میسّر است، چنان که از قدیم فرقه ظاهریه به همین شهرت یافته اند. لکن دریافت اغراض پنهان از عهده کسانی بر می آید که پیش از مهارت در انواع فنون و صناعات ادبی، با علوم و ادبیات قرآن و حدیث اُنس داشته و عمر خود را در پیچ وخم این راه سپری کرده اند. مقامات حریری ازجمله آثاری است که از این منظر درخور توجه و بررسی است. رواج مفاهیم قرآنی در مقامات، از قرن پنجم به بعد و انس و الفت حریری با متون دینی و توجه وی به نکات اخلاقی اهمیت ویژه ای به این واکاوی می بخشد. حریری به دو شیوه لفظی و معنوی از قرآن کریم تأثیر پذیرفته است. این اثرپذیری در مقامات حریری بیشتر به شکل تلمیح، تأثیرِ تطبیقی، تأثیرِ واژگانی در انواعِ وام گیری و برایندسازی، تأثیر الهامی بنیادی و تأثیر گزارشی صورت گرفته است.
واکاوی قاعده لا حرج در فقه با رویکردی بر نظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
143 - 169
حوزههای تخصصی:
: قاعده لاحرج یکی از قواعد پرکاربرد فقه است که بر اساس آن حکم حرجی در دین اسلام جعل نشده است. توجه به مبانی فقهی که این قاعده بر آن ها استوار است اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اختلاف نظر در مبانی فقهی آن در محاکم قضایی گاهی منجر به صدور آرای متفاوت در موارد مشابه می شود. ازآنجاکه یکی از کاربردهای این قاعده جریان آن در مسائل خانواده است توجه به این مبانی ضروری است؛ زیرا افزون بر این که ابهام را در موارد قانونی برمی دارد، مانع برخورد سلیقه ای اشخاص در تطبیق این قاعده بر موارد مشابه می شود؛ بنابراین با توجه به آرای امام خمینی تا چه اندازه می توان از ظرفیت این قاعده در دعاوی مختلف به ویژه دعاوی خانوادگی استفاده کرد؟ در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، مفاد و مدرک قاعده لاحرج و مبانی فقهی مؤثر در تطبیق این قاعده بر مسائل فقهی خانواده بررسی شده است و ضمن پرداختن به یک رأی قضایی بیان شده که عرف، معیار و ملاک اصلی برای تشخیص حرج در افراد مختلف، با ملاحظه ویژگی های فردی و اجتماعی مکلف و نیز درنظرگرفتن عامل زمان و مکان است. منظور از حرج در این قاعده حرج فعلی شخصی، اعم از جسمی و روحی است که شامل تمامی احکام تکلیفی (اعم از واجبات و محرمات) شده و احکام عدمی را نیز دربرمی گیرد. این قاعده در مورد حرج های گذشته جاری نیست و تنها حرج های فعلی و استقبالی را برمی دارد و در مورد حقوق دیگران نیز جاری است.