فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
171 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تصویر بر پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان در مدارس غیرانتفاعی شهر کرمان در چارچوب نظریه رمزگذاری دوگانه پاویو (1986) است و با روش های آماری توصیفی تک متغیره، پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان مقایسه می شود. دو مدرسه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس شصت آزمودنی انتخابی پیش آزمون و پس آزمون واژگان می دهند. پس از انتخاب دو کتاب داستان و مطالعه برای سه گروه در شرایط مختلف و انجام آزمون، داده های به دست آمده نشان می دهد گسترش واژگان در گروه اول (دیدن تصویر و تأکید بر آن) نسبت به گروه دوم (دیدن تصویر در زمان روایت) و سوم (گروه کنترل (ندیدن تصویر)) در مدرسه «الف» 03/4 با سطح معناداری 002/0 و در مدرسه «ب» 52/2 با سطح معناداری 02/0 بالاتر بوده و دیدن تصویرو تأکید بر آن اثربخشی قابل توجهی در گسترش واژگان نوآموزان خواهد داشت.
ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی: پارادایمی بالقوه میان پارادایم های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
245 - 270
حوزههای تخصصی:
ضرورت برنامه درسی اسلامی موضوعی بنیادی و مغفول است که در این مقاله اختصاصاً به آن پرداخته شده است. در ابن پژوهش با روش تحلیلی و نظرورزانه، نگاه شمول گرایانه و جامعی به ضرورت برنامه درسی اسلامی مطرح شده است که ضمن تبیین اندیشه های موجود، به روی فعالان این حوزه، دریچه های جدیدی می گشاید و هم خط سیر ضرورت برنامه درسی اسلامی را از نگاهی سلبی تا نگاهی ایجابی تبیین می کند. ضرورت های چهارگانه توصیفی، پیامدی، انتقادی، و خلق و تولید مهمترین انواع ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی هستند که از دل منابع استقراء شدند. اما در این میان ضرورت نظریه ای، آن وجهی است که مورد تکید نویسندگان می باشد. این ضرورت بیانگر این است که تا شالوده های نظری و دانشی درباره برنامه درسی اسلامی به خوبی تدوین نشود، منطقاً امیدی به ظهور آن وجود ندارد. ضرورت دانش برنامه درسی اسلامی، پرداخت تئوریک به مبانی هستی شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی این دانش، به منظور معرفی و ارائه آن بعنوان پارادایمی در میان پارادایم های موجود دانش برنامه درسی است.
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از اجرای ارزشیابی کیفی-توصیفی در آموزش مجازی دوران همه گیری کووید-۱۹: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: این مطالعه به بررسی تجربیات زیسته معلمان مقطع ابتدایی در اجرای ارزشیابی توصیفی در دوره آموزش مجازی ناشی از شیوع ویروس کووید-19 پرداخته است.روش ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و پدیدارشناختی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با 15 معلم مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400-1401 جمع آوری شد. نمونه ها به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار انتخاب شدند و اشباع داده ها حاصل گردید. برای تحلیل داده ها از روش کولیتزی (2002) و نرم افزار مکس-کیودا 11 استفاده شد. یافته ها: برای اعتبارسنجی داده ها از چهار معیار گوبا و لینکلن (1985) استفاده شد. هفت مضمون اصلی شناسایی شد: «ابزارهای سنجش یادگیری»، «نحوه رصد فرآیند آموزشی»، «والدین و ارزشیابی»، «نحوه بازخورد مجازی»، «پیامدهای تربیتی و رفتاری»، «عدالت در ارزشیابی»، «پوشه کار الکترونیکی».نتیجه گیری: معلمان از ابزارها و روش های متنوعی برای ارزیابی و حمایت از یادگیری دانش آموزان در فضای مجازی استفاده کردند که هم فرصت ها و هم چالش هایی را آشکار ساخت. ارزشیابی های مجازی موجب ترویج روش های نوآورانه و ارائه بینش های عمیق تری نسبت به پیشرفت دانش آموزان شد. با این حال، نابرابری در دسترسی به منابع، تفاوت در میزان مشارکت والدین، و درک بی عدالتی در ارزشیابی ها، موانع قابل توجهی ایجاد کرد. این یافته ها بر لزوم تدوین راهبردهای عادلانه و مؤثر برای بهبود فرآیند آموزش مجازی تأکید دارند و نقش حیاتی حمایت جامع از معلمان و دانش آموزان را در رفع این چالش ها برجسته می کنند.
تأثیر برنامه آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106 - 87
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی "روبین فوگرتی" بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی چهارم انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم منطقه ی 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه ی چهارم به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل هر کدام 31 نفر بودند که بر اساس وضعیت تحصیلی و خانوادگی این دو گروه نیز همتا شدند. طرح پژوهش با رویکرد کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و با ابزار آزمون ریاضی محقق انجام گرفت. محاسبه ی نتایج حاصل داده های این پژوهش با تحلیل کوواریانس، مبیّن این نکته بود که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری ریاضی وجود دارد. علاوه بر آن استفاده از این نوع برنامه ی آموزش ریاضی در ثبات یادگیری ریاضی در دانش آموزان در طول زمان نیز مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری و ثبات آن در درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم اثربخش بوده است.
بررسی تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در پژوهش حاضر، به مطالعه تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی پرداخته شده است. روش ها : ابتدا فعالیت های نوشتاری در 15 زیرمقوله مختلف دو نوع عمده تمرین های دریافتی و تولیدی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد رخداد تمرین ها در کتاب های درسی برای بررسی و تحلیل مشخص گردید. بنابراین این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که 43/69 درصد از تمرین های کتاب های نگارش فارسی به تمرین های از نوع دریافتی اختصاص یافته است؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن طراحی شده اند که خود یک مهارت تولیدی است. هرچند طراحی تمرین های دریافتی در آموزش زبان، مقدم بر طراحی تمرین های تولیدی است؛ اما توازن در طراحی و تدوین هر دو نوع تمرین های دریافتی و تولیدی در تهیه محتوا، بایستی مورد عنایت مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد. نتیجه گیری: تحلیل آمار استنباطی داده ها نیز نشان داد که رابطه بین تمرین های نوشتاری در کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم معنادار است و فراوانی تمرین های تولیدی با ارتقاء پایه تحصیلی و دانش زبانی دانش آموزان، افزایش یافته است. همچنین با توجه به اهمیت تمرین مهارت خواندن پیش از مهارت نوشتن، لازم است به تمرین های از نوع درک مطلب و خلاصه یا کوتاه نویسی متن، در تألیف کتاب های نگارش فارسی توجه ویژه ای شود. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر می تواند در هر دو حوزه تألیف و تدریس برای مؤلفان و معلمان مفید واقع شود.
تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی (PCK) برای نومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
93 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تبیین مدل مفهومی توسعه دانش موضوعی-تربیتی در میان نومعلمان است. روش تحقیق، سنتزپژوهی موضوعی مطالعات علمی- پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش حاضر است که از ۶ پایگاه داده اصلی دانشگاهی در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ گرفته شده است. بر اساس معیارهای ورود، ۴۲ مطالعه تأیید و وارد پروسه سنتزپژوهی شدند. برای افزایش اعتبار تحقیق مواردی از جمله: ارزیابی کننده برای کدگذاری مجدد داده ها، توصیف دقیق مراحل تحقیق و شاخص هایی مشخص و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافته ها، دو وجه از PCK آشکار شد: وجه آکادمیک که یک سازه بیرونی است و وجه PCK کلاس درس که یک سازه درونی است؛ هر دو وجه، از ضرورت های آموزش نومعلمان جهت توسعه حرفه ای شناخته شد، که مانند دو روی یک سکه باید به آنها اهمیت داده شود؛ در نهایت مدل مفهومی توسعه PCK نومعلمان ارائه و مؤلفه ها و وجوه آن تبیین شد.
وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
97 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت جاری آموزش وپرورش در جهت پرورش شایستگی های فراگیران دوره ابتدایی بود. به این منظور از روش داده بنیاد و رویکرد اشتراوس و کوربین (2006) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معلمان و سایر اطلاع رسان های کلیدی مرتبط با حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 27 نفر از مدیران و معلمان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که کاریکاتوری شدن شایستگی فراگیران نظام آموزشی، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های فردی، آموزشی و اجتماعی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین عوامل مؤثر بر وضعیت جاری، تمرکزگرایی نظام آموزشی، ضعف در اجرای ارزشیابی کیفی، خودآگاهی فراگیران عنوان شد. راهبردهای مدنظر مشارکت کنندگان در پژوهش نیز در سه محور شبکه سازی درزمینهٔ پرورش شایستگی ها، ارتقا مهارت ها و شایستگی های عوامل دخیل در نهادینه سازی شایستگی، توجه تفاوت های فردی و بومی درزمینهٔ شایستگی عنوان گردید.
شایستگی طراحی هیجانی آموزش دانش پداگوژیکی مغفول معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: نه تنها یادگیری بلکه رشد یادگیرنده وابسته به رشد هیجانی است. معلمان به دلایل مختلف به جنبه های هیجانی در آموزش خود توجه نمی کنند. پژوهش حاضر در صدد شناسایی شایستگی طراحی هیجانی آموزش معلمان و معرفی جایگاه و اهمیت آن است. روش ها : برای رسیدن به هدف پژوهش از میان روش های کیفی، مرور روایی پژوهش ها و چارچوب پریسما (PRISMA ) استفاده شد. یافته ها: مرور منابع منتشر شده نشان داد؛ توجه به هیجانات برای رشد، یادگیری و آموزش مهم است؛ لذا ضروری است، معلمان تدریس خود را با هیجانات دانش آموزان پیوند دهند. طراحی هیجانی آموزش ریشه در پژوهش های حوزه تولیدات صنعتی داشته و در الگوهای طراحی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی نیز توجه به هیجان یک اصل بنیادی است. الگوها و چارچوب هایی برای طراحی هیجانی آموزش شناسایی شد که مهم ترین آن ها: 1) مهندسی کانسِی؛ 2) راهبرد FEASP ؛ و 3) راهبرد ECOLE بود. برای طراحی و تولید محتوای آموزشی مبتنی بر هیجان استفاده از فنون و راهبردهایی چون: 1) استفاده از داستان سرایی؛ 2) توجه به طراحی دیداری؛ 3) بازی وار سازی و 4) فراهم سازی بازخورد به معلمان پیشنهاد شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد در برنامه درسی تربیت معلم ایران چه در بخش دانش پداگوژیک و چه در بخش محتوایی و چه در بخش فنّاورانه، به طراحی هیجانی آموزش توجه نشده است؛ بنابراین توجه به این مهم در بازنگری برنامه های درسی تربیت معلم ایران ضروری است.
آسیب شناسی و مدل سازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، آسیب شناسی و مدلسازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه در شهرستان جهرم بود. به این منظور برای 35 نفر از معلمین، یک دوره تربیت معلم (TTC) برگزار شد تا ضمن ارتقای کیفیت آموزش، معلمین بتوانند تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و در مورد معضلات و موانع موجود تبادل نظر کنند. همچنین، 10 کلاس درس زبان انگلیسی مورد مشاهده قرار گرفت و از معلمین این کلاس ها مصاحبه بعمل آمد. پس از جمع آوری و آنالیز داده ها، با استفاده از روش کیفی کدگذاری کوربین و استراوس (۲۰۰۸ )، مدلی از مشکلات تدریس زبان انگلیسی ارائه گردید. در این مدل، مشکلات آموزش و یادگیری به دو گروه اصلی مشکلات فردی و محیطی تقسیم گردید. همچنین نمودار میله ای بسامد هر یک از انواع مشکلات نشان داد که معضلات مربوط به سطح دانش زبان آموزان و سیستم آموزشی بالاترین بسامد را به خود اختصاص دادند.
طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
324 - 303
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ نقش بسزایی در انتقال نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای اجتماعی مطلوب ایفا می کند. از این رو، هدف اصلی از انجام این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های استدلال تاریخی دانشجویان رشته تاریخ بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامه ریزی درسی و یک نفر مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. 16 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج مدل مشتمل بر چهار مضمون پایه آگاهی تاریخی، آگاهی از مفاهیم و راهبردهای فراتاریخی، تفکر تاریخی و مهارت های تاریخی بود. اعتبارپذیری داده ها با استفاده از تکنیک های انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تائید شد. به طور کلی یافته های این مقاله نشان داد که شایستگی های استدلال تاریخی به دانشجویان کمک می کند تا بر پایه شواهد، مدارک و منابع مستدل، معتبر، قابل اتکا و دست اول اقدام به تفسیر و تحلیل رخدادهای تاریخی نمایند. ضمن اینکه با این مهارت می توانند با ارزش گذاری منابع، در عمل دچار خطا نیز نشوند.
نقش دانش محتوایی آموزش فنّاورانه در توسعۀ حرفه ای معلمان: یک مرور روایتی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: توسعه حرفه ای معلم فرایندی مداوم است که از طریق آن معلمان متناسب با توانایی های خود و نیازهای زمان در حال تغییر سازگار و به رشد خود ادامه می دهند. امروزه، توسعه معلمان، نه تنها شامل تسلط بر علم و توانایی های تدریس بلکه با تسلط بر فنّاوری نیز به چالش کشیده می شود. یکی از ایده های نوآورانه برای ارتقای آموزش در قرن بیست و یکم، تجدید نظر در آموزش و توسعه برنامه درسی با ادغام فنّاوری اطلاعات و ارتباطات با دانش محتوایی آموزشی به شیوه ای سیستماتیک است، این ادغام معلمان را قادر می سازد تا به طور مؤثّر ابزارها و منابع فنّاوری مدرن را در شیوه های تدریس خود بگنجانند و کیفیت کلی آموزش را افزایش دهند و دانش آموزان را برای نیازهای عصر دیجیتال آماده کنند. روش ها : پژوهش حاضر مطالعه از نوع مرور روایتی است و با هدف بررسی و تحلیل نقش دانش محتوایی آموزش فنّاورانه در توسعه حرفه ای معلمان انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از مقالات علمی منتشر شده در پایگاه های اینترنتی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دانش محتوایی آموزش فنّاورانه با ایجاد شایستگی های در دانش فنّاورانه، دانش تربیتی و محتوا، دانش محتوایی تربیتی، دانش محتوای فنّاوری و دانش تربیتی فنّاوری، باعث درک و بازنمایی مناسب معلم از آموزش و تدریس همراه با استفاده از فنّاوری مناسب می شود. همچنین باعث ایجاد نقش های متفاوتی برای معلمان و دگرگونی تجارب آموزشی و فرآیندهای آموزشی می شود. نتیجه گیری: در مجموع با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که حرفه ای شدن یک فرآیند مستمر از طریق مشارکت فعال در عمل است. معلمان نمی توانند به تنهایی برای رسیدن به این هدف مبارزه کنند؛ اما باید از طرف های مختلف حمایت شوند. از این رو سیستم های آموزشی باید به دنبال فراهم کردن فرصت هایی برای معلمان برای توسعه حرفه ای ضمن خدمت برای حفظ استاندارد بالای تدریس و حفظ نیروی کار معلم با کیفیت بالا باشند. دانش محتوایی آموزشی فنّاورانه یک نوع تخصّص منحصر به فرد است که باعث حرکت معلمان به سمت توسعه حرفه ای می شود.
نقش فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی: یک مطالعه مروری در آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش ابتدایی یکی از مهم ترین مراحل در فرآیند یادگیری و شکل دهی به توانایی ها و مهارت های پایه دانش آموزان است. در سال های اخیر، فناوری های نوین و به ویژه هوش مصنوعی (AI) نقش به سزایی در تحول و بهبود فرایند های آموزشی در مقطع ابتدایی ایفا کرده اند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی در آموزش ابتدایی می باشد. روش ها: روش پژوهش حاضر کیفی و در قالب مروری توصیفی می باشد. برای گردآوری داده ها، از منابع معتبر علمی، اسناد موجود و مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. این اطلاعات به صورت توصیفی، تحلیل و تفسیر شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فناوری های نوین و هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزشی در6 بعد نقش موثری دارد. این ابعاد شامل توانمند کردن دانش آموزان با و بدون چالش های فیزیکی و یادگیری، یادگیری عمیق تر و معتبر مسائل آموزشی توسط هوش مصنوعی، بهبود آمادگی دانش آموزان برای ورود به مقاطع بالاتر، آموزش معلمان و توسعه ی حرفه ای آنها، رفتار و مدیریت کلاس، بازخورد و امتیازدهی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که توانمند کردن دانش آموزان با و بدون چالش های فیزیکی و یادگیری توسط هوش مصنوعی منجر به یادگیری عمیق تر و معتبر مسائل آموزشی شده و در راستای آن آمادگی دانش آموزان را برای ورود به مقاطع بالاتر بهبود می بخشد. همچنین عملکرد حرفه ای معلمان، رفتار و مدیریت کلاس توسط آنها و در نهایت بازخورد و امتیازدهی در توسعه ی روش های تدریس آموزشی از طریق هوش مصنوعی ارتقاء می یابد. نتایج به دست آمده از این مطالعه، اهمیت روزافزون فناوری های نوین و هوش مصنوعی در تحول نظام آموزشی ابتدایی را تأیید می کند و زمینه را برای استفاده هوشمندانه و بهینه از این ابزارها در جهت ارتقای کیفیت آموزش فراهم می سازد.
پژوهش سراهای دانش آموزی: تحلیل پدیدارشناسانه چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش سراهای دانش آموزی به عنوان مراکز علمی و پژوهشی مهم در توسعه و ارتقای توانایی های تحقیقاتی دانش آموزان نقش بسزایی دارند. با این حال، این مراکز با چالش های متعددی روبرو هستند که مانع از بهره وری کامل آنها می شود. هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و فرصت های موجود در پژوهش سراهای دانش آموزی از دیدگاه مدیران این مراکز و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آنها است.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 15 مدیر پژوهش سراهای دانش آموزی استان آذربایجان شرقی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پژوهش سراهای دانش آموزی با مشکلات متعددی از جمله کمبود تجهیزات، مشکلات مالی، عدم تخصص در شاخه های علمی، و بوروکراسی اداری مواجه هستند. همچنین، ضعف دانش و مهارت پژوهشی معلمان و دانش آموزان، عدم تناسب وظایف محول شده با حجم کار، و نبود شیوه نامه های اجرایی مناسب از دیگر چالش های اصلی این مراکز بودند.نتیجه گیری: برای بهبود عملکرد پژوهش سراهای دانش آموزی، نیاز به تخصیص منابع بیشتر، افزایش آموزش های تخصصی برای معلمان و دانش آموزان و تدوین شیوه نامه های اجرایی متناسب با نیازهای این مراکز وجود دارد. همچنین، توجه به حل مشکلات مالی و تسهیل در فرآیندهای اداری می تواند به ارتقای کیفیت فعالیت های پژوهشی در این مراکز کمک کند.کلمات کلیدی: پژوهش سراهای دانش آموزی، تجارب زیسته مدیران،
The comparative effect of direct corrective feedback and recast in a critical thinking setting on EFL learners’ reading comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
76 - 98
حوزههای تخصصی:
The aim of present study was to explore the comparative effect of direct corrective feedback and recast on EFL learners’ reading comprehension in a critical thinking (CT) context. Sixty female EFL learners were selected from a larger group of 85 learners through convenience sampling and were given a Preliminary English Test (PET) to assess their proficiency levels. As the next step, the participants formed two random experimental groups. The reading comprehension abilities of both groups were measured before and after the treatment through administration of reading section of two separate versions of PET. Both groups received 12 sessions of the treatment. Two paired samples t-tests were utilized, both of which proved significant improvement for both groups from pretest to posttest. Then, the posttest scores of the two groups using an independent samples t-test were compared. Based on the results, the difference between the two groups turned out to be significant indicating superiority of the effect of the recast. This study can have important implications for the stakeholders in foreign language (FL) education.
Designing a native entrepreneurship education model for higher education: A qualitative study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
123 - 139
حوزههای تخصصی:
In today's competitive world, universities and organizations are successful that are able to make the most of information and knowledge. For this reason, many universities have started knowledge orientation through entrepreneurship education. The aim of the present study was to investigate scientific articles and researches in relation to entrepreneurship education model. To identify the elements of the native model of entrepreneurship education, a qualitative approach and content analysis method was used. Therefore, for this purpose, 50 articles developed by local and international authors were reviewed. Findings showed that entrepreneurship education model can be classified in three dimensions of capability-oriented, personality-oriented and lesson-oriented themes, which can be used to design a native model of entrepreneurship education in higher education.
واکاوی ابعاد، عوامل، پیامدها و روش های مقابله با پدیده انزوای معلمی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، عوامل، پیامدها و راهکارهای مقابله با انزوای معلمی در مطالعات جهانی بوده است. رویکرد تحقیق، کیفی و راهبرد آن فراترکیب است. برای جمع آوری داده ها از روش هفت مرحله ای سندلوفسکی و باروسو استفاده شد. پس از جستجوی واژه های کلیدی در پایگاه های علمی معتبر، اسناد مرتبط با پرسش ها و اهداف پژوهش که در بازه زمانی 1980 تا 2024 میلادی منتشر شده بودند، شناسایی و برای واکاوی گزینش شد. یافته ها نشان داد انزوای معلمی شامل شش بُعد روان شناختی، اجتماعی، آموزشی، فیزیکی، حرفه ای و جغرافیایی است. همچنین عواملی مثل نگرش های حرفه ای ناکارآمد، دانش و مهارت تخصصی محدود، ضعف در مدیریت منابع انسانی، برنامه درسی، بروکراسی سازمانی غیرکارآمد، فضای فیزیکی مدرسه، فاصله اجتماعی، مشکلات اقتصادی، عناصر روان شناختی و مؤلفه های فرهنگی-اجتماعی موجب بروز انزوای معلمی می شود. نتایج نشان داد که انزوای معلمی پیامدهای روانشناختی ، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای آموزشی ، پیامدهای سازمانی را به همراه دارد.
Modeling teacher emotionality and identity through structural equation modeling (SEM): English as a Foreign Language (EFL) teachers in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
54 - 73
حوزههای تخصصی:
The term ‘teacher emotions’ is defined as feelings and affections teachers experience in their professional practice. Teacher identity, as the beliefs, values, and perceptions that teachers hold about themselves and their roles, holds paramount importance in the realm of education as it profoundly shapes the teaching and learning process. This study sought to delve into modeling EFL teachers’ emotionality and identity. In so doing, a quantitative correlational design was used. The participants employed included 200 Iranian male and female EFL teachers who were selected from different language institutes of Iran through convenient sampling. To collect the data, the Teacher Emotionality Questionnaire and the Revised Identity Style Inventory (ISI-5) were used. To analyze the data, Structural Equation Modeling (SEM) was run. As unveiled by the results, positive emotionality (i.e., enjoyment, responsiveness, emotional support and flexibility) was a direct and significant predictor of informational identity. Positive emotionality was a negative and significant predictor of diffuse-avoidant identity. Negative emotionality (i.e., anxiety and burnout) was a significant and negative predictor of informational and normative identity. Negative emotionality was a significant and positive predictor of diffuse-avoidant identity. Congruent with the findings, it is concluded that Iranian EFL teachers are exposed to different kinds of positive and negative emotions. The results also lead to the conclusion that diffuse-avoidant identity aspect is weak in teachers who experience positive emotions. In sum, it is concluded that emotionality and identity aspects are interrelated in EFL teachers. EFL teachers should make attempts to experience more positive emotions than negative ones so that their identity is developed in a positive and authentic direction.
The role of text type on the use of metacognitive reading strategies: Iranian EFL learners' perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
99 - 120
حوزههای تخصصی:
The current study used a qualitative methodology to examine how Iranian EFL learners practically applied Metacognitive Reading Strategies (MRs) when reading narrative and expository English texts. The study also investigated the participants' perceptions of the impact of text type on using MRs while reading narrative and expository English passages. The researchers selected 40 intermediate EFL learners studying TEFL at Islamic Azad University and Farhangyan University using purposive sampling as focused participants. The instruments employed included the Oxford Placement Test, semi-structured interviews, and think-aloud protocols. The data analysis involved theme-based analysis. The think-aloud protocol analysis indicated that participants employed multiple strategies when engaging with the expository text compared to the narrative text. The finding suggested that text types affected readers` overall performance. The semi-structured interviews revealed that learner's perceptions of text type played a vital role in reading different text types. The practical implications of the study were also discussed.
شناسایی وتبیین ابعاد، مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوی خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
224 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف:علی رغم افزایش تعداد دانشجویان بین المللی درایران، دانش کمی درزمینه شناسایی مولفه های جذب دانشجو خارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنام ه درسی وجود دارد.براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی وتبیین ابعاد،مولفه ها وشاخص های جذب دانشجوخارجی درنظام دانشگاهی با تاکید بر برنامه درسی صورت گرفته است. روش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی وبه روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش صاحب نظران وروسای دانشکده های بین المللی دانشگاه رازی کرمانشاه بود.ابزارپژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته ومصاحبه ها تا12 موردانجام واشباع نظری حاصل گردید.داده ها به شیوه کدگذاری درسه سطح باز،محوری وانتخابی تحلیل شدند.برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سویه سازی استفاده شد. یافته ها: شامل60 شاخص و 18 مولفه: جایگاه علمی دانشگاه، ارتباطات آکادمیک، اشتراک گذاری دانش، دانش زبان علمی، اشاعه وانتقال فرهنگ، تبلیغات رسانه ای، اقتصادی وتجاری، عوامل ساختاری، قوانین وسیاستها، گسترش دانش بین المللی، محتوای بین المللی، هم اندیشی منطقه ای، برنامه درسی فراملی، تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی، تربیت افراد بین المللی، توانمندی علمی کشور بود.که دیدگاه صاحب نظران واساتید هیئت علمی پیرامون مولفه های جذب دانشجوی خارجی و برنامه درسی را منعکس می سازد. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضردانشگاه ها برای جذب دانشجویان خارجی نیاز دارند درزمینه توسعه ارتباطات بین المللی دانشگاهی درحوزه برنامه درسی گام بردارند.تا شاهد پیامدهای تفاهم وصلح پایدار، اقتصاد دانشی بجای اقتصاد نفتی، تربیت افراد بین المللی وتوسعه علم وفناوری بود.
هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کیفیت خدمات در آموزش عالی (براساس مدل HEdPERF)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه ارزیابی کیفیت خدمات در آموزش عالی بود. روش ها : جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 (به تعداد 17000) دانشجو بود که تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت محاسبه روایی همگرا و واگرا از پرسشنامه کیفیت خدمات آموزشی مؤسسات عالی آموزشی براساس مدل AQIP و کیفیت خدمات آموزشی Parmason et al (1985) استفاده شد. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای اس. پی. اس. اس. نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی همانند فرم اصلی، 6 عامل جنبه های اداری، جنبه های تحصیلی، تصویر، دسترسی، برنامه های ارائه شده و امکانات فیزیکی را مورد تأیید قرار داد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر با 86/0 و برای خرده مقیاس های جنبه های اداری، جنبه های تحصیلی، تصویر، دسترسی، برنامه های ارائه شده و امکانات فیزیکی به ترتیب ضریب آلفای کرونباخ برابر با 82/0، 80/0، 81/0، 86/0، 83/0 و 89/0 به دست آمد. علاوه بر این، ضریب بازآزمایی با فاصله چهار هفته برای کل پرسشنامه 79/0 و برای خرده مقیاس های جنبه های اداری، جنبه های تحصیلی، تصویر، دسترسی، برنامه های ارائه شده و امکانات فیزیکی به ترتیب 74/0، 73/0، 72/0، 80/0، 77/0 و 84/0 به دست آمد. همچنین ضرایب همبستگی نشان دهنده روایی همگرا و تشخیصی مطلوب پرسشنامه بود (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که پرسش نامه ارزیابی کیفیت خدمات در آموزش عالی ابزاری قابل اعتماد و روا برای اندازه گیری کیفیت خدمات در آموزش عالی است.