فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
26 - 51
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effects of Automated Writing Evaluation Feedback (AWEF) and Peer Feedback (PF) on the development of self-regulation in writing among Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners. The participants consisted of 58 intermediate-level Persian-speaking English learners, aged 25 to 30, enrolled in two intact IELTS preparation classes at a private language institute in Tehran. The learners were assigned into two experimental groups: one group (n = 30) received peer feedback, while the other (n = 28) received automated feedback through ProWritingAid. To assess the impact of these interventions, data were collected using the Writing Strategies for Self-Regulated Learning Questionnaire (WSSRLQ), semi-structured interviews, and classroom observations. Quantitative analysis using independent samples t-tests revealed significant improvements in self-regulation scores for both groups post-intervention, with the AWEF group showing a significantly greater increase. Qualitative analysis of interview and observation data further supported these findings, indicating that AWEF participants engaged in more structured and proactive revision practices, while PF participants developed greater reflective awareness and emotional resilience through collaborative interaction. Triangulated results confirmed that both feedback types positively influenced self-regulated writing behaviors, with AWEF demonstrating a stronger overall impact.
The comparative effect of gamified and non-gamified flipped classrooms on Iranian EFL learners’ grammar(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
1 - 25
حوزههای تخصصی:
This quasi-experimental research investigated the comparative effects of gamified versus non-gamified flipped classrooms on the grammar proficiency of Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners, with a focus on the acquisition of past tenses. Sixty intermediate-level EFL learners (aged 12–15) were selected non-randomly from a pool of 90 students based on their scores on the Cambridge Preliminary English Test. The participants were randomly assigned into two experimental groups: one experienced a gamified flipped classroom and the other a non-gamified flipped classroom. Both groups received instruction on English past tenses through pre-class videos and in-class activities over 12 sessions. The gamified group used game-based platforms, while the non-gamified group followed traditional methods. Grammar pre-test and post-test were administered to assess learning outcomes. Analysis using one-way ANCOVA revealed that gamified flipped classroom group significantly outperformed the non-gamified group in acquiring English past tenses. The findings suggest that integrating gamification into flipped classroom models can significantly enhance acquisition of past tenses among EFL students. These results hold implications for EFL educators, curriculum designers, and policymakers seeking to adopt engaging and effective instructional strategies.
Leveraging artificial intelligence for vocabulary development: Effects on recall and retention in English for specific purposes contexts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
52 - 76
حوزههای تخصصی:
English for Specific Purposes (ESP) education has gained prominence as a specialized field designed to address the distinct linguistic needs of learners. Although AI-enhanced instruction has been investigated within general English language learning, its implementation in ESP contexts particularly concerning vocabulary recall and retention has remained insufficiently explored. This study sought to evaluate the impact of AI-supported instruction on vocabulary recall and retention among Iranian ESP learners. Based on non-random convenience sampling, a total of 48 undergraduate students in an ESP course from a university in a southeastern province in Iran participated in the present quasi-experimental study. The participants were non-randomly assigned into two different groups: an experimental group (n=24) receiving AI-powered vocabulary instruction through Diffit, and a control group (n=24) receiving traditional print-based vocabulary instruction. Data were collected during a twelve-week intervention through AI-powered instruction of ESP vocabulary. To address the research questions, a univariate repeated measures analysis of covariate (ANCOVA) was employed. Findings revealed that AI-enhanced instruction significantly improved vocabulary recall and retention among ESP learners. The results offer robust evidence supporting the efficacy of AI-based instructional approaches in enhancing vocabulary learning outcomes within ESP settings.
ارزشیابی برنامۀ درسی ریاضی رشتۀ کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر نومعلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت دروس ریاضی دوره ابتدایی در آموزش یک جامعه و تأثیرگذار بودن آن در رشد و بالندگی چندین نسل از جامعه و اهمیت تدریس و یادگیری آن ها، این پژوهش به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دید نومعلمان از منظر الگوی ارزشیابی CIPP پرداخته است. روش ها : این پژوهش به روش آمیخته و با ابزار پرسشنامه های بسته پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت، پرسشنامه باز پاسخ با شرکت 417 نفر از نومعلمان که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. روش کیفی اکتشافی برای مشخص کردن محتوای پرسشنامه بسته پاسخ و تحلیل کمی پیمایشی و آزمون T تک متغییره برای تحلیل پرسشنامه های بسته پاسخ برای 417 نفر، و روش دلفی برای تحلیل پرسشنامه باز پاسخ که به صورت هدفمند از 126 نفر نومعلم به عمل آمد مورد استفاده واقع شد. یافته ها: یافته های پژوهش در بعد کمی و کیفی نشان از نامطلوب بودن برنامه درسی مورد نظر از دید شرکت کنندگان در پژوهش است. میانگین پایین و وجود اختلاف معنادار آن با معیار مطلوبیت در تمام مراحل زمینه، برونداد، فرایند و برونداد حاکی از نامناسب بودن نتیجه ارزشیابی این برنامه دارد. عدم شفافیت در اهداف، نبود تناسب بین امکانات آموزش ریاضی و تعداد دانشجو، کمبود منابع درسی ریاضی، عدم تسلط بر تدریس تمام مفاهیم ریاضی در پایان تحصیل از اهم مواردی بود که توسط شرکت کنندگان بیان شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی نیازمند بازنگری جدی در زمینه، درونداد، فرایند و برونداد است. همچنین، تفکیک رشته کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی به گرایش های علوم انسانی و علوم پایه و تقویت دروس عملی و حذف دروس موازی از پیشنهادات این پژوهش است.
تصمیم گیری مشارکتی معلمان مدارس: بررسی نقش پیش بینی کننده اعتماد سازمانی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اعتماد سازمانی به عنوان پیش بینی کننده تصمیم گیری مشارکتی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان گیلانغرب بود. روش ها : روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی مدارس شهرستان گیلانغرب به حجم 466 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 215 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه تصمیم گیری مشارکتی جانگمنس و همکاران (2005) و اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2012) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 در دو سطح، توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که همبستگی مثبت و معناداری بین اعتماد سازمانی و مؤلّفه های آن با مشارکت معلمان در تصمیم گیری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که هر سه مؤلّفه اعتماد سازمانی یعنی اعتماد مبتنی بر شناخت، اعتماد مبتنی بر تأثیر و گرایش به اعتماد، توانایی پیش بینی مشارکت معلمان در تصمیم گیری را دارند. نتیجه گیری: در مجموع با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که اعتماد سازمانی باعث می شود که معلمان در مدرسه از قوانین تعیین شده در مدرسه پیروی کنند، جو آموزشی دوستانه ای ایجاد کنند، از شیوه های منصفانه برخورد با خود اطمینان داشته باشند، و سبک تصمیم گیری مشارکتی که ضامن موفقیت در سیستم آموزشی را اجرایی کنند.
مطالعه موردی برنامه درسی سنگاپور به منظور تبیین چگونگی کاربست رویکرد کاوشگری در تدوین حوزه های یادگیری برنامه درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
151 - 178
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی سنگاپور، رویکرد کاوشگری را به عنوان راهبرد آموزش در قرن 21 به کار گرفته است. هدف این مقاله، توصیف نحوه کاربست رویکرد کاوشگری در برنامه درسی مکتوب سنگاپور به منظور ارائه پشتوانه علمی لازم برای سیاستگذاران در حوزه برنامه ریزی درسی بود. روش این پژوهش، مورد پژوهی کیفی و گروه هدف (جامعه) راهنماهای برنامه درسی حوزه های مختلف یادگیری کشور سنگاپور بود. برای اطمینان از روایی داده ها از سه روش بازبینی توسط همکار، ممیز بیرونی و توصیف غنی استفاده شد. پایایی داده ها نیز با استفاده از توافق بین دو کدگذار تایید شد. یافته ها نشان داد که در حوزه های یادگیری زبان انگلیسی؛ ریاضیات و علوم تجربی؛ هنر؛ مطالعات اجتماعی؛ و تربیت منش و شهروندی به ترتیب کاوشگری گفت وشنودی؛ کاوشگری علمی؛ کاوشگری زیبایی شناختی؛ کاوشگری علوم انسانی و کاوشگری اخلاقی فکورانه مطرح شده است. پیشنهاد می شود تدوین کنندگان راهنماهای برنامه درسی پنج اصل پرسشگری؛ تجزیه و تحلیل شواهد؛ تأمل و ارزشیابی؛ خلق و توسعه دانش و برقراری ارتباط را مورد توجه قرار دهند.
واکاوی یادگیری در کلاس معکوس: مسیری برای ارتقای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
259 - 280
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین اثربخشی واکاوی یادگیری در محیط کلاس معکوس بر خودتنظیمی دانش آموزان پسر انجام شد. در این پژوهش، بر اساس نوع گردآوری داده ها، از طرح های نیمه آزمایشی استفاده شد که شامل روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان های غیر دولتی شهر کرمان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 45 نفر انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی، به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1998) بود. یافته های پژوهش در گروه آزمایشی نشان داد که نمرات گروه آزمایش در پس آزمون خودتنظیمی نسبت به پیش آزمون تفاوت محسوسی داشته است اما این تفاوت در گروه کنترل ملاحظه نشد. نتایج کواریانس نشان داد که واکاوی یادگیری در محیط کلاس معکوس بر افزایش خودتنظیمی دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان هوشمند تاثیر معنی دار دارد(001>p). بنابراین پیشنهاد می شود که در محیط کلاس معکوس برای ارتقای خودتنظیمی دانش آموزان از واکاوی یادگیری استفاده شود.
کاربست نظریۀ فرهنگی- اجتماعی رشد لئو ویگوتسکی در آموزش مسئولیت پذیری در مدارس مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: هدف از این پژوهش کاربست نظریه فرهنگی اجتماعی رشد لئو ویگوتسکی در آموزش مسئولیت پذیری به دانش آموزان مقطع ابتدایی است، روش ها: پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع اسنادی، اهمیت آموزش مسئولیت پذیری به عنوان یکی از مهارت های اصلی فردی دانش آموزان را بررسی و راهکارهایی را پیشنهاد می دهد. یافته ها : از نظر ویگوتسکی منطقه تقریبی رشد و محیط فرهنگی اجتماعیِ کودک نقش مهمی در توسعه مهارت های فردی او دارد؛ بنابراین پیش نیاز آموزش مسئولیت پذیری به کودکان دبستانی، ارتقای رشد فرهنگی و اجتماعی کادر علمی و اجرایی مدرسه، همچنین دانش آموزان به عنوان گروه هم سالان الگو و معلمان است. در این راه معلمان می توانند برای آموزش مسئولیت پذیری از روش های الگودهی، دادن بازخورد و پاداش، ساماندهی شناختی و پرسش و پاسخ استفاده کنند و در جایگاه تکیه گاه، با ارزیابی منطقه تقریبی رشد دانش آموزان، مهارت مسئولیت پذیری را در قالب تعاملات رفتاری دانش آموز با محیط و همکلاسانش ارزیابی کرده و آموزش های مناسب او را طراحی کنند. نتیجه گیری : برای به نتیجه رسیدن و برنامه ریزی این آموزش ها می توان از راهکارهایی مانند: دادن مسئولیت های ساده و ابتدایی مانند نظافت کلاس، مراقبت از وسایل و مدیریت زمان؛ تا همکاری در پروژه های گروهی و حل مسئله و مشارکت در فعالیت های معلم و اداره کلاس در سالهای آخر تحصیل دانش آموز در مقطع ابتدایی استفاده کرد. در این میان بهره مندی از راهکارهای آموزشی خلاق مانند ایجاد تخته و چرخه مسئولیت پذیری در کلاس، تهیه دفترچه یادداشت مسئولیت پذیری و ... می تواند انگیزه بخش و تسهیلگر امر آموزش باشد.
نقش ایدئولوژی های برنامه درسی در جهت دهی به ارزش ها، اهداف و روش های تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین موضع گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی (جزمیت گرایی مذهبی، انسان گرایی منطق گرا، پیشرفت گرایی، نظریه انتقادی، نومفهوم گرایی و کثرت گرایی شناختی) نسبت به ارزش ها، اهداف، و روش های تربیتی انجام شد. در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فصل مرتبط با ایدئولوژی های برنامه درسی از کتاب تصورات تربیتی (آیزنر، 1994) تحلیل شد تا جهت گیری هر یک از ایدئولوژی ها در مورد منطق، اهداف، و محتوای برنامه درسی تعیین گردد. سپس در مرحله دوم، یازده متخصص نظریه برنامه درسی از طریق یک پیمایش کیفی دعوت به مشارکت شدند تا نتایج به دست آمده را ارزیابی و بهبود بخشند. به این ترتیب، یک چارچوب مفهومی تدوین شد که سیاست گذاران تربیتی، برنامه ریزان درسی، معلمان، و والدین می توانند با استفاده از آن، شناخت جامعی از جهت گیری هر یک از ایدئولوژی های برنامه درسی درباره هفت عنصر اساسی برنامه درسی (منطق حاکم، آرمان تعلیم و تربیت، دانش دارای ارزش تدریس، تدریس اثربخش، نقش معلم، نقش دانش آموز، و کارکرد ارزشیابی آموزش) به دست آورند و بر اساس این شناخت، درباره ایدئولوژی برنامه درسی مورد ترجیح خود تأمل نمایند.
شناسایی برنامه های درسی کارآمد در تدوین منابع آموزش زبان فارسی با مقاصد عمومی برای غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کاستی های حوزه دانش آموزشکاوی زبان فارسی، نبود آگاهی از مناسب ترین برنامه های درسی برای تدوین منابع آموزشی است. هدف این پژوهش شناسایی برنامه های درسی کارآمد برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای مقاصد عمومی است. در این پژوهش میدانی 43 مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از مراکز مختلف آموزش زبان فارسی دانشگاه های کشور به صورت تصادفی شرکت کرده اند. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 11 گویه در مورد انواع برنامه های درسی که نیز اعتبارسنجی شده است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از 11 برنامه درسی 9 برنامه درسی در وضعیت مطلوب و اثرگذار برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی قرار دارند. از نظر رتبه بندی 3 برنامه درسی «مهارت های آمیخته زبانی»، «تکلیف بنیان » و «مفهومی-کارکردی» از نظر میزان اهمیت و کارآمدی برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی در اولویت اول تا سوم و نیز برنامه های درسی « توانش بنیان»، «محتوا بنیان » و «متن بنیان» در ردیف های نهم تا یازدهم قرار گرفته اند.
Developing the speaking ability of Iranian EFL learners via auditory input-enhancement(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
This study examined the impact of auditory input enhancement on the speaking abilities of Iranian EFL learners. Given the importance of speaking in language acquisition and the challenge of limited exposure to spoken English, the study focused on auditory input enhancement—altering intonation and pitch—to improve speaking proficiency. Fifty intermediate-level female learners, aged 18-28, from an English Language institute were selected based on their Oxford Placement Test (OPT) scores. Participants were divided into an experimental group, which received auditory input enhancement, and a control group, which followed traditional methods. Speaking abilities were evaluated with pretests and posttests using the Preliminary English Test (PET). An independent samples t-test analyzed the scores to test the hypothesis. Results indicated a statistically significant improvement in the experimental group's speaking performance compared to the control group, with Cohen's d showing a large effect size. These findings support previous research on input enhancement, underscoring the role of auditory input in focusing learners' attention on linguistic features and enhancing speaking performance. The study suggests that auditory input enhancement could be a valuable tool for EFL teachers and curriculum designers to improve learners' speaking skills.
بررسی سیاست گذاری آموزش عالی در سراسر جهان و تأثیر آن ها بر بهبود کیفیت آموزش و یادگیری
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف : هدف پژوهش حاضر، مطالعه سیاست های آموزش عالی در سراسر جهان و تأثیر آن بر بهبود کیفیت آموزش و یادگیری است. روش ها : برای این منظور، از روش مروری و تحلیل مفهومی داده ها استفاده شد. با بهره گیری از پایگاه های داده ای معتبر در راستای سؤالات پژوهش، تلاش شد تا سیمایی جامع برای این بررسی ترسیم شود. یافته ها : یافته ها نشان داد سیاست های متمرکز بر افزایش دسترسی به آموزش عالی، ارتقای کیفیت برنامه های درسی و تقویت همکاری های بین المللی، نقش قابل توجهی در بهبود دستاوردهای آموزشی ایفا می کنند. همچنین، سیاست های مبتنی بر شواهد که بر نیازهای محلی و جهانی تمرکز دارند، منجر به افزایش رضایت دانشجویان و بهبود مهارت های فارغ التحصیلان می شوند. این مطالعه بر اهمیت تطبیق سیاست های آموزش عالی با چالش های نوظهور جهانی و نیازهای بازار کار تأکید می کند. نتیجه گیری: آموزش عالی نقش کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع دارد و سرمایه گذاری در این بخش بازدهی بالایی ایجاد می کند. دولت ها و سازمان های خصوصی باید در آموزش عالی سرمایه گذاری کنند تا بهبود جامعه و افزایش سطح توسعه را تضمین نمایند. سیاست گذاری صحیح می تواند به بهبود کیفیت آموزش، توسعه مهارت ها، توانمندسازی اساتید و دانشجویان، ترویج پژوهش های علمی، ایجاد برنامه های تحوّلی و حمایت از دانشجویان کم درآمد منجر شود. این سیاست ها شاملِ توجه به نیازهای جامعه، تعیین اهداف آموزشی، توسعه برنامه های کارآمد، تأمین بودجه و استفاده از ابزارهای ارزیابی کیفیت آموزش است.
نقش واقعیت گسترده (مجازی، افزوده و ترکیبی) در برنامه درسی دانش آموزان با اختلال ریاضی، نارساخوانی و نارسانویسی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
53 - 84
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به نارساخوانی، نارساحساب و نارسانویسی در افراد با نیازهای ویژه می پردازد که مانع از پردازش عددی، تشخیص کلمات و نوشتار شده که منجر به افت تحصیلی آنها می شود. ادغام واقعیت گسترده در برنامه درسی به رفع این اختلالات کمک می کند. در این پژوهش با مرورنظامند (پریزما)، 1130 مقاله مرتبط برای مرور اولیه انتخاب، سپس 59 مورد، متن کامل و نهایتا 14 مقاله از آنها تحلیل نهایی شد. پرسش های کلیدی شامل استفاده از ادغام برنامه درسی با واقعیت گسترده برای نارساخوانی، نارسانویسی، نارسایی محاسباتی در نقش تشخیصی و مداخله ای بود. نتایج بیانگر ادغام زیاد واقعیت مجازی در نارساخوانی بود. همچنین آن در نارساحسابی و نارسانگاری نیز بیشتر مورد تأکید بود. علاوه بر این، مشخص شد، نقش انواع واقعیت گسترده در مداخله برای این اختلال ها به نسبت تشخیص، پررنگ تر است. بنابراین تلفیق واقعیت گسترده در برنامه درسی دانش آموزان نارساخوان، نارسانگار و نارساحساب، بویژه از لحاظ واقعیت افزوده می تواند نقش کلیدی ایفاء کند.
The impact of interactionist vs. interventionist dynamic assessment on writing fluency and complexity of young vs. adult IELTS candidates(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
45 - 75
حوزههای تخصصی:
According to sociocultural theory, dynamic assessment (DA) merges instruction and assessment. This study attempted to compare the effects of interactionist versus interventionist DA on the writing fluency and complexity of adult versus young IELTS candidates in an international language school in Tehran with the age range of 15-48. One hundred and forty students (90 males and 50 females) who had enrolled in the IELTS preparation course in the spring of 2021 participated in this study. The study participants were divided into four groups namely, young interactionist, young interventionist, adult interactionist, and adult interventionist. The participants in all groups were homogenized based on the result of their performance in a standard version of Preliminary English Test (PET). During the eight-week treatment period, the interactionist groups were given writing tests followed by the instructor’s feedback and guidance, while the interventionist groups received instructions and were given writing test samples without qualitative feedback. The pre-test and post-test comparisons among the four groups by Two Way ANCOVA showed that both young and adult individuals in the interactionist groups had a significant improvement in their writing performance compared to those in the interventionist group. In addition, the study revealed the significant impact of interactionist DA vs. interventionist DA on both young and adult participants' scores in both writing fluency and complexity post-test. Likewise, the results showed no statistically significant interaction between the type of assessment and the candidates’ age. The study presents pedagogical implications for teachers, students, and IELTS preparation program designers.
Investigating Iranian EFL students’ perceptions towards incorporating multiple-intelligences based tasks into their classroom activities(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
75 - 102
حوزههای تخصصی:
Studying a foreign language in a rewarding and motivating atmosphere will create a perfect setting to enhance language proficiency. It appears that course books and class activities are crucial in this context. This experimental research aimed to find the efficacy of supplementary materials designed based on multiple intelligences on learners' attitudes towards classroom activities (enjoyment, engagement, choice, and challenge). To that end, a two-phase study was planned. First, the researchers developed tasks for each lesson of Vision series, the book taught in the high schools of Iran. Then, the experimental groups (N=60) were exposed to the designed tasks and the course book while the control group (N=60) were exposed just to the course book for four months The Babel proficiency test, along with the translated edition of the Students’ Perceptions of Classroom Activities Scale was given to the experimental and control group participants as the pretest and posttest to examine the impact of the developed tasks on their perceptions of classroom activities. The results of multivariate analysis of variance (MANOVA) indicated that the designed tasks had positive and significant effect on the students’ interests, challenge, choice, and joy.
بازتولید نقش های جنسیتی در برنامه های درسی، مطالعۀ موردی: مطالعات اجتماعی پایۀ ششم دورۀ ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی بازتولید نقش های جنسیتی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره ابتدایی انجام یافته است. روش ها : برای تحقق این هدف، محتوای این کتاب در چهار مؤلّفه جنسیتی شامل مذکر و مؤنث، والدین، خویشاوندان و نقش های شغلی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمّی مورد بحث و مداقّه قرار گرفته است. در این مطالعه بنا به ماهیت آن، نمونه برابر با جامعه در نظر گرفته شده است و کل محتوای این کتاب تحلیل شده است. پایایی کدگذاری ها به وسیله سه پژوهشگر و با اتفاق نظر بین آنها کسب شده است. از آمار توصیفی برای توصیف داده ها و از آزمون آماری خی دو برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در هر چهار مؤلّفه جنسیتی مورد بررسی، اکثریت و برتری از آن جنسیت مذکر بوده و تنها در انعکاس جنسیت والدین در تصاویر و متن پرسش ها، فعالیت ها و تمرین های کتاب درسی که به پدر و مادر اشاره داشتند برتری از آن والد مادر بوده و در کل بیشتر مفهومِ مذکرِ پدر، مورد تأکید مؤلّفان بوده است. نتیجه گیری: نتیجه کلی این که با در نظر گرفتن اصل هفتم برنامه درسی ملّی با عنوان «توجه به تفاوت ها»، توجه به تفاوت های جنسیتی به شکل یکسان و مناسب در این کتاب مورد توجه قرار نگرفته است و نیازمند توجه بیشتر برنامه ریزان درسی و مؤلّفان در بازبینی های آتی محتوای این کتاب است.
شاخص های روش های یاددهی و یادگیری در برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی و میزان توجه به آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
204 - 171
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای روشهای یاددهی و یادگیری در برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی و سپس میزان توجه به آنها در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در پژوهش حاضر از طرح ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 15 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجومعلمان دوره کارشناسی دانشگاه های فرهنگیان بودند که به روش تصادفی طبقه ای نسبی، تعداد 236 نفر انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه مستخرج از بخش کیفی جمعآوری شد. برای اعتباریابی بخش کیفی از روش همسوسازی و تکنیک کنترل توسط اعضاء بهره گرفته شد. برای تعیین روایی سؤالات مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 876/0 استفاده شد. برای تحلیل دادههای پژوهش در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد مهم ترین شاخص های روش-های یاددهی - یادگیری در برنامه درسی دانش فناوری رشته آموزش ابتدایی پنج مضمون تدریس مبتنی بر فناوری های نوین آموزشی، تدریس مبتنی بر وب و اینترنت، تدریس مبتنی بر فعالیت دانشجومعلمان ابتدایی با استفاده از فناوری های نوین، تدریس به شیوه تعاملی و مشارکتی با کمک فناوری های نوین و تدریس مبتنی بر پروژه، حل مسأله، اکتشافی و... با استفاده از فناوری های نوین بوده است.
طراحی و اعتباریابی مدل آموزش سواد رسانه ای در آموزش و پرورش با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
246 - 225
حوزههای تخصصی:
این پژوهش یک راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. روش در بخش کیفی مطالعه موردی و در بخش کمی توصیفی پیمایشی بود جامعه آماری شامل تمام معلمان مدارس متوسطه شیراز به تعداد ۲۸۵۹ نفر بود انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور صورت گرفت حجم نمونه تا مرحله پدیدآیی نظم و عدم گسترش بیش ازحد ۲۰ نفر شد نمونه گیری کمی به صورت تصادفی ساده انجام و حجم نمونه طبق فرمول کوکران ۳۳۸ نفر شد ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل دو بخش مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی و بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش و پرورش در بخش کتابخانه ای بود. در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شد تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس تحلیل مضمون انجام شد همچنین در بخش کمی برای تأیید روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد در بخش کمی نرم افزار spss 23 و pls به کار رفت نتایج به دست آمده به شناسایی ۴۹ مؤلفه و ۶ بعد منجر شد و درنهایت مدل پژوهش ارائه شد نتایج نشان داد که هر یک از ابعاد به ترتیب: معلم سواد رسانه ای (961/0) آموزش و پرورش (931/0) برنامه درسی (۸۸/۰) مدرسه (86/0) دولت (715/0) وزارت آموزش و پرورش (۶۳۹/0) بر آموزش سواد رسانه ای در آموزش و پرورش تأثیر داشتند و شاخص های برازش هنجار شده بنتلربونت، برازش نسبی، برازش افزایشی، شاخص های تطبیقی مدل نشان داد که مدل ساختاری طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار بود.
سنتزپژوهی کاربرد چت بات ها (نرم افزار هوش مصنوعی) در آموزش زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ادغام چت بات ها در حوزه آموزش، به ویژه در بهبود یادگیری زبان انگلیسی، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. نوآوری هایی مانندChatGPT، یک مدل زبان بزرگ، می توانند وظایف مختلف پردازش زبان طبیعی را انجام دهند که از نتایج آموزشی پشتیبانی می کنند. مطالعه حاضر نقش چت بات ها را در آموزش زبان انگلیسی از طریق یک سنتز کیفی از مطالعات موجود مورد بررسی قرار می دهد. روش ها: محتوای 15 مقاله منتخب از پایگاه های داده علمی معتبر جهانی با استفاده از یک طراحی تحقیق کیفی تحلیل شد. فرآیند سنتزپژوهی طبق الگوی پیشنهادی سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد تا درک جامعی از موضوع حاصل شود. برای ارزیابی قابلیت اطمینان یافته ها، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد که مقدار 0.88 را به دست داد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که چت بات ها صرف یک ابزار نیستند، بلکه ابزارهای عملی و مؤثری برای یادگیری زبان انگلیسی به شمار می آیند. مطالعه حاضر تجربه های یادگیرندگان را با استفاده از چت بات ها برای یادگیری زبان انگلیسی بررسی کرد و عواملی که بر نتایج تأثیر می گذارند و مزایا و معایب این رویکرد را شناسایی کرد. با وجود چالش های خاص، نتایج به طور قاطع نشان دهنده تأثیرات مثبت آموزشی هستند و چشم انداز امیدوارکننده ای درباره ظرفیت چت بات ها در آموزش زبان انگلیسی به وجود می آورند. نتیجه گیری: با دگرگونی در چشم انداز آموزشی، دوره های تربیت معلمان باید شامل حوزه هوش مصنوعی و روش های نوآورانه برای ارتقاء سواد دیجیتال شوند. پژوهش حاضر به معلمان این امکان را می دهند که فراگیران را در استفاده از چت بات ها در مراحل مختلف یادگیری زبان انگلیسی هدایت کنند و تجربیات آموزشی آنان را تقویت کنند.
تأثیر روش آموزش کوانتومی بر خودکارآمدی، مهارت ارتباطی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر روش آموزش کوانتومی بر خودکارآمدی، مهارت ارتباطی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم است. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم شهر نورآباد- لرستان (1650 دانش آموز) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 30 نفر (15 نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982)؛ پرسشنامه مهارت ارتباطی کوئیندام (2004)؛ پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) بود که پایایی آن ها با روش آلفای کرونب اخ به ترتیب با 83/0؛ 89/0 و 82/0 تأیی د ش د. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. برنامه آموزشی، پروتکل روش آموزش کوانتومی شامل یک برنامه 12 جلسه ای بود. نتایج نشان داد که به کارگیری پروتکل روش آموزش کوانتومی موجب افزایش خودکارآمدی؛ بهبود مهارت ارتباطی و افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شده است. این یافته ها پیامدهای مهمی برای محیط های آموزشی دارند؛ ما می توانیم با ادغام آموزش کوانتومی در برنامه درسی به بهبود فرآیند یادگیری، رفتارهای آموزشی و شخصیت دانش آموزان کمک نماییم.