فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۴۱ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 212
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب لازمه توسعه پایدار روستایی از طریق مدیریت مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم و سازگار با ارزش های اجتماعی و زیست پذیری در ابعاد مختلف زندگی روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونت گاه های روستایی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی انجام شده است. این پژوهش ازنظر ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف در زمره تحقیات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 23 روستا با 1801 خانوار است که برحسب معیار طبقه های جمعیتی، موقعیت قرارگیری و پراکنش فضایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 317 خانوار به دست آمد. مؤلفه حکمروایی خوب با 8 شاخص در قالب 31 گویه و مؤلفه زیست پذیری با 11 شاخص در قالب 53 گویه از طریق پرسش نامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که مؤلفه های حکمروایی و زیست پذیری از منظر جامعه محلی در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ اما تحلیل همبستگی میان شاخص ها بیانگر همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین آن ها است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر این است که متغیرهای پاسخگویی، مسئولیت پذیری و قانون محوری دارای بیشترین تأثیر و متغیرهای مشارکت، عدالت محوری و شفافیت دارای کمترین تأثیر بر زیست پذیری روستایی هستند.
ارزیابی اثرات مخاطرات طبیعی بر ساختار کالبدی شهرها، مطالعه موردی: شهر جدید لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
79 - 94
حوزههای تخصصی:
طبق گزارش سازمان ملل متحد، ایران در سال 2003 از نظر تعداد زلزله و کشته شدگان در رتبه اول جهان قرار دارد. دلیل اصلی این امر آسیب پذیری بالای اکثر شهرهای ایران نزدیک به 80 درصد است. شهر لار در سال 1339 زلزله 6.1 ریشتر را شاهد بود که سبب ویرانی شهر گردید. امروزه این شهر به عنوان بزرگ ترین مرکز سکونتی لارستان با دو بخش پویا شهر قدیم در شمال غرب دشت لار و شهر جدید بعد از ویرانی ناشی از زلزله بر روی مخروط افکنه تنگ اسد در جنوب دشت قرار دارد. هدف پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری کالبدی شهر قدیم و جدید در برابر زلزله با مجموعه شاخص های کلان و خرد و مقایسه تحلیلی این دو بخش از شهر است. جامعه آماری پژوهش کل محدوده با تمامی محلات شهر جدید و قدیم لار است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتاب خانه ای میدانی بوده و داده های اصلی از اطلاعات سرشماری مرکز آمار و همچنین شهرداری لار صورت گرفته است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها نیز با وزن دهی شاخص ها به کمک تکنیک دلفی و سنجش میزان اهمیت آن ها با نظر کارشناسان صورت گرفته در ادامه به کمک مدل های سلسله مراتبی وزن دهی شده و درنهایت با داده های خود در نرم افزار GIS نقشه های آسیب پذیری شاخص ها و نقشه نهایی آسیب پذیری به دست آمده است. نتایج تحقیق حاکی از ن است که میزان آسیب پذیری در بین محلات بسیار متفاوت بوده و عوامل دخیل در این محلات و در محدوده کل شهر به یک اندازه تأثیرگذار نبوده اند، که دلایل گوناگونی در آن ها نقش داشتند ازجمله عوامل کالبدی فیزیکی ساختمان و عوامل فیزیکی محیطی ازجمله خدمات اساسی و زیر بنایی شهر من جمله فضاهای درمانی و بهداشتی. بررسی شاخص های آسیب پذیری حاکی از آن است که نیازمند راهکاری قوی و کارآمد مدیریتی و سازمانی و بعدازآن کالبدی و محیطی جهت کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری شهر هستیم
موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 131
حوزههای تخصصی:
در ایران بحران مسکن وجوه اجتماعی پنهان و ناکاویده بسیاری دارد. به دلیل گسیختگی سیاستی، تمهیدات و اقدام های دولت ها بیش از آنکه در راستای تأمین فراگیر و همه شمول و عدالت محور مسکن و نیز کاهش نابرابری های اجتماعی باشد، بر نابرابری های اجتماعی و فقر چندبعدی شهری به گونه نظام مند افزوده است. در این راستا، این پژوهش با هدف شناسایی موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران و طراحی ارتباطات این عوامل انجام شده است که از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی عوامل، روش تحلیل محتوا بکار گرفته شد. در بخش مدل سازی ساختاری تفسیری، از نظرات خبره دانشگاهی صاحب نظر در حوزه مسکن از روش دلفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دوبه دویی می باشد و برای اندازه گیری و ارزیابی ارزش های پرسش نامه از ملاک اعتبار صوری استفاده شده است. روابط بین عوامل با استفاده از یک روش تحلیلی نوین با عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و به طورکلی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و در نهایت، نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص و خوشه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که چالش ضعف در اجرای قانون کنترل اجاره بها با مقدار قدرت نفوذ 10، بیش ترین تأثیر و عدم تعریف و تبیین مصادیق آزار و اذیت مستأجران از سوی موجران در زمینه اخلال در سکونت و عدم جرم انگاری آزار و اذیت مستأجران از سوی موجران در زمینه اجبار در جابه جایی با مقدار قدرت نفوذ 2، کم ترین تأثیر را در بین موانع سیاست گذاری اجتماعی مسکن در ایران برای اقشار کم درآمد دارند
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
تأثیر سیاست های رشد بر تنش آبی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب مایه حیات است و یکی از ملزومات اصلی توسعه و تمدن، دسترسی به منابع آب پایدار است. اگرچه ایران دارای میراث و سرمایه اجتماعی مهم نظام قنات و حکمرانی بهینه آب بر اساس سازگاری با طبیعت خشک و نیمه خشک بوده، اما در دهه های اخیر به دلیل افزایش فزاینده تقاضا و مصرف آب در پی رشد جمعیت و اعمال سیاست های رشد و توسعه با محوریت کشاورزی و شهرگرایی و برخی صنایع، دچار عدم تعادل اکولوژیک و تنش آبی شده است. این پژوهش به روش توصیفی و روش تحلیل محتوایی انجام شده است. پرسش پژوهش این است که چگونه سیاست های رشد و توسعه کمی گرا بر امنیت آبی و امنیت ملی ایران تأثیر گذاشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می دارد که سیاست های رشد و توسعه کمی گرا موجب تهدید امنیت آبی و امنیت ملی ایران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه های عمرانی و توسعه بر اساس سیاست رشد کمی گرایی بوده و تصمیم سازان و سیاست گذاران بدون ملاحظات محیط زیستی و به ویژه عدم رعایت حقابه های محیط زیست و پایداری منابع آب، برنامه های توسعه را اجرا کرده اند که خطرات جبران ناپذیری بر بنیادهای زیستی و منابع آب داشته است. این روند در کنار تغییرات آب وهوایی، و سیاست های خودکفایی و خوداتکایی ایران و سیاست های تحریمی ایالات متحده امریکا باعث تشدید تنش آبی و در نتیجه نارضایتی عمومی و ناآرامی های اجتماعی شده و رقابت بر سر منابع آب را افزایش داده است. این مسئله به صورت مستقیم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است. درصورتی که این روند ادامه یابد، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته تهدید خواهد شد.
ارزیابی اثرات سیاست ها و برنامه های بهسازی مساکن روستایی بر ساختار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهسازی مسکن در روستاهای کشور نیازمند دستیابی به شناختی جامع از اوضاع و شرایط اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی از یک سو و آشنایی با معماری مساکن آنان از سوی دیگر است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات برنامه ها و سیاست های بهسازی مسکن روستایی در ساختار روستایی است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش پیمایشی تهیه شده است. برای سنجش اعتبار داده ها از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنین نواحی روستایی (6378 نفر) که در آنها طرح بهسازی مسکن روستایی اجرا شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول بارتلت و همکاران استفاده شد که 209 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی، همبستگی، رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین برنامه ها و سیاست های طرح بهسازی مسکن با ابعاد ساختار روستایی رابطه معنی داری وجود دارد. میزان اثرگذاری ابعاد بررسی شده ساختار روستایی برسیاست ها و برنامه های بهسازی یکسان و یک جهت نیست، بین همه مولفه های کالبدی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی ساختار روستایی با سیاست ها و برنامه های بهسازی رابطه مستقیم وجود دارد. در بین این ابعاد، بعد کالبدی با ضریب 514/0 اثرگذاری و تبیین بیشتری نسبت به ابعاد دیگر بررسی شده مسکن در پیش بینی سیاست ها و برنامه های بهسازی دارد. در رتبه دوم اثرگذاری بعد اقتصادی 160/0 تأثیر تبیین بیشتری نسبت به سایر ابعاد دارد.
ارائه مدل مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
275 - 288
حوزههای تخصصی:
توجه به کمیت و عدم توجه به کیفیت و تهی بودن مسکن آپارتمانی از معنا، عدم ارتباط معنادار، بین فرهنگ معماری مسکن ایرانی اسلامی و معماری مسکن آپارتمانی تقلیدی، وارداتی غربی، باعث گسست هویت، پیوند معماری مسکن ایرانی اسلامی، با گذشته ی درخشان تاریخ معماری این سرزمین شد. بنابراین این پژوهش با سوءال: مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر کدامند؟ و با هدف ارائه مدل مؤلفه های تاثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران. انجام گردید. این تحقیق بروش کمی _کیفی (ترکیبی: Mixed Method) بصورت همزمان و در سه فاز مکمل هم انجام شد. اهم مؤلفه های تحصیل شده تاثیر گذار در معماری مسکن آپارتمانی معاصر پس از ادغام و پایش 33 مورد بود که در جدول شماره 6 بخش تاثیرگذاری زیاد آن، نشان داد: 12% مؤلفه ها در معماری مسکن آپارتمانی معاصر و 88% در معماری مسکن سنتی تاثیرگذار بوده است. و اخص مؤلفه ها که به عنوان موئلفه های نهایی (مدل) معرفی شدند با درصد اهمیت آنها به عنوان یک مدل ارزشمند اسلامی، عبارتند از: آسایش و امنیت 98%، محرمیت 96%، کرامت انسانی94%، عبودیت و بندگی 94%، حریم خصوصی 92%، ایمنی، استحکام و استواری 92%، تواضع و فروتنی 90%، عوامل زیستی پایدار 90%، خلاقیت 88%، فعالیت پذیری 82%. در بررسی تطبیقی نتایج این پژوهش و شش مقاله در خصوص مسکن مهر، مؤلفه های بدست آمده از نتایج پژوهش حاضر جامعیت مادی و معنوی کامل تری دارند. در بخش بررسی آسیب شناسی معماری مسکن آپارتمانی معاصر بعلت کم رنگ شدن و فقدان مؤلفه های تاثیرگذار ، معماری فضاهای مختلف آپارتمانی آسیب جدی دیده اند. کاربرد این پژوهش می تواند در برنامه ریزی وزارت راه و شهر سازی، وزارت کشور و شهرداری ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان نظام مهندسی کشور، برای کنترل، نظارت و هدایت، به عنوان الگویی برای مسکن اسلامی در شهر و روستا باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران آینده همین تحقیق را بارویکرد کتاب های مقدس آسمانی دیگر در سایر نقاط جهان انجام و نتایج آن را با این پژوهش مقایسه کنند.
تحلیل اثر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در بازه زمانی 1300 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
263 - 278
حوزههای تخصصی:
فرآیند رشد و توسعه شهرنشینی در دهه های گذشته به شدت متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی بوده است؛ به ویژه پویشی است که از خارج تحمیل شده و محصول روابط نابرابر اقتصادی و اجتماعی با کشورهای توسعه یافته به همراه کاتالیزور تصمیمات فردی است. پژوهش حاضر از لحاظِ هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف بررسی تأثیر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در فاصله زمانی 1300 تا 1357 پرداخته شده است. برای تبیین مدل تحقیق پنج دسته عوامل سیاسی، اقتصادی، نهادی، اجتماعی و کالبدی در نظر گرفته شدند. در این مطالعه با استفاده از مدل های اقتصادسنجی فضایی با سه نوع داده مقطعی، سری زمانی و تلفیقی اقدام به بررسی داده ها شد. با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات کافی، در خصوص شاخص های موردمطالعه، ابتدا شهرهای مراکز استان و سپس شهرهای ناحیه ای درجه ۲ و درجه ۳ مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در این مطالعه با استفاده از داده های شهرهای کشور مدل رشد جمعیت با استفاده از مدل خطای فضایی مورد تحلیل قرار گرفت. به دلیل وجود ناهمسانی واریانس در این مدل از برآوردگر KP –HET استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین متغیرهای اقتصادی؛ شاخص فقر، نرخ بیکاری، تخصص گرایی و از بین متغیرهای اجتماعی میزان مهاجرت، نرخ باروری عمومی و جمعیت فعال به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد جمعیت شهرها ارزیابی شده است و شاخص کالبدیِ شبکه راه ها اثرگذاری مثبتی را نشان نداده است.
واکاوی معیارها برای مکان یابی اسکان موقت برای زلزله احتمالی در منطقه ای ازیک کلانشهر؛ مطاعه موردی: منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۳۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش اندیشی برای ضرورت های پس از سوانح امری خردمندانه و مدبرانه بوده و مطالعه و پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت پس از سوانح ازجمله زلزله در کلان شهرهایی همچون تهران موضوع اصلی این پژوهش است. شرایط و ویژگی کلان شهر نسبت به شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک متفاوت است. در یک کلان شهر هر منطقه ممکن است ویژگی متفاوت و انتخاب های متفاوتی برای مکان یابی اسکان موقت پس از سوانح داشته باشد. در این مقاله، با مروری بر معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در ایران و جهان، و نیز پیشینه تحقیقات در این حوزه درباره مکان یابی در شهرهای کوچک تر یا مناطق دیگری از کلان شهر تهران، ابتدا معیارهای نظری و تئوریک برای مکان یابی اسکان موقت به طور کلان واکاوی شده و سپس این معیارها به طور مشخص در منطقه 10 تهران ارزیابی و سنجیده شده است. هدف این پژوهش واکاوی معیارهای انتخاب مکان های مناسب برای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در کلان شهرها است که این معیارها به صورت مورد پژوهی در منطقه 10 تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش با روش ترکیبی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد) و استنتاج نیز با روش های قیاسی و استقرایی انجام شد. روش تحلیل محتوای کیفی متون، کدگذاری (متون و گزارش ها و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران علمی و عوامل فنی و نیز مدیران بخش تخصصی)، مقایسه تطبیقی معیارها با موردپژوهی ها موجب به دست آمدن معیارهای اولیه شده؛ پس از تحلیل معیارها، از سوی دیگر برای امکان سنجی و مکان یابی نهایی در منطقه 10 تهران علاوه روش فرایند سلسله مراتبی برای مکان یابی نهایی استفاده شد. یافته ها: تعداد 30 مکان در داخل منطقه و 3 مکان در خارج از منطقه 10 معرفی، سنجیده و به ترتیب اولویت معرفی شد. بررسی یافته ها منجر به اعلام نتایجی گردید که بر اساس آن پیشنهاد می شود برخی سیاست گذاری های علمی در حوزه تخصصی مکان یابی برای اسکان موقت پس از سوانح موردبازنگری و تغییرات ساختاری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد الزاماً قادر به مکان یابی برای اسکان موقت در همه مناطق یک کلان شهر نخواهیم بود؛ زیرا شرایط و امکانات و ویژگی هر منطقه با یک منطقه دیگر در یک کلان شهر متفاوت باشد. ازجمله یکی از نتایج مهم این تحقیق این است که با توجه به ماهیت شهرسازی و ساختار شکل گیری تهران، بسیاری از مناطق این شهر -ازجمله منطقه 10- ظرفیت لازم جهت مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در داخل منطقه را ندارد. لذا در بخش نهایی پژوهش تغییرات پیشنهادی در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ارائه شده است.
بررسی مؤلفه های جنسیتی در خانه های بندر کنگ بر اساس تحلیل ایزوویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه جوامع منجر به افزایش تمرکز بر کیفیت فضا و تجربه کاربری شده است. در این زمینه مطالعاتی دررابطه با تأثیر فضا بر ادراک انسان انجام شده است. عوامل متعددی بر کیفیت محیط خانه تأثیر می گذارند و جنسیت را می توان یکی از جنبه های کیفی حیاتی فضا به ویژه در محیط های مسکونی در نظر گرفت. این پژوهش باهدف تحلیل کیفیت بصری فضا با تمرکز بر حوزه های جنسیتی انجام شده است که می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در بررسی خانه های تاریخی به ویژه در بافت بندر کنگ، استان هرمزگان باشد. روش پژوهش: این مطالعه از یک رویکرد تاریخی - تفسیری برای تحلیل چگونگی تأثیر جنسیت بر سازمان فضایی در خانه های سنتی استفاده می کند. دوازده خانه در بندر کنگ به عنوان مطالعه موردی برای بررسی رابطه بین جنسیت، فضا و ادراک بصری انتخاب شدند. خانه ها به چهار حوزه فضایی اصلی طبقه بندی شدند: فضاهای غالب زن، مرد مسلط، اولویت زن و مرد. سپس روابط بصری و پیکربندی های فضایی با استفاده از روش ایزوویست برای ارزیابی تأثیر نقش های جنسیتی بر حریم خصوصی و ترتیب فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی مبتنی بر جنسیت به طور معناداری بر سازمان دهی فضایی خانه های سنتی بندر کنگ تأثیر می گذارد. قابل ذکر است که فضاهای زنانه از دسترسی مستقیم بصری به ویژه از ورودی خانه به شدت محافظت می شود. در مقابل، در ۷۰ درصد خانه ها، مناطق مردسالار از ورودی قابل مشاهده است. ارتباط بصری حیاط با فضاها نیز متفاوت است و ارتباط بصری مستقیم تری با فضاهای دارای اولویت زنانه وجود دارد، اگرچه در ۳۰ درصد خانه ها دسترسی بصری به این فضاها مجاز نیست. پیوند بصری بین فضاهای مردانه و زنانه از طریق روش های مختلف کنترل حریم خصوصی به حداقل می رسد و دسترسی بصری محدود یا عدم دسترسی مستقیم بین این دو را تضمین می کند. نتیجه گیری: جنسیت نقش مهمی در پیکربندی بصری و سازمان دهی فضایی خانه ها در بندر کنگ دارد. این تحقیق نشان می دهد که حریم خصوصی، به ویژه محافظت از زنان در برابر نگاه بیگانگان، یک نگرانی فرهنگی کلیدی است که در طراحی فضایی منعکس شده است. این مطالعه نشان می دهد که درک این ترتیبات فضایی، تحت تأثیر جنسیت، بینش های ارزشمندی را در مورد طراحی مسکن سنتی ارائه می دهد و می تواند الهام بخش راه حل های مسکن معاصر باشد که رضایت کاربر و ارتباط فرهنگی را در اولویت قرار می دهد.
واکاوی و تحلیل زیرساخت های هوشمندسازی شهری با استفاده از رویکرد آزمایشگاه زنده شهری؛ مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۰۲-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف: مفهوم شهر هوشمند مبتنی بر یکپارچه سازی، نوآوری و زیرساخت های فناورانه و دیجیتال، به منظور هوشمندتر کردن شهر و استفاده کارآمدتر از منابع موجود مطرح شده است. این مفهوم به واسطه گسترش پژوهش های مبتنی بر رویکرد آزمایشگاه های زنده شهری در قالب بهره برداری از واقعیت مجازی و استفاده از کلان داده ها و سایر موارد وابسته به فناوری، نویدبخش ورود شهرهای هوشمند به مرحله نوینی از برنامه ریزی شهری با تمرکز بر هوش جمعی و شهروند هوشمند بوده و فناوری تنها ابزاری برای بهره وری از این سرمایه در شهرها است. بدین ترتیب، شهرسازی هوشمند مبتنی بر آزمایشگاه زنده، عمدتا مبتکر و مشارکت محور است، شهروندان و به طور کل ذی نفعان شهری نه تنها به عنوان منابع اطلاعات عمل می کنند، بلکه به عنوان آزمونگر، توسعه دهنده و طراح نوآوری بر پایه عدالت با دیگران در آزمایشگاه های زنده عمل می کنند. روش تحقیق: در مقاله حاضر، از نوع ساختاری-تفسیری است. گردآوری داده ها به صورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق در قالب پنل نخبگان شامل 30 نفر متخصصین برنامه ریزی شهری است، که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد با کمک نرم افزار مکس کیودا و مدل معادلات ساختاری با استفاده از تکنیک حداقل مجذور مربع با کمک نرم افزار SmartPLS.3 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد، برنامه ریزی شهری هوشمند، به واسطه 6 مؤلفه «عدالت اجتماعی؛ بهره وری؛ زیرساختی؛ زیست محیطی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ کیفیت زندگی» قابل بررسی است. در این میان بر اساس مدل معادلات ساختاری، هوشمندسازی شهر زنجان، بیشتر متأثر از سازه بهره وری با ضریب بتای استاندارد 85/4 و سازه زیرساختی با ضریب بتای استاندارد 83/4 است. همچنین بر اساس تحلیل مسیر، بیشترین ضریب تأثیرگذاری در هوشمندسازی مربوط به شاخص عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 341/0 و کمترین تأثیرگذاری نیز مربوط به شاخص فناوری اطلاعات با ضریب 130/0 است. نتیجه گیری: درنتیجه، هوشمندسازی شهر زنجان نیازمند دستیابی به یک مکانیسم منسجم در زمینه تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات و افزایش بهره وری زیرساخت های موجود است.
شبیه سازی رشد شهری با استفاده از مدل LTM و مدل سازی توان اکولوژیک به منظور سنجش تناسب اراضی برای توسعه شهری با روش WLC در چشم انداز سال 1425، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک دقیق الگوهای گسترش شهری با استفاده از مدل های رشد شهری به مدیریت و برنامه ریزی شهری کارآمد کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی رشد بهینه شهری اصفهان با ارائه سناریوی وضع مطلوب توسعه فضایی-کالبدی آن است. محدوده موردمطالعه، پهنه محدوده و حریم شهر اصفهان به مساحت 55218 هکتار می باشد. نوع تحقیق بر مبنای هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت، روش و نحوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش های «تاریخی، موردی، پیمایشی، پس رویدادی و عمل نگر» است. با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای سنجنده TM لندست مربوط به سال های 1365، 1377 و 1395 روند پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی و عوامل مؤثر بر توسعه فضایی-کالبدی شهر طی دوره 30 ساله بررسی شده است. سپس برای پیش بینی توسعه شهری اصفهان با استفاده از مدل LTM توسعه آینده برای سال 1425 موردبررسی، شبیه سازی و ارزیابی قرارگرفته است. بر اساس الگوی احتمالی مدل LTM، تغییرات کاربری اراضی در قالب «سناریوی روند» در طی سه دهه آتی (1425-1395) پیش بینی گردیده است. برای دستیابی به «سناریوی مطلوب»، مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری برای سال 1425 با استفاده از روش wlc ارائه شده است. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی طی دوره 1395-1365 نشان دهنده افزایش 178 درصدی اراضی ساخته شده و کاهش اراضی کشاورزی (13-%)، پوشش درختی (75-%) و مراتع (28-%) می باشد. نتایج به دست آمده از روش های پیش بینی توسعه آینده شهر اصفهان برای سال 1425 با مدل LTM نشان دهنده گسترش فضایی در سال های آتی به صورت اسپرال و تبدیل کاربری های دیگر به زمین های ساخته شده است؛ تا حدی که در سال افق، مساحت نواحی ساخته شده شهر با افزایش 33 درصد (5918 هکتار) از 17863 هکتار در سال 1395 به 23781 هکتار در سال 1425 خواهد رسید. نتایج مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری اصفهان به منظور شناسایی و سنجش تناسب اراضی برای توسعه در سال 1425 با استفاده از روش wlc نیز بیانگر این است که مجموع مساحت مناطق دارای تناسب های بالا و متوسط برای توسعه شهری 5712 هکتار است.
شناسایی و تبیین عوامل کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی، مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری روستایی به عنوان یک پدیده چندوجهی و بسیار مهم است. امروزه اکثر کشورها سعی می کنند تا با استفاده از ظرفیت و پتانسیل های مناطق روستایی، در زمینه ایجاد توسعه پایدار گردشگری روستایی اقدام نمایند. اما این مقوله دارای زمینه و رویکردهای مختلفی است و عوامل متفاوتی در آن نقش دارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین عوامل کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی در روستاهای شهرستان سرعین است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. رویکرد مورداستفاده در این تحقیق، رویکرد نسبی متوالی با وزن نابرابر است که در دو فاز کیفی-کیفی صورت می پذیرد. در فاز اول با استفاده از روش کیفی مرور دامنه، شاخص های مربوطه را از تحقیقات مرتبط شناسایی و احصا شده اند و در فاز دوم، با استفاده از روش کیفی دلفی نقش های کارکردی و غیر کارکردی چندگانه در زمینه توسعه پایدار گردشگری روستایی از منظر خبرگان تبیین شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول با استفاده از روش مرور دامنه، 17 تحقیق داخلی و خارجی مرتبط شناسایی و شاخص های تأییدی آن ها استخراج شدند. در فاز دوم، با برگزاری سه راند متوالی دلفی، 12 تن از خبرگان شاخص های کارکردی و غیر کارکردی در شش بعد و 81 شاخص دسته بندی کردند. مطابق با نتایج تحقیق حاضر، توسعه پایدار گردشگری روستایی در شهرستان سرعین، مرهون علل و عوامل مختلفی است که هریک، تأثیر و تأثرات چندگانه ای را در پی دارند. گردشگری روستایی به عنوان یک پتانسیل عظیم و غنی در زمینه های مختلف، نقش توسعه ای و باز سازنده را در روستاهای شهرستان سرعین دارد و توجه به عوامل کارکردی آن می توانند توسعه و پیشرفت همه جانبه روستایی را به بار آورد و اتخاذ اقدامات در قبال مدیریت و کنترل عوامل غیر کارکردی نیز از سایر مضرات و تهدیدات جلوگیری می نمایند.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر ایجاد مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد آینده پژوهی و برنامه ریزی بر پایه سناریو (نمونه مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون شهرنشینی از مشخصه های بارز زندگی اجتماعی در عصر کنونی است که تأثیر عمیقی بر جوامع انسانی داشته است، متناسب با توسعه شهرنشینی و ظهور کلان شهرها، مدیریت شهری نیز به تدریج تکامل یافته است. تغییرات در محیط زندگی شهری چنان شتابی یافته است که متخصصان در حوزه های مختلف را به بررسی و مطالعه مستمر، برای غلبه برمشکلات کلان شهرها وادار نموده است. امروزه شهرها هراندازه و بُعدی داشته باشند، به یک مدیریت بهینه، جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش، اجرای عدالت به نحو مؤثر و تقویت روحیه ی مشارکت شهروندان نیاز دارند و این خود نیازمند به یک مدیریت یکپارچه شهری می باشد. هدف از این مقاله شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر ایجاد مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد آینده پژوهی و برنامه ریزی بر پایه سناریو در شهر قم می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریو نگاری است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این تحقیق نرم افزار Scenario Wizard و MICMAC می باشد. نتایج مدل تحلیل ساختاری نشان داد که مهم ترین و کلیدی ترین متغیر در ایجاد و توسعه ی مدیریت یکپارچه ی شهری در شهر قم، متغیر مدیریتی – نهادی و قانونی می باشد. نتایج نهایی هم نشان داد که 6 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه ی مدیریت یکپارچه شهری قم قرار دارد که شرایط امیدوارکننده ای را برای توسعه مدیریت یکپارچه ی شهری در شهر قم فراهم کرده اند.
ارزیابی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی با استفاده از سناریوهای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
آسیب های ژئوفیزیکی می تواند نمونه بارزی از عوامل و مخاطرات طبیعی مؤثر در توسعه روستاهای گردشگری باشد. شناخت و تحلیل روستاهای گردشگری از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی می تواند بسیار مهم و یک اقدام در راستای برنامه ریزی محیطی و پیشگیری از بحران باشد. در این پژوهش این موضوع برای روستاهای هدف گردشگری ایران بر اساس سناریوهای فازی در GIS انجام شده است. روش پژوهش تحلیلی-کمی و مبتنی بر تحلیل داده ها بر اساس سناریوهای منطق فازی (خوش بینانه، بدبینانه و متعادل) در GIS است. در این پژوهش متغیرهای ژئوفیزیکی شامل گسل های فعال؛ بافت و دانه بندی خاک؛ دشت های سیلابی؛ مناطق حفاظت شده؛ نقاط زمین لغزش؛ شیب زمین و سازندهای زمین شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد بیش از 543 روستای گردشگری ایران در سناریوی بدبینانه دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک؛ 201 روستا در سناریوی متعادل دارای حداکثر آسیب پذیری با حداکثر مقدار برابر با 7/0 و در سناریوی خوش بینانه، 98 روستا دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک بوده اند. همچنین بررسی الگوی توزیع فضایی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ میزان آسیب پذیری ژئوفیزیکی در سه سناریوی بدبینانه، متعادل و خوش بینانه از طریق شاخص موران نشان داد الگوی فضایی غالب، خوشه ای است. در نتیجه آسیب پذیری روستاها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از جمله مسیل ها، سازندها، توپوگرافی، زمین لغزش و... است. نتیجه آنکه روستاهای گردشگری قابل توجه ای در معرض خطرات ژئوفیزیکی قرار دارند که بایستی رویکرد مناسب با توجه به اولویت برای مدیریت و پیشگیری از مخاطرات برای آن ها اتخاذ شود.
تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 201
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است که در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد، لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را زنان روستایی بخش الموت غربی قزوین تشکیل دادند که با توجه به پراکندگی روستاها و تعداد زیاد آن ها، 9 روستا (از هر دهستان 3 روستای هدف گردشگری) به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 283 نفر به دست آمد که به 290 نفر ارتقاء داده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آماری هم چون T تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ناپارامتری دوجمله ای در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی زنان روستاهای منطقه الموت غربی با میانگین 47/3، توانمندسازی اجتماعی با میانگین 42/3 و توانمندسازی زیست محیطی با میانگین 32/3 تأثیر داشته ولی اثرات آن در توانمندسازی روانی زنان روستایی با میانگین 18/3 کمتر می باشد. همچنین زنان روستاهای جوینک، پررود و سفیدآب بیشترین و زنان روستاهای بلکان، کامان و دستجرد سفلی کم ترین تأثیرپذیری را از توسعه اکوتوریسم در منطقه داشته اند. بنابراین با توجه به تأثیر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زنان روستایی، ارائه آموزش های اکوتوریستی و گردشگری به صورت دوره ای به آن ها، هم نسل جدید را دعوت به تلاش خواهد کرد و هم نیازهای اکوتوریست ها برای جامعه محلی بهتر شناسایی می شود.
تحلیل نگرش کنشگران کلیدی از عوامل موثر بر ناپایداری توسعه مسکن روستایی (مورد مطالعه: روستاهای حاشیه زاینده رود فلاورجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت مسکن روستایی و کاهش عوامل ناپایداری مسکن می تواند به بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار کمک کند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) است. در این پژوهش عوامل تاثیرگذار در ناپایداری مسکن روستاهای حاشیه زاینده رود شهرستان فلاورجان مورد بررسی قرار گرفته است. مشارکت کننده گان در پژوهش، خبرگان و کنشگران صاحب نظر در 21 روستا حاشیه رودخانه زاینده رود، سطح شهرستان فلاورجان و استان اصفهان هستند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اشباع نظری با تعداد 30 نفر محقق شد. برای جمع آوری اطلاعات، از فن مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. در نهایت از بین عوامل (کشف شده)، پس از پالایش و دسته بندی 37 عامل کلیدی ناپایداری مسکن انتخاب گردید و گویه های استخراج شده با بهره گیری از روش کیو اولویت بندی و داده های جمع آوری شده در نرم افزار Kadeبا روش تحلیل مولفه های اصلی PCA و چرخش واریماکس مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل شد که چهار نوع دیدگاه متفاوت در ارتباط با عوامل ناپایداری مسکن روستایی وجود دارد. گروه دانشگاهیان (با اکثریت اعضای هیات علمی) بر عوامل حاکمیت بوروکراسی در دریافت تسهیلات و خدمات و ضعف بسترسازی برای دسترسی به بیمه تضمین کیفیت در صنعت ساختمان، گروه کارشناسان اجرایی (با اکثریت تحصیل کردگان) بر عامل افزایش هزینه ساخت مسکن، گروه دیپلمه های جامعه محلی و پژوهشگران بر عامل افزایش بی رویه هزینه ساخت مسکن و در نهایت گروه تحصیل کردگان جامعه محلی بر طولانی بودن زمان ارائه خدمات توسط دستگاه های متولی و افزایش هزینه های ساخت مسکن تاکید داشتند.
تبیین نقش حکمروایی خوب بر تاب آوری بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی محله هلال احمر ناحیه 4 منطقه11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
27 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ، دستیابی به مدلی مفهومی جهت سنجش میزان تطبیق مولفه های حکمروایی خوب و تاب آوری ویافتن ارتباط میان شاخصه ها و متغیر های حکمروایی خوب و تاب آوری بافت های ناکارآمد شهری و تعیین میزان تحقق پذیری آنها بود. روش پژوهش کمی - پیمایشی و از نوع رابطه ای (همبستگی) است. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط هیئت رئیسه متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرون باخ تأیید شد (7/0< α) . این پرسشنامه شامل سه بخش ، ویژگی های عمومی پاسخگویان ، سنجش وضعیت حکم روایی شهری (26 گویه) ، سنجش تاب آوری (32 گویه) است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای محله هلال احمر منطقه 11 شهرداری تهران از بخش های مرکزی کلان شهر تهران است ، با توجه توزیع تعداد خانوار در محله هلال احمر ، حجم نمونه تحقیق از طریق فرمول کوکران محاسبه شد. برای تبیین و میزان اثرگذاری هرکدام از ابعاد هشت گانه حکمروایی شهری در تاب آوری از مدل رگرسیونی چندگانه توأم عوامل و شاخص های تأثیرگذار در میزان تاب آوری استفاده شد نتایج حاصله حکایت از آن دارد که یافته های پژوهش نشان داد که در محله هلال احمر به عنوان بافت ناکارآمد شهری ، از ابعاد حکمروایی خوب شهری مولفه های مشارکت شهروندی ، شفافیت و قانون مداری بیشترین تاثیر را بر تاب آوری این محله دارند و با توجه به سطح معناداری آن ها نتایج آن قابل تعمیم است. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده مولفه عدالت نیز با اثر گذاری بر این مولفه های مشارکت و قانون مداری اثر غیر مستقیمی بر تاب آوری شهری دارد.
ارزیابی عوامل محیطی بر کیفیت زندگی جمعی در فضای عمومی (مورد مطالعه: میدان شهدا مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
اغلب فضاهای جمعی امروز تحت تأثیر رویکرد مدرنیستی 70 سال گذشته، دستخوش تغییرات هویتی- تاریخی و اجتماعی شده اند و فضاهای غیرقابل پیش بینی را خلق کرده اند. میدان شهداء مشهد نیز به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای جمعی و عمومی تاریخ این شهر، در سالهای اخیر شاهد تغییراتی بنیادین در شکل و عملکرد بوده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ماحصل این تغییرات کالبدی بر شکل زندگی مردم و احساسشان نسبت به دگرگونی های این میدان است. برای پاسخ به این سوال که آیا تغییرات میدان، خواسته و نیاز مردم از فضای عمومی را برآورده نموده یا خیر، این پژوهش از روشی کیفی و کمی بهره گرفته است. در روش کیفی، با استفاده از پرسشنامه باز، از طریق گام های تحلیل تماتیک، 18 مولفه بر مبنای پیشینه تحقیق شناسایی شد و در پنج شاخص عملکرد محیط، فعالیت ها، کیفیت محیط، معنای محیط و ویژگی های فیزیکی قرارگرفت. در روش کمی، بر اساس فراوانی داده ها، کدگذاری انجام شده و سپس جهت رتبه بندی از شاخص RII استفاده گردید. نتایج رتبه بندی نشان می دهد که عوامل نمادین و یادمانی مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی روزمره فضای میدان شهداست اما به لحاظ تأمین ویژگی های تنوع فضایی و سازماندهی فعالیت ها، در جایگاه مناسبی قرار ندارد. در واقع مهمترین عامل هویت بخش این فضا، همجواری با حرم مطهر رضویست و تغییرات کالبدی، کارایی فضا را کاهش داده است. وسعت و گستره این میدان تنها پاسخگوی رویدادهای مناسبتی، رسمی و تجمعات سیاسی است درحالیکه فاقد ویژگی های لازم برای گذراندن روزمرگی افراد به عنوان یک فضای جمعی است.
شبیه سازی آینده گردشگری ایران وچین بر اساس تحلیل سناریوهای خوش بینانه و بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تطبیقی وفاداری گردشگری با تأکید بر هوشمند سازی است.،.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران ایرانی و چینی و ۱۸ نفر از اساتید برجسته دانشگاهی و خبرگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی گردشگری بود که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ ۸۱/۰ می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار نت لوگو انجام شده است و ۵ مؤلفه که بیشترین تأثیرگذاری را برجذب توریسم دو کشور داشته بررسی گردید. بر اساس نظرات خبرگان در پاسخ به پرسشنامه های مربوطه، از بین عوامل تأثیرگذار، در پژوهش بر رضایتمندی گردشگران، روابط داخلی مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها را با این نرم افزار سنجیده شد. در این پژوهش ابتدا پنج عامل با ابعاد بیان شده در مدل بر رضایت مندی مورد سنجش قرار گرفت، همچنین اثرات متقابل عوامل شناسایی گردید. همچنین جهت تطبیق وفاداری گردشگری با استفاده از نرم افزار عامل بنیان سناریوهای مختلف (بدبینانه، مطلوب و خوش بینانه) اجرا شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که هرچه سطح امکانات به روز ازجمله فناوری هوشمند، تسهیلات، آموزش نیروی انسانی و اعتدال سیاست سخت گیرانه دولت ها و سطح تبلیغات را بالا برده و توقعات گردشگر را به سطح اعتدال نزدیک نماییم منجر به انجام بیشترین سفرها بین دو کشور ایران و چین می گردد. بیشترین تأثیرگذاری متغیر هوشمند سازی که به صورت رویکردی نوین برای توسعه گردشگری و جذب گردشگران در کشورها بوده و ارائه خدمات باعث رضایت گردشگران و در نتیجه تداوم وفاداری گردشگری در آینده این صنعت ایفا می کند.