فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 201
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است که در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد، لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را زنان روستایی بخش الموت غربی قزوین تشکیل دادند که با توجه به پراکندگی روستاها و تعداد زیاد آن ها، 9 روستا (از هر دهستان 3 روستای هدف گردشگری) به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 283 نفر به دست آمد که به 290 نفر ارتقاء داده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آماری هم چون T تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ناپارامتری دوجمله ای در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی زنان روستاهای منطقه الموت غربی با میانگین 47/3، توانمندسازی اجتماعی با میانگین 42/3 و توانمندسازی زیست محیطی با میانگین 32/3 تأثیر داشته ولی اثرات آن در توانمندسازی روانی زنان روستایی با میانگین 18/3 کمتر می باشد. همچنین زنان روستاهای جوینک، پررود و سفیدآب بیشترین و زنان روستاهای بلکان، کامان و دستجرد سفلی کم ترین تأثیرپذیری را از توسعه اکوتوریسم در منطقه داشته اند. بنابراین با توجه به تأثیر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زنان روستایی، ارائه آموزش های اکوتوریستی و گردشگری به صورت دوره ای به آن ها، هم نسل جدید را دعوت به تلاش خواهد کرد و هم نیازهای اکوتوریست ها برای جامعه محلی بهتر شناسایی می شود.
تحلیل توزیع و الگوی فضایی سالمندان با تأکید بر شهر دوست دار سالمند، مطالعه موردی: شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت در شهرهای جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه به عنوان پدیده مشهود و غالب عصر جدید شناخته می شود. این در حالی است که چنین رشد جمعیتی در دهه های بعد و در صورت کاهش روند تجدید نسل، منجر به سالخوردگی جمعیت می گردد. این تغییرات جمعیتی، سازمان جهانی بهداشت را بر آن داشت تا مفاهیم «سالمندی فعال» و «شهر دوستدار سالمند» را معرفی کند؛ مفاهیمی که امروزه به طور گسترده در برنامه ریزی شهری موردتوجه قرارگرفته اند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و تحلیل الگوی توزیع فضایی جمعیت سالخوردگان در شهر قم انجام شده است. ضرورت انجام این تحقیق از آنجا ناشی می شود که با افزایش جمعیت سالمندان، نیاز به برنامه ریزی های شهری دقیق تر و مناسب تر برای این گروه سنی بیش ازپیش احساس می شود. عدم توجه به توزیع فضایی و نیازهای خاص سالمندان می تواند منجر به نابرابری های اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی این افراد شود. در این پژوهش، با استفاده از داده های عینی و بهره گیری از ظرفیت های نرم افزاری و مدل های تحلیل فضایی، نقشه های لکه های داغ و سرد برای بازه های زمانی 1390 و 1395 تهیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دهنده تغییرات معنادار در الگوی فضایی توزیع جمعیت سالخوردگان در قم بوده است. این تغییرات هم از نظر کمی و هم کیفی، بر اهمیت اجرای سیاست های شهر دوستدار سالمند مطابق با توصیه های سازمان جهانی بهداشت تأکید دارد و نیازمند توجه ویژه برنامه ریزان شهری است.
بررسی مؤلفه های جنسیتی در خانه های بندر کنگ بر اساس تحلیل ایزوویست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه جوامع منجر به افزایش تمرکز بر کیفیت فضا و تجربه کاربری شده است. در این زمینه مطالعاتی دررابطه با تأثیر فضا بر ادراک انسان انجام شده است. عوامل متعددی بر کیفیت محیط خانه تأثیر می گذارند و جنسیت را می توان یکی از جنبه های کیفی حیاتی فضا به ویژه در محیط های مسکونی در نظر گرفت. این پژوهش باهدف تحلیل کیفیت بصری فضا با تمرکز بر حوزه های جنسیتی انجام شده است که می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در بررسی خانه های تاریخی به ویژه در بافت بندر کنگ، استان هرمزگان باشد. روش پژوهش: این مطالعه از یک رویکرد تاریخی - تفسیری برای تحلیل چگونگی تأثیر جنسیت بر سازمان فضایی در خانه های سنتی استفاده می کند. دوازده خانه در بندر کنگ به عنوان مطالعه موردی برای بررسی رابطه بین جنسیت، فضا و ادراک بصری انتخاب شدند. خانه ها به چهار حوزه فضایی اصلی طبقه بندی شدند: فضاهای غالب زن، مرد مسلط، اولویت زن و مرد. سپس روابط بصری و پیکربندی های فضایی با استفاده از روش ایزوویست برای ارزیابی تأثیر نقش های جنسیتی بر حریم خصوصی و ترتیب فضایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که باورهای فرهنگی مبتنی بر جنسیت به طور معناداری بر سازمان دهی فضایی خانه های سنتی بندر کنگ تأثیر می گذارد. قابل ذکر است که فضاهای زنانه از دسترسی مستقیم بصری به ویژه از ورودی خانه به شدت محافظت می شود. در مقابل، در ۷۰ درصد خانه ها، مناطق مردسالار از ورودی قابل مشاهده است. ارتباط بصری حیاط با فضاها نیز متفاوت است و ارتباط بصری مستقیم تری با فضاهای دارای اولویت زنانه وجود دارد، اگرچه در ۳۰ درصد خانه ها دسترسی بصری به این فضاها مجاز نیست. پیوند بصری بین فضاهای مردانه و زنانه از طریق روش های مختلف کنترل حریم خصوصی به حداقل می رسد و دسترسی بصری محدود یا عدم دسترسی مستقیم بین این دو را تضمین می کند. نتیجه گیری: جنسیت نقش مهمی در پیکربندی بصری و سازمان دهی فضایی خانه ها در بندر کنگ دارد. این تحقیق نشان می دهد که حریم خصوصی، به ویژه محافظت از زنان در برابر نگاه بیگانگان، یک نگرانی فرهنگی کلیدی است که در طراحی فضایی منعکس شده است. این مطالعه نشان می دهد که درک این ترتیبات فضایی، تحت تأثیر جنسیت، بینش های ارزشمندی را در مورد طراحی مسکن سنتی ارائه می دهد و می تواند الهام بخش راه حل های مسکن معاصر باشد که رضایت کاربر و ارتباط فرهنگی را در اولویت قرار می دهد.
تحلیل اثر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در بازه زمانی 1300 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
263 - 278
حوزههای تخصصی:
فرآیند رشد و توسعه شهرنشینی در دهه های گذشته به شدت متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی بوده است؛ به ویژه پویشی است که از خارج تحمیل شده و محصول روابط نابرابر اقتصادی و اجتماعی با کشورهای توسعه یافته به همراه کاتالیزور تصمیمات فردی است. پژوهش حاضر از لحاظِ هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف بررسی تأثیر اقتصاد سیاسی بر پویش شهرنشینی در فاصله زمانی 1300 تا 1357 پرداخته شده است. برای تبیین مدل تحقیق پنج دسته عوامل سیاسی، اقتصادی، نهادی، اجتماعی و کالبدی در نظر گرفته شدند. در این مطالعه با استفاده از مدل های اقتصادسنجی فضایی با سه نوع داده مقطعی، سری زمانی و تلفیقی اقدام به بررسی داده ها شد. با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات کافی، در خصوص شاخص های موردمطالعه، ابتدا شهرهای مراکز استان و سپس شهرهای ناحیه ای درجه ۲ و درجه ۳ مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در این مطالعه با استفاده از داده های شهرهای کشور مدل رشد جمعیت با استفاده از مدل خطای فضایی مورد تحلیل قرار گرفت. به دلیل وجود ناهمسانی واریانس در این مدل از برآوردگر KP –HET استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین متغیرهای اقتصادی؛ شاخص فقر، نرخ بیکاری، تخصص گرایی و از بین متغیرهای اجتماعی میزان مهاجرت، نرخ باروری عمومی و جمعیت فعال به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد جمعیت شهرها ارزیابی شده است و شاخص کالبدیِ شبکه راه ها اثرگذاری مثبتی را نشان نداده است.
تأثیر ویژگی های سفر و محیط زیست روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران در روستای شیوند شهرستان دزپارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم در راستای توسعه گردشگری روستایی، مدت زمان اقامت گردشگران است. این شاخص به عوامل گوناگونی وابسته است. مسائل بهداشتی و به طور کلی محیط زیست روستا، از یکسو برای گردشگران مهم و از سوی دیگر سبب ایجاد جاذبه های مطلوب و با کیفیت بهتر در روستا می شود. در این پژوهش هدف، سنجش تاثیر ویژگی های محیط زیستی روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان انجام و پایایی نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 79/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را گردشگران وارد شده به روستای شیوند در طی دوره زمانی تابستان 1402 تشکیل داده اند که در مجموع 250 نفر به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل در نرم افزار spss و AMOS و با آزمون آماری و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. نتیجه آزمون دوجمله ای نشان داد که در میان ویژگی های سفر، متغیرفاصله و موقعیت جغرافیایی در سطح کمتر از 05/0 و میانگین 028/4، بیشترین تاثیر را در مدت اقامت گردشگران ایفاء نموده است. نتیجه مدل رگرسیونی نشان داد که ویژگی های محیط زیستی روستا بر مدت زمان اقامت گردشگران دارای تاثیرگذاری 69 درصد بوده اند. بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، بیشترین تاثیرگذاری بر مدت زمان اقامت گردشگران از لحاظ ویژگی های محیط زیستی، شامل توجه و حساسیت مردم محلی به محیط زیست روستا با تبیین 81/0، مدیریت مطلوب پسماند و زباله روستا با تبیین 79/0 و همچنین وجود اقامتگاه سازگار با محیط زیست روستا با تبیین 78/0 بوده است.
Analysis of the Impact of Smart Tourism on the Sustainable Development of Rural Businesses in Tafresh County, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
83 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism is considered a potential solution for rural communities to overcome economic challenges; in this context, smart tourism can be viewed as a logical advancement from traditional tourism, providing a balanced approach to revitalizing rural settlements and creating new economic opportunities for farmers and local communities. Accordingly, given that smart tourism can play a significant role in the sustainable development of businesses and the overall economy of villages, the aim of this research is to analyse the impact of smart tourism on the sustainable development of rural businesses in the Tafresh County.Design/methodology/approach- Therefore, this study is applied and employs a descriptive-analytical method, and from a paradigm perspective, it is classified as quantitative research. The required information was collected through both documentary-library and field methods. The statistical population of the study includes 28 villages in Tafresh County. In the field method, a researcher-made questionnaire was used. For data analysis, exploratory factor analysis, one-sample T-test, and the MARCOS multi-criteria decision-making model were utilized.Findings - The results from the exploratory factor analysis indicated that among the five identified factors, social and infrastructural factors in smart tourism have the greatest impact on the sustainable development of rural businesses. The results from the MARCOS decision-making model also showed that the villages of Kookan, Khank, and Naqousan are in a more favorable position regarding the indicators of smart tourism in the sustainable development of rural businesses.
تحلیل تطبیقی الگوهای بومی مرکز محله شهر یزد و مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
محله های بافت تاریخی شهر یزد از نمونه های بارز پاسخگویی به نیازهای جامعه محلی و زندگی اجتماعی ساکنان بوده و الگوهای مناسبی را در زمینه های مختلف طراحی، در اختیار قرار می دهد. براین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی الگوهای بومی مرکز محله و نیز سنجش ارتباط این الگوها با یکدیگر در شکل گرفتن کلیت فضای مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد بوده که در کنار الزام های خاص طراحی این فضا می تواند مطلوبیت مرکز محله تاریخی شهر یزد را اثبات نماید. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن شد که ساختار مطلوب فضای مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد منطبق بر مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب است. دراین پژوهش که از نوع پژوهش های کاربردی است، با بهره گیری از روش توصیفی به بررسی ادبیات دو مفهوم الگو بومی و مرکز محله پرداخته شده و با بسترسازی لازم، الگوهای بومی مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد به عنوان جامعه مورد بررسی و ساختار زبانی آن ها برمبنای اصول سالینگاروس با استفاده از روش های توصیفی، پیمایشی و همبستگی کیفی تبیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی الگوهای شناسایی شده در ابعاد مختلف به صورت به هم پیوسته کلیت فضای مرکز محله را شکل داده به نحوی که تغییر در هریک ازاین اجزا، منجر به تغییر در کل فضای مذکور می گردد. این پژوهش از آنجا که رویکردی همه جانبه را در مطالعه مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد مدنظر داشته، لذا نوآوری این پژوهش در تبیین علل مطلوبیت و پویایی این فضاها ازطریق انطباق الگوهای حاصل با مؤلفه های کیفی مرکز محله بوده است.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
بررسی اهمیت رضایت گردشگران در ارائه خدمات گردشگری و عوامل مؤثر بر آن، مطالعه موردی: هتل های استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع هتلداری یکی از صنایع خدماتی است که برای ایجاد مزیت رقابتی، رضایت مشتریان و به تبع آن وفاداری اهمیت زیادی دارد. طبیعی است که صنعت هتلداری منابع عظیمی را برای جلب رضایت مشتریان خود سرمایه گذاری کنند. ازآنجایی که رضایت مشتری یک فشارسنج حیاتی برای ارزیابی عملکرد هتل است، درک عمیق عواملی که به مشتریان راضی و ناراضی کمک می کنند برای مدیریت هتل بسیار مهم است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران در ارائه خدمات گردشگری هتل های استان سمنان است و هیجانات مصرف را به عنوان یک عامل کلیدی مهم و اثرگذار بر رضایت گردشگران موردبررسی قرار داده است. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران مراجعه کننده به هتل های استان سمنان است. به علت عدم دسترسی به آمار دقیق گردشگران داخلیِ واردشده به استان سمنان در زمان انجام پژوهش، 205 گردشگر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد که از پرسش نامه های برگردانده شده حدود 189 پرسشنامه قابل استفاده بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش، تنها معنی دار بودن رابطه بین کیفیت خدمات و رضایت مشتری به صورت مستقیم مورد تائید قرار نگرفت؛ که این امر می تواند ناشی از تفاوت در جامعه موردبررسی و همچنین شرایط اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه باشد. می توان نتیجه گرفت که مدل شاخص رضایت مشتریان با کمک هیجانات مصرف اثر قوی تری برای بررسی سطح رضایت مشتریان دارد.
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
نقش توسعه در تغییر مناسبات اجتماعی، مطالعه موردی: روستاهای حاشیه سد کارون 3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به مثابه تغییر اجتماعی برنامه ریزی شده ازجمله برداشت هایی است که الگوی برخی کشورها ازجمله ایران قرار دارد. در این تحقیق به بررسی تغییرات ناشی از احداث سدسازی به عنوان یکی از طرح های توسعه ای پرداخته شد. با ساخت سد کارون 3، تمام یا بخش زیادی از 70 روستای حاشیه سد زیر آب رفت و ساکنان آن ها مجبور به جابجایی ناخواسته شدند. مقصد تعداد زیادی از این مهاجران، شهرستان ایذه و روستاهای اطراف آن بود. این پژوهش به بررسی تغییرات ایجادشده در زندگی روستائیان حاشیه سد کارون 3 پرداخت. رویکرد انجام تحقیق کیفی و روش مورداستفاده پدیدارشناسی بود. نمونه تحقیق 35 نفر و داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون، تم های تحقیق استخراج گردید. یافته های تحقیق نشان داد پس از جابجایی روستائیان، همه اشکال مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قبلی دستخوش تغییر اساسی شدند. شکل گیری روابط مبتنی بر پول؛ شکل جدید همسایگی؛ بهبود اوضاع زندگی زنان و جوانان؛ تغییر الگوی اشتغال و حضور پررنگ بروکراسی و قدرت در زندگی، و سست شدن پایه های پدرسالاری ازجمله تغییرات به وجود آمده در زندگی این اجتماعات بود. همچنین یافته ها نشان داد ضعف یا نبود حمایت نهادی بلندمدت منجر به گسیختگی مکانی، زوال میراث معنوی و حاشیه ای شدن اجتماعی ساکنان این روستاها شد. در خصوص جبران برخی آثار منفی، اقدامات جبرانی نهادی برای گروه های تحت تأثیر پیشنهاد شد.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تاکید بر عدالت فضایی (نمونه موردی: مناطق 5 گانه-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر عدالت فضایی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی می باشد. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی توزیع گردیده است. برای ارزیابی و تبیین وضعیت حکمروایی خوب شهری از شاخص های: مشارکت، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری و برابری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مداری و اجماع محوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن و نرم افزارهای SPSS و GIS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس تحلیل سرانه های وضع موجود کاربری های خدماتی، منطقه 5 رتبه اول و منطقه 3 رتبه آخر را کسب نموده است. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری مناطق یک، چهار و پنج دارای سطح بالاتری نسبت به متوسط و مناطق دو و سه دارای سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط را داشتند. نتایج ارزیابی همبستگی میان مولفه های مستقل و وابسته نشانگر این است که رابطه ای مستقیم زیاد بین آن ها وجود دارد. بر اساس نتایج رتبه بندی آزمون کروسکال والیس منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. درنهایت بر اساس نتایج ضریب اسپیرمن میان رتبه بندی توزیع و پراکندگی کاربری ها و شاخص های حکمروایی خوب شهری رابطه متوسط مستقیم وجود دارد.
تبیین نقش حکمروایی خوب بر تاب آوری بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی محله هلال احمر ناحیه 4 منطقه11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
27 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ، دستیابی به مدلی مفهومی جهت سنجش میزان تطبیق مولفه های حکمروایی خوب و تاب آوری ویافتن ارتباط میان شاخصه ها و متغیر های حکمروایی خوب و تاب آوری بافت های ناکارآمد شهری و تعیین میزان تحقق پذیری آنها بود. روش پژوهش کمی - پیمایشی و از نوع رابطه ای (همبستگی) است. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط هیئت رئیسه متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرون باخ تأیید شد (7/0< α) . این پرسشنامه شامل سه بخش ، ویژگی های عمومی پاسخگویان ، سنجش وضعیت حکم روایی شهری (26 گویه) ، سنجش تاب آوری (32 گویه) است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای محله هلال احمر منطقه 11 شهرداری تهران از بخش های مرکزی کلان شهر تهران است ، با توجه توزیع تعداد خانوار در محله هلال احمر ، حجم نمونه تحقیق از طریق فرمول کوکران محاسبه شد. برای تبیین و میزان اثرگذاری هرکدام از ابعاد هشت گانه حکمروایی شهری در تاب آوری از مدل رگرسیونی چندگانه توأم عوامل و شاخص های تأثیرگذار در میزان تاب آوری استفاده شد نتایج حاصله حکایت از آن دارد که یافته های پژوهش نشان داد که در محله هلال احمر به عنوان بافت ناکارآمد شهری ، از ابعاد حکمروایی خوب شهری مولفه های مشارکت شهروندی ، شفافیت و قانون مداری بیشترین تاثیر را بر تاب آوری این محله دارند و با توجه به سطح معناداری آن ها نتایج آن قابل تعمیم است. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده مولفه عدالت نیز با اثر گذاری بر این مولفه های مشارکت و قانون مداری اثر غیر مستقیمی بر تاب آوری شهری دارد.
شبیه سازی رشد شهری با استفاده از مدل LTM و مدل سازی توان اکولوژیک به منظور سنجش تناسب اراضی برای توسعه شهری با روش WLC در چشم انداز سال 1425، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک دقیق الگوهای گسترش شهری با استفاده از مدل های رشد شهری به مدیریت و برنامه ریزی شهری کارآمد کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی رشد بهینه شهری اصفهان با ارائه سناریوی وضع مطلوب توسعه فضایی-کالبدی آن است. محدوده موردمطالعه، پهنه محدوده و حریم شهر اصفهان به مساحت 55218 هکتار می باشد. نوع تحقیق بر مبنای هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت، روش و نحوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش های «تاریخی، موردی، پیمایشی، پس رویدادی و عمل نگر» است. با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای سنجنده TM لندست مربوط به سال های 1365، 1377 و 1395 روند پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی و عوامل مؤثر بر توسعه فضایی-کالبدی شهر طی دوره 30 ساله بررسی شده است. سپس برای پیش بینی توسعه شهری اصفهان با استفاده از مدل LTM توسعه آینده برای سال 1425 موردبررسی، شبیه سازی و ارزیابی قرارگرفته است. بر اساس الگوی احتمالی مدل LTM، تغییرات کاربری اراضی در قالب «سناریوی روند» در طی سه دهه آتی (1425-1395) پیش بینی گردیده است. برای دستیابی به «سناریوی مطلوب»، مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری برای سال 1425 با استفاده از روش wlc ارائه شده است. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی طی دوره 1395-1365 نشان دهنده افزایش 178 درصدی اراضی ساخته شده و کاهش اراضی کشاورزی (13-%)، پوشش درختی (75-%) و مراتع (28-%) می باشد. نتایج به دست آمده از روش های پیش بینی توسعه آینده شهر اصفهان برای سال 1425 با مدل LTM نشان دهنده گسترش فضایی در سال های آتی به صورت اسپرال و تبدیل کاربری های دیگر به زمین های ساخته شده است؛ تا حدی که در سال افق، مساحت نواحی ساخته شده شهر با افزایش 33 درصد (5918 هکتار) از 17863 هکتار در سال 1395 به 23781 هکتار در سال 1425 خواهد رسید. نتایج مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری اصفهان به منظور شناسایی و سنجش تناسب اراضی برای توسعه در سال 1425 با استفاده از روش wlc نیز بیانگر این است که مجموع مساحت مناطق دارای تناسب های بالا و متوسط برای توسعه شهری 5712 هکتار است.
بررسی زیست پذیری شهرهای واقع در مناطق حساس از نظر زیست محیطی، نمونه موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زابل سال ها است که با پدیده گرد و خاک و مشکلات زیست محیطی روبرو است؛ اما در این ارتباط مطالعات اندکی به انجام رسیده است. به همین دلیل مطالعه حاضر با روش توصیفی و تحلیلی برای شرایط زیست پذیری این شهر اجرا گردید. داده های این بررسی از اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی و نظرخواهی از نمونه ای به حجم 383 نفر از ساکنین (تعیین حجم با استفاده از فرمول کوکران و شیوه انتخاب، تصادفی ساده)، برای تعیین سطح زیست پذیری و 30 نفر از کارشناسان (گزینش به شیوه در دسترس) به منظور تعیین وزن شاخص ها و شهرهای مشابه، به دست آمد. داده ها با آماره های توصیفی و استنباطی و بهره گیری از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. در این بررسی از روش آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و برای رتبه بندی از تکنیک کوپراس استفاده شد. یافته های تحقیق با نتایج بررسی های مربوط به شهرهای نمونه (اهواز و ارومیه) که شرایطی همانند یا نسبتاً همانند با زابل داشتند، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که شاخص های زیست پذیری در این شهر در حد 245762/0 بوده و اختلاف بین نواحی شش گانه آن نیز قابل ملاحظه است. علاوه بر آن این شهر نسبت به شهرهای نمونه، وضعیت بحرانی تری داشته اما به همان نسبت مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار نگرفته است و به همین دلیل آمار و اطلاعات اندکی در ارتباط با آن در دسترس است.
اولویت بندی شاخص های زیست پذیری مبتنی بر مؤلفه های محیط زیستی تأثیرگذار در سکونت شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرنشینی و تمایلات به زندگی در شهرها و همچنین ازدحام بیش ازحد شهرها، گذران اوقات فراغت و تعاملات شهروندان با فضاهای باز و سبز عمومی بیش ازپیش اهمیت یافته است و ازآنجایی که تعامل با فضای سبز و محیط اطراف پیرامون نقش مهمی در زیست پذیری جوامع محلی دارد، این پژوهش در نظر دارد تا با تحلیلی تطبیقی تأثیر مؤلفه های زیست محیطی بر روی زیست پذیری به اولویت بندی شاخص ها در محلات امامیه و استاد یوسفی شهر مشهد بپردازد. روش پژوهش شامل دو بخش اسنادی و پیمایشی است و حجم نمونه پرسشنامه از طریق محاسبه با روش کوکران برابر با 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی که درروش کمی از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART-PLS و تحلیل کیفی بر اساس تکمیل و تحلیل چک لیست کنترلی پرشده توسط ناظر تعلیم یافته و نقشه های تراکمی تطبیقی بین محلات مورد مقایسه مطالعه گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد در میان دو نمونه موردمطالعه مؤلفه های زیست محیطی در زیست پذیری تفاوت معناداری ندارد و ازنظر اولویت بندی، مؤلفه پایداری اکولوژیکی به دلیل دارا بودن پارک های بزرگ مقیاس در محله و اطراف محله بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است (76/4 امتیاز) و بعدازآن به ترتیب مؤلفه های بهداشت و پاکیزگی (32/3 امتیاز)، آلودگی آب وهوا (02/3 امتیاز)، آسایش اقلیمی (77/2 امتیاز) و آلودگی صوتی (14/1 امتیاز) اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده است.
تحلیل تأثیرگذاری سیاست های توسعه کشاورزی بر شاخص های توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش های متعددی که روستاییان در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینه تأمین مواد غذایی دارند، توسعه پایدار این نواحی اهمیت زیادی دارد. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات بخش کشاورزی در توسعه پایدار روستایی در شهرستان رودسر انجام شد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا میزان برخورداری 195 روستای نمونه از انواع سیاست های بنیادین و حمایتی به صورت کیفی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ارزیابی شد. سپس وضعیت روستاهای نمونه براساس شاخص های توسعه پایدار بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. مطابق با آخرین آمار جمعیتی استان گیلان در سال 1395، شهرستان رودسر دارای 395 روستای دارای سکنه است. بنابراین اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5 درصد برابر با 195 روستا خواهد بود. این اندازه نمونه براساس سهم نسبی روستاهای هر دهستان توزیع شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان رودسر است. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه روستایی در شهرستان رودسر از لحاظ بعد اجتماعی نسبت به ابعاد اقتصادی و زیست محیطی با نمره میانگین 998/2 از پایداری بیشتری برخوردار است. براساس نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون خطی چند معیاره، در زمینه متغیر اشتغال، سیاست مکانیزاسیون کشاورزی با ضریب 456/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. مکانیزاسیون کشاورزی، مدیریت منابع آب، بازاریابی و آموزش و ترویج بر اشتغال جامعه روستایی تأثیرگذار بودند. در خصوص متغیر وابسته درآمد، یکپارچه سازی اراضی روستا، مکانیزاسیون کشاورزی و قیمت گذاری محصولات کشاورزی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را داشتند. یکپارچه سازی اراضی روستایی و مدیریت منابع آب کشاورزی به ترتیب 1/41 درصد و 9/28 درصد قدرت پیش بینی متغیر وابسته تولید را داشتند. قیمت گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیر پیوند با اقتصاد بازار داشتند. مکانیزاسیون کشاورزی تا حدود 54 درصد بر ثبات جمعیت روستایی تأثیرگذار بود. آموزش و ترویج تنها سیاست تأثیرگذار بر کیفیت محیط بود. یکپارچه سازی اراضی روستا، مدیریت منابع آب و توزیع نهاده های کشاورزی نیز بر منابع طبیعی روستا تأثیرگذار بودند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ سیاست های مناسب روی بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی اثرات مثبت دارد. در واقع تعیین سیاست های مناسب و اثرگذار بنیادین و حمایتی در بخش کشاورزی، می تواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب می تواند بر بهره وری بخش کشاورزی تأثیرات مثبتی را بر جای گذارد و درنهایت توسعه پایدار اقتصادی را برای روستاها منجر خواهد شد.
ارزیابی تاثیرات بصری ارتفاعات جنوبی مشهد با رویکرد توسعه تفرجگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
255 - 270
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتفاعات جنوبی کلانشهر مشهد با برخورداری از مواهب اکولوژیکی و منابع بصری طبیعی ارزشمند به عنوان پهنه ای استراتژیک در تأمین نیازهای تفرجی و طبیعت گردی شهروندان شناخته شده است. درحالیکه اقدامات توسعه ای و نوع بهره برداری از این پهنه موجب ایجاد تغییرات و تحولاتی شده که اولین نمودهای آن را در نظام بصری می توان ارزیابی نمود. هدف: هدف پژوهش شناسایی و ارزیابی تأثیرات بصری توسعه تفرجگاهی در ارتفاعات جنوبی مشهد می باشد. روش پژوهش: ابتدا به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در جهت تدوین چارچوبی از مبانی نظری و شناسایی معیارهای ارزیابی بصری پرداخته و سپس با استفاده از روش های میدانی و ابزارهای مربوط به سیستم های اطلاعات جغرافیایی به برداشت و ثبت اطلاعات زمینه اقدام گردید. پس از آن با بهره مندی از نرم افزارهای شبیه سازی، تجسم سازی تأثیرات بصری ناشی از توسعه آتی انجام شد. باتکیه بر ابزار پرسشنامه نیمه ساختار یافته نظرات 15 نفر از متخصصین و خبرگان و 165 نفر از استفاده کنندگان از فضا اخذ گردید. در راستای تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیلیSPSS و Arc Map استفاده شد.بحث و یافته ها: سلسله اقدامات بهره برداری از این گستره ی توانمند، نیازمند مدیریت یکپارچه و حفاظت محور می باشد. در ارزیابی تاثیرات بصری بر اساس مولفه های شناسایی شده، در اکثریت مناظر دریافتی نیاز به بازنگری در مجموعه اقدامات توسعه ای اعم از فرم مبلمان، مکانیابی توسعه فضای سبز و ساختمان های خدماتی و تاسیساتی می باشد.نتیجه گیری: درنهایت با عنایت به شناسایی و ارزیابی تاثیرات بصری ناشی از توسعه تفرجگاهی، پیشنهاد هایی در راستای کاهش تأثیرات منفی ناشی از اقدامات توسعه ای در پهنه مذکور ارائه گردید.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
A Conceptual Framework for Groundwater System Dynamics Evaluation by Combining Adaptive Cycle Theory and Social-Ecological System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
33 - 52
حوزههای تخصصی:
Purpose- The groundwater system is subject to drastic changes. Nonlinear changes in the groundwater system and management have made it difficult. There has been no study on groundwater dynamics assessment and most studies have examined the variables of salinity control, pollution, water volume and water demand. In addition to filling the study gap, the difference of the research is that it has studied the capacity and the elements of the groundwater system as indicators in the groundwater dynamics.Design/methodology/approach- In this study, using studies and literature on the groundwater Social-Ecological System (SES), a framework for evaluating groundwater SES dynamics by combining the groundwater adaptive cycle is presented. SES Groundwater consists of three subsystems: the aquifer, natural environment, and community. The elements of these three subsystems move in a four-stage adaptive cycle of exploitation, protection, release, and reorganization, in which potential change, connections, and adaptive capacity make the system dynamic.Findings - In assessing the dynamics of the groundwater system, the threshold of concern is an important concept for indicators for which capacity can not be defined or when and where the indicators change.Originality/value - The groundwater system dynamics assessment framework can be useful for proper management and timely actions to protect water and aquifer services in different areas.