ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
۱۰۰۱.

مقایسه کارایی روش های جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان، به منظور پتانسیل یابی ذخایر معدنی مس؛ مطالعه موردی دهج - بزمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات مکانی نقشه پتانسیل مس پورفیری جنگل های تصادفی ماشین بردار پشتیبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
ب ا توج ه ب ه وس عت زی اد کش ور ایران و گس تردگی من اطق پتانس یل دار ذخ ایر مع دنی (وج ود کمربن د ولک انیکی ارومی ه دخت ر) و ل زوم شناس ایی و م دیریت ص حیح ای ن ذخ ایر، اس تفاده از سیستم اطلاع ات مکانی به همراه مدل های پیش بینی کننده داده و دانش محور، نقش بس یار مهمی به منظور تهیه نقشه پتانسیل از احتمال یافتن ذخایر معدنی در یک مکان خاص دارد. هدف این تحقیق پیش بینی ذخایر مس پورفیری در منطقه دهج - بزمان استان کرمان با استفاده از دو روش جنگل ها ی تصادفی[1] و ماشین بردار پشتیبان[2] است. به این منظور، از یک پایگاه داده مکانی متشکل از نقشه ها ی جنس واحدهای سنگی، ساختارها، آلتراسیون، ژئوشیمی، ژئوفیریک و موقعیت 24 کانسار مس پورفیری شناخته شده در منطقه استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل شده، مدل جنگل ها ی تصادفی توانست با صحت 93.33 درصد مناطق امید بخش ذخایر مس پورفیری را پیش بینی کند. همچنین، در نقشه پتانسیل بدست آمده از این مدل، مناطق هدف 14 درصد از منطقه مورد مطالعه را در برگرفته است، که در آن 92 درصد ذخایر شناخته شده مشخص شده اند. علاوه بر این، به منظور مقایسه نقشه پتانسیل ذخایر مس پورفیری منتج از روش جنگل های تصادفی، از روش ماشین بردار پشتیبان و روش های دانش محور همپوشانی شاخص و منطق فازی استفاده شد. در نقشه های پتانسیل ذخایر مس پورفیری بدست آمده از سه روش ماشین بردار پشتیبان، همپوشانی شاخص و منطق فازی به ترتیب مناطق هدف 17،16،14 درصد از منطقه مورد مطالعه را در برگرفته است که در آن ها 79،83،87 درصد ذخایر شناخته شده وجود دارند. براساس نتایج این تحقیق، مدل جنگل ها ی تصادفی از نظر صحت پیش بینی از کارایی بالاتری نسبت به مدل های دیگر برخوردار بوده و مدل های ماشین بردار پشتیبان، همپوشانی شاخص و منطق فازی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. [1] Random Forest (RF)[2]  Support Vector Machine (SVM)
۱۰۰۲.

بررسی نقش تغییرات اقلیمی در خطر وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رژیم آتش سوزی احتمال خطر وقوع آتش سوزی تغییر اقلیم ناحیه رویشی زاگرس عرصه های منابع طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
آتش سوزی یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل ها و مراتع ایران به شمار می رود. سالانه هزاران هکتار از جنگل ها و مراتع زاگرس طعمه حریق می شوند. طی سال های اخیر بخش وسیعی از جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد در اثر آتش سوزی از بین رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش تغییرات پارامترهای اقلیمی در وقوع آتش سوزی های جنگل ها و مراتع این استان انجام شد. برای این منظور هم رابطه زمانی و هم رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی بررسی شد. داده های متغیرهای اقلیمی (1400-1385) از سازمان هواشناسی ایران و داده های آتش سوزی (تعداد، وسعت و موقعیت مکانی) در دوره 1400-1385 از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمدند. رابطه بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی طی زمان موردمطالعه، براساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی حاصل شد. پس از تهیه نقشه موقعیت آتش سوزی ها و نقشه های پارامترهای اقلیمی با روش های درون یابی، رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و وقوع حریق با روش رگرسیون لجستیک به دست آمد. مدل سازی احتمال خطر وقوع آتش سوزی، با استفاده از 70 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش رگرسیون لجستیک انجام شد. به منظور ارزیابی کارایی روش رگرسیون لجستیک از 30 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. برای ارزیابی صحت نقشه احتمال خطر وقوع آتش سوزی از ماتریس خطا و شاخص صحت کلی استفاده شد. نتایج رابطه زمانی نشان داد که تعداد آتش سوزی رابطه معنی داری با میانگین سرعت باد فصلی داشت. نتایج رابطه مکانی نشان داد که میانگین درجه حرارت فصلی مهمترین متغیر در وقوع آتش سوزی بود. نتایج ارزیابی کارایی و صحت سنجی روش رگرسیون لجستیک و نقشه احتمال خطر آتش سوزی نشان داد که این روش با سطح زیرمنحنی 0.95 و صحت کلی 92.7 درصد، دقت مطلوبی در شناسایی مناطق خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نتایج این تحقیق در مدیریت، نظارت و پیش بینی آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی استان بسیار کاربردی است.
۱۰۰۳.

ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر محیط زیست و نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه (گاندو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع آب تغییر اقلیم نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه مردابی گاندو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
زیستگاه های گیاهی و جانوری بسیار ارزشمندی در کشور پهناور ما ایران، قرار دارد. یکی از این مناطق، بخشی از جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان می باشد که بعنوان زیستگاه تمساح پوزه کوتاه مردابی، تنها گونه نماینده از راسته تمساح ها در کشورمان، شناخته می شود. حفظ این گونه ارزشمند و محیط زیست آن در شرایط گرمایش زمین، خشکسالی های پی در پی و تغییرات اقلیمی آینده نیازمند برنامه ریزی و مدیریت منابع آب است. برای رسیدن به این هدف، نرم افزار WEAP برای شبیه سازی و مدل سازی منابع آب موجود در منطقه حفاظت شده تمساح پوزه کوتاه مردابی انتخاب و  پس از شبیه سازی هندسه منطقه، با تعریف هشت سناریو، سیاست های مدیریتی مختلف برای بهینه سازی مصرف منابع آب در شرایط تغییر اقلیم بررسی شد. در این تحقیق ریزمقیاس نمایی و تولید داده های هواشناسی منطقه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در آینده  به کمک نرم افزار LARS-WG انجام شد. نتایج نشان داد که با ادامه شرایط فعلی در افق زمانی مورد مطالعه (بیست سال) 75/27 میلیون مترمکعب تقاضای تامین نشده وجود دارد که رشد جمعیت و ادامه سیاست های ژئوپلتیکی توسعه تجارت و صنعت باعث افزایش شدت تنش و تقاضای آبی در منطقه خواهد شد. حتی سناریو صرفه جویی و مدیریت تقاضای آب هرچند با کاهش ده درصدی مصرف، تا حدی بر کاهش میزان عدم تامین تقاضا تاثیرگذار است، اما کافی نمی باشد.
۱۰۰۴.

شناسایی پیشران های مؤثر بر بازآفرینی محورهای گردشگری شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی بازآفرینی گردشگری شهری شهر ایلام مدل دلفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
بازآفرینی شهری، به عنوان یک رویکرد جامع، همه ذی نفعان و عوامل تأثیرگذار در بحث گردشگری را دربرمی گیرد. هدف از این پژوهش ارزیابی شناسایی پیشران های مؤثر بازآفرینی بر گردشگری شهری در سطح شهر ایلام با رویکردی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جهت شناسایی شاخص های مفهومی تبیین کننده پیشران های اصلی بازآفرینی و گردشگری شهری از روش اسنادی و دلفی هدفمند استفاده شد. حجم نمونه کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش 30 نفر است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل آثار متقاطع و با استفاده از برنامه Micmac به تحلیل مؤلفه های بازآفرینی و گردشگری شهر ایلام پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری Smart PlS استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج اولویت بندی ابعاد مؤثر در بازآفرینی محورهای گردشگری شهر ایلام نشان داد که بعد کالبدی (354/4) در رتبه اول اهمیت، بعد اجتماعی فرهنگی (607/2) در رتبه دوم، و بعد زیست محیطی (545/2) و بعد اقتصادی (464/2) در رده های بعدی اهمیت قرار دارند. در نهایت با توجه به نتایج مرتبط با تحلیل آثتر متقاطع در شناسایی پیشران های مؤثر بازآفرینی بر آینده محورهای هفت گانه گردشگری شهر ایلام 6 عامل کلیدی (روابط اجتماعی، عملکرد، تسهیلات و خدمات رفاهی، زیرساخت ها و تأسیسات، اقتصاد گردشگری، سرزندگی) شناسایی شد. آنچه از این تحقیق برمی آید نشان دهنده تأثیر قوی بازآفرینی بر تحقق گردشگری موفق در 7 محور گردشگری این شهر است. و با توجه به درهم آمیزی مؤلفه ها و شاخص های مفهوم بازآفرینی شهری نقش آن بر جوانب مختلف گردشگری شهری و آینده آن در شهر ایلام انکارناپذیر است.
۱۰۰۵.

تجزیه و تحلیل خشک سالی هیدرولوژیک و پهنه بندی کاهش جریان رودخانه ای حوزه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی تداوم خشک سالی حجم کمبود حدآستانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
طی چند دهه اخیر افزایش تقاضای آب به دلیل افزایش جمعیت و گسترش فعالیت های انسانی سبب شده این منبع حیاتی به نحو مطلوب مورد استفاده قرار نگیرد و با فشار مضاعف روبه رو شود. این مسئله به خصوص در سال هایی که با پدیده های تغییر اقلیم و خشک سالی مواجه هستیم و میزان آب های جاری به حداقل خود رسیده است حادتر شده و تبعات محیط زیستی را به دنبال داشته است. از این رو، محاسبه جریان حداقل در رودخانه و دانستن ویژگی های آن در مطالعات هیدرولوژیکی مختلف از جمله مدیریت کیفیت آب، تعیین حداقل دبی مورد نیاز جهت تولید برق، طراحی سیستم های آبیاری، و ارزیابی تأثیر دوره های خشک سالی طولانی مدت بر اکوسیستم های آبی بسیار مهم است. پژوهش حاضر به بررسی خشک سالی هیدرولوژیک و دوره های کمبود جریان با استفاده از روش حدآستانه (70Q، 80Q، 90Q، و میانه) در حوزه آبخیز حبله رود پرداخته و نتایج به منظور تشخیص دوره های خشک و پهنه بندی این پدیده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد بیشترین حجم کمبود و بیشترین تداوم خشک سالی هیدرولوژیک در حدآستانه در بیشتر ایستگاه ها از روند صعودی تبعیت می کنند. در نهایت بر اساس نقشه پهنه بندی نهایی مشخص شد قسمت های مرکزی حوضه خشک سالی شدیدتری را تجربه کرده اند.
۱۰۰۶.

ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد سازمان شهرداری با رویکرد شهروند پرسش محور؛ مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی شهروندان عملکرد شهرداری اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
عملکرد مدیریت شهری می تواند باعث رضایت و یا عدم رضایت شهروندان باشد لذا بررسی عملکرد شهرداری می توان بهترین روش برای ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از شهرداری باشد. هدف پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه 4 اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن منطقه 4 شهرداری اردبیل می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 398 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روش های آماری مورداستفاده در این تحقیق روش های آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. یافته ها حاکی از آن است که سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه موردمطالعه با توجه به سن آنان متفاوت بوده، به گونه ای که میزان رضایت شهروندان کمتر از 40 سال از عملکرد شهرداری بسیار پایین تر از حد متوسط و شهروندان بالای 40 سال، میزان رضایت در حد متوسط بوده است. میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایین تر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط می-باشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداری ها از دیدگاه شهروندان منطقه موردمطالعه ازنظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت می باشد.
۱۰۰۷.

پارادایم نوین توسعه درون زای جدید روستایی: یک تحلیل موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشخصات پارادایمی توسعه درون زای جدید روستایی خاستگاه جغرافیایی لنز نظری پوشش موضوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
پارادایم توسعه درون زای روستایی یکی از جدیدترین ایده های فلسفی است که توانسته بخش مهمی از مطالعات روستایی را به خود اختصاص دهد. بااین حال، هنوز درک عمیقی از جنبه های مختلف این پارادایم جدید وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی جنبه های مختلف پارادایمی توسعه روستایی درون زا جدید است. به نحوی که این مقاله به تکمیل روایت های موجود پیرامون پارادایم نوظهور می پردازد. این مطالعه به مرور نظام مند و تحلیل موضوعی 47 متن با استفاده از دستورالعمل PRISMA پرداخته است. بررسی این متون منجر به شناسایی 4 موضوع اصلی و 18 موضوع فرعی شد. نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از ادبیات توسعه درون زای جدید روستایی در اروپا تولید شده است. محوریت اصلی مطالعات، موضوعات هستی شناسی برساختی و معرفت شناسی ترکیبی را پوشش می دهند و مطالعات کمتر به اخلاقیات و اقدامات فرایندی - ارتباطی پرداخته اند. نتایج موضوعی نشان می دهد که پارادایم توسعه درون زای جدید روستایی ازلحاظ مشخصات پارادایمیک از دو پارادایم قبلی توسعه برون زا و توسعه درون زا عبور کرده است. مهم ترین درس آموزه این پارادایم را می توان گفت که در نظر گرفتن تأثیر متقابل بین بازیگران محلی، نهادها و نیروهای خارجی درون شبکه ها در شکل گیری سیاست های توسعه روستایی است که می تواند درک عمیق تری از فرایند توسعه روستایی برای ما به ارمغان بیاورد. بااین حال، به کارگیری این پارادایم جدید مستلزم بررسی دقیق ویژگی ها و پویایی های منحصربه فرد هر منطقه روستایی است.
۱۰۰۸.

تحلیل و مدل سازی تغییرات آب های زیرزمینی با استفاده از الگوریتم های داده کاوی مکانی و زمانی و یادگیری عمیق بمنظور ارتباط سنجی آن با مخاطره فرونشست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داده کاوی زمانی-مکانی مدل سازی آب های زیرزمینی فرونشست یادگیری عمیق دشت قهاوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۱
در مناطق خشک و نیمه خشک، کمبود آب های سطحی منجر به برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی و کاهش شدید سطح آب شده که در بسیاری از دشت های ایران به پدیده فرونشست زمین انجامیده است. درک تغییرات سطح آب زیرزمینی برای مدیریت بهینه منابع آبی و کاهش مخاطرات مرتبط اهمیت زیادی دارد. روش های مختلف آماری، ریاضی و یادگیری ماشین برای مدل سازی این تغییرات استفاده شده اند. اخیراً، شبکه های عصبی عمیق به ویژه برای تحلیل رفتار پیچیده آب های زیرزمینی، به دلیل ماهیت زمانی-مکانی آن ها، مورد توجه قرار گرفته اند. در این تحقیق، از مدل ترکیبی Wavelet-Principal Component Analysis (PCA) برای تحلیل داده های ۴۴ چاه پیزومتری دشت قهاوند طی دوره ۳۰ ساله (۱۳۶۷-۱۳۹۷) استفاده شده است. این مدل، الگوهای زمانی و مکانی تغییرات سطح آب زیرزمینی را در مقیاس های مختلف زمانی استخراج کرده و سپس مؤلفه های اصلی به دست آمده از Wavelet-PCA به مدل شبکه عصبی بازگشتی Long Short Term Memory (LSTM) ارائه شدند تا سری های زمانی سطح آب پیش بینی شود. سطوح مختلف تبدیل موجک برای شناسایی روندهای کوتاه مدت و بلندمدت به کار گرفته شد. مدل LSTM با دقت R2 = 0.85 برای گروه آموزشی و R2 = 0.62 برای داده های آزمایشی توانست روندهای سطح آب زیرزمینی را مدل سازی کند. همچنین، داده های راداری ماهواره Sentinel-1 بین سال های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ نشان داد که بیشینه فرونشست زمین در مناطقی با افت قابل توجه سطح آب زیرزمینی رخ داده است. همپوشانی این نقشه ها با لایه های کاربری زمین، ارتباطی معنادار بین فعالیت های کشاورزی و افت سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین را نشان داد.  
۱۰۰۹.

تحلیل شاخص های سلامت محیط زندگی با رویکرد حق به محیط سالم (مورد مطالعه: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی سلامت شهری محیط زندگی منطقه 20 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیده های گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین می کنند و شناخت آنها، زمینه ساز برنامه ریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفه های تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه 20 شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از داده های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل داده ها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی به ویژه ابزار تحلیل فضایی و درون یابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافته های تحقیق، میانگین 29/2 در دامنه ارزش گذاری 1 تا 5، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفه های بعد اقتصادی به ویژه در میزان پس انداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستان های شهری و با ارزش متوسط 43/3 و 55/4 وضعیت مطلوب تری را نسبت به سایر شاخص ها نشان می دهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخص ها، در حاشیه های منطقه، سطح سلامت محیط به مراتب نامطلوب تر از پهنه های داخلی نمایان می سازند. گستردگی بافت فرسوده، ساخت و سازهای غیررسمی و وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محله های حاشیه ای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانال های فاضلاب شهری، فراوانی کارگاه های غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیه ها گذاشته است. با آن که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محله های درونی و حاشیه ای از نظر دسترسی به مؤلفه ها و شاخص های شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محله های درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محله های حاشیه ای پدیدار گردیده است.
۱۰۱۰.

ارائه چارچوبی برای مدل تاب آوری تیمی بنیان گذاران کسب و کارهای استارت آپی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارتاپ های ایرانی تاب آوری تیمی مدل تاب آوری کسب وکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
هدف: با ظهور اینترنت و فناوری اطلاعات در دهه های اخیر، استارتاپ ها می توانند حول ایده های نوآورانه، فرصت های جدید کسب وکار خلق کنند. از آنجائی که استارتاپ ها با حوزه فناوری گره خورده اند، به یک موتور پیشران در اقتصاد کشورها تبدیل شده اند؛ اما نرخ بالای شکست آن ها نشان می دهد که شکست بخشی از اکوسیستم استارتاپی است و اجتناب ناپذیر، و به دلیل منابع و زمان محدود استارتاپ ها، یک پروژه شکست خورده می تواند آن ها را از کسب وکار خارج نماید. با این حال، با توجه به تأثیر قابل توجه بیماری همه گیری جهانی و همچنین تحریم های اعمال شده برای ایران، برخی از استارت آپ های ایرانی با شکست مواجه شده اند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی برای مدل تاب آوری تیمی بنیان گذاران کسب وکارهای استارتاپی ایران بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و اکتشافی است و از نظر روش، کیفی بوده ک ه ب ا استراتژی داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش، مطالعه چند موردی در شرکت های ابزار دقیق، ربات صنعت موازی دلتا، پلتفرم نوبت دهی آنلاین و ... که چرخه حیات استارتاپی را با موفقیت طی کرده اند و تاب آورده اند، انجام شده است. بدین ترتیب تعداد نمونه (جامعه مشارکت کننده) با روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری تعداد 11 مصاحبه انجام و تجزیه و تحلیل شد. همچنین، به منظور تأیید روایی داده ها و کدها، از بازنگری مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده گردید و برای سنجش پایایی، از روش پایایی بازآزمون استفاده شد و سپس با معیار توافق درصدی هولستی، میزان تطابق کدها 82 درصد تعیین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 7 عامل بر موفقیت و شکست تاب آوری در استارت آپ های تیمی ایرانی مؤثر هستند که این عوامل شامل 20 مفهوم است. این عوامل در مدل پاردایمی پژوهش به صورت عوامل علّی (عوامل در سطح فردی و تیمی)، عوامل زمینه ای (شرایط زمینه ای همانند عوامل سیاسی و اقتصادی، اجتماعی، شیوه های سازمانی، عوامل فرهنگی و منابع جمعی)، عوامل مداخله گر (ساختار سازمانی همانند ساختار گروه، طراحی وظیفه و انتظارات و ارتباطات گروه)، راهبردها (رهبری چابکی (حفظ عملکرد و حفظ سلامت) و آموزش پذیری تاب آوری تیمی) و پیامدی (تاب آوری کسب وکارهای تیمی همچون مدیریت و اصلاح رفتار، برنامه ریزی و یادگیری و فرهنگ) نشان داده شده است. همچنین، در این پژوهش مفاهیمی چون داشتن مهارت و سهم دانش و تخصصی که در اعضای تیم وجود دارد، باعث موفقیت یا شکست تیم می گردد و عوامل روانشناختی مانند وجود اعتماد به نفس، روحیه ریسک پذیری و یادگیری در امر تجارت نیز به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار در مدل تاب آوری استارتاپی شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر چه تیم های مورد مطالعه پس از بحران با مشکلاتی مواجه می شوند، اما همین موانع و بحران ها سبب یادگیری از تجربه و ایجاد تجربه مفید و مثبت در جهت آمادگی اعضای تیم (و آموزش پذیری تاب آوری) در آینده گردیده است.
۱۰۱۱.

ارتباط بین پیکره بندی فضایی معماری و مناسک اجتماعی-مذهبی عیلامیان (مورد مطالعه: محوطیه چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ و معماری عیلام زیگورات چغازنبیل مناسک اجتماعی کاخ-آرامگاه زیرزمینی پیکره بندی فضا مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۱
بررسی شواهدِ تاریخی مبین آن است که تاریخ و معماری «عیلام»، مستندترین نمونیه تاریخی قبل از زمان حکومت «مادها» است. «اونتاش گال» پادشاه مذهبی عیلامیان، با ساخت شهر «دور-اونتاش» و بنای معماری های مذهبی دیگر مانند «زیگورات چغازنبیل» و محوطیه اطراف آن و تقدیم آن ها به خدایان حکومت می کرد. این زیگورات و معابد و کاخ های آن، محل برگزاری مناسک مذهبی و جشن ها بوده است. مرور اعتقادها، نحویه انجام این مناسک و افرادی که در آن حضور داشته اند، از تأثیر آن بر شاکلیه بناها و معماری این دوران حکایت دارد. مطالعیه فضای رخداد آئین های مذهبی یا سنتی در مجموعه چغازنبیل و تعابیری که برای تسهیل انجام آن مراسم و سهولت دستیابی شرکت کنندگان به فضاهای مورد نیاز برای اجرای مناسک توسط معمار عیلا می در نظر گرفته شده، از اهداف پژوهش حاضر است. ازسوی دیگر، این نگارش سعی دارد با بررسی «کاخ-آرامگاه های زیرزمینی» در مجموعه چغازنبیل، نحویه نگرش انسان عیلا می به زندگی پس از مرگ و بازتاب آن در پیکره بندی فضای معماری را تشریح کند. این مقاله به شیویه توصیفی- تحلیلی به رشتیه تحریر در آمده است. شیویه گردآوری اطلاعات به روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و همچنین با مراجعه به بنا و از طریق مطالعیه میدانی آثار به جامانده از زیگورات، درحال حاضر، بوده است.وجود منابع آب برای تطهیر در جای جای معبد و صحن ها و تعبییه آبراه در مقبره ها نیز از دیگر مؤلفه های نشئت گرفته از عقاید عیلا می در ساخت فضای زیگورات است که در حفاری های صورت گرفته کشف شده اند. این ساخته های معماری که از عقاید انسان عیلا می نشئت می گیرند، شکل دهندیه فضای عبادی و اجرای مناسک بوده اند. پژوهش نشان می دهد، درباریان و مردم عادی از لحظیه ورود به محوطه در فضای متفاوتی به سر می برند. افتراق در ابعاد تناسبات و فرم صحن ها و حتی نوع مصالح و منابع نشان دهندیه تفاوت سطح اجتماعی و اقتصادی کاربران آن بوده است. ابعاد و نوع برخی مسیرهای دسترسی مبین محدودیت عامیه مردم در استفاده از بخشی از فضاست. بنابراین می توان نتیجه گرفت، در این حریم اجتماعی- مذهبی تأثیر متقابل تفکر و عقاید انسان عیلا می و به ویژه پادشاهان آن دوره را بر ساخته های معماری، مسیرهای دسترسی و فضای مصرفی در پیکره بندی و شکل گیری معماری، شاهد هستیم.
۱۰۱۲.

بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها (مورد مطالعه: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توزیع فضایی دسترسی به خدمات عمومی رضایتمندی تربت حیدریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف: این تحقیق با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها در شهر تربت حیدریه انجام شده است. روش و داده ها: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری محدوده قانونی شهر تربت حیدریه و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده به روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون مقایسه میانگین ها، آزمون، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل توزیع فضایی خدمات بر اساس مدل نزدیک ترین همسایه در فضای نرم افزار Arc Gis انجام شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی نشان داد که خدمات آموزشی و فضای سبز به صورت نامنظم و خوشه ای، خدمات بهداشتی و درمانی به صورت منظم و کاربری های اداری و تجاری به صورت الگوی پراکنده توزیع شده اند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که میزان رضایتمندی کلی ساکنان از کیفیت خدمات عمومی با میانگین (۳/۳۲۵)، بزرگ تر از حد متوسط است. نتایج حاصل از سنجش سطح رضایتمندی ساکنان مناطق مختلف از کیفیت دسترسی به خدمات عمومی بر اساس سطح درآمد ساکنان، به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی در بین ساکنان پُردرآمد با میانگین (۴/۰۵۹)، متوسط درآمد با میانگین (۳/۵۲۵) و کمترین میزان در بین گروه کم درآمد با میانگین (۲/۱۸) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به این که دسترسی به خدمات عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی ساکنان و در نتیجه رضایتمندی سکونتی آن ها دارد، برنامه ریزی در توزیع عادلانه و متناسب با تعداد و تراکم جمعیت در محلات مختلف شهر، با نگاه ویژه به محلات فقیرنشین از اهمیت خاصی برخوردار است. نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآوری این پژوهش نسبت به تحقیقات مشابه این است که علاوه بر سنجش سطح رضایتمندی ساکنان به تفکیک محلات مختلف و نیز نوع خدمات، سنجش رضایتمندی بر اساس گروه های درآمدی نیز مورد اندازه گیری و تحلیل قرار گرفته است.
۱۰۱۳.

برنامه ریزی فضایی ارتقای کیفیت فضاهای بینابینی بر مبنای نتایج ارزیابی رضایتمندی ساکنان؛ مطالعه موردی: مجموعه مسکن مهر امام رضا (ع) در شهر صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتقای کیفیت محیط فضاهای بینابینی مؤلفه عملکردی مؤلفه تجربی– زیبایی شناختی مؤلفه زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۷۱
در گذشته حیاط در خانه های ویلایی امکان انجام فعالیت های گوناگون و ارتباط با طبیعت را برای ساکنان فراهم می کرد. اما امروزه تغییر سبک زندگی و ایجاد آپارتمان هایی ازجمله پروژه های مسکن مهر مشکلاتی همانند انزوای اجتماعی، قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی ساکنان قرار داده است. در این شرایط طراحی مناسب فضاهای بینابینی در پروژه های مسکن مهر می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف این مقاله شناسایی فضاهای بینابینی و ارائه روشی برای برنامه ریزی فضایی با استفاده از فن AIDA جهت ارتفاء کیفیت محیط است. برای رسیدن به این هدف پرسش اساسی این است که چه عواملی در کیفیت بخشی به فضای بینابینی محیط مسکونی مؤثر هستند، و از چه راهبردهایی می توان جهت ارتقای کیفیت محیط استفاده کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها قابلیت های فضاهای بینابینی در 10 سطح مشخص شد و در مجموعه مهر امام رضا (ع) شهر صدرا مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. ماهیت این پژوهش تلفیقی از شیوه های کیفی و کمی است و گردآوری داده ها با پرسش نامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجموعه مسکونی مهر امام رضا شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و به ترتیب پرسش از 82 نفر از ساکنان این مجتمع بوده است. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون رگرسیون چند متغیره و آزمون t استفاده شد. بر مبنای نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت و استفاده از فن AIDA، راهبردهایی برای ارتقای کیفیت محیط تدوین شد.  نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت در مجموعه انتخابی حاکی از نارضایتی از شاخص های کاربری مهم شهری، فضای سبز و امنیت در سطح همسایگی، فضای سبز، فضای بازی کودکان و سازمان دسترسی در سطح مجتمع مسکونی و پاکیزگی محیطی و مسکن در سطح واحد مسکونی است. سپس با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری، سناریوهای مختلف ارتقای کیفیت محیط ارائه شد. پس از ارزیابی، سناریوی برتر با راهبرد بهبود امنیت، توسعه متمرکز فضای سبز، توسعه متمرکز کاربری های مهم، توسعه شبکه معابر، توسعه سطح کیفی مسکن، ایجاد زیرساخت پاکیزگی محیطی و در نظر گرفتن فضای بازی کودکان، انتخاب شد.    
۱۰۱۴.

بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه دانش فناوری خطرپذیری زلزله مدیریت بحران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
 مقابله با مخاطرات طبیعی و جلوگیری از آسیب های ناشی از آن ها یکی از پراهمیت ترین چالش ها در تمامی کشورها مخصوصاً کشورهایی که ازلحاظ جغرافیایی بیشتر در معرض مخاطرات طبیعی هستند است و کشورها دائم در حال پیدا کردن راهی برای مقابله بهتر و پیشگیری از این مخاطرات هستند. در این پژوهش برای گردآوری داده از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با استفاده از روش توصیفی از نوع علی به دنبال بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران است که در ابتدا مقدمه ای در رابطه با خطرپذیری گفته شده، سپس به تعاریف متغیرها و مبانی نظری مرتبط با مدیریت بحران و خطرپذیری و عواملی که بر خطرپذیری مؤثر است پرداخته شده است. پیشینه ها و نقاط افتراق و اشتراک تحقیقات قبلی با پژوهش حاضر بررسی شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق بررسی و تحلیل شد. در پایان می توان نتیجه گرفت با توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری می توان سطح و کیفیت مدیریت بحران را بالا برده و در برابر آسیب های زلزله مقاوم تر شد. همچنین توسعه خطرپذیری موجب می شود از به وجود آمدن بحران در مواقعی که زلزله رخ می دهد جلوگیری کرده و تلفات جانی و آسیب های مالی را کاهش داد. نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیه فرعی اول نشان می دهد توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث آمادگی بیشتر و بهتر در برابر زلزله و همچنین اطلاع سریع تر از وقوع زلزله خواهد شد. با تحلیل فرضیه فرعی دوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث مقابله بهتر در زمان وقوع زلزله و جلوگیری از تبدیل شدن آن به بحران خواهد شد و همچنین باعث کاهش تلفات و رسیدگی بهتر تیم های امدادی می شود. با تحلیل فرضیه فرعی سوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله موجب بالا رفتن کیفیت اقدامات بازسازی و بازتوانی و همچنین بالا رفتن سرعت برگشت جامعه به حالت قبل از وقوع حادثه می شود.  
۱۰۱۵.

تحلیل و آشکارسازی واداشت های دمایی تغییرات پوشش اراضی استان لرستان با استفاده از محصولات سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات پوشش اراضی دمای سطح زمین ماتریس تحلیل اطلاعات متقاطع استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
مداخلات انسان در عرصه های طبیعی به صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری هایی از قبیل شکل گیری رواناب های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت های دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از داده های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشت های دمایی هرکدام از پوشش های اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به طورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساخته شده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتی گراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتی گراد به عنوان گرم ترین کاربری به شمار می روند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشت های حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنی داری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمی شود؛ اما در فصل سرد، واداشت های حرارتی پوشش اراضی به صورت بارزتری خود را نشان می دهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.
۱۰۱۶.

اثرگذاری مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی بازآفرینی بازآفرینی پایدار بافت فرسوده شهر سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
شهر سنندج در استان کردستان با دارا بودن بخش عظیمی از بافت های فرسوده شهری در هسته و بخش مرکزی شهر نیازمند توجه جدی در امر مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف این پژوهش این است که تأثیر مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج را بررسی و تحلیل نماید. پ ژوهش حاض ر از نظ ر روش، توص یفی – تحلیل ی و به لحاظ هدف، کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان بافت فرسوده سنندج (328250 نفر) هستند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 308 نفر محاسبه شد و جهت تکمیل پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. یافته-های حاصل از آمون T نشان داد که وضعیت توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت فرسوده شهر سنندج در وضعیت نامناسبی قرار دارد. همچنین، براساس نتایج به دست آمده، مؤلفه آموزش برابر 81/0 بیشترین تأثیر در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج دارد. بعد از آن، به ترتیب مؤلفه های؛ شفاف سازی با میزان اثر و سطح اطمینان (001/0 =P، 74/0=β)، مؤلفه اعتماد بخشی (001/0 =P، 69/0=β)، تشکل ها (001/0 =P، 43/0=β) و دسترسی به منابع (004/0 =P، 29/0=β) دارای اثر معنادار بر بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج بودند. بنابراین می توان چنین استنباط کرد که وضعیت مؤلفه های توانمندسازی در بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهر سنندج در سطحی نامناسب قرار داشته و در راستای بازآفرینی پایدار این بافت ها مؤلفه های آموزش، شفاف سازی و اعتمادبخشی دارای نقش شگرفی هستند که نیازمند توجه بیشتر در برنامه های توسعه شهری در جهت رسیدن به پایداری هستند
۱۰۱۷.

شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسترش شهری الگوهای سیمای سرزمین رگرسیون فضایی جغرافیایی سیستم اطلاعات جغرافیایی ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
شهرنشینی بی سابقه در چند دهه گذشته، در سطح جهانی اتفاق افتاده است. شهرنشینی معمولاً با تغییر کاربری اراضی و گسترش شهری همراه است. شهرنشینی همراه با گسترش فضایی زمین شهری، منجر به تغییرات الگوی سیمای سرزمین می شود. مطالعات قبلی،الگوهای شهرنشینی را در مناطقی با گسترش سریع شهری تحلیل کرده اند، درحالی که به مناطق شهری با گسترش کم تا متوسط به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، کمتر پرداخته شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام است. پژوهش حاضر، توصیفی- اکتشافی و از جنس پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش، دسته اول داده ها، تصاویر ماهواره ای خواهد بود. پس از تشکیل یک پایگاه داده از تصاویر ماهواره های لندست 5 و 8 برای چهار دوره زمانی(1990،2000،2010،2020)، نقشه کاربری اراضی سال های مذکور تهیه شد. برای اعتبارسنجی نقشه ها، از تصاویر گوگل ارث، نقاط واقعیت زمینی و ضرایب صحت و کاپا استفاده گردید؛ بنابراین روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.  جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای «Google Earth Engine»، «GIS» و «Fragstat» بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، هنگامی که به صورت زمانی نگاهی به گسترش شهری در ارومیه می اندازیم، دو دوره مشخص می شود. در دوره اول 1990-2000، توسعه سریع در حاشیه شهر، منجر به افزایش اندازه منطقه شهر اصلی شده که با کاهش شاخص «A I» نشان داده شده است. علاوه بر این، گسترش جدید در مناطق جداشده از دیگر مناطق، توسط زمین های خالی مشاهده می شود که نشان دهنده گسترش پراکنده شهر است. در دوره 2000-2020 شدت گسترش شهری کاهش یافته است. در این دوره، شهر تجربه کاهش تجمیعی در «GYRATION_MN» داشت و تجمع لکه ها به شدت کاهش یافته است. این موضوع ممکن است نشان دهنده این نکته باشد که رشد ادامه دار در ارومیه، بر توسعه لکه های شهری تمرکزداشته و این توسعه، با افزایش قابل توجهی در «ENN_MN» و کاهش تجمیعی در «Gyration» همراه بوده است. نتایج پژوهش حاضر، به شناسایی چهار الگوی گسترش شهری (تجمعی، پرشی، خطی و گره ایی) در شهر ارومیه منجر شده است.
۱۰۱۸.

بررسی مخاطره سیلاب از طریق مدل های SWAT و SIMHYD در حوضه آبریز کَرگانرود تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی رواناب مدل SWAT مدل SIMHYD سیل حوضه کرگانرود تالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
امروزه با پیشرفت و گسترش ابزارهای هیدرولوژیکی و صرفه جویی در زمان، هزینه و در شرایط بحرانی به منظور اقدامات مدیریتی برای کاهش خسارت های ناشی از سیل، استفاده از چنین ابزارهایی باعث سهولت در امر شبیه سازی حوضه های آبریز شده است. در پژوهش حاضر از مدل SWAT به عنوان یک مدل نیمه توزیعی و از مدل SIMHYD به عنوان یک مدل یکپارچه جهت برآورد رواناب حوضه آبریز کَرگانرود تالش استفاده شده است. بدین منظور از داده های مشاهداتی در محدوده زمانی 2006 تا 2018 مربوط به ایستگاه های سینوپتیک تالش، آستارا، بندرانزلی و ایستگاه هیدرومتری هشتپر بهره گرفته شده است. در مدل سازی توسط مدل SWAT ضرایب N2 و R2 به عنوان تابع هدف در مرحله واسنجی دبی ماهانه به ترتیب 61/0 و 62/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 67/0 و 70/0 به دست آمد که نشان دهنده نتایج قابل قبولی در شبیه سازی پیک رواناب و سیل ایجاد شده در این حوضه داشته است. در واسنجی و اعتبارسنجی مدل SIMHYD نیز نتایج قابل قبولی به دست آمد. به گونه ای که ضرایب N2 و R2 در مرحله واسنجی به ترتیب 710/0 و 8511/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 625/0 و 9496/0 حاصل شد. مدل SWAT به دلیل ماهیت نیمه توزیعی خود از دقت بالاتری در شبیه سازی سیلاب حوضه موردمطالعه نسبت به مدل SIMHYD برخوردار است؛ زیرا این مدل در بازه زمانی روزانه نیز به خوبی پیک رواناب را شبیه سازی می کند، درصورتی که مدل SIMHYD با افزایش کیفیت داده ها در بازه زمانی ماهانه نتایج رضایت بخشی در این حوضه دارد.
۱۰۱۹.

ارزیابی خطر لرزه ای منطقه بدخشان (شمال شرق افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندوکش مورفوتکتونیک بدخشان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
منطقه بدخشان، در شمال شرق افغانستان دارای زمین شناسی پیچیده ای است. با استفاده از داده های کاتالوگ لرزه خیزی آسیای میانه با بروز رسانی (سال های 2011-1909) از سایت سازمان زمین شناسی آمریکا از سال 2011-2021 کاتالوگی تهیه گردید. با در نظر گرفتن آخرین زلزله با بزرگای 7.2 در سال 2015 ضرایب b به بیشترین مقدار 1.0 و a به مقدار 7.9 در سطح و عمق محاسبه گردید. افزایش مقادیر عددی a,b در نیمه مرکزی به طور کامل مشهود بوده است. نتایج حاکی از آن است روند حاضر، برخلاف راستای گسل اصلی شمال بدخشان (جهت شمالی- جنوبی) است. بیشترین فراوانی زلزله های ≥4 در عمق 70-150 کیلومتر، زلزله های ≥5 در عمق 300-150 کیلومتر و درنهایت زلزله های ≥6 در عمق 300-150 کیلومتر در راستای شرقی غربی رخ می دهد. این منطقه دقیقاً برخورد صفحه دالان پامیر به مرکز بدخشان می باشد. این مهم نشان می دهد در منتهی الیه دالان پامیر از شرق به غرب گسیختگی هایی در عمق های 0-150 کیلومتر در حال ایجاد شدن هستند. دو روند شرقی-غربی و شرقی- جنوبی مشهود است. در خصوص زمین لرزه های کم عمق مربوط به 50 کیلومتر بالایی پوسته، سازوکار غالب از نوع نرمال است که حکایت از کشش پوسته در این بخش دارد. جهت نیروی کششی با توجه به سازوکار ژرفی زمین لرزه ها، در امتداد شرقی-غربی است. همین مسئله، موضوع برخورد قاره ای و سپس فرورانش به سمت جنوب بدخشان را بیشتر تأیید می کند. نوآوری این پژوهش شناسایی روندهای لرزه ای است که در منطقه موردمطالعه به ندرت تحقیق شده است و کاربرد آن برای شناسایی نواحی پرخطر جهت ساخت وسازها می باشد.
۱۰۲۰.

بررسی پیش نشانگر ابر زلزله در زمین لرزه ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش نشانگر ابر زلزله زلزله ازگله گسل زاگرس مرتفع متئوست-۸

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
ابر زلزله، پیش نشانگری باستانی و عینی است که گاه چند روز پیش از وقوع زلزله، بر فراز گسل مسبب زلزله و اغلب در نزدیکی رومرکز آن تشکیل می شود. مهم ترین مشخصه ابر زلزله، جوشیدن آن از زمین و ساکن ماندن آن برای ساعاتی در آسمان است. هدف این پژوهش، یافتن ابر زلزله بزرگ ازگله در سال ۱۳۹۶ با تفسیر چشمی در تصاویر ماهواره متئوست-۸ و سپس بررسی ویژگی های آن ابر با استفاده از محصولات همان ماهواره است. با جستجو در تصاویر مادون قرمز، ابر زلزله ازگله شناسایی گردید و نشان داده شد که سرچشمه ای زمین شناسی دارد و تشکیل چنین ابری در آنجا مرسوم نیست. زلزله ازگله، نزدیک به گسل زاگرس مرتفع (HZF) رخ داده بود، ولی ابر آن ۱۲ روز پیشتر و حدود ۷۰۰ کیلومتر دورتر از رومرکز زلزله و در قطعات دیگری از همان گسل، در خطی به طول ۱۶۰ کیلومتر تشکیل شده بود. بررسی ها نشان داد این ابر مرتفع، از دو بخش تشکیل شده است: سرچشمه ای پرفشار و دنباله ای رقیق شده در دست باد. همچنین در این پژوهش، ابر زلزله متوسط سی سخت در سال ۱۳۹۹ نیز شناسایی گردید که ۶ روز پیشتر و نزدیک به رومرکز زلزله تشکیل شده بود. جستجوی چشمی ابر زلزله از زمین و فضا، یک سرگرمی علمی همگانی، به ویژه برای هواشناسان آماتور با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. پدیدار شدن ابر زلزله بر فراز یک گسل، هشداری برای رخداد احتمالی زلزله ای قریب الوقوع در آن گسل است، که البته نیاز به بررسی های بیشتری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان